فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی قابلیت ژئوتوریستی منطقه ضحاک هشترود پرداخته شده است. این منطقه دارای طیف وسیعی از عناصر و فرایندهای ژئومورفیک برای جذب گردشگران علاقمند به علوم زمین می باشد. به لحاظ فرهنگی و تاریخی نیز این منطقه یکی از کانون های مهم تاریخی آذربایجان به شمار می آید. در این تحقیق از مدل هادزیک استفاده شده است. ارزش و اهمیت هر مکان ژئوتوریستی در این روش به وسیله سه شاخص ارزش علمی، ارزش های فرعی و میزان آسیب پذیری آن مکان ژئوتوریستی برآورد می گردد. بدین منظور جهت ارزیابی قابلیت ژئوتوریستی منطقه مورد مطالعه براساس مدل تحقیق، عمل نظر سنجی از بیست و پنج توریست و شش متخصص استفاده گردید. نتایج نشان داد که از نظر شاخص ارزش علمی، ویژگی های زمین شناسی همراه با میراث فرهنگی بیشترین امتیاز را در بین متخصصان و توریست ها بدست آورده است. این امر بیانگر وجود طیف وسیعی از اشکال زمین شناسی و ژئومورفیک در منطقه مورد مطالعه است. از نظر شاخص ارزش های فرعی نیز عناصر طبیعی و میراث فرهنگی بیشترین امتیاز را بدست آورده است. میزان آسیب پذیری منطقه از نظر متخصصان ""سه"" آمده است که نشان دهنده این است که منطقه از آسیب پذیری نسبتاً بالایی برخوردار می باشد. در نهایت بررسی سه شاخص فوق در ارزیابی نهایی ارزش ژئوتوریستی منطقه، نشان داد که این منطقه دارای ارزش ژئوتوریستی خوبی است.
بررسی تأثیر گردشگری در توسعة پایدار نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان دوهزار، شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه توسعة گردشگری اثرهای بسیاری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست-محیطی بر نواحی گردشگرپذیر می گذارد، هدف از این تحقیق پاسخ گویی به این سؤال اساسی است که توسعة انواع گردشگری در دهستان دوهزار چه تأثیری بر توسعة پایدار گردشگری داشته است؟
روش: روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با تأکید بر پیمایش میدانی و تهیه و تکمیل پرسشنامه است. جامعة آماری تحقیق را ساکنان روستاهای برسه، شانه-تراش و میانکوه تشکیل می دهند. اطلاعات جمع-آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS پردازش شده است.
یافته ها: نتایج بیانگر آن است که توسعة گردشگری بر بعد اقتصادی توسعة پایدار تأثیر مثبت گذاشته است؛ به طوری که موجب تنوع شغلی و کسب درآمد بیشتر ساکنان شده است. همچنین، در بعد محیطی بیشترین تأثیر منفی را داشته است؛ زیرا، بررسی ها بیانگر آن است که در تغییر کاربری اراضی، افت محسوس کمی آب در فصول گرم سال، فرسایش و رانش زمین در اثر ساخت وساز غیراصولی خانه های دوم، موجب ناپایداری محیط شده است و در ابعاد اجتماعی و نهادی نیز وضعیتی پایدار در سطح متوسط ارزیابی شده است.
راهکارهای عملی: این تحقیق عمدتاً مبتنی بر روش کمی است و بهره گیری از روش های کمی نمی تواند تمامی زوایای پنهان موضوع های رفتار گردشگران یا جامعة میزبان را نشان دهد؛ بنابراین، به محققان دیگر پیشنهاد می شود از روش های تحقیق کیفی نیز برای شفاف ترکردن هرچه بیشتر روابط میان متغیرهای این تحقیق استفاده کنند.
اصالت و ارزش: نتایج تحقیق حاضر ضرورت توجه به گردشگری پایدار را مطرح می سازد. بدیهی است با تقاضای روزافزون گردشگری در سطح جامعه، مناطقی که از ظرفیت های لازم به عنوان یکی از مکان های گردشگری برخوردار هستند، موردتوجه گردشگران قرار می گیرند. برای بهبود وضعیت پایداری و توسعة گردشگری، الزامات مدیریتی و نیز محافظت از محیط زیست برای نسل های آینده، لازم و ضروری است.
تبیین الگوی راهبردی مناسب بر ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی دهستان سلوک شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته و دارد و این از پویایی جامعه حکایت دارد. موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف است. اما مهاجرت بی رویه و تخلیه روستاها از نیروی کارامد امروزه یکی از نارسایی های اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی کشورمان است. ادبیات توسعه در کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که مهاجرت های روستا- شهری تأثیرات منفی بسیاری بر ناحیه مبدأ و مقصد نهاده است. هرچند در طی دهه های گذشته تلاش های بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و یافتن راهکارهایی جهت کاهش این معضل صورت گرفته است با این حال این تلاش ها به دلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعه پایدار یکی از راه های ماندگاری جمعیت در روستاها پایدار نمودن کیفیت زندگی روستاییان شامل دست یابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دست یابی به کیفیت و بهتر نمودن کیفیت زندگی و هر نوع تغییر در فعالیت های اقتصادی که موجب ارتقاء و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است.در این مقاله با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدهای خارج از عرصه سکونتگاه های روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود بادید یکپارچه تبیین گردیده و اقدامات راهبردی جهت حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاهای مورد مطالعه ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف و ماهیت بر روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استوار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با آگاهی از جنبه های داخلی (قوت ها و ضعف ها) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) راهبرد تهاجمی موثرترین راهکار پیش روی منطقه جهت ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی است.
تحلیلی بر تعاملات فضایی شهر و روستا با تأکید بر توسعه روستاهای اطراف شهرها (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرکز یا کانون هر فعالیت، دارای توانمندی هایی از عملکرد و قدرت است که قسمتی از آن را به نسبت معکوس فاصله در پیرامون شهرها توزیع می کند. هدف مقاله حاضر، تحلیل توسعه یافتگی روستایی با توجه به فاصله و اندازه شهرها می باشد.
روش: روش پژوهش این متن، تطبیقی و مبتنی بر رویکرد فازی است. واحد تحلیل در این پژوهش، روستاهای واقع در حاشیه 5، 10 و 15 کیلومتری شهرهای مراکز شهرستانی استان آذربایجان غربی براساس تقیسمات اداری- سیاسی در سال 1390 است. برای تعیین توسعه یافتگی روستاها، از 79 شاخص و مدل رتبه بندی تاپسیس استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شاخص سازگاری بین فاصله جغرافیایی روستا تا شهر و توسعه روستایی برابر با 836/0 است. بر این مبنا، 84 درصد روستاهای مورد مطالعه، این ادعا را تایید می کنند که فاصله روستا تا شهر، شرط لازم برای توسعه روستایی به شمار می رود. همچنین، رابطة فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط لازم و علّی فاصله روستا تا شهر، به اندازه 582/0است. مقدار رابطه فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط علّی اندازه شهر 521/0 است.
محدویت ها/ راهبردها:
• تقویت شهرهای کوچک در مناطق مختلف جغرافیای در جهت ایجاد فرصت برای روستاهای دور از مرکز شهرستان.
• توسعه فرصتهای اقتصادی و اجتماعی در نقاط روستایی دور از مراکز شهری.
راهکارهای عملی:
• اولویت قرار دادن پراکنش فضایی روستاها در ایجاد شهرها و تبدیل روستاها به شهر.
• پرهیز از جمعیت بعنوان معیار اصلی در ایجاد و استقرار خدمات شهری و توجه به محرومیت نواحی و موقعیت جغرافیایی سکونتگاهها.
اصالت و ارزش: تحقیق از جمله تحقیقات کاملا جغرافیایی است و در جهت برنامه ریزی منطقه ای و ایجاد عدالت اجتماعی و فضایی کاربرد بسیار دارد.
سنجش و ارزیابی پایداری مقصدهای گردشگری روستایی از دیدگاه اجتماعات محلی مطالعه موردی: دهستان درب گنبد- شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری روستایی از بخش های مهم در فعالیت ها ی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی اجتماعات انسانی بشمار می رود که دارای تاثیرگذاریهای مثبت و منفی بر روی محیط زندگی انسانی بوده و به لحاظ تاثیرگذاری بر دستیابی به توسعه پایدار قابل ارزیابی است. بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی سنجش سطح توسعه پایدار روستاهای مقصد گردشگری از دیدگاه اجتماعات محلی مطالعه در دهستان درب گنبد(شهرستان کوهدشت) می باشد. نوع تحقیق کاربری، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد و برای گرد آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی با بکارگیری پرسشنامه استفاده شده است. برای تجریه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی(t تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر) بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق 3751نفر جمعیت در روستاها محاسبه شده است که با خطای 05/0 تعداد نمونه آن 154 پرسشنامه طراحی گردیده و بین مردم روستاها به صورت تصادفی توزیع گردد است. نتایج یافته های این پژوهش نشان داد که تغییرات صورت گرفته از دیدگاه پاسخگویان در سطح 05/0 معناداری بوده و براساس طیف لیکرت در همه مولفه ها بالاتر از حد مطلوبیت عددی مورد آزمون (3) ارزیابی شده است و رابطه مثبتی و معناداری بین ابعاد (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی) ، وجود داشته است به طوری که آزمون های بکار گرفته شده نشان می دهد در مجموع، بیشترین اثرات در ابعاد اقتصادی و کمترین اثرات را در ابعاد زیست محیطی در مناطق روستاهای نمونه به دنبال داشته است. همچنین برای اولویت بندی روستاها با استفاده از مدل وایکور در منطقه به لحاظ سطح پایداری نیز نشان داد که روستایی درب گنبد با امتیاز (11/0)بیشترین رتبه و روستایی باغله سفلی(87/0) کمترین رتبه را به خود اختصاص داده-اند.
کاربرد سیستم استنتاج فازی در زمینه سنجش توسعه انسانی مورد شناسی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش درجه توسعه انسانی شهرستان پارس آباد (شامل چهار شهر پارس آباد، اصلاندوز، اسلام آباد و تازه کند) بر اساس پاره ای از شاخص های توسعه انسانی به منظور دستیابی به میزان و علل نابرابری های شهرستان همراه با ارائه راهکارهایی به منظور حل مشکلات توسعه انسانی، تسهیل امر برنامه ریزی و درنهایت افزایش ضریب توسعه انسانی این نقطه از استان می باشد. نوع تحقیق کاربردی – توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مدل سیستم استنتاج فازی (FIS) در محیط متلب صورت گرفته است. در این تحقیق درمجموع تقریباً از 40 شاخص تقلیل یافته به دو عامل توسعه اجتماعی (شامل اشتغال، خدمات اجتماعی و بهداشت) و توسعه فرهنگی (شامل آموزش، عوامل فرهنگی و انحرافات اجتماعی) برای مقطع زمانی 1390 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل های مربوط به تمام مراحل پژوهش بخصوص تعریف شاخص ها، انتخاب توابع عضویت مربوطه، تشکیل پایگاه داده ها، قانون سازی و درنهایت خروجی گرفتن از داده ها در محیط متلب انجام شده است. پس از تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله این مدل نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که مدل سیستم استنتاج فازی با تکیه بر پایگاه دانش و استنتاجات گام به گام مربوطه مدل مناسبی برای تشریح جزئیات مربوط به شاخص های اولیه و ثانویه و درنهایت برآورد توسعه انسانی می باشد. همچنین نشان می دهد که میان شهرهای این شهرستان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه انسانی چه در داخل شهرستان و چه در رابطه با شهرهای دیگر استان تفاوت های اساسی وجود دارد و به غیراز شهر مرکزی پارس آباد که با وزن نهایی 0.507 در گروه نیمه برخوردار قرار دارد بقیه شهرهای این شهرستان جزء مناطق محروم تلقی می شوند.
کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی توریسم مطالعة موردی: ناحیة کوهستانی غرب گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعة توریسم به شمار می آید. در مقالة حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونة آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزارSuper Decisions ضمن مطالعة جاذبه های توریستی ناحیة کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مؤلفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 23/38 درصد، سراگاه با 23/34 درصد، سوباتان با 16/8 درصد، رندانه با 05/6 درصد، لومه دشت با 54/5 درصد، دشت دامان با 97/4 درصد و حیران با 80/2 درصد از درجة اهمیت.
تحلیل عوامل موثر بر معیشت روستایی (بررسی موردی: روستاهای شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط های جغرافیایی متفاوت، پتانسیل ها و الگوهای متفاوتی در زمینه های مختلف به ویژه در زمینه معیشت و فعالیت ساکنان آن ها ارائه می دهند، که توجه به این مهم در برنامه ریزی های محلی و محیطی حایز اهمیت فراوان است. لذا بررسی، شناخت و تحلیل قابلیت ها و معیشت نواحی روستایی گامی اساسی و مهم در فرآیند تدوین برنامه ریزی های توسعه پایدار روستایی تلقی می شود. بر این اساس این تحقیق درصدد تح لیل ع وامل م ؤثر ب ر معیشت روستای ی شهرستان سردشت برآمده است. این تحقیق با رویکردی توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را 5722 نفر از 8 روستای بالای 50 خانوار شهرستان سردشت تشکیل می دهد که از بین آن ها تعداد 386 نفر طبق جدول مورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده های آن با نرم افزار SPSS/for Win Ver.19.0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که در این روستاها، اصلی ترین عوامل تأمین معیشت متأثر از شرایط تحمیلی محیطی، فعالیت های کشاورزی و مبادلات مرزی است. هم چنین نتایج نشان داد، به طور کلی بین عوامل جغرافیایی همانند شیب زمین، دسترسی سطح آموزشی، نزدیکی به نوار مرزی و الگوی معیشت روستاییان منطقه رابطه معناداری وجود دارد که الگوی معیشتی خاص را برای روستاهای منطقه ایجاد کرده است. فعّالیت بازارچه های مرزی هم چنین باعث ایجاد اشتغال مستقیم و غیرمستقیم (حمل و نقل بار و مسافر، عملیات بارگیری و ...) مرزنشینان گردیده که سهم اشتغال غیرمستقیم به مراتب بیشتر از اشتغال مستقیم می باشد.
تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف به نسبت طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. مسکن انسان صرف نظر از ابعاد فیزیکی و ضوابط طبیعی و اقلیمی، تحت تأثیر عوامل فرهنگیِ جامعه، باورها و الزامات فرام ادی زن دگی قرار دارد که سکونت انسان را معنا می بخشند. ویژگی های مسکن برحسب شرایط محلی و منطقه ای اگرچه متفاوت محسوب می شود، ولی مناسبات فضایی حاکم بر آن از قاعده مندی و اصول یکسانی تبعیت کرده که ثبات و پایداری مسکن را تبیین می کند. تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار مبین آن است که تداوم، کارآیی، سازگاری، پویایی، مطلوبیت بصری، استحکام و یکپارچگی شاکله های مبنایی در تحلیل پایداری به شمار می آیند. بدین ترتیب تحقیق حاضر با هدف تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار بر معنا بخشی مؤلفه های کلیدی مسکن پایدار متمرکز بوده و تشابهات و افتراقات فضایی آن را در سطح سکونت گاه های روستایی استان مازندران مورد تحلیل قرار داده است. جمع آوری داده ها در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه و در سطح سه تیپ روستاهای ساحلی، کوهپایه ای و کوهستانی انجام شده است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 465 نفر تعیین شده است. نتایج تحقیق مبین آن است که میانگین میزان توجه به مؤلفه های پایداری مسکن در روستاهای تیپ ساحلی با میانگین 71/1 در وضعیت مطلوب تری نسبت به روستاهای کوهستانی با میانگین 55/1 و کوهپایه ای با میانگین 53/1 قرار دارد. میانگین کل پایداری مسکن در روستاها 54/1 که نشان دهنده پایداری کم مسکن روستایی در استان مازندران است.
راهبردهای مناسب توسعه ی فعالیت های ماهیگیری در روستاهای ساحلی دریای عمان مورد: شهرستان جاسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت های ماهیگیری و آبزی پروری به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش اساسی در زندگی میلیون ها نفر در سراسر جهان ایفا می نمایند. ماهیگیری در روستاهای ساحلی دریای عمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نقش مهمی در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی روستاییان منطقه دارد. روستاهای ساحلی دریای عمان به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و طبیعی از لحاظ ماهیگیری دارای پتانسیل های بالایی می باشند. با این همه، ماهیگیری در این روستاها ساختاری سنتی داشته و همپای ظرفیت های بالقوه ی خود توسعه نیافته و با مشکلات و تهدیدهای متعددی مواجه است و ماهیگیران روستایی در سطح پایینی از توسعه قرار دارند. شناسایی توان ها و تنگناها و بهره گیری از فرصت ها و رفع موانع ماهیگیری، کمک زیادی به محرومیت زدایی و تحقق توسعه ی اقتصادی و اجتماعی روستاهای منطقه می نماید.
هدف این مقاله تدوین راهبردهای مناسب برای توسعه فعالیت های ماهیگیری در روستاهای ساحلی دریای عمان می باشد. تحقیق حاضر به عنوان مطالعه ای کاربردی با رویکردی تحلیلی و با اتکاء بر یافته های اسنادی و میدانی، به بررسی موضوع پرداخته است. عمده ترین ابزار جمع آوری داده ها تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان می باشد. برای تدوین راهبردهای مناسب توسعه ی فعالیت های ماهیگیری از چارچوب جامع تدوین راهبرد استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد فعالیت های ماهیگیری در روستاهای ساحلی منطقه با دارا بودن 12 عامل قوت و 12 عامل ضعف و همچنین 10 مورد فرصت و 10 مورد تهدید خارجی، دارای توانمندی ها و تنگناهای گوناگونی است. نتیجه ی تحقیق حاضر استخراج 28 راهبرد توسعه ای (SO)، محافظه کارانه(ST)، تنوع (WO) و تدافعی (WT)از طریق تحلیل (SWOT) می باشد. فعالیت های ماهیگیری و آبزی پروری از لحاظ ماتریس عوامل داخلی و خارجی (IE) از وضعیت مناسبی برخوردار بوده و جمع امتیاز نهایی از5/2 بیشتر است. بنابراین بهتر است برای توسعه ی فعالیت های ماهیگیری در روستاهای منطقه راهبردهای توسعه ای مورد تأکید قرار گیرد.
الگوی زیست جمعیت و قشربندی اجتماعی ـ اقتصادی در بین نیمه کوچ نشینان گیلان : مطالعه موردی: بخش اسالم ـ تالش
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینان ایران با شیوه خاصی از زندگی و نیازمندیها، نقش مؤثر وتعیین کننده ای را از گذشته تا کنون ایفا نموده اند. براساس آمار سال 1377 عشایر تنها 11/2 درصد ازکل جمعیت کشور را به خود اختصاص داده اند، ولی تقریباً در سراسر کشور پراکنده شده اند به طوری که به غیراز استان کردستان در 27 استان دیگر توزیع شده اند.
بخش اسالم از لحاظ جغرافیایی به دو قسمت متفاوت ساحلی ـ جلگه ا ی و کوهپایه ا ی ـ کوهستانی و در ارتباط با یکدیگر تقسیم می شود. بیشتر ساکنان قسمت ساحلی ـ جلگه ا ی به فعالیتهای زراعی و اندکی نیز باغداری با زندگی در سکونتگاههای دائمی و ساکنان قسمت کوهپایه ای ـ کوهستانی به فعالیتهای دامداری پرداخته که عمدتاً کوه نشینان و نیمه کوچ نشینان دائم بخش را شامل می شوند.
بر اساس نتایج مطالعات میدانی ، 5/23 در صد از خانوارهای بخش اسا لم را دامدارانی تشکیل می دهند که از طریق کوچ و جابجایی به زندگی خود ادامه می دهند .می توان نیمه کوچ نشینان بخش را با توجه به هویت آنها در قالب ایل (ایل اسالم) و متشکل از: تیره، طایفه، دَه دَه زوئه و کوچ ( خانوار ) مورد مطالعه قرار داد.
ارزیابی فضای کارآفرینی در گردشگری روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری و کارآفرینی از جمله موضوعات نوپا در نوشتارهای علمی جهان محسوب می شوند. بدون شک تلفیق مناسب و دقیق گردشگری و کارآفرینی می تواند ضمن پاسخگویی به نیازهای روستاییان، متضمن گردشی ایمن و مطلوب برای گردشگران باشد. نکته اساسی در تحقق و فعالیت کارآفرینانه در سطح اجتماع، فراهم بودن زمینه ها در جامعه، یا در واقع چیزی است که امروزه از آن با عنوان «فضای کارآفرینی» یاد می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی فضای کارآفرینی در زمینة گردشگری روستایی انجام شد. منطقه مورد مطالعه بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، پرسشنامه ای طراحی شد که روایی آن با دیدگاه صاحبنظران، و پایایی آن نیز با انجام مطالعه پیشاهنگ در استان ایلام مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق را تمامی 198 نفر دست اندرکاران فعالیت های گردشگری در سطح منطقه تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران، از آن میان 134 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بیشترین سطح مشارکت گردشگری را در منطقه، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی داشته اند. یافته ها حاکی از آن بود که عواملی چون علاقه مندی به تأسیس بنگاه های اقتصادی مرتبط با گردشگری، تأسیس و گسترش شبکه های تولیدی محلی بین صاحبان کسب و کار، و وجود امنیت مناسب در سطح منطقه برای کارآفرینان و گردشگران از دیدگاه مردم محلی، در قیاس با دیگر عوامل مرتبط با فضای کارآفرینی، جایگاه و اهمیت بالاتری دارند.
عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه از دیدگاه دهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها به عنوان یکی از نهادهای مدیریتی نویندر دهه اخیر،برای اداره کردن روستاهای کشور تأسیس شدند. با گذشت بیش از 10 سال از شکل گیری این نهاد جدید مدیریتی در روستاهای استان کرمانشاه، تاکنون مطالعه ای در زمینه بررسی عملکرد این نهاد انجام نشده است. هدف از انجام دادن این مطالعه موردی که با رویکرد کیفی صورت گرفته، این است که ضمن واکاوی عملکرد دهیاری های دهستان بالادربند شهرستان کرمانشاه، راهکارهایی به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها از دیدگاه دهیاران ارائه شود. جامعه مطالعه شده در پژوهش حاضر، دهیاران دهستان بالادربند (12 دهیار) بودند. داده های پژوهش با بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز جمع آوری شدند و با استفاده از تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد دهیاری های مطالعه شده، در این شش محور صورت گرفته است: توسعه کالبدی و فیزیکی در روستا، تهیه و اجرای طرح های زیست محیطی، تعاملات اجتماعی و اداری، تهیه و اجرای طرح های فرهنگی و مذهبی و ورزشی، عرضه خدمات عمومی، و توسعه کشاورزی. راهکارهایی که دهیاران به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها مطرح کردند، در قالب شش موضوع دسته بندی شدند. این راهکارها که به منظور بهبود عملکرد دهیاری ها پیشنهاد شدند، عبارت اند از: توجیه و جلب همکاری شورا و مردم با دهیاری، تضمین امنیت شغلی و ایجاد انگیزه در دهیاران، تجدید نظر در فرایند انتخاب دهیار، تأمین امکانات و منابع مالی مورد نیاز دهیاری، تثبیت جایگاه قانونی دهیار، و تقویت ارتباط سازمان های ذی ربط با دهیاری ها.
بررسی و تحلیل راهبرد های سازگاری کشاورزان با خشکسالی دراستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی از مهم ترین بلاهای طبیعی است که زیان های بسیاری بر نقاط روستایی وارد می کند. کنترل و سازگاری با خشکسالی در مناطق روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این میان، روش های بومی راهکار مناسبی برای مدیریت بحران است. امروزه رویکرد واکنش به خشکسالی به عنوان یک ساختار دستوری- کنترلی، متمرکز و تکنولوژی محور جای خود را به رویکرد جدیدی به نام مدیریت اجتماع محور داده که به فرهنگ ها، ظرفیت ها و دانش های جوامع محلی توجه دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و الویت بندی راهبردهای بومی سازگاری با خشکسالی در استان کرمانشاه می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و به شیوه پیمایشی است. شیوه گردآوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای و میدانی است. تعداد کل روستاهای مورد مطالعه 4 روستا واقع در شهرستانهای استان به تفکیک شدت خشکسالی، شرایط طبیعی و پراکنش جغرافیایی در سطح استان می باشد. جامعه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری کوکران و ضریب اطمینان 95/0 و دقت احتمال0.90 حجم نمونه 200 نفر محاسبه شده است. برای آزمون فرضیات از نرم افزارSPSS و آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن، کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد که رابطه مثبت و معنا داری بین شدت و تکرار خشکسالی ادراک شده کشاورزان، اراضی ملکی، اراضی آبی، ویژگی های فردی و خانوادگی آنها با راهبردهای مدیریت بحران وجود دارد و بین روستاهای مورد بررسی در اتخاذ راهبردهای یاد شده تفاوت معنادار وجود دارد.
Analysis of the Level of Environmental Development in the Rural Areas of Sistan with an Emphasis on Quranic Indices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The environment is a divine favor whose protection can have a positive effect on lives of humans and other creatures. A look at the verses of the Quran and the life style of the Prophet’s family (PBUT) make it clear that no school like Islam has attached such a great importance to nature and the environment. Accordingly, using Quranic indices, in this study we have aimed to analyze the level of environmental development in rural areas of Sistan.
Design/methodology/approach- The population of the study is the people in the rural areas of Sistan. To determine the sample population using Sharpe formula, 40 villages (with 51663 households) out of 796 villages in Sistan region were selected, and 381 heads of households were randomly selected according to Cochran formula. For data analysis, Kruskal-Wallis statistical method in SPSS was used, and then Topsis was employed to weigh and determine the degree of development of the villages.
Findings: The evaluation showed that level of environmental development in rural areas is less than .01% percent significant. Out of 9 environmental indices, the index of optimal utilization of water, with a mean of 4.29 ranked first.
Practical implications- According to the research results, coherent planning for the revival of the genuine Islamic culture and development of religious teachings about the role and significance of nature, the realization of God's real ownership of all national resources, optimal utilization of natural resources, prevention of corruption in the environment, and appropriate utilization of forests and rangelands, especially national resources, is a strategy that can lead our society to sensible utilization of natural resources.
ارزیابی توسعه پایدار گردشگری در مناطق روستایی حاشیه کلان شهر تهران (مورد مطالعه: روستای آهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع پایداری سرلوحه تمامی فعالیت ها و برنامه های توسعه ازجمله گردشگری روستایی است. ازاین رو اندیشمندان بارها بر ارزش ها و اهداف سه گانه توسعه پایدار تأکید کرده اند که دربرگیرنده ابعاد زیست محیطی و اقتصادی و اجتماعی فرهنگی است. آنان به صراحت بیان داشته اند که دستیابی به توسعه پایدار بدون هم گرایی در ابعاد مذکور و تلفیق آن ها با یکدیگر، امری محال خواهد بود. بنابراین در این مقاله سعی شد از طریق مصاحبه با گروه هایی که نقش حیاتی در فرایند توسعه گردشگری روستای آهار دارند، ابعاد گردشگری پایدار و هم گرایی یا کارکردهای مشترک بین آن ها واکاوی شود. روش پژوهش حاضر کیفی و هدف آن کاربردی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از چهار گروه ذی نفع کلیدی گردشگری، یعنی مدیران محلی، گردشگران، مهاجران و ساکنان بومی به دست آمد که از طریق ماتریس قدرت علاقه انتخاب شده بودند. روش نمونه گیری هدفمند این مطالعه از نوع گلوله برفی بود. یافته های پژوهش نشان داد گردشگری در روستای آهار در هر سه بُعد اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی پایداری لازم را نداشت؛ به طوری که ارتباط و تعادلی بین ابعاد سه گانه توسعه پایدار گردشگری در روستای بررسی شده یافت نشد. به نظر می رسد ناپایداری فعالیت های گردشگری در روستای مطالعه شده به این علل باشد: ضعف ساختاری، نبود درک صحیح ذی نفعان از توسعه پایدار، فقدان آموزش های لازم، موانع قانونی بسیار و برقرارنکردن تعادل بهینه بین منافع ذی نفعان.
بررسی امکان پذیری تأمین سوخت روستاهای کشور ازطریق بیوگاز حاصل از فضولات دامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که بررسی نماید احداث واحدهای مشترک و انفرادی بیوگاز در روستاهای کشور تا چه میزان می تواند نیازهای مردم روستا یا خانوارهای روستایی به سوخت را پاسخ دهد و جایگزینی برای مصارف گاز طبیعی آنان باشد.
روش: تحقیق حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی، نیازهای سوختی مردم روستایی کشور و امکان تأمین آن به-وسیلة بیوگاز حاصل از فضولات دامی را بررسی می کند.
یافته ها: نتیجة اولیه و کلی بررسی تناسب جمعیت دام و جمعیت انسانی روستاهای کشور از بعد تأمین سوخت آن است که (اگر توزیع جمعیت دام و انسان در روستاهای کشور یکسان باشد) سرانة فضولات دامی قابل جمع آوری هر انسان روستایی آن قدر است که می تواند مصارف گاز طبیعی او را در سال به طور کامل پاسخ دهد. همچنین، نتایج بررسی امکان پذیری تأمین سوخت روستاهای کشور ازطریق واحدهای مشترک و انفرادی بیوگاز تقریباً نشان دهندة پتانسیل زیاد تولید بیوگاز و امکان زیاد استفاده از آن در تأمین سوخت روستاهای کشور است.
محدودیت ها/ راهبردها: یکی از مشکلات، آگاهی های کم و آموزش های ناکافی در این باره است. همچنین، نبود روحیة مشارکت مردم روستایی در احداث و ادارة واحدهای بیوگاز روستایی و فقدان برنامة جامع ملی برای گسترش این فناوری تاحدی از پیشبرد کار جلوگیری خواهد کرد که لازم است این مشکلات حل شود.
راهکارهای عملی: لازم است آگاهی ها و آموزش های لازم به مردم روستایی کشور داده شود تا با مزایای مختلف استفاده از این فناوری آشنا شوند. علاوه برآن، حمایت های دولتی ازجمله اعطای وام به روستاییان برای احداث واحدهای بیوگاز قطعاً می تواند در گسترش این فناوری مؤثر باشد.
اصالت و ارزش: تأمین سوخت روستاهای کشور ازطریق بیوگاز حاصل از فضولات دامی دارای مزایای بسیاری ازجمله صرفه جویی در مصرف سوخت های فسیلی، کاهش هزینه های لوله کشی گاز به مناطق روستایی، تولید کود غنی شدة قابل استفاده در کشاورزی، افزایش سلامت انسان و محیط زیست و ... است.
اثرات اقتصادی و اجتماعی مشاغل خانگی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی مشاغل خانگی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب پرداخته شده است. جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از زنان صاحب کسب وکار در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که از بین آنها با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 140 نفر به عنوان نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین، بررسی و تأیید شد و جهت تعیین پایایی پرسشنامه نیز تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستایی در فرآیند پیش آزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مذکور محاسبه شد که در نهایت مقدار88/0= &alpha به طور میانگین برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. بر مبنای نتایج تحلیل عاملی، مهم ترین تأثیرات اقتصادی مشاغل خانگی بر زندگی زنان روستایی را می توان در چهار دسته کلی شامل بهبود وضعیت اقتصادی خانواده، افزایش آگاهی های اقتصادی، افزایش استقلال مالی و ارتقاء قدرت ریسک پذیری و نوآوری تقسیم بندی نمود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل، 45/65درصد می باشد. همچنین مهم ترین اثرات اجتماعی این گونه مشاغل بر زندگی زنان روستایی نیز شامل پنج مؤلفه اصلی (افزایش سطح مهارت های فنی و اجتماعی، علاقمندی به کسب اطلاعات، توسعه ارتباطات نهادی، توسعه ارتباطات اجتماعی و افزایش سطح مشارکت گروهی) بود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این پنج عامل نیز 44/68 می باشد.