فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
اثر میزان دینداری بر اعتماد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"اعتماد سیاسى به رابطه مردم و دولت مى پردازد. تحقیقات صورت گرفته حکایت از روند نزولى اعتماد سیاسى در ایران از اول انقلاب تاکنون دارد. از جمله عوامل مؤثر بر اعتماد سیاسى که در تئوریهاى جامعه شناسان کلاسیک و معاصر و نظریه پردازان سرمایه اجتماعى بر آن تاکیدشده، دین است. این عامل در کشورایران که حکومت دینى برقرار است و دخالت دین در سیاست واضح و آشکاراست، بیشتر قابل بررسى است. گیدنز، تاثیر دین براعتماد سیاسى را از ویژگى هاى جوامع سنتى مى داند و تعهدات دینى مسوولین در جوامع سنتى، عملکرد نقاط تماس، اعتماد بنیادى و تلاش دولت براى تامین رفاه اجتماعى ـ اقتصادى مردم را از دیگر عوامل تاثیرگذار بر اعتماد سیاسى ذکر مى کند. براى بررسى اعتماد سیاسى در سه حوزه اعتماد به نظام سیاسى، نهادهاى سیاسى و کنشگران سیاسى به روش پیمایشى از 630 نفر از افراد 20 سال به بالاى تهرانى که به روش نمونه گیرى سهمیه اى انتخاب شده بودند، اطلاعات جمع آورى گردید. نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد به نظام سیاسى بیشتر از اعتماد به نهادها و کنشگران سیاسى است. میزان دیندارى پاسخ گویان و نیز اعتماد بنیادى آنان، رضایت از عملکرد نقاط تماس، برداشت از میزان تعهدات مذهبى مسوولان و نیز تلاش دولت براى تامین رفاه اجتماعى ـ اقتصادى مردم بر اعتماد سیاسى تاثیر دارد. بیشترین تاثیر متعلق به برداشت پاسخ گویان از تلاش دولت براى تامین رفاه مردم است.
"
مقایسه تجربی سنجه های دینداری: دلالت های روش شناسانه کاربرد سه سنجه در یک جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابژه های دینی و هویت نسلی در ایران ؛ با تکیه بر ابژه های عزاداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی این مقاله، نوع ارتباط و پیوستگی ابژه های فرهنگی و اجتماعی، ارزش های دینی و هویت نسلی است. این امر از آن روست که در مطالعات فرهنگی و مطالعات نسلی، برای بیان شکل گیری و تحول هویت، به تقش عواملی چون ابژه ها، ارزش ها، و شرایط اجتماعی و فرهنگی اشاره شده است. از این میان نقش ارزش ها و ابژه ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. شواهد و تجربه تاریخی در ایران نیز تایید کننده داعیه مفهومی فوق است. به عبارت دیگر هویت نسلی در ایران، با فرض تغییر پذیری ارزش ها و ابژه ها، تحقق یافته است. تفاوت در استفاده از ابژه ها و داشتن تجربیات دوره ای که بعضا مشترک و برخی متفاوت از هم می باشند، تمایز گذاری بین نسلی که اساس هویت نسلی است، را امکان پذیر می کند. ابژه ها در عین حال که سازنده هویت های نسلی (1- نسل قبل از انقلاب، 2-نسل انقلاب و جنگ،و 3- نسل جوان، نسل بعد از انقلاب و جنگ) هستند، عامل تمایز و پیوند بین آنها نیز می باشند. اثبات امر فوق با استفاده از روش مقایسه ای (ابژه ها و نسل ها) و نظام مفهومی نسلی در مطالعات نسلی (اینگلهارت و بالس) دنبال شده است.
مرور: بیرق یک جنگ صلیبی دیگر در دست روشنفکران ملحد (گزارشی از مناقشات اخیر ملحدان با خداباوران اروپایی)
حوزههای تخصصی:
سنت، تجدد، پساتجدد
تحلیل جامعه شناختی دگردوستی در ایران (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده جامعه قدسی: امکانات و چشم انداز اجتماعی - سیاسی دین در ایران پسا انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد آرای شجاعی زند درباره عرفی شدن در کتاب های دین، جامعه و عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ارتباط والد - فرزند پیش شرط تربیت دینی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت ارتباط والد- فرزند به عنوان پیش شرط تربیت دینی فرزندان طراحی و اجرا گردید. تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقه ای نسبتی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سبک تربیتی یا محیط خانوادگی (نقاشان، 1358) و پرسشنامه محقق ساخته را تکمیل نمودند. به طور کلی نتایج آزمون مجذور کا نشان داد در حالی که در سبک تربیتی مقتدرانه بیشترین فراوانی مربوط به آزمودنی هایی است که والدین خود را «افرادی مذهبی در نظرگرفته اند که برای تربیت دینی آن ها سعی و تلاش کرده اند»، در سبک تربیتی مسامحه کارانه بیشترین فراوانی مربوط به آزمودنی هایی است که والدین خود را «افرادی بی تفاوت نسبت به مذهب در نظر گرفته که برای تربیت دینی آن ها سعی و تلاش نداشته اند». هم چنین در حالی که درصد آزمودنی هایی که خود را در گروه های «من مسلمان هستم و اگرچه دوست دارم که دستورات دینی را رعایت کنم، ولی گاهی چنین نیستم» و «من به خدا ایمان دارم و اگرچه دوست دارم خواسته های او را انجام دهم ولی گاهی اوقات نمی توانم» در سبک تربیتی مقتدرانه دارای بیشترین فراوانی است. درصد آزمودنی هایی که خود را در گروه های «هنوز در مورد دین خود تصمیمی نگرفته ام» و «ممکن است خدا وجود داشته باشد، ولی این امر به زندگی من ارتباطی ندارد» قرار داده اند، در سبک تربیتی مسامحه کار بیشترین فراوانی را دارد. در مطالعه حاضر هم چنین نشان داده شد که منابع شناخت دینی در سبک های تربیتی مختلف، متفاوت است. به طوری که در سبک تربیتی مقتدر شناخت دینی بیشتر از طریق خانواده و در سبک تربیتی مسامحه کار شناخت دینی بیشتر از طریق اماکن مذهبی است. در تبیین نتایج فوق به ارتباط والد ـ فرزند در دوران کودکی با توجه به نظریه های روابط موضوعی، دلبستگی و یادگیری اجتماعی اشاره شده است. این نظریه ها فرض می کنند که ارتباط بهینه والد ـ فرزند در جامعه پذیری دینی فرزندان نقش مهمی ایفا می کند.
دین و اوقات فراغت
مرور و تکمله ای بر مباحث «عرفی شدن» (به مثابه پاسخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: