فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
رابطه کارآیی خانواده با کمال گرایی مثبت و منفی در دانش آموزان شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که محیط خانواده در شکل گیری کمال گرایی مثبت و منفی تاثیر به سزایی دارد، هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه کارآیی خانواده با کمال گرایی مثبت و منفی در دانش آموزان بود.280 دانش آموز دختر دبیرستانی از پایه دوم و سوم به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شده و با تکمیل مقیاس سنجش خانواده و کمال گرایی مثبت و منفی در این پژوهش شرکت کردند. روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نتـایج نشان داد بین نمره کلی کارآیی خانواده و سه مؤلفه آن (نقش ها، حل مشکل و ابراز عواطف) با کمال گرایی مثبت، همبستگی مثبت معنا دار وجود دارد. هم چنین بین نمره کلی کارآیی خانواده و مؤلفه های آن (نقش ها و ابراز عواطف) با کمال گرایی منفی، رابطه منفی معنادار بدست آمد، به جز سازه حل مشکل که رابطه معناداری نشان نداد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام که به تفکیک برای کمال گرایی مثبت و منفی انجام شد، نشان داد دوسازه حل مشکل و ابراز عواطف برای کمال گرایی مثبت و نقش های خانوادگی برای کمال گرایی منفی، بهترین پیش بینی کننده می باشند. نتایج این پژوهش ضمن تایید تمایز کمال گرایی مثبت و منفی نشان می دهد در حالی که کمال گرایی مثبت در محیطی کارا پرورش می یابد وجـود ویژگی های منفی در خانواده می تواند زمینه ای برای بروز کمال گرایی منفی باشد.
اثربخشی رویکرد روایت درمانی در کاهش افسردگی زنان شهرستان مرودشت سال (1388)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این پژوهش اثربخشی رویکرد روایت درمانی گروهی در کاهش افسردگی زنان شهرستان مرودشت بود. این پژوهش یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. برای این منظور 20 نفر از زنان شهرستان مرودشت، با تشخیص افسردگی پس از شرکت در پیش آزمون به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش تحت درمان روایتی به صورت گروهی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. سپس هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی افسردگی بک، پرسشنامه ی افکار خودآیند و مقیاس نگرش های ناکارآمد بود. کاربرد آزمون t مستقل نشان داد که سطح علایم افسردگی، افکارخودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد در گروه آزمایش پایین تر از گروه کنترل است.
بررسی ابعاد اجتماعی ، اقتصادی پدیده سالمندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر هویت جمعی غالب در بین دانشجویان : (نمونه موردی دانشجویان دانشگاههای شهرستان سنندج)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور بررسی عوامل مؤثر بر هویت جمعی غالب در نزد دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاههای شهر سنندج به انجام رسیده است . پرسش اصلی این است که دانشجو در درجه اول با کدام یک از هویتهای جمعی (جهانی، ملی و قومی) خود را به دیگران معرفی کرده و در برابر آن احساس تعهد و تعلق می کند؟ متغیرهای مستقل تحقیق عبارتند از : گستره شبکه روابط ، گروه مرجع ، پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، میزان آگاهی ، پنداشت از خود و جنسیت دانشجو می باشد که رابطه آنها را با هویت جمعی غالب به عنوان متغیر وابسته سنجیده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آنست که هویت جمعی غالب در نزد دانشجویان هویت قومی بوده و هویتهای جهان وطنی و ملی به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار دارند . از میان متغیرهای مورد بررسی متغیرهای گستره شبکه روابط ، گروه مرجع و میزان آگاهی با هویت جمعی رابطه معناداری را نشان داده اند. اما سه متغیر دیگر (پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پنداشت از خود و جنسیت) فاقد چنین رابطه ای بودند . در تحلیل نهایی متغییر های گروه مرجع و میزان آگاهی برجستگی خاصی پیدا کردند، به طوری که در تبیین و پیش بینی هویت جمعی غالب بالاترین سهم را به خود اختصاص دادند. یافته های نظری این پژوهش مؤید دیدگاه مکتب کنش متقابل در سطح خرد و دیدگاه جامعه شناسانی مثل گیدنز در سطح میانی می باشد.
عدالت اجتماعی و سلامت کودکان در ایران (در چارچوب مدل تعیین کننده های اجتماعی سلامت سازمان بهداشت جهانی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه نگرش خوردن و خودتنظیمی با سبک زندگی در زنان چاق و عادی
حوزههای تخصصی:
چاقی اصطلاحی پزشکی است که حالتی از افزایش وزن بدن (بافت چرب) را توصیف می کند که می تواند پیامدهای ناخوشایندی برای سلامتی داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی بین نگرش خوردن، خود تنظیمی با ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی شهر شیراز بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان شهر شیراز بود که تعداد 202 نفر از آن ها (101 نفر با اضافه وزن و چاقی و 101 نفر با وزن عادی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده با استفاده از پرسشنامه های نگرش خوردن، خود تنظیمی و سبک زندگی جمع آوری شد. داده های تن سنجی بر اساس شاخص توده ی بدنی (BMI) و با همکاری کارشناس تغذیه محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها بر حسب ضریب همبستگی پیرسون وآزمون تی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان دادکه بین نگرش خوردن و ابعاد سبک زندگی و نگرش خوردن و خود تنظیمی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد. بین خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی رابطه ی مثبت معنی دار دیده شد. این یافته ها همچنین نشان دادکه در مقایسه ی نگرش خوردن، خود تنظیمی و ابعاد سبک زندگی در زنان چاق و عادی تفاوت معنی دار وجود دارد
سنخ شناسی فرزندپروری خانواده (ترکیب سبک فرزند پروری پدر و مادر) و تأثیر آن بر گرایش به مواد مخدر در نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مواد مخدر و پیامدهای مصرف آن یکی از چالش های بزرگ جوامع امروزی است. از آنجا که خانواده و شیوه های فرزند پروری نتایج مهمی را در رشد روانی-اجتماعی فرزندان به بار میآورند، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سنخ شناسی فرزند پروری خانواده بر گرایش نوجوانان به مواد مخدر انجام شده است. روش: به این منظور، 375 دانش آموز از بین دانش آموزان دبیرستان های دولتی عادی پسرانه شهرستان بروجن در سال تحصیلی 90-1389 به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه اصلاح شده شیوه های فرزندپروری شفر-که شیوه فرزندپروری پدر و مادر را به طور جداگانه میسنجد- و نیز پرسشنامه محقق ساختهی گرایش به مصرف مواد مخدر را تکمیل کردند. سپس با ترکیب شیوهی فرزندپروری پدر و مادر، سنخ فرزندپروری هر خانواده مشخص شد. به دلیل پایین نبودن فراوانی برخی سنخ های فرزندپروری، تنها 6 سنخ وارد تحلیل شده و نمرات گرایش به مواد مخدر در بین این سنخ ها به روش تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه با هم مقایسه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که داشتن پدر و مادری مقتدر بهترین نتیجه را برای فرزندان به دنبال دارد و کمترین گرایش به مواد را به دنبال داشته است و از سوی دیگر بیشترین گرایش به مواد مخدر در سنخ هایی دیده شده است که هردو والد سهل گیرند یا حداقل یک والد سهل گیر را در بر میگیرند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دهندهی اهمیت بالای کنترل والدینی در گرایش نوجوانان به مواد مخدر است.
دختران جوان و تجربه زنانگی (مطالعه موردی در میان دختران دبیرستانی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه مولفه های خانوادگی با نگرش به مواد مخدر در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه مولفه های خانوادگی با نگرش دانش آموزان به مواد مخدر بوده است. به همین منظور 863 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده انتخاب و به ابزار تحقیق (پرسشنامه نگرش سنج مواد مخدر و مقیاس سنجش مولفه های خانوادگی)، پاسخ دادند. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از آزمون های u من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دانش آموزانی که والدینشان از مواد مخدر استفاده می کردند، نسبت به سایر دانش آموزان نگرش مثبت تری به مواد مخدر داشتند. بین احساس نا ایمنی در کانون خانواده و نگرش دانش آموزان نسبت به مواد مخدر رابطه مثبتی وجود داشت. با افزایش تحصیلات والدین، تصورات غیرواقعی دانش آموزان در مورد خطرات مواد مخدر کاهش یافته و با افزایش تحصیلات پدر نگرش دانش آموزان نسبت به اثرات مواد مخدر منفی تر شده بود. اما افزایش یا کاهش تحصیلات مادر با نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف و اثرات مواد مخدر رابطه معناداری نشان نداد. همچنین با افزایش میزان درآمد خانواده، نگرش دانش آموزان به اثرات مواد مخدر منفی تر شده بود، در حالی که بین میزان درآمد خانواده و علاقه دانش آموزان به مصرف مواد و همچنین تصورات غیر واقعی آنها در مورد خطرات مواد مخدر رابطه معناداری مشاهده نشد.
میزان مذهبی بودن والدین ، منابع متفاوت شناخت دینی و تصور از خدا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت تصور از خدا در میزان مذهبی بودن والدین و منابع متفاوت شناخت دینی طراحی و اجرا گردید. از میان دانشجویان چهار رشته دندان پزشکی، علوم انسانی، برق و کامپیوتر و معماری دانشگاه شهید بهشتی تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقه ای نسبتی در دسترس انتخاب شدند، پرسشنامه های تصور از خدا (مظاهری و همکاران، 1384؛ بازسازی مقیاس لارنس، 1997)، میزان مذهبی بودن والدین (گرنکویست، 1998) و پرسشنامه محقق ساخته (در خصوص منابع متفاوت شناخت دینی) تکمیل شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که میانگین تمامی خرده مقیاس های تصور از خدا در مواردی که آزمودنی ها میزان مذهبی بودن هر دو والد خود را بالا ارزیابی کرده اند، بالاتر است. در پاسخ دهندگانی که میزان مذهبی بودن والدین خود را در سطح بالایی ارزیابی کرده اند، تفاوت زیرمقیاس های «تاثیرپذیری»، «مشیت الهی» و «حضور» آزمون تصور از خدا با آزمودنی هایی که میزان مذهبی بودن والدین شان در سطح پایین است، معنادار بود. بنابراین کیفیت تصور از خدا در افرادی که میزان مذهبی بودن والدین شان بالاتر است، مثبت تر می باشد. پژوهشگران میزان مذهبی بودن والدین را به عنوان جنبه ای از جامعه پذیری دینی برای فرزندان، و مهم ترین عامل پیش بینی کننده تصور فرد از خدا می دانند. هم چنین تجزیه و تحلیل دقیق تر داده ها نشان داد که در تصور از خدا به عنوان حامی، در دسترس، مراقب، راهنما و پاسخگو نیز بین دو گروه (سطح مذهبی هر دو والد بالا و سطح مذهبی هر دو والد پایین) تفاوت های معناداری وجود دارد، طوری که در گروهی که میزان مذهبی بودن هر دو والد بالاتر است تصور از خدا مثبت تر، و در گروهی که میزان مذهبی بودن هر دو والد پایین تر است تصور از خدا منفی تر است. داده ها هم چنین نشان داد تصور از خدا در منابع شناخت دینی مختلف، متفاوت است. تفاوت نمرات زیرمقیاس های «تاثیرپذیری»، «مشیت الهی»، «پذیرندگی» و «حضور» تصور از خدا در شرایطی که کسب اطلاعات از طریق خانواده باشد، به طور معناداری بالاتر از دیگر منابع اطلاعاتی بوده، مثبت ترین تصور از خدا در این گروه جای گرفته است.
جوانان و بیگانگی تحصیلی و دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات تجربی انجام شده در حوزه فرهنگ دانشگاهی در ایران نشان از جامعه پذیری و فرهنگ پذیری دانشگاهی ناکارآمد و منفعل دانشجویان و جدایی و بیگانگی آنها از ساختار، فرایند و فرهنگ دانشگاهی مطلوب دارد. احساس و نگرش بی قدرتی، بی هنجاری، انزوای اجتماعی و در کل بیگانگی از خود، فرایند تحصیل، فضای دانشگاه، اساتید و دیگر دانشجویان به طور فزاینده در اندیشه و احساس طیف قابل توجهی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و اجتماعی رواج یافته است. پژوهش حاضر با الهام از روش شناسی تلفیقی به دنبال آن است تا پدیدار شناسی تجربه بیگانگی تحصیلی و دانشگاهی را از منظر دانشجویان و بر اساس تجربه زیسته و روایت آنها باز سازی و تشریح کرده و ضمن نشان دادن ویژگی و عوامل اجتماعی درونی و بیرونی مؤثر بر این تجربه، سنخ شناسی از نوع و میزان آن به دست داده و در نهایت استراتژی ها و واکنش دانشجویان به این تجربه را آشکار سازد. طراحی تحقیق مبتنی بر مصاحبه های نیمه ساخت یافتة کیفی است که در سنت نظریه مبنایی با حدود 40 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و اجتماعی شهر تهران انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه های اصلی تجربه بیگانگی تحصیلی و دانشگاهی ضمن ارتباط و تأثیرپذیری مستقیم از سیاست فرهنگ، آثار و پیامدهای اجتماعی، روانی و اقتصادی مهمی در زندگی دانشجویان دارد. فاصله گزینی یا بیگانگی دانشگاهی هدفمند، تطابق گزینشی با انتظارات و هنجار های شناختی دانشگاهی و ایجاد هماهنگی و تعادل بین نیاز ها و ارزش های شخصی با خود دانشگاهی و رسمی (خرده فرهنگ شاگرد اولی ها) گونه های عمدة تجربه بیگانگی و استراتژی های مواجهه با آن برای دانشجویان محسوب می شوند.
تبیین جایگاه و چگونگی اصلاح الگوی مصرف اوقات فراغت خانوارهای ایرانی
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر عمده ترین وجوه مفهوم، جایگاه و مصائب فقدان الگوی مصرف متناسب با اوقات فراغت به همراه مزایای داشتن الگوی صحیح و راهکارهای بهره مندی بهینه از آن با عنایت به تعالیم اسلامی مورد بحث واقع شده است. این پژوهش ضمن ارائه تعاریفی جامع از اوقات فراغت، نقش و جایگاه آن در تعالیم دینی اسلام، مصائب گذران نامطلوب اوقات فراغت را برشمرده و به تبیین وجوه الگوی مصرف بهینه اوقات فراغت با تأسی به آیات قرآن کریم و احادیث نبوی و ائمه معصومین پرداخته است. پژوهش حاضر با مد نظر قرار دادن فرمایشات مقام معظم رهبری در جهت نام گذاری سال 1388 به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف در تمامی زمینه ها در پایان به فهرستی از راهکارهای عملیاتی بهره وری از وقت و زمان اوقات فراغت به منظور بهبود حیات مادی و معنوی انسان مسلمان پرداخته است. روش انجام پژوهش تحلیل اسنادی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم جهت پاسخ گویی به سؤال های پژوهش کلیه اسناد و مدارک موجود و مرتبط با موضوع حاضر با استفاده از فرم گردآوری داده ها جمع آوری و با شیوه کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. عمده ترین یافته های پژوهش عبارتند از:
1ـ در تبیین مفهوم اوقات فراغت باید اذعان داشت، اوقات فراغت به معنی بیبرنامگی، بیمسئولیتی و آزادی بیقید و شرط نیست بلکه بخشی از ساعاتی است که برای گذراندن آن به دقت بیشتری نیاز است . اوقات فراغت مناسب ترین فرصت ها برای توسعه مهارت های شناختی و شکوفایی استعدادهاست.
2ـ جایگاه اوقات فراغت مبتنی بر ملاحظاتی است که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره نمود: زمینه ساز و شکل دهنده ی هویت اجتماعی- فرهنگی و دینی جوانان باشد، صرف پرکردن و رفع خستگی و سرگرمی نباشد، بلکه با نگاهی اسلامی دیده شود و در واقع فرصتی برای دریافت تجربه ها باشد.
3ـ مصائب ناشی از فقدان الگوی مصرف بهینه اوقات فراغت و مزایای داشتن الگوی صحیح را می توان شامل: انواع آسیب های فردی و اجتماعی، از قبیل افسردگی، استرس، اعتیاد، بزهکاری، رکود فکری، مشکلات خانوادگی و در عوض وجود آن آرامش نسبی است که برای افراد فراهم میکند که این آرامش باعث شادابی جسمی و روانی، شکوفایی استعدادها، پرورش معنوی، رشد خلاقیت ها، توسعه دانش و فرهنگ وکاهش آسیب های فردی و اجتماعی میشود. حسن گذران اوقات فراغت تضمینکننده ی سلامت و بهداشت روانی انسان است.
4ـ عمده ترین راهکارهای گذران مطلوب اوقات فراغت شامل: گردشگری، مشارکت های اجتماعی، فعالیت های ورزشی، فعالیت های هنری، کتاب خوانی و مطالعه، فعالیت های قرآنی، مهارت آموزی، آموزش زبان و رایانه، برنامه های فوق برنامه علمی، تفکر، محاسبه نفس، صله ی رحم و دیدار دوستان و برادران دینی و تفریحات سالم ورزشی می باشد که به عنوان مهم ترین راه کارهای استفاده درست از زمانی است که هر کدام از ما در اختیار داریم.
رابطه سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان به روش توصیفی و علّی پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم و سوم دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 بودند که 380 دانش آموز به عنوان نمونه آماری از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، هویت اخلاقی و خودکنترلی استفاده شد و داده های به دست آمده با شاخص های آماری توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق نتایج حاصل از پژوهش، بین نمره کلی سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که سبک زندگی اسلامی و برخی شاخص های آن می توانند میزان هویت اخلاقی و نیز خودکنترلی را در نوجوانان تبیین کنند.
شیوع، علل و پیشگیری حوادث کودکان در ایران: بررسی مطالعات انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی بر ادبیات پژوهشی ایمنی کودکان در ایران است. حوادث یکی از مهم ترین علل مرگ و معلولیت های کودکان ایرانی است. به منظور بهبود شرایط ایمنی کودکان بررسی علمی موضوعاتی چون میزان وقوع حوادث کودکان در ایران، علت وقوع حوادث و آموزش های ارائه شده جهت پیشگیری از حوادث کودکان ایرانی ضروری است. بررسی مطالعات و پژوهش ها نشان می دهند که کودکان زیر 5 سال بیشتر در معرض خطر حوادثی چون سوختگی ها، مسمومیت و سقوطند، در حالی که ایمنی کودکان بزرگتر از 5 سال بیشتر با تصادفات خیابانی به خطر می افتد.مطالعات معدودی به بررسی عوامل حوادث کودکان پرداخته اند و بدین ترتیب نتیجه گیری های پژوهش فعلی باید با احتیاط صورت گیرد. بررسی ها بیانگر آنند که شرایط پرخطر محیطی عامل مهمی برای رخ دادن بسیاری از حوادث کودکان است. سطح تحصیلات والدین نیز عاملی مرتبط در بروز حوادث کودکان می باشد. آموزش های ایمنی مربوط به کودکان، از طریق مدرسه، والدین، کتاب ها و برنامه های تلویزیونی ارائه می شوند. والدین مهم ترین منبع آموزش ایمنی کودکانند، در حالی که آن ها رسانه های گروهی را بهترین منبع آموزش ایمنی کودکان برای خود مطرح می کنند. هم چنین، آموزش های مربوط به ایمنی کودکان به والدین در کتاب ها گنجانده شده است. به طور کلی برنامه آموزشی جامع و مشخصی برای بهبود سطح ایمنی کودکان در کشور وجود ندارد. اما باید اشاره کرد که موضوع ایمنی کودکان هم در مجامع علمی و هم در مجامع برنامه ریزی و سیاست گذاری مورد غفلت واقع شده است.