فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
251 - 274
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی به ویژه بخش کشاورزی آن با مخاطرات گوناگونی مواجه بوده و سیاست ها و ابزارهای حمایتی، در چنین شرایطی، نقش مهمی در حفظ رشد اقتصادی آن دارند. در این مطالعه برای بررسی اثر بیمه کشاورزی بر ارزش افزوده کشاورزی ایران از روش تخمین حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS) استفاده شد. دوره زمانی مورد مطالعه، داده های سالانه 98-1368 بود. ضریب نفوذ بیمه کشاورزی با استفاده از آمارهای موجود، محاسبه شد. نتایج، حاکی از اثرگذاری مثبت و معنی دار متغیرهای موجودی سرمایه خالص کشاورزی، نیروی کار کشاورزی، بهره وری موجودی سرمایه خالص کشاورزی، بهره وری نیروی کار کشاورزی و ضریب نفوذ بیمه کشاورزی در دوره زمانی مزبور بر رشد اقتصادی این بخش بوده است. در راستای تداوم رشد اقتصادی مناطق روستایی کشور با تکیه بر بخش کشاورزی در آینده، بر افزایش هدفمند سرمایه گذاری کشاورزی، کاهش استهلاک سرمایه های کشاورزی، توسعه بیمه محصولات و دارایی های کشاورزی و بهبود رابطه مبادله به نفع مناطق روستایی و کشاورزی تأکید می شود.
بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بر سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش کجور شهرستان نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
286 - 309
حوزههای تخصصی:
د ر نگاه جامع به سیمای سکونتگاه های روستایی بخش کجور می توان به نقش عوامل گوناگون طبیعی، اقلیمی، اقتصاد ی و اجتماعی د ر شکل گیری و مکان گزینی بافت کالبد ی روستاهای این ناحیه پی برد. اینکه این عوامل خود بر یکد یگر تأثیر د ارند، امری واضح است. اما تأثیرپذیری ویژگی های کالبد ی از عوامل اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی موضوع این پژوهش است. هد ف اصلی پژوهش «تبیین میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بر سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی بخش کجور شهرستان نوشهر» بود ه تا به این پرسش پاسخ د هد که «سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی بخش کجور تا چه حد تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی قرار د ارد؟». روش تحقیق مورد استفاد ه کاربرد ی - توسعه ای و ازلحاظ شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع توصیفی و علّی است. د اد ه های پژوهش با تکیه بر اسناد کتابخانه ای و مطالعات مید انی به روش مشاهد ه مشارکتی گرد آوری گرد ید ه است. یافته های پژوهش نشان می د هد که مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی شامل جمعیت، قومیت، تجانس فرهنگی، روابط اجتماعی، امنیت، بهد اشت، آموزش، سبک زند گی و کنش های معیشتی و مؤلفه های اعتقاد ی - معنوی شامل اعتقاد ات مذهبی، مراسم آیینی، محرمیت، وقف، امد اد رسانی و کمک به نیازمند ان و زیارت، عباد ت، نذر و توسل به اهل بیت (ع) بر چهار خصیصه اصلی کالبد ی متشکل از مسکن، کاربری اراضی، شبکه معابر و مراکز محلات تأثیر قابل توجهی د اشته و میان مؤلفه های مطرح شد ه و ساختار کالبد ی روستاهای بخش کجور ارتباطی تنگاتنگ وجود د ارد. این تأثیر به ویژه د ر شکل گیری و مکان گزینی اماکن و فضاهای مذهبی و زیارتی د ر روستاهای این ناحیه قابل توجه است. همچنین انسجام روابط اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بین ساکنان منجر به هماهنگی کالبد، د ر روستاهای بخش کجور شد ه است.
نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فضایی و توسعه اقتصادی روستاهای کوهستانی (مطالعه موردی: روستاهای بخش رودبار قصران شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوت های آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانه های دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانه های دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت می باشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسش نامه ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیل های همبستگی، فریدمن، کروسکال والیس و رگرسیون خطی در محیط نرم افزاری اس پی اس اس، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل های همبستگی کای اسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان می دهد که توسعه گردشگری خانه های دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخص های اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانه های دوم را رتبه بندی کرده است و نتایج کروسکال والیس نشان می دهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخص های کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانه های دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که مؤلفه های بررسی شده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان می دهد که توسعه یافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.
بررسی تأثیر دارایی ها بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
554 - 569
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دارایی های معیشتی بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 300 نفر از زنان روستایی که در طرح های توسعه ای آبادانی و پیشرفت منظومه ذی نفع بوده اند، به صورت تصادفی در شهرستان گچساران بود که به روش تصادفی ساده 139 نفر انتخاب و پیمایش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. روایی ابزار پژوهش توسط اساتید گروه ترویج و توسعه دانشگاه تهران و متخصصان موضوعی تأیید شد، پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ طی توزیع 30 پرسش نامه در مرحله پیش آزمون محاسبه و مقدار آن 73/0 به دست آمد. برای انجام آزمون های آماری از نرم افزارهای LISREL8.8 و SPSS26 استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل موردمطالعه (پنج سرمایه) درمجموع توانستند 13/60 درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی معیشت پایدار زنان روستایی را تبیین کردند. همچنین، شاخص های برازندگی نیکویی برازش نیز نشان داد که مدل ساختاری پژوهش از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. به علاوه، شاخص سرمایه انسانی به ضریب (61/0= λ) اهمیت و اولویت اول را برای سنجش معیشت پایدار زنان روستایی به خود اختصاص داد. بر این اساس، ازجمله راهکارهای بهبود میزان معیشت زنان روستایی عبارت اند از: 1) سازمان ها و سایر مسئولان برنامه ریز و سیاست گذار به فعالیت های زنان روستایی توجه لازم را مبذول دارند و زمینه ارتقای معیشت آن ها را با توجه به شرایط موجود ارتقا دهند. 2) به منظور کمک به زنان و خانواده های فقیر و آسیب پذیر روستایی، می توانند با ارائه مساعدت-های مالی مناسب مانند راه اندازی صندوق های خرد روستایی اقدام کنند.
امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
444 - 467
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت غذایی یکی از مهم ترین نگرانی های جوامع مختلف است. این نگرانی به ویژه در مناطق روستایی که خود تولیدکننده مواد غذایی هستند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. در پژوهش حاضر، به بررسی امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر پرداخته شده است. داده های موردنیاز از یک نمونه 380 نفری از خانوارهای موردمطالعه که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که بیش از 60 درصد از خانوارهای روستایی در وضعیت ناامنی غذایی قرار دارند. همچنین بر اساس مدل مکارتی، مشخص شد که عوامل اقتصادی، جغرافیایی و اجتماعی به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر امنیت غذایی دارند. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در بین عوامل اقتصادی، متغیرهایی از قبیل میزان اراضی آبی، میزان پس انداز و تعداد دام سبک و سنگین، در میان عوامل اجتماعی، متغیرهایی نظیر سواد همسر خانوار، تعداد فرزندان و بار تکفل و از میان عوامل جغرافیایی، متغیرهایی نظیر میزان فاصله با مراکز فروش محصولات کشاورزی، میزان فروش از طریق واسطه ها و سرمایه گذاری افراد شهری در مناطق روستایی، اثر مثبت و معنی داری بر بهبود امنیت غذایی دارند.
شناسایی پیشران های توسعه گردشگری روستایی استان گیلان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 196
حوزههای تخصصی:
پ
پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر وضعیت گردشگری روستایی استان گیلان و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر پرداخت. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. بر همین اساس در گام نخست، شاخص ها و مؤلفه های تاثیر گذار در این حوزه در ابعاد مختلف (اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، برنامه ریزی و مدیریت، زیرساختی و خدماتی و عوامل طبیعی) جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها و شناسایی متغیرهای اولیه در چارچوب مدل دلفی، 40 پرسشنامه منحصراً بین نخبگان اجرایی استان گیلان و دانشگاهی (جامعه آماری پژوهش) که تخصص و تجربه کافی پیرامون مسائل گردشگری داشتند توزیع شد. نتایج پژوهش حاکی از آن که است عوامل انتخاب شده در بیش از 92 درصد موارد بر یکدیگر تأثیر گذاشته اند. بر اساس نتایج کمی خبرگان، وضعیت گردشگری روستایی در استان گیلان تا حدودی ناپایدار است و شرایط کنونی حاکم بر سیستم گردشگری روستایی در آینده نزدیک به شدت تغییر خواهد کرد.
اولویت های ناحیه ای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در دهستان های شهرستان شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم در ارتباط با تولیدات و محصولات کشاورزی می باشد که موجب حفظ و نگه داری محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای مدت طولانی و هم چنین اشتغال زایی و افزایش ارزش افزوده بخصوص برای مناطق روستایی که تولیدکننده اصلی محصولات کشاورزی هستند می شود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی و ارائه مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ARAS فازی برای شناسایی دهستان های اولویت دار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی موردمطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهرکرد انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی بود و جامعه آماری موردپژوهش شامل کلیه کارشناسان و صاحب نظران در حوزه تخصصی اعم از پژوهشگران، خبرگان و کارشناسان مرتبط در استان چهارمحال و بختیاری بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد 26 نفر شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد، با استناد به معیارها و ملاک های مکان یابی مستخرج از چارچوب مفهومی تحقیق، از نظر مطلوبیت در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی، دهستان های مرکزی، فرخشهر، طاقانک با وزن های 92/99%، 66/97% و 65/78% به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. همچنین دهستان مرغملک با 98/64% پایین ترین وزن را از این منظر به خود اختصاص داده است.
اثرات آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر ایجاد کسب و کارهای خانگی زنان روستایی (مورد: شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش های فنی و حرفه ای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفا می کنند. این آموزش ها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهده دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخش های مختلف اقتصاد این کشورها می باشند بلکه از طریق بسترسازی خوداشتغالی، به حل مشکل بیکاری نیز کمک می نمایند. در این راستا ارائه آموزش های هدفمند و برنامه ریزی شده توسط سازمان آموزش فنی و حرفه ای در مناطق روستایی خصوصاً در بخش مشاغل خانگی و تقویت و توسعه فرهنگ کارآفرینی با استفاده از ظرفیت های موجود نقشی کلیدی را ایفا می نماید که در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی و بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری و رفع ناپایداری آن ها، سال های زیادی است که در کانون توجه تصمیم سازان و دولت های مختلف قرار دارد و از این منظر به عنوان چالش نظام برنامه ریزی در مناطق روستایی به آن پرداخته شده است. برنامه های بازآفرینی روستایی به صورت مشخص در زمینه توانمندسازی جامعه هدف، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی، مشارکت جویی مردم در برنامه های اصلاحی و بهبود زیرساخت های اجتماعی و خدماتی به صورت پررنگ وارد شده است. این پژوهش به طور کلی به بررسی اثر آموزش های مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفه ای بر خلق کارآفرینانه کسب و کارهای خانگی توسط بانوان روستایی و محلات کم برخوردار شهرستان دامغان می پردازد. پس از بررسی چارچوب نظری و پیشینه پژوهش اقدام به طراحی پرسشنامه برای سنجش متغیرها و توزیع آن بین نمونه های جامعه هدف توزیع و در نهایت تعداد 146 پرسشنامه گردید. با توجه به پیمایشی بودن روش تحقیق، اقدام به بررسی پایایی پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش های مهارتی بر راه اندازی کسب و کارهای خانگی بانوان تاثیر مثبت و معنی داری دارد.
عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی با تأکید بر عوامل آموزشی و ترویجی در شهرستان همدان بود. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی-همبستگی است که در آن تأثیر عوامل فردی زنان روستایی (سن، سواد، میزان سرمایه، تأهل و...)، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل سیاستی و حمایتی و عوامل آموزشی و ترویجی بر عملکرد صندوق های خرد زنان روستایی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای صندوق های خرد زنان روستایی شهرستان همدان بودند که تعداد آن ها 230 عضو در 9 صندوق می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 140 عضو تعیین و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب گردید. برای شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی (متغیر وابسته) و شناسایی اثرهای مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر یکدیگر از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل در مجموع 7/65 درصد از تغییرات سطح عملکرد صندوق را تبیین می کنند. متغیر عوامل اجتماعی، اثر مستقیم (336/0) و اثرغیرمستقیم (185/0) بر عملکرد صندوق خرد زنان روستایی داشت و در مجموع اثر علی این متغیر 521/0 بود که از نظر اولویت در جایگاه اول تأثیرگذاری قرار گرفت و بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته پژوهش (عملکرد صندوق) داشت. پس ازآن، متغیر «عوامل آموزشی و ترویجی» با اثر علی 382/0 «عوامل سیاست گذاری و مدیریتی» با اثر علی 318/0، «سابقه عضویت در صندوق» با اثر علی 152/0، و «عوامل اقتصادی» با اثر علی 130/0 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
تحلیل فضایی - زمانی مهاجرت های معکوس (از شهر به روستا) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
422 - 443
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس یکی از جریان های اصلی پیوندهای روستایی - شهری به حساب می آید. این جریان متأثر از برخی عوامل دافعه شهری مانند بالا بودن هزینه زندگی و آلودگی هوا و همچنین برخی عوامل جاذبه در نواحی روستایی مانند پایین بودن هزینه زندگی، شرایط مطلوب آب و هوایی و امکان گذران اوقات فراغت شکل می گیرد و اثرات متفاوتی را نیز هم در مبدأ و هم در مقصد مهاجرت به جا می گذارد. هدف از مقاله حاضر تحلیل وضعیت مهاجرت های معکوس هم در بعد فضایی و هم به لحاظ زمانی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است. داده های مورداستفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و طی دو دوره زمانی 5 ساله 1390-1385 و 1395-1390 مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Map انجام شده است. یافته های پژوهش در سطح ملی نشان دهنده کاهش نسبی مهاجرت های معکوس طی دوره زمانی 5 سال 1390 تا 1395 است. در سطح استانی نیز 28 استان کشور دارای رشد منفی و کاهش نسبی مهاجرت های معکوس مواجه بوده و تنها 3 استان دارای رشد مثبت بوده اند. یافته های تحلیل فضایی در سطح شهرستان های کشور نیز نشان دهنده تمرکز فضایی تعداد بالای مهاجرت های معکوس در پیرامون دو کلان شهر تهران و مشهد است. همچنین محل تمرکز فضایی مقادیر بالای نسبت مهاجرت های معکوس به کل مهاجران واردشده به نواحی روستایی، منطبق با مناطق مرکزی و شمالی ایران است.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزههای تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
نقش استارت آپ در توسعه بوم گردی هنری روستاهای بخش مرکزی لاهیجان (با تکیه بر رویکرد الماس فرهنگی تعدیل شده ویکتوریا.دی. الکساندر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
570 - 583
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شرکت های استارت آپ نقش مهمی در توسعه بوم گردی و درنهایت اقتصاد پایدار داشته اند. استان گیلان؛ به ویژه شهرستان لاهیجان که به عروس گیلان معروف است، با جاذبه استخر، کوه، جنگل و مزارع سبز چای و برنج، خاک رُس ، معماری چوبی، غذاهای خوش طعم محلی، موسیقی محلی، صنایع دستی و... نقش مهمی در جذب بوم گردان دارد که در جستار حاضر سعی شده از منظر دیدگاه استعاری الماس فرهنگی تعدیل شده از ویکتوریا دی. الکساندر (1959 ) ، جامعه شناس دانشگاه لندن انگلیس، به روابط زنجیره وار ارکانی مثل توزیع کنندگان در چهار محور پدیدآورنده، مصرف کننده، جامعه، هنر با تمرکز بر توسعه پایدار هشت نقطه روستایی بخش مرکزی لاهیجان به نام های : سوستان، بیجارباغ، آهندان، سرچشمه، سطل سر، لیالمان، شیخانبر وآهندان پرداخته شود؛ این پژوهش می کوشد با روش میدانی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و الکترونیک از نظریه الماس فرهنگی تعدیل شده الکساندر برای بررسی عوامل توسعه اقتصادی روستاهای بخش مرکزی لاهیجان استفاده نماید. بر اساس یافته های پژوهش، روستائیان این منطقه با کمک استارت آپ، ساخت و اجاره دادن اقامتگاه های خلاقانه و سطح بندی شده و تقریباً ارزان توانسته اند در کنار زراعت و چای کاری نقش مهمی در انتقال فرهنگی زیست بوم ایفا کنند که حمایت های مالی دولتی و بازاریابی بیشتر این جریان فرهنگی - اقتصادی را تقویت خواهد نمود.
عوامل مؤثر در بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری؛ مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۵۲-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان نماد کالبدی اوضاع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر دوره، معیاری است جهت ارزیابی تحولات جامعه در آن دوران و محیط های شهری حیطه ای است کالبدی به عنوان صحنه کنش متقابل که دارای مرزهای معینی است و امکان تمرکز کنش های اجتماعی متعامل را به هر شیوه ای میسر می سازد. تقویت و گسترش محیط های شهری مناسب، فعال و پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط های شهری همواره در صدر کار طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد. به خصوص امروز که کیفیت سرزندگی عرصه های عمومی تنزل یافته است و بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری کم رنگ شده است؛ شناسایی زمینه ها، عوامل و مؤلفه هایی که به صورت ناآگاهانه می توانند در بروز خلاقیت اجتماعی تأثیرگذار باشند دغدغه ای است که نظر و توجه برنامه ریزان و طراحان شهری را به خود معطوف داشته است. با توجه به این موضوع، شناسایی عوامل ناآگاهانه موجود در محیط و میزان تأثیرگذاری آن ها در بروز خلاقیت های اجتماعی مسئله اصلی پژوهش حاضر است. به منظور نیل به این هدف، استفاده کنندگان از فضای شهری ساکنین سه محله منبع آب، نیوساید و عامری کلان شهر اهواز به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند و حجم نمونه نیز برابر 380 نفر محاسبه گردید. پرسش نامه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در بین اعضای جامعه آماری پژوهش توزیع شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز به کمک مدل های تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزارهای SPSS و Amos انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد، 13 عامل شناسایی شده قادرند بالغ بر54/68 درصد از واریانس متغیر وابسته بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری را تبیین نمایند. همچنین عوامل سرمایه اجتماعی و انگیزش بروز استعداد و توانمندی ها، پاسخ دهندگی فضا و تجربه خلق مکان، فرهنگ، سنت و باورهای جامعه، اصالت، تنوع، منحصربه فرد بودن فضا و مبلمان رتبه اول تا چهارم را در بین عوامل مؤثر بر بروز خلاقیت در مکان های شهری به خود اختصاص داده اند.
ارائه مدل کسب و کار GHORBANI در بنگاه های خرد به منظور توانمندسازی جوامع محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
310 - 325
حوزههای تخصصی:
اگر کسب وکارها در جوامع محلی بخواهند موفق باشند، باید مدل های کسب وکار کارآمدی را ایجاد کنند چراکه این تنها راه بقای آن ها در بازار متلاطم امروزی است. مدل کسب وکار پارادایمی است که ازطریق آن سازمان ها باید فرایندهای کسب وکار را به صورتی سامان دهند تا بتوانند ارزش آفرینی کرده، درآمدزایی کنند و کسب وکار را به سمت پایداری و بقا سوق دهند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر این است که عوامل موجود در کسب وکارهای کوچک شناسایی شوند، به صاحبان کسب وکارها در استفاده از استراتژی های بهینه جهت بهبود عملیات کسب وکار و ارتقای عملکرد کسب وکارشان کمک شود و درنهایت یک مدل کسب وکار جدید برای کسب وکارهای کوچک (GHORBANI Business Model) ارائه شود. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، داده های 35 نفر از اعضای هیئت مدیره صندوق های توسعه روستایی در شهرستان قلعه گنج از توابع استان کرمان گردآوری شد و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ سپس با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، مدل کسب وکارهای کوچک طراحی شد. یافته های این تحقیق کیفی نشان می دهند که مؤلفه های مدل کسب وکارهای کوچک شامل محصولات تحت ضمانت دولت (G)، سرمایه انسانی (H)، سازمان ها و روش ها (O)، روش های ایجاد درآمد (R)، بانک وام دهنده (B)، فعالیت ها (A)، هزینه های خالص (N)، و مشتریان داخلی (I) است.
تحلیل رابطه نمادهای فرهنگی و اصالت برند مقصد گردشگری با رفاه ذهنی گردشگران روستایی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن اخیر گردشگری به علت ایجاد درآمد، اشتغال زایی، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساخت کشورها به عنوان یک صنعت موردتوجه قرار گرفته است. بنابراین امروزه دولت ها در پی آن هستند با برنامه ریزی صحیح و حساب شده توریسم و گردشگری را در کشورشان گسترش دهند. گردشگری انواع متعددی دارد که یکی از محبوب ترین آن، گردشگری روستایی است. اهمیت و محبوبیت این نوع گردشگری تا آنجاست که بسیاری از متخصصان حوزه گردشگری معتقدند روستاها در آینده به یکی از مهم ترین مقاصد گردشگران تبدیل خواهند شد. لذا هدف از این پژوهش بررسی رابطه نمادهای فرهنگی و اصالت برند مقصد گردشگری با رفاه ذهنی گردشگران روستایی باتوجه به نقش میانجی درگیری فرهنگی بوده است. روش بکارگرفته شده در این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است. همچنین به دلیل اینکه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته و متغیرهای میانجی مورد مطالعه قرار گرفته اند، از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق مراجعه کنندگان به اقامت های بوم گردی در استان گلستان و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده گردید. نتایج نشان دهنده تأثیر مثبت نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و رفاه ذهنی لذت جویانه گردشگران روستایی می باشد. نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری تأثیر مثبت دارد. رفاه ذهنی اخلاقی گردشگران روستایی بر رفاه ذهنی لذت جویانه گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین اصالت مقصد گردشگری در تأثیر نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و لذت جویانه گردشگران روستایی نقش میانجی مثبت داشته است. همچنین درگیری فرهنگی پایدار در تأثیر نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری نقش میانجی مثبت دارد.
اولویت بندی پیشران های توسعه کشت محصولات گرمسیری در روستاهای جنوب شرق کشور با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
694 - 711
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پتانسیل های بخش کشاورزی با توجه به شرایط آب و هوایی ایران، تولید محصولات گرمسیری در روستاهای جنوب شرق کشور است که می تواند نقش بسیار مهمی در تأمین امنیت غذایی، اشتغال و حفظ و پایداری محیط زیست منطقه داشته باشد. این امر اهمیت آینده پژوهی در حوزه محصولات گرمسیری را روزافزون می سازد. در این راستا هدف این پژوهش اولویت بندی پیشران های مهم توسعه محصولات گرمسیری در مناطق روستایی جنوب شرق کشور (استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان) بوده به گونه ای که ابتدا سناریوهای مختلف تعیین شده و سپس سعی شده با ارائه راهبردهای مؤثر به تثبیت و توسعه این محصولات در روستاهای منطقه کمک شود. روش پژوهش حاضر مبتنی بر آینده پژوهی است. در گام نخست شناسایی عوامل کلیدی، به وسیله مصاحبه های عمیق و هدفمند با 29 نفر از خبرگان بخش کشاورزی انجام گرفته و سپس به تجزیه وتحلیل اطلاعات به وسیله تشکیل ماتریس آثار متقابل و نرم افزار آینده پژوهی میک مک پرداخته شده و درنهایت سناریوها با استفاده از روش پنل خبرگان با حضور 29 نفر و با نرم افزار سناریوویزارد ایجاد شده است. یافته ها نشان می دهد که از بین پیشران ها، شش پیشران توسعه زیرساخت ها (حمل ونقل، سردخانه، جاده و راه آهن)، سیاست های بالادستی در حوزه محصولات گرمسیری، تقویت توان صادرات محصولات گرمسیری، استفاده از شیوه های نوین تولید، خرید تضمینی محصولات گرمسیری و برندسازی محصولات گرمسیری میزان تأثیرگذاری شان بیشتر از میزان تأثیرپذیری شان است. بر این اساس پیشنهاد می شود که به منظور توسعه این محصولات در روستاها حمایت های معنوی (سیاست های بالادستی) و مادی از تولید این محصولات در دستور کار قرار گرفته و با ایجاد زیرساخت ها و معرفی شیوه های نوین تولید، زمینه خودکفایی و تأمین نیاز داخلی به این محصولات فراهم شده و با برندسازی، زمینه صادرات این محصولات ایجاد شود.
ارائه الگوی مطلوب مدیریت یکپارچه حوضه های آبخیز و نقش آن در توسعه پایدار اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز داورزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت منابع در پهنه های زیستی یکی از چالش های اصلی سازمانی – اجتماعی می باشد که موفقیت آن زیر نفوذ عوامل و سازه های بسیاری قرار دارد. لذا تلاش برای طراحی الگوی جامع و یکپارچه برای حوضه های آبخیز به گونه ای که تمامی این سازه ها و رفتار آن ها قابل پیش بینی و هدایت باشند یکی از اهداف و برنامه های سازمان های متولی در این امر است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مطلوب مدیریت یکپارچه و نقش آن در توسعه پایدار روستایی در حوضه آبخیز داورزن می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. بنابراین، ابتدا به شناخت وضع موجود و چالش های اثرگذار بر توسعه یکپارچه حوضه آبخیز داورزن به عنوان متغیرهای وابسته پرداخته شد. سپس با استفاده از پیشران های مدیریت حوضه آبخیز به عنوان متغیرهای مستقل شناسایی شدند. از ﻣﺪل معادلات ساختاری(SEM) در قالب نرم افزار SMART PLS برای تحلیل یافته ها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 60 نفر از کارشناسان اجرایی شامل مدیران روستایی و متخصصان این حوزه می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مولفه مشکلات سیاست گذاری با ضریب 0.743 بیشترین ضریب را در بروز چالش های حوضه آبخیز داورزن دارا می باشد و در زمینه ضعف توسعه روستایی نیز مؤلفه اقتصادی با ضریب 0.607 بیشترین تاثیر را داشته است.
تبیین عوامل اقتصادی و زیرساختی مؤثر بر توسعه گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیت های اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا می باشد. شهرستان ارومیه با وجود دریاچه ارومیه در کنار 50 نوع جاذبه گردشگری، بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرستان در استان آذربایجان غربی می باشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامه ریزی های کلان و مدیریت یکپارچه را می طلبد. از سویی برنامه ریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روش های آینده پژوهی مانند سناریو نویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. با توجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیت های احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیت ها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل می شود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بی بدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
تحلیل و ارزیابی وضعیت زیست پذیری روستاهای هدف گردشگری (مورد مطالعه: ناحیه اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
498 - 519
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد توصیفی - تحلیلی در پی ارزیابی وضعیت زیست پذیری 11 روستای هدف گردشگری در ناحیه اردبیل (اردبیل، نمین، سرعین و نیر) بوده است. در این راستا ابتدا بر اساس مطالعات انجام شده شاخص ها و گویه های مربوط به زیست پذیری (4 بعد، 14 شاخص و 65 گویه) مشخص شد. در مرحله بعد پرسش نامه محقق ساخته تدوین و پس از تائید روایی و پایایی؛ متناسب با جمعیت کل منطقه توزیع گردید. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران (360 نمونه) تعیین شد و متناسب با جمعیت هر روستا تعداد نمونه برای روستاهای موردمطالعه مشخص گردید. در ادامه از تکنیک آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها استفاده شد و بر اساس دیدگاه پرسکات آلن و با استفاده از تکنیک ویکور وضعیت زیست پذیری روستاهای موردمطالعه در 5 سطح (مطلوبیت کامل تا کاملاً نامطلوب) موردبررسی قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که هیچ کدام از روستاهای موردمطالعه در وضعیت کاملاً نامطلوب زیست پذیری قرار نگرفته اند و روستای بیله درق با کسب نمره 84/0 در جایگاه اول و در وضعیت مطلوبیت کامل زیست پذیری قرار دارد. 7/53 درصد روستاهای موردمطالعه یعنی روستاهای آلادیزگه، آتشگاه، کلخوران ویند، کنزق، قره شیران و آلوارس به ترتیب ضمن قرارگیری در رتبه های دوم تا هفتم در وضعیت زیست پذیری مطلوب قرار دارند. روستای ایلانجوق با کسب نمره 57/0 ضمن قرارگیری در رتبه هشتم در وضعیت زیست پذیری متوسط قرار دارد. 2/27 درصد از روستاها یعنی 3 روستای گلستان، سردابه و کورعباسلو ضمن قرارگیری در وضعیت نامناسب زیست پذیری رتبه های نهم تا یازدهم را به خود اختصاص داده اند. نتایج پژوهش نشان داد که توسعه گردشگری نقش مهمی در بهبود زیست پذیری روستاهای موردمطالعه داشته است.
الویت بندی عوامل تاثیرگذار در ارتقای رقابت پذیری اقتصاد منطقه ای(مورد مطالعه: شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری منطقه ای برای اولین بار پس از رشد پارادایم جهانی شدن توسط مایکل پورتر مطرح شد. رقابت پذیری با تاکید بر فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی، نهادی و منابع طبیعی سعی در تقویت بعد اقتصادی دارد. در واقع این رویکرد، موجب افزایش بهره وری و افزایش نرخ اشتغال در منطقه خواهد شد و از این طریق سرمایه های بیشتری به منطقه تزریق خواهد شد. همزمان با افزایش سرمایه و بالا رفتن درآمد عمومی، کیفیت زندگی نیز بهبود خواهد یافت. در این مسیر سرمایه ی انسانی افزایش یافته و کارآفرینی و نوآوری منطقه تقویت خواهد شد و در نهایت، تداوم این چرخه موجب پویایی و پایداری توسعه در منطقه می گردد. با اینکه، شهرستان رودبار از مزیتی نسبی تولید عمده زیتونبرخوردار است، به نظر می رسد عوامل پیشران اقتصادی در این منطقه ضعیف بوده و شهرستان از سطح رقابت پذیری بالایی برخوردار نیست. از این رو تحقیق حاضر تلاشی است که با مطالعه چهارچوب سیستم منطقه ای، علاوه بر شناسایی عوامل تاثیرگذار در رقابت پذیری، با برآورد میزان اثرگذاری آن ها، سمت و سوی راهبردهای توسعه ی منطقه ی رودبار را مشخص می کند. در این راستا پس از شناسایی شاخص های رقابت پذیری از مطالعات پیشین، به تدوین و تکمیل 384 پرسشنامه که با روش کوکران نمونه برداری شده بود، مطالعه ی میدانی خود را آغاز نمود. سپس با استفاده از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنوف به بررسی توزیع داده ها پرداخته است. پس از مشخص شدن چولگی در توزیع داده ها با استفاده از آزمون KMO همبستگی جزیی بین شاخص ها بررسی شد. سپس با کمک نرم افزار PLS بار عاملی هر شاخص محاسبه شده است. در این مسیر، ابعاد پنچ گانه ی رقابت پذیری، به ترتیب الویت اثرگذاری در مدل نهایی: بعد نهادی با بار عاملی 694/0، بعد اجتماعی با بار عاملی 691/0، منابع اولیه با بارعاملی 550/0، اقتصاد با بارعاملی 510/0و در نهایت زیرساخت با بار عاملی 365/0 به دست آمده است.