فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم از ترکیب واژه های ژئو (زمین) و توریسم (گردشگری) پدید آمده است و به شکلی از گردشگری گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، ژئومورفولوژی، میراث فرهنگی و زیباشناسی مکان جغرافیایی است. هدف این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریستی روستای کندوان واقع در شهرستان اسکو می باشد. برای رسیدن به این هدف در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در روش توصیفی ابزار کار محققان مطالعات اسنادی و میدانی بوده و در مرحله بعد با استفاده از نظر کارشناسان و توریست ها توان ژئوتوریستی روستا ارزیابی گردید. در نهایت برای تجزیه تحلیل داده ها مدل دینامیکی به کار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص ارزش علمی ژئوتوریستی روستا برابر با 88/22، شاخص ارزش های مازاد 08/29 و ضریب آسیب پذیری منطقه نیز 47/2 به دست آمده است. در نهایت توان ژئوتوریستی روستا بر اساس معیار کمی (مقدار 45/54 ) و معیار کیفی مدل، خوب ارزیابی گردید.
پیامدهای اقتصادی و اجتماعی مکانیزاسیون کشاورزی در سکونتگاه های روستایی مورد: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مکانیزاسیون به عنوان کلیدی ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه کشاورزی و روستایی از اهمیت خاصی برخوردار است. مزارعی که مجهز به قدرت ماشین و نیروی موتور هستند، علاوه بر افزایش کیفیت و کمیت در کار و بهره برداری محصولات، در زمان و هزینه های مراحل مختلف کشت نیز صرفه جویی می گردد. براین اساس مکانیزاسیون یکی از ارکان اصلی و کلیدی توسعه کشاورزی محسوب می شود و رونق مکانیزاسیون کشاورزی خود مهم ترین نوع سرمایه گذاری در راستای توسعه روستایی است. در تحقیق حاضر سعی شده است تا به تبیین و بررسی تأثیر مکانیزاسیون کشاورزی بر ارتقاء شاخص های اقتصادی و بهبود مؤلفه های اجتماعی خانوارهای روستایی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان پرداخته شود. تعداد 190 کشاورز به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است که از این تعداد 110 بهره بردار به صورت مکانیزه و 80 بهره بردار دیگر نیز بیشتر به صورت سنتی در امور کشاورزی فعالیت داشته اند. پژوهش حاضر به صورت توصیفی – تحلیلی و میدانی بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از مکانیزاسیون کشاورزی در میان بهره برداران موجب افزایش تولید و درآمد شده است و میزان ضایعات را به طور چشمگیری کاهش داده است. به طور کلی، مکانیزاسیون باعث بهبود شاخص های اقتصادی در بین بهره برداران کشاورزی شده است. علاوه بر آن، مکانیزاسیون کاهش مهاجرت و افزایش انگیزه ماندگاری بهره برداران نواحی روستایی را به دنبال داشته است. با عنایت به اینکه تاکنون اقدامات دولت در راستای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی چندان کافی نبوده است، بسترسازی و اهتمام جدی و مناسب از سوی دولت، تشویق و ترغیب سازمان های ذی ربط و مشارکت همه جانبه مردم در زمینه مکانیزاسیون امری ضروری و لازم است.
سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان های استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلستان از استان هایی است که با 49 درصد جمعیت روستانشین، جزو استان های محروم معرفی شده و همین مسئله، شناخت سطح توسعه یافتگی دهستان ها برای انجام اقدامات برنامه ریزی را ضروری ساخته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی، شناخت و معرفی سطح توسعه یافتگی دهستان های این استان بود. بدین منظور، از روش تاپسیس ( TOPSIS ) برای پردازش، تحلیل و سطح بندی درجه توسعه یافتگی دهستان ها بر مبنای 41 شاخص و همچنین،برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج نقشه ها، از مدل فرایند شبکه ای تحلیل ( ANP ) برای وزن دهی و از نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شد. یافته ها نشان داد که حدود پنجاه درصد از دهستان های استان گلستان، به ترتیب، از نظر شاخص های بخش آموزش، ارتباطات، خدمات، بهداشت و درمان، و اشتغال محروم اند؛ همچنین، تفاوت زیادی بین سطح توسعه یافتگی دهستان ها از نظر شاخص های بررسی شده وجود دارد و در نتیجه ، دهستان های استان گلستان، در مجموع شاخص ها، توسعه نیافته محسوب می شوند. در پایان، بر پایه یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای محرومیت زدایی از دهستان ها ارائه شد.
بررسی و شناسایی توان ها و محدودیت های توسعه صنعت گردشگری در نواحی مورد شناسی: روستای میمند کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور گردشگری به عنوان یک نیاز و تبدیل شدن آن به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدنش، این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منابع حاصل از گردشگری امیدوار باشد. هدف از این پژوهش، بررسی قابلیت های گردشگری روستای میمند و ارائه راهکارهای استراتژیک در زمینه گردشگری است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و روش مطالعه، ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، شامل دو گروه گردشگران و کارشناسان گردشگری بودند که بر اساس فرمول کوکران، از میان 750 نفر گردشگر سال 1392 و 35 نفر کارشناس گردشگری -به صورت تمام شمار- 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. مقدار آلفای کرون باخ برای قابلیت اعتماد گروه گردشگران، 0.73 و برای گروه کارشناسان، 0.84 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش آماری تحلیل عاملی در محیط نرم افزاری SPSS، مدل SWOT و نرم افزارEXCEL استفاده شده است. نتایج روش تحلیل عاملی نتایج نشان داد که، عوامل خدمات زیربنایی با 14.682 درصد، عوامل فرهنگی با 9.934 درصد، عوامل خدمات پذیرایی با 7.087 درصد، خدمات سرویس بهداشتی با 5.254 درصد، عوامل اقتصادی با 4.757 درصدو امکانات رفاهی با 4.501 درصد تبیین، می توانند در جذب گردشگر نقش زیادی داشته باشند. همچنین، نتایج روش SWOT نشان داد که نتایجبه دست آمدهبیان کنندهاینواقعیت استکه روستای میمند،علیرغمبرخورداریازقوّت هاوفرصت ها،ازجمله:موقعیتجغرافیایی، تنوعمنابعوجاذبه هایطبیعی،تاریخی و فرهنگیگرفتارضعف هاو تهدیدهایمختلفیهمچون کمبودزیرساخت هایگردشگری وعدمتبلیغاتمناسباست. اینپژوهشدرپیآناستکهبا ارائهراهبردهایی،بهتوسعهصنعتگردشگریاینروستاکمککند. در بین استراتژی ها، نقاط قوّت با امتیاز 3.222 در رتبه اول و همچنین ضعف ها با امتیاز 2.989، فرصت ها با امتیاز 2.864 و تهدیدها با امتیاز 2.785 رتبه های بعد را به خود اختصاص دادند. با توجه به نتایج جدول های 4، 5 و 12 فرضیه تحقیق مورد تأیید قرار می گیرد؛ به گونه ای که در روستای میمند عوامل داخلی می توانند نقش مؤثرتری در توسعه گردشگری نسبت به عوامل خارجی ایفا کنند.
تحلیل انگیزه های گردشگران در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی (مطالعه موردی: بخش الموت شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز روزافزون مردم به تفریح در خارج از فضاهای شهری، به ویژه در کلان شهرها و شهرهای صنعتی کشور، فرصت مناسبی را برای درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، برای کشاورزان ایجاد کرده است. البته در صورت مدیریت نادرست، این نیاز سبب تشدید تغییر کاربری اراضی کشاورزی می شود. یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در درآمدزایی از محل گردشگری کشاورزی، شناخت بازار گردشگری و انگیزه های گردشگران است. پژوهش حاضر انگیزه های گردشگران را در انتخاب مقاصد گردشگری کشاورزی بررسی کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش پیمایشی و با راهبرد کمی انجام شد. جامعه آماری شامل گردشگران بالای 18 سال بود که در تابستان اقدام به بازدید از بخش الموت شرقی کرده بودند. حجم نمونه بر اساس تعداد انگیزه های بررسی شده و شرایط تحلیل عاملی تعیین شد. نمونه مطالعه شده این تحقیق شامل 255 نفر گردشگر بود که به دلیل نبود چهارچوب نمونه گیری مناسب به صورت در دسترس انتخاب شدند. از دیدگاه گردشگران انگیزه هایی مانند بهره مندشدن از هوای پاکیزه، تماس با طبیعت، استراحت، تمدد اعصاب و لذت بردن از تعطیلات خانوادگی در فضایی آرام بیشترین اولویت را داشتند. همچنین تحلیل مؤلفه های اثرگذار و انگیزشی در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی نشان داد همراهی با خانواده در طبیعت، یادگیری و صرف هزینه کمتر و خودشکوفایی و تغییر از مهم ترین عوامل در انتخاب مقصد گردشگری کشاورزی بوده اند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی بلوچ (مطالعة موردی: نواحی روستایی شهرستان قصرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: علی رغم تأکید زیاد بر رونق صنایع دستی، متأسفانه در بعضی مناطق جغرافیایی کشور، صنایع دستی جای گاه اولیه خود را در زندگی روستاییان از دست داده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل رکود صنایع دستی و هنری بلوچ در نواحی روستایی شهرستان قصرقند می باشد.
روش تحقیق: نوع تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی با راهبرد پیمایشی است. روش گردآوری داده ها کمّی و کیفی با استفاده از ابزارهایی چون فیش برداری، مصاحبه و کارت های کیو است. جامعه آماری شامل افراد آگاه و باتجربه در زمینه تولید، آموزش و مدیریت صنایع دستی شهرستان قصرقند است. جامعه نمونه شامل ۲۸ نفر از مدیران، مربیان، هنرمندان محلّی، و کارشناسان میراث فرهنگی و صنایع دستی است. روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی عامل مبنا (Q) است.
یافته ها: منطقه مورد مطالعه، علی رغم این که از توانمندی و ظرفیت بالایی در زمینه صنایع دستی برخوردار است و دارای کارگاه های تولیدی زنانه و مردانه متعدّدی است که انواع محصولات را با کیفیت بالا تولید می کنند؛ امّا مدیریت عرضه و فروش تولیدات با موانع اساسی مواجه است. مانع اصلی، نبود زمین و مکان عرضه محصول در بازارهای هدف است. «پیش نیازهای مدیریتی-نهادی»، «ارتقای نظام فنّی و آموزشی» و «انگیزشی»، به ترتیب، عوامل اصلی مؤثّر بر رونق صنایع دستی روستاهای شهرستان قصرقند را نشان می دهند. هم چنین، پیش نیازهایی چون «نیازهای مادی- فیزیکی»، «نیازهای سرمایه ای و انسانی» و «افزایش بازدهی اقتصادی فعّالیت ها» امتیاز عاملی پایینی داشته و نمی توان عاملی را از آن استخراج کرد.
محدودیت ها: محدودیت دسترسی به صنایع دستی زنان بلوچ، پراکندگی جغرافیایی صنایع و صنعت گران.
راه کارهای عملی: اتخاذ نگرش سیستمی نسبت به مقوله مدیریت صنایع دستی بلوچ. علی رغم این که غلبه بر مسائل پیش روی صنایع دستی از منظر عام نیازمند نگرش سیستمی به این مقوله است؛ اما از منظری خاص تر با توجّه به موانع موفقیت تعاونی صنایع دستی شهرستان و صنعت گران و هنرمندان محلّی، می توان اختصاص زمین در مکان های مقصد و بازار، رونق حمل و نقل، تبلیغات و برپایی نمایشگاه ها، و تهیّه آرم و برند را مهم ترین فاکتورهای مؤثّر بر رونق صنایع دستی شهرستان در روستاهای قصرقند در حال حاضر دانست. ایجاد تغییرات در صنایع دستی بلوچ به شرطی که به ماهیت و ارزش اولیه آن ها آسیب نرسد، می تواند به افزایش بازارپسندی این محصولات کمک کند. هم چنین، افزایش تبلیغات (رسانه ای، تهیّه بروشور، بنر، پوستر، کتابچه و غیره) می تواند افزایش جریان اطّلاعات بین قطب تولید و بازارهای مصرف را بهبود بخشد.
اصالت و ارزش: تحلیل عمیق عامل مبنا برای کشف عوامل مؤثّر بر رونق صنایع دستی بلوچ، صحّت و دقت بالای نتایج به خاطر تجربه و تخصّص بالای جامعه نمونه در زمینه موضوع تحقیق. از این رو، ارزش یافته های تحقیق از یک طرف به روش گردآوری و تحلیل داده ها برمی گردد؛ زیرا صرفاً متّکی بر روش های ترکیبی و عامل مبناست و از طرف دیگر، به تفسیر و مستندسازی یافته ها برمی گردد.
عوامل اقتصادی مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی نیم قرن گذشته، بسیاری از مناطق روستایی کشور به علل مختلف و از جمله عوامل اقتصادی در معرض ناپایداری و تخلیه جمعیتی قرار گرفته اند و جمعیت روستایی به نفع مناطق شهری کاهش و تعدادروستاهای خالی از سکنه افزایش یافته است. در پژوهش حاضر، با انتخاب هشت روستا از 81 روستای شهرستان دماوند به روش طبقه ای- تصادفی، تأثیر عوامل اقتصادی بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کل خانوارهای ساکن این روستاها بر مبنای سرشماری سال1390 بود (875= N ) که از آن میان، تعداد 267 خانوار برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی بود که به صورت پیمایشی- میدانی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی چون کمبود امکانات، اشتغال ، درآمد و عدم سرمایه گذاری دولتی و خصوصی بر ناپایداری روستاهای منطقه مؤثر بوده و فرایند توسعه را با چالش های جدی روبه رو ساخته است. از این رو، توانمندسازی اقتصادی روستاها می تواند به پایداری سکونتگاه های روستایی بینجامد.
مقایسه وضع درآمدی عشایر اسکان یافته و شناسایی عوامل ایجادکننده تفاوت های درآمدی در دو وضعیت کوچندگی و اسکان در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش تحقیق حاضر پیمایشی و جامعه آماری آن شامل خانوارهای اسکان یافته استان لرستان بود. قلمرو زمانی تحقیق سال 1389 و روش نمونه گیری نیز طبقه ای متناسب بود. نتایج با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل «تعداد واحد دامی»، «سطح زیر کشت دیم» و «سطح زیر کشت آبی» در هر دو وضعیت کوچندگی و اسکان در سطح اطمینان 99 درصد و اما متغیرهای مستقل «مقدار فرآورده های دامی» و «صنایع دستی» فقط در حالت کوچندگی در سطح اطمینان 95 درصد بر متغیر وابسته «متوسط درآمد سالانه خانوارها» مؤثرند. همچنین، نتایج آزمون t نمونه های زوجی نشان داد که متوسط درآمد حقیقی سالانه خانوارها در وضعیت اسکان نسبت به حالت کوچندگی کمتر شده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که وضع اقتصادی عشایر اسکان یافته استان ایلام در حالت کوچندگی نسبت به وضعیت اسکان بهتر بوده و از این رو، الگوی زیست کوچندگی عشایر در مقایسه با اسکان، از نظر اقتصادی، برای آنها مناسب تر است.
عوامل اثرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت بنگاه های کوچک و متوسط به عنوان یکی از ابزارهای اصلی دستیابی به توسعه اقتصادی، این بنگاه ها به ویژه در بخش کشاورزی در کشور به شکل مطلوبی توسعه پیدا نکرده و میزان موفقیت آنها بسیار پایین بوده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی بوده است. تحقیق حاضر به لحاظ روش، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق را تمامی مدیران و صاحبان این بنگاه ها در استان زنجان تشکیل داده است (354N=) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، یک نمونه 220 نفری از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ برای مقیاس اصلی پرسشنامه 79/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل های عاملی اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 747/67 درصد از واریانس کل عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی را پنج عامل حمایتی (189/19 درصد)، مالی- تسهیلاتی (438/15 درصد)، قانونی- اداری (388/12 درصد)، آموزشی (720/11 درصد) و ارتباطی (012/9 درصد) تبیین کردند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از آن بود که مقادیر t هر یک از پنج عامل اشاره شده از 96/1 بزرگتر بوده و این عوامل اثر مثبت و معنی داری در تبیین سازه ""عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط"" داشتند. با در نظر گرفتن یافته های تحقیق، می توان نتیجه گرفت که اجرای سیاست های حمایتی، اعطای تسهیلات و اعتبارات، تدوین قوانین مناسب و رفع موانع اداری، آموزش مدیران بنگاه ها و ایجاد ارتباط اثربخش بین بنگاه ها، پیش شرط های اصلی توسعه مطلوب بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی در استان زنجان به شمار می آیند.
سنجش سطح دارایی های معیشتی در مناطق روستایی با رویکرد معیشت پایدار (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان تایباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در رویکرد معیشت پایدار روستایی، هدف اصلی، اتکا بر دارایی ها و سرمایه های اصلی (انسانی، اجتماعی، مالی، طبیعی، نهادی و فیزیکی) موجود در روستا به عنوان منابع اولیه و اساسی تأمین معاش روستایی است. بر این اساس، هدف این تحقیق، سنجش سطح دارایی های معیشتی و اولویت بندی روستاهای دهستان های دشت تایباد و کرات با هدف برخورداری از شاخص های معیشت پایدار می باشد.
روش: نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتاب خانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم کل جامعه آماری 5079 خانوار روستایی بود که حجم جامعه نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 94 خانوار در 16 نقطه روستا بوده است که پس از اصلاح تعداد آن به 162 خانوار افزایش یافت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری و همچنین، مدل ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین روستاهای مورد مطالعه از نظر برخورداری از دارایی های معیشتی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که سهم دارایی اجتماعی با میانگین رتبه 3.59 در مقایسه با سایر دارایی ها در بین روستاهای مورد مطالعه بیشتر است که نشان از یک پارچگی، همبستگی و انسجام اجتماعی در بین روستاهای مورد مطالعه است. دارایی انسانی نیز با میانگین رتبه 1.11، در رتبه آخر قرار می گیرد که نشان از مهاجرت نیروی های فعال و جوان روستایی می باشد. سایر دارایی ها به ترتیب اهمیت، شامل دارایی فیزیکی، دارایی طبیعی، دارایی مالی، دارایی نهادی و دارایی انسانی است. در نهایت، نتایج مدل تصمیم گیری ویکور با هدف اولویت بندی روستاهای مورد مطالعه از لحاظ برخورداری از دارایی های معیشتی نشان داد که روستای پشته و روستای رهنه از مجموعه روستاهای دهستان کرات در مقایسه با سایر روستاهای مورد مطالعه از نظر برخورداری از دارایی های معیشتی به ترتیب، در رتبه اول و رتبه آخر قرار گرفتند.
محدودیت ها/ راهبردها: تنوع معیشتی در مناطق روستایی و نبود آمارهای رسمی از محدودیت های اصلی تحقیق بوده است.
راهکارهای عملی: یکی از مهم ترین راهکارها، تأکید برنامه ریزان و مدیران روستایی به چند بعدی بودن معیشت روستاییان است. راهکار بعدی، تقویت دارایی های روستاییان در زمینه های مختلف است. راهکار سوم، تقویت نحوه و روش های استفاده از دارایی ها در روستاها می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مطالعه در بررسی و تحلیل دارایی های معیشتی در مناطق روستایی است که می تواند در پایدار سازی مناطق روستایی مؤثر باشد.
بررسی عوامل موثر در بهبود عملکرد طرح هادی از دیدگاه دهیاران و اعضای شورای روستایی بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح هادی در نواحی روستایی با انگیزه های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی اجرا شده است و با توجه به اثرگذاری بالای این طرح بر زندگی روستاییان، ارزیابی تاثیرات آن ضرورت دارد. لذا این مقاله درصدد است تا از نگاه دهیاران و اعضای شورای روستا به بررسی ابعاد طرح هادی بپردازد. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری مشتمل بر دهیاران و اعضای شورای روستا است که دهیاران به روش سرشماری و اعضای شورا روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تعداد نمونه دهیاران 31 و تعداد نمونه اعضای شورای روستایی 103 نفر بوده است(شوراهای سه نفره هر سه نفر و شوراهای 5 نفره سه نفر). نتایج نشان می دهد که طرح هادی بر روی وضعیت کالبدی روستاها اثر مثبتی گذارده است. با این همه از نظر اقتصادی و فرهنگی تاثیر چندانی نگذارده و نقشه های تدوین شده از روستا در طرح هادی نامناسب بوده است. یافته های تحقیق بیان می کنند که در مجموع رضایت پایینی از طرح هادی در بین دهیاران و اعضای شورا وجود داشته است و آنان معتقد بودند که در اجرای طرح هادی باید نظر آنان لحاظ می شد.
تحلیل محتوایی حقوق شهروندی روستایی در برنامه های پنج ساله توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حق برخورداری از توسعه (حق توسعه یافتگی، حق شهروندی و ...) در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی/ زیست محیطی به طور هم زمان و هم وزن حق غیرقابل انکار هر شهروند است. پارادایم توسعه پایدار با رویکرد نوین در حقوق شهروندی (رویکرد نظام مند و همه جانبه) تلاش دارد به موازات نهادینه کردن حقوق همه جانبه انسان ها و مکان ها، حقوق گروه های هدف (زنان، کودکان، فقرا و مانند آن) را نیز در اولویت قرار دهد. شهروند در منابع حقوقی و توسعه ای به افرادی گفته می شود که تابعیت و اقامت (دائم و موقت) کشوری را داراست و به تبع این وابستگی از حقوق و مزایایی برخوردار می شوند که در قانون اساسی و سایر قوانین عادی در آن کشور به رسمیت شناخته شده است. در این راستا پرسش اساسی این است که جمهوری اسلامی در برنامه خود به چه میزان به حقوق شهروندی روستایی توجه کرده است؟ برای پاسخ علمی به پرسش، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه تحلیل محتوا با نگاه نظام مند و همه جانبه به حقوقشهروندی روستایی در برنامه های پنج گانه توسعه جمهوری اسلامی ایران است. یافته ها نشان می دهد که در نظام برنامه ریزی کشور توجه به مقوله حقوق شهروندی روستایی چه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم در برنامه ها (هر چند به صورت بسیار اندک) شده است و از برنامه اول تا پنجم (به جزء برنامه دوم که حقوقی مورد نظر نبوده) به لحاظ فراوانی اهداف، سیاست ها و اقدامات از یک روند تکاملی برخوردار است، ولی از کاستی های ساختاری به لحاظ ایده، برنامه ریزی و مدیریت برخوردار است.
ارزیابی شاخص های گردشگری پایدار روستایی از منظر جامعه محلی و گردشگران (مطالعه موردی: شهرستان نیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی بواسطه پیوندها و تعاملاتی که با محیط زیست و جاذبه های طبیعی و جوامع محلی بر قرار می کند، پیامدهای قابل توجهی در ابعاد مثبت و منفی از خود در محیط های انسانی و طبیعی بر جای می گذارد. از جمله این پیامدها، تأثیرات رواج گردشگری بر پایداری جوامع محلی است، پیامدی که اگر چه ظواهر آن تا حدودی مشخص است چارچوب های روش شناختی محدودی در این حوزه ارائه شده است. مناطق روستایی شهرستان نیر به دلیل موقعیت نسبی و شرایط مساعد جغرافیایی در سال های اخیر گردشگران زیادی را جذب نموده و این امر پیامدهایی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در این روستاها ایجاد کرده است. هدف این پژوهش سنجش تأثیرات فعالیت های گردشگری بر شاخص های توسعه پایدار جامعه مورد مطالعه می باشد. این پژوهش بنیادی- اکتشافی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با روش های توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از فیش برداری و پرسشنامه گردآوری شده اند. به منظور تحلیل جامع وضعیت شاخص ها، داده های مورد نیاز از طریق دو گروه متفاوت جامعه محلی وگردشگران گردآوری شده است. محدوده مورد مطالعه چهار روستای هدف گردشگری شهرستان نیر (1553 نفر) است. حجم جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 155 نفر برآورد گردید. که به صورت نسبی در بین گروه های هدف پخش شده است. به منظور تحلیل موضوع، چارچوبی از 83 شاخص (اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) به تفکیک جامعه محلی و گردشگران و متناسب با مدل سنجش پایداری پرسکات آلن تدوین و انتخاب شد. نتایج حاصل از مقایسه ی نظرات بین جامعه محلی و گردشگران نشان می دهد که تفاوت قابل توجهی بین نظرات گردشگران و جامعه محلی در ارتباط با شاخص های پایداری وجود دارد به گونه ای که جامعه محلی شاخص های گردشگری را پایدارتر از گردشگران ارزیابی می کنند. اما مجموعاً پایداری شاخص های مورد مطالعه در محدوده این تحقیق متوسط ارزیابی شده است.
شناسایی و تحلیل موانع مؤثر بر مقاوم سازی مساکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حادثه خیز بودن کشور ایران که همواره محل وقوع انواع حوادث طبیعی بوده و همچنین آسیب پذیری زیاد سکونت گاه های روستایی در برابر حوادث، اهمیت شناسایی موانع مؤثر پیش روی مقاوم سازی مساکن روستایی را آشکار ساخته است؛ ولی بایستی توجه نمود که پیش نیاز هرگونه برنامه ریزی، شناخت صحیح از شرایط تأثیرگذار در تمامی ابعاد است تا با تکیه بر همین اطلاعات بتوان تصمیمات اصولی را اتخاذ نمود. پژوهش حاضر باهدف بررسی موانع مؤثر بر مقاوم سازی مسکن روستایی در شهرستان بناب با استفاده از تحلیل عاملی صورت گرفته است؛ نوع تحقیق اکتشافی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. برای بررسی موضوع 35 شاخص در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و محیطی انتخاب شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14047 نفر ساکن در مساکن بالای 20 سال قدمت است. حجم نمونه با استفاده فرمول کوکران، 420 نفر و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه به دست آمده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظر اساتید و کارشناسان و ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شده است. نتایج به دست آمده با به کارگیری تحلیل عاملی به چهار عامل معنی دار تقلیل یافته که به ترتیب عامل اقتصادی (09/ 86 درصد)، مدیریتی (46/5 درصد)، اجتماعی (26/2 درصد) و در نهایت محیطی با 93/0 درصد بیشترین تأثیر را بر عدم مقاوم سازی مساکن روستایی داشته اند. در مجموع چهار عامل فوق قابلیت تبیین 75/94 درصد تغییرات واریانس را تبیین نمودند. نتایج حاصل از تفسیر نقشه و نمودار نشان داد که موانع اقتصادی در بین همه ی روستاها به عنوان عامل مشترک بوده، عامل اجتماعی بیشتر در روستاهای نزدیک به مرکز شهرستان و عامل های مدیریتی و محیطی نیز به صورت مشترک در روستاهای دور از مرکز شهرستان به عنوان مانع اصلی بوده است. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه های مقاوم سازی با رویکرد حمایت های مالی را جهت مقاوم سازی مساکن روستایی در شهرستان بناب ایجاب می کند.
مطالعه تطبیقی شیوه تولید و بهره برداری کشاورزان ساکن و غیر ساکن از منابع روستا (مطالعه موردی: دهستان حومه، شهرستان هرسین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها در سایه پیشرفت ارتباطات و گسترش تبادلات گوناگون، فضایی بسیار پویاتر از گذشته دارند. در چنین بستری، خانوارهای چندفضایی نظیر کشاورزان غایب شکل گرفته اند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های این گروه از بعد نحوه سازماندهی تولید و بهره برداری از منابع تولیدی روستاست. در این راستا، 6 روستای نمونه از دهستان حومه شهرستان هرسین انتخاب شدند. از 196 خانوار ساکن این روستاها طبق فرمول کوکران، نمونه ای برابر 140 خانوار محاسبه شد و 90 نفر کشاورز شهرنشین نیز تمام شماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی آن را متخصصان موضوعی تأیید کردند و پایاییآن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (0.838= α). یافته ها نشان داد، فعالیت های باغداری و دامداری در کشاورزان غایب به شدت کمتر از همگنان ساکن روستاست. اراضی آبی و باغی آنها نیز کمتر است و به طور عمده در روستا خانه ندارند و در مقابل، وسایل نقلیه شخصی بیشتری دارند. مالکیت ماشین آلات کشاورزی در بین آنها ناچیز است و اغلب اجاره می کنند. از نظر رعایت تناوب زراعی و کشت دوم از کشاورزان مقیم عملکرد ضعیف تری دارند. اتکای بیشتری به نیروی کار دستمزدی دارند و میزان بیمه پذیری در آنها بسیار کم است. علاوه بر اینکه درآمد خود را کمتر از کشاورزان ساکن ارزیابی می کنند، عمده مازاد اقتصادی خود را در شهر سرمایه گذاری می کنند. در قیاس با کشاورزان ساکن، عملکرد خود در کلیه مراحل تولید را ضعیف تر ارزیابی کرده اند و آزمون همبستگی نشان داد، این ضعف عملکرد تا حد زیادی با عامل فاصله از روستا، سال های سکونت در شهر، مدت سکونت فصلی در روستا و میزان اراضی زراعی در ارتباط است؛ بنابراین پیش از هرگونه سیاستگذاری و اقدام در ارتباط با توسعه روستاها و کشاورزی کشور، گونه شناسی کشاورزان و راهبردهای معیشت ایشان و نیز آسیب شناسی روندهای جاری تولید و بهره برداری از منابع روستا در ارائه الگوی مدیریت بهینه این منابع راهگشاست.
سنجش امنیت غذایی و تعیین کننده های آن در مناطق روستایی(نمونه موردی: کشاورزان بخش مرکزی شهرستان روانسر، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی از پژوهش حاضر سنجش وضعیت امنیت غذایی و تبیین عوامل مؤثّر بر آن در بین کشاورزان کشور است که به صورت موردی در بخش مرکزی شهرستان روانسر انجام شده است. روش: پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی تحلیلی تدوین گردیده است که در آن ابزار اصلی جهت گردآوری داده ها، ترکیبی از پرسش نامه های استاندارد امنیت غذایی وزارت کشاورزی آمریکا و پرسش نامه محقّق ساخته بوده است. یافته ها/نتایج: یافته های پژوهش نشان داد ۱/۲۱ درصد افراد موردمطالعه دارای امنیت غذایی و ۹/۷۸ درصد، در حال تجربه درجات مختلف ناامنی غذایی(بدون گرسنگی، با گرسنگی متوسّط و با گرسنگی شدید) هستند. نتایج رگرسیون چندمتغیّره نشان داد ۴/۷۵ درصد از واریانس متغیّر وابسته پژوهش، به واسطه اثرات متغیّرهای مستقل پژوهش تبیین شده است که این متغیّرها به ترتیب اهمّیت عبارت اند از: کیفیت زمین، دسترسی به اعتبارات، مالکیت منابع سرمایه ای، پایگاه اقتصادی اجتماعی، بُعد خانوار و پیشامدهای اقتضایی. دراین میان دو متغیّر بُعد خانوار و پیشامدهای اقتضائی، به ترتیب با ضرایب ۱۴۳/۰- و ۱۳۵/۰- دارای اثر منفی بر امنیت غذایی کشاورزان بوده اند. نتیجه گیری: امنیت غذایی در میان تولیدکنندگان اصلی مواد غذایی کشور (کشاورزان) در وضعیت بحرانی قرار دارد و درراستای رفع این محدودیت، توجّه به تعیین کننده های شناسایی شده در پژوهش حاضر، از ضروریات می باشد.
اثرات مهاجرت فرزندان بر حمایت اجتماعی والدین سالمند روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت پدیدهای رایج در بیشتر روستاهای ایران میباشد، با این همه در مورد اثرات این مهاجرتها بر کسانی که در روستا باقی ماندهاند، کمتر تحقیق شده است. این مقاله، به بررسی اثرات مهاجرت فرزندان بر حمایت اجتماعی سالمندان روستایی در شهرستان بردسکن میپردازد. در مناطق روستایی این منطقه، اغلب خانوادهها با تعدادی یا تمام فرزندان مهاجر مواجه هستند. برای رسیدن به هدف تحقیق، 357 سالمند روستایی دارای حداقل یک فرزند زنده، مورد مصاحبه ساختمند قرار گرفتند. روش تحقیق به صورت پیمایشی و با اتکاء بر پرسشنامه محققساخته بود که در تنظیم آن از پرسشنامههای استاندارد و معمول بهره گرفته شد. پاسخگویان به شیوه نمونهگیری چندمرحلهای و ترکیبی از روش نمونهگیری خوشهای و نمونهگیری تصادفی ساده از 9 روستا انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مهاجرت فرزندان اثری منفی بر حمایت عاطفی و حمایت ابزاری والدین سالمند دارد، در عین حال، والدین از حمایت مادی فرزندان مهاجر بهره میبرند. به نظر میرسد، فرزندان مهاجر با حمایت مادی بیشتر به دنبال جبران کاستیهای خود در جنبههای دیگر حمایت اجتماعی هستند. به طور کلی، اثر مهاجرت فرزندان بر جنبههای مختلف حمایت اجتماعی والدین سالمند دیده شد اما اثرات آن به گونه متفاوتی است و والدین سالمند، از مهاجرت فرزندان خود هم متضرر و هم بهرهمند میشوند.
مشارکت بهره برداران روستایی در طرح های مرتع داری و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان ماهنشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت جوامع روستایی عامل مهمی در پیشبرد طرح های منابع طبیعی محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مشارکت بهره برداران در مراحل مختلف اجرای طرح های مرتع داری و عوامل مؤثر بر آن انجام شد. این مطالعه با استفاده از یک پژوهش توصیفی- همبستگی در خانوارهای روستایی بهره بردار از مراتع شهرستان ماهنشان در روستاهایی که طرح های مرتع داری در آن ها اجرا شده و یا در حال اجرا بود، صورت گرفت. با استفاده از یک روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین 1280 نفر بهره بردار 204 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و با کمک ابزار پرسشنامه مورد مصاحبه قرارگرفتند. روایی محتوای پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان مرتبط و روایی سازه براساس تحلیل روایی همگرایی به دست آمد، همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون راهنما و محاسبه ضریب کرونباخ آلفا (75/0 تا 95/0) صورت گرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20استفاده گردید. نتایج نشان داد مشارکت یا دخالت دادن مردم در پروژه های حفاظت مراتع پایین و بیشتر به صورت انفعالی بوده است. مشارکت خانوارها رابطه ی مستقیم معنی داری با دارایی های فیزیکی همچون سطح اراضی زراعی آبی و باغی، تعداد کندوی زنبور عسل و تعداد طیور؛ میزان استفاده از خدمات حمایتی همچون اعتبارات (بیمه و وام)، نهاده های یارانه دار یا رایگان (بذر، سم، نهال و کود)، ترویج به واسطه ی اطلاعات دریافت شده از فیلم های آموزشی و شرکت در دوره های ترویجی؛ دانش مردم درباره ی اهمیّت مراتع؛ عضویت در نهادهای اجتماعی روستا و سن پاسخگو داشت. بر اساس تحلیل رگرسیونی گام به گام، متغیّرهای تبیین کننده مشارکت بهره برداران در طرح های مرتع داری عبارتند از: تعداد دوره های شرکت کرده، سطح کشت محصولات زراعی آبی، سن پاسخگو، استفاده از بیمه، عضویت در نهادهای اجتماعی روستا و میزان دریافت اطلاعات از طریق فیلم های ترویجی.
بررسی و تحلیل شاخص های توسعة هوشمند روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تلاش های زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکندة شهرها به عمل آمده که عمده ترین آن ها راهبرد «رشد هوشمند» است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی توسعة هوشمند در نواحی روستایی شهرستان بینالود (روستاهای ابرده علیا، جاغرق، حصار گلستان و ویرانی) به دنبال ارائة چهارچوبی از این راهبرد، مشتمل بر اصول و عوامل مؤثّر بر شکل گیری آن است. روش: پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیّت «توصیفی- تحلیلی» است. برای جمع آوری اطّلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. در ابتدا برای تعیین شاخص های تحقیق از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده و برای بررسی شاخص های توسعة هوشمند روستایی در شهرستان بینالود، ۴ روستای ابرده علیا، جاغرق، حصار گلستان و ویرانی به عنوان جامعة نمونه انتخاب شد که از مجموع ۳۵۴۹ خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران با خطای ۰.۰۷۵ درصد، حجم نمونه ۱۶۳ خانوار به دست آمده است، این افراد با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. یافته ها: با توجّه به نتایج فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی مشخّص شد که شاخص های اقتصاد خلاق روستایی با وزن ۰.۵۳۴، سرمایة انسانی با وزن ۰.۱۴۸ و شاخص های اقتصادی با وزن ۰.۱۳۸ بیش ترین تأثیر را در شکل گیری توسعة هوشمند روستایی داشته اند. هم چنین، بررسی شاخص های مختلف توسعة هوشمند در سطح روستاهای نمونه و نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان از شرایط نامناسب تر شاخص های کالبدی و زیست محیطی در روستاهای نمونه برای توسعة هوشمند دارد. در نهایت، براساس مدل تحلیل خاکستری نیز مشخّص شد که روستای جاغرق شرایط بهتری از سه روستای ابرده،حصار و ویرانی داشته است و روستای ویرانی در پایین ترین سطح توسعة هوشمند روستایی قرار گرفته است. محدودیّت ها/ راهبردها: عدم دسترسی به اطّلاعات و آمار دقیق و عدم هم کاری و گاه عدم صداقت برخی از روستاییان از جمله محدودیّت های تحقیق حاضر است. راه کارهای عملی: جلوگیری از رشد بیرونی با هدایت رشد به درون بافت، افزایش خدمات و مراکز تأمین نیازهای اصلی روستاییان جهت کاهش رفت و آمد، تقویت پیوند روستا شهری جهت تأمین نیازهای دو طرفه و غیره از جمله راه کارهایی در جهت پایداری و زیست پذیری سکونت گاه های روستایی این ناحیه است. اصالت و ارزش: در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی شاخص های توسعة هوشمند روستایی شناسایی و با استفاده از تحلیل خاکستری نقاط روستایی مورد مطالعه سطح بندی شود.
تحلیل عاملی راهکارهای بهبود توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی: مطالعه موردی شهرستان شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی-همبستگی حاضر با هدف بررسی راهکارهای ارتقای توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی انجام شد. جامعه آماری تحقیق را 3287نفر از زنان سرپرست خانوار روستایی شهرستان شیروان تشکیل می دادند که 120 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از رابطه کوکران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات پانل اعضای هیئت علمی ارتقا یافت و در نهایت، تأیید شد. به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق، از پیش آزمون پرسشنامه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که مقدار آن بین 75/0 تا 81/0 به دست آمد.داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی پردازش شدند.نتایج نشان داد که مهم ترین دلیل سرپرست شدن زنان مورد مطالعه فوت همسر بود. 20/44درصد از پاسخ گویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی، 80/5 درصد تحت پوشش بهزیستی و پنجاه درصد تحت پوشش هیچ کدام از نهادهای حمایتی نبودند. با استفاده از تحلیل عاملی، راهکارهای بهبود توانمندی شغلی در چهار عامل آموزشی- حمایتی، فردی- روان شناختی،تأمین مسکن، و ضمانت و آموزش شغلی از طریق نهادهای حمایتی و بیمه اجتماعی و درمانی خلاصه شدند که در مجموع، 42/60 درصد از کل واریانس راهکارهای بهبود توانمندی شغلی زنان سرپرست خانوار روستایی را تبیین کردند.