فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
آموزش خانواده به خانواده: مبانی نظری و نمونه کاربردی خانواده دارای کودکان سندروم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن فرزندان با نیازهای ویژه، خانواده را با مسائل زیادی در زمینه های اجتماعی، آموزشی و خودیاری مواجه می سازد.
برقراری ارتباط عمیق تر با خانواده ای دیگر دارای تجربه ای مشابه در این زمینه، می تواند مسیر مشکلات طی شده را به آن ها نشان دهد. هدف آموزش خانواده به خانواده، انتقال تجارب مثبت خانواده ها به یکدیگر است. در این پژوهش زمینه یابی، به روش نمونه گیری در دسترس از اعضای کانون خیریه سندروم داون، 12 نفر از والدین (11 مادر و 1 پدر) کودکان با سندروم داون به طور داوطلب انتخاب شدند تا در 5 جلسه هفتگی گروهی (به مدت 1 ماه) تجارب خود را در ارتباط با مسائل ویژه دوران پیش دبستانی فرزندان خود بازگو نمایند. از میان این مسائل، 4 اولویت جهت ارایه در پانل آموزشی سمینار سندروم داون انتخاب شد. سه ماه بعد از برگزاری سمینار، با استفاده از پرسشنامه 20 سوالی (محقق ساخته)، ویژگی های دموگرافیک شرکت کنندگان داوطلب در سمینار (22 نفر از والدین) ثبت و میزان رضایت آن ها از مفید بودن پانل آموزشی جمع آوری شد. نتایج نشان دادند که میانگین رضایت خانواده ها از پانل آموزشی و همه مؤلفه های رضایت بسیار زیاد بود. با توجه به محدودیت گروه نمونه، در دسترس بودن آن و اختصاص پانل آموزشی به مسائل دوره پیش-دبستانی و عدم کنترل منابع حمایتی در خانواده ها، پیشنهاد می شود که پژوهش های آتی ضمن توجه به موارد مطروحه، به برگزاری دوره های آموزش خانواده به خانواده در قالب سمینارها در دوره های مختلف سنی افراد داون مبادرت ورزند و این گونه برنامه ریزی جهت توانمند سازی افراد با نیازهای ویژه و خانواده های آن ها در مقابله با استرس مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی سبک زندگی جوانان در شهر تهران و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به گونه شناسی سبک زندگی جوانان در شهر تهران و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن می پردازد. شیوه نمونه گیری خوشه ای بوده و حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر برآورد شده است. در کنار تبین تئوریک مسئله به واسطه طیف متنوعی از نظریه های کلاسیک و متأخر، نظریه ساخت گرایی تکوینی بوردیو برای تدوین چهارچوب تئوریک مبنای کار قرار گرفته است. بر مبنای تحقیقات تجربی و تئوری های موجود، سبک های زیبایی شناختی - لذت جویانه، کارکردگرایانه، خرده فرهنگی و انفعالی زمینهیابی و شناسایی شده اند. بر اساس نمرات میانگین انواع سبک زندگی، بیشترین میانگین در سبک زندگی لذت جویانه و کمترین میانگین مربوط به سبک زندگی منفعلانه است. با توجه به ضریب همبستگی پیرسون، رابطه بین سرمایه اجتماعی و فرهنگی با انواع سبک زندگی مثبت و معنادار است. این ضریب معناداری رابطه بین سرمایه اقتصادی و سبک های زندگی کارکردگرایانه، لذت جویانه و منفعلانه را نیز تأیید می کند. با استفاده از روش رگرسیون گام به گام، ترتیب اثر متغیرها عبارت اند از: سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. نکته قابل ملاحظه، برتری نقش سرمایه اقتصادی نسبت به سایر متغیرها است. با توجه به ضریب همبستگی تعدیل شده سه متغیر سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در مجموع 19% از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند
عوامل مرتبط پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تعارض زناشویی و حمایت اجتماعی با خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط عوامل خانوادگی و اجتماعی (پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تعارض زناشویی و حمایت اجتماعی) با خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان بود. این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در سطح شهر اهواز اجرا شده است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر اهواز و حجم نمونه384نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. این تعداد دانش آموز از روش نمونه گیری خوشه ای از میان مناطق مختلف شهر اهواز انتخاب گردیده و بصورت تصادفی پرسشنامه در اختیار آنان قرار گرفت برای سنجش هر کدام از متغیر های این تحقیق، گویه ها با استفاده از طیف لیکرت و دیگر طیف ها طراحی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه، داده های مورد نیاز جمع آوری شد(لازم به ذکر است تعداد 57 سوال از پرسشنامه تحقیق که مربوط به متغیرهای حمایت اجتماعی، تعارزات زناشویی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی می باشد توسط والدین دانش آموز پاسخ داده شده است. مقیاسهای کودک آزاری وضربه (CTQ)برنستاین وهمکاران)1995 مقیاس پایگاه اجتماعی-اقتصادی والدین (SES)دانکن،مقیاس حمایت اجتماعی ( (MSPSS زیمت وهمکاران 1998و مقیاس تعارض زناشویی(MCQ )ثنایی وهمکاران(1379)در این پژوهش استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از معنی دار دبودن رابطه بین متغیر های پایگاه اجتماعی اقتصادی، تعارض زناشویی و حمایت اجتماعی با خشونت والدین علیه کودکان بود. و این مساله نیازمند توجه هر چه بیشترخانواده ها ومسولان جهت پیشگیری ،کنترل وکاهش تبعات منفی آن را در سطح خانواده وجامعه را نشان می دهد.
ذهنیت دانش آموزان در میانه گفتمان خانواده و مدرسه (مطالعة موردی: دانش آموزان دختر شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای فهم ذهنیت سوژههای اجتماعی (دانشآموزان) در میانة گفتمانهای مختلف مؤثر (خانواده و مدرسه). پیشفرض مقاله این است که این دو نهاد همسو نیستند، بلکه در سطح اهداف و عملکرد با هم متفاوتاند. در این تحقیق، با روشی تجربی تقاطع این گفتمانها در مدرسه بررسی میشود. به این منظور با 30 دانشآموز، 5 نفر از اولیای مدرسه و 15 نفر از والدین مصاحبة کیفی انجام شده است. میتوان دید که دو گفتمان خانواده و مدرسه در 4 مؤلفة تحصیل، مذهب، پرورش سیاسی و انضباط در مقابل یکدیگر قرار میگیرند. هر کدام دانشآموز را در تملک خود میداند و سعی میکند در زمان و مکان تحت سیطرة خودش، به ذهنیت دانش آموزان مطابق با آرمانهای خویش شکل دهد. بدین ترتیب گاه در سطح اهداف و گاه در سطح عملکرد بین آنها تنش وجود دارد. این تنش موجب میشود هویت دانشآموز به مواضع گوناگونی فراخوانده شود. مهمترین علت تفاوت مدرسه و خانواده در درجة استقلال آنها از گفتمان دولت است.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و خودمتمایزسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی بزرگسال و تمایزیافتگی با رضایت زناشویی بود. 209 دانشجوی متأهل تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.
ابزار جمع آوری داده ها شامل سه پرسشنامه بود: پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورون و اسمیت، 2003) و پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ.
تحلیل داده ها از طریق آزمون t، تحلیل واریانس، همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد.
نتایج نشان داد افرادی که سبک دلبستگی ایمن داشتند دارای رضایت زناشویی بالاتری نسبت به افرادی با سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی بودند. هم چنین افرادی که میزان تمایزیافتگی آن-ها بالا بود، رضایت زناشویی بیشتری احساس می-کردند بین زنان و مردان از لحاظ تمایزیافتگی تفاوتی وجود نداشت اما میزان رضایت زناشویی در مردان بیشتر از زنان بود. افرادی که سبک دلبستگی ایمن داشتند از میزان تمایزیافتگی بیشتری برخوردار بودند و در نهایت مشخص شد که پنج متغیر موقعیت من، گسلش عاطفی، امتزاج با دیگران، وابستگی و جنسیت، توانایی پیش بینی 7/52 درصد واریانس رضایت زناشویی را دارند. نتایج این پژوهش بر تجارب افراد در خانواده اصلی و اهمیتی که این تجارب در شکل دهی روابط صمیمی بعدی و رضایت زناشویی دارند، تأکید می کند.
تحلیل جامعه شناختی بیگانگی تحصیلی دانشجویان مطالعه موردی: دانشگاه شاهد در سال تحصیلی88 1387(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت ""بیگانگی تحصیلی"" و برخی از عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه شاهد می پردازد. بر اساس رویکرد انتقادی فرضیاتی چند مطرح و میان متغیرها ارتباط نظری برقرار گردید. جمعیت آماری پژوهش، شامل تمام دانشجویان دانشگاه شاهد در سال 1388 بوده است که از این میان 359 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب گردید شیوه نمونه گیری دو مرحله بوده و در مرحله اول نمونه گیری طبقه متناسبو در مرحله دوم نمونه گیری تصادفی انجام و با تکیه بر دو ویژگی مقطع و رشته تحصیلی، جمعیت نمونه به تناسب و به تعداد انتخاب گردید. به منظور سنجش ""بیگانگی تحصیلی"" از مقیاس استاندارد میو و روزالیند، شامل خرده مقیاس های بی هنجاری، بی معنایی، بی قدرتی و انزوای اجتماعی استفاده شده و مجموعه از عوامل اجتماعی فرهنگی در سه سطح خرد متوسط و کلان بررسی شده اند. یافته ها حاکی از آن است که در سطح کلان متغیرهایی چون مدرک گرایی، ایدئولوژیک و انباشتی بودن نظام آموزشی، با متغیر وابسته یعنی ""میزان بیگانگی تحصیلی"" رابطه مستقیم دارند. درسطح متوسط، متغیرهای بوروکراسی اداری، محدودیت های اعمال شده توسط دانشگاه و نیز سبک مدیریتِ گروهِ آموزشی با ""میزان بیگانگی تحصیلی"" رابطه مستقیم داشته اند، اما پرستیژ اجتماعی دانشگاه با بیگانگی تحصیلی رابطه معکوس داشته است. در سطح خرد نیز میان متغیر سرمایه فرهنگی با میزان بیگانگی تحصیلی رابطه معکوس، و میان پایگاه اجتماعی اقتصادی و بیگانگی تحصیلی رابطه معناداری وجود نداشته است. در مجموع، نتایج پژوهش بیانگر تاثیر قابل توجهِ عوامل سطح متوسط یعنی عوامل محیطی و سازمانی - در مقایسه با دیگر عوامل بررسی شده - بر بیگانگی تحصیلی دانشجویان بوده است.
مطالعه جامعه شناختی رضایت از زندگی خانوادگی برحسب الگوی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر الگوی خانواده (زن سرپرست، چندزن و تک همسر) بر میزان «رضایتمندی از زندگی» و «کیفیت زندگی» انجام شده است. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه اجرا شده است. گروه نمونه این پژوهش شامل 187 زن متأهل مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان کهنوج می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
داده های به دست آمده پس از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون F و ضریب رگرسیون در فضای SPSS تحلیل شد.
نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی خانواده، تبیین گر 54% تغییرات رضایتمندی زنان از زندگی خانوادگی می باشد. در مقام مقایسه، بالاترین رضایتمندی و کیفیت زندگی در خانواده های تک همسر ملاحظه شد؛ میزان رضایت از زندگی در خانواده های زن سرپرست، برحسب علت سرپرست شدن زن قابل تبیین است. هم چنین بالاترین کیفیت زندگی مربوط به زنانی است که همسرانشان فوت کرده اند.
رضایتمندی در خانواده های چندهمسر، با توجه به تعداد زنان قابل تبیین است. نتایج بدست آمده در راستای تأیید فرضیه تحقیق نشان می دهد، رضایتمندی از زندگی خانوادگی مؤلفه ای فرهنگی است که در جریان کنش های اجتماعی با دیگران شکل می گیرد.
الزامات همسویی نهادهای سیاست گذار و اجرایی در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین سیاست و خط مشی گذاری از اقدامات مهم در نظام سازی اجتماعی است. سیاست گذاران با تدوین افق و چشم انداز آینده، مسیر پیش رو را مشخص می نمایند و تمرکز اصلی خط مشی گذار، بررسی تعامل دولت با جامعه است که در مراحل شناخت و فهم مسئله، طراحی و شکل گیری، اجرا، ارزیابی، اصلاح و تغییر خط مشی صورت می گیرد. می توان اذعان داشت که سیاست گذاری و تدوین خط مشی از مجموعه حرکات اراده جمعی ملت ها و دولت ها برای نظام سازی و نظام پردازی جامعه است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، فرایند نظام سازی با قوت و ضعف هایی در مقاطع مختلف سیاسی اجتماعی همراه بوده است و نظام سازی در حوزه عفاف و اخلاق جنسی، گذشته از آنکه ضرورت مبنایی نظام سازی اسلامی ایرانی است، از هماهنگی و همسویی لازم دستگاه های ذی ربط برخوردار نبوده است. بررسی ها نشان می دهد که غالب برنامه های راهبردی سازمان ها، در عمل با شکست مواجه می شوند و علت اصلی این امر نیز عدم ارتباط میان ساحت نظر و عمل است. بدین معنا که در ساحت نظری، ایده ها و اهداف بیان می شوند و در عرصه عمل، برنامه هایی اجرا می شوند که ارتباط منطقی و قابل سنجشی با آرمان ها و سیاست های تدوین شده ندارند. به بیان دیگر، ریشه این مشکل، در عدم تنظیم و تنسیق مدلی جامع برای ترجمه چشم انداز و سیاست ها به برنامه های عملیاتی نهفته است. این مقاله، ضمن مفروض انگاشتن تمایز عرصه سخت افزاری و نرم افزاری خط مشی گذاری فرهنگ به دلیل افزایش قدرت تحلیل موضوع، سعی بر آن دارد که شکاف موجود را به نمایش گذارد و ناهمسویی موجود را به این عامل منتسب سازد و در نهایت، پیشنهاداتی برای ارتقای سطح همسویی و هماهنگی ارائه دهد. شایسته است نظام خط مشی گذاری، میزان انطباق عملکردهای جاری با سیاست های کلان را ارزیابی کرده و متناسب با آن، اقداماتی برای بهبود در فرآیندها، ایجاد انگیزش و تعلیم افراد و گروه ها و توسعه نظام های اطلاعاتی را پایش کند
خشونت بین فردی و سرمایه اجتماعی در خانواده و مدرسه: مطالعه ای اجتماعی در دبیرستان های پسرانه نورآباد (لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار خشونت بین فردی و رابطة آن با سرمایة اجتماعی در خانواده و مدرسه با استفاده از نظریههای سرمایة اجتماعی پاملا پکستون، جیمز کلمن، دارلن رایت و کوین فیتزپاتریک و نظریة پیوند اجتماعی هیرشی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش روش تحقیق پیمایشی و جمعیت آماری شامل 3014 دانش آموز پسر مقطع متوسطة شهر نورآباد (لرستان) مشغول به تحصیل در سال 89 - 1388 بوده است که براساس فرمول نمونه گیری کوکران 340 دانش آموز از دبیرستانهای دوازده گانة شهر به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مستقل از پرسش نامة خود ساخته و در مورد متغیر وابسته از مقیاس CTS بهره گرفته شد.
نتایج نشان میدهد با آنکه دانش آموزان مورد مطالعه بیشتر ساکن شهر هستند (6/70 درصد) تا روستا (2/29 درصد)، پدران بیشتر آن ها مشاغل یدی و تحصیلاتی تا حد دیپلم دارند، مادران فاقد شغل (خانه دار) و بی سواد هستند و سطح درآمد بیشتر خانواده های آن ها پایین است؛ 5/61 درصد پاسخگویان طی یکسال گذشته دارای رفتار خشونت آمیز به طورکلی (از 1 تا 3 بار و بیشتر) بوده اند؛ دو شاخص سرمایة اجتماعی خانوادگی و مدرسه ای از حیث توزیع درصدی (حدود 48 درصد دارای سرمایة اجتماعی زیاد و خیلی زیاد و 30 درصد کم و خیلی کم) و مقدار رابطه با رفتار خشونتآمیز (ضریب همبستگی حدود 24/0- )، با یکدیگر مشابهند؛ در نهایت چهار متغیر «تعلق به مدرسه»، «درآمد خانواده»، «اعتماد در مدرسه» و «حمایت خانوادگی» 14 درصد از تغییرات خشونت بین فردی را تبیین می کنند. به این ترتیب، می توان گفت هرقدر سرمایة اجتماعی در خانواده و مدرسه و اکثر مؤلفه های شاخص های مزبور بالاتر باشد، خشونت بین فردی دانش آموزان به طور کلی و نیز خشونت لفظی و خشونت فیزیکی ملایم و شدید آنها کمتر خواهد بود و تقویت حس تعلق دانش آموزان به مدرسه، افزایش اعتماد اجتماعی به یکدیگر و مدرسه و حمایت مناسب خانوادگی و رسیدگی بیشتر به وضعیت تربیتی دانشآموزان متعلق به خانواده های دارای درآمد متوسط و بالا، احتمال ارتکاب رفتار خشونت آمیز را توسط دانش آموزان پسر دبیرستانی کاهش می دهد.
نقش اجتماعی مادران در اصلاح الگوی مصرف (مطالعه موردی شهر کرج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق نقش اجتماعی مادران دراصلاح الگوی مصرف در شهر کرج است. جامعه آماری این پژوهش متشکل ازمادران شهر کرج می باشد. چارچوب نظری این پژوهش بر اساس دیدگاه های اسلام وفمینیسم است. روش تحقیق، از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و ابزار اندازه گیری از نوع پرسشنامه با طیف لیکرت (شاخص پنج قسمتی از خیلی زیاد تا خیلی کم) است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر حاصل شده است. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با آمار توصیفی و استنباطی(آزمون های تحلیل واریانسANOVA، همبستگی پیرسون) انجام گرفته است. متغیرهای مستقل این تحقیق برای سنجش میزان تحصیلات، فرهنگ مصرفی(مد)، طبقه اجتماعی، نظام اقتصادی اجتماعی، برخورد یا تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و اصلاح الگوی مصرف به عنوان متغیر وابسته بود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین متغیرهای تحصیلات، فرهنگ مصرفی(مد)، برخورد یا تهاجم فرهنگی، نظام اقتصادی اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد و فقط بین متغیرهای طبقه اجتماعی وسبک زندگی رابطه معنی داری وجود ندارد
درآمدی بر آمار ازدواج جوانان در ایران
منبع:
رادیو آذر ۱۳۹۱ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی: