هدف: در نواحی روستایی، مسکن سرپناه مهمی برای سکونت مردم بوده و وظایف دیگری ازجمله نگهداری دام، ذخیره محصولات تولیدشده و ایجاد مکان هایی برای فعالیت های اقتصادی را بر عهده دارد. جامعه روستایی به دلیل پایبندی به سنت ها و فرهنگ محلی، الگوی مسکن بومی را پذیرفته و آن را با توجه به شرایط جغرافیایی خود اجرا می کند. در روستاهای کپری، الگوهای متنوعی از ساخت وجود دارد که حوزه های زیستی، جمعی، خدماتی و معیشتی را سازمان دهی می کند. طراحی مسکن روستایی نیازمند درک دقیق از حوزه های زندگی مردم، توجه به استحکام سازه در برابر شرایط طبیعی و انسانی، و سازگاری با محیط زیست است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به دنبال شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری استخوان بندی و سازمان دهی مسکن در روستای کپری بنگرو به روش کیفی بوده است و در تحلیل داده ها از شیوه توصیفی-تحلیلی بهره برده است. بدین منظور به بررسی استخوان بندی و سازمان دهی ایجادشده توسط ساکنان با دخل و تصرف در روابط کپرهای توپی ساخته شده در طرح بهسازی این روستا، پرداخته شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده وجود چهار نوع کلی چیدمان کپرها تحت تأثیر شیوه زندگی و معیشت ساکنان در مجموعه های سکونتی روستا بوده که در قالب یک استخوان بندی خطی تحت تأثیر عوامل اقلیمی و توپوگرافی سازمان دهی شده است. نگاه موشکافانه به این الگوها نشان می دهد، در طرح بهسازی سکونتگاه های روستایی، باید به مسائل اقلیمی، اجتماعی و الگوهای جمعی که در میراث معماری کهن ساکنان نهفته است، در کنار تجارب پیشرفت تکنولوژی دوره مدرن توجه داشت. نتیجه گیری: بررسی توپ های بهسازی شده و تغییرات پس از ساخت آن نمایانگر این حقیقت بود که کپرهای بومی علاوه بر فرم، پتانسیل های بررسی نشده دیگری نیز در خود نهفته دارد که می تواند جهت ارائه الگوی ساخت برای واحدهای مسکونی مدرن و مطابق با نیازهای ساکنان راهگشا باشد، که علاوه بر توانایی بهتر در همگام شدن با اقلیم و کاهش مصرف انرژی می تواند گامی مؤثر در حفظ فرهنگ بومی و حافظه اجتماعی ساکنان خود باشد.