فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۸ مورد.
پویایى توسعه و هم گرایى بارورى در کشورهاى مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته بارورى در کشورهاى مسلمان به طرز بى سابقه اى کاهش پیدا کرد. هدف از این مقاله توصیف تفاوت در گذار بارورى کشورهاى مسلمان در طول دوره 1980ـ2005 و بررسى نقش برنامه هاى توسعه و تنظیم خانواده در هم گرایى با سطوح و روندهاى جهانى بارورى مى باشد. این بررسى از نوع تحلیل ثانویه است. جمعیّت آمارى شامل 33 کشور با دست کم 50 درصد جمعیّت مسلمان است. داده ها عمدتآ از پایگاه داده هاى آمارى برنامه توسعه سازمان ملل متّحد و بخش جمعیّت سازمان ملل متّحد گردآورى شده است.
نتایج نشان مى دهد که کشورهاى مسلمان سطوح بارورى متفاوتى در مقایسه با سطوح بارورى مشاهده شده در دنیا طىّ دوره مورد بررسى تجربه کرده اند. علاوه بر این، کشورهاى مسلمان از نظر زمان بندى گذار بارورى، میزان کاهش بارورى در طول دوره گذار، رسیدن به بارورى سطح جایگزینى، و استمرار کاهش بارورى متفاوت از هم مى باشند. براساس این بررسى هم گرایى بارورى در کشورهاى مسلمان پدیده جدیدى است که در آستانه هزاره سوّم تجربه شده است. نتایج نشان مى دهد که این پدیده ناشى از بهبود در شاخص توسعه انسانى و گسترش استفاده از وسایل پیش گیرى از حاملگى بوده است. براساس نتایج به دست آمده مى توان گفت اقدامات توسعه اى در راستاى بهبود شاخص هاى توسعه انسانى از یک طرف و موضع گیرى رهبران دینى و سیاست گذاران کشورهاى مسلمان در پذیرش برنامه هاى تنظیم خانواده و ترویج استفاده از روش هاى پیش گیرى از حاملگى از سوى دیگر، نقش مهمّى در روندهاى آینده بارورى در کشورهاى مسلمان خواهد داشت.
توسعه انسانی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی نظری رابطه دین (اسلام) و توسعه در جریان فکری مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)؛ مبتنی بر اندیشه های آیت الله مصباح یزدی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل پیش روی نظام اسلامی به عنوان یک نظام دینی، نحوه مواجه آن با مقوله های نظری و عینی تمدن غربی به عنوان نظامی سکولار است که تأمل صاحب نظران را در حوزه های مختلف به دنبال داشته است. جریان فکری آیت الله مصباح یزدی به عنوان یکی از مهم ترین جریان های فکری در نظام اسلامی، به صورت خاص و مبتنی بر دلایل نظری و عملی ویژه ای، بین دین اسلام و توسعه غربی رابطه برقرار کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی این نظریه خاص در توصیف و تحلیل توسعه، دین، رابطه دین و توسعه و دلایل موردتوجه این جریان در انتخاب رویکرد مذکور است.
تأثیر توسعه صنعتی بر وضعیت اجتماعی مردم شهر عسلویه و نقش رسانه در مشارکت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد منطقة ویژة اقتصادی انرژی پارس در منطقة عسلویه، تحولات اجتماعی- فرهنگی متعددی را ایجاد کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر توسعه صنعتی بر وضعیت اجتماعی شهر عسلویه و بررسی نقش رسانه در ایجاد آگاهی و کمک به آنان به منظور مشارکت در فعالیت های توسعه ای است. در این پژوهش، از روش های اسنادی و پیمایش استفاده شد. در بخش پیمایش، برای سنجش تأثیرات طرح های توسعه ای بر اجتماع محلی و نقش رسانه در مشارکت اجتماع محلی، دو پرسشنامة جامع به کار گرفته شدند و داده ها به روش های آماری تجزیه و تحلیل شدند. جامعة آماری شامل تمامی افراد بالغ ساکن شهر عسلویه است. تعیین حجم نمونة آماری، به روش خوشه ای و تصادفی ساده انجام شد. براساس یافته ها، با پیشرفت توسعه صنعتی در الگوهای فرهنگی، ارزش ها و باورهای مردم تغییر کرده است. این تغییرات، بر حوزه های الگوی ازدواج و رابطه با جنس مخالف تأثیر گذاشته است. همچنین نتایج نشان می دهد با افزایش توسعه و پیشرفت صنعتی، مشارکت محلی نیز افزایش یافته است. همچنین مطابق یافته ها، عوامل دیگری غیر از رسانه در مشارکت مردم در طرح های توسعه ای اثر گذارند.
ضرورت توجه به دانش بومی در برنامه های توسعه روستایی با تاکید بر توسعه مشارکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعامل گسترده انسان با کار باعث شده تا افراد در هر مکان و موقعیتی که باشند درجه ای از فشارهای عصبی یا فشار را در محیط کار احساس می کنند و این واقعیت امری معمولی و انکارناپذیر در تمام سازمان های مدرن امروزی است. این پژوهش با هدف بررسی آسیب شناختی پیامدهای دوری محل کار از خانه بر فرد و خانواده مورد مطالعه کارخانه سهامی ذوب آهن اصفهان (کارکنانی که در داخل و خارج از استان اصفهان مشغول به کار هستند) در سال 1393 انجام شده است. روش این بررسی پیمایشی بوده و داده هایی جمع اوری شده به کمک پرسشنامه محقق ساخته در میان افراد توزیع و جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل 250 نفر از کارکنان ذوب آهن بوده که در سه شهر همدان، زرند کرمان و یزد کار می کنند، اما ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه به کمک جدول مورگان برآورد شد و 150 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بویژه تحلیل رگرسیون نشان داد که بین مجموعه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 389/0 است که این مقدار گویای این واقعیت آماری است که 39 درصد از کل میزان پیامدهای دوری محل کار از زندگی وابسته به 6 متغیر مستقل؛ شدت روابط خویشاوندی و خانوادگی، رضایت زناشویی، فرهنگ کار، دلزدگی شغلی، درآمد و رضایت شغلی است.
از مشارکت سودمند تا مشارکت بی هدف
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل و ارزیابی سرمایة اجتماعی شبکه های خرد توسعه در راستای توسعة پایدار محلی (مطالعة موردی: پروژة بین المللی RFLDL، شهرستان سرایان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایة اجتماعی بین گروهی یا برون گروهی، به ارتباطاتی اشاره دارد که به جای اتکا به مشابهت های فردی و هویت مشترک، به علایق مشترک می پردازند و از مهم ترین مؤلفه های اجتماعی توسعة پایدار محلی و منطقه ای است. اعتماد و مشارکت اجتماعی از ابعاد مهم سرمایة اجتماعی قلمداد می شوند. این مفهوم در پژوهش حاضر، در چهار روستای دوست آباد، بسطاق، زنگویی و شهر سه قلعة شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی سنجش شد. در این منطقه، پروژة بین المللی RFLDL با هدف توانمندسازی جوامع محلی و جلب مشارکت مردمی در احیای مناطق خشک عملیاتی شد. در این پروژه گروه های خرد توسعة روستایی مبنای مشارکت و ظرفیت سازی اجتماعی قرار می گیرند. در این مقاله میزان سرمایة اجتماعی در شبکة ذی نفعان محلی با هدف دستیابی به توسعة پایدار در مناطق چهارگانة تحت پوشش پروژة RFLDL بررسی شد. برای این منظور با استفاده از پرسشنامه های تحلیل شبکه ای و مصاحبة مستقیم با کنشگران شبکه (اعضای گروه های خرد توسعه در چهار منطقه)، پیوندهای اعتماد و مشارکت مطالعه شدند. شاخص های سطح کلان شبکه ازجمله تراکم، تمرکز، اندازة شبکه، میانگین فاصلة ژئودزیک و نسبت پیوندهای برون گروهی به درون گروهی محاسبه گردید. نتایج این مطالعه نشان از اندک بودن میزان اعتماد، مشارکت، انسجام و سرمایة اجتماعی پیش از اجرای پروژة RFLDL دارند. پس از اجرای این پروژه تغییراتی از این دست رخ داد: میزان شاخص ها ی مذکور افزایش یافت و به حد متوسطی رسید،سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افزایش یافت و اتحاد و یگانگی بین افراد بالا رفت، میزان پیوندهای برون گروهی یا پلی دوبرابر شد، سرمایة اجتماعی برون گروهی بین چهار منطقه افزایش یافت، که بر کاهش مطرودیت اجتماعی، افزایش رفاه اجتماعی و مشارکت گستردة ساکنان اثرگذار خواهد بود.
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی ساکنان با پایداری توسعه در محله غیررسمی شمیران نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکیدهای نظری و تجربی اخیر بر پایدارسازی توسعه با استفاده از سرمایه های محلی و بهبود شرایط زندگی از طریق منابع درون زا یکی از راهکارهای درخور و اثربخش برای حل مشکل محلات غیررسمی است. بهره گیری از سرمایه اجتماعی، یکی از روش های کم هزینه و مطمین برای دستیابی به توسعه پایدار در این محلات است. این پژوهش توصیفی- پیمایشی، با هدف تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی با پایداری توسعه در یکی از محله های غیررسمی واقع در شهر تهران انجام گرفته است. هدف مطالعه تأیید وجود رابطه قابل اتکا میان سرمایه های درون زای محلی با توسعه پایدار سکونتگاه غیررسمی است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساز، برای خلاصه سازی شاخص ها از روش تحلیل عاملی و برای تحلیل نتایج و طراحی مدل تحقیق، از نظر خبرگان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان محله تشکیل داده اند که تعداد 390 پرسش نامه از خانوارها به صورت تصادفی طبقه ای جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که میان سرمایه اجتماعی ساکنان و پایداری محله، رابطه معنی داری برقرار است. این سرمایه بیش از آن که به بهبود محیط کالبدی محله اثرگذار باشد، بر توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی محله مؤثر است. در ضمن، در تأیید نتایج پژوهش های پیشین، رابطه ای مثبت و قابل قبول میان مؤلفه های ذهنی سرمایه اجتماعی و تمامی مؤلفه های پایداری محلی شناسایی شده است. از سویی بر خلاف نتایج مطالعات پیشین، ساکنان مرفه تر اعتماد بیشتری به نهادهای رسمی دارند؛ بنابراین شکل گیری و استفاده از سرمایه اجتماعی در یک محله کمتر برخوردار نسبت به محله های توسعه یافته، دارای الگویی متفاوت است.
تأملی نظری در باب موانع توسعه فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه عوامل تحریف کننده فمینیسم اسلامی در کشورهای مسلمان واقع در قاره آسیا انجام شده و به منظور وارسی فرضیات تحقیق از روشِ تحلیل ثانویه داده های مراکز اطلاعات جهانی و گزارش سازمان ملل (2015) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دادند دو مانع مهم و تبیین کننده در عینیت بخشیدن به اصول فمینیسم اسلامی عبارت است از: 1) درونی شدن ارزش های مردسالارانه در حکومت و تقویت فقه ایستا که زنان را به یک سوژه منفعل سیاسی مبدل کرده است؛ 2) استعمار غرب و سلطه فمینیسم سکولار که مانع استقلال هویت فمینیسم در کشورهای اسلامی شده است. در چنین شرایطی تقویت و ترویج فمینیسمِ هرمنوتیک ضرورت دارد که مبتنی بر بر تفسیر زنانه بومی است. نتایج این مطالعه نشان داد؛ در شرایطی که شکاف جنسیتی (توسعه و توانمندسازی جنسیتی) در جامعه افزایش یابد، آزادی های سیاسی و حقوق مدنی زنان کاهش یابد شود و همزمان یا اصول فقهی در ارتباط با مسائل زنان ایستا باشد یا جامعه تحت استعمار گفتمان فمینیسم سکولار باشد، زمینه تعامل با مبانی فمینیسم اسلامی در جامعه کاهش می یابد. با توجه به این شاخص ها، در گروهی از کشورهای اسلامی-آسیایی فقه ایستا و در موارد دیگر، قدرت عملگری استعمار مهمترین عوامل تحریف فمینیسم اسلامی به شمار می روند. اگرچه فمینیسم برای مولد بودن نیازمند حفظ پیوندهای بین المللی است، اما تا زمانی که از استعمار گفتمان غرب رها نشود و با توجه به معیارهای فقه پویا مورد بازاندیشی قرار نگیرد، نمی تواند اصالت خود را به عنوان یک اندیشه رهایی بخش بومی در راستای به رسمیت شناسی حقوق زنان مسلمان نقش مؤثری ایفا کند.