فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اغلب کشورهای در حال توسعه، گرایش برنامه ریزان به تمرکززدایی فضایی، کاهش نابرابری های منطقه ای و دوگانگی های شهری- روستایی در دهه های اخیر، به اتخاذ راهبردهای متفاوتی در این زمینه انجامیده، که از مهم ترین آنها تبدیل روستاها به شهر و تقویت آن ها بوده است. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعه در بخش و شهر دیلمان، در پی ارزیابی تأثیر سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه مناطق کوهستانی در زمینه هایی چون رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای شرایط کالبدی- محیطی است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی پژوهش در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار رایانه ای SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. برای آزمون فرضیات، از آزمون های یو مان- ویتنی و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون یو مان- ویتنی نشان می دهد که بین نظر دو گروه از پاسخگویان در مورد نقش تبدیل دیلمان به شهر در توسعه محدوده مطالعاتی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون t گویای این واقعیت است که تبدیل دیلمان به شهر در رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای وضعیت کالبدی- محیطی تأثیر چندانی نداشته است. بنابراین، نتایج پژوهش بر عدم موفقیت سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه منطقه ای، در نمونة مورد مطالعه دلالت دارد.
بررسی عوامل مؤثّر بر تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی(مطالعه ی موردی: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باور بسیاری از کارشناسان، مهم ترین مانع توسعه ی بخش کشاورزی در ایران نظام بهره برداری؛ یعنی کوچکی و پراکندگی اراضی کشاورزی و تعداد زیاد بهره برداران این بخش است. این مسئله بعد از انجام اصلاحات ارضی در ایران به وجود آمده و از آن زمان تا کنون برای رفع آن، راه حل های گوناگون ارائه و اجرا شده اند که به دلایل مختلفی موفّق نبوده و به شکست انجامیده است. در برنامه ی پنج ساله ی اوّل توسعه ی کشور، این مسئله بار دیگر مورد توجّه قرار گرفته و برای حلّ آن تشکیل تعاونی های تولید روستایی پیشنهاد شده است. پژوهش پیش رو، بررسی عوامل مؤثّر بر تشکیل این تعاونی ها، در محدوده ی استان اردبیل را نشان می دهد. همچنین به این پرسش اساسی پرداخته شده است که آیا بین تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی و عوامل محیطی، اقتصادی، ترویجی و اجتماعی رابطه ی معناداری وجود دارد؟ برای رسیدن به این پاسخ، شاخص های تبیین کننده ی عضویّت کشاورزان در تعاونی های تولیدی، بر اساس نوشتارهای موجود و منطقه ی مورد مطالعه گردآوری و پرسش نامه ای در سطح کشاورزان عضو تعاونی های تولیدی طرّاحی شد. بدین ترتیب از روش توصیفی تحلیلی به شیوه ی پیمایشی استفاده شد. برای گزینش نمونه ها از روش خوشه ای چندمرحله ای و تعداد نمونه ها با توجّه به حجم جامعه ی مورد مطالعه300 نفر برآورد شده است. درنهایت، این نتیجه به دست آمد که عامل ترویجی، بیشترین تأثیر را در میزان تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی داشته است و در مرحله ی بَعد عامل اجتماعی، عامل اقتصادی و عامل محیطی به ترتیب از عوامل تأثیرگذار در تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی بوده است. همچنین بر اساس یافته های این پژوهش، راهکارهایی برای هدایت کشاورزان به تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی در متن مقاله ارائه شده است.
نقش سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی انسانی درکارآفرینی جوانان در روستاهای بخش کربال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مهم در کشورهای رو به پیشرفت، ایجاد کسب وکار و خوداشتغالی در روستاهاست. برای برانگیختن کارآفرینی در روستاها، آگاهی از عوامل مؤثّر در موفّقیّت جوانان کارآفرین ضروری است. بر اساس مطالعات پیشین، سرمایه ی اجتماعی شامل ارتباطات فردی و سازمانی و سرمایه ی انسانی شامل دانش و تجربه ی کارآفرین در شناسایی و بهره برداری از فرصت های کارآفرینی مؤثّر است. در این مقاله، رابطه ی سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی انسانی با شناسایی و بهره برداری از فرصت، توسّط جوانان روستایی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش، ترکیبی از روش کیفی بر پایه ی مصاحبه ی حضوری و روش کمّی بر پایه ی پرسشنامه است. شمار نمونه ها 85 نفر بود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که اندازه ی شبکه ی اجتماعی با موفّقیّت در کارآفرینی، رابطه ی مثبت و معناداری دارد. مهارت های کارآفرین و تجربه ی وی با موفّقیّت در کارآفرینی رابطه ی مثبت و معناداری دارد. ضریب تأثیر تشخیص فرصت بر بهره برداری از فرصت 91/0 و ضریب تأثیر بر بهره برداری از فرصت بر ایجاد کسب وکار 35/0 است.
ارزیابی اثرات اهداف بخش روستایی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران در رضایت مندی روستاییان (مورد شناسی: دهستان ایجرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر میزان اثر بخشی اهداف و سیاستهای مرتبط با روستاها که در برنامه چهارم توسعه تدوین یافته، مورد ارزیابی گرفته است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوا بعد از آزمون روایی و پایایی آنها انجام یافته است. براساس یافتههای تحقیق، سطح رضایتمندی ساکنان روستاهای هدف بهویژه از منظر شاخصهای اقتصادی در حد پایینی قرار دارد. اگر چه براساس آزمون فریدمن نمیتوان میان 27 شاخص تفاوت معناداری را از نظر میزان رضایتمندی ملاحظه کرد، ولی طبقه بندی آنها در ابعاد مختلف و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که ابعاد کالبدی و اقتصادی حدود 67 درصد تغییرات رضایت را تبیین میکنند. اگر چه بعد اقتصادی به تنهایی 40 درصد تغییرات رضایتمندی را تبیین میکند ولی 90 درصد در شاخصهای اقتصادی از نظر رضایتمندی در سطح پایینتر از متوسط قرار دارند. نتایج تحلیلی حاکی از آن است که مردم از اقدامات دولت در ترغیب والقای دیدگاه مثبت جوانان به مشارکت با میانگین5/4 بالاترین، و اصلاح سیستم آبیاری با میانگین12/1کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
اقتصاد فضا و توسعه روستایی (مورد: ناحیه شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم تلاش های بسیار، روستاهای ایران از نظر توسعه ای جامع با چالش هایی مواجه اند. الگوی مکانی یک اقتصاد (همانند توزیع و محل فعالیت های تشکیل دهنده آن) و جریان های فضایی مانند حرکت جمعیت، کالا، خدمات و سرمایه، اقتصاد فضا نامیده می شود که سطح توسعه مراکز سکونتگاهی، اعم از شهر، روستا ومجاری ارتباطی آنها را تحت تأثیر قرارمی دهد. هدف اصلی مقاله آن است که نقش اقتصاد فضا را در توسعه روستایی بررسی کند. ناحیه مورد مطالعه تحقیق ناحیه شفت و روستاهای آن در استان گیلان است. مشاهده مستقیم، مصاحبه با مردم محلی و تکمیل پرسشنامه اصلی ترین روش های جمع آوری داده ها بوده است. داد ه های جمع آوری شده بر اساس آمار استنباطی (مدل تاپسیس و تحلیل عاملی و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داده است که در یک نظام اجتماعی-اقتصادی متمرکز، توزیع فعالیت های اقتصادی غیرمتوازن است. نحوه آرایش فضایی فعالیت های اقتصادی، تعیین کننده اصلی حرکت جمعیت، سرمایه، کالا و خدمات است که درنهایت توسعه ناحیه، گره های شهری و روستایی و شبکه ارتباطی آنها را متأثر می سازد؛ این به نوبه خود، کیفیت توسعه روستایی را معین می کند.
ارائه الگوی مناسب حکمروایی خوب روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت حکمروایی خوب روستایی، فرایند تأثیرگذاری همه ارکان اثرگذار روستایی برمدیریت روستایی با تمام ساز و کارهایی است که به سوی تعالی و پیشرفت روستا و مردم روستایی حرکت میکند، مقاله حاضر به بررسی وضعیت حکمروایی روستایی در 50 روستای شهرستان های بهشهر، آمل و چالوس در استان مازندران میپردازد و در پی پاسخگویی به این سوال است که باتوجه به تجارب جهانی، الگو و مدل مناسب مدیریت نوین روستایی مبتنی بر رهیافت حکمروایی خوب روستایی در ایران کدام است؟ برای پاسخگویی به این سوال دیدگاهها و تجربیات جهانی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت و هشت شاخص مهم حکمروایی خوب یعنی مشارکت، مسئولیت پذیری، پاسخگویی، قانونمندی، شفافیت، توافق جمعی، کارایی و اثربخشی و عدالت محوری در روستاهای نمونه مورد آزمون قرارگرفته و از 500 خانوار روستایی، گویه های هرشاخص با استفاده از طیف لیکرت مورد پرسش قرارگرفت، سپس داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله از آزمون آماری نشان میدهد که حکمروایی خوب روستایی دراکثر روستاهای مورد مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و نظام ساختاری روستا برآمده از عدم وجود تعادل یا همزیستی بین کنشگران (دولت، بازار و جامعه مدنی) با تأکید بر رهیافت مکانیکی به جای رهیافت انسان گرا و نیز برنامه ریزی کارشناسانه به جای برنامه ریزی مشارکتی بوده که الگوی پیشنهادی (مطلوب) برای حکمروایی خوب روستایی باید به آن توجه نماید.
ارزیابی قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و نقش آن در توسعة سکونتگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مناطق محروم، سیاست های حمل ونقل نقشی حیاتی در توسعه ایفا می کند. برخی پژوهشگران دسترسی نداشتن به نظام حمل ونقل روستایی و عناصر تشکیل دهندة آن را یکی از مهم ترین موانع در راه تحقق اهداف توسعة پایدار روستایی می دانند. بنابراین، قابلیت دسترسی به حمل ونقل روستایی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم توسعة پایدار می تواند آثار مختلفی بر تغییرات اندام وار مناطق روستایی داشته باشد. اگر روستا و سکونتگاه های روستایی را موجودی زنده تلقی کنیم، تغییرات اندام وار شاکله های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی سکونتگاه های روستایی را دستخوش تغییرات ساختاری می کند. این مقاله نشان می دهد چگونه قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل روستایی بر تغییرات اندام وار در نواحی روستایی تأثیر نهاده است. به این منظور، در تحقیق حاضر 27 روستا و 400 نفر از ساکنان بخش ئیلاق جنوبی شهرستان دهگلان انتخاب شده است. پس از تکمیل پرسش نامه، داده های حاصل از مطالعات میدانی با استفاده از نرم افزار SPSS و Arc-GIS تحلیل و ارزیابی شده است. یافته های تحقیق گویای این است که قابلیت دسترسی به حمل و نقل بر تغییرات اندام وار نواحی روستایی بخش ئیلاق جنوبی مؤثر بوده و در این میان زیر ساخت های حمل و نقل بیشترین تأثیر را بر تغییرات اندام وار منطقة مورد مطالعه داشته است.
واکاوی محدودیت ها و مشکلات توریسم روستایی با استفاده از تئوری بنیانی، مورد شناسی: روستای چرمله ی علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گزینه های مناسب برای کسب درآمد و ایجاد شغل و ایجاد تغییرات مثبت در درآمد روستاییان، توریسم روستایی است این مسأله یک نیاز محسوس برای توسعه و احیای اقتصاد روستایی است که علاوه بر گسترش صنعت گردشگری، باعث ورود روش های کشاورزی نوین در نواحی روستایی می شود.گردشگری روستایی یکی از شاخه های فرعی صنعت توریسم بوده که برخی آن را به عنوان بخشی از بازار گردشگری و عده ای دیگر آن را سیاستی برای توسعه ی روستایی قلمداد می کنند. اکنون که روستاییان ما، با مشکلاتی همچون بیکاری، بهره وری پایین کشاورزی، مهاجرت روز افزون به شهرها و حاشیه نشینی مواجه هستند، توسعه ی توریسم روستایی می-تواند در جهت رفع این معضلات مؤثر باشد و باعث تجدید حیات روستاها شود. در این راستا با بهره گیری از پارادایم کیفی و تئوری بنیانی در این پژوهش به بررسی موردی مشکلات و محدویت های توریسم روستایی در روستای چرمله ی علیا در استان کرمانشاه پرداخته شد. این روستا یکی از 14 روستای هدف گردشگری استان می باشد.
برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه ی عمیق، مشاهده مستقیم، تهیه عکس و فیلم، اسناد و مدارک کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شد. روایی پژوهش نیز توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی استان کرمانشاه تأیید شد. نتایج نشان داد که مشکلات توریسم روستایی در روستای چرمله ی علیا عبارتند از : عدم امکانات زیربنایی و رفاهی، عدم درک صحیح روستاییان و مسؤولان از گردشگری روستایی، کم رنگ شدن جاذبه های فرهنگی روستا، عدم وجود شبکه ی اطلاع رسانی صحیح و به موقع، عدم انگیزه ی مسؤولان محلی، عدم حمایت و توجه کافی دولت و محدودیت ها شامل: محدودیت های اقلیمی و عدم وجود اطلاعات دقیق آماری می باشند.
کاربرد الگوهای کمّی تحلیل فضایی جمعیت در آمایش سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی فضایی به استقرار و پیدایش سکونتگاههای روستایی در ایران، میتوان دریافت که الگوی غالب همواره به صورت مکانی و نقطهای بوده است. نتایج پژوهشهای اخیر در این امر مشخص میسازند که این توزیع مکانی سکونتگاهی ریشه در توزیع فضایی منابع پایه به صورت نقطهای و پهنهای دارد. این مقاله با بهرهگیری از الگوهای تحلیل فضایی جمعیت، از جمله ضرایب جینی، آنتروپی و مدلهای تحلیلگر فضایی و خوشهای (cluster)، در پی آن است که چگونگی آرایش فضایی سکونتگاههای روستایی را در استان خراسان رضوی که بیشترین میزان جمعیت روستایی کشور را (4/8 درصد) در سال 1385 داشته است، مورد سنجش قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان میدهند الگوی سکونت و جایگزینی فضایی از سکونتگاههای کوچک و متوسط به سکونتگاههای بزرگ، امری اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، به دلیل اعمال سیاستهای آمایشی نامناسب در تجهیز و توسعه منابع پایه برای تثبیت جمعیت روستایی همواره فرآیند انتقال جمعیت روستایی، از نواحی حاشیهای استان به سمت مراکز بزرگ شهری در چهار دهه گذشته تحقق یافته که از جمله پیامدهای آن ناپایداری سازمان فضایی سکونتگاههای روستایی است.
رویکرد محلی گرایی در معماری روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقرار و بر پا نمودن سکونتگاه ها در طول تاریخ از طریق برقراری و تعامل سازنده انسان با محیط شکل گرفته و فراز و فرود شهرها و روستاها در طول تاریخ متأثر از میزان عمل نمودن به چنین تعامل و ارتباطی بوده است. روستاهای ایران از مهمترین مصداق های ارتباط سازنده و منطقی انسان و محیط محسوب می شوند که سکونت گزینی بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در آن ها شاهدی بر این موفقیت بوده است. سکونت حدود 70% جمعیت کشور در روستاها در سال 1335 موید این ارتباط است و وجه مشخصه محیطی مکانی شمار بسیاری از شهرهای امروز که روستاهای گذشته بوده اند شاهد دیگری بر این ویژگی است.
مروری بر معماری و بافت سکونتگاهی روستاهای ایران تا قبل از دوران معاصر موید ویژگی هایی از پایداری مکانی است که تأمل در آن می تواند به حل برخی مشکلات سکونتگاهی که امروزه مبتلابه معماری، شهرسازی و روستاسازی است کمک نماید. مقاله پیش روی بر این بنیان استوار است که کالبد روستا متأثر از حکمت محیط و مکان، با ماهیتی جامع و چندبعدی، اجزاء به هم پیوسته و مرتبطی است که مسکن و بافت از پیوند و همبستگی و تعامل منطقی و هدفمند آنها شکل می گیرد.
تحقیق حاضر با هدف شناخت و تحلیل عنصرهای محلی در معماری مسکن روستایی، با استفاده از مطالعات و سوابق موجود، بر تشابهات و تباین های تاریخی و موجود مسکن روستایی در مناطق مختلف کشور تأکید دارد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده ها از طریق مستندات کتابخانه ای و آمارهای رسمی تهیه شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که نخست مساکن بومی روستایی ایران دارای چهار الگوی کلی با تفاوت های مشخص است. سپس استان های گیلان، مازندران، همدان و یزد در زمینه وجه کالبدی مسکن روستایی از سطح بالاتری نسبت به سایر استان ها برخوردارند و در نهایت مساکن روستایی استان های یزد، اصفهان و تهران از امکانات رفاهی و آسایشی بیشتر برخوردارند و مساکن روستایی استان سیستان و بلوچستان در مجموع سخت ترین شرایط را دارند.
بررسی روند تاریخی صدور سند مالکیت مسکونی روستایی در ایران
حوزههای تخصصی:
ارزش گذاری تفرّجی جاذبه های گردشگری طبیعی با استفاده از روش هزینه سفر منطقه ای (Z.T.C.M) (مورد شناسی: پارک جنگلی پروز، تالاب چغاخور، آبشار آتشگاه وچشمه دیمه استان چهار محال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تحلیل های اقتصادی-اجتماعی و بررسی کامل خواسته های مردم برای فراهم آوردن امکانات و تسهیلات لازم در تفرّجگاهها، امری ضروری است. هدف این تحقیق ارزشگذاری تفرّجی چهار مرکز تفرّجی طبیعی شامل پارک جنگلی پروز، تالاب چغاخور، آبشار آتشگاه و چشمه دیمه، و نیز مقایسه ارزشهای به دست آمده و بررسی خصوصیات اقتصادی-اجتماعی بازدیدکنندگان از این نواحی با استفاده از روش هزینه سفر منطقه ای (Z.T.C.M) است. این روش بر مبنای استفاده از نقشه، دیدگاه و خصوصیات اقتصادی-اجتماعی بازدیدکنندگان از تفرّجگاه و نیز افزایش هزینه و مسافت دسترسی به تفرّجگاه می باشد. نتایج نشان داد که متغیّرهایی مانند سن، سطح سواد و مقدار درآمد ماهانة بازدیدکنندگان تأثیر چشمگیری بر استفاده از تفرّجگاهها داشتند. بررسی سطح درآمد ماهانة بازدیدکنندگان نشان داد که میان این متغیّر و تعداد روزهای بازدید از تفرّجگاه و نیز تمایل به پرداخت ورودیه، همبستگی بالایی وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که سطح تحصیلات نیز نقش مهمی در جذب گردشگران به تفرّجگاهها دارد چنان که بیشترین تعداد بازدیدکنندگان دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، ارزش تفرّجگاهی پارک جنگلی پروز، تالاب چغاخور، آبشار آتشگاه و چشمه دیمه به ترتیب برابر با 40715000، 44234600، 137239800 و 72385200 تومان است که این نتایج نشاندهنده اهمیت منابع آبی در جذب گردشگر است. ارزش های پولی به دست آمده برای تفرّجگاههای مورد بررسی، به موقعیت برتر طبیعی و چشم اندازهای زیبای پیرامون آنها، نسبت داده شد. ارزش تفرّجی بالای تفرّجگاههای مورد بررسی نشاندهندة لزوم توجه بیشتر و تدوین طرح توسعة گردشگری آنهاست.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر مشارکت روستاییان در طرح های آبخیزداری حوزه آبخیز خمارک (مطالعه موردی: روستای ده جلال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر مشارکت روستاییان در طرح های آبخیزداری در روستای ده جلال صورت گرفت. از نظر روش پژوهش، این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق را تمامی سرپرستان خانوار روستای ده جلال تشکیل می دادند (178N=) تعداد 120 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و پژوهشگران امور مشارکت و توسعه روستایی مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 75/0) بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSSWin18 استفاده شد. نتایج آمار توصیفی نشان داد که در مجموع میزان مشارکت پاسخگویان مورد مطالعه در مراحل مختلف تدوین و طراحی، اجرا و ارزشیابی طرح های آبخیزداری در سطح خیلی کم و کم قرار دارد. همچنین براساس نتایج حاصله، مهم ترین موانع مشارکت روستاییان در طرح های آبخیزداری در منطقه مورد مطالعه شامل«پایین بودن سطح آگاهی روستاییان از طرح های آبخیزداری»، «فقدان نظام اطلاع رسانی مناسب به منظور آگاهی رسانی به افراد محلی در خصوص فعالیت های آبخیزداری» و «عدم بهره مندی کافی از تسهیلات اعتباری و حمایت های دولتی»، بودند. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که چهار متغیر میزان آشنایی افراد با طرح های آبخیزداری، نگرش افراد نسبت به طرح های آبخیزداری، سطح تحصیلات افراد و سابقه فعالیت کشاورزی، در حدود 63 درصد از تغییرات متغیر وابسته میزان مشارکت در طرح های آبخیزداری را تبیین می کنند.
بررسی عوامل مؤثر بر استفاده روستاییان از خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات به ضرورتی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان و کارگزاران توسعه روستایی بدل شده است و انتظار می رود که به کارگیری صحیح این فناوری ، دستاوردهای مهمی برای پیشبرد توسعه جوامع روستایی به همراه داشته باشد. براین اساس پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی عوامل مؤثر بر استفاده روستاییان از خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات بپردازد. این پژوهش بر مبنای پیمایش پرسشنامه ای به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی روستاییان باسواد دارای شغل کشاورزی یا دامداری بخش مرکزی شهرستان نجف آباد است، که از طریق نمونه گیری چندمرحله ای با انتساب متناسب به تعداد 172 نفر رسید. برای توصیف و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد تفاوت معنی داری بین ""سطوح مختلف سواد"" و ""گروه های مختلف نگرشی (مطلوب، بینابین، نامطلوب)"" در خصوص میزان استفاده از خدمات ICT وجود دارد. نتایج اولویت بندی میزان استفاده روستاییان از خدمات ICT نشان دهنده این است که تلویزیون، پراستفاده ترین ابزار ICT نزد روستاییان است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر آن است که متغیرهای میزان مهارت اینترنتی و میزان نگرش به کاربری خدماتICT مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر میزان استفاده از خدمات ICT هستند.
تعارض روستاگریزی جوانان با روند توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان دیزمار غربی شهرستان جلفا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
جریان مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته است و این امر حکایت از پویایی جامعه دارد. اما مهاجرت بی رویه و تخلیه روستاها از نیروی کارآمد، امروزه به یکی از نارسایی های اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی بدل شده است. امروزه جوان گزین بودن اغلب مهاجرت ها و تشدید مهاجرت جوانان روستا به شهر و حتی هنجار شدن روستاگریزی در بین آنان نگران کننده شده است. پرداختن به موضوع روستاگریزی جوانان با هر هدفی که باشد به نحوی اجتناب ناپذیر با مسائل کشاورزی و ناگزیر با توسعه روستایی پیوند می یابد. بنابراین هدف از مقاله حاضر، پاسخ به این سؤال است که چه عواملی بر روستاگریزی جوانان با روند توسعه روستایی مؤثر هستند. جامعه آماری این پژوهش 6 روستا واقع در دهستان دیزمارغربی در شهرستان جلفای استان آذربایجان شرقی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع اسنادی و پیمایشی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مهاجرت نوعی جریان انتخاب کنندة روستاییان جوان تر و مولد است. جوانان به دلایل مختلف اجتماعی- اقتصادی انگیزه ای قوی برای ترک روستا دارند، و البته عوامل اجتماعی- فرهنگی نیز نقش مهمی در روستاگریزی جوانان داشته است. روستاگریزی جوانان، روستا را در معرض ناپایداری جمعیتی، عدم تعادل سنی و جنسی جمعیت، کاهش شاخص های توسعه در روستا- نظیر سواد- و مهم تر از همه سالخورده شدن روستاییان و کاهش نیروی کار فعال و کاهش بهره وری قرار داده و به تعمیق توسعه نیافتگی روستاها انجامیده است.
تحلیل الگوهای فضایی – اجتماعی مساکن روستایی و عوامل مؤثر برآن در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساکن روستایی نشان دهنده چشم انداز فرهنگی حاصل از تعامل بین انسان و محیط و دارای ارتباط دو سویه بین تحولات فضایی – کالبدی و تغییرات در ساخت اجتماعی و اقتصادی بوده و متأثر از مجموعه ای از عوامل جغرافیایی، طبیعی و اجتماعی- فرهنگی است. از این رو به منظور برنامه ریزی توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی و رسیدن به اهداف قابل تحقق توسعه ملی، شناخت و تحلیل الگوهای فضایی، اجتماعی سکونتی به عنوان بستر استقرار انسان از اهمیت بسیار برخوردار است. به تبع این ضرورت این پژوهش بر آن است تا به مطالعه، شناخت و تحلیل الگوهای استقرار فضایی – اجتماعی مساکن روستایی در استان قم بپردازد. این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که الگوهای فضایی – اجتماعی استقرار ناشی از عوامل طبیعی (ناهمواری ها، منابع آب و خاک، چشمه، قنات و چاه) و هم چنین عوامل انسانی (راه های ارتباطی، تأثیرپذیری جامعه روستایی از شهر و تغییرات در ساخت های اجتماعی و اقتصادی) و در مواردی تأثیر ترکیبی چند عامل است. الگوی پراکنش عمدتاً خوشه ای و خطی خوشه ای است. تحت تأثیر تغییرات در ساخت های اجتماعی و اقتصادی دگرگونی در الگوهای اجتماعی (بافت، کالبد و ریخت مساکن روستایی) به وجود آمده و به نوعی نشان دهنده نوع فعالیت در امور اقتصادی و نگرش اجتماعی – فرهنگی و چگونگی تحول در معیشت ساکنان فضاهای روستایی استان است.