فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی، نتیجه مجموعه ای از تحولات مختلف برنامه ریزی، اقتصاد، سیاست و جامعه شناسی در دهه ای اخیر است که به دلیل جهانی شدن و تمرکززدایی در مقیاس محلی یا منطقه ای ضرورت تبیین یافته است، این گونه از برنامه ریزی سازوکاری تفکر مبنا و مساله محور است و به دنبال پاسخگویی به سه سوال اساسی چیستی، چرایی و چگونگی در یک چارچوب مردم محور و مکان محور است و با عقلانیت یکپارچه به این موضوع می پردازد برنامه ریزی توسعه یکپارچه روستایی، براساس تحولات فکری- نظری دهه های اخیر و مسائل و مشکلات برنامه ریزی در سطح ملی ظهور یافته است. برنامه ریزی واکاوی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه برنامه ریزی توسعه یکپارچه، به دلیل تکثرگرایی نهادی جهت محرومیت زدایی تک ساحتی در نقاط روستایی کشور از اهمیت ویژه ای برخودار است، در این میان بررسی دانش علمی پژوهشی و حجیم تولید شده جهانی، می تواند حاوی درس آموخته های زیادی برای پژوهش ها و اقدامات آبادانی و پیشرفت روستایی باشد. بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل سیستماتیک شبکه دانش در زمینه برنامه ریزی توسعه یکپارچه با مرور شبکه هم رخدادی واژگان و هم نویسندگی در این حوزه است تا روندهای دانش، منابع و کمبودهای آن آشکار شود. روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع کاربردی بوده که از رویکرد علم سنجی برای بررسی مستندات علمی استفاده نموده است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل شبکه اجتماعی برای تحلیل و تبیین هم واژگانی و هم نویسندگی مطالعات مرتبط در کل شبکه بهره گرفته شده است. در گام اول روش کار، داده ها از پایگاه اطلاع رسانی اسکوپوس استخراج گردید، سپس مرحله های پالایش مفهومی انجام و بر مبنای اهداف پژوهش، داده های نهایی با بهره گیری از الگوریتم های مبتنی بر تحلیل شبکه ی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer مورد واکاوی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که از 93 پژوهش علمی و 191 نویسنده، کشورهای آفریقای جنوبی، انگلستان و آمریکا دارای بیشترین انتشارها بوده و نویسندگانی نظیر مادزیوهندیلا، ون نیکرک، آشا و باندا بالاترین بیشترین ارجاع ها را داشته اند. همچنین خوشه ی فکری چاکویزرا، دارای بیشترین تراکم شبکه بود. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که پژوهش های برنامه ریزی توسعه یکپارچه از ابعاد مختلف و در زیست بوم های متنوع و مرتبطی انجام شده است به گونه ای که سطوح و پیوندهای مختلفی از فضاهای شهری تا روستایی را نیز در برگرفته است. تحلیل هم رخدادی واژگان نیز، 6 خوشه ی پژوهشی در مطالعات برنامه ریزی توسعه یکپارچه مرتبط با واژه های جامعیت، برنامه ریزی شهری، حکمرانی محلی، مشارکت، توسعه پایدار و عدالت فضایی را آشکار ساخت. نتیجه گیری: یافته های تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه می تواند دستاوردهای ارزشمندی برای تحقق رویکرد عقلانی-تخصصی به برنامه ریزی سیاسی- اجتماعی داشته باشد و افق های نوین مطالعاتی و اجرایی را به روی آنان بگشاید.
سنجش آثار کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی بر رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
181 - 162
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت خدمات به ویژه در سازمان های دولتی برای جلب رضایت ذی نفعان، تبدیل به یک موضوع با اهمیت شده است. از طرفی دیگر مشاغل خانگی ازجمله بخش های حیاتی فعالیت های اقتصادی کشورهای پیشرفته به شمار می آیند. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و تأثیر آن بر رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی انجام شد. روش این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی هستند که در مشاغل خانگی زیرمجموعه سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان در سال 1402 به فعالیت می پردازند. حجم نمونه 220 نفر و روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده، ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بود. تحلیل توصیفی داده های پژوهش با استفاده نرم افزار SPSS26 انجام گرفت. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی، از نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد میانگین متغیرهای رضایتمندی مشتری و کیفیت خدمات و ابعاد آن شامل عوامل فیزیکی (محسوس)، قابلیت اعتماد، پاسخ گویی، اطمینان دهی، همدلی ازنظر پاسخ گویان از حد متوسط پایین تر است. نتایج حاکی از آن است که تمامی ابعاد کیفیت خدمات سازمان بر کیفیت خدمات تأثیرگذار است و همچنین کیفیت خدمات سازمان بر رضایتمندی مشتری تأثیر مثبت و مستقیم دارد. با توجه به تأثیر کیفیت خدمات سازمان بر رضایتمندی مشتریان، برای ارتقای سطح کیفیت خدمات سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان و همچنین بهبود رضایتمندی صاحبان مشاغل خانگی از کیفیت خدمات این سازمان پیشنهادهایی ارائه شد.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی براساس عوامل ساختاری – کارکردی (مورد مطالعه: دهستان های شهرستان شهر بابک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
83 - 110
حوزههای تخصصی:
شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان شهربابک در استان کرمان است تا از این طریق مشکلات و محدودیت های دهستان های مورد مطالعه، شناسایی و برای حل آن ها اقدامات لازم صورت پذیرد. پژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و از لحاظ روش توص یفی-تحلیل ی اس ت. در راس تای گ ردآوری داده ه ا از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه ها و تعیین اولویت بندی، شش معیار اصلی (محیطی- اکولوژیک، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، مدیریتی و ساختار فضایی) و 47 زیر معیار تکنیک تحلیل شبکه و برای رتبه بندی دهستان ها ازنظر شاخص های توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شش دهستان بخش مرکزی شهرستان شهربابک با جمعیت ۱۰۳۹۷5 نفر است که حجم نمونه مورد مطالعه براساس فرمول کوکران 382 نفر برآورد شد. یافته های پژوهش نشان داد که دهستان های استبرق، میمند و باقلعه در طبقه محروم و ناپایدار و دهستان های خورسند و خاتون آباد در سطح برخوردار و پایدار جای گرفته اند و دهستان مدوارات در جایگاه نیمه برخوردار و نیمه پایدار قرار دارد. بررسی وضعیت کلی مبین شرایط نامناسب حاکم بر دهستان های بخش مرکزی شهرستان شهربابک است. بنابراین انجام اقدامات لازم نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان روستایی و منطقه ای است.
توسعه گردشگری و معیشت پایدار روستایی مطالعه موردی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجریه بسیاری از کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که توسعه گردشگری یک نیاز اساسی برای توسعه ملی و باید با درجه بالایی از اولویت آنرا در نظر گرفت. بر این اساس، در ایران نیز دولت در سال های اخیر توجه بیشتری به توسعه صنعت گردشگری نموده است. همچنین با توجه به پتانسیل های بالقوه و کم نظیرمناطق روستایی توجه به این بخش می تواند در راستای توانمند سازی مناطق روستایی و توسعه این مناطق کمک نماید. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر گردشگری بر معیشت پایدار روستایی استان کردستان با مقایسه ی دو گروه روستاهای گردشگری و غیر گردشگری است. روش پژوهش: از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است و 203 نفر سرپرست خانوار از روستاهای گردشگری و 147نفر سرپرست خانوار از روستاهای غیر گردشگری به شیوه تصادفی انتخاب شده و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.82 درصد بسیار مناسب بوده است. یافته ها: نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میانگین سرمایه های انسانی واجتماعی و کل سرمایه ها در روستاهای گردشگری از روستاهای غیر گردشگری بیشتر است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در روستاهای گردشگری فعالیت هایی مانند باغداری ، زراعت ، فروش غذاهای محلی ، فروش صنایع دستی، اجاره منزل، فروش تولیدات لبنی محلی و فروش لباس محلی به ترتیب راهبرد معیشتی اهمیت بیشتری داشته است. در حالی که روستاهای گروه دوم، به ترتیب فعالیت های باغداری، زراعت، فروش تولیدات لبنی محلی ، دامداری ، کارگری اهمیت بیشتری داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین روستاهای گردشگری و غیرگردشگری از لحاظ سرمایه های انسانی، اجتماعی، فیزیکی، طبیعی، مالی و کل سرمایه ها، تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین سرمایه انسانی، اجتماعی و کل سرمایه ها (دارایی های معیشتی) در روستاهای گردشگری بیشتر از روستاهای غیرگردشگری بود. شماره ی مقاله: ۶
ارائه الگوی پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی با رویکرد توسعه پایدار(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان دورود استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری کشاورزی یکی از شاخه های گردشگری است که در سال های اخیر مورد توجه بوم گردها قرار گرفته است و راهبردی جهت دستیابی به توسعه پایدار در مناطق روستایی است. لازمه اتخاذ این راهبرد شناسایی پیشران های توسعه گردشگری در بستر روستایی و مزارع می باشد. شهرستان دورود با توجه به شرایط اقلیمی خاص خود می تواند یکی از مقصدهای مناسب برای توسعه گردشگری روستایی می باشد. دستیابی به این جایگاه نیازمند برنامه ریزی پایدار است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته و کیفی _کمی می باشد و از حیث جهت گیری کاربردی است و براساس هدف از نوع اکتشافی می باشد از اینرو که به دنبال کشف پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی با رویکرد توسعه پایدار در روستاهای شهرستان دورود می باشد و از حیث زمانی مقطعی و در بازه زمانی (1401 -1399) انجام شده است. متناسب با روش تحقیق پژوهش، خبرگان پژوهش متشکل از 19 نفر از متخصصین حوزه مدیریت گردشگری، کشاورزی و توسعه روستایی می باشد که خبرگان پژوهش به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند و متناسب با دو بخش کمی و کیفی در دو مرحله در فرایند مصاحبه و تکمیل پرسش نامه مشارکت داشته اند. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل مضمون و تکنیک دیمتل فازی با به کارگیری نرم افزارهای متلب استفاده شده است. شناسایی پیشران های گردشگری کشاورزی و ارائه مدل کمی آن بر اساس محاسبات دیمتل فازی مهمترین نتیجه پژوهش حاضر است. براساس نتایج به دست آمده هشت معیار اصلی: منابع انسانی، شایستگی های کارآفرینان، جاذبه های محیطی گردشگری، امکانات رفاهی عمرانی محیط بیرونی و داخلی سایت گردشگری، بستر فکری، ترویج و توسعه و زمینه اقتصادی در قالب بیست و سه زیر معیار به عنوان پیشران های توسعه گردشگری کشاورزی شناسایی شده است همچنین نتایج به دست آمده از رتبه بندی پیشران های شناسایی شده براساس رابطه علی (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین معیارها با استفاده از تکنیک دیمتل فازی حاکی از این است که بستری فکری تأثیرپذیرترین و تأثیرگذارترین پیشران می باشد و و منابع انسانی و اقتصادی به ترتیب در رتبه دوم و سوم قرار گرفته اند و ترویج و توسعه تأثیرپذیرترین پیشران می باشد.
سنجش میزان سرمایه اجتماعی و اثرگذاری آن در ارتقاء فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری (مطالعه موردی: روستاهای محور سلطانیه- غارکتله خور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر کارآفرینی گردشگری می باشد که وجود آن بخصوص در مناطق روستایی می تواند اثرات زیادی را بر افزایش مشاغل و کسب و کارهای مرتبط با گردشگری داشته باشد. هدف پژوهش: بنابراین هدف پژوهش حاضر سنجش میزان سرمایه اجتماعی و اثرگذاری آن در ارتقاء فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری در 11 روستای واقع در محور ارتباطی سلطانیه به غار کتله خور می باشد. روش شناسی تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و جهت گردآوری داده ها از روشهای اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش جمعیت روستایی ساکن در 11 روستای واقع در محور ارتباطی سلطانیه به کتله خور می باشد که مطابق فرمول کوکران تعداد 322 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری نظیر tتک نمونه ای، رگرسیون، مدل رتبه بندی پرومتی و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: روستاهای مورد مطالعه در شهرستان خدابنده استان زنجان واقع شده اند که این شهرستان در جنوب غرب استان قرار دارد که کوهستانی ترین و مرتفع ترین منطقه این استان می باشد. همچنین این شهرستان بیشترین جمعیت روستایی استان را به خود اختصاص داده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان شاخص های سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه بالاتر از مطلوبیت عددی (3) به دست آمده است و در این ارتباط شاخص مشارکت با میانگین 47/3 بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از رگرسیون هم نشان از ضریب همبستگی خوب بین متغیرهاست و شاخص شبکه با بتای (365/0) درصد بالاترین اثرگذاری را بر فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری داشته است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مسیر، مشارکت با محاسبه تاثیر کلی (مستقیم و غیرمستقیم) بیشترین تاثیر را بر فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری داشته است. همچنین نتایج حاصل از مدل رتبه بندی پرومتی نشان داد که روستای زواجر به لحاظ سرمایه اجتماعی رتبه اول و روستای دلایرسفلی رتبه آخر را به دست آورده است. نتایج: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، مولفه های سرمایه اجتماعی می توانند موجب ارتقاء فرصت های اقتصادی کارآفرینی گردشگری در منطقه مورد مطالعه شوند.
اثرات متاورس بر بازاریابی گردشگری روستایی در بخش طرقیه شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، استفاده از رهیافت متاورس به عنوان یکی از راهبردهای کلیدی در توسعه بازاریابی گردشگری، مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است و نتایج مثبتی در توسعه مناطق روستایی به همراه داشته است. لذا در تحقیق حاضر، هدف اصلی شناسایی اثرگذاری متاورس بر بازاریابی گردشگری روستایی است. این پژوهش از نظر روش شناسی، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، از نوع کاربردی است. جامعه نمونه تحقیق شامل افراد ساکن در روستاهای گردشگر پذیر در بخش طرقبه(شهرستان بینالود) است که با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 1/0 و به روش تصادفی انتخاب شده اند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار spss و مدل تصمیم گیری چند معیاره MARCOS استفاده شده است. در تحقیق حاضر متغیر اثرگذاری متاورس بر توسعه گردشگری روستایی با استفاده از 38 مؤلفه مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی یافته های توصیفی نشان داد که کمترین میانگین متعلق به گویه تاثیر متاورس در زمینه همکاری دولت برای راه اندازی بازاریابی گردشگری روستایی با میانگین 267/2 و بیشترین میانگین نیز متعلق به گویه تاثیر متاورس بر درآمد زایی محصولات گردشگری روستایی با میانگین 35/4 است. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مهمترین اثرات متاورس بر بازاریابی گردشگری روستایی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی» با 23/17 درصد واریانس تبیین شده است. نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نیز نشان داد که موثرترین بعد اثرگذاری متاورس در بازاریابی گردشگری روستاهای مورد مطالعه رونق فروش محصولات با میانگین 78/3 است. نتایج رتبه بندی مدل های تصمیم گیری چندمعیاره تکنیک آنتروپی و Marcos برای روستاهای موردمطالعه نشان داد که قوی ترین اثرگذاری متاورس در بازاریابی گردشگری روستایی متعلق به روستای ازغد می باشد. بنابراین پیشنهاد روش مقاله این است که حل مشکل آنتن دهی تلفن همراه و دسترسی عموم کاربران به اینترنت نسل سوم یا Web3مورد توجه قرار گیرد و آن را در برنامه های توسعه روستایی قرار دهند.
ارزیابی پیشران های توسعه گردشگری در روستای آلمان شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از حوزه های اصلی گردشگری است. شناسایی و اولویت بندی پیشران های توسعه گردشگری روستایی دغدغه مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری راهبردی در حوزه گردشگری است و برنامه ریزی آگاهانه مبتنی بر شناخت این پیشران ها راهگشای توسعه روستاها می باشد. روستای آلمان در نزدیکی شهر رشت و بزرگراه رشت- بندر انزلی، از موقعیت جغرافیایی مناسب و ظرفیت های بی نظیری جهت توسعه گردشگری روستایی برخوردار است. در این پژوهش، با طراحی درخت تصمیم جامع با شش معیار و 36 زیرمعیار، پیشران های اثرگذار بر توسعه گردشگری در این روستا، شناسایی شد. همچنین، فرایند سلسله مراتبی فازی کروی (SFAHP) جهت اولویت بندی پیشران های اثرگذار بر توسعه گردشگری روستایی به کار رفت. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه مقایسه های زوجی توسط 15 نفر از خبرگان حوزه گردشگری استان گیلان جمع آوری شد. نتایج نشان داد که در بین معیارهای درخت تصمیم، "توسعه اشتغال" با وزن نسبی 18.05 درصد، رتبه نخست اهمیت را دارا می باشد. همچنین، معیارهای "محیط زیستی- کالبدی" و "ظرفیت روستا" با وزن های نسبی 17.68 و 16.79 درصد به ترتیب در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. در بین زیرمعیارهای مرتبط با "توسعه اشتغال" نیز "بهبود فرصت های شغلی مرتبط با گردشگری"، "سرمایه گذاری در آموزش نیروی انسانی بومی مورد نیاز برای توسعه خدمات و فعالیت های گردشگری"، و "ایجاد و توسعه بوم گردیها" به ترتیب سه زیرمعیار پراهمیت در راستای تحقق توسعه گردشگری روستایی می باشند. حمایت و مانع زدایی حاکمیت به منظور نقش آفرینی بیشتر بخش خصوصی در گردشگری روستایی می تواند توسعه اشتغال و بهبود ظرفیت ها و زیرساختهای گردشگری روستایی را به همراه داشته باشد. افزایش سطح آگاهی و توانمندسازی روستاییان در کنار مشارکت دادن آنها در فرایند توسعه گردشگری روستایی از الزامات موفقیت در پیشبرد هدفهای توسعه ای این بخش است.
تببین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:حکمروایی خوب روستایی به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت روستایی بوده که محوریت این رهیافت در مدیریت روستایی بر مبنای توسعه مردم سالار و برابر خواهانه برای تأثیرگذاری تمامی نیروهای دارای نفع و نفوذ در اداره امور روستاها و همچنین پاسخگویی به تمام نیازهای این گروه ها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش مشارکت در مدیریت روستایی با رویکرد حکمروایی خوب در روستاهای شهرستان صومعه سرا است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش به بررسی رابطه بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن در شهرستان صومعه سرا پرداخته شده است. برای این منظور در مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. پس از مشخص شدن نرمال بودن داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون نمونه زوجی t برای تحلیل داده ها استفاده شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ستان صومعه سرا می باشد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از نظر مدیران و خبرگان روستایی اقدام به جلب سرمایه گذاری روستایی، توجه به نظرات و پیشنهادات مردم روستا، نظرخواهی از مردم در انتخاب دهیار و وجود چشم انداز مالی بلند مدت برای روستا در اهمیت بالاتری است و از دیدگاه مدیران و کارشناسان نهادها نقش مدیران در تاثیر تشویق وتوجه به مشارکت زنان در روستا، توجه به محرومان، پیگیری طرح های عمرانی و اطلاع رسانی به مردم به عنوان عوامل تأثیرگذار بر افزایش مشارکت روستاییان درمدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا می باشد. نتایج بطورکلی این مطلب را نشان می دهد که نقش مدیران روستایی بر افزایش مشارکت روستاییان در مدیریت حکمروایی خوب و بهبود آن در روستا درجه اهمیت بوده است نتایج: نتایج وجود رابطه معنادار مثبت بین مشارکت روستاییان در مدیریت و حکمروایی خوب روستایی و بهبود آن را نشان داد.
تحلیل اثرگذاری عوامل اقتصادی بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است. روش پژوهش: جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز تشکیل می دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرف کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونه ای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج مدل اندازه گیری بیانگر آن است که بارهای عاملی معرف های مشاهده شده، با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرف های مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازه گیری نموده اند. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگی های محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده T، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایین ترین میزان اهمیت هستند. نتیجه گیری: مقایسه و بررسی دیدگاه های دو گروه تولیدکننده و مصرف کننده نشان می دهد که بعد اقتصادی تأثیر عمده ای بر پذیرش کشاورزی ارگانیک داشته است. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینه ها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار داده اند.
ارزیابی عدالت فضایی در پرداخت تسهیلات اشتغال زایی روستایی، نمونه موردی : شهرستان های استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت توزیع فضایی تسهیلات اشتغالزایی در نواحی روستایی کشور و از طرف دیگر برنامه ریزی آینده براساس آن، راهی است برای توسعه اقتصادی روستاها که نتیجه آن شکوفایی اقتصاد کشور خواهدبود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی عدالت فضایی در توزیع تسهیلات و روند ایجاد اشتغال در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی و پراکنش فضایی آن در نواحی روستایی استان لرستان به تفکیک شهرستان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و براساس طرح تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش از نوع داده های ثانویه بوده و از مراجع رسمی کشور (معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در آبان سال 1400) جمع آوری شده است. داده های پژوهش با استفاده از ابزارها و مدل های فضایی در نرم افزارهای اکسل و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در تسهیلات اشتغالزایی روستایی در سطح شهرستان های استان لرستان عدالت فضایی رعایت نشده است و تناسب بین نرخ بیکاری نواحی روستایی شهرستان ها و تسهیلات اشتغالزایی ارتباط مستقیم وجود ندارد و بیشتر شهرستان های همجوار به مرکز استان از این تسهیلات برخوردار بوده اند. همچنین بین ظرفیت محیطی شهرستان ها و رسته های شغلی که تسهیلات اشتغالزایی دریافت کرده اند تا حد زیادی همبستگی وجود دارد و از این منظر عدالت فضایی در بین شهرستان ها رعایت شده است.
ارزیابی مخاطرات اولویت دار و شیوه مداخله ایمن سازی روستاهای درمعرض خطر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی با خصوصیاتی نظیر موقعیت جغرافیایی، ویژگی های محیطی، ساختار کالبدی- فضایی و سطح برخورداری معمولاً بیشترین بحران ها را در زمان بروز مخاطرات تجربه می نمایند. ازاین رو شناسایی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی با در نظر گرفتن متغیرها و عوامل مؤثر، از مهم ترین روش های پیشگیری، کاهش خطر و مدیریت مخاطرات در روستاها به شمار می رود. در شناسایی، اولویت بندی و نحوه اقدام در روستاهای در معرض خطر سوانح طبیعی، از 48857 روستای بالای 20 خانوار در سراسر کشور، حدود 9000 روستای در معرض خطر با ریسک بالا در 5 اولویت دسته بندی و 1418 روستا با اولویت اول مورد بازدید میدانی قرار گرفت. سپس گزارش های بازدید با استفاده از نرم افزار NVIVO تحلیل محتوایی شد. نتایج نشان داد که از 1418 روستای بازدید شده، 1169 روستا با مخاطره سیلاب، 638 روستا با مخاطره زلزله، 393 روستا با حرکات دامنه ای (زمین لغزش، سنگ افتان و غیره)، 33 روستا با فرونشست و فروچاله و 18 روستا با خطر ماسه های روان مواجهند و برخی از روستاها به صورت همزمان چندین مخاطره را تجربه می کنند. همچنین پس از دسته بندی و تعیین فراوانی راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش خطر سوانح در روستاهای درمعرض، ساماندهی رودخانه ها و مسیل ها با 05/26 درصد، اجرای طرح های آبخیزداری با 16/17 درصد، جمع آوری و هدایت آب های سطحی و زیرزمینی با 17/10 درصد، ایجاد / بهسازی امکانات زیربنایی با 43/8 درصد و رعایت حد و حریم بستر با 04/8 درصد، بالاترین آمار را به خود اختصاص دادند. هم زمانی آمار بالای روستاهای درمعرض خطر سیلاب و پرتکرارترین مشکلات شناسایی شده در روستاها در حوزه ی کاهش خطر سیلاب، و از طرفی ویژگی طبیعی و جغرافیایی کشور ما و تشدید اثرات تغییر اقلیم و نظریه های موجود بر پایه افزایش احتمال وقایع حدی، ضرورت توجه به عملکرد دستگاه های ذی مدخل و شفاف سازی تکالیف و مسئولیت های ذاتی هر دستگاه و روابط میان متولیان و ذی مدخلان در ارتباط با چالش های شناسایی شده را بیش ازپیش نمایان می سازد.
بررسی اثرات مشاغل خانگی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بی بدیل مشاغل خانگی در روند توسعه اقتصادی روستاها و همچنین جوامع روستایی، تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر آن ها بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی در بین مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان سرخس به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 290 نفر از مددجویان کمیته امداد امام خمینی شهرستان سرخس بودند که در قالب طرح اشتغال خانگی، تسهیلات دریافت کرده اند که 201 نفر از آنها، به عنوان نمونه تحقیق، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق بررسی و اعمال نظرات اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان سرخس و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ تایید شد. نتایج تحقیق نشان داد، مشاغل خانگی بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی نمونه مورد مطالعه در سطح 99 درصد اطمینان، اثر داشتند. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین متغیر سطح تحصیلات و سابقه فعالیت در مشاغل خانگی با اثرات اقتصادی آن ها در جوامع روستایی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مشاغل خانگی از دیدگاه گروه های جنسیتی و افراد شرکت کننده در دوره های آموزشی مرتبط با شغل، تفاوت معنی داری داشتند.
اثرگذاری جریان های فضایی روستایی- شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری (مورد مطالعه: شهرستان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کم توجهی به جریان های دوسویه روستایی شهری بویژه در کشورهایی درحال توسعه همچون ایران در درون نواحی و مناطق جغرافیایی موجب بروز بی توازنی و شکاف ژرف در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی و شهری در ابعاد اجتماعی اقتصادی، محیطی اکولوژیک، و کالبدی زیربنایی خواهد شد. هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی و واکاوی اثرگذاری جریان های فضایی روستایی - شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری است. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نگاه روش روش توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. بعلاوه، برای جمع آوری داده های میدانی در ارتباط با شاخص ها، گویه ها و سنجه های مؤلفه اثرگذار متغیر مستقل (جریان های روستایی- شهری) و متغیرهای اثرپذیر (تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری) از روش پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 83 روستای شهرستان دماوند برمبنای سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران است. با توجه به همگنی ناحیه مورد مطالعه، امکانات و محدودیت تحقیق در گام اول، با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی و تصادفی ساده تعداد 29 روستا به عنوان نمونه تصادفی براساس قضیه حد مرکزی انتخاب شدند. در گام دوم، برای برآورد حجم نمونه از فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران بهره گرفته شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: مطالعه حاضر که در زمینه جریان های دوسویه روستایی شهری می باشد، در شهرستان دماوند انجام شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد جریان های روستایی- شهری در سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد مطالعه با تحول ابعاد و اندازه جمعیت روستاها، کاربری زمین، مسکن، و سرمایه گذاری روستاها در تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری اثرگذار است. نتایج: پیوندهای روستایی شهری از ظرفیت های اجتماعی اقتصادی و کالبدی زیربنایی برخوردار است که باعث ایجاد جریان های فضایی همچون جریان کالاو خدمات، مردم، فناوری و اطلاعات، سرمایه، پسماند بین شهر و روستا شود.. در مجموع میان جریان های فضایی همچون جریان مردم، کالا، خدمات، سرمایه گذاری، و اطلاعات بر ابعاد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد.
تغییرات نهادی در جغرافیای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، پاسخ به این پرسش بوده که بازیگران چگونه می توانند نهادی را تغییر دهند که عقلانیت و اقدام آن بازیگران مقید به همان نهادی است که در پی تغییر آنند. روش پژوهش: در این مقاله در جستجوی تغییرات نهادی در جغرافیای اقتصادی، با استفاده از کلمات کلیدی سیستم نهادی، عمل انسانی، تعییرات نهادی، ماندگاری نهادی و کنکاش در منابع دانشگاهی داخلی و خارجی، مقالات و کتاب های مرتبط با موضوع جمع آوری و مطالب مرتبط فیش برداری شد. آنگاه، اطلاعات جمع آوری شده در راستای هدف تحقیق، به روش "مرور روایتی" تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری شده است. یافته ها: عمل اقتصادی ویژگی اتمی ندارد بلکه رابطه ای است. اولویت های فردی، هنجارها، ارزش ها، روحیات، سلیقه ها، سبک ها، نیازها و اهداف از آنجا پدیدار می شود و از طریق تعامل اجتماعی و تعامل اقتصادی با یکدیگر ترکیب می شوند. بازیگران اقتصادی، انسان های ایزوله ای نیستند که نسخه رفتاری اتمی را اجرا می کنند، بلکه بازیگران اقتصادی در یک محیط اجتماعی جای دارند که معانی را از طریق تعامل مکرر شکل می دهند. چنین مفهومی از عمل رابطه ای دارای سه پیامد است: الف، متنی بودن، که به عمل واقع شده و عمل بازتاب پذیر و عمل تحول گرا مرتبط است؛ ب، وابسته به مسیر، که امری نهادینه سازی و نقش آفرینی است؛ و ج، مشروط بودن، که باسرنوشت، نکات تاریخی انعطاف ها و عمل هدفمند به سوی تغییرات نهادی همراه است. نتیجه گیری: تناقض بین قید شکل گیری و عقلانیت کنش بازیگران از نهادها، و تغییرات نهادی توسط بازیگران، می تواند از طریق عمل اجتماعی که به طور اساسی از نظر ماهیت واکنشی و متنی است، حل شود. کنش اجتماعی به عنوان اجرای نسخه های نهادی قابل درک نیست، بلکه به صورت تعامل بازتاب پذیر، در زمینه های مکانی-زمانی خاص آشکار می شود. هنگامی که بازیگران منافع خاص و مزایای فردی را با نهادهای بالقوه جدید مرتبط ببینند، در حمایت از توسعه و پذیرش آنها اقدام می کنند
تحلیل شاخص های بوم گردی با تأکید بر رویکرد کارآفرینی روستایی (مورد: روستاهای بوم گردی استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
159 - 183
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، بسیاری از برنامه ریزان اجتم اعی- اقت صادی معتقدند که بوم گردی به عنوان یکی از راهبردهای مهم در توسعه پایدار روستایی در مرکز توجه اندیشمندان، مجامع توسعه و دستور کار دولت ها قرار دارد. در این راستا سنجش وضعیت شاخص های بوم گردی با رویکرد کارآفرینی روستایی برای توسعه و تقویت آن و در فرایند توسعه روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ لذا هدف پژوهش حاضر واکاوی وضعیت شاخص های بوم گردی کارآفرینی محور در روستاهای بوم گردی استان کهگیلویه و بویراحمد است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده و برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در 15 روستای بوم گردی استان است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 281 خانوار انتخاب و به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفته اند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و فریدمن انجام گرفت. نتایج نشان داد میانگین تمام ابعاد و شاخص ها کمتر از میانه نظری 3 است. همچنین بیشترین میانگین متعلق به بعد فردی و روان شناختی با میانگین 80/2 و کمترین میانگین مربوط به بعد زیرساختی و فنی با میانگین 62/2 است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نیز نشان داد در تمام ابعاد، میانگین واقعی از 3 کوچک تر و در حد متوسط به پایین است. بر مبنای این نتایج، مهم ترین مشکل بوم گردی با رویکرد کارآفرینی در روستاهای استان کهگیلویه وبویراحمد، ناشناخته بودن مقوله بوم گردی با رویکرد کارآفرینی، حمایت مالی و اقتصادی پایین، عدم دسترسی به آموزش، مشاوره و تجربیات کم، عدم توجه به سازگاری زیست محیطی و نهادسازی و شبکه سازی در بوم گردی، فناوری ارتباطات و اطلاعات و مهارت-دانش فنی پایین است که منجر به نامطلوب شدن وضعیت موجود بوم گردی با رویکرد کارآفرینی در روستاهای بوم گردی استان شده است.
تحلیل مکانی ردپای اکولوژیک تولید در بخش کشاورزی، مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
53 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار بیشتر بر روی رویکردهای اجتماعی و اقتصادی تمرکز می کند و این احتمال وجود دارد که منابع محیطی به علت فعالیت های ناپایدار انسان کاهش پیدا کند. محیط اکولوژیک روستا پایه رفاه انسانی در این مناطق تعریف می شود، عدم توجه به بُعد اکولوژیک در ابعاد مختلف توسعه روستایی منجر به بروز مشکلات فراوانی در رویکردهای منتهی به پیشرفت اقتصادی خواهد شد. با توجه به اهمیت توسعه پایدار در مناطق روستایی، در این تحقیق کوشش شده با استفاده از شاخص ردپای اکولوژیک میزان پایداری مناطق روستایی شهرستان بیرجند در بخش کشاورزی اندازه گیری و تحلیل شود. داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه با 220 نفر کشاورز روستایی در سال 1402 به دست آمد. نتایج این پژوهش در بخش کشاورزی بر حسب خانوار برای 30 روستای مورد مطالعه در 6 دهستان و سه تیپ روستایی کوهستانی، پایکوهی و دشتی ارائه گردید. نتایج نشان داد که میانگین سرانه ردپای اکولوژیک تولید در بخش کشاورزی 33/2 هکتار و میانگین سرانه ظرفیت زیستی 44/80 هکتار بود که نشان دهنده عدم وجود فشار اکولوژیک در بخش کشاورزی این شهرستان است. سرانه ردپای اکولوژیک تولید و ظرفیت زیستی در بخش کشاورزی در روستاهایی با تیپ کوهستانی کمتر از تیپ های دشتی و پایکوهی بود. در این تحقیق مشخص شد که در شهرستان بیرجند رابطه معناداری بین فاصله روستا از مرکز جمعیت و میزان ردپای اکولوژیک تولید آن در بخش کشاورزی وجود ندارد. سرمایه گذاری در بخش کشاورزی مکانیزه و آبیاری قطره ای در راستای تشویق تولیدکنندگان این بخش به بهره وری بالاتر از زمین های کشاورزی و نیل به توسعه پایدار از جمله راه حل های مناسب به حساب می آید.
ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، و فیزیکی-کالبدی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی پیرامون؛ مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167 - 182
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی آثار استقرار شهرک های صنعتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی حیات در نواحی روستایی پیرامون این شهرک ها صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوار حوزه نزدیک و حوزه دور از شهرک های صنعتی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد – شهرک صنعتی یاسوج 3- بود (1413N=). با توجه به جدول نمونه گیری بارتلت، تعداد 299 نفر از سرپرستان خانوار به شیوه طبقه بندی تصادفی با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی تائید شد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بین 62/0 تا 71/0 و قابل قبول ارزیابی شد. تحلیل داده ها، با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS21 صورت پذیرفت. بر اساس یافته ها حس مکان و امنیت اقتصادی-اجتماعی در منطقه، انگیزه و آرامش در منطقه، و فرهنگی-رفاهی مجموعاً 45/50 درصد واریانس کل اثرات اجتماعی؛ وضعیت کشاورزی، اشتغال و درآمد، وضعیت سرمایه و فقر مجموعاً 91/52 درصد واریانس کل اثرات اقتصادی؛ تراکم و تنوع انواع گونه ها، کمیت و کیفیت آب، کیفیت محیط، و سلامت درمجموع 44/52 کل اثرات محیط زیستی و فشار بر منابع محلی، ساماندهی معابر، کیفیت راه ارتباطی، و دسترسی به امکانات مجموعاً 14/51 درصد از واریانس کل اثرات کالبدی استقرار شهرک های صنعتی یاسوج بر نواحی روستایی حوزه نزدیک را تبیین نمودند. مقایسه ضرایب اختلاف شاخص توسعه نشان داد استقرار شهرک صنعتی بیشترین اثر را به ترتیب در شاخص های محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی، و کم ترین اثر را بر شاخص اجتماعی داشته است.
ادراک کشاورزان شهرستان باوی از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
19 - 36
حوزههای تخصصی:
خشک سالی در چند سال اخیر بر تمام مناطق مختلف جهان مخصوصاً مناطق روستایی اثرات مضاعفی گذاشته است به همین دلیل ادراک افراد از این واقعه بسیار متفاوت است. ادراک قوی ترین پیش بینی کننده درک خطر کشاورزان از تغییرات آب وهوایی است. بنابراین، ادراک کشاورزان از خشک سالی می تواند گامی حیاتی در زمینه افزایش سازگاری آنان باشد. هدف کلی این تحقیق کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شد بررسی ادراک کشاورزان از همزیستی با خشک سالی (تعاریف، تجارب، خاطرات و انتظارات) بود. جامعه موردمطالعه را کشاورزان شهرستان باوی تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلوله برفی یا ارجاع زنجیره ای شناسایی شدند که در نهایت بعد از 25 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. داده های این تحقیق با روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری گردید و در کنار این دو روش از تهیه عکس و استفاده از اسناد کتابخانه ای نیز استفاده شد. داده ها بر اساس الگوی کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر پایه نتایج، کشاورزان موردمطالعه درک، تعاریف، تجارب، خطرات و انتظارات متفاوتی از خشک سالی را ذکر کرده اند. به نحوی که پس از جمع آوری مفاهیم، مقوله های استخراجی موردبحث قرار گرفت که در نهایت برای بخش تجارب (6 کد)، تعاریف (3 کد) و خاطرات (5 کد) و انتظارات (3 کد) استخراج شد. به طورکلی نتایج این پژوهش می تواند بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران این حوزه فراهم کند تا بتوانند برنامه اصولی برای پایدارسازی جوامع محلی در شرایط خشک سالی را فراهم کنند.
Determinants of Entrepreneurial Orientation of Rural Women Who Are Members of Microcredit Funds, Case Study: Western Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
23 - 39
حوزههای تخصصی:
Purpose- Existing literature shows that women, especially rural women, play a prominent role in the development of small and medium-sized businesses; however, few studies have explored factors affecting the perceptions and entrepreneurial tendencies of rural women in developing countries, especially in Iran. The present study was conducted to investigate the determinants of entrepreneurial tendencies of rural women, who are members of microcredit funds, in western Iran (Kermanshah province).Design/methodology/approach- This is an applied study of a correlational-descriptive nature with a quantitative approach that uses a survey method for data collection. The study population consists of all female members of microcredit funds in Kermanshah city (n = 626 people). Using Bartlett et al.'s table, 201 people were chosen as the research sample using a stratified random sampling method. They were selected by proportional assignment. The main data collection instrument was a questionnaire whose validity and reliability were confirmed using content validity, convergent validity, combined reliability and Cronbach's alpha. Data analysis was conducted using SPSS and Smart PLS software.Findings- According to the results, the latent variables of social capital, recognition of opportunities and entrepreneurial skills had a positive and significant effect on the entrepreneurial tendency of rural women who are members of the microcredit fund; however, the positive and significant effect of entrepreneurial education on the entrepreneurial tendency of rural women was not confirmed. In addition, the findings showed that social capital has a positive and significant effect on entrepreneurial tendency through opportunity recognition.Originality/value- The findings of this research have theoretical and practical implications for the development of entrepreneurship among rural women. That is while enriching literature on the subject, it helps policy makers focus on communication and social interactions, strengthen entrepreneurial skills and introduce entrepreneurial opportunities to develop entrepreneurship among rural women.