در حالی کسب دانش الهیاتی ادیان در کنار دیگر علوم دین پژوهی به جامعه شناس دین توصیه می شود که ملزم است دریافت و اظهارات خود را از آسیب های کلامی صیانت نماید. راه حل پوزیتیویستی تاکنون، اجتناب از الهیات برای مصون ماندن از سوگیری کلامی بوده است. اما راه حل این مقال، تمیز و تفکیک الهیات است از کلام در گام نخست و سپس تشریح و تحدید مسیرهای محتمل رسوخ ملاحظات کلامی است. در مطالعه دین، با تجویز استمداد از الهیات، هم ضعف های جامعه شناسی دین در موضوع شناسی برطرف می شود و هم از برچسب ناروای کلامی به جامعه شناسانی که واجد دانش الهیاتی ارزشمندی درباره دین مورد مطالعه خویش هستند، جلوگیری می گردد.
پژوهش حاضر به دنبال توصیف و تبیین رابطه دین با سلامت روان می باشد. بدین منظور سعی شده تا با به کارگیری برخی از نظریه های اجتماعی- روانی، رابطه بین میزان دین داری، نوع جهت گیری دینی، میزان حمایت اجتماعی ادراک شده، و میزان خوش بینی با میزان سلامت روان مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی صورت گرفته و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه خود اجراء گردآوری شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 405 نفر از دانشجویان بوده اند که از بین 7083 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران به روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. نتایج توصیفی تحقیق حاکی از آن است که بر اساس مقیاس سلامت عمومی (GHQ-28)، 7/55٪ از دانشجویان سالم تشخیص داده شده اند. همچنین حدود 60 ٪ از دانشجویان دارای سطوح بالایی از دینداری بوده و جهت گیری دینی اکثریت آنها، جهت گیری بیرونی بوده است. ضمن آنکه دو سوم دانشجویان از خوش بینی متوسط و بیش از نیمی از آنان از حمایت اجتماعی زیاد برخوردار بوده اند. آزمون تفاوت میانگین ها نشان داد که میانگین نمره سلامت روان دانشجویان بر حسب میزان دینداری، جهت گیری دینی درونی، میزان خوشبینی و میزان حمایت اجتماعی تفاوت معنا داری داشته است. با این حال، تحلیل رگرسیونی دادهها حاکی از آن بوده است که به ترتیب متغیرهای میزان حمایت اجتماعی، میزان خوش بینی، و جهت گیری دینی درونی (به شکل مستقیم و معنادار)، و جهت گیری دینی بیرونی و میزان دینداری(به شکل غیر مستقیم از طریق تاثیر بر حمایت اجتماعی و خوش بینی) بر میزان سلامت روان دانشجویان تاثیرداشته اند. ازدلالتهای تحقیق حاضراین است که جهت گیری دینی درونی در مقایسه بامیزان دینداری ونیز جهت گیری دینی بیرونی، عامل مؤثرتری برای بهبود و افزایش سلامت روان محسوب میگردد.
"مذهب و رسانه دو پدیده بسیار مهم در جوامع خاورمیانه در عصر حاضر است. در این جوامع، رسانه بازیگری جدیدالورود محسوب میشود که قدمت حضور جدی آن در عرصههای مختلف این جوامع بهزحمت، به یک سده میرسد درحالیکه مذهب در قرون و هزارههای متمادی یکی از عناصر اصلی کهنو مهم در ساختار جوامع منطقه خاورمیانه به شمار میرفته است. این مقاله تلاشی است برای بررسی ابعاد گوناگون مواجهه این دو پدیده در جوامع خاورمیانه، بهطور عام، و جامعه ایرانی، بهطور خاص، و در آن سعی شده است تا راههای متفاوت و گوناگونی واکاوی شود که رسانه همچون ابزاری له و علیه مذهب ظاهر شده است و نشان داده شود که چگونه مذهب توانسته است در بسیاری از مواقع رسانه را به خدمت خود بگیرد و چگونه در برخی مواقع با احساس تهدید از جانب رسانه، از در جنگ و ستیز با آن درآمده است. مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که تعامل و تقابل میان رسانه و مذهب تاثیرات عمیق و مهمی بر جوامع مطالعه شده و نیز بر چگونگی شکلگیری فرهنگ سیاسی و اجتماعی این جوامع بر جای گذارده است تاثیراتی که ابعاد آن میتواند در مواجهه سنت و مدرنیته و فرجام آن نقشی تعیین کنندهداشته باشد.
"