پژوهش حاضر به دنبال توصیف و تبیین رابطه دین با سلامت روان می باشد. بدین منظور سعی شده تا با به کارگیری برخی از نظریه های اجتماعی- روانی، رابطه بین میزان دین داری، نوع جهت گیری دینی، میزان حمایت اجتماعی ادراک شده، و میزان خوش بینی با میزان سلامت روان مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی صورت گرفته و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه خود اجراء گردآوری شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 405 نفر از دانشجویان بوده اند که از بین 7083 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران به روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. نتایج توصیفی تحقیق حاکی از آن است که بر اساس مقیاس سلامت عمومی (GHQ-28)، 7/55٪ از دانشجویان سالم تشخیص داده شده اند. همچنین حدود 60 ٪ از دانشجویان دارای سطوح بالایی از دینداری بوده و جهت گیری دینی اکثریت آنها، جهت گیری بیرونی بوده است. ضمن آنکه دو سوم دانشجویان از خوش بینی متوسط و بیش از نیمی از آنان از حمایت اجتماعی زیاد برخوردار بوده اند. آزمون تفاوت میانگین ها نشان داد که میانگین نمره سلامت روان دانشجویان بر حسب میزان دینداری، جهت گیری دینی درونی، میزان خوشبینی و میزان حمایت اجتماعی تفاوت معنا داری داشته است. با این حال، تحلیل رگرسیونی دادهها حاکی از آن بوده است که به ترتیب متغیرهای میزان حمایت اجتماعی، میزان خوش بینی، و جهت گیری دینی درونی (به شکل مستقیم و معنادار)، و جهت گیری دینی بیرونی و میزان دینداری(به شکل غیر مستقیم از طریق تاثیر بر حمایت اجتماعی و خوش بینی) بر میزان سلامت روان دانشجویان تاثیرداشته اند. ازدلالتهای تحقیق حاضراین است که جهت گیری دینی درونی در مقایسه بامیزان دینداری ونیز جهت گیری دینی بیرونی، عامل مؤثرتری برای بهبود و افزایش سلامت روان محسوب میگردد.