فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
حضور مهاجران روستایی در شهر یزد، مانند سایر مهاجرت ها، اتفاقی و تصادفی نبوده، بلکه علل و انگیزه هایی موجب شده است تا این مهاجران در این شهر ساکن شوند. سوال اصلی پژوهش این است که چه علل و زمینه هایی موجب مهاجرت روستاییان به شهر یزد شده، هدف پژوهش پاسخ گویی به این سوال است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را مهاجران روستایی وارد شده به شهر یزد طی بیست سال (75-1355) تشکیل می دهند که تعداد آنها در این مدت به 29102 تن (6584 خانوار) می رسد. با نمونه گیری کوکران، 350 تن از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، افراد نمونه انتخاب و پرسشنامه میان آنها توزیع شد. تحلیل آماری یافته های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق، اشتغال عامل اصلی مهاجرت بوده و دسترسی به امکانات آموزشی و بهداشتی - درمانی نیز در مهاجرت افراد نقش داشته است. اما دسترسی به امکانات تفریحی، تبعیت از همسر، داشتن فامیل و آشنا، داشتن زمین و خانه در شهر یزد، در مهاجرت به این شهر موثر نبوده است.
تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی شهرستان کامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی نخستین گام در فرآیند برنامه ریزی و توسعه چنین نواحی به شمار می رود. به همین منظور هدف کلی از این مقاله، تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی شهرستان کامیاران از لحاظ برخورداری از شاخص های زیر بنایی، شاخص های بهداشتی – درمانی، شاخص های آموزشی – فرهنگی، شاخص های اقتصادی و شاخص های جمعیتی می باشد که برای تعیین سطوح توسعه یافتگی از مدل موریس، با انتخاب 34 متغیر در قالب شاخص های فوق در سطح دهستان استفاده شده است. با بهره گیری از روش ضریب اختلاف، به تعیین میزان اختلاف و پراکندگی امکانات و خدمات (شاخص های مورد مطالعه) در دهستان ها مبادرت شده است. در نهایت نتایج سطح بندی دهستان ها بر مبنای کل شاخص ها و به تفکیک هر یک از آنها در قالب نقشه تنظیم و ارایه گردیده است.نتایج به دست آمده نشان می دهد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان های شهرستان کامیاران متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری می باشد. به طوری که از مجموع هفت دهستان این شهرستان یک دهستان در سطح توسعه یافته، پنج دهستان در حال توسعه و یک دهستان نیز در سطح توسعه نیافته قرار دارند.
بررسی عوامل مداخله گر در شکل گیری معماری صخره ای در نواحی روستایی نمونه موردی: روستای کندوان استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف معماری روستایی فقط ساختن و تأمین سرپناه برای جوامع نیست، بلکه معنای قدرتمندی از ارتباطات را بیان می نماید. ارتباطات بین انسان و محیط طبیعی، شرایط اقتصادی و اجتماعی مهم ترین ارتباطی است که معماری روستایی بیانگر آن است. معماری بومی ساختمان هایی را بنا می کند که عملکرد آن ها برخاسته از نوع نگرش آنان می باشد. در این میان صخره ها با عنصر طبیعی و کمترین خرابی توسط بشر بیشترین امتیاز را در رابطه با برتری های بصری دارا هستند. جهان بینی و نگرش انسان ها، شکل دهنده دنیا پی پیرامون آنها است، اما گاهی این جهان بینی و بینش تحت تأثیر نیروهای مداخله گر محیط بیرونی قرار می گیرد. در معماری صخره ای علاوه بر جنبه های فرهنگی، طبیعت و زمین شناسی منطقه نقش مهمی در شکل گیری این نوع سکونتگاه ها دارد. در این پژوهش ابتدا ضمن بررسی ویژگی ها و فرم کالبدی معماری صخره ای، دلایل استقرار در روستای کندوان مورد کنکاش قرار گرفته است. سپس با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بررسی های میدانی، عوامل موثر در شکل گیری معماری صخره ای کندوان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بر روی طیف ا الی 6، بوم با میانگین 23/5 و معیشت با میانگین 5/3، به ترتیب مهم ترین عوامل تأثیرگذار در شکل دهی معماری صخره ای در روستای کندوان بوده است.
تحکیم همبستگی ملی با تاکید بر عناصر جغرافیای فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله عوامل وحدت ملی در ایران را با توجه به عناصر جغرافیای فرهنگی – تحلیل و بررسی می کند . کشور ایران در شمالشرق خاور میانه قرار گرفته و نزدیک به 70 میلیون نفر جمعیت دارد . دین اسلام یکی از عوامل تحکیم وحدت در کشور است . اکتشاف نفت از سال 1908 میلادی در ایران به عنوان یک عامل اقتصادی در استحکام ملی موثر بوده – اما عناصری مانند موانع جغرافیایی نظیر کوهها – کویرها و آب و هوای مختلف باعث عدم تجانس در کشور شده است . قومیت های مختلف – ایلات و عشایر و خرده فرهنگ های متعدد نیز در ایران فراوانند . این اقوام که به طور سنتی به صورت ایل سازمان یافته اند به ایلات و سنت های خود بیش از وحدت ملی پایبند هستند . هدف از تحقیق آن است که عوامل وحدت ملی و موانع تحکیم آن در کشور مورد بررسی قرار گیرد و فواید و مضرات آن برای دولتمران و مردم روشن گردد تا در جهت همبستگی ملی گام برداشته شود . در این مطالعه منابع آرشیوی و تاریخی برای تحلیل موضوع مورد مداقه قرار گرفتخ است . نتیجه تحقیق بیانگر آن است که عوامل فرهنگی ( مذهب – زبان – موسیقی ) – اقتصادی ( نفت ) – سیاسی ( سیاست دولت – سرزمین مشترک ) و اجتماعی ( شیوه زندگی – امکانات رفاهی ) از جمله موارد تقویت و یا تضعیف همبستگی ملی به شمار می آیند .
مشارکت مردمی و توسعه یافتگی روستایی در دهستان سلگی شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه روستایی، ارتباطی تنگاتنگ با مشارکت روستاییان دارد، چرا که مشارکت در واقع کارایی برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کیفیت تصمیم گیری برای مناطق روستایی را افزایش می دهد. ضعف مشارکت مردمی در جامعه روستایی، از پویایی روستاها می کاهد و رشد و شکوفایی روستاها را با دشواری مواجه می سازد. در پژوهش حاضر، نقش مشارکت های مردمی در توسعه روستاهای دهستان سلگی شهرستان نهاوند مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه بر روی 345 نفر از سرپرستان خانوار، در 6 روستای نمونه دهستان سلگی شهرستان نهاوند ـ از استان همدان ـ انجام گرفته و در آن از روش مطالعات اسنادی و روش پیمایشی با استفاده از تکنیک تکمیل پرسش نامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. برای دستیابی به این هدف، پس از تهیه پرسش نامه و بررسی اعتبار و روایی آن، پرسش نامه ها در بین افراد نمونه توزیع شده، و از نتایج آنها برای تایید یا رد فرضیه ها استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها، با استفاده از شاخص های توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی خانوارها و با به کارگیری آزمون های همبستگی پیرسون و کروسکال والیس از طریق نرم افزار SPSS به منظور داده پردازی استفاده شده است.مطالعات انجام شده، نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه، علاوه بر وجود پتانسیل ها و زمینه های مشارکت در توسعه روستایی، موانع و مشکلاتی در چهار دسته اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر سر راه مشارکت پویا و فعال وجود دارد، که رفع هر کدام از آنها مستلزم به کارگیری راهکاری ویژه است. مجموعه اقدامات مذکور، به ارایه راهکار و برنامه ریزی منطبق با توانمندی های موجود در ناحیه روستایی موردنظر نیاز دارد.
گسترش افقی شهر و ظرفیت های موجود زمین (مورد: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر توسعة پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم، یکی از شرط های مهم تحقق آن بهینه سازی بهره گیری از زمین شهری است. امروزه به این مهم در شهرهای ما و از جمله شهر یزد توجه چندانی نمی شود. از طرفی عرضة بیش از حد زمین و از سویی دیگر بهره برداری نادرست از آن موجب شده تا هکتارها زمین که از مناسب ترین تأسیسات و خدمات شهری برخوردار هستند به صورت بلااستفاده و غیر فعال باقی بمانند؛ در حالی که دائماً محدودة شهرها گسترش می یابد، بافتهای قدیمی و تاریخی شهرها تخلیه می شود و بدین ترتیب حجم قابل توجهی از سرمایه های عمومی جامعه به هدر می رود. در این مقاله خواهیم کوشید تا نشان دهیم نیمی از مساحتی که در دهه های اخیر شهر یزد بدان دست یافته، کاذب است و برای 25سال آینده نیاز به هیچگونه افزایش وسعتی ندارد. واژگان کلیدی: گسترش افقی شهر، زمین های بلااستفاده، سطوح غیرفعال شهری،سرانة ناخالص شهری، بافت های مستهلک
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان (با تمرکز بر توسعه ی مراکز رشد روستایی، توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی زنان روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور در ابتدا پیشینه ی تحقیق همراه با تحقیقات صورت گرفته در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت. سپس بر اساس بررسی نظری، متغیّرهای
"" ایجاد مراکز رشد روستایی""، "" توانمندسازیزنانودخترانروستایی"" و "" توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان سیستان و بلوچستان""، به عنوان عوامل مؤثر بر توسعه ی کارآفرینی روستایی، در روستاهای استان سیستان و بلوچستان شناسایی شد و بر همین اساس پرسشنامه ای با هماهنگی و استفاده از نظرات خبرگان طراحی گشت و در اختیار نمونه ی 140 نفری از جامعه ی آماری دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های استان قرار داده شد. داده های جمع آوری شده بعد از کدبندی از طریق آزمون آماری رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisler مورد تحلیل قرار گرفت. در هر دو روش به اعتقاد مشارکت کنندگان در تحقیق حاضر، متغیّرهای توانمندسازی زنان و دختران روستایی استان و توسعه ی فناوری های اطلاعات و ارتباطات در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی ارتباط معنی داری ندارند اما متغیّر ایجاد مراکز رشد روستایی در روستاهای استان با توسعه ی کارآفرینی روستایی رابطه معنی داری دارد.
سنجش سطح توسعه روستایی در شهرستان تربت حیدریه 79-1365(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی روستایی شهرستان تربت حیدریه نیاز به مطالعات عمیق و جدی دارد تا بر اساس آن برنامه هایی متناسب با امکانات و توانمندیهای بالقوه و بالفعل نقاط روستایی این شهرستان تنظیم و اجرا گردد اهداف مورد نظر این مقاله شامل سنجش سطح نسبی توسعه یافتگی تعیین شکاف توسعه بین نقاط روستایی بررسی روند تغییرات در سطح برخورداری از امکانات و بطور کلی فرایند توسعه یافتگی در بین مناطق روستایی این شهرستان است به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی روستایی 58 شاخص در زمینه های مختلف اقتصادی و اجتماعی در سطح بخش و برای سه مقطع زمانی 1365 و 1375 و 1379 و نیز تعداد 16 شاخص در سطح دهستان برای مقاطع زمانی 1375 و1379 و همچنین تعداد 10 شاخص در سطح روستا برای سال 1379 انتخاب گردیدند و برای رفع اختلاف مقیاس این شاخص ها و محاسبه شاخص ترکیبی از روش تحلیل مولفه های اصلی و به منظور بررسی روند تغییرات این شاخص ها و تحلیل نابرابری های توسعه روستایی از روش ضریب تغییرات C.V. استفاده شده است نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که 74/24 در صد روستاها در گروه روستاهای نسبتا توسعه یافته 32/39 در صد در گروه روستاهای در حال توسعه و 94/35 در صد در گروه روستاهای محروم طبقه بندی شده اند این نتایج در قالب نقشه وضعیت توسعه اجتماعی اقتصادی روستاهای شهرستان تربت حیدریه تنظیم گردیده اند همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که اگر چه شکاف و نابرابری بین مناطق روستایی شهرستان از نظر دسترسی به امکانات مختلف در طول دوره زمانی 1379 و 1365 کاهش یافته است اما نقاط روستایی این شهرستان هنوز برای دستیابی به توسعه متوازن یکپارچه و پایدار را ه طولانی در پیش رو دارد
بررسی عوامل و محرک های تغییر الگوی معیشت روستاهای مناطق مرزی (مورد مطالعه: دهستان مینان، شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل و محرک های تغییر الگوی معیشت روستاهای مرزی پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان مینان در شهرستان مرزی سرباز می باشد (4544N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای 354 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، کای دو و مدل لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین 354 پاسخگو، 72/88درصد معتقد بودند که الگوی معیشت آن ها تغییر پیدا کرده و 27/12درصد معتقد بودند که الگوی معیشتی آنها تغییری نداشته است. از بین 45 متغیر مورد نظر پژوهش، 15 متغیر به طور قابل توجهی ارتباط معنی داری با تغییر معیشت داشته است. عوامل اقتصادی (0/400)، شخصی (0/360) و انزوای جغرافیایی (0/132) ارتباط بیشتری با تغییر معیشت داشته اند. همچنین در واکنش به این تغییر معیشت، از 345 پاسخگو، 39/8درصد قاچاق سوخت و کالا ، 4/25 تجارت و معامله و 22/9درصد انجام کارهای خدماتی را برای امرار معاش انتخاب نموده اند. لذا می توان گفت ایجاد زمینه های مناسب برای امرار معاش خارج از مزرعه مانند صنایع روستایی و صنایع دستی می تواند ضمن تنوع امرار معاش، از تغییر معیشت و استفاده از راه های نامشروع و خطرناک برای این امر جلوگیری کند.
تعیین گستره ی آسایش دمایی در برنامه ریزی اقلیم گردشگری مورد : استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگیهای اقلیمی هر مکان، نقش ویژهای در برنامهریزی گردشگری آن محل ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره ی آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامهریزی گردشگری استان سیستان و بلوچستان در مقیاس ماهانه است. برای تعیین شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) در گستره ی استان و در ماه های مختلف سال، شاخص اوانز مبنای روش پژوهش قرار گرفته است. از این رو دادههای اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا و رطوبت نسبی و همچنین سرعت باد در مقیاس ماهانه شش ایستگاه سینوپتیک و چهار ایستگاه کلیماتولوژیاستان طیّ دوره ی آماری (87 – 65) استخراج شد و همگنی آنها با روش درونیابی مورد آزمون قرار گرفت. سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک شب و روز برای ماه های سال تهیه و نقشههای آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شدند.
نتایج نشان داد که در گستره ی استان، شرایط اقلیمی روزانه ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرم و شرایط اقلیمی شبانه ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین سرد است. در فروردین، اردیبهشت، مهر، آبان، آذر، دی و بهمن در طول روز و در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر در طول شب در قسمت هایی از استان مطابق با الگوی اوانز آسایش دمایی حاکم است.
تأثیر قاچاق کالا بر اقتصاد روستاهای مرزی مورد: بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاق کالا یکی از شیوههای داد و ستد است که شکلگیری آن به زمان ایجاد مرزها و قوانین اقتصادی حاکم بر این مناطق بازمی گردد. این شیوه ی داد و ستد علیرغم زیان های اقتصادی برای کشور، برای ساکنان مناطق مرزی به ویژه روستاییان اهمیت زیادی دارد؛ چرا که در اغلب موارد به عنوان تنها منبع مهم درآمدی آن ها محسوب میشود. در این تحقیق، اثرات اقتصادی قاچاق کالا بر نواحی روستایی بخش خاو و میرآباد در شهرستان مریوان بررسی شده است.
جامعه ی آماری این تحقیق، کل خانوارهای روستایی بخش خاو و میرآباد (11849 خانوار) و تعداد نمونهها نیز 133 خانوار بوده است. روستاهای مورد بررسی در سه دسته بر اساس فاصله از مرز (فاصله دور، متوسط و نزدیک) طبقه بندی شده و پنج روستا به عنوان نمونه انتخاب شد. تعداد نمونه ها به نسبت تعداد خانوارهای هر روستا از میان آن ها انتخاب شد. برای مطالعه ی میدانی، پرسشنامه ها در دو سطح خانوار و روستا طراحی شد. تحلیل همبستگی میان متغیّرهای تحقیق نیز با استفاده از نرمافزار SPSSانجام گرفت. نتایج تحقیق حاکی از وجود قاچاق گسترده ی کالا در این بخش به علت همجواری با مرز بینالمللی عراق میباشد که بر زندگی مردم روستاها در زمینههای اشتغال و درآمد و نیز بر سایر بخشهای اقتصادی موجود در این منطقه، تأثیر مثبتی داشته و این اثرات در روستاهای نزدیک تر به مرز شدیدتر است. همچنین، بیکاری و ضعف فعالیتهای اقتصادی در منطقه، مهم ترین دلایل گرایش روستاییان به قاچاق کالا شناسایی شده است.
کلیدواژگان
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تغییر الگوی کشت و نقش آن در توسعه ی روستایی مطالعه موردی: تغییر الگوی کشت برنج به مرکبات در دهستان بالاتجن استان مازندران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کشت به عنوان یکی از اجزای سیستم کشاورزی می تواند نقش مؤثری در دستیابی به اهداف توسعه ی کشاورزی و روستایی که همانا بهبود زندگی کشاورزان و رفاه حال آنان است، داشته باشد. الگوی کشت بیان کننده ی نوع یا ترکیب کشتی است که کشاورز جهت بهره برداری بهینه از اراضی، آن را انتخاب می کند. انتخاب هر الگوی کشت، به دلیل چند بُعدی بودن کشاورزی می تواند پیامدهای مهمی در زندگی کشاورز و جامعه ی روستایی داشته باشد. این پیامدها کدام بخش از حیات اجتماعات روستایی را متأثر می سازد، و نیز جهت و عمق اثرگذاری آن کدام است، پرسش اساسی ما در این تحقیق خواهد بود. برای پاسخ گویی به پرسش تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفت. مطالعات میدانی صورت گرفته مربوط به دهستان بالاتجن استان مازندران و سال زراعی 1389
می باشد. به این منظور 250 نفر از کشاورزانی که تولید مرکبات را جایگزین تولید برنج نموده بودند انتخاب و نظر آنان را در ارتباط با آثار اجتماعی و اقتصادی تغییرات صورت گرفته جویا شدیم. یافته های تحقیق حاکی از آن است در این دو بخش تفاوت معناداری در دوره ی قبل و بعد از تغییر الگوی کشت و در سطح آلفا 01/0 وجود داشته است. در شاخص های اجتماعی به جز مؤلفه مشارکت در مؤلفه های ماندگاری و آگاهی کشاورز پیرامون فعالیّت کشاورزی، میانگین ها نشان از رشد شاخص دارند و در شاخص های اقتصادی کیفیت اشتغال، رفاه و امنیت اقتصادی این رشد محسوس تر نیز هست. براین اساس می توان گفت الگوی کشت مرکبات در توسعه ی روستاهای مورد مطالعه نقش مؤثری را ایفا نموده است.
ارزیابی اثرات توسعه گردشگری فرهنگ محور در تغییرات اجتماعی- فرهنگی مقاصد روستایی(مطالعه موردی: بخش کن – دهستان سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی با وجود برخورداری از ماهیت های متفاوت، در همه شرایط دارای بار فرهنگی عظیمی می باشد. این اثرگذاری و اثرپذیری فرهنگی در هر دو جامعه میزبان و میهمان مشاهده می شود که بستگی به شرایط اجتماعی، پذیرش یا رد آن متفاوت می باشد. شناخت اثرات گردشگری بر روی جوامع میزبان، یکی از حوزه های اصلی مورد علاقه برای جغرافیدانان و همچنین دیگر محققان گردشگری است. اثرات حاصل از گردشگری به دو صورت مثبت و منفی می باشد که در بررسی و تحلیل اثرات آن بر جامعه میزبان باید هر دوی آن ها را مورد مطالعه قرار داد. یکی از مهم ترین ابعاد گردشگری، بعد فرهنگی می باشد. در واقع آثار فرهنگی و اجتماعی گردشگری از جمله مهم ترین ملاحظات توسعه گردشگری در هر منطقه به ویژه در مناطق روستایی بشمار می رود که تأثیرپذیری و تأثیرگذاری فرهنگی بین جامعه میزبان و میهمان بسیار بالا می باشد و تاکنون در محافل علمی کمتر مورد کاوش و بررسی قرار گرفته است. این نوع گردشگری که مطرح شدن آن منوط به وجود آثار و جاذبه های فرهنگی می باشد، با عنوان گردشگری فرهنگ محور یاد می شود، از آنجا که در منطقه سولقان آثار گردشگری مذهبی و فرهنگی زیادی وجود دارند، از این رو، هدف این پژوهش شناخت اثرات و پیامدهای گردشگری روستایی با تاکید بر راهبرد فرهنگ محور در منطقه سولقان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه 360 نفر در دو گروه گردشگران و جامعه محلی بوده که از طریق فرمول کوکران به دست آمده است. برای تعیین مقدار روایی ابزار پرسشنامه از روش صوری (تایید خبرگان دانشگاهی) استفاده شد و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه گردشگران 81/0 جامعه محلی 84/0 و مدیران و کارشناسان 82/0 بدست آمده است. تحلیل ها داده از طریق آزمون همبستگی، آزمون t تک نمونه ای و مدل چند معیاره پرومتی انجام شد که نتایج به دست آمده نشان داد که، بین اثرات توسعه گردشگری با تغییرات اجتماعی- فرهنگی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود دارد و بیشترین اثرات در زمینه تغییر در نحوه پوشش جوانان روستا و تغییر آداب و رسوم مردم محلی مشاهده می شود. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین تغییرات در بعد فرهنگی با مقدار t محاسبه شده 318/49 می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده از مدل پرومتی بیشترین اثرات و تغییرات اجتماعی- فرهنگی رخ داده در روستاهای سولقان و امام زاده داوود و سنگان بالا می باشد. بنابراین می توان بیان کرد که توسعه گردشگری در روستاهای منطقه مورد مطالعه تأثیرات عمیقی بر تغییرات اجتماعی- فرهنگی دارد.
تحلیل علی توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی برنامه های توسعه نواحی روستایی دستیابی به الگویی مناسب برای توزیع سکونتگاه ها، امکانات و فعالیت ها بر اساس ظرفیت های سرزمین است. هدف تحقیق حاضر بررسی توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی سکونتگاه های روستایی است. روش تحقیق جهت دستیابی به هدف فوق توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان ارومیه است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال1390 و واحد آمار جهاد کشاورزی استان بدست آمده است. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدلهای تاپسیس برای سطح بندی توسعه روستاها، مدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی برای تعیین خوشه های توسعه یافتگی و از مدل تحلیل رگرسیون جهت تحلیل علی توسعه یافتگی روستاها استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که حدود 81 و 82 درصد روستاهای بسیار توسعه یافته و توسعه یافته در محدوده کاربری اراضی زراعی آبی مخلوط زراعت و باغ قرار دارد که از این روستاها به ترتیب حدود 68 و 62 درصد این روستاها در شیب صفر تا 2 درصد قرار گرفته است. همچنین از مجموع روستاهای واقع در 5 کیلومتری شهر و شبکه ارتباطی بین شهری، به ترتیب 24 و 15 درصد روستاها بسیار توسعه یافته و توسعه یافته است. در نهایت مدل رگرسیون نیز نشان می دهد که موقعیت روستاها نسبت به شهرها تنها 3 درصد سطح توسعه یافتگی آنها را تبیین می کند.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از معضلات اساسی در حوزة کشاورزی، تغییر کاربری اراضی است که اخیراً تشدید گردیده است. این مسئله در درازمدت، روند و توازن تولید محصولات کشاورزی را مختل خواهد نمود. دراین زمینه عوامل بسیاری وجود دارد که تمایل به تغییر کاربری اراضی توسط کشاورزان را تحت تأثیر قرار می دهد. دراین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان ساری به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئلة تغییر کاربری اراضی مواجه است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق حاضر شامل کشاورزانی است که حداقل بخشی از اراضی کشاورزی تحت تملک خود را تغییر کاربری داده-اند (326N=). با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، نمونة آماری 175 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای است که روایی آن با کسب نظر از استادان و کارشناسان فن و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (85/0) تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل عاملی درقالب نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی، 9 عامل را به عنوان مؤلفه های مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که مهم ترین آن ها عبارت اند از: مهیانبودن شرایط اولیة کشت وکار، عامل اقتصادی - اجتماعی، جغرافیایی، مدیریت ریسک و دسترسی نداشتن به نهاده های تولید. 9 عامل شناسایی شده درمجموع، 471/66% از واریانس متغیر تغییر کاربری اراضی کشاورزی را تبیین می کنند.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات درراستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، ارائه، اجرا و پشتیبانی برنامه ها و طرح های کاربردی - اقتصادی مانند یکپارچه سازی اراضی، صدور مجوز و استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در مجاور بخش های تولیدی کشاورزی، توجه جدی به مبحث بیمة محصولات کشاورزی و غیره، می تواند درراستای ایجاد تعادل پایدار بین درآمد فعالان بخش کشاورزی و سایر بخش ها، تا حد زیادی انگیزة تغییر کاربری در میان کشاورزان را کم کند یا از بین ببرد.
اصالت و ارزش: شناسایی عواملی که در تسریع فرایند تغییر کاربری نقش دارند، بسیار ضروری است. تاکنون چنین تحقیقی در این منطقة استراتژیک انجام نشده است. نتایج حاصل می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسؤولین نهادهای محلی ازجمله جهاد کشاورزی و منابع طبیعی در سامان دهی و حل مسائل مربوط به اراضی کشاورزی گردد؛ به طوری که پیامدهای نهایی آن عاید کشاورزان گردد.
تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجان شرقی (1375)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در پی تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجان شرقی در سال 1375 است. جامعه آماری تحقیق، 14 شهرستان استان را شامل می شود، که براساس 37 شاخص رتبه بندی شده اند. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی - تحلیلی» است. شاخص های مورد بررسی، شامل شاخص های فرهنگی، مسکن، بهداشتی - درمانی، اقتصادی، جمعیتی و زیربنایی بوده و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI)، درجه توسعه یافتگی نواحی محاسبه شده است.
مطالعه وضعیت الگوی زیست جوامع روستایی حاشیه اکوسیستم تالاب براساس الگوی اکوویلج، مورد روستاهای حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خصوص اکوسیستم تالاب الگوی رفتاری و شیوه زیست نامناسب ساکنان حاشیه تالاب ها در بخش های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی باعث شکل گیری وضعیت نامطلوب و نسبتاً ناپایدار اکوسیستم تالاب شده است. مدل اکوویلج الگویی برای ارتقای زندگی به شیوه های پایدارتر با رفع بی ثباتی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی از طریق اجرای ساختارها و شیوه های پایدار است. با توجه به اهمیت تالابها و تأثیر آن بر زندگی روستاییان، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بدنبال آزمون این فرضیه است که «براساس شاخص های الگوی اکوویلج وضعیت روستاهای منطقه مورد مطالعه از جهت الگوی زیست در سطح پایینی قرار دارد» در ابتدا با توجه به تجارب جهانی و نظرات خبرگان 15 شاخص ترکیبی بدست آمد و در روستای حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز و 360 نفر حجم نمونه مورد آزمون قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل از آزمون آماری t و غیرآماری مدل بارومتری (Barometer) و رادار (Radar) استفاده شد. نتایج نشان می دهد سطح پایداری الگوی زیست براساس الگوی اکوویلج در روستاهای مورد مطالعه پایین و نامطلوب است.
واکاوی چالش های مدیریت روستایی با رویکرد کیفی تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای آمار موجود، استان کرمانشاه به لحاظ تعداد دهیاری ها، پس از استان خراسان رضوی، رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که با گذشت 8 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان، تاکنون مطالعه ای در زمینه ی بررسی مشکلات و محدودیت های این نهاد انجام نشده است.
هدف از انجام پژوهش کیفی حاضر که با بهره گیری از روش تئوری بنیانی صورت گرفته، آن است که مشکلات و محدودیت های دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه را از دیدگاه دهیاران و در قالب یک مدل شناسایی نماید. جامعه ی مورد مطالعه، دهیاران دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه بودند که 12 نفر آنان به روش نمونه گیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز جمع آوری و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و در قالب 7 مشکل اصلی طبقه بندی گردید.
یافته های پژوهش نشان داد، دهیاری های مورد مطالعه به ترتیب اهمیت با چالش هایی نظیر عدم آگاهی مردم و سازمان های محلی از وظایف دهیار، نگرش منفی نسبت به وی، عدم همکاری و حمایت سازمان های محلی و دولتی با دهیار، تدوین طرح های از بالا به پایین از سوی سازمان های اجرایی، ضعف روحیه ی همکاری و مشارکت خودجوش در مردم، ضعف جایگاه قانونی دهیار و بالاخره، کمبود تجهیزات و منابع مالی مواجه اند. نتایج این مطالعه برنامه ریزان توسعه ی روستایی استان را در برون رفت از مشکلات یادشده و تحقق مدیریت روستایی کارآمد در منطقه یاری خواهد کرد.