فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
264 - 277
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر جنبه های مختلف زندگی بشر دارد. امروزه بیشتر دولت ها، در تلاش اند تا اطلاعات بیشتری در زمینه روش های صحیح مدیریت ریسک کسب نمایند تا از این طریق، صدمات وارد بر جامعه ناشی از خشکسالی را کاهش داده و اثرات مربوط به خشکسالی های آینده را نیز به حداقل برسانند.پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک تدوین یافته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه و روش پرسشنامه استفاده گردید. در روش پرسشنامه ای داده های لازم در قالب پرسشنامه در سطح پانزده روستای نمونه، گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از تکنیک سلسله مراتبی(AHP) به منظور الویت بندی راهکارها و در نهایت از مدل پرومتی جهت رتبه بندی روستاها در چارچوب مدیریت ریسک استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 4463 خانوار ساکن در روستاهای شهرستان زرین دشت است که از طریق فرمول کوکران تعداد360 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نظرات متخصصین و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ که برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 67/0) بود استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدیریت ریسک خشکسالی رویکرد مناسبی برای کاهش آسیب پذیری کشاورزان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در مناطق روستایی است و می توان در فرآیند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
تحلیل مقایسه ای سرمایه گذاری در توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی با بهره گیری از روش اقتصاد مهندسی و تکنیک دلفی (موردمطالعه: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
396 - 407
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق تحلیل مقایسه ای اولویت بندی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی کشاورزی شهرستان همدان در دو رویکرد کمی و کیفی شامل تکنیک های اقتصاد مهندسی و دلفی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها غیرآزمایشی است. در تحقیق حاضر، ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی گزینه های قابل انتخاب طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران استخراج و سپس به روش های آماری اولویت بندی گردیدند. همچنین با استفاده از رویکرد تحلیل اقتصاد مهندسی و با برآورد متغیرهایی نظیر هزینه های ثابت سرمایه گذاری، هزینه های تولید، استهلاک، دارایی ها و ساختار درآمدی پروژه ها، و با استفاده از نرم افزار کامفار ш بازده اقتصادی سرمایه گذاری در صنایع مختلف تبدیلی استان محاسبه گردید. ارزیابی اقتصادی پروژه ها و اولویت بندی آن ها در تکنیک اقتصاد مهندسی با استفاده از معیارهای خالص ارزش فعلی (NPW)، نرخ بازگشت سرمایه (ROR) و هزینه ایجاد هر شغل صورت پذیرفت. طبق نتایج به دست آمده از روش دلفی، صنایع مرتبط با محصولاتی نظیر سیر و سیب زمینی با در نظر گرفتن تمامی شاخص ها در اولویت های اول و پس از آن صنایع تولید ترشی و کنسرو میوه و کمپوت ها در اولویت های بعدی قرارگرفتند. بر اساس یافته های تحقیق و با در نظر گرفتن معیار نرخ بازگشت سرمایه (ROR)، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، تولید کشمش اولویت دوم، تولید پودر سیب زمینی اولویت سوم، و بر اساس شاخص هزینه ایجاد یک شغل، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، و طرح تولید کمپوست کشاورزی اولویت دهم را به خود اختصاص دادند.
تحلیل اثرات رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش غیر کشاورزی و فعالیت آن ها در مشاغل شهری از نشانه های بارز تغییر و تنوع در روابط کار در بخش کشاورزی محسوب می شود که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار می گیرد. در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران پرداخته شد. برای این منظور، در ابتدا با استفاده از روش موندلاک میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی ایران به بخش های غیر کشاورزی در بازه زمانی 1391-1353 محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفه های گسترده عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط در هر سال بیش از 3 درصد از نیروی کار بخش کشاورزی به سایر بخش های اقتصادی مهاجرت می نمایند. همچنین، در کوتاه مدت، با رشد درآمدهای بخش غیر کشاورزی میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی افزایش می یابد. با این وجود، در بلندمدت، میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی با افزایش اختلاف درآمدهای شهری و روستایی به طور معناداری تحت تأثیر قرار می گیرد. لذا می بایست به منظور جلوگیری از معایب مهاجرت بیش از ظرفیت موجود برای نیروی کار بخش کشاورزی، در کوتاه مدت تضمین و تقویت درآمدهای بخش کشاورزی و در بلند مدت ایجاد توازن منطقی میان دستمزدهای شهری و روستایی در دستور کار سیاست گذاری قرار گیرد.
تحلیل عوامل اثرگذار بر توانمندسازی روستاییان مورد: بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ است. این پژوهش ازنظر هدف «کاربردی» و از نظر نحوه گردآوری داده ها، «توصیفی، پیمایشی» است. شاخص های تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی تحقیقات گذشته تدوین شده است. در این پژوهش از شاخص های (شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی، خدمات کمیته امداد، آموزش، علاقه، مشارکت و گردشگری) با 21 گویه استفاده شده است. جامعه آماری با توجه به موضوع پژوهش، ساکنان دهستان چندار با جمعیت 28,841 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. مقیاس اندازه گیری براساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد و نحوه نمره دهی پرسش ها نیز از نمره 1 تا 5 بود. برای تحلیل از روش های آماری با استفاده از نرم افزار spss و لیزرل انجام گردید. نتایج نشان می دهند که بالاترین ضریب استاندارد را شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی(00/1) به دست آورده است و بعد از آن شاخص های خدمات کمیته امداد(88/0)، آموزش (81/0)، علاقه(78/0)، مشارکت(75/0)، گردشگری(63/0)، قرارگرفته اند.
رویکردی تطبیقی به ارزیابی و تحلیل محتوای مقالات علمی فقر روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر پدیده چندبعدی و گسترده ای است که همواره دولت ها و سازمان های بین المللی جهت کاهش آن تلاش می کنند. بااین حال، فقر روستایی نمود بارزتری دارد. یکی از چالش های مهم جوامع روستایی مسئله فقر است که اندیشه بسیاری از صاحب نظران مسائل روستایی را به خود معطوف داشته است. در روستاها به علت شرایط جغرافیایی، نوع معیشت و توانایی کمتر در مقابله با حوادث، فقر قلمرو گسترده تری دارد. فقر در نواحی روستایی مسائلی چون ایجاد نابرابری، مهاجرت به شهرها، تخلیه روستاها، آسیب پذیری محیطی روستاها، افزایش بیکاری و بسیاری از مسائل دیگر را در پی دارد. تحقیق حاضر باهدف بررسی تطبیقی پژوهش های انجام شده در زمینه فقر روستایی و همچنین شناخت ابعاد و متغیرهای مؤثر بر فقر روستایی در دهه های 1380 و 1390 انجام شده است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش مبتنی بر فراتحلیل کمی مقالات است. جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مرور مقالات منتشرشده در زمینه فقر روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بعد اقتصادی و متغیرهای مربوط به آن بیشتر از سایر ابعاد موردتوجه واقع شده است. همچنین در میان مقالات موردبررسی در مجلات مختلف، مقالات جغرافیایی با توجه به ماهیت بین رشته ای آن ها، ابعاد گسترده تری را موردبررسی قرار داده اند.
مطالعه و تحلیل اثرات جهانی شدن بر امنیت مناطق روستایی (موردمطالعه: دهستان رودحله، شهرستان گناوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرآیندی رو به گسترش است که تمامی عرصه ها را در سطوح و ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار داده است. یکی از این ابعاد، امنیت در مناطق روستایی است. پژوهش حاضر، باهدف بررسی اثرات جهانی شدن بر امنیت اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان گناوه انجام شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری (۲۰) روستای دهستان رودحله با جمعیت (۷۵۸۹) نفر است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (۳۰۹) نفر برآورد و به تناسب تعداد جمعیت هر روستا، حجم نمونه به صورت تصادفی-طبقه ای بین آن ها تقسیم شد. یافته ها بیانگر این است که اثرات اجتماعی دارای بیشترین میانگین و اثرات فرهنگی دارای کمترین میانگین در ایجاد امنیت بوده است. هم چنین بین جهانی شدن و امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حدود (۰٫۷۵) از واریانس امنیت اجتماعی از طریق مؤلفه های شاخص اثرات اجتماعی تبیین می شود. جهانی شدن با سرعت بالا امنیت اجتماعی جامعه روستایی را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییراتی در زمینه های مختلف و عدم احساس تعلق به محیط روستایی در بین جوانان شده است.
نقش فعالیت های معدنی در پایداری سکونتگاه های روستایی شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات بر روی کره ی زمین به مواد تشکیل دهنده آن متکی است. روستا نیز یک واحد معیشتی است که اقتصاد آن بر بنیان فعالیت های کشاورزی استوار است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی از نظر ایجاد اشتغال جدید، قادر به پاسخگویی نیازهای روستاییان نیست، بنابراین ضرورت تنوع بخشی فعالیت های روستاییان به عنوان یکی از راه حل های مناسب برای ایجاد اشتغال، افزایش درآمد روستاییان، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و پایداری روستاها بیشتر احساس می شود. فعالیت های معدنی به منزله یکی از فعالیت های غیر کشاورزی است که باعث تنوع بخشی اقتصاد می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت های معدنی در پایداری روستاهای شهرستان قروه از نظر ایجاد اشتغال و تنوع درآمدی روستاییان بوده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و داده ها به دو روش اسنادی-کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) تهیه شد که جامعه آماری در این تحقیق تمام شماری است و تمام روستاهای شهرستان قروه که دارای معدن هستند و در قالب آزمون های همبستگی و تک نمونه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی روستاهای دارای معدن با وجود معادن در ایجاد تنوع اشتغال و افزایش درآمد و پایداری روستاها و روستاییان ضعیف عمل کرده است؛ زیرا بیشتر شاغلین معادن افراد غیر بومی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی از لحاظ اجتماعی برای اهالی روستا شده است. آلودگی های ناشی از فعالیت های معدنی در محیط های روستایی باعث آسیب جدی به زمین های کشاورزی و مراتع شده و فعالیت های کشاورزی و دامپروری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در واقع وجود معدن در روستاها نتوانسته جمعیت روستایی را پایدار و در روستا نگه دارد و حتی جمعیت روستایی را افزایش دهد.
بررسی رابطه بین عوامل مزیت رقابتی پایدار با رضایت و وفاداری گردشگران (موردمطالعه: گردشگری روستایی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
470 - 487
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی نوعی از گردشگری است که قابلیت جذب گردشگران به همراه توسعه روستایی ازطریق درآمد اضافی و کیفیت زندگی بهتر ساکنان و بهبود زیرساخت ها را داراست که به تازگی موردتوجه قرارگرفته است، این مطالعه با رویکرد تحلیلی - توصیفی از نوع همبستگی به بررسی رابطه بین عوامل مزیت رقابتی پایدار و وفاداری باتوجه به نقش میانجی رضایت کلی در صنعت گردشگری روستایی می پردازد. جامعه آماری، کلیه بازدیدکنندگان روستاهای گردشگری استان گلستان است و نمونه آماری بر مبنای جدول کرچسی و مورگان برابر 386 گردشگر تعین شده است. برای گردآوری داده های لازم از پرسشنامه و برای تعیین روایی و پایایی آن از پیش آزمون استفاده شد. روایی پرسشنامه از روش محتوایی، ابزار و سازه و پایایی از روش محاسبه آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نویسندگان ضمن مرور کامل مبانی نظری و انتخاب اعضای نمونه آماری با روش تصادفی ساده، فرضیه های پژوهش را با روش مدل یابی معادلات ساختاری، سنجش کرده اند. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل 8/8 نشان داد که بین کیفیت، ارزش، تصویر و رضایتمندی با رضایت کلی رابطه معنی داری وجود دارد و همچنین بین کیفیت، ارزش، تصویر، رضایتمندی و رضایت کلی با وفاداری نیز رابطه معنی داری وجود دارد.
Social Capacities to Facilitate the Establishment of Solar Energy Technology and its Effects on Sustainable Rural Development (Case Study: Kerman Desert Region, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
105 - 123
حوزههای تخصصی:
Purpose: The use of solar energy has long been human interest. Some countries are trying to gradually replace fossil energy with solar energy because of special benefits such as lack of environmental pollution, frequency, immortality, and sustainable access. The potential of solar energy provides a good platform for the development of marginal villages and regions that are deployed away from urban centers or rural population centers. However, in some countries, despite the favorable weather conditions, for various reasons, the use of solar energy technology is still not commensurate with the potentials.
Design/Methodology/Approach: This research adopted a descriptive-analytical method to explain the potentials of solar energy technology for sustainable rural development in the study area on 400 randomized samples. The potential and process of developing and expanding solar energy technology, as an effective factor, was determined by 34 items under indicators such as education and awareness-raising, knowledge and skills, trust-building, capacity building, participation, and partnership in investment. The dependent research variable was also measured through 106 items in ecological, socioeconomic, and physical dimensions of settlement development.
Findings: The results suggested that the utilization of solar energy technology was effective in promoting sustainable development indicators of rural settlements in the study area. Hence, it is suggested to pay further attention to improving training and raising awareness as well as building support for villagers to increase the level of employment, participation, and investment in the utilization of solar energy technology.
A Survey of the Sense of Spatial Belonging to a Destination Country among Afghan Transnational Immigrants (Case Study: Border Villages in Sistan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- One of the key challenges in the border areas of Sistan is the existence of different ethnic groups and nationalities with different sense of place and identity belonging. The ethnic and national differences has created a turbulent and chaotic landscape in border villages of Sistan and caused a lot of damages to the sense of place and identity in affected areas. Accordingly, the aim of this study was to determine the relationship between the Afghans and the sense of place in the border villages of Sistan. Design/methodology/approach- The research method is descriptive -analytical and is based on library research and survey. The sample consisted of 31 villages inhabited by Afghans with 3669 households. A sample of 347 households were selected using Cochran's formula and were interviewed based on random sampling. The data were analyzed using the Spearman correlation coefficient in SPSS Software. Findings- The results of the test show that there is a significant relationship between the number of Afghan residents and sense of place in the studied area with a confidence level of 99 percent, so that by increasing Afghan households, sense of place decreases in the rural area and by reducing households in the rural area, the sense of place will increase. According to the results, it can be expressed that informal settlement of Afghans caused a reduction of sense of place in border villages of Sistan. Research limitations/implications- One of the restrictions on the way of the research can be lack of accurate statistics on the informal settlers living in the border villages of Sistan. Among the strategies that can be offered to improve regional identity, is a complete identification of the illegal migrants, the setting of firm rules for their control, and the monitoring of the security agencies on immigration. Practical implications- In order to solve this problem, the exact number of immigrants (illegal) settled in the area should be counted and according to law, they should be either granted citizenship or returned to Afghanistan. In the meantime, the best way is to grant citizenship to immigrants because evidence suggests that the majority of refugees return to their country after being fired from Iran. Accordingly, it is possible to confirm Afghan refugees by granting Iranian citizenship, national identity, and immigration in the destination country (Iran). Originality/value- So far, no attention to the sense of place of cross-border migrants (Afghans) to Iran, especially in border villages. Nevertheless, the present study has authenticity and practical value. Users of the results of this research are rural and regional planners, provincial government of Sistan and Baluchistan and its departments and agencies under the Department of Afghan citizens in the country.
سنجش ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری (موردمطالعه: روستاهای ساحلی دهستان دابوی شمالی - شهرستان محمودآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
318 - 331
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق شناخت و تبیین وضعیت ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در روستاهای درویش آباد و چاکسر از شهرستان محمودآباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه سرپرستان خانوار روستاهای ساحلی درویش آباد و چاکسر در محدوده دهستان دابوی شمالی از شهرستان محمودآباد است. تعداد جامعه آماری این تحقیق 343 خانوار است و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 200 سرپرستان خانوار به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده مورد انتخاب قرار گرفته اند. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعات نشان می دهد که به طورکلی ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری بالاتر از حد متوسط و میانگین عددی مفروض است. بنابراین هنوز ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان به آستانه اشباع نرسیده است. همچنین نتایج بیانگر آن است که در بین عوامل مؤثر بر سطح ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان، متغیرهای نگرش ساکنین نسبت به اثرات اقتصادی توسعه گردشگری دارای بیشترین تأثیر مستقیم معنادار و متغیر نگرش ساکنین نسبت به اثرات محیطی توسعه گردشگری دارای بالاترین تأثیر معکوس معنادار بر ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان بوده اند.
تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی مورد: دهستان گلمکان شهرستان چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین استراتژی های ارائه شده در چارچوب توسعه پایدار روستایی، رعایت اصل تنوع در منابع درآمدی خانوارهای روستایی است. بر این اساس هر خانوار مجموعه ای متنوع از منابع درآمدی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی را برای بقا و بهبود استانداردهای زندگی خود تعریف می نماید. از این رو تحقیق حاضر به تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل خانوارهای روستایی است. حجم نمونه 258 خانوار در 15 روستا در دهستان گلمکان شهرستان چناران بوده است. متغیر مستقل «تنوع منابع درآمدی» است که به تفکیک بخش های کشاورزی و غیرکشاورزی به کمک 14 شاخص و متغیر وابسته «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی» است که در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی-کالبدی به کمک 48 شاخص کمی گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی 65.72% و پایایی آن با 83/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد تنوع منابع درآمدی موجب بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی گردیده است. به طوری که میانگین کیفیت زندگی در خانوارهای دارای منابع درآمدی غیرمتنوع با 2.94، در خانوارهای دارای منابع درآمدی نیمه متنوع با 3.18 و در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع با 3.45 بوده است (sig<0.05) . همچنین بررسی ها نشان می دهد تنوع فعالیت های کشاورزی به طور معناداری در بهبود کیفیت زندگی خانوارها موثر بوده است اما از آنجا که تنوع منابع درآمدی غیرکشاورزی با توجه به اینکه عمدتا مربوط به کارگری با سطح دستمزد پائین بوده است، نتوانسته بر بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی موثر واقع گردد.
تحلیل علل و انگیزه های مهاجرت بازگشتی در میان مهاجران روستایی (موردمطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
270 - 285
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، فرایند بازگشت مهاجران روستایی به سکونتگاه های مبدأ خود را می توان به عنوان یکی از مهم ترین جریان های تحرک جمعیتی قلمداد نمود که ناشی از روندهای کلی تغییر شرایط زندگی و بهبود نسبی آن در روستاها نسبت به گذشته و کم رنگ شدن علت اولیه مهاجرت یا کاهش مزایای زندگی در شهر به عنوان مقصد، است. با توجه به لزوم اهمیت تحلیل چنین جریان هایی در گستره منطقه ای و در حیطه روابط شهر و روستا، مقال ه حاض ر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل مهاجرین روستایی نسبت به مهاجرت بازگشتی در شهرستان خرم آباد است. پژوهش کاربردی، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی مهاجرانی روستایی است که طی سال های 1385- 1395 به روستاهای خود بازگشته اند، (N=24160). ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که روایی و پایایی شکلی و محتوایی آن با استفاده از نظرسنجی از متخصصان حوزه های اقتصاد و توسعه روستایی و آزمون آلفای کرونباخ تأییدشده است. نت ایج به دست آمده، نشان دهنده وج ود ارتب اط مثب ت و معن ادار ب ین متغیره ای بعد خانوار، نسبت قوم وخویشان ساکن در روستا، میزان زمین و دارایی روستایی و هزینه و وج ود رابطه منف ی و معن ادار ب ین محله سکونت شخص مهاجر، درآمد و پس انداز در شهر با میزان انگیزه برای بازگشتی به روستا است. همچنین نتایج آزمون t مستقل نشان داد که تفاوت معناداری در میزان تمایل به مهاجرت بازگشتی در بین گروه افراد مالک و غیر مالک زمین در روستا، افراد داری شغل موقت و دائم در شهر و کسانی که دارای زمین کشاورزی و افرادی که تنها صاحب زمین مسکونی در روستا هستند، وجود دارد.
تحلیل شبکه دسترسی بافندگان فرش به نخ ابریشمی در نواحی روستایی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
250 - 263
حوزههای تخصصی:
تأمین، دسترسی و استفاده از نخ های موردنیاز و باکیفیت (از جمله پود، چله و ابریشم) در تولید فرش ابریشمی، از مسائل مهم بافندگان فرش بوده که در تولید، بهره وری و درآمد آن ها تأثیرگذار است. هدف این مطالعه شناخت منابع و شیوه های تأمین انواع نخ مورد استفاده در فرآیند تولید فرش ابریشمی برای بافندگان روستایی است. داده ها با استفاده از یک روش شناسی مطالعه موردی از طریق فنون گروه های متمرکز، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، نمودار کشی، تحلیل اسناد و مشاهده با مشارکت 90 خانوار روستایی بافنده فرش ابریشم در 23 روستای شهرستان زنجان و کنشگران بازار در شهرهای زنجان، قم، اصفهان، تبریز و کاشان گردآوری گردید. دستاورد: دسترسی بافندگان روستایی به نخ مورد استفاده در فرآیند تولید با توجه به شیوه تولید متفاوت بود. در شیوه خویش فرمایی، بافندگان روستایی از طریق افراد واسطه، از طریق شهر زنجان یا شهرهای دیگر، نخ موردنیاز خود را تأمین می نمودند. در این شیوه به دلیل عدم توان مالی و دانش کافی و شبکه اجتماعی ضعیف در بازار تأمین نهاده در دسترسی به نخ باکیفیت، نخ تأمین شده از کیفیت لازم برخوردار نبود. در شیوه کارفرمایی نخ از طریق کارفرما تأمین شده و کیفیت مناسبی داشت، هرچند کیفیت مناسب نخ به دلیل ظرافت و نازکی، سبب سختی بافت برای زنان روستایی بافنده می شد.
The Effect of Social Capital Aspects on Entrepreneurial Behavior of the Members of Rural Women Cooperatives in Mazandaran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Women play a significant and growing role in business development and their entrepreneurship has attracted so much attention throughout the world. Since women entrepreneurship and entrepreneurial behavior are influenced by several factors, the present study aims to explore the impact of social capital and its components on entrepreneurial behavior of rural women who were members of cooperatives across Mazandaran province, Iran. Design/methodology/approach - The statistical population was composed of 1396 members of 11 rural women cooperatives out of which 320 individuals were taken as the research sample using proportionately allocated stratified technique based on Krejcie and Morgan’s table. Data were collected with a self-designed questionnaire composed of two sections for social capital in five aspects and entrepreneurial behavior in six aspects. The validity of the research instrument was checked by a panel of experts and its reliability was estimated by Cronbach’s alpha to be 0.921 for social capital section and 0.905 for entrepreneurial behavior section. Data were analyzed in descriptive and inferential sections using SPSS and LISREL software packages. Findings - The social participation aspect of social capital and the resource supply aspect of entrepreneurial behavior were ranked the first. The qualitative assessment of social capital and entrepreneurial behavior showed that they were at a satisfactory level among the members of rural women cooperatives. According to the path coefficient calculated in the structural equations (0.9), social capital plays a significant role in entrepreneurial behavior among the members of rural women cooperatives. Also, the results of structural equations revealed that intra-group social participation was the most important aspect of social capital in terms of the influence on the entrepreneurial behavior of rural women. Research limitations/implications - The dispersion of rural women cooperatives across the province and difficult access to their members to fill the questionnaire were the main constraints of the study. Practical implications - Entrepreneurial behavior can be strengthened and developed by improving social capital through communication of cooperatives with other agencies and institutions involved in rural affairs such as other successful cooperatives, regular meetings to clarify the activities of cooperatives, and the enhancement of women’s awareness of opportunity recognition and decision-making through holding training workshops and courses of practical entrepreneurship. Originality/value - The results can be used by relevant organizations to develop and accomplish pre-determined goals for rural women cooperatives through strengthening the issue of entrepreneurship.
موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیتون یکی از مهم ترین محصولات باغی استان گیلان و منبع درآمد حدود 2800خانوار در شهرستان رودبار است که تولید آن به جزء در مرحله داشت شامل آبیاری و سمپاشی(سمپاشی 100 درصد و آبیاری زیر 15 درصد) به شیوه کاملا سنتی و با هزینه های بالا صورت می گیرد.تولید سنتی ضمن کاهش کمی و کیفی محصول،افزایش هزینه های تولید، کاهش رقابت پذیری و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزان را به دنبال دارد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغ های زیتون شهرستان رودبار می پردازد. ابزار اصلی تحقیق مشاهده (بازدید از باغ های زیتون) و پرسشنامه ای محقق ساخته حاوی پنج بخش شامل ویژگیهای فردی باغدار ،بخش اجتماعی ،بخش اطلاعاتی و ترویجی، بخش فنی و بخش اقتصادی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زیتونکاران شهرستان رودبار به تعداد 2800 نفر بوده است که از این تعداد 338 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفتند و در نهایت 286 پرسنامه تایید وداده های آن در نرم افزار SPSS نسخه 18 وارد شد و خروجی های توصیفی و استنباطی به دست آمد. به طور کلی، یافته های تحقیق حاکی از چشم انداز نامناسب شرایط مکانیزاسیون به ویژه از منظر ویژگی های فنی و اقتصادی می باشد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی، 6 مولفه شامل آموزشی-ترویجی،سرمایه انسانی،نظام بهره برداری، اقتصادی، اجتماعی و فنی را از جمله عوامل تاثیر گذار بر مکانیزاسیون کشاورزی باغ های زیتون رودبار معرفی نموده است که می توانند نقش بازدارنده یا پیش برنده در این زمینه داشته باشند و حدود 65 درصد از موضوع مورد بررسی را تبین می نمایند.اصلاح تدریجی الگوی کشت و سامانه آبیاری و پی ریزی ساختار مناسب مکانیزاسیون به عنوان راهکارهای کوتاه و بلندمدت پیشنهاد شده است.
Evaluation of the Physical Quality Livestock Hygiene Environment Rule on the Development of the Health of Human and Livestock in the Rural Regions (Case Study: Rural Regions of Firouzeh County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Evaluation of zoonotic diseases have existed since the beginning of human life on earth, but in recent decades it has become much more important. Today, zoonotic diseases not only important in health area, but also in international economics and politics are also special place are important. the main objective of the present article is to assess the impact of the physical quality livestock building on the development of human and animal health in rural areas. Methodology: In this regard, a survey method has been used. After applying the Cochran formula, 382 questionnaires were prepared in the form of a form and a questionnaire. case study is rural regions of Firouzeh county. For measure the research hypotheses, Binomial test and Linear Regression and TOPSIS has been used. Therefore, the research method is descriptive and analytical. Results: Binomial test results show that the villages are unfavorable in terms of physical quality of livestock buildings. Linear regression results show that increased physical quality of livestock buildings has a direct impact on the development of livestock and human health. Also according to TOPSIS, Taghiabad village, Nayerabad and Shorab are ranked first to third in terms of the high quality of livestock buildings. Practical solutions: Provide trifle and long term loans to ranchers, making changes to the old buildings keeping the livestock according to the quality standards of the livestock building, having a regular program for washing and cleaning the livestock building, more systematic monitoring of health centers by collecting livestock excrements and preventing the accumulation of waste at public passages are suggestions that can help improve the quality of livestock building and human health. Significance of the Study: Regarding the approach to physical quality and its impact on the development of human health and livestock in rural areas and in terms of the area studied, this research has been the first research on the health of animals and humans in rural areas (Firouzeh villages).
A Study on the Villagers’ Semantic Understanding of Functional Challenges in Rural Settlements (Case Study: Centeral District of Ravansar County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- During recent decades, rural settlements in developing countries have undergone significant changes in global development and in pursuit of development, in accordance with the geographic conditions governing them. The intensity and direction of these changes have been different. The study of functional changes of rural settlements located in the central district of Ravansar County is the main objective of this study. Design/methodology/approach- This applied research is a qualitative research that has been carried out using Grounded Theory Method. The methodological approach of the dominant theory in this research is the Glaser’s (1978) approach. Finding- The findings of the research indicate that during a systematic process, rural subsistences have progressed towards gradual economic development through the two concepts of agrarian reforms and mechanization of the agricultural sector. This positive trend, with institutional interferences and inefficient rural development policies, the economic downturns of villages have finally provided the ground for the functional development of villages through the implementation of inheritance law, poor management of environmental resources, cross-sectoral supportive policies, and targeted subsidies. This functional development of villages has many symbols, including a strong tendency towards service activities, the prevalence of consumerism, the formation of affiliated villages, a strong market dependence, and so on. It should be noted that in the present research, "inefficient rural development policies" have been identified as a central issue. Research limitations/implications- Low familiarity of the rural population with Persian language (due to the fact that the inhabitants of the study area are Kurds), the high cost of commuting to the villages, the difficulty of establishing trust with villagers, and the lack of welcoming support from institutions related to rural affairs for the researchers in the various stages of the research were the most important limitations of this research. Practical implications- A fundamental revision of rural development policies in view of the changes that have taken place in rural settlements, in accordance with the geographic conditions governing them, is the most important scientific solution of the present research. Originality/value- In the current research, for the first time in Iran, functional changes in villages have been deeply studied through Grounded Theory Method.
جایگاه تعاونی های تولید روستایی در ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی جوامع محلی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
140 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه تعاونی های تولید روستایی در شکل گیری و ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی است. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش پیمایش انجام شده است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1655 نفر از اعضای تعاونی های تولید روستایی شهرستان همدان بوده که 180 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی سؤالات ابزار تحقیق توسط متخصصان موضوعی انجام گرفت. محاسبه روایی سازه و پایایی آن نیز با محاسبه پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها نشان داد که سطح ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی اعضا به ترتیب در سطح متوسط و ضعیف به دست آمد. نتایج همبستگی پیرسون رابطه معنی دار بین متغیرهای سن، سابقه عضویت در تعاونی، سابقه کشاورزی و تعداد دوره های آموزشی با متغیرهای ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی را تأیید می کند، در همین رابطه بین زنان و مردان تفاوت معنی دار ازلحاظ ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی وجود نداشت اما ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی مردان نسبت به زنان قابل توجه بود. نتایج کسب شده در رابطه با مقادیر شاخص های برازش به دست آمده نشان داد که هر دو مدل اندازه گیری ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی از برازش مناسبی برخوردار بودند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد تعامل درون گروهی (83/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و شبکه روابط رسمی (84/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی است.
شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سلسله» به عنوان الگویی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
286 - 299
حوزههای تخصصی:
«طرح توسعه منطقه ای سیله سیله » با رویکرد درون زا و با هدف توانمندسازی روستاییان شهرستان سیله سیله (الشتر) واقع در شمال استان لرستان، در فاصله سال های 1352 تا 1357 انجام گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام شده است. این پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی- توصیفی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استقرایی است. نمونه گیری به روش هدفمند و کدگذاری اولیه به صورت استقرایی و بر اساس محتویات اسناد «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام گرفت و در نهایت مقوله ها استخراج گردید. از کدهای اولیه و ثانویه اسناد، 47 مفهوم استخراج شده و در سه دسته اصلی نهادها، گروه ها و افراد گروه بندی شدند. در مرحله بعد مبتنی بر کدگذاری محوری سه ساخت: نهادی، اجتماعی و نگرش ها به عنوان بستر و مکانیسم مشارکت شناسایی شدند. مبتنی بر یافته ها، در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» مشارکت روستاییان در دو بخش: الف) بسترسازی مشارکت و ب) سطح مشارکت، افزایش یافته است. افزایش بستر مشارکت روستاییان با استفاده از تأمین کادر محلی، ایجاد مکانیسم مشارکت، تحقیقات و نوآوری، بودجه بندی و آموزش ایجاد شده و افزایش سطح مشارکت روستاییان از طریق تأمین خدمات زیربنایی، امور ارتباطی، امور آب رسانی، امور تعاونی، عمومی و عمران الشتر صورت گرفته است.