مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
خانه دوم
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجه مهاجرت مشکلات زیادی دارند. در مقابل، امکانات برخی گروه ها و قشرها باعث شده آنها به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده باشند که از مسائل و مشکلات شهری به دور بوده و با ارزش های والدین خانواده نزدیک تر باشد. این تحرک به شکل گیری موج شهرنشینی دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانه های دوم در روستاهای خوش آب وهوای نزدیک شهرهای بزرگ از جمله اراک منتج شده است. در این مطالعه از نظریات مهاجرت معکوس و سبک زندگی بهره برده ایم. در این مطالعه از قالب روشی آمیخته هسه بایبر بهره برده و روش کیفی اساس کار بوده و روش کمی در کنار آن استفاده شده است. جامعه آماری، بخش مرکزی شهرستان فراهان شامل 32 روستا که با تمام شماری به روش ترکیبی ارزیابی شدند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که خانه های دوم بیشتر در روستاهای فارس زبان گسترش یافته. مالکان ساکن قم و اراک (کمتر از50 درصد) تعطیلات آخر هفته و مناسبت ها درحالی که ساکنان تهران (بیش از 50 درصد) تنها در مناسبت ها مراجعه می کنند. لوازم موجود و چیدمان همه منازل ترکیبی از سنتی و مدرن است، تقریباً همه خانه ها در 5 تا 10 سال قبل ایجاد شده اند. حدود 10 درصد مالکان زن بوده، پایگاه اقتصادی اجتماعی اغلب آنها متوسط و بالا بوده، حدود دوسوم بیش از 50 سال سن دارند، 90 درصد دارای لیسانس و کمتر بودند. همه مالکان با ساکنان نسبت فامیلی داشتند، دوسوم اعلام کردند پوشش آنها بهتر از پوشش شهری آنها برای تمایز و نشان دادن تمکن مالی است. در برخی روستاها ایجاد خانه های دوم باعث بروز تشنج و اختلاف میان ساکنان شده و در برخی اثرات اجتماعی فرهنگی مثبتی چون ایجاد اتحاد و همدلی و جلب مشارکت آنان در اقدامات روستا داشته است. تم های استخراج شده شامل دستیابی به ارزش ها و نیازهای فرامادی بازگشت به هویت نمایش یا اثبات منزلت بالا احساس یا ابراز تمایز مصرف بر مبنای مد و ذائقه همه چیزپسند بوده است.
مهاجرت معکوس روستایی با تغییر سبک زندگی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجه مهاجرت در دهه های گذشته دارای مشکلات زیادی هستند. در مقابل، برخی گروه ها جهت دوری از مشکلات شهری به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده هستند. این تحرک منتج به شکل گیری موج مهاجرت دیگری در خارج از قلمرو شهرها و با ایجاد خانه های دوم در روستاهای خوش آب و هوای نزدیک شهرهای بزرگ در قالب مهاجرت معکوس روستایی از جمله اراک شده است. در این مطالعه از نظریات مهاجرت معکوس و سبک زندگی بهره برده ایم. در این مطالعه از قالب روشی آمیخته بهره برده و روش کیفی اساس کار و روش کمی در کنار آن استفاده شده است؛ ضمنا از روش تحلیل تماتیک نیز بهره برده ایم. جامعه آماری، بخش مرکزی شهرستان فراهان شامل 32 روستا که با تمام شماری به روش ترکیبی ارزیابی شدند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که موج مهاجرت معکوس فصلی یا موقت بیشتر در روستاهای فارس زبان گسترش یافته. مهاجرین ساکن قم و اراک(کمتر از50 درصد) تعطیلات آخر هفته و مناسبتها در حالیکه ساکنان تهران(بیش از 50 درصد) تنها در مناسبت ها مراجعه می کنند. تقریبا تمامی مهاجرین طی 8 تا 13 سال پیش ایجاد شده اند. پایگاه اقتصادی-اجتماعی اغلب آنها متوسط و بالا بوده، حدود دو سوم بیش از 50 سال سن دارند، 90 درصد دارای لیسانس و کمتر بودند، ضمنا حدود 10 درصد مالکان زن بودند. تمامی آنها با ساکنین روستاها نسبت فامیلی داشتند، در برخی روستاها ایجاد خانه های دوم و مهاجرت معکوس باعث بروز اختلاف میان ساکنین شده و در برخی، اثرات اجتماعی-فرهنگی مثبتی چون ایجاد اتحاد و همدلی و جلب مشارکت آنان در اقدامات روستا داشته است. تمهای استخراج شده شامل دستیابی به ارزش ها و نیازهای فرامادی، بازگشت به هویت، نمایش یا اثبات منزلت بالا، احساس یا ابراز تمایز، مصرف بر مبنای مد و ذائقه همه چیز پسند بوده است.
تحول کالبدی- فضایی روستاهای ساحلی گیلان ( مطالعه موردی: حوزه زیباکنار)
حوزه های تخصصی:
تحولات کالبدی فضایی دو دهه اخیر، در بسیاری از روستاهای نواحی خزری در حال گسترش است. این روند در سکونتگاه هایی که جاذبه های طبیعی، به ویژه ساحل، دارند، با رواج پدیده خانه دوم، توسعه یافته است. منافع چشمگیر تبدیل اراضی زراعی و باغی به قطعات مسکونی، کشاورزان را از ادامه فعالیت زراعی رویگردان نموده است. یکی از مهم ترین حوزه های روستایی گیلان که متأثر از این پدیده است، در روستاهای ساحلی محدوده حسن رود زیباکنار واقع است. در این پژوهش، از طریق مطالعه اسنادی و تطبیقی طرح های هادی اول و دوم روستاهای حوزه زیباکنار تغییرات و تحولات کالبدی و فضایی این روستاها طی دو دهه مورد بررسی قرار گرفته است. برای درک انگیزه های اجتماعی اقتصادی این تحول فضایی از پژوهش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شده است که نتیجه آن گرایش روزافزون ساکنین روستاها به تغییر کاربری اراضی زراعی و تبدیل آنها به قطعات قابل فروش زمین برای احداث خانه های دوم بود. این فرایند، ضمن تغییر بافت اجتماعی فرهنگی روستاهای ناحیه، به تغییر چشم انداز روستایی، تحول بافت کالبدی و تغییر ساختاری کارکردی روستاها انجامیده است.
جامعه شناسی تمایل شهرنشینان به داشتن خانه های دوم در روستاهای زادگاهی-اجدادی (مورد مطالعه روستاهای دهستان دلفارد استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرهای بزرگ به دلیل فشارها و تورمهای مختلف جمعیتی، اقتصادی، آلودگی و ... بیش از آنکه مهاجر پذیر باشند، مهاجر فرست هستند. اگر چه مالکیت خانه های دوم روستایی در قالب مهاجرت معکوس با قید فصلی و موقت بحساب می آیند، اما در قالب پدیده تمرکز زدایی اجتماعی و مهاجر فرستی شهرها بحساب می آید. خانه های دوم به عنوان یک پدیده اجتماعی یکی دو دهه اخیر به نوعی ادامه حیات شهری در مناطق روستایی بشمار می آیند، ضمناً گسترش و رواج این پدیده می تواند راه حل مؤثری برای تجدید حیات نواحی روستایی باشد. این تحرک جغرافیایی-جمعیتی و تعامل شهر و روستا، منتج به شکل گیری موج مهاجرت دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانه های دوم در روستاهای خوش آب و هوای نزدیک شهرهای بزرگ از جمله کرمان (منطقه دلفارد) شده است. در این مطالعه از نظریه های روابط شهر و روستا و سبک زندگی بهره برده ایم. به لحاظ روشی، از قالب روشی آمیخته بهره برده و روش کیفی اساس کار و روش کمی در کنار آن استفاده شده است. جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی شهرستان جیرفت(دهستان دلفارد) شامل 137 روستا که 21 روستا بعنوان نمونه ارزیابی شدند.نتایج مطالعه حاکی از آن است که موج مهاجرت معکوس فصلی بیشتر در روستاهای مرکزی دهستان گسترش یافته. مالکان جوان و میانسال اغلب ساکن جیرفت و کرمان بوده و از هر موقعیتی جهت بهره برداری از خانه ها استفاده میکنند در حالیکه مالکین و مهاجرین کرمان و بندرعباس اغلب بیش از 60 سال سن داشته و اغلب مناسبتها مراجعه می کنند. تمامی مالکان با ساکنین نسبت فامیلی داشتند، صاحبان خانه های دوم روستایی را می توان بر اساس سبک های زندگی، نوع و اولویت انگیزه ها، شرایط و عوامل زمینه ای به سه دسته فراغت جویان، هویت جویان و منزلت جویان با ویژگی های خاص خود تقسیم نمود که به اختصار آن را فَهم نامیدیم.
تبیین گونه ای متفاوت از تولید فضای غیررسمی در شهرستان مرزی بانه؛ انباشت سرمایه و تعمیق فقر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد فضای باز در مبادلات میان مرزی غیررسمی، گسترش فضای غیررسمی توسط عوامل رسمی، مراجعه توریست خرید و انباشت سرمایه و وجود اقتصاد غیر مولد، منجر به ایجاد جاذبه بالایی برای اسکان در سکونتگاه های شهرستان بانه شده است به نحوی که نظام تولید فضا با شتاب زیادی از نظام برنامه ریزی پیشی گرفته است. هدف این پژوهش گونه شناسی جدید از نظام تولید فضای غیررسمی و بررسی نقش مدیریت رسمی در تولید فضای غیررسمی در شهرستان مرزی بانه است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی است. درراستای اهداف پژوهش، پیمایش هایی میدانی در سطح شهر و منطقه انجام شد. براساس یافته ها، نظام تولید فضای غیررسمی در شهرستان بانه از نظر مقیاس فضایی در سه سطح الف)ساخت و سازهای غیررسمی خانه های دوم در مقیاس منطقه ای، ب)پراکنده رویی و رشد روستاهای اطراف شهر، ج)گسترش محدوده های اسکان غیررسمی داخل شهر و از نظر ماهیت در دو دسته فقیر و غنی قرار گرفت. ضعف در مدیریت به هنگام، نبود برنامه منعطف و وجود عوامل و بازیگرانی که به تولید غیررسمی فضا دامن زده اند منجر به ظهور پیامدهای فضایی جدیدی در نظام تولید فضای شهرستان بانه شد. در راستای توسعه بسامان شهر و پیرامون، این عوامل باید بیش از پیش مورد توجه واقع شوند.