فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
موسیقی و فوتبال بخشی هیجانی از زندگی روزمره ایرانی هستند. در این مقاله سعی شده است تا از یک سو جایگاه موسیقی در فوتبال و از سوی دیگر شناخت نقش موسیقی در فوتبال برای مخاطب ایرانی در ایجاد هویت مشترک مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نقش فوتبال در هویت ایرانی این است که در آن تباین در سلایق و ایده ها کم رنگ و عرق دوستی و اتحاد زیاد می شود. برای شناخت هویت ایرانی، آهنگ های سه تیپ از خوانندگان مجاز، زیر زمینی، و خوانندگان خارج از کشور که وجه مشترک شان حمایت از تیم ملی فوتبال ایران است، مورد مطالعه قرار گرفته اند. دیدگاه نظری جان فیسک و توجه به معنای فرهنگی موسیقی در فوتبال، هویت، نزاع و مقاومت در عرصه قدرت، نقش تعامل و پیوند بین موسیقی های مختلف در ساختار اجتماعی فوتبال اهمیت دارند. نتایج نشان می دهند که هر یک از آن ها برمولفه های وحدت بخشی به نام هویت ایرانی تاکیدکرده اند. جام جهانی (و موسیقی منسوب به آن) فرصت مناسبی را برای پیوند دوستانه و مشترک بین ایرانی ها با وجود تکثر افکار فارغ از سلایق و اعتقادات آن ها فراهم کرده است. همانگونه که پرچم ابژه ای ملی است، موسیقی نیز در عرصه فوتبال بدون قائل شدن تبعیض ها و تمایز ها، گامی برای اتحاد در فضایی ورزشی را فراهم می آورد.
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
گیاه مردم نگاری گونه های خوراکی و دارویی مرتع دیلگان، استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیاه مردم نگاری مطالعه مواجه انسان و گیاه و یک طبقه بندی درون رشته ای در مردم نگاری است که از ویژگی های یک پژوهش آغازگر و بسترساز برخوردار است. این مطالعه با توجه به غنای گونه های گیاهی و دانش بومی گیاهان مرتع دیلگان در استان کهگیلویه و بویراحمد را در فصل های رویش (بهار و تابستان) سال 1392 مورد بررسی قرار داده است. دامنه ای از روش های جمع آوری اطلاعات از شیوه های ساختارمند کمی همچون پرسش نامه های طراحی شده تا روش های کاملاً بدون ساختار کیفی همچون دیدار و گفتگوی آزاد استفاده شده است. پرسش ها با محوریت گیاهان خوراکی و دارویی به صورت مصاحبه در محل زندگی عشایر و مشاهده مشارکتی در رویشگاه گیاهان صورت پذیرفته است. در این تحقیق حدود 60 گونه گیاهی شناسایی شد که دانش بومی مرتبط با 20 گونه از آنها در این مقاله تحلیل می شود. دلیل انتخاب گونه های مذکور اتفاق نظر خبرگان محلی پیرامون نام، خواص، فنولوژی، فراوانی کاربرد و مصرف آنها در میان عشایر بوده است. گیاهان بررسی شده به 9 خانواده گیاهی تعلق داشتند که در این بین خانواده های چتریان و نعنائیان بیشترین سهم را دارا بودند. مصاحبه شوندگان از بین مصرف دارویی گیاهان بیشترین مورد را به بیماری های گوارشی، قند، چربی خون و درمان عفونت نسبت می دادند. نتایج بررسی گویای آن است که دانش بومی عشایر منطقه مورد مطالعه پیرامون برخی گیاهان اطرافشان بسیار غنی است که تنها شامل خواص خوراکی و دارویی گیاهان نیست بلکه دربرگیرنده اطلاعاتی بسیار مفید از زیستگاه گیاهان به لحاظ ادافیکی، توپوگرافی و اقلیمی است.
نگاهی فرهنگی بر نقش جمعیت و منزلت افراد در شکل گیری فضاهای دیوانی- تشریفاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از انواع فضاهای دیوانی که با حضور عده ای از مردم برای انجام بعضی مراسم و تشریفات اجتماعی و دیوانی مورد استفاده قرار می گرفتند و می توان آنها را فضاهای دیوانی تشریفاتی نامید، از مهم ترین بناهای معماری ایرانی به شمار می آیند، زیرا به سبب اهمیت آداب و مراسم دیوانی، در طراحی از تعدادی الگوهای مهم معماری استفاده می شده است. شمار اندکی از این گونه فضاها باقی مانده است و هنوز انواع و الگوهای طراحی آنها مورد بررسی و شناسایی قرار نگرفته است. هدف این پژوهش شناخت و دسته بندی انواع فضاهای دیوانی تشریفاتی و فعالیت های جاری در آنها است. پرسش اصلی تحقیق این است که فضاهای دیوانی تشریفاتی را به چندگونه می توان طبقه بندی کرد و هر یک دارای چه ویژگی هایی هستند؟ مبانی نظری تحقیق بر این مفهوم استوار است که فضاهای معماری بازتاب فعالیت های انجام شده و آداب ورسوم و باورهای یک جامعه است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است، داده های نوشتاری به صورت اسنادی گردآوری شده اند و از نمونه هایی از این گونه فضاها بازدید به عمل آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که انواع فضاهای دیوانی تشریفاتی را می توان به سه گروه فضاهای بار خاص، فضاهای بار عام و فضاهای عرض لشکر طبقه بندی کرد.
رویکردی انسان شناختی به نظام طبایع چهارگانه در طب عامۀ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به وجود عناصر اربعه (آتش، آب، هوا یا باد و خاک) و اخلاط و مزاج ها (صفراوی، بلغمی، دموی و سوداوی) و طبایع متناظر با آنها (گرمی، سردی، تری یا رطوبت و خشکی) همچنان از ارکان اصلی طب عامه یا مردمی در ایران محسوب می شود. پیشرفت های چشمگیر علم پزشکی، مانع از تداوم اندیشه و رفتارهای منطبق با نظام طبایع چهارگانه نشده است. پژوهش حاضر تلاش می کند رویکردی انسان شناختی به نظام طبایع چهارگانه در طب عامه ایران داشته باشد. پرسش محوری پژوهش این است که ویژگی ها و نسبت های مفروض بین عناصر به ظاهر دور از هم اعم از اندام های انسانی، گیاهان، حیوانات و فصول سال عمدتاً در قالب باورها و رفتارهای مربوط به خوراکی ها نمود می یابد، چگونه قابل تبیین است؟ به کمک داده های برگرفته از منابع و با اختیار کردن دیدگاه نظری که دورکیم، موس و لوی-استروس و نیز انسان شناسی پزشکی به روی ما گشوده اند، نشان داده ایم که نظام طبقه بندی طبایع گویای فعالیت ذهن انسانی برای درک جایگاه خود و سایر موجودات عالم و خوانشی فرهنگی از طبیعت و جهان هستی است. از سوی دیگر، دغدغه نگهداشت تعادل بین مزاج ها را به بُعد باورشناختی آن مربوط دانسته ایم.
کتیره چینی (کتیرا چینی) یا کتیره زنی (کتیرا زنی) در کوهمره جروق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستا ها واحد های همگن اجتماعی، اقتصادی و طبیعی هستند که فعّالیّت شان عمدتاً در بخش کشاورزی است در حالی که در بخش های دیگر از جمله اشتغال غیررسمی شبه کشاورزی نیز امکان توسعه و محرومیت زدایی از روستاها وجود دارد. توسعه روستایی و ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فعّالیّت های اقتصادی فراموش شده می تواند زمینه احیای مجدد روستاها را فراهم آورد. از نمونه های توسعه روستایی می توان به رونق دوباره فعّالیّت اقتصادی کتیرا چینی اشاره کرد که در گذشته از جایگاه خاصی در روستاهای ایران برخوردار بوده ولی متأسّفانه این فعّالیّت اقتصادی به فراموشی سپرده شده است
هدف کلّی تحقیق: انجام یک پژوهش منظّم و همه جانبه در ارتباط با پدیده کتیرا چینی به عنوان یکی از مشاغل سنّتی مهم در بسیاری از مناطق روستایی ایران به ویژه مناطق کوهستانی و سردسیری از جمله منطقه دهستان کوهمره جروق بوده است و از آن جایی که پژوهش حاضر تا حدّ زیادی نو می باشد اساس تحقیقات بر مطالعات میدانی نگارنده استوار است. شیوه گردآوری اطّلاعات در این پژوهش با کمک سه ابزار اصلی صورت گرفته است:
الف) طراحی سؤالات مناسب درباره پدیده مورد نظر به منظور ایجاد یک چارچوب منطقی در جهت رسیدن به اهداف پژوهش. (68 سؤال)
ب) مشاهده هدفدار از مراتع کتیرا و ابزارآلات کار.
ج) مصاحبه با افراد با تجربه و کسانی که مدّتها به این شغل اشتغال داشتند.
جمعیّت مورد نظر در این پژوهش دهستان کوهمره جروق واقع در 45 کیلومتری جنوب شرقی کازرون از توابع استان فارس است که از 18 روستا تشکیل شده است و می تواند به عنوان یک الگوی تحقیقی در سایر مناطق نیز مورد استفاده واقع شود.
بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار مختلف شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل اثرگذار بر فرهنگ تئاتر و تعیین جایگاه آن در اوقات فراغت اقشار کم درآمد و پردرآمد شهر تهران بوده است. 384 نفر از مردم شهر تهران با میانگین سنی 1±28 سال، پرسشنامه محقق ساخته با روایی 80 درصد را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی ناپارامتریک (کای اسکوئر) استفاده شد. یافته ها نشان داد: اقشار پردرآمد نسبت به اقشار کم درآمد، روزانه از میزان ساعات فراغت بیشتری برخوردارند، همچنین بیشتر راغب هستند در ایام فراغت به دیدن تئاتر بروند و در این میان، هزینه بلیت تئاتر برای انتخاب آن به عنوان یک فعالیت فراغتی عامل اثرگذاری محسوب نمی شود. در نهایت، تمامی افراد در هر دو قشر کم درآمد و پردرآمد، فاکتورهایی چون نداشتن وقت، مشکلات شخصی و هزینه بالای بلیت، مشکلات مالی و ترجیح دادن سینما و تلویزیون نسبت به تئاتر را علت نرفتن به تئاتر در ایام فراغت عنوان کردند.
تحلیل سلوک امام سجاد علیه السلام در مدیریت فرهنگی بعد از عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات امام سجاد علیه السلام مقارن با دوره ای خاص از شرایط فرهنگی اجتماعی تاریخ اسلام بود که می توان آن را دوره حاکمیت فرهنگ جاهلی دانست؛ با این حال ایشان هم زمان با مدیریت این فضای فرهنگی، به بازآفرینی فرهنگ اسلامی اقدام نمودند. در این راستا از راهبردهایی بهره بردند: افشای ماهیت فرهنگی بنی امیه و طراحی سامانه فرهنگی. راهبرد کلی ایشان در این میان، الگوی خاصی از «فرهنگ و شخصیت» و ارتباط دوسویه این دو بوده است. ایشان با بازآفرینی فرهنگ اسلامی، شخصیت افراد پیرامونی خود را تحت تأثیر قرار دادند و در مقابل، این شخصیت ها توانستند به بازآفرینی فرهنگ اسلامی یاری رسانند. نظام فرهنگی امام (ع) نیز دارای راهبردی سامانه ای است که در چند سطح و هر سطح در چندین لایه طبقه بندی می شود. با توجه به توفیق راهکارهای ایشان در برون رفت از فضای فرهنگی ناهنجار و بازآفرینی فرهنگ مطلوب، می توان با بازخوانی راهبرد امام سجاد علیه السلام از این راهبرد در دیگر فضاهای فرهنگی اجتماعی به تناسب بهره برد.
مطالعه کیفی مذهب و قوم گرایی در میان کُردهای شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی به مطالعه ی رابطة قوم گرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستان های مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آن ها نسبت به پدیده ی قوم گرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قوم گرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات به دست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان می دهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطه ی مذهب و قومیت دارای تفاوت های اساسی می باشند.
نگاهی انتقادی به پیشینة داخلی مطالعات جامعه شناختی بر روی سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی هرچند اصطلاحی صرفا جامعه شناختی نیست لیکن مفهوم پردازی خود را تا حدود زیادی مدیون مطالعات جامعه شناختی ای است که از بدو تاسیس این رشته بر روی این مفهوم صورت گرفته است. مفهوم پردازی سبک زندگی به عنوان مسئله ای پژوهشی به دوران کلاسیک این رشته در قرن 19 میلادی باز می گردد. در این زمان تمرکز اصلیِ پیشگامان جامعه شناسی در کنار توضیح تفاوت های جامعه و اجتماع، بررسی اشکال و الگوهای سبک زندگی انسان ها در جامعة جدید بود. در ایران نیز چندی است این اصطلاح در فضای آکادمیک به موضوعی قابل توجه در هدایت تحقیقات و انجام پژوهش های مختلف تبدیل شده است. در اینجا این سؤال به وجود می آید که آیا می توان به معنایی که در اروپای قرن نوزدهم و بیستم میلادی سبک زندگی به عنوان مسئله ای جامعه شناختی طرح گردید در جامعة ایرانی نیز به عنوان مسئله ای جامعه شناختی صورتبندی گردد؟ و آیا پژوهش های جامعه شناختی صورت گرفته تاکنون توانسته در تمام ابعادِ یک پژوهش، چون طرح مسئله، مفاهیم و نظریات، روش ها و یافته ها به صورتبندی خود منطبق با چارچوب های مسئله مندیِ سبک زندگی در جامعه ایرانی بپردازد؟ در جهت پاسخگویی به این سؤال در مقالة حاضر، یازده مقاله علمی- پژوهشی که با رویکرد جامعه شناختی درباب سبک زندگی در ایران به نگارش درآمده و چاپ شده را با روش تحلیل متنی بررسی نموده ایم. در این پژوهش هدف آن بوده که با توجه به نگاه جامعه شناختی به مفهوم سبک زندگی، رویکرد مقالاتی که به عنوان نمونه انتخاب شده اند را در تمام ابعاد پژوهش مورد ارزیابی قرار دهیم.
پیکربندی نهادی مبتنی بر موازنه قدرت در جامعه سنتی ایران (بازخوانی تحولات ایران از صفویه تا قاجاریه براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نظری غالب در جامعه شناسی تاریخی جامعه ایرانی، با ارائه تصویری از جامعه ما که در آن قدرت خودکامه و استبدادی حکومت مانع رشد انجمن ها، اصناف، طبقات و یا به طور کلی هرگونه نیروی مستقل اجتماعی بوده است و در نتیجه اصالت دادن به حکومت یا «دولت» به عنوان کنشگر و عامل اصلی تحولات جامعه ناگزیر به «غیاب جامعه» به عنوان «نیروهای اجتماعی» موثری که نقش عمده ای در تحولات اجتماعی جامعه ایران داشتند، منجر شده است. این مقاله براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی، روایت بدیلی از جامعه پیشانوسازی ایران ارائه می کند که در آن بر نقش نیروها، نهادها و عاملیت های متعدد اجتماعی تاکید می شود. در این روایت بدیل، پیکربندی نهادی دوران قاجار، مبتنی بر شبکه نسبتا پیچیده ای از روابط متقابل بین چهار نهاد اصلی یعنی حکومت مرکزی، روحانیت، بازار و ایلات و قبایل بود که حاصل آن تعادل نهادی نسبتا پایداری بین این نهادها بود. این تعادل نهادی نه ناشی از سلطه یک نهاد بر نهادهای دیگر بلکه محصول موازنه قدرت بین این نهادها بود. این تعادل نهادی، ریشه در شرایط و نحوه شکل گیری حکومت صفویه داشت که مبتنی بر ترکیبی از نیروهای ایلی و قدرت ایدئولوژیک بود
شهر به مثابه بدن: نگاهی انسان شناختی به میدان امام خمینی (توپخانه) تهران با تأکید بر رابطه کالبد انسانی و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه میان هویت کالبدی شهر با استفاده از الگوی مطرح انسان شناسی بدن می پردازد تا راهی برای فهم معنای شهر در انسان شناسی شهری باشد. با در نظر گرفتن هویت منسجم تهران در گذشته جامعه مورد پژوهش میدان امام خمینی (توپخانه) شهر تهران انتخاب و این پرسش ها مطرح شد که تهران ”بی هویت“ کنونی چگونه اداره می شود؟ آیا بی هویتی تهران موقعیتی درونی شده و تغییرناپذیر است یا امکان بازگشت به گذشته و یا رفتن به سوی هویت های منسجم در واقعیت های کالبدی یا بازنمایی ها در آینده وجود دارد؟ برای پاسخ الگوی سه سطحی بدن فردی، بدن اجتماعی، بدن کیهانی در انسان شناسی بدن را در نظر داریم که هر سه در یک رابطه پیوستاری، تعاملی و عمودی نسبت به یکدیگر قرار می گیرند. در این الگو شهر به مثابه کالبد در نظر می گیریم و به ترتیب شهروندان، گروه های اجتماعی و شهر کیهانی شهروندان را در مقابل سه سطح فوق قرار می دهیم. در این بررسی مشخص شد که جامعه مورد پژوهش در بی هویتی خویش لزوماً رابطه کالبدی و فضایی با شهروندان خود ندارد و بدن فردی، در تضیف شده ترین موقعیت در رابطه ای فرودست نسبت به بدن اجتماعی قرار دارد. از سوی دیگر تهران شهر گروه های اجتماعی است که منتسب به هیچ یک نیست و این رابطه متناقض را نشان می دهد و در این زمینه با یک گسست هویتی مواجه است. این نیز معلوم شد بدن کیهانی در نزد شهروندان نیز انسجام هویتی ندارد. این وضعیت بدون دخالت سیاست گذاران شهری به ایجاد یک شهر با هویت منسجم و شخصیت شهری منجر نمی شود.
حافظه جمعی قوم کرد و رابطه آن با نگرش به نظام هویتی (مطالعه موردی شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حافظه جمعی قوم کرد در شهرستان بوکان می پردازد. حافظه جمعی از مفاهیم نوظهور عرصه جامعه شناسی است که پیشینه پژوهشی چندانی در گروه های اجتماعی ایران ندارد. مسئله اصلی این پژوهش، درک چیستی و چگونگی برجسته سازی مقاطع مختلف تاریخ معاصر ایران در حافظه جمعی قوم کرد است. متغیر وابسته، حافظه جمعی شهروندان شهر بوکان، در قالب سه پرسش از مهم ترین وقایع دوره تاریخی سال 1300 هجری شمسی تا حال حاضر، به علاوه دلیل اهمیت آن ها را شامل می شود. چارچوب نظری پژوهش بر مبنای نظریه حافظه اجتماعی موریس هالبواکس جامعه شناس فرانسوی استوار می باشد. در فرضیات پژوهش مهم ترین عوامل تأثیرگذار در برجسته سازی مقاطعی خاص از حافظه جمعی، ابعاد چهار گانه نظام هویتی افراد بوده است. رویکرد پژوهش کمی و در قالب تکنیک های آماری با شیوة پیمایش به بررسی جامعه آماری شهروندان ساکن شهر بوکان می پردازد. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نظرات 342 نفر مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر عناصر برجسته حافظه جمعی این گروه یعنی انقلاب اسلامی ایران، حکومت 1324 مهاباد، ملی شدن صنعت نفت، جنگ تحمیلی عراق و ایران و در آخر واقعه انتخابات ریاست جمهوری 1388 است. نتایج این پژوهش به طور کلی تأییدی است بر نظریه هالبواکس در مورد تأثیر گذاری نظام اجتماعی معاصر بر حافظه جمعی گروه. آزمون معنی داری کراسکال والیس نشان می دهد که در میان گروه های برجسته کننده مقاطع اولین واقعه مهم، سن و میزان اهمیت هویت مذهبی تفاوت معنی داری داشته و در گروه واقعه حکومت 1324 مهاباد بیشترین امتیاز را کسب نموده اند. در ارتباط با دومین واقعه مهم معاصر، متغیر سن در میان گروه وقایع برجسته تفاوت دارد و در گروه انقلاب اسلامی 1357 بیشترین امتیاز را دارد. متغییر میزان تحصیلات نیز تفاوت معنی دار داشته و در گروه جنگ تحمیلی عراق و ایران بیشترین امتیاز را دارا می باشد. در سومین واقعه مهم تاریخ معاصر ایران میزان اهمیت هویت ملی و میزان تحصیلات در میان گروه ها معنی دار شده به ترتیب در گروه جنگ تحمیلی و انتخابات 88 حائز بیشترین امتیاز شده اند. دلایل عمدة پاسخ گویان در باب اهمیت واقعه انقلاب، بعد دینی؛ در واقعة حکومت 1324 مهاباد، بعد تشکیل حکومت؛ در واقعة جنگ تحمیلی، بعد خسارات و ویرانی؛ در واقعه ملی شدن صنعت نفت، بعد تامین منافع مردم و در اخرین واقعه برجسته یعنی انتخابات 1388، بعد اعتراض بوده اند.
مطالعة انسان شناختی هویت زبانی مهاجران افغان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور بسیاری از اندیشمندان حوزة زبان شناسی و انسان شناسی ""زبان"" پایة هویت به شمار می آید، چه دو مفهوم هویت و زبان در پیوندی ناگسستنی با یکدیگر قرار دارند. حتی برخی از آنان معتقدند نخستین نشانة هویت، یعنی نام های فردی، از جنس زبان است. ما در این پژوهش با استفاده از داده های میدانی، امر زبانی و رابطة آن را با متغیرهای دیگری مانند سن، جنس، قومیت و ملیت در بین مهاجران افغان بررسی و سعی کرده ایم ارتباط آن را با مقولة هویت نشان دهیم. بعد از گذشت ربع قرن از حضور وسیع افغان ها در ایران، هم اکنون نسل دوم و سوم مهاجران درحال تجربة موقعیتی تازه هستند تا بتوانند به هویت جدیدی دست یابند. این فرایند، که ناگزیر از درون نوعی نا به سامانی هویتی عبور می کند، به تدریج خود را در جامعة مهاجران نمایان می سازد. هویت جدید بدون شک ازخلال زبان صورت می پذیرد. به نظر ما، شکل گیری این هویت می تواند در زمینه سازی حضور رسمی اقلیت جدید ""ایرانی-افغان"" در ایران به طور مؤثری عمل کند. بنابراین، هویداست که زبان فارسی افغان، نه فقط ازسوی مهاجران در ایران، بلکه در خود کشور افغانستان نیز درمعرض آسیب ها و تهدیدهای کم و بیش جدی قرار گرفته است.
بررسی تفاوت های نابهنجاری های اجتماعی در مناطق سنتی و مدرن شهر همدان از نظر ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی اغلب شهرهای بزرگ ایران فرسوده است و این فرسودگی بافت نمی تواند خدمات مناسبی به جمعیت ساکن خود ارائه کند، در نتیجه اقشار متوسط و مرفه اجتماعی از آنجا به بخش نوساز شهری جابه جا می شوند و محله هایی با بافت نوین و طراحی جدید ایجاد می نمایند. بافت های سنتی به دلایل مختلفی از جمله وجود اماکن فاقد مالک، خرابه ها، عدم برخورداری از روشنایی مناسب، عدم برخورداری از امکانات و تکنولوژی های نوین برقرارکننده ی امنیت همچون دوربین های مداربسته و … و نیز وجود کنج های خلوت، برای مجرمان به بهشت جرم تبدیل می گردد. در این تحقیق با استفاده از نظریه ی طراحی محیطی(CPTED) مطالعه ی در شهر همدان در دو بافت سنتی و نوین شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت نابهنجاری های اجتماعی در مناطق سنتی و مدرن شهر همدان و نقش طراحی محیطی در کاهش نابهنجاری های اجتماعی بوده است. این تحقیق در خلال سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲شیوه ی کمّی، با روش پیمایشی، به طریقه علّی- مقایسه ای انجام شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه ی ساکنان شهر همدان در دو منطقه ی مدرن و سنتی بوده که محلات مدرن محدود به محلات چهارگانه؛ کوی استادان، کوی متخصصان، کوی سعیدیه و کوی پردیس و محلات سنتی محدود به محلات جولان، کُلَپا، امامزاده یحیی، خیابان باباطاهر، خیابان اکباتان و خیابان شهدا بوده که در شهرک های تازه ساز(بافت مدرن) در حدود ۷۵۰۰۰ نفر و در بافت سنتی در حدود ۳۴۳۰۰۰ نفر، و در مجموع شامل ۴۱۸۰۰۰ نفر بوده است. حجم نمونه توسط فرمول کوکران برابر با ۳۸۴ نفر برآورد گردید. واحدهای تحلیل با استفاده از شیوه ی سهمیه ای- اتفاقی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه ی محقق ساخته که روایی آنها به صورت صوری و محتوایی و نیز تحلیل عاملی برآورد و پایایی آنها توسط ضریب آلفای کرونباخ سنجش گردیده، جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS و توسط آزمون تحلیل واریانس چند طرفه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بر اساس مدل نظری CPTED بین نابهنجاریهای اجتماعی در بافت سنتی و نوین شهر همدان تفاوت وجود داشته و طراحی محیطی در این زمینه اثرگذار بوده است به قسمی که طراحی محیط شهر در بعد کلی(۰۰۸/۰=P، ۱۷۶/۷=F) و ابعاد پنج گانه؛ تعیین قلمرو(قلمروگرایی)(۰۱۷/۰=P، ۱۲۱/۴=F)، نظارت یا مراقبت(۰۱۲/۰=P، ۵۱/۴=F)، کنترل دسترسی(ورودی) (۰۰۹/۰=P، ۷۹۵/۴=F)، تصویر و نگهداری از فضا(۰۰۱/۰=P، ۳۲۳/۱۰=F)، سخت کردن آماج جرم(۰۱۳/۰=P، ۳۸۸/۴=F)، فعالیت پشتیبانی(حمایت)(۰۳۸/۰=P، ۲۸۷/۳=F) در دو بافت مدرن و سنتی به طور متفاوتی بر روی جرم و کجروی افراد اثرگذار بوده است.
بررسی دیوارنوشته های شهر تهران از دیدگاه جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوارنویسی پدیده ای اجتماعی با پیشینه ای بس طولانی است. اما دیوارنوشته ها در دوران تمدن مدرن، در نقش یک رسانه مطرح بوده اند. در این مقاله کوشیدیم که دیوارنوشته ها را از دیدگاه زبان شناختی بررسی کنیم. در این پژوهش ویژگی های کامل 2929 دیوارنوشته از محله های گوناگون شمال، جنوب، شرق، غرب، و مرکز تهران ثبت و سپس استخراج و بررسی شده اند. پس از بررسی دیوارنوشته ها مشخص شد: نوشته های زبانی 76/92 درصد و نوشته های تصویری 23/7 درصد کل دیوارنوشته های شهر تهران را دربرمی گیرد. از کل دیوارنوشته های زبانی شهر تهران،72/9 درصد برآمده از گفتمان رسمی و 27/90 درصد برآمده از گفتمان غیررسمی است. پس از بررسی موضوع نوشته های رسمی و غیررسمی، نوشته های رسمی بیشتر محتواهای تربیتی، سیاسی و مذهبی داشتند. درحالی که در نوشته های غیررسمی، اسامی افراد با 08/25 درصد بیشترین موضوع را داشتند. در خصوص اسامی به کار رفته، اسامی مذکر بسیار بیشتر از اسامی مؤنث بودند. در مقایسه نظام نوشتاری (خط)، خط فارسی با 16/79 درصد و خط انگلیسی با 83/20 درصد کل دیوارنوشته های زبانی شهر تهران را شامل می شوند. موضوع دیوارنوشته های انگلیسی بیشتر به خودابرازی (اسامی، علایق و نفرت ها) گرایش دارند. موضوع های اجتماعی مانند تبلیغات اقتصادی، اطلاع رسانی، تربیتی و مذهبی سهم اندکی در نوشته های به خط انگلیسی دارند. درواقع دیوارنویس ها، خط انگلیسی را در نقش رمزگان ابراز خود استفاده می کنند. در مقابل، خط فارسی برای پیام رسانی اجتماعی به کار رفته است.
اسطوره دوزخی در قالی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درخت یکی از عناصر اصلی و قدیمی در نقش پردازی فرش در سراسر جهان است. در مناطق متفاوت ایران نیز درخت با اسامی و اشکال گوناگونی، در طراحی فرش مورد استفاده قرار می گیرد. درخت حیات یا درخت جاودانگی و بی مرگی، به جوهر وجود انسانی در عالم یا به دنیای پس از مرگ اشاره می کند و چنین تعریفی، رایج ترین توصیف استفاده از نقش درخت در طراحی فرش است؛ اما کاربرد درخت سخنگو یا درخت واق با مفهوم درخت دوزخی در فرش، حیرت انگیز است. در اثبات ریشه شناسی مفهومی درخت دوزخی مدارک صریحی در دست نیست. علاوه بر آن، اینکه چرا تنها مناطق محدودی از ایران، فرش هایی با این طرح تولید می کردند، مسئله ای درخور پیگیری است. در ابتدا تبریز و هریس در آذربایجان، سپس چهار محال و بختیاری، کردستان (سنه یا سنندج)، کاشان یا کرمان، مناطقی در ایران هستند که فرش هایی با این طرح از آنجا جمع آوری شده است. درخت واقی و عناصر نقش پردازی آن علاوه بر متن یا قسمت های مرکزی قالی، در حاشیه ها نیز مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین قابل ذکر است که برخی محققین بر ریشه های غیر ایرانی این طرح اشاره دارند. این طرح خاص در فرش های ترکیه، هند، چین و برخی از دیگر کشورهای آسیایی نیز دیده می شود. نویسنده در مقاله حاضر می کوشد تا موضوعات فوق و شیوه تصویرپردازی درخت سخنگو را بر فرش، مورد بررسی قرار دهد.
انسان نئاندرتال: مرگ و مرگ آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان رفتار های زیستیِ زندگی انسانی که به پدیده های فرهنگی بدل شده اند، هیچ رفتاری به قدرت و تأثیرگذاری مرگ نبوده است . هدف اصلی پژوهش حاضر این است که به کمک شواهد باستان شناسی و انسان شناسی، آغاز احتمالی مرگ آگاهی و تأثیر آن در زندگی انسان پیش از تاریخ را مشخص کند. با توجه به پژوهش ها به نظر می رسد مرگ آگاهی به دو مؤلفه اساسی نیاز دارد: نخست، فرآیند رشد مغز به خصوص لُب های پیشانی و گیجگاهی و دوم مؤلفه های فرهنگی؛ هرچند اهمیت و ضرورت رشد مغز بسیار پررنگ تر از مورد دوم است. از یکسو، با بررسی قالب های درونی جمجمه انسان ریخت ها به نظر می رسد انسان نئاندرتال دارای ظرفیت های مورد نیاز مغزی برای مرگ آگاه شدن بوده است و از سوی دیگر تدفین های دوره پارینه سنگی میانی که به عنوان یکی از اولین پاسخ ها و مواجهات مهم به آگاهی از مرگ در نظر گرفته می شوند به همراه وجود شواهد مراقبت از همنوع و سایر مواد فرهنگی در ارتباط با آگاهی از مرگ و گستردگی دو بخش ذکرشده مغز درصد وجود مرگ آگاهی در این انسان را افزایش می دهد.
تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت روند سریع تحولات اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم و پس از آن در آغاز هزاره جدید، ماهیت موجودیت های اجتماعی به شدت سیال و متحول شده است. در نتیجه جامعه به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمند است و مفهوم ""سبک زندگی"" چنین خصایصی را داراست. مفهوم سبک زندگی را می توان در ارتباط با مدرنیته بررسی کرد. مدرنیته با امکانات خود از طریق خلق تنوع، فرد را با انتخاب های گوناگون و پیچیده مواجه می سازد و در این پژوهش سبک زندگی مدرن شامل: اعمال و کار ها، روش ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. هدف اصلی این مطالعه تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن است. در این رابطه، متغیر های سرمایه فرهنگی به عنوان فرضیه اصلی و متغیرهای زمینه ای به عنوان فرضیه های فرعی با گرایش به سبک زندگی مدرن بررسی شده است . در این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش و اجرای پرسشنامه در میان 451 نفر از جوانان که براساس روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی در شهر شیراز انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و برای آزمون مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس و نهایتاً رگرسیون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به ضریب تبیین (15/٠ R²= )، 15 درصد از تغییرات سبک زندگی مدرن جوانان توسط سرمایه فرهنگی تبیین می شود.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی زیست محیطی استفاده از مواد شیمیایی در فعالیت کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به دو موضوع پرداخته شده است: ارزیابی اجتماعی زیست محیطی استفاده از مواد شیمیایی در فعالیت کشاورزی در مناطق شمال کشور و تأثیر آن بر عدالت محیطی. با توجه با آمارهای موجود در سالنامه آماری مازندران و اطلاعات آماری موجود در سایت های خبری از سال 1380 به بعد، ابتدا تأثیرات زیست محیطی (تأثیر پساب کشاورزی بر منابع آبی) و تأثیرات اجتماعی (سلامت، اشتغال و گردشگری) مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس با استفاده از مدل تحقیق به تلفیق پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از این سموم چگونه در کاهش عدالت نقش دارد.