فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
جامعه افریقای جنوبی، هماهنگی یا تضاد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افریقای جنوبی از نظر انقلاب، منابع و تضادها وجوه اشتراکی با جامعه ما دارد. ساختار مسایل و اقدامات مربوط به حل آن می توانند برای ما آموزنده باشند. در این کشور ضمن مشاهده کارکرد و نظم اجتماعی در سطح اروپا و امریکا، پتانسیل کشاکش های گوناگون وجود دارد. تضاد نژادی، و نابرابری زیاد درآمد و ثروت در افریقای جنوبی پتانسیل تضاد را بسیار بیش از امریکا فراهم آورده است. زیرا بعد از بیش از 3 قرن سلطه سفیدان، سیاهان که حالا به حکومت رسیده و قدرت را در دست گرفته اند، خود را با سفیدان مقایسه می کنند. و فاصله ثروت و امکانات بین سفیدان غنی و سیاهان فقیر در آنها به شدت تولید احساس محرومیت می کند. پیامد این نابرابری انواع عکس العمل ها می باشد؛ در سطح غیررسمی، تبهکاری به شدت افزایش یافته و بالاخص سفیدان را هدف قرار داده است. سیاهان کشاورزان سفید را می کشند، زمین های آنها را تصاحب و به زنان سفید تجاوز می کنند. در سطح رسمی اقدامات در جهت محدود ساختن امکانات سفیدان و گسترش امکانات سیاهان، سفیدان را سخت رنجانده و وادار به عکس العمل های متقابل از جمله مهاجرت از کشور می نماید. از طرف دیگر بدون سفیدان و توان علمی و مدیریتی آنها اداره مملکت در سطح کنونی ممکن نیست و سیاستمداران سیاه نمی توانند بدون سفیدان به آرزوهای بلندپروازانه خود برسند.
معرفی و نقد کتاب: دولت مدرن و یکپارچگی ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب دولت مدرن و یکپارچگی ملی در ایران (1320-1300ه. ش) در حوزه تاریخ اجتماعی ایران توسط داریوش قنبری نگاشته شده و در سال 1385 از سوی انتشارات تمدن ایرانی با شمارگان 1000 نسخه منتشر شده است. در این اثر که با مقدمه ناشر و نویسنده آغاز می شود مفاهیمی چون دولت به عنوان کانون تحولات جامعه، ملت به سان موجودیتی سیاسی، حاکمیت، قدرت و ساختار آن گفتگو شده و ویژگی های دولت های مطلقه مدرن و پیشامدرن به تفضیل تشریح می شوند. مراحل پیدایش و تکوین دولت های پیش از مشروطه، مشروطه و مدرن در ایران در این نوشتار مورد تحلیل قرار می گیرند.
تبیین جامعه شناختی بی ثباتی سیاسی (مطالعه ای بین کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ابتدا تلاش گردید استدلال های اصلی نظریه های بی ثباتی سیاسی یعنی محرومیت نسبی، بسیج منابع و وابستگی / نظام جهانی در قالب فرضیات تحقیق استخراج و فرموله گردد. سپس، بر مبنای دلالت های مشترک آن ها مدلی نظری از تلفیق این فرضیات ساخته شد که در بردارندة سازه های اصلی نظریه های مزبور و پیونددهندة آن ها بود. در انتها، با مقابلة این مدل نظری با داده های 147 کشور در یک دورة زمانی بیست ساله، میزان انطباق و تناظر پیش بینی های هر یک از این نظریه ها با شواهد بین کشوری مورد ارزیابی و داوری تجربی قرار گرفت.
در مجموع، نتایج این تحقیق نتوانست هیچ یک از سه دیدگاه نظری بی ثباتی سیاسی را کاملاً تأیید یا ابطال کند. به عبارت دیگر، یافته های این تحقیق دلالت تام و تمامی برای هیچ یک از تئوری ها نشان نداد تا جایی که برخی از پیش بینی های هر یک از این سه نظریه تأیید و برخی دیگر ابطال شدند. نتایج تحقیق بر این واقعیت صحه گذاشت که هرگز یک نظریه نیست که توافق کامل و تام با عالم واقع دارد، بلکه چندین نظریه در عرض هم هستند که توافق ناکامل و جزیی با جهان تجربی دارند.
دموکراسی خواهی
استالین و تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی تاریخ تاریخ جهان آسیا روسیه و قفقاز
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
بررسی تطبیقی دموکراسی غربی با دموکراسی متعهد دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی یکی از پرمناقشهترین واژهها در ادبیات و اندیشه سیاسی است به طوری که هر اندیشمندی به فراخور گستره وافق فکری خویش معنی و مفهوم خاصی از این واژه را استنباط کرده است. علی شریعتی به عنوان یک جامعه شناس دینی نیز دموکراسی را از زاویه فکری خویش و با توجه به گفتمان دینی تعریف کرده است. او در سلسله بحث های خود در حسینیه ارشاد در سال 1348 در قالب بحث امت و امامت، نظریه جدیدی را تحت عنوان نظریه دموکراسی متعهد مطرح کرد و با نقد نظام های لیبرال دموکراسی غرب، دموکراسی غربی را دموکراسی غیر واقعی خواند و سعی نمود با ارایه شواهد و ادله مستند، اشکالات جدی به مبانی فکری نظام های لیبرال دمکرات غرب وارد سازد. او دموکراسی غربی را دموکراسی راس ها و نه دموکراسی رای ها معرفی نمود و با الهام از دیدگاه های اسلامی، دموکراسی غربی را یک نظام نخبه سالار، آریستوکراتیک و در خدمت منافع طبقه ای خاص – اشراف و سرمایه داران – خواند و سعی نمود نظام آرمانی و ایده آل خود را بر اساس مبانی دینی و ایدئولوژیک، تئوری پردازی کند. متدولوژی شریعتی درراستای نیل به غایت القصوای خویش، آگاهی ، حرکت و نقد بود و این مقاله نیز با توشه گیری از اصل واژگونی فوکو که ابتنایش بر به متن آوردن وقایع حاشیهای و نوعی هرمنوتیک انتقادی و واسازانه – تعبیر ژاک دریدا – است، درصدد رسیدن به نوعی مفهوم سازی پیرامون نظریه دموکراسی متعهد علی شریعتی است. در این مقاله سعی بر آن است تا با بررسی تحلیلی نظریه های مختلف در باب دموکراسی – بالاخص در غرب ـ به شباهتها و تفاوتهای میان دموکراسی غربی و دموکراسی متعهد علی شریعتی اشاره گردد و این فرضیه مورد آزمون قرار گیرد که نظریه دموکراسی متعهد شریعتی نه تنها مانعی بر سر راه دموکراسی و حاکمیت واقعی مردم نیست بلکه بر عکس، این نظریه به مراتب کامل تر از دموکراسی غربی است و به خوبی ایرادهای وارد بر دموکراسی غربی را نشان می دهد.
مردم سالاری و جامعه مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" آزادی عمدهترین مقوله مردمسالاری است. آزادی اصل اساس یا ارزش مادر، در هر جامعهای است که موجود بازتولید دو پدیده چشمگیر لازم برای مردمسالاری است: الف- پیدایی و ریشه دوانیدن آگاهی درباره حقوق سیاسی اساسی میان همه یا دستکم اکثریت شهروندان؛ ب- استقرار ساختارهای اجتماعی و سیاسی مطلوب جهت ایجاد و اداره حق مشارکت همگان در اداره امور عمومی. ماهیت مردمسالاری با مطالعه و بررسی شکلهای جدیدترین سامانههای عملاً موجود در جوامع صنعتی پیشرفته امروزین، طی سیر و ضرورت تاریخی آنها، بهتر شناخته میشود. از آنجایی که جوامع صنعتی پیشرفته، اشکال اجتماعی و سیاسی متفاوتی دارند، سامانههای مردمسالارانه نیز با متابعت از این اشکال، انواع گونهگون مردمسالاری را بهوجود میآورند. با ملاحظه تفاسیر متنوع جامعه مدنی، نظریهپردازان دو گونه : محدود و وسیع را معتبر شمردهاند که هرکدام از مبانی محکم و ریشهداری در ادبیات اجتماعی و سیاسی برخوردارند. از اینرو بهنظر میرسد مطرح ساختن مجدد جامعه مدنی و جلب توجهات روی مفاهیم آنها و همچنین طرح، تشریع، شناسایی و توجیه آن، خالی از فایده نباشد. مقاله حاضر با نمایاندن درهم پیچیده بودن پیششرطهای ضروری برای دایر کردن و بهکار انداختن یک مردمسالاری با مشخصهها و اوصاف جامعه مدنی، با تکیه و تاکید بر کنش متقابل موجود بین ایندو، به روشنگری میپردازد. پس از انجام بحثی کوتاه، این پیام را میرساند که با درنظرگرفتن توسعههای اجتماعی و سیاسی عصر ما، به مرور «نسبیت فرهنگی، جای «موجبیت فرهنگی» را میگیرد.
"
افریقای جنوبی درگذر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افریقای جنوبی کشوری است پیشرفته که می تواند در شرایط تحریم ایران به کشور ما کمک کند. ایجاد ارتباط و درک متقابل به شناخت گذشته این کشور بستگی دارد. در سال 1652 هلندی تبارها سلطه خود را در این کشور گسترش دادند تا در سال 1800 امپراتوری انگلستان آن منطقه را جزء مستعمرات خود خواند و هلندی ها را به شمال راند. هر دو گروه سفید (هلندی و انگلیسی) به اقتضای منافع خود به طور مجزا با سیاهان می جنگیدند و سرزمین های آنها را می گرفتند. مخصوصاً انگلیسی ها مهم ترین قبیله آن کشور (زولو) را ریشه کن کردند. هربار که هلندی ها به منابع و منافعی می رسیدند، انگلیسی ها به آنها حمله می کردند و آن منابع را از چنگ آنها بیرون می آوردند که آخرین آن پس از کشف معادن طلا و زمرد در شمال بود. در عین حال از سال 1910 به بعد به تدریج هر دو گروه سفید با روش های دموکراتیک با هم متحد شدند و در نتیجه افریقای جنوبی به یک کشور قوی پیشرفته تبدیل شد. اما سفیدان، سیاهان را به حد افراط مورد استثمار قرار داده و ضمن بهره گیری از آنها در معادن، آنها را در شهرک های سیاهان به دور از امکانات اولیه (نظیر آب و برق) محصور کرده بودند. استثمار بیش از حد سیاهان از یک طرف و اتفاقات بین المللی (نظیر آزادی خواهی سیاهان در امریکا) فشار بر روی نظام سیاسی سفیدان را افزایش داد تا جایی که آنها مجبور شدند به یک انتخابات با حضور سیاهان تن در دهند با این امید که آرای سفیدان بیشتر خواهد بود، اما نتیجه معکوس شد.