فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
780 - 795
حوزههای تخصصی:
افزایش کمبود آب کشاورزی نه تنها گسترش سطح آبیاری را محدود می کند بلکه مستقیماً تولیدات کشاورزی را کاهش می دهد و امنیت غذایی و درآمد روستاییان را تهدید می کند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل انگاره های ذهنی بهره برداران خراسان جنوبی در زمینه مدیریت آب کشاورزی با استفاده از روش شناسی کیو انجام شده است. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی بوده و از نوع تحقیقات اکتشافی است و ازلحاظ روش گردآوری داده ها، کمی - کیفی است. در پژوهش حاضر تعداد 21 بهره بردار با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس یافته های به دست آمده ذهنیت بهره برداران چاه آب در چهار گروه ذهنیت برابر نگر، تقدیر نگر، دانش نگر و مصرف نگر دسته بندی شدند که به ترتیب 7/22 درصد، 10/165 درصد، 35/14 درصد، و 13 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مباحث مدیریت تعارض و فنون مذاکره و رسیدن به توافق جمعی در استفاده پایدار از آب کشاورزی مهم ترین عامل در راستای نیل به یک ذهنیت مشترک نسبت به مدیریت پایدار آب کشاورزی در بین بهره برداران چاه آب است. لذا پیشنهاد می شود دست اندرکاران مربوطه با در نظر داشتن این مهم زمینه برنامه ریزی و اجرایی شدن آن را فراهم آورند.
موانع مشارکت روستاییان حوضه قلعه شاهرخ چادگان در طرح های آبخیزداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های مناطق روستایی از جمله فقر، بیکاری و مهاجرت موجب شده توجه به توسعه روستایی نه یک گزینه بلکه یک ضرورت انکار ناپذیر باشد. اجرای طرح های آبخیزداری علاوه بر حفظ منابع آب، خاک و گیاه، برای مناطق روستایی فرصت های شغلی ایجاد می کند. موفقیت چنین طرح هایی تا حدود زیادی به مشارکت روستاییان در اجرا، حفظ و نگهداری آنها بستگی دارد. شناسایی موانع مشارکت روستاییان به مدیران محلی کمک می کند با ایجاد زمینه های لازم و حذف موانعی همچون موانع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، مشارکت حداکثری مردم را ایجاد نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت این موانع در حوضه قلعه شاهرخ چادگان صورت گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جامعه آماری آن را سرپرستان خانوار (700N=) تشکیل می دهد. بر اساس فرمول کوکران تعداد 250 سرپرست خانوار به روش تصادفی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز بر اساس مقدار آلفای کرونباخ در حد مناسب تشخیص داده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نشان داد که در مجموع میزان مشارکت پاسخگویان در این طرح ها در سطح پایین قرار دارد. بر اساس نتایج، مهم ترین موانع مشارکت روستاییان منطقه در طرح های آبخیزداری، «پایین بودن سطح آگاهی روستاییان از طرح ها»، «اعتقاد به بی تأثیر بودن اجرای پروژه ها در اشتغال زایی» و «عدم اعتقاد روستاییان به مفید بودن طرح های آبخیزداری» بودند. نتایج همبستگی چندگانه و تحلیل مسیر نیز نشان داد که عوامل فرهنگی از موانع اصلی مشارکت روستاییان در طرح های آبخیزداری است.
ظرفیت های اقتصادی گردشگری و توسعه فضاهای روستایی (مورد مطالعه: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی از یک طرف به واسطه چالش ها و مسائل متعدد جوامع روستایی (از جمله فقر، بیکاری، ناامنی غذایی و مهاجرت) و از طرف دیگر به دلیل مزایای متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گردشگری، سعی داشته اند صنعت گردشگری را به صورت فزاینده ای در جوامع روستایی ترویج و توسعه دهند. بدین سان هر گونه اقدامی در این زمینه می تواند در توسعه گردشگری و در نتیجه توسعه روستایی موثر باشد. با این اوصاف پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جوامع روستایی و شناسایی ظرفیت های اقتصادی گردشگری و با رویکرد توصیفی تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی شهرستان روانسر است و حجم نمونه تحقیق ۲۰۹ نفر بر اورد گردید برآورد گردید. ابزار اصلی برای گردآوری داده های پیمایشی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با طی نمودن فرایند روش شناختی مربوطه، تأیید شده است. نتایج پژوهش نشان داد میانگین اثرگذاری اقتصادی گردشگری بر جامعه محلی با مقدار 835/3، بالاتر از حد متوسط بوده است. نتایج در خصوص عمده ترین ظرفیت های اقتصادی گردشگری با استفاده از تحیلی عاملی اکتشافی نشان داد پنج عامل شناسایی شده توانسته حدود 67 درصد واریانس متغییر وابسته را تبیین نمایند. عوامل شناسایی شده به ترتیب اهمیت عبارت اند از: اشتغال زایی بوم محور (473/15 درصد)، سودآوری توأم با جذب سرمایه (053/15 درصد)، بازاریابی محلی (022/15 درصد)، گرایش به کارآفرینی (465/12 درصد) و توسعه زیرساخت های اقتصادی (673/9 درصد). بررسی برازش نتایج حاصل شده با استفاده از مدل سازی در قالب نرم افزار Amos Graphic نشان داد عوامل شناسایی شده در قالب یک مدل تجربی، از اعتبار آماری لازم برخوردار است.
نقش عوامل کارآفرینی غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی خانوارهای روستایی شهرستان کنارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه عوامل مؤثر بر کارآفرینی غیرکشاورزی را در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان شناسایی و رتبه بندی می کند. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری در این پژوهش، سرپرستان خانوار روستاهای بخش زرآباد از توابع شهرستان کنارک می باشند. برای تحلیل یافته های پژوهش از آزمون T- test تک نمونه ای و آزمون کای اسکور استفاده شده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که از بین عوامل اجتماعی کارآفرینی غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان، شاخص سرمایه های اجتماعی با میانگین 5/4 بیشترین تأثیر را دارد؛ و از میان عوامل اقتصادی، کیفیت اشتغال با میانگین 38/3 بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان دارد ؛ و همچنین از بین عوامل محیطی کارآفرینی غیرکشاورزی در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان شاخص کیفیت مسکن با میانگین 25/3 بیشترین تأثیر را دارد ؛ و از بین عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی مؤثر بر کارآفرینی غیرکشاورزی عوامل اجتماعی با میانگین 25/3 بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت زندگی روستائیان دارد.
پیشران های کلیدی برند گردشگری کم شتاب در مقصدهای روستایی (موردمطالعه: روستای جواهرده - استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
716 - 733
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی پیشران های کلیدی مؤثر در برند کم شتاب گردشگری در روستای جواهرده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی - تبیینی و از نظر روش، کیفی - کمی، مبتنی بر نظرات 30 نفر از کارشناسان است که به صورت گلوله برفی و قضاوتی انتخاب شدند. در روش کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA مدل اولیه، طراحی و با نرم افزار MICMAC روابط بین پیشران ها تبیین، اولویت بندی و ارزش گذاری شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 49 پیشران کلیدی شناسایی شده در سه دسته مؤلفه های، محصول گردشگری کم شتاب، فرایند گردشگری کم شتاب و برنامه گردشگری کم شتاب، تقسیم پذیر هستند. در این راستا، پیشران های حفظ کیفیت محیط، چشم انداز و جاذبه های طبیعی درون یا پیرامون، آب و هوای پاکیزه و مطلوب، آموزش گردشگری کم شتاب، فضاهای عمومی پذیرا و پویا، جلب نظر مثبت راجع به برند کم شتاب (نگرش)، شخصیت مقصد، داشتن یک داستان منحصربه فرد و انگیزش جهت استفاده از برند گردشگری کم شتاب، تأثیرگذارترین پیشران ها در ایجاد برند گردشگری کم شتاب روستای جواهرده هستند.
تحولات فضاهای انسان ساخت در ناحیه لشت نشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد، تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع و دخالت های انسان ها در محیط طبیعی باعث تحول انواع فضاهای طبیعی، فضاهای کشاورزی و فضاهای انسان ساخت شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان و علل تحولات فضای انسان ساخت در ناحیه لشت نشاء است. استراتژی پژوهش استقرا کیفی، روش جمع آوری داده ها اسنادی و میدانی و برای بررسی سیر تحولات تاریخی منابع مکتوب و شفاهی مورد بررسی قرار گرفت. تحولات فضایی از طریق تصاویر ماهواره درسامانه گوگل ارث انجین بررسی و براساس اطلاعات میدانی در محیط ArcGIS ویرایش شد. 26نمونه برای مصاحبه به صورت هدفمند از بین مطلعین محلی و 43تصویر و 2فیلم از شرایط منطقه تهیه شد و برای تحلیل کل داده ها از روش کیفی داده بنیاد و نرم افزار ATLAS.ti استفاده شد. با توجه به یافته ها، عرصه محیطی طبیعی در منطقه رو به افول بوده است به گونه ای که سطح برنجزارهای ناحیه تا سال 1375 افزایش داشته اما پس از آن، کاهش را نشان داد؛ برای باغ ها تا سال 1375کاهش و سپس افزایش ثبت شد، فضاهای انسان ساخت در کل دوره افزایشی بود، این تحولات تحت تاثیر گذشته و بستر تاریخی آن بروز یافت و بر اساس تحولات جمعیتی، مالکیت زمین، ارث و در کنار آن عناصری همچون اثرات اقتصاد جهانی، سیاستگذاری حکومت ها و دولت ها، تغییرات نهادی، نهادهای کژکارکرد، نظام قاعده گذاری و پاداش ها، فضای نااطمینان تولید و عدم توان رقابت فعالیت های مولد در ناحیه مورد مطالعه باعث گسترش سرمایه داری مستغلات و ساخت و سازهای تجاری و خدماتی شده است یافته ها نشان دهنده گسترش سرمایه داری غیر مولد، عدم شکل گیری کامل چرخه های سرمایه داری است ساختار انگیزشی مسلط در ناحیه در اثرتجربه تاریخی، مشکلات روزمره و دانش غیر بومی، سازه های ذهنی و باورهای مردم را به سمت فروش زمین جهت داد.
تبیین جامعه شناختی ارتباط بین«مشارکت اعضاء» و«موفقیت» تعاونی های کشاورزی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
388 - 403
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام گرفته از نظر هدف تحقیقی کاربردی است، جامعه آماری آن اعضای تعاونی های «فعال» کشاورزی در لرستان است که تعداد 354 نفر آن ها طبق فرمول کوکران از طریق نمونه گیری سهمیه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی صوری آن طبق نظرات 15 تن از اعضای جامعه آماری تعیین و روایی محتوای ابزار پژوهش با استفاده از نسبت اعتبار محتوا (cvr) و پایایی آن نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه گردید که مقدار آن 76/0 شد و داده های تحقیق نیز به وسیله نرم افزارهای Spss و Amos تحلیل گردیدند. مطابق نتایج آزمون t تک جمله ای مشارکت اعضا در اداره امور تعاونی های موردمطالعه از سطح متوسط بالاتر است. همچنین نتایج آزمون همبستگی متغیرها و نتایج تحلیل معادلات ساختاری مدل تحقیق رابطه بین ابعاد مشارکت اعضاء (مشارکت اعضاء در مجامع عمومی، مشارکت اعضاء در نظارت بر امور تعاونی، مشارکت اعضاء در مدیریت و مشارکت اقتصادی اعضا) و «موفقیت» تعاونی های کشاورزی را تأیید نمود و ارتباط بین آن ها با سطح اطمینان 99 درصد یک ارتباط مستقیم، مثبت و معنی دار نشان داده شد. نتایج کسب شده در رابطه با شاخص های برازش حاصله مدل نشان داد که مدل تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است. در همین رابطه بین زنان و مردان متأهل و مجرد تفاوت معنی داری از لحاظ مشارکت در فعالیت های تعاونی وجود نداشت در حالی که بین متغیرهای سن، سابقه عضویت، تحصیلات و میزان سهام اعضا با موفقیت تعاونی ها رابطه مستقیم و معنی دار ملاحظه گردید.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل به توسعه واحد های گاوداری روستایی در شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به خودکفایی در تأمین نیاز های اساسی و غذایی جمعیت روزافزون کشور به ویژه تولیدات دامی که با توجه به ظرفیت های موجود در کشور و وجود منابع داخلی فراوان و قابل استفاده، از ارزش بسیار بالایی برخوردار لزوم توجه به این بخش را ضرورت بخشیده است. در این راستا پژوهش حاضر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی سنتی و نیمه صنعتی در شهرستان خرم آباد هست. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بهره برداران واحد های گاوداری روستایی شهرستان خرم آباد در سال 1397 می باشد که از بین 4762 تعداد گاودار مشغول به فعالیت در این حوزه، تعداد 185 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین و سپس به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبنای گردآوری داده های موردنیاز قرار گرفتند. روایی شکلی و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرسنجی از اعضای هیئت علمی گروه اقتصاد و توسعه روستایی دانشگاه لرستان مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از پیش آزمون و محاسبه ضریب پایایی آلفای کرونباخ و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی در شهرستان خرم آباد به ترتیب اهمیت در شش دسته؛ ۱) قیمت-اعتبارات، ۲) خدماتی-حمایتی، ۳) زیرساختی، ۴) خدمات دام پزشکی و عوامل اصلاح نژادی، 5) آموزشی-ترویجی و 6) پشتیبانی دسته بندی شدند. این عوامل توانستند 93/76 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین که از طریق آزمون من ویتنی بیانگر این بود که بین نظرات دامدار های سنتی و مدیران گاوداری های نیمه صنعتی ازلح اظ عوامل مؤثر بر توسعه واحد های گاوداری روستایی اختلاف نظر وجود دارد.
تحلیل محدودیت های توسعه صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی (موردمطالعه: دهستان کاکاوند، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
782 - 799
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه یافتگی روستاهای کم برخوردار و از طرف دیگر، سادگی فناوری، نیاز به سرمایه کمتر، دوره کوتاه تر بازگشت سرمایه و دیگر مزایای صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی ضرورت راه اندازی این گونه صنایع را بیشتر از قبل نمایان ساخته است. اگرچه مسیر راه اندازی این صنایع همیشه هموار نیست و با موانع مختلفی مواجه است. از این رو، این تحقیق با هدف شناسایی و تعیین عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی انجام شد. جهت شناسایی عوامل بازدارنده، 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته با صاحب نظران استانی انجام شد. تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، منجر به شناسایی 41 مفهوم، در قالب 7 دسته کلان موانع شد. سپس از تکنیک دلفی - فازی دومرحله ای برای دستیابی به توافق گروهی بین صاحب نظران و رتبه بندی عوامل بازدارنده استفاده شد. طبق نتایج تکنیک دلفی - فازی عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی در دهستان کاکاوند شهرستان دلفان در 5 دسته طبقه بندی شدند. موانع مالی - اعتباری با میانگین کل فازی زدایی (442/0) در اولویت اول عوامل بازدارنده راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی قرار گرفت. همچنین موانع اداری - سیاستی با میانگین کل فازی زدایی (426/0)، کمبود نیروی انسانی آموزش دیده و کارآفرینان محلی با میانگین (417/0)، نبود روحیه مشارکتی، فردی و اجتماعی جامعه محلی برای سرمایه گذاری با میانگین کل فازی زدایی (407/0) و سرمایه گذاری ضعیف داخلی و خارجی با میانگین کل فازی زدایی (397/0) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. تأمین اعتبارات لازم، کاهش بروکراسی اداری و موانع سیاستی، ارائه آموزش به روستائیان و تقویت مشارکت آنان و نیز جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای راه اندازی صنایع کوچک مقیاس بخش کشاورزی پیشنهاد اساسی تحقیق حاضر است.
فراتلخیص راهبردهای بقای مزارع خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
190 - 209
حوزههای تخصصی:
در این مقاله باهدف شناخت راهبردهایی که خانواده های کشاورز برای بقا و حفظ کسب وکار خانوادگی خود به کار می برند و عواملی که بر این راهبردها تأثیر می گذارند، از روش مرور نظام مند و راهبرد فراتلخیص استفاده شد. بدین ترتیب بعد از هفت مرحله غربالگری مقاله های گردآوری شده، 61 مقاله متناسب با هدف پژوهش انتخاب و در مرحله تحلیل داده ها با کمک نرم افزار مکس کیودی اِی2020 «کدگذاری انتسابی» و «کدگذاری راهبرد «تنوع بخشی» (بازار-محور، اقتصاد-محور، خانواده-محور، فرد-محور)، «پایداری» (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی) و «جانشینی» (عوامل زمینه ای، عوامل ارتباطی، عوامل فردی) را به کار می برند. مزارع خانوادگی نقش مهمی در میدان کشاورزی و امنیت غذایی حال و آینده جهان دارند. شناخت راهبردهای موفق خانواده های بهره بردار کشاورز در کشورهای پیشرفته و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن ها، می تواند انگیزه ای برای خانواده های کشاورز و سیاست گذاران بوده و درنهایت در کنار بهره گیری از تجارب داخلی به بازنگری و تجدیدنظر در مورد راهبرد ها و سیاست های کشاورزی به نفع بقا و احیای مزارع خانوادگی منجر شود.
بررسی روش های سازگاری روستاییان با کم آبی در استان خوزستان: کاربرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
246 - 257
حوزههای تخصصی:
سازگاری با تنش های آب جهت حمایت از معیشت و تأمین امنیت غذایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بااین حال، نوع و میزان راهبردهای سازگاری در مناطق و بسترهای اجتماعی - اقتصادی و اگرو اکولوژیکی آنان متفاوت است. شناسایی و طبقه بندی روش های سازگاری مبتنی بر داده های تجربی می تواند به طراحی و اجرای مشوق ها، قوانین و یا اصلاحات نهادی کمک کند. از این رو هدف مطالعه حاضر شناسایی انواع روش های سازگاری با تنش های آبی با استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی است. تکنیک های به کار رفته برای جمع آوری داده ها عبارت اند از مشاهده مستقیم، مصاحبه نیمه ساختاریافته، یادداشت های میدانی و ضبط شواهد و یافته ها که در جریان مصاحبه ها صورت گرفت. اشباع نظری داده ها، با استفاده از نظرات 41 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی و کشاورزان به دست آمد. بر اساس یافته های تحقیق روش های سازگاری به چهار دسته کلی شامل تغییر در عملیات کشاورزی، مدیریت آبیاری، مدیریت مالی و اقتصادی و مدیریت اجتماعی تقسیم بندی گردید. روش های مدیریت عملیات کشاورزی به نوبه خود شامل دو دسته مدیریت محصول و مدیریت مزرعه بوده است. مدیریت آب شامل صرفه جویی در آب و فناوری تأمین آب، روش های مدیریت اقتصادی شامل، تنوع بخشی به درآمد یا شغل، بیمه کشاورزی، پس انداز کردن و صرفه جویی در هزینه ها و دریافت کمک مالی به صورت قرض یا وام بوده است. مدیریت اجتماعی در زیر طبقه مهاجرت و شبکه سازی و گسترش دانش به منظور افزایش آگاهی در مورد روش های کاهش آسیب بوده است.
انطباق: راهکار استمرار الگوی فعالیت ها در تغییرات گونه شناسی مسکن روستایی اشکورات گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
590 - 607
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سازوکار انطباق سیستم فعالیت ها با تغییرات پیکره بندی گونه های مسکن بومی و مهندسی ساز روستایی از طریق دسته بندی فعالیت ها و اندازه گیری داده های نحوی خانه ها بود. بدین منظور تعداد 382 خانه از دو گونه مسکن روستایی اشکور گیلان به صورت تصادفی طبقه بندی با توجه به روش مبتنی بر هدف و ملاحظات انتخاب شد. برای تحلیل فعالیت ها از مصاحبه ساختارمند، مشاهده و ثبت فعالیت ها استفاده گردید. همچنین جهت پیدایی تفاوت و مهم ترین فعالیت و مکان انجام آن آزمون مجذورکای، تحلیل بالونی و خوشه ای استفاده شد. نتایج به طورکلی نشان داد دو گونه مسکن از پیکره بندی های متفاوتی برخوردار هستند که باعث شده دسته بندی فعالیت ها، مکان رخداد آن ها و روابط بین آن ها در این مساکن متفاوت باشد؛ اما باوجود تغییر پیکره بندی فضایی سیستم فعالیت ها تغییر نکرده است و ساکنان خود را با فضاهای موردنظر انطباق داده اند. مشخص شد ساکنان از طریق دسته بندی فعالیت ها، انتخاب مکان خصوصیات مشابه و چند کارکردی کردن فضاها بدون حذف فعالیتی، خود را با تغییرات فضایی انطباق می دهند که این امر ناشی از قانونمندی های فرهنگی و اجتماعی است. توانایی انطباق پذیری ساکنان باعث شده از تمام فضاهای خانه استفاده کنند و به هماهنگی با محیط های مسکونی برای رفع نیازها، ارزش ها و رفتارهای خود بپردازند. یافته ها، ضرورت توجه به انطباق پذیری را در تحلیل های نحوی محیط های مسکونی مورد تائید قرار می دهند.
مدل سازی مفهومی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی با رویکرد سیستمی مورد: روستاهای شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب برنامه ریزان توسعه روستایی به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخگویی به چالش های اقتصادی در مناطق روستایی تشویق روستاییان به فعالیت های کارآفرینانه می باشد. یکی از حوزه های شکل گیری فعالیت های کارآفرینانه در مناطق روستایی، گردشگری کشاورزی است که تحت تأثیر عوامل و نیروهای متعددی می باشند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی و مدل سازی مفهومی این عوامل در قالب رویکرد سیستمی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نتیجه یک پژوهش اکتشافی و با روش کیفی- کمی است. به منظور بررسی میزان تأثیر هر یک از متغیرها در مدل عوامل علی، تعداد 30 پرسشنامه در اختیار نخبگان اجرایی و دانشگاهی قرار گرفت. برای ترسیم مدل مفهومی علی و معلولی بر اساس مدلسازی سیستم پویا از نرم افزار Vensim و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تک نمونه ای و آزمون فریدمن) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t نشان می دهد که تأثیر عامل سیاست گذاری بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی دارای رتبه اول می باشد و عامل امکانات و خدمات گردشگری، عوامل فرهنگی- اجتماعی، مهارت های فردی و ظرفیت های محلی کشاورزی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
کاربرد مدل هکمن در تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های مقابله با ناامنی غذایی مورد: بخش حلب، شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناامنی غذایی و فقر غذایی می تواند علاوه بر اثرات منفی بر سلامت جسمی، تبعات اجتماعی و اقتصادی و روحی و روانی به همراه داشته باشد، ازاین رو شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری ناامنی غذایی ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت ناامنی غذایی و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر در به کارگیری استراتژی های غذایی و غیرغذایی مقابله با ناامنی غذایی هست. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای ساکن در بخش حلب، شهرستان ایجرود استان زنجان می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی و مدل هکمن و برای محاسبه میزان ناامنی غذایی از روش (مقیاس ناامنی غذایی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، 49.41 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 31.76 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 10.59 درصد خانوارها ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 8.24 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین نتایج مدل هکمن نشان می دهد، مهم ترین عامل تأثیرگذار در استراتژی غیر غذایی، درصد درآمد به دست آمده از بخش غیرکشاورزی است که دراین بین عوامل درصد درآمد به دست آمده از بخش خدمات با ضریب 246/0، شغل فرعی با مقدار ضریب 328/0 و میزان درآمد با ضریب 289/0 دارای بیشترین تأثیر هست. باتوجه به یافته ها، پیشنهاد تحقیق حاضر جهت کاهش ناامنی غذایی تنوع فعالیت های اقتصادی هست.
شناسایی مؤلفه های کلیدی بر اثربخشی تسهیلات اشتغال پایدار روستایی در روستاهای شهرستان همدان با رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
232 - 245
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو از نظر نوع تحقیق، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی است و ازنظر ماهیت بر اساس علم آینده پژوهی، تحلیلی و هنجاری است. حجم نمونه تحقیق 20 نفر از کارشناسان بانک، کشاورزان و مسئولین سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بوده اند که از روش نمونه گیری گلوله برفی و به روش هدفمند انتخاب شدند. در این تحقیق با بهره گیری از تکنیک دلفی اطلاعات نخستین گردآوری شد و در نهایت 34 مؤلفه های که می تواند باعث اثربخشی تسهیلات باشند، شناسایی شد. در مرحله دوم برای شناسایی مؤلفه های اثر گذار، ماتریس تأثیرات متقابل طراحی شد. وزن دهی این پرسشنامه به صورت مقایسه ای و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد بدین طریق که عدد صفر به منزله عدم تأثیر عدد یک به منزله تأثیر ضعیف، عدد دو به منزله تأثیر متوسط، عدد سه به منزله تأثیر زیاد و در نهایت حرف P به منزله وجود رابطه بالقوه بین متغیرها است و در نهایت توسط نرم افزار MIC-MAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 12 مؤلفه به عنوان مؤلفه ها کلیدی و مؤثر بر اثربخشی تسهیلات وجود دارند که برخی از آن ها عبارت اند از: تلاش برای کاهش سطح هزینه های تولیدی توسط تولیدکنندگان، شناسایی ظرفیت های موجود در روستا و اعطای تسهیلات به این اقشار، ارائه مشاوره به صاحبان کارگاه های تولیدی برای رفع مشکلات، ایجاد سامانه ای برای ثبت ظرفیت ها و تقاضای کار در آن حوزه برای هماهنگی در عرضه تسهیلات متناسب با نیاز جامعه، تناسب وام با طرح پیشنهادی از سوی تولیدکنندگان.
نقش حکمروایی خوب در تسهیل فرصت های کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: شهرستان گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم حکمروایی مبتنی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی است در جوامع روستایی توسعه پایدار نیازمند نظام مدیریت و حکمروایی کارآمد مبتنی بر ظرفیت ها و منابع محلی است. در این پژوهش به تبیین جایگاه حکمروایی و ارتباط بین حکمروایی موجود و تسهیل فرصت های کارآفرینی و ارائه الگوی حکمروائی خوب در توسعه ظرفیت های کارآفرینی در منطقه مورد مطالعه پرداخته خواهد شد. پژوهش حاضر به لحاظ نوع، توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی- توسعه ای و در گردآوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است . جامعه آماری ساکنان نواحی روستایی شهرستان گمیشان و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه263 سرپرست خانوار و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. با نظرخواهی از صاحب نظران و متخصصین رشته های جغرافیا، گردشگری، کارآفرینی، مدیریت، اقتصاد و ... هشت شاخص مهم حکمروایی خوب و متغیرهای مربوط به تسهیل فرصت های کارآفرینی استخراج خواهد شد و بر این اساس مهمترین شاخص ها با معادلات ساختاری( SME ) اعتبار آن مورد سنجش خواهد گردید. با توجه به حل مدل برنامه ریزی خطی در روش بهترین_ بدترین، شاخص های مشارکت با وزن 401/0 رتبه اول، به عنوان مهم ترین شاخص و شاخص مسئولیت پذیری با وزن 024/0 رتبه هشت، کم اهمیت ترین شاخص حکمروایی خوب در بر تسهیل فرصت های کارآفرینی معرفی شدند. با تکنیک رتبه بندی WASPAS ، روستاهای حوزه شرقی با امتیاز 365/3 در رتبه اول و روستاهای حوزه غربی با وزن 229/3 در رتبه دوم و روستاهای حوزه شمالی با وزن 117/3 در رتبه سوم از نظر تأثیر شاخص حکمروایی خوب در تسهیل فرصت های کارآفرینی باشند.
عمقی شدن کاربری زمین در بهره برداری های کشاورزی روستایی؛ مؤلفه ها و تعیین کننده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
276 - 293
حوزههای تخصصی:
عمقی سازی، به معنای افزایش بهره وری زمین و فزونی عملکرد در اثر کنش های انسانی است. باوجود چالش بالقوه ناپایداریِ کاربری زمین، عمقی سازی رویکرد اصلی توسعه کشاورزی و پاسخ به نیازهای فزاینده غذایی بشر و نیز سنجه ای برای تحلیل کارایی کشاورزی است. مطالعه حاضر به ارزیابی و تحلیل عمقی شدن کشت لوبیا در منطقه روستایی خرمدشت شهرستان خمین می پردازد. نمونه آماری، 183 بهره بردار لوبیاکار منطقه بوده و داده های موردنیاز با عملیات میدانی گردآوری شد. روایی ابزار گردآوری، محتوایی و پایایی آن با انجام مطالعه مقدماتی و آزمون های آماری، ارزیابی و تأیید شد. مقیاس سازی برای سنجش عمقی شدن، براساس مؤلفه های تخصصی شدن کشت، اندازه نسبی سطح بهره برداری، سطح بهره وری، ضریب مکانیزاسیون و فشردگی دوره آیش، با رویکرد تحلیل عاملی و ترکیب خطی وزنی نرمال انجام شد. بر اساس یافته ها، باوجود سطح بالای زیرکشت لوبیا در منطقه، میزان عمقی شدن در نزدیک به 98 درصد از بهره برداری ها کمتر از حد متوسط و تنها در بین 2/2 درصد از بهره برداران بیش ازحد متوسط بوده است. گرچه به لحاظ فنی و در مقایسه با بهره برداری های عمقی تر، امکان دستیابی به فشردگی بیشتر در آینده برای نظام های کمتر عمقی آسان تر است، اما عمقی شدن کمتر کاربری زمین لزوماً به معنی توسعه و افزایش معنی دار عملکرد در آینده نیست. در همین رابطه، تحلیل تفاوت های کاربری زمین بین سطوح مختلف عمقی شدن در رابطه با متغیرهای مختلف نشان داد درحالی که عمقی شدن به واگرایی شدید عملکرد و راندمان اقتصادی در بین بهره برداری های منطقه موردمطالعه انجامیده، ضعف سیاست گذاری و مدیریت کلان کشاورزی در این زمینه نیازمند درنگ و برنامه ریزی های سنجیده ای در آینده است.
تحلیل نقش گردشگری تغذیه بر پایداری اقتصاد نواحی روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری تغذیه می تواند منافع اقتصادی زیادی برای مناطق روستایی کشورمان به همراه داشته باشد. بسیاری از کارشناسان این نوع از گردشگری را ابزاری برای توسعه روستایی قلمداد می کنند که می تواند سبب تحرک اقتصاد محلی شده و از مشاغل موجود حمایت کرده و باعث ایجاد اشتغال در این نواحی شود. تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها، آمیخته ترکیبی(کیفی-کمی)است. در بخش کیفی، روش تحقیق تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی-اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و روش گردآوری داده ها، میدانی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه می باشد. جامعه تحقیق در دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی، خبرگان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و اساتید دانشگاهی درخصوص برنامه ریزی و توسعه روستایی در استان مازندران و به روش هدفمند و گلوله برفی به تعداد 16 نفر (اشباع نظری) انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل 375 نفر از رستوران داران، اقامتگاه ها، هتلداران و کارشناسان سازمان گردشگری می باشند که به صورت تصادفی و در دسترس به تعداد 182 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی استفاده از کدگذاری و در بخش کمی روش دلفی برای طراحی مدل است و در نهایت مدل طراحی شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با نرم افزار اسمارت PLS تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده شاخص ها برای مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی مازندران مورد تایید قرار گرفت. این یافته ها نشان می دهد که ابعاد گردشگری تغذیه، درآمد پایدار، رشد اقتصادی و اشتغال پایدار توانسته اند مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی را تشکیل دهند.
ارزیابی خدمات منظر در عرصه پیراشهری صالح آباد شرقی، جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
440 - 453
حوزههای تخصصی:
خدمات منظر بیانگر رابطه بین ساختار، عملکرد و ارزش های اکولوژیک است. این رویکرد ازگزینه هایی است که می تواند در تحلیل محیط پیراشهری استفاده شود. این روش با تمرکز برگروه های اجتماعی هدف، آن را تبدیل به بدیلی برای خدمات اکوسیستم می سازد. مقاله حاضر در پی تحلیل خدمات منظر در محیط پیراشهری صالح آباد در جنوب تهران است. به این منظور شاخص های خدمات منظر مبتنی از ادبیات موضوعی در سه محور تولیدی، تنظیمی و فرهنگی استخراج شد. در ادامه وضعیت آن ها در منطقه موردمطالعه بر اساس پیمایش میدانی و مصاحبه با ساکنان تولید گردید. نتیجه به شکل نقشه های قابلیت و مطلوبیت پردازش شد. خروجی مذکور با استفاده از وزن دهی مبنی بر چهارچوب تحلیل سلسله مراتبی با هم تلفیق و در نهایت پهنه بندی کیفیت خدمات منظر در منطقه به دست آمده است. درنهایت راهبردهای چهارگانه حفاظتی، تدافعی، تهاجمی و سودجویانه مبتنی بر تفاوت قابلیت و مطلوبیت هر پهنه و در تناسب با ویژگی های محیطی آن ها، تدوین شد. نتایج نهایی نشان می دهد ناهمگنی در بهره برداری از فضا مشهود است، ضمن اینکه محدوده مورد بررسی در معرض تغییر قرار داشته و از قابلیت های فضا به درستی استفاده نمی شود. به کارگیری خدمات منظر بستری مناسبی را تدوین الگوی راهبردی متناسب با توان عرصه فراهم می سازد که در صورت به کارگیری اصولی آن می تواند تضمین کننده توسعه یکپارچه عرصه پیراشهری باشد. البته پیوند میان این خدمات و نظام برنامه ریزی رسمی موضوع مطالعات گسترده تری است.
عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی مورد: شهرستان هندیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان می باشد که تعداد کل آن ها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 19 و Lisrel 8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عامل های حمایتی، حرفه ای و مهارتی، برنامه ریزی و سیاست گذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عامل های تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد ( γ= 0.90, t=19.39 ).اثر مثبت و معنی داری بر زیست پذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.