فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه کیفی، آسیب شناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمان های دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل داده بنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونه ای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحب نظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، به صورت نمونه گیری هدف مند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل هم زمان مصاحبه ها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشت نگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکت کنندگان و تکنیک مثلث سازی تحلیل گر، از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین علل بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمان بندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینه ساز بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بی تفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمال کاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتار های انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایه گذاری های آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است.
نگرش کارکنان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اهواز نسبت به نحوه ی ارزشیابی عملکرد آنان در سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابى عملکرد، تحلیلى منظم از پاسخگویى فعالیتهاى فردى به اهداف و وظایف است. این پژوهش با هدف تعیین نگرش کارکنان دانشکده هاى دانشگاه علوم پزشکى اهواز در زمینه ارزشیابى عملکرد سالانه شان انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفى - پیمایشى، به صورت مقطعى با استفاده از روش سرشمارى در بین 150 نفر از کارکنان شاغل در دانشکده هاى دانشگاه علوم پزشکى اهواز در سال 1386 صورت گرفت. داده هاى مورد نظر از طریق پرسشنامه حاوى 55 سوال گردآورى شد. پاسخ به سؤالات بر اساس مقیاس لیکرت (از کاملا مخالف تا کاملا موافق) بود. داده ها پس از گردآورى به وسیله نسخه 11 و آزمو نهاى آمارى توصیفى و تحلیلى مرتبط تحلیل گردید. SPSS نرم افزار آماری 50 درصد ،20- یافته ها: 54.7 درصد از افراد مورد مطالعه زن و بقیه مرد بودند. از لحاظ سنى، 20.7 درصد افراد در گروه سنى 30 50 و 2.7 درصد در گروه بالاتر از 50 سال قرار داشتند. میانگین و انحراف معیار سن افراد مورد مطالعه - 26.7 درصد 41 ،31-40 37.7±7.2 سال بود. 66.32 درصد افراد، در مورد انجام ارزشیابى داراى دیدگاه مثبت، 17.35 درصد داراى دیدگاه منفى و 16.33 درصد افراد بدون دیدگاه خاص بودند. در زمینه نحوه اجراى ارزشیابى کنونى عملکرد کارکنان، 39.75 درصد افراد دیدگاه منفى، 34.41 درصد دیدگاه مثبت و 25.84 درصد دیدگاه خنثى داشتند. طبق آزمون آمارى کاى دو با ضریب اطمینان 95 درصد بین دیدگاه افراد در زمینه ضرورت ارزشیابى کارکنان و نیز دیدگاه آنها در زمینه نحوه انجام ارزشیابى جارى رابطه آمارى معنى دار به دست (P= آمد. ( 0.001 نتیجه گیری: طبق این مطالعه، اکثر کارکنان انجام ارزشیابى را ضرورى دانستند، اما نسبت به ارزشیابى جارى نگرش مثبتى نداشته یابى تفاوت بودند. شاید این نوع نگرش ناشى از روشها، معیارها و ضوابط مورد استفاده در ارزشیابى باشد. مهمترین مؤلفه در بهبود فرآیند ارزشیابى عملکرد کارکنان، آشنایى آنان با رسالت و خط مشى هاى سازمان و شفاف نمودن روش و اهداف ارزشیابی و ارائه بازخورد مناسب از طرف مدیران و سرپرستان است.
تخصیص منابع محدود به پیمانکاران با استفاده از روشهای FAHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله یک راه حل جهت تخصیص نقدینگی محدود به پیمانکاران بر اساس اولویتهای پروژه که یکی از مباحث مطرح در مدیریت نقدینگی پروژه ها می باشد، ارائه می کند. هدف از این تحقیق ارائه یک راهکار جهت حل مشکلات پیمانکاران عمومی در تخصیص منابع به پروژه های نفت و گاز می باشد. در این مقاله ابتدا شاخصهای اثر گذار بر عملکرد پیمانکاران، با استفاده از روش AHP فازی تعیین می شود. سپس، وزن معیارهای مربوطه محاسبه و امتیاز نهایی پیمانکاران با استفاده از روش TOPSIS بر اساس شاخصهای مذکور تعیین می گردد و در ادامه، پیمانکاران رتبه بندی می شوند. در نهایت، با استفاده از یک الگوریتم ابتکاری نحوه تخصیص نقدینگی محدود در دست به پیمانکاران ارائه می گردد. جهت تشریح روش، از اطلاعات واقعی مربوط به یک پیمانکار عمومی فعال در حوزه نفت و گاز استفاده شده است. در پایان، نتایج ارائه شده در خصوص مسئله مورد نظر و همچنین پیشنهادهای توسعه ای ارائه گردیده است.
جو شرنگ آلود سازمان: مفهوم سازی و سنجش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان به مثابه یک موجود زنده، گاه دچار جوی شرنگ آلود می شود. از آنجا که چنین جوی، آبستن پیامدهای کژکارکردی برای اعضای سازمان است، شناسایی ابعاد و مؤلفه های شکل دهنده و نیز تدوین ابزاری برای سنجش آن بایسته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی پرسشنامه ای برای سنجش جو شرنگ آلود سازمان انجام شده است. به این منظور، نخست از دل پیشینة نظری، ابعاد و مؤلفه هایی برای آن شناسایی شدند. در ادامه، پرسشنامة اولیه ای تدوین و پس از اطمینان از سازگاری درونی، بین نمونه 600 نفری از کارکنان سازمانهای اجرایی ارسنجان، سعادت شهر و مرودشت، به صورت طبقه ای نامتناسب توزیع شد. برای بررسی مقدماتی روایی سازة سنجه، از تجزیة مؤلفه های اصلی و به منظور اجتناب از تهدید واریانس مشترک، آزمون یک عاملی هارمن اجرا شد. برای اعتبارسنجی پرسشنامه، پایاییهای ثبات و همسنگ و رواییهای همگرا و واگرا با استفاده از نرم افزارهای PSS، Amos Graphics و Smart PLS ارزیابی شدند. نتیجة پژوهش به تأیید ابعاد ساختار فیزیکی شرنگ آلود، روابط بین فردی شرنگ آلود، نظام شرنگ آلود پاداش و جبران خدمت و رهبری زهرآگین انجامید. سنجة نهایی پرسشنامه ای 57 گویه ای بر مبنای مقیاس طیف پنج گزینه ای لیکرت بود.
بررسی رابطه بین رفتار مدیر به عنوان مربی با تمایل بر ترک خدمت کارکنان: با تبیین نقش میانجی نگرش های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پارادایم مدیر به عنوان مربی یا مربیگری مدیریتی به گفتمان جدیدی در حوزه مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است. باتوجه به مزایایی که مربیگری مدیران بر نگرش های شغلی و رفتاری کارکنان دارد، سازمان ها و شرکت های زیادی تشویق شده اند تا در راستای نهادینه نمودن این سبک مدیریتی تلاش نمایند. بر همین اساس، هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه رفتار مدیر به عنوان مربی بر تمایل به ترک خدمت کارکنان به طورمستقیم و نیز به طور غیرمستقیم از طریق نگرش های شغلی کارکنان شامل رضایت شغلی، تعهدسازمانی و هویت سازمانی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان ستاد وزارت راه و شهرسازی می شود که 500 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شده اند. برای آزمون فرضیه ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که رفتار مدیر به عنوان مربی، بر نگرش های شغلی و کاهش تمایل به ترک خدمت، تأثیر مستقیم دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین تعهد و هویت سازمانی با کاهش تمایل به ترک خدمت کارکنان، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد، ولی بین رضایت شغلی وتمایل به ترک خدمت، رابطه معنی داری وجود ندارد.
طراحی الگوی رابطة تنیدگی و رفتار شهروندی سازمانی: فراتحلیلی بر نقش تعدیل¬کنندة ویژگی¬های نمونه پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از همان روزهای اولیه شکل¬گیری مدیریت، تلاش برای بهبود عملکرد به¬عنوان یک اصل اساسی مورد توجه بوده است و این مسأله هر روز ابعاد گسترده¬تر و جدیدتری پیدا می-کند. امروزه رفتارهایی فراتر از شرح شغل و شرایط احراز مشاغل مورد انتظار است. رفتارهایی با عناوین مختلف همچون؛ رفتارهای فرانقشی، عملکرد زمینه¬ای، رفتارهای نوآورانه یا خودجوش و یا رفتار شهروندی سازمانی. از طرف دیگر مطالعات نشان داده تنیدگی مانع بروز این¬گونه رفتارهاست. در همین راستا، ارائة راه¬کارهایی برای کاهش تنیدگی و به تبع آن افزایش رضایت¬مندی کارکنان و بروز رفتارهای شهروندی سازمانی، شناسایی عوامل موثر بر این رفتارها جهت حفظ، افزایش و تقویت آنها از مهم¬ترین اقدامات برنامه¬ریزان و تصمیم¬گیران سازمانی است. رویکرد فراتحلیلی این پژوهش سعی دارد عوامل تعدیل¬گر موثر بر رابطة تنیدگی و رفتارهای شهروندی را مورد شناسایی و بررسی قرار دهد. جامعة آماری این پژوهش کلیة مطالعات منتشر شده در مجلات معتبر داخلی و بین¬المللی است که رابطة تنیدگی و رفتار شهروندی را بررسی نموده¬اند. مجموعاً 169 پژوهش با تعداد 893 اندازه¬اثر مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که پنج مورد از عوامل تعدیل¬گر مربوط به ویژگی¬های نمونه (نوع شغل، نوع سازمان، نقش و جایگاه سازمانی، نوع کارکنان و تعداد جامعة آماری) رابطه تنیدگی و رفتار شهروندی را تحت تأثیر قرار داده¬اند.
چرخش شغلی؛ آرمان یا ضرورت ؟
منبع:
تدبیر ۱۳۸۱ شماره ۱۲۲
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر ویژگی های شغلی بر بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی تناسب فرد- سازمان (مورد مطالعه: شرکت گاز استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که نیروی انسانی مهم ترین و باارزش ترین سرمایه های سازمان محسوب می شوند و تحقق اهداف سازمان در گرو تعهد و کاردانی سرمایه های انسانی آن است، شناخت و تحلیل مسائلی که مانع شکوفایی این سرمایه های گرانبها شده است و آن ها را به سمت بی تفاوتی سوق می دهد، اهمیت ویژه یافته است. از این رو، هدف اصلی این پژوهش تحلیل تأثیر ویژگی های شغلی بر بی تفاوتی سازمانی با نقش میانجی تناسب فرد- سازمان بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. نمونة مورد مطالعه شامل 271 نفر از کارکنان شرکت گاز استان اصفهان است که به روش طبقه ای (طبقه ها: مناطق گازی زیر نظر شرکت گاز استان اصفهان) انتخاب بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات تلفیقی از سه پرسشنامة استاندارد جان واگنر، اسکروگینس و دانایی فرد بود. نتایج نشان داد مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل ویژگی های شغلی تأثیر مثبت و مستقیم بر تناسب فرد- سازمان و تأثیر منفی بر بی تفاوتی سازمانی دارند. از سوی دیگر ویژگی های شغلی به طور غیرمستقیم با نقش میانجی تناسب فرد- سازمان بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان تأثیر منفی دارند. تناسب فرد- سازمان نیز تأثیر منفی بر بی تفاوتی سازمانی کارکنان دارد.
ایجاد عزت نفس در محیط کار
منبع:
تدبیر ۱۳۸۰ شماره ۱۱۷
حوزههای تخصصی:
چهار شخصیت متفاوت در یک سازمان
منبع:
تدبیر ۱۳۷۰ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
مزایا و مخاطرات استخدام حسابرسان در شرکت های صاحب کار حسابرسی
حوزههای تخصصی:
نگرش سیستمی مشتری مدار ضرورت انکارناپذیر سازمانهای دولتی
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۳ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
طراحی و تبیین ابعاد محیطی سازمان اداره کننده ضربات روحی در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ابعاد محیطی سازمان اداره کننده ضربه روحی سازمانی می پردازد. برای این کار ابتدا پرسشنامه طراحی شده به روش دلفی در بین بیش از 111 نفر از خبرگان شرکت کننده در پانل تخصصی توزیع شد و پس از تجزیه و تحلیل نتایج آن به کمک نرم افزار لیزرل، شاخص ها و مؤلفه های مورد نیاز به دور دوم راه یافته و در دوم از میان ابعاد محیطی پسشنهاد شده، مؤلفه های محیط فرهنگی، محیط سیاسی- قانونی، محیط اجتماعی، محیط فنّاوری، محیط اقتصادی، محیط فیزیکی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات در دور اول دلفی تأیید شدند و برای رتبه بندی شاخص های هر کدام، کلیه مؤلفه های تأیید شده به دور دوم دلفی راه یافتند در دور دوم دلفی، مهم ترین شاخص های هر مؤلفه انتخاب شد و در نهایت، در دور سوم دلفی که به رتبه بندی مؤلفه های اثرگذار بر سازمان اداره کننده ضربه روحی تمرکز داشت، مشخص شد که دو مؤلفه مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات، به ترتیب مهم ترین مؤلفه های سازمان مذکور می باشند. همچنین در پایان با استفاده از نرم افزار path analysis روابط بین متغیّرها و تأثیر مستقیم و غیر مستقیم آنها بررسی شد که بر اساس نتایج اخذ شده از نرم افزار تحلیل مسیر مشخص شد مؤلفه های ابعاد محیطی دارای تأثیرگذاری مستقیمی به میزان 55/0 بر سازمان اداره کننده ضربه روحی در سازمان های دولتی دارد؛ در حالی که این متغیّر دارای تأثیرگذاری غیر مستقیم بیشتر از تأثیر مستقیم و به میزان 11/ بر سازمان مذکور می باشد.
رابطه تعهد سازمانی با ویژگیهای اعضای هیئت علمی دانشگاه پیام نور
حوزههای تخصصی:
طراحی و تبیین مدل مکانیزم ها، آثار و پیامد برندسازی داخلی (مورد مطالعه: گروه صنعتی سدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق ادبیات موجود، درونی سازی برند سازمان و بهبود نگرش کارکنان منجر به افزایش سودآوری خواهد شد. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر در پی ارزیابی تأثیر عوامل مؤثر بر ایفای تعهدات کارکنان با رویکرد برند سازی داخلی است و بهبود نگرش کارکنان را عامل میانجی در این رابطه در نظر گرفته است. این مطالعه در گروه صنعتی سدید انجام گرفت و جهت جمع آوری داده ها از روش مشاهده مستقیم، مطالعه میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شد. ابتدا، روایی محتوایی سؤالات پرسشنامه به کمک استاد راهنما، مدیر آموزش کارخانه لوله و تجهیزات و مصاحبه با مدیران واحد تحقیق و توسعه دفتر مرکزی موردبررسی قرار گرفت. سپس، پرسشنامه ها به روش نمونه گیری در دسترس میان کارکنان شرکت ها و کارخانه های گروه صنعتی سدید توزیع شد. در نهایت، از میان پرسشنامه های توزیع شده ۱۹۲ پرسشنامه کامل جمع آوری و مورد آزمون قرار گرفت. آزمون مدل مفهومی پژوهش با روش حداقل مربعات جزئی و همبستگی متغیرها و با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. نتایج آزمون حاکی از تاثیر مثبت و معنادار مکانیسم های برند سازی داخلی بر ایفای تعهدات برند توسط کارکنان از طریق تعیین هویت با برند، تعهد به برند و وفاداری نسبت به برند است. این بدان معناست که مدیران ارشد با برنامه ریزی در آموزش و بازخوردهای مناسب به کارکنان خواهند توانست منجر به بهبود نگرش آنان و در نهایت سودآوری هر چه بیشتر سازمان شوند.
بررسی اثرات مدیریت دانش بر مدیریت ارتباط با مشتری در بانک رفاه (مطالعه موردی:استان کردستان)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر اثرات مدیریت دانش بر مدیریت ارتباط با مشتری، مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از شاخه پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 180 نفر از کارکنان شعب بانک رفاه استان کردستان می باشد. در این پژوهش برای اکتشاف عوامل و بسط گویه های پرسشنامه از روش تحلیل مولفه های اصلی(PCA) و روابط ساختاری (LISREL) استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، مدیریت دانش از طریق منابع دانش بر جنبه های مختلف مدیریت ارتباط با مشتری یعنی رضایت مشتری، وفاداری مشتری، جذب مشتری و تعامل با مشتری اثر مثبت و معنی داری دارد. بر اساس یافته ها بیشترین اثرگذاری مدیریت دانش بر رضایت مشتری بوده و متغیرهای وفاداری ، جذب و تعامل با مشتری در درجات بعدی قرار دارند.