فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۴۸-۳۳
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی در فرایند تبدیل روستا به شهر در ابعاد گوناگون دچار تغییر می شوند. اگرچه این موضوع توسط پژوهشگران حوزه های تخصصی مختلف موردبررسی قرار گرفته است؛ اما کمتر پژوهشی به دسته بندی و جمع بندی ابعاد موردبررسی از موضوع در این پژوهش ها پرداخته است. ازاین رو در مقاله حاضر، پژوهش های مرتبط به منظور طبقه بندی انواع فرایندها، رویکردها، عوامل و پیامدهای شناسایی شده ناشی از آن، موردبررسی قرار گرفته اند. بدین منظور با استفاده از روش مرور نظام مند، چیستی و چگونگی تأثیر تبدیل شدن روستاها به شهر در 77 پژوهش موردبررسی ساختاری و محتوایی قرار گرفته است. نتایج بررسی های ساختاری نشان داد که در طول 20 سال گذشته این موضوع موردعلاقه پژوهشگران در حوزه های تخصصی مختلف از کشورهای متفاوت بوده است. از بررسی های محتوایی، پنج دسته اطلاعات شامل انواع نظریات مرتبط با فرایند تبدیل روستا به شهر، عوامل و آثار این فرایند، مقیاس سازمان فضایی در فرایند تبدیل روستا به شهر و انواع معیارهای به کاررفته در این پژوهش ها استخراج شد. بر این اساس، نظریه های مرتبط با فرایند تبدیل روستا به شهر در دو دسته نظریه های مرتبط با برنامه ریزی منطقه ای و نظریه های ارتقای مدیریت سازمانی فضا قابل تفکیک هستند. عوامل مؤثر بر فرایند تبدیل روستا به شهر در پژوهش های انجام گرفته در سه دسته عوامل طبیعی، سیاسی و برنامه ریزانه قابل تقسیم بندی اند. در ارتباط با اثرهای ناشی از تبدیل روستا به شهر، تأثیرات بازشناسی شده در پژوهش های موردمطالعه شامل شش دسته آثار شامل پایداری، محیط زیست، کالبد، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ بوده اند. در پژوهش های انجام گرفته، سطوح سازمان فضایی مطالعه شده بر سه سطح سازمان فضایی خرد، میانی و کلان متمرکز بوده و شش معیار جمعیت، نظام سکونتگاهی، زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی در تحلیل های پژوهش های مطالعه شده به کار گرفته شده اند. نتایج نشان داد با وجود مترتب شدن تغییرات همه جانبه بر تمامی ابعاد یک روستا در فرایند تبدیل آن به شهر، در پژوهش های انجام شده به ابعاد ادراکی مرتبط با هویت و حس مکان ناشی از این تغییرات کمتر پرداخته شده است و نیازمند توجه بیشتر پژوهشگران است.
تعیین کننده های رضایتمندی و وفاداری گردشگران روستایی نسبت به اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
167 - 192
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری گردشگران روستایی نسبت به اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود که به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گردشگران اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان در سال 1399 بود. تعداد 315 گردشگر پرسشنامه های تحقیق را تکمیل کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین مربوطه تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 72/0 تا 89/0 تعیین شد. با توجه به نتایج، رضایت و وفاداری گردشگران نسبت به اقامتگاه های بوم گردی در سطح خوب ارزیابی شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای کیفیت، انتظارات گردشگران و ارزش درک شده با متغیر وابسته رضایت رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. همچنین، بین متغیر رضایت گردشگران و کاهش شکایت با متغیر وابسته وفاداری رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل مسیر، متغیر کیفیت از خدمات دارای بیشترین اثر علی کل بر روی رضایتمندی و متغیر کاهش شکایت بیشترین اثر مستقیم و اثر علی کل بر وفاداری گردشگران بود. پیشنهاد می شود در قالب سیستم ارزیابی عملکرد، کیفیت خدمات اقامتگاه های بوم گردی در راستای تحقق رضایت و وفاداری گردشگران به طور مداوم مورد ارزیابی قرار گیرد.
تحلیل وضعیت سرمایه های طبیعی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی (مطالعه موردی: روستاهای شرقی شهرستان قره باغ، کشور افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروز سرمایه زیست محیطی (طبیعی) از مفاهیم مهم و نوینی است که در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است؛ به طوری که از نقش کلیدی در معیشت پایدار روستایی و توسعه از همه ابعاد برخوردار است. بر این اساس، هدف این تحقیق تحلیل و تبیین سرمایه زیست محیطی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی در روستاهای شرقی شهرستان قره باغ در کشور افغانستان است. در گام اول، متغیرهای کلیدی سیستم از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان در منطقه مورد مطالعه تعیین شدند. در ادامه با طراحی یک پرسشنامه جدید و مصاحبه با 120 نفر مردم محلی در منطقه مورد پژوهش، با نمونه گیری هدفمند به تکنیک گلوله برفی مطابق با فرمول کوکران، وضعیت منطقه از منظر متغیرهای کلیدی سرمایه زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه زیست محیطی از طریق مکانیزمی پیچیده و پویا می تواند معیشت پایدار روستایی را در یک جامعه رقم بزند. بنابراین با استفاده از رویکرد سیستم دینامیک رفتار پویای متغیرهای کلیدی سیستم معیشت پایدار روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی متغیرهای کلیدی سرمایه های زیست محیطی طی سال های 1400-1420 نشان داد که سرانه آب سطحی در دسترس و سرانه جنگل در منطقه مورد بررسی روند نزولی را تجربه خواهند کرد. با توجه به سیستم طراحی شده، این بدان معناست که سرمایه های زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه در سال های آینده در وضعیت مطلوبی قرار نخواهند داشت و توانایی سیستم در پاسخ به تقاضای فزاینده آب و غذا رو به کاهش است. بر این اساس به نظر می رسد سیاست های فعلی در منطقه مورد بررسی در بخش مدیریت سرمایه های زیست محیطی در راستای دستیابی به توسعه معیشت پایدار روستایی نیست. ازاین رو پیشنهاد می شود تا دولت افغانستان سیاست های مطلوب برای مدیریت سرمایه های زیست محیطی در جهت توسعه پایدار روستایی اتخاذ نماید.
ارائه مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال در صندوق بیمه کشاورزی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 226
حوزههای تخصصی:
صندوق بیمه کشاورزی در مدیریت ریسک بخش کشاورزی کشور نقش راهبردی و اساسی دارد. اگرچه مدیریت و انتقال بخش مهمی از ریسک های کشاورزی در حال حاضر توسط این صندوق انجام می شود اما ساختار و حیطه اختیارات این مجموعه تناسبی با نیازهای امروز کشور در حوزه کشاورزی ندارد و سطح نارضایتی در بیمه گذاران و کلیه لایه های ذی نفعان این سازمان بالا است. بررسی های مقدماتی نشان می دهد نظام فعلی بیمه های کشاورزی، ساختار صندوق، مأموریت ها و راهبردها، شیوه های تأمین مالی، قوانین و مقررات همگی نیازمند تغییر و بازنگری هستند؛ لذا ارائه یک مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال برای صندوق در دستور کار این تحقیق قرار گرفته است. به منظور دستیابی به مدل از روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. ابزار تحقیق، مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان و ذی نفعان این صندوق در سراسر کشور بوده و از کدگذاری و تحلیل های دستی و نرم افزاری به صورت توأم برای تحلیل داده های مصاحبه ها استفاده شده است. مدل پارادایمی نهایی، عوامل تأثیرگذار بر نوسازی استراتژیک دیجیتال صندوق، شرایط مداخله گر و زمینه ای تأثیرگذار بر این نوسازی و در نهایت راهکارها و نتایج حاصل از نوسازی را نشان می دهد که در قالب مفاهیم و مقوله ها ارائه شده اند.
واکاوی رفتارهای محیط زیستی و سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار: کاربرد نظریه انگیزه حفاظتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 165
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های چند سال اخیر شهرستان برخوار، زیستگاه های طبیعی و معیشت روستاییان را بیش ازپیش آسیب پذیر نموده است. در این راستا، به نظر می رسد درک عوامل مؤثر بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان به عنوان اولین گام توسعه معیشت پایدار با رویکرد مدیریت نهادی خشکسالی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر، واکاوی سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار استان اصفهان، با تکیه بر نظریه انگیزه حفاظتی است. داده ها به صورت پیمایشی از نمونه ای شامل 293 کشاورزان خرده پا در فاصله سال های 1399-1397 در شهرستان برخوار به دست آمد و با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که سازه های خودکارایی، آسیب پذیری درک شده و اثربخشی پاسخ، تأثیر مثبت و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان داشته، درحالی که، سازه های شدت مخاطرات درک شده و هزینه های پاسخ، تأثیر منفی و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی نشان داده است. همچنین بر اساس یافته ها، سازه های رفتارهای محیط زیستی و مدیریت تلفیقی مخاطرات، پیش بینی کننده اصلی توسعه معیشت پایدار کشاورزان بودند. به علاوه، حفاظت از زیستگاه های طبیعی و تنوع زیستی، و ارائه آموزش های لازم جهت توسعه آگاهی و مهارت های کشاورزان در این مناطق روستایی از شاخص های بسیار مهمی هستند که بهبود و توسعه معیشت پایدار را در شرایط خشکسالی، افزایش داده و منجر به توسعه روستاهای شهرستان می شود.
واکاوی نقش دل بستگی به مکان بر افزایش حس رضایتمندی ساکنین جهت ارتقای منظر روستایی؛ مطالعه موردی: ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون صنعت و گسترش شهرنشینی، موجب مهاجرت روستائیان به شهرها و از بین رفتن رضایتمندی و دل بستگی آنان به روستاها و سکونتگاهشان شده که نتیجه آن، از بین رفتن تدریجی ارزش های هویتی و اصالت محیط روستاهای ایران است. شناخت ماهیت محیط و منظر، ساختار آن ها و نیز درک چگونگی تأثیرگذاری سایر عوامل بر حفظ بقای مناظر روستایی، ازجمله اهداف مهم برنامه ریزی و طراحی محیطی محسوب می شوند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دل بستگی مکان بر حس رضایتمندی ساکنین جهت ارتقای منظر روستایی است. روش تحقیق این پژوهش کمّی - پیمایشی بوده و جامعه آماری 203 نفر از ساکنین شهر ماسوله هستند که به شیوه در دسترس نمونه گیری گردیده اند. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته و به منظور ارزیابی آثار بین متغیرهای دل بستگی (کالبدی، اجتماعی، فردی و مکانی)، رضایتمندی (اجتماعی، عملکردی و بافت) و منظر روستایی (مورفولوژی، عناصر اقلیمی و عوامل انسانی)، از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که از دیدگاه ساکنین، دل بستگی به مکان منجر به افزایش رضایتمندی و درنتیجه ارتقای منظر روستایی در ماسوله می گردد. در این خصوص، بیشترین تأثیر دل بستگی بر رضایتمندی ساکنین ناشی از بعد مکانی دل بستگی (799/0=β) و کمترین تأثیر مربوط به بعد کالبدی دل بستگی (269/0=β) است. در رابطه با دل بستگی بر منظر روستایی بیشترین تأثیر ناشی از بعد مکانی دل بستگی (751/0=β) و کمترین تأثیر ناشی از بعد اجتماعی دل بستگی (280/0=β) است. همچنین، بیشترین تأثیر رضایتمندی بر منظر روستایی ناشی از بعد عملکردی رضایتمندی (430/0=β) و کمترین تأثیر ناشی از بعد اجتماعی رضایتمندی (206/0=β) بوده است. نتیجه پژوهش حاضر می تواند با بررسی نیازهای روان شناختی ساکنین، راهکاری در جهت ارتقای ارزش مناظر روستایی باشد.
Designing a Path Analysis Model of Institutional Factors Affecting the Development of Entrepreneurship (Case Study: Nesa Rural Area in Karaj County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
95 - 118
حوزههای تخصصی:
Purpose- The goal of this research is to identify institutional variables affecting entrepreneurship in Nesa rural Area in Karaj County.Design/methodology/approach-This is a fundamental, applied research that uses a descriptive survey method for data collection. The statistical population of the research comprises the residents of Nesa Rural district. The sample size was calculated using Cochran's formula (n = 216) and its distribution among the villages was proportional to the number of households in each village and the sampling was conducted using a simple random method. The research instrument is a researcher-designed questionnaire. In this research, the confirmatory factor analysis method was used to assess the validity and reliability of the questionnaire, and the partial least squares path analysis method was adopted to test the conceptual model of the research. The relationship between the variables was measured with the Pearson correlation test.Findings- The findings of the research on the state of entrepreneurship suggest that self-employment driven by a small family business approach, mostly without innovation, has been the predominant entrepreneurial activity in the study area. The results of the conceptual research model showed that the institutional variables of economic stability, transparency and accountability, and educational system and skills training have the most direct impact on the state of rural entrepreneurship. The analysis of fit indices of the model revealed that the coefficient of determination for the dependent variable of the rural entrepreneurial status was 0.683. Accordingly, the independent and mediating variables of the model can explain 68.3% of the variance in the rural entrepreneurial status, indicating the explanatory power of the model.Practical implications- The results of the research suggested that rural entrepreneurship is in a deplorable condition and despite the direct and indirect effects of institutional variables on rural entrepreneurship, institutional factors play a weak and inefficient role in rural areas. Hence, it is necessary to pay attention to the role of institutional factors such as political stability, enforcement of the rule of law among citizens, control of corruption, and payment of rewards in proportion to the endeavors and creativity of individuals to promote rural entrepreneurship.
تحلیل وضعیت اقتصادی روستاها از نظر شاخص های اقتصاد مقاومتی (مطالعه موردی: حوزه جغرافیایی- فرهنگی هلیل رود، دشت جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی به عنوان اقتصاد ملی، بخش های مختلفی چون کشاورزی، دامپروری، صنایع تبدیلی و دستی را در بر می گیرد که هرکدام به نوعی در سلامت جامعه و البته رونق اقتصادی و اجرای اصول مهم و کاربردی اقتصاد مقاومتی، نقش بسزایی دارند. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت اقتصادی روستاها از منظر شاخص های اقتصاد مقاومتی در محدوده شهرستان های جیرفت و عنبرآباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی تحقیق شهرستان های جیرفت و عنبرآباد در استان کرمان است. با توجه به تعداد زیاد روستاها در این دو شهرستان، طبق نظر کارشناسان و خبرگان در این زمینه روستاهای که به عنوان مراکز دهستان ها شناخته می شدند، به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. لذا، جامعه آماری را سرپرستان خانوارهای روستایی در روستاهای مرکز دهستان ها تشکیل دادند که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 این روستاها که حدود 21 روستا هستند، دارای 41289 نفر جمعیت و 12165 خانوار می باشند و براساس فرمول کوکران تعداد 314 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، تی تک نمونه ای، تحلیل خوش ه ای و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد، شاخص های تحرک و پویایی اقتصادی با آماره 01/12، عدالت اجتماعی با آماره 31/3 در سطح متوسط به بالایی قرار دارند و در بین روستاهای نمونه روستاهای علی آباد با میانگین رتبه ای 81/253، دولت آباد با میانگین رتبه ای 50/210، حسین آباد دهدار با میانگین 35/205 و اسماعیلی سفلی با میانگین رتبه ای 179 در رتبه اول قرار دارند. همین طور، در بین شاخص های اقتصاد مقاومتی شاخص مردم محوری با اثر کلی 731/0، شاخص تحرک و پویایی اقتصادی با 686/0 و حرکت علمی و جهادی با اثر کلی 485/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصاد روستایی در محدوده مورد مطالعه دارند.
گونه شناسی کالبدی الگوهای معاصر خانه های بافت تاریخی روستای سیف آباد بالایی (قدیم) شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
520 - 537
حوزههای تخصصی:
شناسایی، احیاء و حفاظت از بافت تاریخی باارزش روستایی در جهت حفظ میراث فرهنگی و تاریخی اهمیت دارد و علاوه بر حفظ فرم و شکل آن، حافظ مجموعه ای از باورها و ارزش های محلی نیز خواهد بود. بنابراین شناخت و دسته بندی صحیح گونه های مختلف معماری می تواند در درک بهتر فضا، حفاظت از آن و نیز دستیابی به شیوه های جدید طراحی مفید واقع گردد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی و گونه شناسی کالبدی خانه های تاریخی روستای سیف آباد بالایی (قدیم) از دیدگاه گونه شناسی خانه های تاریخی با توجه به شاخص های معماری، تاریخی و شاخص های برنامه ریزی مسکن (کالبدی، کیفی، کمی،) است. روش پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و ازنظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری اطلاعات موردنظر، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، ازنظر سابقه سکونت در روستا و محیط اطراف آن، 5 دوره تاریخی؛ ازنظر پلان خانه های روستا: 4 گونه؛ 6 گونه متفاوت طاقچه، 2 گونه متفاوت حوض آب، در ارتباط با سقف خانه های روستا، 3 نمونه تاق مختلف شامل: 1- تاق جناغی، 2- تاق گُنبدی مدور و 3- تاق چَملِه ای (آب انباری) در روستا شناسایی شده است. مصالح به کار رفته در ساخت خانه های تاریخی روستا شامل: خشتی و یا سنگ چین با سقفی چوبی و یا گِلی، سنگ و گچ و سیمان استفاده شده است.
A Rural Development Perspective on the Use of Children in Ghana’s Cocoa Farms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
764 - 777
حوزههای تخصصی:
This study takes a rural development perspective to examine the various reasons behind the use of children under 18 years in cocoa farms in Ghana. Using descriptive research, a sample size of 385 cocoa farmers was selected through the multi-stage sampling technique. The analyses included mean, standard deviation, frequency, percentage, and perception index. Although the level of usage of children on cocoa farms was relatively low (74%), majority of the children were involved in nursing of cocoa seedlings (87.8%), digging of holes for seedlings (76.3%), gathering of pods (55.7%) and heaping of pods (53.9%). Farmers involved children on cocoa farms for the following three reasons; to acquire indigenous knowledge of farming patterns (Mean=2.18), it is a way of life to learn their parents' occupation (Mean=2.18), and income source of the household (Mean=2.11). The challenge most farmers face in the use of children for farm activities is the fact that the children do not meet the required strength/energy (Mean=2.48). Policy efforts towards the complete eradication of using children under 18 years on cocoa farms must take into consideration the rural nature of the environments in which cocoa farming takes place in order not for it to backfire as is the case currently.
ارائه مدل موفقیت برای سازمان های غیردولتی فعال درزمینه بوم گردی در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
سازمان های غیردولتی زمینه ساز مشارکت مردم در امور اجتماعی هستند و نقش مهمی در توسعه بوم گردی دارند. با وجود این، تاکنون مؤلفه های مؤثر بر موفقیت این سازمان ها در برنامه ریزی و توسعه بوم گردی بررسی نشده است. مطالعه حاضر با روش نظریه زمینه ای به واکاوی نقش این سازمان ها در توسعه بوم گردی در نواحی روستایی ایران پرداخته، ویژگی های سازمان های موفق را احصاء و در نهایت مدل تبیین کننده موفقیت این سازمان ها را ارائه کرده است. مشارکت کنندگان این مطالعه شامل 37 نفر از متخصصان بوم گردی، مدیران و کارشناسان سازمان های غیردولتی، مدیران دولتی و مالکین اقامتگاه ها بودند که با نمونه گیری نظری انتخاب شدند. از تحلیل مصاحبه ها، 64 کد باز و از تلفیق کدهای باز حول یک محور، 6 کد محوری شامل توسعه درون زا، توسعه محله ای دارایی محور، کدهای رفتاری سازمان های غیردولتی، ویژگی های حرفه ای سازمان های غیردولتی موفق، الزامات درون ساختاری و الزامات پروژه های موفق به دست آمد. در مدل حاصل از این مطالعه، توسعه درون زا و دارایی محور به عنوان پارادایم غالب بر فعالیت این سازمان ها در نظر گرفته شد. توجه به مشارکت و انتفاع مستقیم جامعه محلی در برنامه ریزی و مدیریت پروژه های بوم گردی و آگاه سازی جامعه محلی از قابلیت درآمدزایی دارایی ها و جاذبه های محلی برای موفقیت سازمان های غیردولتی توصیه می شود.
بررسی چهارچوب های طراحی سرپناه موقت اجتماع پذیر و منطبق با انگاره های معماری بومی مناطق زلزله خیز سردسیر-کوهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۷۸-۶۳
حوزههای تخصصی:
تجربه نشان می دهد بازماندگان سوانح در شرایط پس از بحران رضایت کافی از سرپناه هایی که از سوی نیروهای امدادی دریافت می نمایند، ندارند. ازاین رو برای ایجاد رضایت کاربران که اغلب بازماندگان پس از سوانح را شامل می شوند، یکی از اهداف طراحی سرپناه موقت در محدوده مطالعاتی، شناخت الگوهایی است که اجتماع پذیری سرپناه موقت را با پذیرش در زمان محدود افزایش دهد. بر این اساس افزایش اجتماع پذیری سرپناه ازجمله اهداف غایی این پژوهش است. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی نقش سرپناه موقت در ارتقای تاب آوری کالبدی پس از زلزله، همچنین استفاده از تکنیک های معماری بومی در طراحی سرپناه موقت جهت ارتقای تاب آوری محیطی اشاره کرد. الگوهایی که در طراحی سرپناه موقت جهت اعمال شاخص های کالبدی - محیطی باید به کار گرفته شوند، می تواند ضرورت پژوهش را با تفسیر سرپناهی با قابلیت انطباق با شرایط اقلیمی سردسیری - کوهستانی شهرستان ورزقان، بیان کند. از اهداف این پژوهش طراحی محصولی کاربر با قابلیت اجتماع پذیری در حداقل زمان ممکن به عنوان جایگزین مسکن دائم در زمان بحران است. جهت رسیدن به اهداف ذکرشده، تحلیل کیفی - کاربردی و شبیه سازی شاخص های انرژی در محیط دیزاین بیلدر انجام شده است. در این پژوهش مدل هایی از سرپناه موقت پیش طراحی شده است که در فاز نخست، پژوهش حاضر به ارزیابی مدل های پیشنهادی در دیزاین بیلدر می پردازد. در دومین فاز پژوهشی، مدل های پیشنهادی از سوی متخصصین مورد ارزیابی قرار می گیرد. در مرحله پایانی به معرفی مدل منتخب از نگاه متخصصین با تشریح الگوهای شاخص کالبدی - محیطی به عنوان سرپناه بهینه پرداخته می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های محیطی ازجمله امنیت، بهداشت، تداعی حس خانه، آسایش محیطی، منطبق با فرهنگ، منطقه بندی، .... و همچنین شاخص های کالبدی نظیر فرم سازه ای مقاوم در برابر شرایط جوی، مصالح مقاوم در برابر شرایط جوی، سازه گسترش پذیر و مدولار، برپایی آسان و برپایی سریع همچنین رعایت ابعاد و استانداردها، شاخص های تأثیرگذار در انتخاب سرپناه بهینه از سوی متخصصین است.
بازدهی عملکردی نظام پیکربندی مسکن معاصر بر مبنای گونه شناسی انتظام فضای داخلی؛ مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
علی رغم انتقادات پراکنده از مبانی فلسفی و ریاضی نظریه نحو فضا و بحث های مداوم درباره کاربرد آن، این روش یک ابزار مفهومی قدرتمند برای تحلیل محیط ساخته شده است. مسئله اصلی تحقیق حاضر پاسخ به این پرسش است که انتظام فضایی مسکن معاصر شهر شیراز به لحاظ نحوی دارای چه ویژگی هایی است و تأثیرگذاری این ویژگی ها در بازدهی عملکردی مسکن به چه صورت است؟ بنابراین، تشخیص ترکیب بندی فضا ازطریق مطالعه پلان های معماری یکی از منابع مهم است. برای این منظور، 384 پلان مسکونی برداشت و بر اساس آن الگوهای انتظام فضایی مسکن به لحاظ شکلی (دارای دو وجه انتظام مرکزی و انتظام محوری) و فضایی شناسایی شد. سپس از هر الگو 15 نمونه مورد تحلیل نرم افزاری قرار گرفت و گراف های توجیهی آن ارائه شد. در مرحله سوم تحلیل نهایی بر اساس متغیرهای (پیوستگی و عمق) و درنهایت ارزش فضایی در هر نمونه مبنا انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل های انجام شده در این پژوهش، رابطه مثبت بین الگوی پیکربندی فضایی و سطح کارایی عملکرد چیدمان های مسکن معاصر را ازطریق یک روش مقایسه ای تحلیلی اثبات می کند. بررسی های تحقیق حاضر نشان داد با وجود فضاهای تقسیم و گره های میانی، ساختار بوته ای، و با توالی عملکردی فضاها، ساختار درختی نحو آغاز می شود. ازنظر فضایی، جنبه مهمی از نظریه نحو فضا معتقد است که ازنظر منطقی و ریاضی، چیدمان فضاها می تواند بر کارایی عملکردی فضا تأثیرگذار باشد. با توجه به داده های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که چیدمان خانه های مرکزی ازنظر کمّی و آماری کارآمدتر در نظر گرفته می شوند. بر این اساس، چنانچه رفتارهای مشارکتی و تعاملات اجتماعی بالا مدنظر باشد، نظام های مرکزی که دارای گره های متعدد و حلقه های فضایی بیشتر، عمق کمتر و یکپارچگی بالاتری هستند، از رفتارهای مشارکتی بیشتری حمایت می کنند که این ویژگی با فرهنگ خانواده ایرانی سازگاری مطلوبی دارد.
نوسازی و فرهنگ سیاسی روستایی (مورد مطالعه: روستائیان شهرستان ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
538 - 553
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین نوسازی و فرهنگ سیاسی در بین روستائیان شهرستان ماکو می پردازد. این بررسی در جهت آزمون نظریه های موج اول و دوم توسعه سیاسی حرکت می کند. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریات دانیل لرنر و کارل دویچ است و برای سنجش متغیر فرهنگ سیاسی از طبقه بندی گابریل آلموند استفاده می کند. نوع پژوهش کمی و از تکنیک پیمایش جهت گردآوری داده ها استفاده می شود. یافته ها از حجم 381 نمونه و به روش خوشه ای تصادفی استخراج شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که فرهنگ سیاسی روستائیان ماکو، یکدست نیست. یافته ها نشان می دهند که بین فرهنگ سیاسی و دین داری، استفاده از رسانه های ارتباطی جدید و تحصیلات روستائیان رابطه وجود دارد؛ متغیرهای پیش بین، تحصیلات، دین داری و استفاده از رسانه های ارتباطی 50 درصد از تغییرات فرهنگ سیاسی را تبیین می کنند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر نشان می دهد که صرف روستایی بودن موجبات برخورداری از فرهنگ سیاسی سنتی نظیر ده کوره ای و انقیادی نمی شود و باید از روایت های کلان و ذات گرایانه نظریات کلاسیک توسعه سیاسی در باب فرهنگ سیاسی روستائیان اجتناب نمود.
تحلیل نقشه دانش تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی با استفاده از VOSviewer(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
610 - 633
حوزههای تخصصی:
به کارگیری تفکر تاب آوری معیشتی در تحقیقات مقاصد گردشگری روستایی دیدگاه جدیدی در مورد گردشگری پایدار است و به تدریج به یک موضوع تحقیقاتی محبوب تبدیل شده است. علی رغم انجام مطالعاتی در حوزه تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی، بررسی و تحلیلی جامع از کل این زمینه محدود بوده و نقشه دانش جامعی که مبین گستره و تمرکز این مطالعات باشد، صورت نگرفته است. لذا هدف مطالعه حاضر تحلیل نقشه دانش تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی، بر اساس مرور 886 سند مشتمل بر کتاب، مقاله و غیره؛ همچنین تحلیل نقشه در این حوزه موضوعی در پژوهش های مرتبط با ایران بر اساس مرور 15 سند از نوع مقاله برگرفته از پایگاه داده اسکوپوس (Scopus) است. با جستجوی کلیدواژه «تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی» از سال 2003 تا ژوئیه 2023 و سپس با اضافه کردن واژه ایران این جستجو از سال 2016 تا ژوئیه 2023 برای پژوهش های مرتبط با ایران، انجام گرفت تا با تجزیه وتحلیل علم سنجی به هم استنادی مطالعات پیشین، هم نویسندگی و هم رخدادی واژگان کلیدی در نرم افزار VOSviewer پرداخته شود. یافته ها نشان داد نویسندگانی چون یلینگ، ینگ و جی در سطح جهانی و آزادی و سواری در ارتباط با ایران بالاترین انتشار اسناد علمی را داشته اند. تجزیه وتحلیل هم رخدادی واژگان، در سطح جهانی و همچنین در ارتباط با ایران، برای هرکدام چهار خوشه پژوهشی در مطالعات تاب آوری معیشتی مقاصد گردشگری روستایی را آشکار ساخت که واژگان کلیدی هسته شامل گردشگری، تاب آوری، معیشت، مقصد گردشگری، پایداری، توسعه گردشگری، اکوتوریسم، توسعه پایدار است. این مطالعه جامع و سیستماتیک مرجع ارزشمندی برای تحقیقات آتی است.
ارائه مدل پارادایمی عوامل مؤثر در سبک زندگی زنان روستایی جهت مشارکت در فعالیت های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
748 - 763
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در سبک زندگی زنان روستایی جهت مشارکت در فعالیت های ورزشی بود. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، اکتشافی و ازنظر روش، دارای ماهیتی کیفی است. جامعه آماری شامل کارشناسان بخش ورزش روستایی، زنان روستایی فعال در ورزش، مربیان و ورزشکاران زن روستایی شهرستان اردل چهارمحال بختیاری بود. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی و به صورت هدفمند استفاده شد. داده ها به شکل میدانی و بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و بعد از انجام 17 مصاحبه به اشباع نظری رسید. روایی سؤالات توسط اساتید متخصص حوزه مدیریت ورزش تأیید شد و از روش توافق درون موضوعی برای محاسبه پایایی استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و از روش نظریه داده بنیاد به شیوه اشتراوس و کوربین استفاده شد. بر اساس نتایج، درمجموع 112 کد باز و 18 کد محوری شناسایی و درنهایت، 6 مقوله اصلی ایجاد شد. یافته ها نشان داد عوامل فردی، فرهنگی و اقتصادی می تواند ضمن توجه به عوامل مداخله گر و زمینه ای درنهایت موجب سلامتی و تندرستی و توسعه ارتباطات زنان روستایی شود. لذا پیشنهاد می گردد ضمن توجه به متغیرهای مذکور و با از بین بردن موانع؛ بسترها و زمینه های لازم برای شرکت بانوان روستایی در فعالیت های ورزشی فراهم شود.
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر توسعه پایدار منظومه روستایی شهر بابک با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با رویکرد آینده پژوهی، به شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر وضعیت آینده توسعه پایدار منظومه روستایی شهربابک و بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی – پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی ، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش تحلیل ساختاری میک مک و تکنیک دلفی بهره گرفته شده است. در این راستا پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با بیست نفر از کارشناسان و خبرگان در حیطه برنامه ریزی روستایی و منطقه ای شهرستان شهربابک، به عنوان جامعه آماری پژوهش، پنجاه متغیر اولیه در قالب شش بعد کلی شناسایی گردید. در ادامه، عوامل اولیه در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع در نرم افزار آینده نگار میک مک تعریف شد. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی عوامل می توان دریافت الگوی پراکندگی متغیرهای مؤثر حاکی از ناپایداری سیستم است. با توجه به امتیاز بالای تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، 15 عامل کلیدی در توسعه پایدار منظومه شهربابک تاثیرگذارند. فاکتورهای کلیدی مهم در بعد کالبدی؛ فاصله روستا از شهر اصلی، ایجاد زیرساخت ها، توسعه شبکه حمل و نقل ناحیه ای، در بعد مدیریتی؛ افزایش افزایش اعتماد، برنامه باوری و برنامه محوری منظومه ،مسئولیت پذیری، در بعد اقتصادی؛ وضعیت امنیت و ثبات شغلی روستاییان، توسعه گردشگری در منظومه، عوامل تاثیرگذار بر آینده توسعه پایدار منظومه شهربابک هستند.
تبیین رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی: تحلیل جنسیتی با استفاده از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
226 - 245
حوزههای تخصصی:
درک فرایندهای ادراکی و شناختی دو گروه کشاورزان زن و مرد برای تشویق سازگاری با تغییرات آب و هوایی بسیار مهم است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان زن و مرد شهرستان باغملک واقع در استان خوزستان، از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش کشاورزان دو گروه زن و مرد بودند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 200 کشاورز مرد و 150 کشاورز زن انتخاب شد. برای انتخاب کشاورزان از نمونه گیری چند مرحله ای طبقه ای خوشه ای تصادفی استفاده گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن توسط چهار تن از اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهای دانش ادراک شده، هزینه پاسخ و هنجار توصیفی متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان مرد به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درنهایت توانستند به ترتیب 67 و 45 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان مرد را پیش بینی کنند. متغیرهای شدت درک شده، هزینه پاسخ، اعتقاد به تغییرات آب و هوایی و عادت متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان زن به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درمجموع توانستند به ترتیب 70 و 25 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان زن را پیش بینی کنند. اطلاعات به دست آمده می تواند به عنوان پایه ای در تدوین مداخلات مناسب برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار گیرد.
ارزیابی بافت های فرسوده روستایی با استفاده از مؤلفه های کیفیت محیطی (موردمطالعه: پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
262 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی و به کارگیری روش جدید و کارآمد CODAS جهت اولویت بندی و ارزیابی بافت های فرسوده روستایی بر مبنای معیارهای اصلی کیفیت محیطی است. روش تحقیق این مقاله توصیفی کاربردی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است که با استفاده از پرسش نامه، داده های عینی از ۲۶۰ خانوار روستایی و ۱۵ نفر از مدیران محلی در روستاهای فرسوده پیرامون کلان شهر تهران، و داده های ذهنی از ۱۵ نفر از متخصصین علمی جمع آوری، توصیف و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر بر اساس شش مؤلفه اصلی کیفیت محیطی (به ترتیب اهمیت شامل ظرفیت تحمل/ کاهش ریسک، سرزندگی و تعلق پذیری، بهداشت محیط، دسترسی و تنوع خدمات، امنیت و مقیاس انسانی پیاده، نفوذپذیری) و روستاهای پانزده گانه نشان می دهد که روستای یهر در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط نامطلوب تری را به لحاظ وضعیت کیفیت محیطی به کمک روش کُداس داشته است. سپس به ترتیب، روستاهای کبیرآباد، مشهد فیروزکوه، حسن آباد باقراٌف، حصارکوچک، قوئینک رخشانی، آتشان، جعفرآباد باقراٌف، مزداران، زواره بید، وسطر، حصارمهتر، رامین، قلعه بلند، و صالح آباد شرقی قرار گرفته اند. همچنین در این تحقیق، CODAS به عنوان روشی مناسب و با دقت بسیار بالا برای اولویت بندی سکونتگاه های فرسوده روستایی بر مبنای مؤلفه های اصلی کیفیت محیطی ارزیابی شده است.
توانمندسازی روستاییان در شکل گیری سازمان های غیردولتی در جهت تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی، مورد: شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی روستاییان، منجر به سازماندهی آن ها در قالب سازمان های غیردولتی و مردم نهاد شده؛ و زمینه مشارکت موثر آنان را در فراگرد توسعه و تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم می سازد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، ارتباط بین تسهیل کننده های توانمندسازی روستاییان در میزان شکل گیری سازمان های غیردولتی، و ارتباط این سازمان ها در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی(در قالب 15 شاخص) در سطح30 روستا و 300 خانوار نمونه روستاهای شهرستان جوانرود سنجیده شد. یافته ها نشان داد بین بهبود شاخص های توانمندسازی و میزان شکل گیری و گسترش سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه معنی دار وجود دارد. لیکن، این ارتباط از نوع کاهشی-کاهشی بوده است؛ که نامناسب بودن جایگاه متغیرهای پژوهش در ناحیه مورد مطالعه را آشکار ساخته است. به سخن دیگر، عملیاتی کردن روش های توانمندسازی به دلیل غلبه رویکرد «بالا به پایین» و «حکومت محور» نتوانسته است احساس قدرت و توانمندی را در روستاییان ایجاد و زمینه مشارکت مؤثر و سازمان یافته آنان در چارچوب سازمان های غیردولتی را فراهم نماید. به گونه ای که پایین بودن سطح مشارکت سازمان های غیردولتی سبب نارسایی در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی- اکولوژیک شده است. بنابراین، ضروری است، از راه توجه و بهبود شاخص های تسهیل کننده توانمندسازی روستاییان همچون؛ آموزش و آگاهی بخشی، دانش و مهارت، انسجام و همبستگی، اعتماد و اطمینان، مشارکت، نهادسازی و حمایت سیاسی دولت، و تغییر رویکرد به سوی «اجتماع محور» و «پایین به بالا»، زمینه مناسبی برای مشارکت آنان با هدف شکل دهی سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم شود.