فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عامه و تأثیر آن در شکل گیری گونه کلاه مخملی در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز پیدایش سینما در ایران تا امروز مجموعه آثاری پدید آمده اند که با عنوان کلی فیلم های کلاه مخملی شناخته می شوند. این فیلم ها با بهره گیری آگاهانه و مکرر از عناصر محتوایی و بصری فرهنگ عامه توانسته اند در ادوار مختلف سینمای ایران حضور داشته، مخاطبان عام و گاهی خاص را جذب کرده و به رونق صنعت سینمای ایران یاری رسانند. در این پژوهش علاوه بر تأکید بر ضرورت توجه به رویکرد مطالعات فرهنگی در تبیین تولیدات سینمای ملی و نفی نخبه گرایی فرهنگی، از آرای اروین پانوفسکی در تحلیل سطوح معنایی تصاویر و تمایز میان شمایل نگاری و شمایل شناسی استفاده شده و تأثیر این آراء بر رویکردِ گونه شناسیِ موسوم به رویکرد شمایل نگارانه در مطالعات سینمایی بررسی می شود. در ادامه و پس از تشریح سیر تاریخی سینمای کلاه مخملی تلاش می شود با بهره گیری از عناصر شمایل نگارانه و شمایل شناسانه، سطوح معنایی این آثار به عنوان یک گونه سینمایی تشریح شده و نشان داده شود که چگونه این آثار سینمایی با آگاهی از زمینه های تاریخی موثر بر مخاطبان بومی و بهره گیری از عناصر بصری فرهنگ عامه و رویکرد مفهومی به آئین های فتوت و جوانمردی به عنوان گونه ای از سینمای ملی قابل تحلیل هستند و حوزه مهمی در مطالعات سینمای بومی به شمار می آیند.
باغداری در اورامان
حوزههای تخصصی:
جایگاه فرهنگی اجتماعی شیرینی سنتی اهری و یئددی فات فطیر آذربایجان
حوزههای تخصصی:
جهت گیری های زنان نسبت به محیط زیست (محل مطالعه: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرور مطالعات اخیر در حوزه موضوعات زیست محیطی نشان می دهد که زنان نسبت به مردان توجه بیشتری به محیط زیست از خود نشان می دهند. بر همین اساس، هدف تحقیق حاضر شناسایی جهت گیری های ذهنی زنان نسبت به موضوعات زیست محیطی و کنش های مربوط به این حوزه است. تحقیق حاضر در شهر ارومیه انجام شده است. و با اتخاذ رویکردی کیفی و کاربرد تکنیک مصاحبه عمیقِ نیمه ساختاریافته به دنبال فهم این موضوع در نمونه مورد بررسی است. نتایج این تحقیق نشان داد که با وجود اینکه دغدغه های زیست محیطی در زنان شکل گرفته است، اما به دلیل وجود برخی عوامل ساختاری و فرهنگی، این دغدغه ها در عمل و در رفتارهای روزمرهنقش مؤثری ندارد. حاصل این تناقض بین دغدغه ذهنی و رفتار واقعی، شکل گیری پدیده ای با عنوان «تراژدی فرهنگ زیست محیطی» است.
نانسی شپرهیوز و موقعیت بدن در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل موقعیت بدن در عصر حاضر از دیدگاه انسان شناس پزشکی نانسی شپر هیوز است. به دنبال رشد سریع علم و فناوری از اواسط قرن بیستم و پس از آن، فرایند جهانی شدن و تحولات بنیادی در پزشکی مدرن تأثیرات شگرفی بر موقعیت انسان و بدن او نهادند و پیامدهایی چون دست کاری بدن به کمک فناوری های پیشرفته پزشکی، پزشکی شدن زندگی و جامعه، بیگانگی انسان از بدن خودش، نزول موقعیت بدن و اجزای آن و کالا شدگی اش در بازارهای ملی و جهانی همواره واکنش متفکرین در حوزه های مختلف به ویژه انسان شناسی پزشکی را به همراه داشته که با مردم نگاری های کاربردی، سیاسی و انتقادی خود موضعی فعال نسبت به این وضعیت در پیش گرفته اند. این یک مطالعه اسنادی است که داده های خود را عمدتاً از آثار و آرای نانسی هیوز با تأکید بر موضوع کالا شدگی بدن در بازارهای جهانی به دست آورده و آن ها را مورد تحلیل قرار داده است. از مهم ترین یافته های این مطالعه این است که تقدم امر اخلاقی بر امر فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک پیش فرض فلسفی، نانسی هیوز را به سمت انسان شناسی انتقادی، سیاسی و ستیزه گر در اعتراض آشکار نسبت به موقعیت بدن در عصر سرمایه داری جهانی شدهٴ متأخر سوق داده است. مقایسه انسان شناسی انتقادی با انواع مرسوم و سنتی انسان شناسی کاربردی این سؤال اخلاقی را مطرح می کند که وظیفه واقعی انسان شناس و مردم نگار در عصر حاضر چیست؟ آیا باید بی طرفانه به تهیه مردم نگاری های کاربردی بسنده کند یا اینکه در صورت لزوم قضاوت اخلاقی کند و گزارش ها تحلیلی و انتقادی خود را در جهت تغییر و اصلاح وضع موجود تنظیم نماید؟
تحلیل ساختاری آیین های اسب چوبی و کوسه برنشین در ایران و پیوند آن با آیین های فرهنگ هند و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو بر آن است تا پس از معرفی چند آیین نمایشی و رده بندی فقره ها و کنش نمادین آن ها در ایران، به تجزیه و تحلیل ساختار مشترک این آیین ها و پیوند آن ها با جشن ها و آیین های زمستانی رایج در فرهنگ های هندواروپایی بپردازد. آیین اسب چوبی و کوسه برنشین، به عنوان آیین هایی با بیشترین ویژگی های مشترک نزد اقوام هندواروپایی، موضوع اصلی و عمده این نوشتار است و تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که شباهت های بسیار این آیین ها نمود کدام ساختار مشترک است و فهم معنا و کارکرد اجزا و مؤلفه های نمادین این ساختار چگونه ممکن است. راهنمای اصلی این تلاش، کوششی است در پیروی از الگوی تحقیق دومزیل در کتاب مسئله سنتاروس ها و روش اسطوره شناسی تطبیقی نو. بر این اساس می کوشیم با توجه به ویژگی بسیاری از آیین ها و جشن های هند و اروپایی در آغاز و پایان زمستان، بسیاری از کنش ها و ابزارهای نمادین مشترکی که نزد اقوام اروپایی در اجرای این آیین ها مشترک است، با توجه به جهان بینی آن ها در پیوند با ارواح نیاکان و نیروهای مخرب در زمستان تحلیل کنیم. هدف این نوشتار تنها نشان دادن پیوند و نسبت بسیاری از آیین های ایرانی با دیگر آیین های اقوام هند و اروپایی نیست، بلکه کوشش اصلی این مقاله معطوف به طبقه بندی آیین های ایرانی بر بنیاد ساختار مشترک فرهنگ هند و اروپایی و درک معنای آن هاست.
تحلیل جامعه شناختی حق جمعی بر محیط زیست(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از نگاه دین باوران، چون خداوند علیم و حکیم، آفریدگار بشر است، پس نسبت به ساختار وجودی و مصالح و مفاسد معیشتی و نیازهای حقیقی او در ابعاد گوناگون مادی و معنوی علم کامل و اشراف تمام دارد و همه ی باید ها و نباید ها و احکامی که از او به عنوان «شارع مقدس» صادر شده است، مبتنی بر این حقیقت است؛"" و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء""(نحل/89) قرآن و فقه اسلام بر بهداشت فردی و اجتماعی و نظافت اماکن عمومی و حفظ محیط زیست تأکید فراوان و آن را لازمه ایمان می داند. تأکید بر این که پیروی از احکام شریعت و عمل نمودن به توصیه های دین حنیف اسلام، سعادت بخش و بر طرف کننده ی مشکلات و معضلات بشری است، همان ""حفظ محیط زیست و حفظ حقوق بین نسلی"" و حق انسان در بهره مندی از محیط زیست سالم به عناوین مختلف مطرح گردیده است.این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی مبانی این حق است و یافته تحقیق اینکه؛ تمام انسان ها نسبت به محیط زیست و حفاظت از آن تعهداتی دارند که در صورت ورود ضرر طبق قواعد فقهیه لا ضرر و اتلاف و تسبیب و ضمان و احترام و دلیل عقل وسیره عقلا... قابل مطالبه است.چون محیط زیست در شکل گیری جسم و جان آدمی سهمی به سزا دارد و انسان ها هرگز نباید از تلاش در راه بالندگی و حفظ سلامت آن باز ایستند پس با به خطر افتادن محیط زیست انسان بدیهی ترین و اساسی ترین حق انسان یعنی حق حیات وی به مخاطره می افتد، به همین جهت جامعه بشری باید حیات اجتماعی را با اتخاذ دستورات فقهی چنان سامان دهد تا تضمینی برای حفظ مبانی و پایه های طبیعی و فرهنگی و معنوی حیات باشد و در حفظ این حق و حریم که به عنوان حق الناس و امانت الهی است کوشا باشند. این مقاله در صدد رسیدن به چنین حق جمعی که یک حق حقوقی و امانت الهی است، تدوین گردیده است.
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
شناخت و کارکرد انواع چراغ های نفتی روشنایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با محوریت شناخت و کارکرد چراغ های روشنایی نفتی در یکصد سال اخی ر در منطق ه دوازده تهران قدیم (سنگلج، عودلاجان، لاله زار، بازار تهران و)... و در پاسخ به این پرسش که سه نسل از چراغ های روشنایی نفتی چ ه ن ام داش تند و در زندگی مردم آن دوره چه تأثیراتی را گذاشتند، تدوین شده است. پژوه صورت گرفته با روش توص یف فرهنگ ی از مجموع های از مشاهدات، مصاحبه ها و بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای و گردآوری داده ها ب ه ش یوه می دانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوه نشان می دهد روشنایی در جهان سیر تکاملی داش ته ت ا ب ه اختراع چراغ منجر شده است. این جُستار، چراغ ها را در سه نسل او (فانوس شمعی، فانوس بادی یا بغدادی) دوم (آرگان، لامپای شیشه ای و لامپای دی واری، گردس وز و انگلیس ی) و س وم توری یا زنبوری) بررسی کرده و نقش آنها را در زندگی مادی و معنوی مردم ایران بررسی نموده است.
عامل های موثر بر قصد استفاده زنان روستایی ازگیاهان دارویی در شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر قصد استفاده زنان روستایی ازگیاهان دارویی بود. جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت- درمان روستایی در بخش مرکزی شهرستان کرج بودند که 110 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد محمدی زیدی و همکاران (2012) و لو و همکاران (2013) استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه با نظرسنجی از کارشناسان تأیید شده و روایی سازه و پایایی ابزار پژوهش نیز از راه بررسی برازش مدل در سه سطح مدل اندازه گیری، مدل ساختاری و مدل کلی بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری به روش کم ترین مربعات جزئی استفاده شد که به این منظور نرم افزار Smart PLS بکار گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای هنجارهای اجتماعی و کنترل رفتاری درک شده دارای اثری مثبت و معنی دار بر نگرش زنان روستایی نسبت به استفاده از گیاهان دارویی بودند. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که متغیرهای هنجارهای اجتماعی کنترل رفتاری درک شده و نگرش اثری مثبت و معنی دار بر قصد استفاده زنان روستایی از گیاهان دارویی داشته و در حدود 44 درصد از واریانس آن را تبیین کردند.
بررسی مردم نگارانه پدیده ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان (قوم هزاره) در دو شهر هامبورگ (آلمان) و تهران (ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج زودهنگام یا پدیده کودک همسری به دلایل متعددی از جمله فقر، نابرابری جنسیتی، رویه های فرهنگی سنتی حاکم بر جوامع بشری، بی سوادی و ناامنی در بسیاری از نقاط جهان به صورت گسترده ای رواج دارد که منجر به عدم تربیت صحیح نسل آینده، افزایش میزان طلاق، افزایش نرخ مرگ ومیر مادران و فرزندان و مشکلات بهداشتی شده است. مقاله پیش رو درصدد بررسی مقایسه ای تغییرات الگوی ازدواج زودهنگام در میان مهاجران افغان در مناطق حاشیه ای ایران (تهران) و آلمان (هامبورگ) به عنوان اصلی ترین مقاصد مهاجران افغان در دو قاره آسیا و اروپا است. این پژوهش با رویکرد مردم نگارانه به بررسی متغیرهای وابسته شامل مهاجرت بین المللی، سطح سواد و نقش ساختار قانونی جوامع میزبان در تدوین قوانین کنترل گرایانه بر مؤلفه سن اولین ازدواج در جامعه مهاجران افغان (قوم هزاره) پرداخته است. شرایط زندگی شهری به ویژه در جوامع توسعه یافته به فراگیری آموزش همگانی برای دختران و زنان انجامیده و در کنار کسب مهارت های متنوع و ورود به بازار کار سن ازدواج را افزایش داده است. ﻧﻮع پژوهش کیفی و روش توصیفی- اسنادی ﺑﻮده است. داده های بخش آلمان بر مبنای 5 مصاحبه تخصصی، 34 مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی در میان مهاجران افغان ساکن هامبورگ است و برای جمع آوری داده های بخش ایران از 7 مصاحبه تخصصی و 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مهاجران افغان در مراکز آموزش پایه مناطق حاشیه ای شهر تهران استفاده شده است. داده ها بر مبنای کدگذاری باز در چارچوب الگوی گوردن (1964) مورد تحلیل محتوا قرار گرفته اند.
نقش گروه های اجتماعی-فرهنگی در شکل گیری کوی های مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت، کمبود زمین و شیوه های معماری نوین، طراحان را به ساخت مجتمع های مسکونی سوق داد. در ایران ساخت کوی های مسکونی برای اقشار مختلف اجتماع از دوره ی پهلوی دوم آغاز شد. رابطه بین بنیان های اجتماعی و فرهنگی قشر ساکن در مجتمع های مسکونی و معماری مسکن از مسائل اساسی است که عدم توجه به آن می تواند فعالیت های ساکنان را مختل نماید. هدف پژوهش بررسی نقش گروه های اجتماعی-فرهنگی در چگونگی شک ل گیری کوی های مسکونی دوره پهلوی دوم در تهران است. گروه های اجتماعی- فرهنگی در شکل گیری فضاهای شهری و به تبع آن معماری نقش داشته اند. این پژوهش چگونگی این تأثیرگذاری را به روش تاریخی-تفسیری تحلیل می کند. منابع اطلاعاتی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده و نمونه کوی های مسکونی پهلوی دوم در تهران بر اساس گروه اجتماعی- فرهنگی ساکنان آن اعم از کارگری (پایین)، کارمندی (متوسط) و مرفه (بالا) گزینش شده و با توجه به شاخص های اجتماعی-فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحولات دوره پهلوی دوم و ویژگی های فرهنگی معیشتی ساکنان کوی های مسکونی بر معماری خانه ها تأثیر گذاشته است. در مسکن گروه های پایین با درآمد کم، برنامه های دولتی و توان مالی اندک ساکنان باعث بروز سادگی در شکل گیری فضاهای مسکونی و کاهش کمیت و کیفیت شاخص های اجتماعی- فرهنگی مسکن شده است. در مسکن گروه های متوسط و مرفه تحول در طرح خانه ها به صورت دوبلکس نمایانگر تمایز اجتماعی این گروه بوده و شاخص های کمی و کیفی مسکن افزایش یافته است.
چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر در حال حاضر: پژوهش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد برساختی و روش شناسی نظریه داده بنیاد[1] به بازسازی معنایی چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر درحال حاضر می پردازد. روش تحقیق کیفی است و از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسش های تحقیق پیش رو این بوده است که«چه جنبه از زندگی آذری زبانان در دو دهه قبل تغییر کرد که تمایل به فارسی صحبت کردن در آنها زیاد شد؟»چه تغییراتی درحال حاضر رخ داده که تمایل به ترکی صحبت کردن در آنها بیشتر شده است؟ یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح است. متعین های نیاز به نمایش جلال طبقات فرادست، شدت و میزان تعاملات بین طبقاتی، تمایل به تغییر نگرش و رفتار دربارة زبان، عدم توانمندی در ارتباط متقابل، فضای اجتماعی تعامل میان طبقات فرادست و فرودست؛ تشخص آوری زبانی، جست وجوی راه های ورود به طبقه فرادست از طریق تغییرات زبانی و پیروان تغییرات ارزشی در فرودستان. مقوله هسته ای این بررسی فقدان تمایل به تغییرزبان گفتاری است که مقولات عمده فوق را دربرمی گیرد. [1]. Grounded Theory
درآمدی بر قوم باستان شناسی کوچ روان قره داغ مرکزی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی مقدماتی منطقه قره داغ آذربایجان از سه منظر بوم شناختی، باستان شناختی و قوم شناختی است. این منطقه کوهستانی فاقد خاک زراعی غنی بوده و روستاهای کم جمعیت و اوباهای ایلات کوچ رو، تنها زمین سیمای آن محسوب می شوند. بررسی های باستان شناختی نیز نشان از فقر نسبی شواهد باستانی در دوره های ماقبل عصر آهن دارند. موضوع اصلی این مقاله، بررسی دلایل تداوم زندگی کوچ رو در این منطقه تا به امروز و نشان دادن پیوستگی های تاریخی و بوم شناختی آن است. در این مقاله نشان داده می شود که با توجه به شاخصه های محیطی و بوم شناختی حاکم بر منطقه قره داغ مرکزی، سنت های فرهنگی موجود در آن برای مدت بیش از سه هزار سال و با محوریت کوچ روی عمودی تداوم یافته است. فرض اصلی آن است که تداوم شرایط بوم شناختی و محیطی و محدودیت های خاص آن موجب این پایداری و استمرار فرهنگی بلند مدت شده است. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش قوم باستان شناسی است. بررسی های باستان شناختی و قوم شناختی قره داغ بار دیگر نقش بنیادین زیست بوم را در پایداری یا ناپایداری شیوه های گوناگون زیستی اجتماعات انسانی بازتاب می دهد. روشن است که زیست بوم هایی نظیر قره داغ مرکزی، هرگز مجال شکل گیری نظام های استقراری و حرکت به سوی پیچیدگی های اجتماعی و فرهنگی را به ساکنان خود نخواهند داد.
مطالعه جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و قوم گرایی در بین جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده در دهه های اخیر بدنبال پیشرفتهای تکنولوژیک، افزایش ارتباطات بین فرهنگی و لزوم شناسایی تمایزات خود با سایر گروهها برای کارایی موثرتر در زمینه های متفاوت فرهنگی، کسب برخی مهارتها و قابلیتها ضروری بنظر می رسد. هوش فرهنگی بعنوان یکی از مهارتهای لازم جهت سازگاری با موقعیت جدید و عملکرد موثر در شرایط فرهنگی جدید مطرح می گردد. این مقاله با هدف توصیف و طرح مبانی نظری پیرامون هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه آن، بعنوان یک متغیر فرهنگی اثر گذار بر قوم گرایی انجام گرفته است. داده های پیمایش از ۳۸۴ نفر نمونه آماری، بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین جوانان۱۸ تا ۲۹ ساله ساکن شهر تبریز گردآوری شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های استاندارد هوش فرهنگی انگ و داین و قوم گرایی نئولیپ و مک کروسکی بوده است. یافته ها حاکی از آن بود که تمامی مولفه های هوش فرهنگی تاثیر معناداری بر قوم گرایی دارند. همچنین نتایج اجرای آزمون t مستقل نشان می دهد، میانگین قوم گرایی جوانان بر حسب جنسیت آنان متفاوت بود.
بچه افغانی: شکل گیری تصور از خود و دیگری در تجربه زندگی روزمره نوجوانان افغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی این پژوهش مطالعة مشکلات نوجوانان افغانستانی در تعاملات روزمره و تأثیر این مشکلات و تنگناها بر شکل گیری تصور از خود و دیگری در آن هاست. ملاحظات نظری براساس نظریات متفکران مکتب کنش متقابل نمادین و با استفاده از سازة مطرودیت اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است، گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مصاحبه های روایی صورت گرفته است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نظریة داده نگر انجام گرفته است. برای انجام دادن این پژوهش درمجموع با 21 نفر از نوجوانان (12 تا 16 ساله) افغانستانی دختر و پسر ساکن شهر تهران مصاحبه شد. یافته ها بیان می کند افراد مورد مطالعه در جریان تعاملات روزمرة خود با ایرانیان مورد تحقیر و بی احترامی بوده اند و به آن ها برچسب اَفی (افغانی) زده شده است. مصاحبه شوندگان نیز به منظور اجتناب از برخوردها «فاصله گیری» را به عنوان استراتژی کنش برگزیده اند. تصور افراد مورد مطالعه از ایرانیان به عنوان دیگری، خودبرتربین، ضدافغانی و عموماً مشتمل بر بی اعتمادی بوده است. این تصور از دیگری بر تصور از خود افراد مورد مطالعه تأثیر داشته است و در کنار سایر عوامل سبب شده است آن ها خود را افرادی متفاوت از ایرانیان تلقی کنند. احساس تفاوت با ایرانیان در ذهن افراد مورد مطالعه درواقع همان تصوری است که ایرانیان دربارة آن ها داشته اند. آن ها خود را نسبت به ایرانیان متفاوت می دانند؛ چراکه از سوی ایرانیان افرادی متفاوت و به عنوان دیگری تعریف شده اند.
تأثیر استفاده از رسانه های جمعی و اجتماعی بر هم گرایی بین قومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر استفاده رسانه های جمعی و اجتماعی بر هم گرایی اقوام ایرانی است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و حجم نمونه آماری، ۱۲۰۰ نفر بالای ۱۷ سال از اقوام مورد نظر بوده و نمونه گیری نیز براساس ترکیبی از روش های احتمالی طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای انجام شده است. براساس یافته ها، میانگین هم گرایی اقوام بین نمونه موردنظر برابر با ۴۷/۶۲درصد بوده و به ترتیب افراد قوم بلوچ، کرد، لر، فارس، آذری و عرب بیشترین تا کمترین میزان گرایش هم گرایی بین قومی را داشته اند. استفاده از شبکه های ماهواره ای قومی و تلویزیون های خارجی، بیشترین تأثیر منفی را بر هم گرایی اقوام داشته و پس از آن، شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در مسیر افزایش واگرایی، نقش ایفا کرده اند. شبکه های سراسری صداوسیما و مطبوعات، نقش ایجابی در هم گرایی اقوام داشته اما نقش اینترنت معنادار نیست. استفاده از رسانه های اجتماعی وب محور بیش از شبکه های اجتماعی بر بستر تلفن همراه هوشمند، باعث افزایش هم گرایی اقوام ایرانی شده است.
بررسی کژکارکردی خانواده و عوامل مؤثر بر آن در شهر پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کژکارکردی خانواده در شهر پاوه است. عوامل در نظر گرفته شده در این پژوهش، ساختار خانواده، نوع جامعه پذیری، فردگرایی و ناسازگاری خانواده هستند. روش تحقیق، کمی و پیمایش بوده و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و از طریق سؤال از یکی از والدین گردآوری شد. جامعه آماری کلیه خانوارهای شهر پاوه بوده و روش نمونه گیری، روش خوشه ای چند مرحله ای است. نتایج نشان می دهد: هرچه فاصله نسلی بین والدین و فرزندان بیشتر باشد، میزان ناسازگاری و کژکارکردی در خانواده بالا می رود. انتظارات والدین و عدم تفکیک نقش والدین رابطه معنادار، اما معکوسی با ناسازگاری خانواده دارند. همچنین مشخص شد که نوع جامعه پذیری بر کژکارکردی خانواده مؤثر است. اگر نوع جامعه پذیری سهل انگارنه یا سخت گیرانه باشد، ناسازگاری خانواده افزایش پیدا می کند. کژکاردی خانواده با فردگرایی، ناسازکاری درون خانوده و نوع جامعه پذیری ارتباط مثبت دارد.