فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
155 - 189
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی در ایران در سال های گذشته با رشد قابل توجهی همراه بوده، اما به دور از مشکلات و پیامدهای منفی نیز نبوده است؛ بخشی از این مشکلات حاصل عدم توجه کافی به بُعد فرهنگی شهر و شهرنشینی در نظام برنامه ریزی می باشد. بنابراین، تحقیق حاضر، با هدف بررسی و مطالعه جایگاه توسعه فرهنگی شهر در نظام سیاست گذاری ج. ا. ایران نگاشته شده است. روش به کار رفته برای نیل به مقصود تحقیق، روش تحلیل محتوای کیفی به شیوه قیاسی می باشد؛ بر این اساس، مقوله های مورد نظر برای بررسی در متن قانون برنامه های پنج ساله پنجم و ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ج. ا. ایران، به عنوان واحدهای موردمطالعه، از پیش بر اساس نظریات تدوین شده و پس از طراحی دستور کار رمزگذاری (با الگوگیری از کار مایرینگ)، جستجو و مورد تحلیل و نقد قرار گرفته اند. یافته های تحقیق بیانگر توجه ناقص و تک بُعدی قانون برنامه های پنجم و ششم به توسعه فرهنگی شهر و مؤلفه های آن (شهروند فرهنگی و سرمایه فرهنگی شهر) است؛ برنامه پنجم بر سرمایه فرهنگی شهر و برنامه ششم بر شهروند فرهنگی تأکید دارد. مقوله های مورد توجه در برنامه ها در بیشتر موارد به صورت غیرمستقیم و تک بُعدی مورد توجه قرار گرفته اند. به طور کلی، بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاد می گردد مقوله های مغفول توسعه فرهنگی شهر در این برنامه ها، شامل: آموزش و حمایت از حقوق و مسئولیت های شهروندی شهروندان، نیازسنجی و نظرسنجی در زمینه های فرهنگی از شهروندان، گسترش ارتباطات بین شهری، گسترش پارک ها و فضای سبز، اطلاع رسانی در زمینه های فرهنگی و استفاده بیشتر از عناصر فرهنگی و هنری در فضای شهر در برنامه های آتی مورد توجه قرار گیرند.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به دموکراسی در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
3 - 28
حوزههای تخصصی:
دموکراسی از موضوع های اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصر است. در همین راستا تحقیق موجود به تحلیل جامعه شناختی گرایش شهروندان تهرانی به دموکراسی پرداخته است. گرایش به دموکراسی با توجه به ابعاد فرصت های برابر اجتماعی- سیاسی، آزادی های اجتماعی- سیاسی و سکولاریسم مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق پیمایش است و برای انجام نمونه گیری از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بر حسب محلات شهر تهران استفاده شده است. حجم نمونه ای به تعداد 604 نفر به کمک فرمول نمونه گیری کوکران، از بین شهروندان تهرانی بالای 20 سال در سال 1396 انتخاب شد. نتایج تحقیق حاکی از گرایش مثبت یا نسبتاً مثبت افراد به دموکراسی است. بررسی عوامل اجتماعی اثرگذار بر گرایش به دموکراسی نشان داد که بین متغیرهای مستقل سن، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی و متغیر گرایش به دموکراسی رابطه ای معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که مدل رگرسیونی تحقیق مرکب از 3 متغیر مستقل و یک متغیر وابسته، مدل مناسبی است و مجموع متغیرهای مستقل قادرند تغییرات متغیر گرایش به دموکراسی را پیش بینی کنند.
گونه شناسی فرهنگ سیاسی دانشجویان استان کردستان برپایة متغیر های اجتماعی - فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی، نگرش و جهت گیری افراد نسبت به سیاست و ازجمله عواملی است که بر نقش آن در تحکیم دموکراسی تأکید شده است؛ ازاین رو، اهمیت فرهنگ سیاسی در جوامع درحال گذار روزبه روز افزایش می یابد و ضرورت مطالعه آن بیشتر می شود. پژوهش حاضر درصدد است تا در چارچوب دستگاه مفهومی تسلر و گائو، جهت گیری های فرهنگ سیاسی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن را مطالعه کند. روش این پژوهش از نوع پیمایشی است که طی آن از 380 نفر از دانشجویان دانشگاه های استان کردستان مصاحبه گرفته شد. با توجه به ابعاد شناختی (تکثرگرایی سیاسی) و هنجاری (درگیری عملی در سیاست) فرهنگ سیاسی، میانگین جهت گیری فرهنگ سیاسی دانشجویان بالا است. یافته ها نشان دادند 72/33% دانشجویان، فرهنگ سیاسی دمکراتیک، 28% فرهنگ سیاسی بی تفاوت، 23% فرهنگ سیاسی عمل گرا و 16% فرهنگ سیاسی محدود دارند. همچنین، فرهنگ سیاسی با متغیرهای جامعه پذیری سیاسی، ارتباطات خانوادگی، اقتدارگرایی شخصیتی، جهت گیری مذهبی، سن، تحصیلات، محل اقامت و قومیت دانشجویان رابطه معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان می دهد متغیرهای یادشده، یک سوم از تغییرات فرهنگ سیاسی دانشجویان را تبیین می کنند.
Job Satisfaction Prediction based on Job Motivation and Emotional Intelligence of Managers and Employees(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract Purpose: The aim of this study was to predict the job satisfaction in managers and staff of the university units in District 5. Methodology: Among the statistical population of the study, 130 people (55 females and 75 males) were selected by cluster sampling method. Data were collected using job satisfaction, emotional intelligence of Schutt, and job motivation questionnaires. Finding: For data analysis, Pearson correlation coefficient and multi-variable regression analysis were used simultaneously. So, the two predictor variables are a significant predictor of the criterion variable, that is, the variable of job satisfaction. The share of job motivation variable is higher than emotional intelligence. In other words, job motivation 57% and emotional intelligence 31% explain the variable of job satisfaction variance. Discussion: The results showed that there is a significant correlation between job satisfaction, job motivation and emotional intelligence, and on the other hand, emotional intelligence and job motivation are a significant predictor of job satisfaction.
خبر رسانی از آینده در شاهنامه برپایه فال و تفأل
حوزههای تخصصی:
آنچه در محور این مقاله قرار دارد بررسی یکی از کردارهای فراطبیعی در شاهنامه ی فردوسی است. اینجانب، تا به حال مقاله هایی مبتنی بر خبر رسانی از آینده با عناوین مختلف بر اساس پیشگویی ها و عنصر تقدیر در شاهنامه نگاشته ام و از این میان تعدادی از آنها را در همایش های انجمن ترویج زبان و ادب فارسی ارائه و مطرح شده است. در دهمین همایش انجمن ترویج زبان و ادب فارسی در دانشگاه محقق اردبیلی، پیشگویی ها و خبررسانی های موبدان و در یازدهمین گردهمایی انجمن در دانشگاه گیلان، پیشگویی ها و خبررسانی های اخترشماران مطرح شد. در این مقاله، این موضوع، بر پایه ی فال و تفأل، توضیح و تأیید می شود. باید گفت شاهنامه فردوسی به عنوان یک اثر حماسی از دو جهان واقعیت و فراواقعیت نقش پذیرفته است؛ جهان واقعیت، جهان تدبیر است و جهان فرا واقعیت، جهان تقدیر.آنچه که حاکمیت خود را در تمامی داستان های شاهنامه حفظ و تثبیت نموده همین جهان تقدیر می باشد که فراواقعیتی به نام پیشگویی از این زاده شده است. در شاهنامه مجموعه ای دست بر دست هم نهاده اند تا حادثه داستان های حماسی و بعضاً اساطیری را از پیش رقم زده و از آینده خبر دهند: اخترشناسان، موبدان ، شاهان و شاهزادگان ، سروش، سیمرغ، هوم عابد، راهبان و حتی مردگان، صداهای غیبی و سایر خارق العاده ها مثل درخت گویا ، جام گیتی نما و روندهایی مثل فال و رؤیا از این حیث قابل بررسی اند. به هر حال در این مقاله به طور گذرا به خبر رسانی و پیشگویی و خبر رسانی در سایر حماسه های جهان، فال و تفأل، فال در شاهنامه، فال های شاهنامه و همه مصداق های مربوط به آن پرداخته می شود.
تدوین مدل بومی عوامل جامعه شناختی بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد کشور ایران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۱۸۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در فاصله دو سرشماری 1390-1385 میزان زنان سرپرست خانوار از 6.5 به 12.1 درصد جمعیت خانوارهای کشور رسیده است. از طرفی میزان ازدواج مجدد زنان مطلقه ایرانی 25 درصد کمتر از نرخ جهانی شده و اکثر این زنان به دلیل عدم ازدواج مجدد و فقر مالی تا پایان عمر تحت حمایت نهادهای حمایتی باقی می مانند. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی( کیفی-کمی) است. قلمرو پژوهش در مرحله کیفی تمامی زنان سرپرست خانوار(60-15 ساله) مددجوی کمیته امداد در سال 1395 و متخصصان صاحبنظر و مقالات و متون مرتبط با ازدواج مجدد زنان بود که نمونه گیری به صورت هدفمند متوالی از زنان تا سرحد اشباع (12 نفر) و دو منبع دیگر تا سرحد کفایت (متخصصان 20نفر و منابع 62 مورد) انجام پذیرفت و با روش مصاحبه اکتشافی از زنان و متخصصان و مطالعه متون عوامل مؤثر بر آمادگی زنان سرپرست خانوار برای ازدواج مجدد شناسایی و داده های هر سه منبع به روش کدگذاری سیستمیک (باز، محوری، انتخابی) نظریه برخاسته از داده تحلیل و به طور مجزا و ترکیبی (مثلثی) دسته بندی شد. مرحله دوم (کمی) از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و در حیطه پژوهشهای رگرسیونی و با کمک نرم افزار Amos22 و SPSSver.24 و با روشهای تحلیل معادلات مدل ساختاری، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t مستقل، ماتریکس همبستگی، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. جامعه هدف زنان سرپرست خانوار مشابه مرحله کیفی بود و حجم نمونه برای دو گروه مستقل زنان مطلقه و بیوه (740 نفر) تعیین و با روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به صورت تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با روایی همگرا، روایی تشخیصی (0/90 p>) و پایایی (ضریب آلفای کرنباخ ، 0/70 α >) مناسب بود. یافته ها: با کدگذاری باز اطلاعات سه سویه سازی شده به 148 مقوله که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 7 مقوله اصلی و در کدگذاری انتخابی در یک مقوله اصلی دسته بندی شد و مدل بومی عوامل بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بر اساس نتایج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصین ذی ربط تدوین شد و پرسشنامه ای جهت سنجش برازش مدل ساخته شد. همچنین، تحلیل داده های کمی و میدانی نشان داد که مدل مفهومی بومی تدوین شده در مرحله کیفی برازش داشت و مورد تأیید قرار گرفت (ضریب تعیین 0/73). و بین متغیرهای عوامل اجتماعی پژوهش با متغیر میزان آمادگی برای ازدواج مجدد رابطه معنادار معکوس (کاهنده) وجود دارد. بحث: میانگین میزان بازدارندگی ازدواج مجدد برای عوامل اجتماعی پایین تر از متوسط و مقولات عدم تعادل بازار عرضه و تقاضای ازدواج مجدد و روابط آزاد بین دو جنس به ترتیب بیشترین بازدارندگی را بر میزان آمادگی ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دارند و میزان آمادگی برای ازدواج مجدد در گروه زنان مطلقه به طور معناداری بالاتر از گروه زنان بیوه بود. با افزایش سن زنان، افزایش تعداد فرزندان و داشتن فرزند دختر، میزان آمادگی برای ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار کاهش می یابد، ولی تنوع محل سکونت، قومیت، تأثیری بر آن ندارد.
تجربه زیسته زنان از روابط فرازناشویی همسر: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
95-112
حوزههای تخصصی:
رابطه فرازناشویی مشکلی است که زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و یکی از دلایل اصلی طلاق به شمار می رود. هدف از مطالعه حاضر، درک عمیق تجربه زنان از روابط فرازناشویی شوهرانشان بوده است. روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی است که در زمره پژوهش های کیفی قرار دارد. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 12 زن خیانت دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه پنج درون مایه اصلی استخراج شد که شامل آشفتگی شدید جسمانی و روانی، احساسات ناخوشایند، اشتغال فکری مداوم با چرایی رخداد، نابسامانی در رابطه با همسر پیمان شکن، سوگ و حسرت بود. بر اساس یافته های این مطالعه، پیامدهای منفی روابط فرازناشویی برای همسر آسیب دیده و برای کل خانواده بسیار عمیق و طولانی مدت است. در نتیجه، آگاه سازی افراد از این پیامدهای منفی می تواند در پیشگیری از روابط فرازناشویی مؤثر باشد. از طرفی درمانگران می توانند با استفاده از این یافته ها به مراجعان خود کمک کنند به شیوه بهتری با این مشکل کنار بیایند.
ریشه های اجتماعی تحول مفهوم عشق در شعر ایران: بررسی جامعه شناختی تحول مفهومی عشق در نُه دفتر عاشقانه دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا مفهوم عشق در اشعار شاعران جوان امروز ایران با مفهوم عشق در اشعار شاعران کلاسیک این مرز و بوم تفاوت دارد؟ در این تحقیق، به این پرسش پرداخته شده و کوشش به عمل آمده است تا به تبیین آن پرداخته شود. به دیگر سخن، این تحقیق مواجهه ای است ادبی و جامعه شناختی با یکی از مهم ترین مضامین شعر ایران در ادوار گذشته و امروز. در پژوهشِ حاضر از روش مطالعه اسنادی و تکنیک تحلیل محتوای کیفی برای پاسخ دادن به مسأله تحقیق استفاده کرده ایم. جامعه ی آماری این پژوهش، 9 کتابِ شعرِ جوانِ دهه 80 بوده است که به روش هدفمند انتخاب شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مفهوم عشق در شعر کلاسیک و به ویژه غزل فارسی و شعر شاعران جوان امروز ایران، تنها لفظی مشترک است و کاربرد مفهوم عشق در هر یک از آن ها محتوای متفاوتی را منعکس می سازد . هم چنین می توان گفت که چرخش معنایی مفهوم عشق در شعر شاعران جوان امروز ایران، ناشی از زیست شاعر ایرانی در جهانی مدرن است. انسان مدرن تجربه های وجودی مشترک بشری را به نحو جدیدی تجربه و تعبیر می کند و با آن متناسب با وضع زیستی و اجتماعی خاص خود مواجه می شود.
شناسایی عوامل ایستایی– پویایی نظام آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت نظام آموزش عالی، همچنان ابعاد و مؤلفه های مختلف ایستایی و پویایی آن به خوبی روشن نیست.لذا هدف اصلی این مقاله شناسایی ابعاد و مؤلفه های پویایی و ایستایی نظام آموزش عالی و مشخص کردن مؤلفه های تأثیرگذار و تأثیرپذیر در دانشگاه های آزاد و دولتی است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 ، برای شناسایی عوامل و مؤلفه ها استفاده شده است. در ضمن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان دانشگاه در سال 1397 به صورت کدهای باز و محوری و گزینشی انجام شده و برای تعیین مؤلفه ها اثرگذار و اثرپذیر از معادلات ساختاری تفسیری(ISM) استفاده شده است. با توجه به مصاحبه های نیمه ساختاریافته، 401 کدباز و 102 کد محوری برای پویایی و ایستایی استخراج گردید، که درنهایت 13 مؤلفه اصلی برای آموزش عالی مشخص شد. پس ازآن با توجه به پرسشنامه ماتریسی معادلات ساختاری تفسیری، مؤلفه های استاد، رویکرد آموزشی، عوامل اقتصادی،عوامل فرهنگی - اجتماعی، محتوای برنامه ریزی درسی - آموزشی و عوامل سیاسی از عوامل اثرگذار و دانشجو، اهداف سازمانی، استانداردها، ساختار،رهبری - مدیریت، کارکنان و نوع سازمان از عوامل اثرپذیر شناسایی شدند.همچنین مؤلفه ها و زیر مؤلفه های بیان شده در این پژوهش بیانگر عوامل کاربردی در نظام آموزش عالی پویا و مؤلفه های ایستایی نشان دهنده وضع موجود در جامعه دانشگاهی است. ازنظر خبرگان مؤلفه رویکردهای آموزشی از تأثیرگذارترین عوامل در پویایی نظام دانشگاهی بیان شده است.
تاثیر رهبری تحول آفرین بر تعهد سازمانی با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
158 - 170
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر رهبری تحول آفرین بر تعهد سازمانی با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران در سال 1397 صورت گرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران بودند که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران برای جوامع نامحدود 384 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه ی استاندارد تعهد سازمانی، رهبری تحول آفرین و رضایت شغلی بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار و ... با استفاده از نرم افزار Spss-21 و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار LISREL-v8.80 انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید و همچنین ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت یافته های پژوهش تاثیر رهبری تحول آفرین و ابعاد آن شامل نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، تحریک فرهیختگی و حمایت های توسعه گرا را بر تعهد سازمانی معلمان با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی معلمان مدارس مقطع دوم متوسطه ی شهر تهران مورد تأیید قرار داد.
فقر چندبعدی زنان و مردان سرپرست خانوار در مناطق شهری و روستایی ایران با استفاده از روش آلکایر و فوستر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
185-227
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاهش فقر یکی از مهم ترین اهداف اقتصادی و اجتماعی سیاست مداران و برنامه ریزان در جوامع مختلف است. زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار دارند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیتها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند. ازاین رو، برای سیاست گذاری و تدوین برنامه های فقرزدا در کشور به ویژه در خانوارهای با سرپرست زن، لازم است با بهره گیری از شاخصهای سنجش فقر، پیش از هر اقدامی تصویری دقیق از وضعیت فقر آنها ترسیم شود. در این مقاله سعی بر این است پس از اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی در خانوارهای با سرپرست زن و مرد به تجزیه وتحلیل وضعیت فقر زنان سرپرست خانوار پرداخته شود و عوامل مؤثر بر فقر آنها نیز سنجیده شود. روش: در این مطالعه محاسبه شاخص فقر چندبعدی زنان و مردان سرپرست خانوار به روش آلکایر و فوستر (AF) در سه بعد آموزش، سلامت و استاندارد زندگی و با سیستم وزن دهی برابر صورت گرفته است. بدین منظور از داده های خام هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران سال 1394 استفاده شده است. علاوه بر این، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر فقیر شدن زنان سرپرست خانوار مدل رگرسیونی لاجیت بکار گرفته شده است. یافته ها: وسعت و شدت فقر در هر دو مناطق شهری و روستایی در میان زنان سرپرست خانوار در مقایسه با مردان بیشتر است و تفاوت زیادی در شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار در مناطق شهری با رقم 0942/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار با رقم 0516/0 وجود دارد. در مناطق روستایی نیز میزان شاخص فقر چندبعدی زنان سرپرست خانوار معادل 067/0 و شاخص فقر چندبعدی مردان سرپرست خانوار معادل 0364/0 است. بیشترین محرومیت در خانوارهای زن سرپرست در مناطق شهری به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و دسترسی به بیمه درمانی و بیشترین محرومیت در مناطق روستایی به ترتیب در زیرشاخصهای دسترسی به شبکه فاضلاب، تعداد سالهای تحصیل و نوع اسکلت بنا بوده است. مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد مسن بودن زن سرپرست خانوار، بیکاری و خانه دار بودن وی و همچنین متأهل بودن آنها در مقایسه با سرپرستان مطلقه، احتمال فقیر بودن آنها را افزایش می دهد. بحث: بر اساس یافته های تحقیق فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست زن از فقر چندبعدی خانوارهای با سرپرست مرد در هر دو مناطق شهری و روستایی بیشتر است که نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به زنان سرپرست خانوار در برنامه های کاهش فقر است. اندازه گیری شاخص فقر چندبعدی به تفکیک زیرشاخصها نیز بخشهای دارای اولویت در برنامه های کاهش فقر را مشخص کرد. نتایج مدل رگرسیونی لاجیت نیز نشان داد که ازنظر برنامه ریزی برای کاهش فقر، زیرشاخص تعداد سالهای تحصیل اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا توانمند شدن زنان سرپرست خانوار در بعد آموزش به معنی توانایی یافتن شغل و کسب درآمد است.
تحلیل گفتمانی انتقاد اجتماعی در شعر شاعران انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات، سندی است اجتماعی که می توان با تحلیل آن، تصویری از شرایط اجتماعی هر دوران، از جمله دوران انقلاب اسلامی را به دست آورد. در این مقاله، با روش تحلیل گفتمان پدام انتقاد اجتماعی در شعر دهه اول تا سوم انقلاب اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. دو پرسش این پژوهش یکی به چیستی گفتمان های غالب انتقاد اجتماعی در شعر سه دهه نخست انقلاب اسلامی اختصاص یافت و دیگری به سیر تحول این گفتمان ها در این سه دهه. برای انتخاب شاعران مطرح اجتماعی مصاحبه ای از ده نفر از متخصصان این حوزه انجام و پس از تعیین شعرا از هر دوره، 5 شعر از هر کدام که به طور برجسته تر به انتقاد اجتماعی پرداخته است، انتخاب شد. بنابراین، درمجموع 75 شعر تحلیل شد و گفتمان های غالب انتقاد اجتماعی از هر دهه، همچنین سیر تحول این گفتمان ها مورد تبیین قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهند که شش گفتمان برتر انتقاد اجتماعی عبارتند از: افول اجتماعی اخلاقی، افول اجتماعی فرهنگی، افول اجتماعی روانی، افول اجتماعی اقتصادی، گفتمان افول اجتماعی دینی و افول اجتماعی سیاسی. در مورد سیر تحول گفتمان های انتقاد اجتماعی نیز عوامل و زمینه های بیرونی بررسی گردید.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرایم خشن و خاص در بین مجرمین در زندان شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
225 - 250
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از آنجا که جرایم خشن دارای پیامدها و آسیب های روحی و جسمی گسترده ای برای افراد جامعه هستند و در سال های اخیر این جرابم رو به ازدیاد بوده اند لذا در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرایم خشن در بین زندانیان شهر سیرجان در فاصله سال های 90 تا 95 پرداخته شود.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی – پیمایش می باشد. نمونه این تحقیق کلیه زندانیان مرتکب جرایم خشن، به تعداد 63 نفر در زندان شهر سیرجان است، که در حال تحمل کیفر می باشند. روش به کار رفته در این پژوهش استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز بوده است. از کلیه مرتکبین جرایم خشن ، فقط 51 نفر حاضر به مصاحبه شدند .
یافته ها : بیشتر مجرمین مرد، دارای تحصیلات پایین، بیکار یا دارای مشاغل با درآمد کم می باشند و در گروه سنی کمتر از 35 سال مرتکب چنین جرایمی شده اند، و عواملی چون اعتیاد ، سابقه زندانی شدن، زندگی در مناطق جرم خیز، وضعیت خانوادگی زندانیان با جرایم خشن رابطه معنادار داشت .
نتیجه گیری : رفتار انحرافی آموختنی است و در فرآیند ارتباط با دیگران به ویژه در خانواده آموخته می شود. در مجموع می توان گفت عواملی چون سن ، جنسیت ، تحصیلات ، درآمد، شغل، داشتن اعتیاد، داشتن سابقه زندان، و داشتن خانواده ای با تحصیلات کم والدین و مشاغل کم درآمد و والدین معتاد یا والدین مجرم با سابقه زندان در خانواده، بر مجرم بودن فرد تأثیرگذار بوده اند.
بررسی جمعیت شناختی و فرهنگی - اجتماعی ترجیح جنسیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی جمعیت شناختی و اجتماعی - فرهنگی، برخی از مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با مسئله ترجیح جنسیتی را مطالعه و بررسی می کند. جوامع انسانی در دهه های اخیر پیشرفت های مهم و تغییرات شگرفی را تجربه کرده اند که از آنها با نام یک انقلاب اجتماعی به مراتب مهم تر، یعنی «انقلاب در نقش های جنسیتی»، یاد می شود؛ اما پدیده ترجیح جنسیتی مانند قبل به منزله مسئله ای اجتماعی در جوامع انسانی معاصر مشاهده می شود؛ به طوری که بررسی پیشینه و ادبیات پژوهش در این مقاله بیانگر دو اصل عمده است: یکی اصل فراگیر و همه جایی بودن مسئله ترجیح جنسیتی و دیگری، اصل تداوم و همیشگی بودن آن. مباحث تجربی این مقاله مبتنی بر تجزیه وتحلیل های بررسی پیمایشی است که جمعیت نمونه آن را درمجموع تعداد 3667 نفر از مردان و زنان 15 سال و بالاتر ساکن در مناطق شهری و روستایی شهرستان های اسفراین، اهواز، بابلسر، بجنورد، خرم آباد، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان تشکیل می دهد. مطابق نتایج پژوهش حاضر بیشترین نسبت ترجیح های جنسیتی مربوط به کسانی است که ترجیح می دهند به تعداد مساوی فرزندان دختر و پسر داشته باشند؛ اما همین گروه نیز چنانچه به تعداد مساوی فرزندان دختر و پسر دست نیابند، به طور بالقوه تمایل دارند فرزندآوری شان را برای دست یابی به چنین ترجیحی ادامه دهند. همچنین نسبت کسانی که فرزند پسر را ترجیح می دهند بیشتر از کسانی است که فرزند دختر را ترجیح می دهند؛ بدین ترتیب، دوسوم افراد به شکل های مختلف به ترجیح جنسیتی تمایل دارند و تنها یک سوم افراد هیچ گونه ترجیح جنسیتی ندارند. در عین حال، نتایج این پژوهش تأییدکننده وجود رابطه بین این الگوهای ترجیح جنسیتی و سه دسته تعیین کننده های عمده مشتمل بر متغیرهای پایه مانند سن، جنس و تحصیلات، متغیرهای جمعیت شناختی و متغیرهای مرتبط با نگرش جنسیتی است.
تحلیل روایتِ زنان از نابرابری های جنسیتی در میدانِ آموزش مورد مطالعه: زنانِ مناطقِ حاشیه ای نایسر ِشهرِ سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
175 - 208
حوزههای تخصصی:
هدفِ پژوهش حاضر، ارائه روایت های زنانِ از نابرابرهای جنسیتی در میدانِ آموزش است تا بتوان عوامل و مکانیسم های این نابرابری را در مناطقِ حاشیه ای نایسر ِشهرِ سنندج شناسایی و تحلیل نمود. برای این منظور از سه دیدگاه فمینیستی، بوردیویی و چافتز برای مبانی نظری سود جسته و از روشِ تحلیلِ روایتِ مضمونی که در آن عدم قطعیت، پیچیدگی و تضادها و دوگانگی را برنمی تابد و زندگی و موقعیت فرودست زنان را نشان می دهد، استفاده شده است. با 18 نفر از زنانی که تجربه زندگی و آموزش در نایسر را داشته اند مصاحبه به عمل آمد و نتیجه تحلیل روایت زنان نشان می دهد که نابرابری در چهار حوزه خانواده، مراکز آموزشی، اجتماع محلی و فضای فکری و فرهنگی حاکم روی می دهد و در چهار مضمون اصلی؛ فقر مادی و عدم سرمایه فرهنگی خانواده ها، فرسودگی تحصیلی ناشی از نابرابری جنسیتی، احساس محرومیت منزلتی/ حاشیه ای و نظام مردسالارانه و تجانس آن با شرایط حاشیه نشینی جای می گیرد و نابرابری جنسیتی را تولید و بازتولید می کنند. باوجوداین، زنان آموزش را راهی برای ارتقاء، کسب منزلت و آگاهی خود دانسته اما شرایط حاشیه نشینی قدرت مانور کمتری به آن ها می دهد. این شرایط برای زنان حاشیه نشین مضاعف می باشد. ازیک طرف زن بودن و نابرابری جنسیتی ناشی از آن و از طرف دیگر شرایط حاشیه نشینی، توأمان نابرابری در میدان آموزش را سبب شده اند. در مورد اول می توان به نظام مردسالارانه و سلطه کلیشه ها و عقاید آن و هم چنین عدم استقلال مالی و قدرت تصمیم گیری زنان اشاره کرد و در دیگری شرایط ویژه حاشیه نشینی که در آن احساس محرومیت منزلتی/ حاشیه ای، بی توجه به نیازهای آموزشی در مدارس، ضعف اقتصادی و عدم سرمایه فرهنگی که خانواده ها با آن مواجه هستند، قابل ذکر است.
پیش بینی قصه های عشق بر اساس سبک های دفاعی و خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه همبستگی حاضر، بررسی نقش سبک های دفاعی و خودپنداره بر قصه عشق زنان و مردان متاهل بود. 350 نفر از دانشجویان متاهل واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال 1395 که بین سنین 20-45 سال بودند بر اساس نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از پرسشنامه سبک های دفاعی اندروز و همکاران (1993)، پرسشنامه قصه عشق استرنبرگ (1998) و پرسشنامه 6 عاملی خودپنداره استک (1994) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که بین خرده مقیاس های خودپنداره و قصه های عشق افراد، ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک های دفاعی با قصه های عشق افراد، رابطه وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیان داشت که قصه های عشق افراد از طریق سبک های دفاعی و خودپنداره آنان قابل پیش بینی است. از این نتایج می توان در حوزه مشاوره زوجین استفاده نمود. کلید واژه ها : قصه عشق، خودپنداره، سبک های دفاعی
بررسی نقش افراد تبعیدی بر احساس امنیت شهروندان شهر ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت از مهم ترین نیاز های بشری و دلیل اصلی او برای دوری از تنهایی و روی آوردن به زندگی جمعی است. این پژوهش با هدف سنجش میزان احساس امنیت شهروندان شهر ایذه با تأکید بر نقش افراد تبعیدی انجام و در آن از نظریات امنیت اجتماعی، کنترل اجتماعی و پیوند اجتماعی برای تبیین استفاده شده است. تعداد 384 نفر از شهروندان به منزله حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری دومرحله ای سیستماتیک و تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته است که اعتبار آن با استفاده از محتوا و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند میزان احساس امنیت در نواحی 5گانه شهری متفاوت است. بین حضور تبعیدی ها در شهر و احساس امنیت رابطه وجود دارد. بین جنسیت، تحصیلات و درآمد با احساس امنیت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین نگرش مردم به تبعیدی ها و احساس امنیت همبستگی منفی وجود دارد؛ اما این رابطه ازنظر آماری معنادار نیست. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد متغیرهای جنس، درآمد، تحصیلات و نوع محله و حضور تبعیدی ها در محله حدود 10 درصد از تغییرات احساس امنیت در این شهر را تبیین می کنند. انتخاب شهر ها برای تبعیدگاه بودن نتایج ناخوشایندی برای آن شهر دارد که یکی از آنها کاهش احساس امنیت شهروندان است؛ ولی متأسفانه قانون گذار کمتر به این امر توجه کرده است.
آمادگی برای خیانت زناشویی: نقش شیوه های تربیتی والدین و الگوهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد این موضوع را بررسی کند که آیا سبک های متفاوت والدینی از طریق ایجاد سبک های مختلف دلبستگی در ایجاد استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شود. شرکت کنندگان در پژوهش 268 نفر از دانشجویان زن و مرد متاهل بودند که دامنه ی سنی بین20 تا 46 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های شیوه های تربیتی والدین، سبک های دلبستگی و استعداد خیانت زناشویی بود. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، که سبک والدینی اقتداری با ایجاد دلبستگی ایمن در استعداد خیانت زناشویی نقشی ندارد. سبک های والدینی استبدادی، آزادگذار و بی اعتنا از طریق ایجاد دلبستگی ناایمن در استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شوند. پژوهش حاضر با تاکید بر نقش اساسی و بنیادین شیوه های تربیتی والدینی و سبک های دلبستگی در رقم زدن آینده روشن زناشویی فرزندان، فراگیری شیوه تربیتی اقتداری و اصلاح روش های تربیتی مستبدانه، آزادگذار و بی اعتنا را در خانواده ها به والدین توصیه می کند.
مطالعه کیفی علل تمرد شهروندان از فرمان پلیس در استان خراسان شمالی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرد از فرمان پلیس طبق ماده 607 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) جرم محسوب می شود و مجموعه قوانین، مقررات و شرایط موجود تاکنون نتوانسته اند بازدارنده مناسبی برای جرم تمرد شهروندان از فرمان پلیس باشند. برای شناسایی بهتر شرایط موجود، این نوشتار با رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، دلایل تمرد شهروندان از فرمان پلیس در استان خراسان شمالی را بررسی کرده است. در این پژوهش از روش نظریه زمینه ای برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته بهره گرفته شده است. برای انتخاب نمونه از جامعه آماری (شامل ترکیبی از شهروندان، مأموران پلیس و کارشناسان و صاحب نظران)، دو نوع نمونه گیری هدفمند و نظری به طور همزمان به کار گرفته شد. نمونه ها به شیوه در دسترس با ملاک حداکثر تنوع انتخاب و بر پایه اشباع نظری نمونه گیری پایان یافت؛ پس از استخراج مفاهیم اساسی (85 مفهوم)، مقوله های فرعی (28 مقوله) و مقوله های عمده (10 مقوله)، همه مقوله های عمده برحسب جنبه های شرایطی، تعاملی و پیامدی با همدیگر تلفیق شدند و الگویی تلفیقی، همگرا و دارای سطح انتزاعی بالاتر - که بیان کننده سؤال اصلی پژوهش است - استخراج شد. بر این اساس تمرد از فرمان پلیس به منزله پدیده محوری شامل چهار نوع ابزاری، اعتراضی، خاص گرا و نمایشی، شرایط علّی تمرد از فرمان پلیس شامل سه مقوله عمده قانون نارسا و آموزش ناکارا، اجتماع تسهیلگر تمرد و فرسایش سرمایه اجتماعی، شرایط زمینه ای شامل دو مقوله عمده برزخ زندگی و نارسایی زیرساخت ها و تجهیزات، شرایط مداخله گر شامل مقوله عمده مدیریت ضعیف صحنه تعامل، شرایط تعاملی شامل راهبردهای تمرد کلامی و غیرکلامی و پیامد تمرد از فرمان پلیس شامل دو مقوله عمده کاهش مشروعیت قانون و کاهش اقتدار پلیس اند که از متن مصاحبه ها استخراج شده اند.
واکنش مردم شهر تهران به وقوع زلزله و تجربیات کمک رسانی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بررسی تلقی افراد از کمک رسانی، نحوه و چگونگی آن در شرایط زلزله از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف توصیف و تبیین وضعیت کمک رسانی مردم شهر تهران در زلزله کرمانشاه انجام گرفته است. به منظور نیل به این هدف، چارچوب نظری با اتکا به نظریه های روان شناسی اجتماعی (مبادله اجتماعی جان پیلاوین، نظریه فرآیند تصمیم گیری لاتانه و دارلی و مسئولیت پذیری اجتماعی آلوین گلدنر) تدوین و فرضیاتی بر پایه آنها تنظیم گردید. به منظور آزمون فرضیات از روش پیمایش استفاده شد. حجم نمونه تحقیق 220 نفر از ساکنان بالای 18 سال شهر تهران و شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله بوده است. نتایج بدست آمده نشان داد که 69 درصد مردم شهر تهران در زلزله کرمانشاه کمک کرده اند که حدود 48 درصد کمک ها نقدی و 36 درصد غیرنقدی بوده است. نتایج تبیینی حاصل از نرم افزار PLS نشان داد که وضعیت مالی افراد با ضریب 29 درصد، میزان اطمینان مالی به نهادهای کمک رسان با ضریب 19 درصد، تجربه در موقعیت زلزله های گذشته با ضریب 20 درصد و کسب پاداش معنوی با ضریب 16 درصد بوده است.