فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
میزگرد وضعیت مطالعات فرهنگی در ایران
حوزههای تخصصی:
مفهوم فرهنگ در جامعه بشری
حوزههای تخصصی:
بازنمایی ایران در مطبوعات غرب : تحلیل انتقادی گفتمان « نیویورک تایمز » ، « گاردین » ، « لوموند » و « دی ولت »
حوزههای تخصصی:
"مقاله ى حاضر، گزیده اى از یک تحقیق دانشگاهى است که به منظور فهم و نقد گفتمان و ایدئولوژى پنهان و ژرفِ تاثیرگذار بر «عمل رسانه»هاى غرب، به بررسى و تحلیلِ انتقادىِ گفتمان چهار روزنامه نیویورک تایمز، گاردین، لوموند و دى ولت مى پردازد. رویکرد نظرى اتخاذ شده در تحقیق، ایدئولوژى و گفتمان شرق شناسى به عنوان نظام بازنمایىِ شرق در غرب است. نتایج به دست آمده حاکى از آن است که «تروریسم» و «بنیادگرایى اسلامى»، کلیشه هاى شمایل انگارانه اصلى هستند که توسط مطبوعات غرب مورد استفاده قرار مى گیرند. این دو کلیشه در واقع اسلام و ایران را در رسانه هاى غربى، به عنوان تهدید علیه صلح، دموکراسى و مدرنیزاسیون بازنمایى مى کنند. تحویل یا تقلیلِ مستمر ایران به نوعى تهدیدِ مضاعف تحت عنوان بنیادگرایى اسلامى و تروریسم بین المللى، این کشور را بیش تر از «دیگرانِ» دیگر براى غرب و سایر نقاط جهان، خطرناک جلوه مى دهد.
"
ارزش های جهان شمول و نظریه های رشد اخلاقی
حوزههای تخصصی:
معرفی سه کتاب در موضوع دین، رسانه و فرهنگ عامه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بخش سه کتاب که به حوزه دین، رسانه و فرهنگ مردم پسند مرتبط هستند، معرفی خواهند شد:
1- Hoover, S. and Lundby, K. (eds.) (1951), Rethinking Media, Religion and Culture, Sage.
این کتاب با مشخصات زیر به فارسی ترجمه شده است:
استوارت ام. هوور و نات لاندبای، بازاندیشی درباره رسانه، دین و فرهنگ، ترجمه: مسعود آریایی نیا، تهران: انتشارات سروش و مرکز تحقیقات، مطالعات ،و سنجش برنامه ای صدا و سیما، 1382، 379 صفحه.
2- Kintz, L. and Lesage, J. (eds.) (1998), Media, Culture and the Religious Right, University of Minnesota Press, 380 Pages.
3- باهنر، ناصر، رسانه ها و دین: از رسانه های سنتی تا تلویزیون، تهران: مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 1485، 227 صفحه.
جایگاه ستاره های ورزشی در دنیای امروز
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی
حوزههای تخصصی:
"این مقاله بررسی بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی را در سه مرحله مختلف شهر گنبد کاووس به نام های بلوار دانشجو، شریعتی و بدلجه - سیدآباد مورد توجه قرار داده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش کیفیت زندگی عبارتند از وضعیت سلامت و تغذیه، وضعیت آموزش، گذران اوقات فراغت، کیفیت مادی، کیفیت محیطی، بهزیستی روانی. برای سنجش سرمایه اجتماعی نیز از شاخص های اعتماد اجتماعی، ارتباطات، بده بستان، امنیت محلی و کیفیت دسترسی به خدمات عمومی استفاده شده است.
تحلیل آماری داده های این بررسی نشان می دهند که رابطه بین دو سازه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ای معنی دار است. علاوه بر این سرمایه اجتماعی بر مبنای چهارسنجه امنیت محلی، بده بستان، تصور نسبت به محله و عضویت انجمنی 36 درصد تغییرات کیفیت زندگی را تبیین نموده است. همچنین در مقیاس محله های مورد بررسی یافته های تحقیق نشان از تفاوت در سرمایه اجتماعی و به تبع آن تفاوت در کیفیت زندگی را دارند.
"
معرفی و نقد کتاب: هویت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیته غیر
حوزههای تخصصی:
تلویزیون و هژمونی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سریال نرگس یکی از موفق ترین و پربیننده ترین سریالهای تلویزیونی سال 85 بود که با استقبال مردم و منتقدان رو به رو شد. این مقاله حاصل پژوهشی تجربی درباره نحوه تفسیر و رمزگشایی این سریال از سوی مخاطبان (زنان) است. مبنای نظری این پژوهش رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعه تلویزیون و مخاطبان آن است، رویکردی که با تکیه بر نظریه هژمونی گرامشی و هال برنامه های تلویزیون را تلاشی در جهت باز تولید هژمونی و «ایدئولوژی ارگانیک» بلوک قدرت تلقی می کند. از این منظر، برنامه های تلویزیون آکنده از ارزشها و معناها و ایده های خاص هستند، اما مخاطبان به سبب آنکه جایگاههای متفاوتی را در ساختار اجتماعی اشغال کرده و به گفتمانهای متفاوتی دسترسی دارند، قرائتهای متفاوتی از «خوانش مرجح» برنامه های تلویزیون به دست می دهند. در این مقاله، ابتدا با استفاده از روش تحلیل ساخت گرایی - نشانه شناختی خوانش مرجح یا قرائت مسلط سریال نرگس تشریح شده است؛ سپس قرائتهای متفاوت مخاطبان از این سریال تحلیل شده است. تحلیل قرائتهای زنان نشان می دهد که آن گروه از زنان که به زندگی روزمره خود (مسایلی چون خرید، مد، آرایش، تفریح، فراغت و غیره) اهمیت بیشتری می دهند، گرایش کمتری به پذیرش خوانش مرجح سریال دارند و اغلب با تضادها و تعارضهای هویت چند پاره «نسرین» احساس هم ذات پنداری می کنند. برعکس، زنانی که با «نرگس» هم دلی دارند، با تماشایی این سریال به دنبال رهایی از هر گونه تناقض و تعارض و نیز دستیابی به نوعی تسلی هستند.