فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵٬۰۳۲ مورد.
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
321-348
حوزه های تخصصی:
کتاب های چهارگانه حدیثی شیعه احادیث مشترک و مشابهی دارند که در آن ها گاه اختلافات متنی دیده می شود. مقایسه احادیث مشابه، این اختلافات را در حالت های مزید، تصحیف و تحریف، نقل به معنا و مقلوب می گنجاند. عواملی مانند «تقطیع»، «ادراج یا اضافات راوی» و «تصرف عمدی» معمولاً باعث اختلاف در نقل احادیث مشابه هستند. این اختلاف ها سهواً یا عمداً ممکن است بر معنای حدیث تأثیر گذار باشد و حکم معصوم R را تغییر دهد و یا مانند اکثر مواردی که حدیث، روایت مقلوب است، تغییر زیادی در معنا ایجاد نکند. روایت مدرجی که راوی در آن توضیحاتی را بیفزاید، سبب مزید کلمه یا عبارت در احادیث مشابه می شود. حدیث مزیدی که با اضافه شدن چند جمله شکل بگیرد، بر اثر تقطیع به وجود آمده است. از میان مؤلفان کتب اربعه، بیش از همه شیخ طوسی روایات کافی را تقطیع می کند. نقل به معنا در سطح کلماتِ مترادف، هم خانواده یا انتقال به مفهوم اخصّ، رایج ترین نوع نقل به معناست. نقل به معنا در سطح جملات نیز شیوه متداول شیخ صدوق در میان احادیث مشابه است؛ زیرا شیخ صدوق با انداختن سند و نیز خلاصه کردن متن، معمولاً تنها حکم معصوم را بیان می کند.
خطاب الغارات کمصدر لخطبه الشقشقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه خریف و شتاء ۱۳۹۸ (۱۴۴۱ق) العدد ۱ (المتوالی ۵)
97 - 106
حوزه های تخصصی:
بحسب وجهه النظر الطائفیه الشیعیه أو السنیه لقد تم تصویر علاقات الإمام علی (ع) مع الخلفاء بأنها متناقضه للغایه حیث تم تصویرها فی بعض الأحیان بأنها علاقات حمیمه جدًّا أو العکس تمامًا. وإحدى الحالات التی ذکر فیها رأی الإمام علی (ع) عن الخلفاء بشکل صریح هی الخطبه الثالثه من نهج البلاغه المعروفه باسم الشقشقیه حیث اعتبر بعض العلماء والمؤرخین السنه أن هذه الخطبه مجعوله من قبل الالشریف الرضی. (۴۰۶ق) ومع ذلک، فإن محتوى هذه الخطبه مذکور بالکامل فی رساله الإمام علی (ع) لبعض رفاقه فی نهایه الخلافه فی کتاب الغارات لثقفی (۲۸۳ق) وهو ما لا یوضح فقط صحه محتوى خطبه الشقشیه بل یثبت أن تاریخ الخطبه یعود إلی ۱۰۰ عام قبل هذا التاریخ علاوه علی ذلک، تم التأکد من صحه محتوى عدد آخر من خطب نهج البلاغه حیث هذا الخطاب مذکور بالتفصیل أو باختصار.
خوانش سایه معنایی نامه امام علی به عثمان بن حنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
361-386
حوزه های تخصصی:
در خوانش متن های نظام مند ادبی و از جمله نهج البلاغه ، خواننده با سویه هایی از قبیل سویه وزنی، آوایی و بلاغی روبه روست؛ نشانه هایی که با خوانش سایه معنایی، نشانه ها، سازواری ها، هماهنگی ها و ارتباطات پیدا و پنهان عناصر متن معلوم و مدلول های پیدا و ناپیدای این نشانه ها مشخص می شود. در این جستار بر اساس اصول نشانه شناسی و روش توصیفی تحلیلی، و با خوانش سایه معنایی، نامه چهل وپنجم نهج البلاغه(نامه امام به عثمان بن حنیف) بررسی و تحلیل شده است. دستاورد این تحقیق معلوم ساخته که در بافت و ساختار این نامه، حضور چشمگیر عناصر آوایی واژگان نقش بسزایی در برانگیختن و القای معنا به مخاطب ایفا کرده است. همچنین سایه معنی تکرار واکه هایی مانند «آ» و «ای» که سبب پیدایش نوعی هارمونی شده، بازتاب دهنده احساس درونی امام در برابر رفتار کارگزار حکومت است. بسامد فعل ماضی که از قطعیت گزاره ها و هشدارهای جدی امام حکایت دارد. با همراهی فعل مضارع توجه دادن به پیوند زمان و اندرز گرفتن از گذشته برای آینده را می رساند. سایه معنای کاربست تکنیک تزاحم تشبیه و استعاره، تناسبات تصویری که به پیوندهای درونی متن انجامیده از تأکید امیر مؤمنان R بر انگیزش حس تأمل مخاطب در رفتارها و رویدادها و اقناع وی است.
تقطیع روایت در کتاب من لا یحضره الفقیه؛ مصادیق، انگیزه ها و آسیب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقطیع در لغت به معنای قطعه قطعه کردن و در اصطلاح اهل حدیث، نقل بخشی از روایت و ترک بخشی دیگر از آن است. این پدیده که از آغاز دوران نقل حدیث وجود داشت و با شروع تدوین جوامع موضوعی رواج بیشتری یافت، با عکس العمل های مثبت و منفی مواجه بوده و برخی آن را مجاز و برخی دیگر آن را برنتابیده اند؛ از جمله کسانی که در اثر حدیثی خود به تقطیع پرداخته، محدث نام آور، شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه است. تأثیرپذیری محدثان و فقیهان از این کتاب بر کسی پوشیده نیست. بررسی میزان فراوانی روایات تقطیع شده در این اثر حدیثی، علل و انگیزه های مؤلف برای تقطیع روایات و اینکه آثار این تقطیع ها چه بوده است، موضوعات و پرسش هایی است که در این پژوهش به آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق که اغلب با روش مقایسه روایات متحد با یکدیگر به دست آمده، نشان می دهد که از مجموع 5920 روایت موجود در این کتاب، حداقل 626 مورد روایت تقطیع شده وجود دارد که حدود 5/10درصد کل روایات را شامل می شود. اکتفا به موضع حاجت، تبویب موضوعی روایات، اختصار کتاب و عقیده یا فتوای خاص مؤلف، بخشی از علل و انگیزه های تقطیع روایت در این کتاب بوده است. همچنین از این میان مشخص شد که تقطیع در حدود 100 روایت که معادل 8/15درصد کل روایات تقطیع شده است، مخل معنای صحیح یا کامل می باشد.
صوره الموت فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثانیه ربیع و صیف ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ق) العدد ۲ (المتوالی ۴)
91 - 102
حوزه های تخصصی:
تعتبر الصور البیانیه من أکثر أدوات نهج البلاغه تأثیرًا وفاعلیه لنقل الأفکار والمفاهیم إلى الجمهور. فیقدم الإمام علی (ع) المعانی المجرده للصور البیانیه الملموسه والخیالیه فی أجزاء مختلفه من نهج البلاغه حیث یستخدم عنصر التصویر لتقریب للعقل من الحقائق ومساعدته على فهمها. إن دقه تصویره لموضوع الموت یدخل بالمرء إلى وادی الخیال حیث یشعر بنفسه وکأنه فی ذلک المشهد. کما أن دقه اختیار الکلمات وطریقه الجمع بینها والاستعانه بمجموعه متنوعه من الصور البلاغیه إلى جانب الألحان الممتعه للکلمات تضفی على صوره البیانیه عذوبه خاصه. یتناول هذا المقال ثمانی حالات من تصویر الموت فی خطب نهج البلاغه والتی تحتضن أیضًا سائر صور الموت الأخرى. فلقد تم تصویر وجه الموت الرهیب فی هذه الصور البیانیه بحیث یثیر العواطف ویهز أعماق الوجود الإنسانی ویوقظ الضمیر النائم.
معیارهای روایی شناخت خرافات و انطباق آن در مراسم عزاداری شیعیان پاکستان
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
62 - 84
حوزه های تخصصی:
عزاداری امام حسین (ع) همواره در طول تاریخ با توجه به تأثیرگذاری شدید آن در انقلاب های اجتماعی با خرافات و بدعت گذاری ها مواجه بوده است از سوی دیگر هر فرهنگ و آیینی با گذشت زمان، از برخی دگرگونی های اجتماعی اثر می پذیرد و در صورت بی توجهی به این روند، انحراف آن از اهداف اصلی خویش آغاز می شود، آموزه های عزاداری امام حسین (ع) که برای حفظ و نظر اندیشه اسلام ناب محمدی (ص) می باشد از یک سو به خاطر عشق وافر شیعیان و از سوی دیگر به خاطر کینه دشمنان گرفتار خرافات بوده و هست به همین جهت در این تحقیق هدفمان شناخت معیارهای روایی شناخت خرافات و انطباق آن در مراسم عزاداری شیعیان پاکستان می باشد نتایج تحقیق حاضر که به روش علمیِ توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای صورت گرفته، حاکی از آن است که با دقت در روایات معصومین (ع) به دست می آید که معیارهای روایی جهت شناخت خرافات شامل عرضه بر قرآن، منافات با تاریخ قطعی، عدم استناد دهی، عدم توجه به عقل، غلو، عدم شناخت صحیح علل حوادث می باشند که هر یک از این موارد در خرافات راه یافته در عزاداری شیعیان پاکستان یافت می گردد.
شناخت حق از باطل در نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
87 - 104
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله، معیارهای اعتقادی شناسایی حقّ از باطل در کلام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در نهج البلاغه است. تبیین موضوع که به روش تحلیلی توصیفی انجام گرفته، با پاسخ گویی به این پرسش که معیارهای اعتقادی حقّ چیست و ویژگی های آن در بازشناسی از باطل کدام است، صورت گرفته است. دست یابی به ملاکی جامع در تشخیص حق از باطل و ترویج فرهنگ علوی و کاربردی کردن آموزه های نظری امیرمؤمنان(علیه السلام) در عرصه های مختلف زندگی از اهداف مهم این نوشتار است. از داده های اصلی مقاله، بیان همسویی قرآن، سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام)، صراط مستقیم، وحی، فطرت و عقلانیت با حقّ در نهج البلاغه است و این شناسایی با توجه به در هم تنیدگی مصادیق حقّ و باطل و ظرافت موجود در بازشناسی معیارهای حق از ویژگی ها و مختصات آن دشواری هایی دارد که با کنکاش در مستندات موجود در مجموعه شریف نهج البلاغه، میسر می گردد.
بررسی تطبیقی تواتر روایات ادیان ابراهیمی در مورد نبرد آخرالزمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از چالش های میان ادیان، آموزه های مشترکی است که با تفاوت هایی میان ادیان مطرح شده و در هر یک به روش خود به اثبات می رسد. یکی از راه های قابل قبول برای اثبات این آموزه ها شیوه پیشنهادی تواتر فرادینی از چالش های میان ادیان آموزه های مشترکی است که با تفاوت هایی میان ادیان مطرح شده و در هر یک به روش خود به اثبات می رسد. یکی از راه های قابل قبول برای اثبات این آموزه ها شیوه پیشنهادی تواتر فرادینی است. در این پژوهش با روش عقلانی تواتر فرادینی و آسیب های پیش روی آن طرح و پاسخ داده شده و روشن شده که تواتر فرادینی بر اساس آموزه های عقلانی و دینی می تواند، به عنوان راه کار مشترکی برای اثبات وجه مشترک آموزه های همسان در ادیان به کار گرفته شود. این روش، به عنوان نمونه بر نبرد آخر الزمان قابل تطبیق است و آسیب هایی از قبیل گزارش های متناقض و اقتباس مانع آن نیست. اقتباس و وجود گزارش های متناقض از جمله آسیب های فرا روی فرضیه تواتر فرا دینی است که در اعتبار نتایج آن اثر سلبی دارد. در این پژوهش کارکرد این فرضیه در اثبات آموزه نبرد آخرالزمان به آزمون نهاده شده و آسیب های فرا روی آن ارزیابی شده است و فرایندی به عنوان راه کار برای رفع آسیب های محتمل آن پیشنهاد شده است. در نهایت، نظریه تواتر فرا دینی می تواند در زمینه های گوناگون سودمند باشد منجر به ایجاد روابط مثبت بین ادیان شود.
تدوین حدیث نبوی با تأکید بر کتب اهل سنت
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
147-184
حوزه های تخصصی:
نقل حدیث در طول تاریخ، دو شکل اصلی داشته است: حفظ در خاطر راویان و نوشتن در دفاتر و کتابها. حفظ حدیث در ذهن، مخاطراتی دارد که حدیث مکتوب از آنها ایمن است؛ لذا هرچه دوران حفظ در خاطر کوتاهتر باشد، حدیث دقیقتر نقل خواهد شد. در این نوشتار بعد از نقل و بررسی شواهد تاریخی، روشن میشود که در زمان پیامبر هر چند غلبه با حفظ روایت بود، اما کتابت حدیث پایهگذاری و آغاز شد. با روی کار آمدن خلفای سهگانه، نه تنها کتابت حدیث، بلکه نقل شفاهی حدیث هم با موانع سخت حکومتی روبهرو شد و این رویه چنان استحکامی یافت که حتی امیرالمؤمنین هم در دوران خلافتشان نتوانستند آن را اصلاح نمایند. معاویه تبعیت خلفای سهگانه را با جعل حدیث ممزوج کرد. بعد از او، هر دو گرایش حفظ و کتابت حدیث در جامعه وجود داشت؛ اما به تدریج میل به کتابت فزونی یافت تا در اوایل قرن دوم هجری، با اقدام عمربنعبدالعزیز و عالمانی چون زهری حدیث نبوی جمعآوری شد. در گام بعد، از حدود نیمۀ قرن دوم، مصنفات و جوامع حدیثی اهل سنت بر پایۀ احادیث جمعآوری شده، تدوین شدند؛ لذا مکتوب شدن حدیث نبوی را میتوان امری مستمر دانست که از قرن اول هجری شروع شده است. نوشتۀ پیشرو سیر منطقی وقایع را در بستر تاریخ با حجم قابل اعتمادی از شواهد نشان میدهد، دو نکتهای که در نوشتههای مشابه دیده نمیشود.
پیش فرض های تحلیل توصیفات رجالی؛ مطالعه موردی اعتبار کافی
منبع:
پژوهش های رجالی سال دوم ۱۳۹۸ شماره ۲
31-50
حوزه های تخصصی:
محمدبنیعقوب کلینی یکی از نامآورترین محدثان شیعه و کتاب وی، «کافی» از مهمترین نگاشتههای حدیثی است. راهیابی روایات راویان ضعیف به این کتاب بهویژه در مباحث پیراامامتی بخشی از این دست آموزهها را مورد تردید یا انکار قرار داده است. بازخوانی دقیق مفهوم «وثاقت» از نگاه دانشمندان رجالی شیعه به روشنی حکایت از آن دارد که کافی و دادههای حدیثی آن در مجموع، از دیدگاه نجاشی و دیگر دانشیان رجال معتبر است. این حقیقت با توجه به واژگان توصیفی به کار رفته دربارۀ کلینی به همراه در نظر داشتن شاخصهای تأثیرگذار در مفهومگیری از این واژگان، تأکید بیشتری مییابد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی تلاش شده اعتبار و استحکام همه جانبۀ کتاب کافی به گونهای روشن ارائه شود.
روش های فقه الحدیثی کتاب جامع احادیث الشیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب جامع احادیث الشیعه ثمره عمر آیت الله بروجردی است که بر اساس کاستی های موجود در کتاب وسائل الشیعه تدوین شد. روش های متعدد فقه الحدیثی در این کتاب به کار گرفته شده است تا خواننده بتواند بهره بیشتری از روایت های موجود در این کتاب ببرد. این روش ها عبارت اند از: عدم تقطیع روایات، توجه به خانواده حدیث، چینش روایات، شناخت روایات در پرتو آیات قرآن، حمل روایات بر یکدیگر و رفع تعارض، ذکر معانی لغوی، استفاده از عناوین باب، توجه به مبانی فقهی و کلامی، توجه به اسباب صدور روایات، بهره گیری از قراین متصل و منفصل و توضیحات درباره روایت. برخی از کاستی های موجود در روش های فقه الحدیثی این کتاب عبارت اند از: چینش نامناسب برخی احادیث، اشکال در تقدم و تأخر ابواب فقهی، عدم تناسب برخی آیات با ابواب فقهی و عدم ذکر برخی آیات مربوط، عدم توجه به برخی مبانی کلامی شیعه و استقصای ناقص شروح روایات.
تحلیل تمدنی روایات کتاب العقل و الجهل «الکافی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت، مبانی و اصول تمدن نوین اسلامی برگرفته از آموزه های وحیانی است. کتاب «العقل و الجهل» در مجموعه روایی الکافی نوشته محمد بن یعقوب کلینی مشتمل بر روایات گرانقدری از اهل بیت k است که بررسی و تبیین و استفاده از آن ها می تواند در پی ریزی تمدن نوین اسلامی کمک شایانی نماید. بررسی ها نشان می دهد جهل زدایی و شکوفایی عقل، علم و حکمت، دینداری، حسن خلق و حیات طیبه که مهم ترین زیرساخت ها و ارکان بنیادین تمدن اسلامی بر پایه عقل است و از سوی دیگر ریشه همه ناهنجاری ها، موانع و چالش های فراروی تمدن اسلامی به جهل و آثار آن برمی گردد. سیری در فضای گفتمانی کتاب «العقل و الجهل» با رویکردی به تمدن سازی، چیستی عقل و نزاهت آن از شیطنت، ریشه شناسی رفتارهای بشری بر پایه شناخت عقل و جهل، گسترش و ارتقای عقلانیت در مکتب حجج الهی، تحقق آرمانشهر مهدوی بر پایه شکوفایی عقل و اخلاق از دیگر مباحث این نوشتار به شمار می رود.
تحلیل انتقادی از رویکرد فیض کاشانی در جمع روایات متعارض در تفسیر صافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
119-154
حوزه های تخصصی:
صافی از تفاسیر روایی با رویکرد اجتهادی تأویلی است. فیض کاشانی روایات این تفسیر را از برخی منابع امامیه گزینش کرده که در بین آن ها، روایات مختلف و گاه متعارض نیز یافت می شود. وی به دلیل اعتقاد به عدم وجود تعارض واقعی در کلام معصومان R ، در صورت مشاهده اختلاف در روایات، با تکیه بر برخی مبانی و با روش هایی، سعی در رفع آن می نماید. مهم ترین اقدام فیض برای رفع تعارض از روایات، جمع بین آن هاست. او سعی می کند تا محمل هایی برای جمع روایات بیابد که از جمله آن ها آیات قرآن، روایات معصومان k ، قواعد عقلی، علم لغت، اختلاف درجات مخاطبان، تعدد مصادیق، جدا بودن تفسیر از تأویل، و تمسک به تأویلات عرفانی است؛ و اگر جمع میسر نبود، در صورت وجود مرجّح، روایتی را ترجیح داده، یا اگر مورد قبول نداند، رد می کند. به رغم نگرش فیض در جمع روایات که از مبانی وی در رویارویی با تعارض اخبار برمی آید، در مواردی هم طبق قاعده خود با روایات متعارض، برخورد ننموده، یا اظهار نظری نکرده است.
دراسه الاستعارات السیاسیه فی الخطبه ۹۳ والخطاب ۱۰ من نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه خریف و شتاء ۱۳۹۸ (۱۴۴۱ق) العدد ۱ (المتوالی ۵)
107 - 115
حوزه های تخصصی:
أن دمج النص بالأدوات المعبره اللغویه على وجه الخصوص البصریه سوف یکون أمرًا ملهم ومثیر للتفکیر. ویعتمد استکشاف علم الوجود فی النص على التعرف على عملیه الاستعارات فی النص. لذلک، یلعب تحلیل الخطاب السیاسی - الذی یتعامل مع العلاقه بین القوى الاجتماعیه السیاسیه واللغه - دور الاستعاره فی ظهور الأحداث الاجتماعیه، تفاعل القوى الاجتماعیه وصراعها على السلطه. فسوف نحاول من خلال البحث الحالی دراسه الاستعارات السیاسیه الموجوده فی نهج البلاغه خلال فتنه صفین وأیضًا أسالیب المواجهه اللغویه للإمام علی (ع) مع معاویه بشکل حصری فی استعاراته السیاسیه عن طریق إجراء دراسات نوعیه وأسالیب تحلیلیه. تشیر نتائج البحث إلى أن الاستعاره هی واحده من أهم الأدوات اللغویه التی تنقل التعقیدات العلنیه والسریه للإنسان فی شکل أجمل الأشکال الأدبیه فی اللغه. ویستخدم الإمام علی (ع) الاستعارات الأساسیه للتفکیر بطریقه محایده ومع هذا النوع من الاستعاره المقنعه، یسعى لإلقاء اللوم على الجمهور الذی یتجنب السعی إلى السلام. وفی الواقع، الامام علی (ع) من أجل توفیر الفضاء اللازم للانتقادات الرئیسیه یستخدم الاستعارات من أجل أخذ معاویه إلی هامش المحاورات من دون السعی فی الخرق فی إذلال خصمه وشخصیته. فتؤثر استعاراته على العالم العاطفی لمن خلقت الاستعاره من أجله. والنموذج الاستعاری للإمام علی (ع) هو إزاله الشرعیه من وجود خصومه السیاسیین من أجل فضح هذه الشرعیه المزیفه ومواجهته السیاسیه مع معاویه تؤدی إلى معرکه فی الخطابات.
العلاقه بین صوره الموت والانسان فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه خریف و شتاء ۱۳۹۸ (۱۴۴۱ق) العدد ۱ (المتوالی ۵)
127 - 137
حوزه های تخصصی:
یعتبر استخدام الأدب الاستعاری وخلق الصور الجمیله للتعبیر عن المعانی العمیقه والمتسامیه من أهم خصائص لغه القرآن الکریم والروایات خاصه فی نهج البلاغه . والموت وعلاقته بالإنسان یعتبر من المواضیع التی یبرز فن الرسم التوضیحی نفسه فیه. الهدف من کتابه هذه المقاله هو اکتشاف صوره العلاقه بین الإنسان والموت فی نهج البلاغه . تعتمد هذه المقاله على دراسه مکتبیه ونهج وصفی تحلیلی ولها النتائج التالیه:تم تصویر الموت فی شکلین عامین فی نهج البلاغه . الصوره الأولی للموت تم تصویرها على أن الموت هو مخلوق خطیر وضار کالصیاد، والقاتل، أو العاصفه، أو الرصاصه وهلم جرا حیث قد یکون لکل منها مواجهه مفاجئه وصعبه مع الإنسان. فی الصوره الثانیه یعد الموت کحکم القوافل حیث یمکن أن یقصد الرحیل فی کل لحظه ویقود الإنسان کقافله إلى وجهه معینه. ویمکن للإنسان أن یتغلب على الموت فی فعل عمل الخیر حیث یکون بمثابه ارتداء الإنسان ثوب التقوی وهکذا سوف یکون له مواجهه غیر ضاره بل سیکون الموت بنهایه المتعه. ولکن باتباع الآمال الدنیویه لقد یهمل الموت وفی النهایه سوف یکون له لقاء صعب و مفاجئ.
نقد و بررسی اخبار آغاز نگارش حدیث به فرمان عمر بن عبدالعزیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
161-192
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث متداول تاریخ حدیث نزد مسلمانان، زمان آغاز نگارش آن است و مشهور آن است که زمان آغاز نگارش حدیث نزد اهل سنت، اوایل قرن دوم و به فرمان عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی بود و برای اثبات آن اخبار و اقوالی استناد می شود. اما حقیقت امر چیست؟ این مستندات تا چه اندازه ای معتبرند؟ آیا مستنداتی بر خلاف آن وجود دارد؟ تحقیق پیش رو به روش توصیفی تحلیلی و نیز کتابخانه ای، در صدد پاسخ به پرسش های بالاست و در نهایت نشان می دهد که داستان عمر بن عبدالعزیز و فرمانش و آغاز نگارش حدیث به سبب آنکه توسط عموم اهل سنت ذکر می شود، چندان معتبر نیست و هم اخبار و اقوال در این باره بسیار متعارض اند و هم مستندات بسیاری در دسترس است که نشانگر نگارش حدیث، پیش از آن است و عملاً سخن از زمان آغاز نگارش حدیث به فرمانی، منتفی است.
انعکاس القصائد فی نهج البلاغه على أساس منهج نظریه التناص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه خریف و شتاء ۱۳۹۸ (۱۴۴۱ق) العدد ۱ (المتوالی ۵)
25 - 40
حوزه های تخصصی:
یعرف «التناص» فی اللغه العربیه بألفاظ الآخری منها «النصوصیه» و«التناصیه» و«تداخل النصوص» وباللغه الإنجلیزیه «intertextuality» ویعتبر التناص طریقه لفهم النصوص بدقه أکبر حیث یتم دراسه العلاقات بین النصوص فی هذا النهج ویسعی أن یذکر لنا بأن کل نص وکل راوی یأثر بنصوص ورواه آخرین من الماضی أو الحاضر ویستفاد بوعی أو بغیر وعی من کلماتهم وأفکارهم. فی نهج البلاغه ، یقتبس الإمام علی (ع) أحیانًا کلمات وعبارات من نصوص قدیمه أی القرآن، الأحادیث النبویه، الأمثال والقصائد العربیه) أو یذکر محتواها وموضوعاتها فی کلماته. هناک ۱۵ بیتًا و ۴ مصاریع شعریه فی نص نهج البلاغه التی أخذ الإمام علی (ع) عددا کبیرا منها من الآخرین والتی تصور نهج التناص فی نهج البلاغه . ننوی فی هذه المقاله فحص هذه القصائد من منظور روابط التناص الموجوده بین النصوص والإجابه على هذا السؤال، ما هو التناص الذی یجد بین القصائد العربیه فی نهج البلاغه ؟ وثانیًا، ما أثر استخدام هذه الطریقه فی فهم کلمات الإمام علی (ع)؟ لذلک، أولًّا، نسعی من خلال إستخدام المنهج الوصفی التحلیلی، إستخراج جمیع القصائد التی لم یکن الإمام علی (ع) من یکتبها، ومن خلال فحص الخلفیه والمعنى لتلک القصائد، نسعی أن ندرک ارتباط تلک القصائد بکلمات الإمام علی (ع) تظهر عملیات التناص فی هذه الدراسه أن أکثر أشکال التناص فی نهج البلاغه هی التناص اللفظی من نوع النفی الجزئی وفی المرتبه التالیه هی التناص اللفظی من نوع النفی الموازی. وبناءً على ذلک الإمام علی (ع) فی معظم حالات التناص لقد استخدم کلمات قصائد الشعراء الآخرین فی خطابه، ولکن أنشأ نوعًا من الحل الوسط اللفظی والدلالی بین المعنى الذی یقصده المتحدث الرئیسی ولکن تم إستخدام هذا القصائد بطریقه لا یعرف المخاطب أن هذه القسم من القصیده من شخص آخر، فلا یمکنه التعرف على کیفیه دمج بنیه القصیده فی النص والکلام، وهذه الفئه هی واحده من أجمل کلمات الإمام علی (ع) فی نهج البلاغه .
ارزیابی تطبیقی آرای دانشمندان در حجیت خبر واحد با تاکید بر دیدگاه ایت الله فاضل لنکرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان «حجیت خبر واحد در تفسیر و جایگاه نظر آیت الله فاضل » در صدد بیان دیدگاههای مختلف در موضوع و تعیین جایگاه نظر آیت الله فاضل می باشد. اهمیت و ضرورت بحث از این جهت است که، این موضوع یکی از مباحث مهم و تاثیرگزار در حوزه فهم و تفسیر قرآن است، صاحب نظران حوزه تفسیر قرآن دیدگاههای مختلفی دارند از جمله این افراد آیت الله فاضل است که با داشتن نظر موافق جزء افراد صاحب نظر در این عرصه است، که بطور مفصل این به این موضوع پرداخته است. پژوهشگر با مطالعه و بررسی آثار مختلف قرآن پژوهان و گردآوری و تحلیل آن معلومات در ذهن این نوشتار را فراهم آورده و نهایتا به نتایجی دست یازیده است از جمله اینکه بطور عمده در موضوع حجیت خبر واحد در تفسیر و اعتبار آن دو دیدگاه از قدیم وجود داشته است و اخیرا قرآن پژوهان معاصر دیدگاه سومی را ارائه داده اند. با وجود آثار فراوان در این موضوع تنها سه اثر یافت شد که به هر سه دیدگاه اشاره کرده باشد که این پژوهش بجهت توجه و تاکید بر نظر آیت الله فاضل با آنها متمایز گردید.
جایگاه مخاطب حدیث در حدیث شناسی با مطالعه موردی مسأله امامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تعریف و تحلیل یک گزارش تاریخی به صورت عام و یک گزارش حدیثی به صورت خاص، از دو منظر کلی امکان پذیر است: از جهت خاستگاه صدور آن و از جهت انعکاس و بازتاب آن در ذهن مخاطب (تحلیل انعکاسی). با تمرکز بر تحلیل انعکاسی، نقش مخاطب در شکل گیری ماهیت و تعریف حدیث در دو مرحله صدور و تلقی، موضوع اصلی این نوشتار است. در تعریف حدیث که البته متاثر از نگاه فقهی به حدیث است جنبه انتساب حدیث به معصوم، دیده شده است؛ اما نباید از سویی دیگر، جنبه تلقی را که جنبه بشری است در تحلیل ماهیت حدیث، نادیده گرفت. به عنوان نمونه حساسیت مسأله «امامت» و در کنار فهم و برداشت مسلمانان اولیه از این اصل مورد توجه قرار می گیرد. «قصدماندگاری»، «سطح درک مخاطب» و «تلقی حدیث»، سه مولفه ای است که در ضمن «جایگاه مخاطب در حدیث»، مورد بررسی قرار می گیرد و نشان می دهد که توجه به مخاطب در تحلیل روایات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نباید تحت تاثیر جایگاه معصومانه مصدر حدیث گردد. از همین رو طرح مسأله امامت در عصر نبوی با طرح آن در دوره های بعدی تاریخ تشیع توسط امامان پسین کاملا متفاوت است.
گونه شناسی استدلال های قرآنی در مناظرات رضوی (با محوریت عیون اخبارالرضا (ع))(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
67 - 85
حوزه های تخصصی:
بر اساس این پژوهش، امام رضا (ع) مباحث مربوط به علوم قرآنی از جمله بیان آیات الأحکام، ذکر شأن و سبب نزول آیات و توضیح آیات متشابه را در جلسات مناظره ای که با صاحبان دیگر ادیان داشتند، مطرح نمودند. حضرت در اثبات عصمت انبیای الهی (ع) با در کنار هم نهادن آیاتی از قرآن کریم و هم چنین با استناد به روایتی از امام صادق (ع) از روش تفسیری قرآن به قرآن و قرآن به سنت استفاده نمودند. استدلال های کلامی حضرت در حوزه توحید، عصمت و امامت است. تبیین اراده خداوند با استفاده از براهین عقلی در مناظره امام رضا (ع) با صاحبان ادیان در اثبات عصمت انبیا (ع) کاربرد دارد. امام رضا (ع) در جلسه مناظره با علمای مرو، با استناد به حدیث منزلت، و با تطبیق آیه 87 سوره یونس بر امیرالمؤمنین(ع)، از روش تفسیری جری و تطبیق استفاده نمودند.