فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری کلان شهرها به عنوان یکی از چالش های بزرگ جهانی در قرن بیست ویکم تبدیل شده است؛ از این رو ضرورت و لزوم توجه به زیست پذیری کلان شهرها در دهه های اخیر جای خود را در ادبیات علمی کشور باز کرده است و در این زمینه تلاش های بسیاری در عرصه های پژوهشی در قالب رساله، پایان نامه، مقالات پژوهشی و همایشی صورت گرفته است. این مقاله، با هدف آسیب شناسی فرا روش پژوهش های زیست پذیری در مقیاس کلان شهرهای ایران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای و از نوع تحلیل محتواست و بر مبنای روش، جزو تحقیقات کیفی است. از منظر روش جمع آوری اطلاعات در زمره پژوهش های اسنادی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه پژوهش های داخلی صورت گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور است که گزارش آن ها در بانک اطلاعات نشریات کشور (Magiran) یا پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) نمایه شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 پژوهش مرتبط انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های حاصل از فرا روش پژوهش های انجام یافته، نشان داد بیش از 30 درصد از مقاله های انجام گرفته در زمینه زیست پذیری کلان شهرهای کشور از دیدگاه روش شناسی دچار اشکال بودند. از جمله نتایج تحقیق عبارت اند از: کمبود و تنوع فعالیت های پژوهشی در حوزه زیست پذیری کلان شهرها و کاستی ها و اشکالات عمده در روش شناسی تحقیق ازنظر مواردی همچون اتکای صرف به سؤالات، خلأ فرضیه و پژوهش های کیفی، مشخص نبودن راهبرد پژوهش، عدم تنوع در روش شناسی، تکراری بودن موضوع ها، روش ها، آماره ها، عدم دسته بندی شاخص ها، روایی و پایایی، عدم استفاده از فنون کمّی بروز و منابع مورد استفاده.
تبیین و تحلیل اجتماع پذیری در پارک های شهری با تاکید بر نقش عوامل زمینه ای و دموگرافیک (نمونه موردی: پارک ساحلی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
111 - 124
حوزههای تخصصی:
وجود فضاهای عمومیِ دارای خصیصه اجتماع پذیری، مکمل مهمی در جهت اجتماعی شدن افراد است. علاوه بر این، اجتماع پذیری فضاهای عمومی موجب ارتقاء روحیه ی همبستگی، رشد فردی و ایجاد خاطره ی جمعی برای همه ی شهروندان، بدون در نظر گرفتن جنسیت، نژاد، قومیت، سن و یا سطح اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش در سال 1396 و با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی میزان اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج و همچنین نقش گروه های عمده ی دموگرافیکی در این زمینه پرداخته است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش های پیمایشی (توزیع پرسشنامه) و مشاهدات میدانی انجام شده است. مؤلفه های ارزیابی اجتماع پذیری فضا نیز بر مبنای مطالعات موسسه PPS استخراج شده اند. نتایج آزمون آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه و نتایج آزمون های KMO و بارتلت کفایت حجم نمونه و همچنین روایی درونی و ساختاری پرسشنامه را تائید کردند. نتایج مشاهدات میدانی و تحلیل های آماری بر اساس آزمون تک نمونه مستقل T-test، مشخص کرد که به طورکلی، فضای مورد مطالعه از اجتماع پذیری خوب وقابل قبولی برخوردار است و توانسته است گروه ها و اقشار مختلفی را به حضور و فعالیت اجتماعی دعوت نماید. به علاوه، نتایج آزمون های T-test دوگروه مستقل و ANOVA نشان دادند که اگرچه بیشتر کاربران فضا در قالب گروه های مختلف سنی، جنسی، تأهلی، درآمدی، تحصیلاتی و شغلی، نقش و سهم قابل توجه و تقریباً یکسانی در اجتماع پذیری پارک ساحلی شهر یاسوج دارند اما زنان کمتر از مردان و افراد با سطح تحصیلات بالاتر، کمتر از سایر افراد، در اجتماع پذیری فضا سهم و نقش دارند.در آخر نیز بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق، پیشنهادات مرتبط با ساماندهی فضا به منظور ارتقاء اجتماع پذیری آن ارائه شده است.
تبیین سلسله مراتب روابط عملکردی شبکه شهری مطالعه موردی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
91 - 100
حوزههای تخصصی:
برای شناسایی نظام های شهری، در نظر داشتن روابط بیرونی شهرها و اهمیت و نقش هریک از ارتباطات ضروری می نماید. از این رو، درک صحیح ماهیت فضا و نیروهای شکل دهنده آن و درنهایت شناسایی شیوه سازمان یابی فضا در سطح منطقه، نیازمند شناسایی انواع روابط میان شهرهاست. در این پژوهش تلاش می شود سلسله مراتب روابط کارکردی بین شهرها در استان فارس مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به سئوالات ذیل خواهد بود: 1- الگوی سلسله مراتبی ارتباطات کارکردی استان فارس چگونه است؟ 2- برای تحقق الگوی توسعه متعادل منطقه ای، کدام کانون ها و کدام نوع ارتباطات از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ این پژوهش در زمره پژوهش های اثباتی قرار می گیرد؛ از نقطه نظر روش شناسی ، کاربردی و توسعه ای بوده و با روش کمی به بررسی سلسله مراتب ارتباطات شهری استان فارس می پردازد. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. پژوهش حاضر سلسله مراتب ارتباطات شهری استان فارس را به تفکیک ارتباطات خدماتی (شامل خدمات گردشگری تفریحی، حمل ونقل، بهداشتی درمانی و آموزشی)، سیاسی و اقتصادی بررسی نموده و درنهایت براساس برآیند ارتباطات شهری خدماتی، سیاسی و اقتصادی، سلسله مراتب ارتباطات شهری استان را تبیین می نماید. بررسی الگوی ارتباطات شهری استان فارس بیانگر وجود ساختاری تک مرکزی_خوشه ای در استان است و شهر شیراز در مرکزیت مسلط استان قرار دارد. نهایتاً نتیجه می شود، توزیع خدمات در استان نقش مهمی در سلسله مراتب نظام شهری دارد و وابستگی های جمعیتی بیشتر متأثر از ساختار خدماتی و ارتباطی استان شکل گرفته است. در پژوهش حاضر چارچوبی پیشنهاد شده است که از آن طریق می توان تجسمی فراتر از سلسله مراتب شهری به روش های صرفاً مبتنی بر توزیع جمعیت یا خدمات داشت.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن، مسئله ای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فراتر از آن مسئله یک حق است که به دلیل برتری منافع شخصی بر نفع جمعی (سیاست های بازار آزاد) این حق در اختیار صاحبان قدرت و سرمایه قرار گرفته و به عنوان یکی از چالش های اساسی نظام شهرنشینی جهانی بدل شده است. در ایران نیز ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر مسئله مندی مسکن مؤثر بوده و تقاضاهای سوداگرانه در بازار سرمایه، مسکن را به کالایی سرمایه ای بدل کرده است. ازاین رو در این پژوهش با نگاهی همه جانبه پس از بررسی بنیان های نظری و پیشینه ی پژوهش، شاخص هایی کمی و کیفی مسکن مورد بررسی قرار گرفت و چارچوب مفهومی موضوع استخراج شد. سپس در سطح کشور، رتبه بندی استان ها براساس شاخص های موجود توسط مدل تاپسیس و فازی صورت گرفت. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد که تجمع ثروت در مناطق کلانشهری در کشور، افزایش مسکن سرمایه ای و رشد مسکن استیجاری و مسئله سکونت گروه های کم درآمد شهری و مسکن در استطاعت در این مناطق بیش از سایر استان ها بوده است به گونه ای که استان های دارای کلانشهر رتبه های اول تا دهم را به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مسئله اصلی ریشه در ساختارهای مدیریتی دارد و تا زمانی که میان الیگارشی سیاسی و اقتصادی هم پوشانی باشد، امکان برون رفت از بحران فراهم نیست. همچنین توجه به رویکردهای نوین و نیز سلسله قوانین مالیاتی همراه با نظرات می توانند به عنوان یکی از گزینه های مهم در حل مسئله مسکن راهگشا باشد؛ چراکه افزایش هزینه های مالی عدم عرضه و نبود چشم انداز رشد برای عرضه کنندگان از ارزش مبادله ای و سوداگری در بازار مسکن می کاهد.
ارزیابی و سنجش شاخص های پایداری اجتماعی و نقش آن در رضایتمندی ساکنین شهر نورآباد با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 68
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری درگرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان، تحقق عدالت اجتماعی، امنیت و افزایش بینش اجتماعی برای همه اعضای جامعه است؛ که دست یابی به آن از آرمان های مدیریت شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی و بررسی نقش این متغیر در رضایت مندی از زندگی در محلات شهر نورآباد است. حجم نمونه با بهره گیری از فرمول کوکران 382 برآورد و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ به مقدار 897/0 محاسبه شد که نشان دهنده مطلوبیت ابزار پژوهش است. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار های SPSS و AMOS استفاده گردید. در ابتدا وضعیت پایداری اجتماعی با آزمون T تک نمونه ای بررسی گشت که نتایج حاصل از این آزمون حاکی از آن است که وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده موردمطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند و تمامی شاخص ها با میانگین 63/2 پایین تر از حد متوسط اند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این نکته است که از بین شاخص های مورد سنجش پایداری اجتماعی عامل پیاده مداری و سرزندگی شهری بیشترین بار عاملی را با وزن عاملی 78 /0 (با سطح معناداری بیش از 95/0) را دارا می باشد. درنهایت مشخص شد که بین پایداری اجتماعی و رضایت مندی ساکنین از محلات رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری به مقصد گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
149 - 167
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از مسایل مهم و موثر اقتصادی و از عوامل مهم و برجسته ارتباطی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهان محسوب می شود. در حال حاضر، رقابتی که مقصدهای گردشگری شهری در آن قرار گرفته اند، نیاز به درک فرآیندی است که به واسطه ی آن، بتوانند نقش مهمی را در رضایت و وفاداری گردشگران خود ایفا نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناخت و ارزیابی نقش عوامل موثر بر وفاداری گردشگران در مقصد گردشگری رامسر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس تکنیک حداقل مربعات جزیی بوده است. جامعه ی آماری تحقیق گردشگران ایرانی بازدیدکننده از مقصد گردشگری شهری رامسر را در بر می گرفت. تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن با محاسبه ی آلفای کرونباخ (895/0) تایید گردید. از تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از اعتبار مدل های اندازه گیری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزارهای SPSS24 و SmartPLS2 صورت پذیرفت. نتایج بیانگر تایید تمامی فرضیه ها بود و مشخص ساخت که نوآوری بازاریابی، جذابیت فعالیت های شهری، تصویر مقصد، ویژگی های مقصد گردشگری و کیفیت ادراک شده از طریق متغیرهای واسطه ای چون ارزش ادراک شده و رضایت، نقش مهمی را در وفاداری به مقصد گردشگری شهری رامسر ایفا می نمایند. با توجه به تحلیل یافته ها، نتایج و پیشنهادات لازم ارایه گردید.
تعیین و طبقه بندی الزامات رضایتمندی گردشگران با استفاده از مدل کانو و مدل سازی معادلات ساختاری(مطالعه موردی: گردشگران باغ بهادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
161 - 179
حوزههای تخصصی:
رضایت گردشگرمقوله ای است که سبب وفاداری گردشگر برای تداوم مسافرت به مقصد و تشویق و ترغیب دوستان و آشنایان به دیدار از شهر مقصد می گردد به این ترتیب موجب رونق، تداوم و پایداری گردشگری در مقاصد گردشگری فراهم می آید. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگران باغ بهادران است. بدین منظور از مدل سنجش رضایتمندی کانو استفاده شده و در ادامه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری عوامل اثرگذار بر رضایتمندی گردشگران اولویت بندی شده است. جامعه آماری کلیه گردشگران وارد شده به شهر باغ بهادران می باشد و حجم نمونه محاسبه شده با فرمول کوکران 381 نفر است. عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگران با توجه به مدل کانو به سه بخش الزامات عملکردی، اساسی و انگیزشی تقسیم بندی شده است. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر آن است، الزامات عملکردی با بار عاملی 98/0 بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی گردشگران داراست. الزامات انگیزشی با بار عاملی 91/0 و الزامات اساسی با بار عاملی 89/0 به ترتیب در جایگاه های دوم و سوم قرارگرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از مدل کانو در بین عوامل عملکردی، امنیت با ضریب رضایتمندی 765/0 بیشترین اثر را بر رضایتمندی گردشگران داشته است. در بین عوامل الزامات انگیزشی، سیستم های ارتباطی مناسب با ضریب رضایت 536/0 و در بین الزامات اساسی تنوع در فعالیت ها با ضریب رضایت 339/0 اثرگذارترین عامل برانگیزاننده احساس رضایت تشخیص داده شد.
بررسی نقش مؤلفه های کالبدی پیاده مداری و پایداری اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: میدان شهرداری رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
135-146
حوزههای تخصصی:
مفهوم پیاده مداری در کنار پایداری اجتماعی به عنوان دو رویکرد احیاکننده روح زندگی مدنی و اجتماعی با هدف بازسازی هدفمند شهرهای تخریب شده یا آسیب دیده به دلایل سیاسی نظیر جنگ یا دلایل اجتماعی نظیر ایجاد پیوند سازنده بین شهروندان با نگاهی به کاهش سلطه خودروها از دهه شصت میلادی کلید خورد. اما علی رغم وجود این دیدگاه در بین تعداد قابل توجهی از جامعه برنامه ریزان و طراحان شهری، در طی قرن اخیر به سبب افزایش وسعت شهرها و همچنین تراکم و کمیت خودروها، انسان ها اولویت خود را در برابر وسایل نقلیه از دست داده و با کمرنگ شدن هویتشان به عنوان عناصر اصلی حیات در شهر، به مرور زمان به حاشیه شهرها رانده شدند؛ رویدادی که به مرور زمان می تواند مفاهیمی مانند "تعاملات" و "پیوند اجتماعی" در فضاها و گره های اصلی شهرها را با چالش جدی مواجه نماید. هدف از این پژوهش ارزیابی پیاده راه فرهنگی میدان شهرداری شهر رشت به منظور تعیین سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری و استخراج مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء این دو مبحث در کنار ارائه راهکارهای نظری و عملی برای طراحی فضاهای عمومی شهری با کیفیت است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش توصیفی و شیوه پیمایشی با بهره گیری از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخت با استناد بر جامعه آماری 384 نمونه و بر اساس فرمول کوکران و جدول مورگان انجام گرفته است. با توجه به نتایج فرضیات بیان شده، مشخص گردید که سطوح پایداری اجتماعی و پیاده مداری در محدوده شهرداری رشت با میانگین 11/3 از 5 در وضعیت قابل قبولی قرار دارد؛ اما نکته قابل تامل در خصوص یکی از نتایج این پژوهش، حضور بیش از شصت درصد از شهروندان به منظور رفع نیازهای معیشتی و مرتبط با مشاغل بوده که کارکرد اصلی این محیط کالبدی یعنی افزایش سطح تعاملات را با چالش مواجه می کند. لذا هدف اصلی در چنین فضاهایی از شهر که دارای جنبه های قابل توجه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی می باشند باید معطوف به جلب شهروندان از روی میل شخصی برای مشارکت در فضا، نه از روی اجبار و خصوصا رفع نیازهای اقتصادی و معیشتی، بلکه بصورت خودخواسته و داوطلبانه به منظور شکل گیری سطوح بالایی از تعاملات و پایداری اجتماعی باشد. هدفی که نهایت به نجات روح شهروندی منتج می شود.
تبیین الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی پیرامون کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
585 - 606
حوزههای تخصصی:
مطالعات و واکاوی ها درخصوص حکمروایی خوب روستایی، بیشتر نشانگر توجه به نگرش جامعه شناسی حکمروایی است و در این بین به بعد فضایی کمتر توجه شده است. مفهوم حکمروایی روستایی به ویژه با «بعد فضایی» رهیافتی جامع در توسعه پایدار روستایی به شمار می آید؛ زیرا رویکرد توسعه پایدار به توانمندسازی، ظرفیت سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، توسعه شبکه های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی منجر می شود. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تبیین الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی در روستاهای کلان شهر کرج با ماهیتی کاربردی و استفاده از رویکرد پیمایشی و اسنادی انجام شده است. داده های مورد نیاز، 53 دهیار، 105 شورای اسلامی روستا و 366 سرپرست خانوار روستایی هستند که براساس نمونه گیری طبقه بندی طی فرایند چندمرحله ای انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه نیز با استفاده از نظرات 45 نفر از صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا برای مقیاس های مختلف بررسی و تأیید شده؛ همچنین آزمون کای اسکوئر به منظور بررسی اختلاف نسبت افراد موافق یا مخالف در زمینه مؤلفه های پژوهش کاربرد داشته است. در پژوهش حاضر برای توزیع و الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی حکومت های محلی از فنون PROMETHEE ،ANP و تحلیل رگرسیون استفاده شد و نتایج نشان داد 53 درصد از روستاهای مورد نظر، سطح حکمروایی خوب، 25 درصد متوسط و 22 درصد سطح حکمروایی ضعیفی دارند. منحنی حکمروایی خوب روستایی از شمال (کوهستانی) به جنوب (دشتی و کوهپایه ای) وضع مطلوب و مساعدتری پیدا می کند و توزیع فضایی حکمروایی طبق شاخص های نه گانه به سمت الگوی متمرکز یا خوشه ای گرایش دارد.
تحلیل پراکنش مکانی آلاینده های هوا در مرکز شهر (منطقه 8) تبریز و ارتباط آن با محیط انسان ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
69 - 83
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا از مسائل قرن حاضر در سراسر دنیا محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آلاینده های عمده در منطقه 8 تبریز و تحلیل نحوه پراکندگی مکانی آن ها و بررسی ارتباط آن با برخی از مؤلفه های محیط انسان ساخت انجام گرفته است. برای بررسی نحوه پراکنش آلاینده ها در محدوده، اطلاعات مربوط به غلظت آلاینده ها توسط تجهیزات سیار در 11 نقطه از پیش تعیین شده مابین ساعت 10 تا 20 در ساعات مختلف در روزهای متعدد در خردادماه 1400 اندازه گیری شد و به کمک نرم افزار GIS نقشه های پراکنش آن در کل منطقه استخراج شد. نقشه های تولیدشده نشان می داد که غلظت آلاینده ها با تراکم کاربری تجاری و به تبع آن افزایش حجم ترافیک ارتباط مستقیم دارد همچنین نتایج نشانگر وجود رابطه معنی داری بین غلظت ذرات معلق و فاکتور دید به آسمان و همین طور تراکم توده ساختمانی در منطقه بودند. غلظت مونوکسید کربن با نسبت فضای سبز در نقاط اندازه گیری رابطه معکوس و آلاینده های NO 2 , SO 2 و CO رابطه معنی داری را با نسبت سطح ساخته شده به ساخته نشده و درواقع تراکم ساختمانی نشان می داد. علاوه بر این، رابطه میان میزان غلظت آلاینده ها با یکدیگر نیز موردبررسی قرار گرفت که بیانگر رابطه قوی مستقیم بین غلظت ذرات معلق PM 10 و PM2.5 با یکدیگر و غلظت NO 2 , SO 2 و CO با یکدیگر بودند. درمجموع می توان نتیجه گرفت که تیپولوژی شهر نقش بسزایی در تشدید یا تعدیل غلظت برخی آلاینده های هوا دارد و در مناطق بحرانی به کمک کنترل متغیرهای طراحی شهری می توان کیفیت هوای منطقه را تا حدودی بهبود بخشید.
تبیین عوامل مؤثر بر قلمروسازی/ گستری دریایی از منظر ساختار- کارگزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو یک بیان سرزمینی و حقوقی با مرزهای محدود، ثابت و با داشتن حق حاکمیت ملی به شکل یک ساختار معیّن است که این مفهوم گاهی در تضاد و برخورد با منافع کارگزاران (قدرت ها، حکومت ها، دولت ها، تصمیم گیران سیاسی، ژئوپلیسین ها و سایر بازیگران قلمروخواه و قلمروگستر) تبدیل به عرصه قلمروسازی/ گستری آن ها (در هر دو عرصه خشکی و دریا) می شود؛ از این حیث قلمروسازی– گستری دریایی تلاشی است برای تسخیر، کنترل و سلطه بر پهنه های آبی (در ورای قلمرو و مرزهای حقوقی)، با هدف دستیابی به منافع و منابع جغرافیایی قدرت، سلطه و کسب وجهه و منزلت، به طور عام و به طور اخص در دریا. در این راستا، سؤال اصلی مقاله مزبور چنین است: مهم ترین عواملی که بازیگران را به سمت قلمروسازی/ گستری در عرصه دریا سوق می دهد، چه هستند؟ فرضیه های مطرح شده در پاسخ به سؤال تحقیق چنین است: نخست، ذاتی بودن قلمروخواهی-گستری انسان ها است. دوم، عدم بازدارندگی کامل کنوانسیون حقوقی دریاها (1982) به واسطه تفسیر و سوء استفاده منفعتی برخی از کشورها (عمدتاً قدرت ها) و نسبی بودن حاکمیت دولت های ساحلی در مناطق و قلمروهای دریایی که راه را برای قلمروسازی-گستری سایرین باز می کند. سوم، نقش ساختار طبیعی (موقعیتی و مورفولوژیکی) دریا و چهارم، ظرفیت های کارکردی (ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، گذرگاهی، امنیتی- نظامی و...) دریا است، که در مجموع برداشت سوداگرایانه از این موارد به مثابه منابع جغرافیایی قدرت آفرین، توجیه گر قلمروسازی/ گستری کشورهای مدعی در قلمروهای ثابت حقوقی و ورای آن در مکان و فضاهای دور دست آبی است. پژوهش حاضر از حیث روش، ترکیبی از توصیف، تحلیل و تبیین است. اطلاعات مورد نیاز براساس روش کتابخانه ای گرد آوری شده است.
تحلیلی بر وضعیت زوال شهری در بخش مرکزی شهر ارومیه (مطالعه موردی: منطقه 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
267 - 285
حوزههای تخصصی:
زوال شهری ماهیتی پیچیده و چندبعدی دارد و دربرگیرنده ابعاد محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و ذهنی است که در پاسخ گویی به نیاز شهروندان ناتوان و درمانده است و موجب ناپایداری و تهدید شهروندان و زیست پذیری شهر می شود. در پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر به بررسی وضعیت زوال بخش مرکزی ارومیه طی یک دوره 30 ساله از سال های 1365-1395 پرداخته شده است. راهبرد پژوهش از نوع قیاسی و در چهارچوب روش های تحلیلی و هم بستگی با تأکید بر نگرش سیستمی بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از شاخص های تراکم جمعیتی، امنیت عمومی- اجتماعی و جمعیت فعال در بعد ویژگی های اجتماعی، شاخص میزان جابه جایی جمعیت و حس تعلق ساکنان به محله، در بعد تعامل اجتماعی، شاخص کیفیت بناها، میزان سازگاری کاربری ها، استخوان بندی ساختمان ها و میزان نفوذپذیری کالبدی در بعد کالبدی و شاخص دسترسی به فضاهای عمومی و دانه بندی اراضی در بعد کیفیت محیط و شاخص های میزان دسترسی به خدمات بهداشتی، میزان دسترسی به خدمات آموزشی، میزان دسترسی به خدمات فراغتی و میزان دسترسی به خدمات فرهنگی در بعد خدماتی استخراج شد تا وضعیت زوال شهری در منطقه مرکزی شهر ارومیه با استفاده از روش تحلیل عاملی بررسی شود. نتایج پژوهش از روش تحلیل عاملی بر اساس شاخص نهایی مرکب نشان می دهد که امتیاز نهایی به دست آمده در بخش مرکزی ارومیه در دوره 1385 با افت محسوس در مقایسه با دو دوره 1365 (53/6) و 1375 (73/6) به میزان 91/5 رسیده است که این امر نشان دهنده شروع زوال و افت در این بخش است. همچنین در دوره 1395 میزان شاخص نهایی با افت شدید در مقایسه با دوره 1385 و دوره های دیگر به 85/4 رسیده و این امر موجبات زوال بیشتر این محدوده را فراهم کرده است. به عبارت دیگر در فاصله زمانی سال های 1365 و 1375 کیفیت منطقه افزایش چشمگیری داشته است، اما هرچه از سال 1375 به 1395 حرکت کردیم، شاخص مرکب به شدت کاهش یافته که این امر نشان دهنده فرسوده شدن منطقه مدنظر است.
نقش ارزش های میراث معماری و شهری در توسعه گردشگری فرهنگی مطالعه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
77 - 90
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهرها به عنوان مکانی واجد ارزش های میراث فرهنگی، با در برگرفتن دوره های مختلف تاریخی، دارای ویژگی هایی متشکل از ساختاری فضایی _ کالبدی می باشد. ارزش های منسوب به آن و تعیین میزان اهمیت و درجه بندی آنها، می تواند نقش مهمی در جهت حفاظت و سرمایه گذاری در قالب گردشگری فرهنگی باشد. هدف از این تحقیق نیز تعریف منطقه و محور گردشگری فرهنگی با استفاده از اولویت بندی مکان های میراث معماری و شهری، براساس ارزش های استحصالی از این حوزه پژوهشی و مستخرج از بخش مبانی نظری تحقیق است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی _ توسعه ای بوده و داده های آن به صورت توصیفی و کتابخانه ای می باشد که با تشکیل گروه تخصصی از کارشناسان و دست اندرکاران حوزه میراث فرهنگی و گردشگری برای امتیازدهی به شماری از مکان های میراثی محدوده مرکزی شهر ارومیه براساس ارزش ها به منظور ارزیابی آن با استفاده از تحلیل شبکه ای ANP جمع آوری گردیده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که سه عنصر اصلی از ساختار شهری ارومیه، شامل مسجد جامع، بازار تاریخی و میدان ایالت به ترتیب دارای اولویت ارزشی شامل احساسی، فرهنگی _ تاریخی، علمی و کاربردی نسبت به سایر عناصر بوده و تعریف کننده محدوده و محور گردشگری فرهنگی می باشد. به طورکلی می توان گفت، توجه و به تصویر کشیدن ارزش ها می تواند مبنایی برای تصمیم گیری های مربوط به حوزه گردشگری و میراث فرهنگی باشد. از دیگر سو می توان با اولویت بندی مداخله اجرایی پروژه های گردشگری فرهنگی با شناخت قابلیت های مکان های میراث معماری و شهری با هدف بهبود وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ساکنان، توسعه و ترویج فرهنگ و هویت بومی و منطقه ای و در جهت حفظ و احیای هویت تاریخی این شهر شاهد تأثیر قابل توجهی بود.
الگوسازی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری شهر گنبد کاووس با تاکید بر رویداد ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
89 - 105
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شهرها جهت ارتقای خود به منظور ایجاد یک مقصد گردشگری جذاب، ناگزیر به رقابت با یکدیگر هستند. در بازار پررقابت جهانی مدیریت برند و جایگاه یابی مقاصد گردشگری از مهم ترین چالش های مطرح در عرصه گردشگری می باشد. رویدادهای ورزشی یکی از ابزارهای راهبردی برای برند سازی مقصد گردشگری در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف الگوسازی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری با تأکید بر رویدادهای ورزشی در شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است که 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران رویداد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1397 انتخاب شدند. نتایج نشان داد که مقدار ضریب تأثیر تمامی متغیرهای آگاهی، تصویر ذهنی، کیفیت ادراک شده، وفاداری و برگزاری رویداد ورزشی بر ارزش ویژه برند در مقصد گردشگری با توجه به مقدار تی در سطح 05/0 معنادار است. وفاداری و رویداد ورزشی نسبت به سایر عوامل موردبررسی، بیشترین میزان اثرگذاری بر ارزش ویژه برند در مقاصد گردشگری را داشتند. برگزاری رویداد ورزشی باعث انتقال تجارب مثبت از رویداد ورزشی به مقصد گردشگری در ذهن گردشگران می شود و درنتیجه وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری را افزایش و هزینه های تحقیق و ریسک ادراکی گردشگران را کاهش می دهد.
سنجش پایداری و ارزش زیبایی شناسی چشم انداز (LAV) در فضاهای سبز شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
213 - 236
حوزههای تخصصی:
وقتی از زیبایی شناسی صحبت می کنیم، به دنبال ابعاد عمیق چشم انداز جغرافیایی هستیم. رویکرد اساسی NWHS حفظ طبیعت در کنار نشان دادن زیبایی شناسی چشم اندازهای طبیعی است. مفهوم پایداری اکولوژیکی نیز محصول زیبایی شناسی بصری، جغرافیا و بوم شناسی است. هدف این پژوهش، ارزیابی توصیفی و عینی (برای شاخص های NWHS و اکولوژیکی) و ادراکی (ترجیحات عموم) فضاهای سبز شهری است. این پژوهش کلی نگر و جامع و شامل ادغام دو روش کمی و کیفی است. بدین ترتیب ابتدا پیشینه مربوط به خدمات فرهنگی اکوسیستم، چشم انداز و برنامه ریزی محیط زیست و پایداری در چشم انداز فضاهای سبز بررسی شده است تا شاخص های مورد نیاز برای ارزش زیبایی شناسی چشم انداز استخراج شود. با جمع آوری اطلاعات و تحلیل آن ها، تخمین دقیق حجم نمونه به روش نمونه گیری مکانی (سطحی) که کاملاً جغرافیایی است صورت گرفته و 150 پرسشنامه در 17 نقطه برای سنجش معیار ترجیحات عموم توزیع شده است. معیار NWHS با ضریب 274/0 و اکولوژیکی با ضریب 422/0 و ترجیحات عموم (تجربه مشاهده کنندگان) با ضریب 304/0 از نظر تأثیرگذاری بر زیبایی شناسی چشم انداز منطقه در رده های اول تا سوم قرار دارند. هسته اصلی باغ گیاه شناسی ایران، نیمه شرقی پارک جنگلی چیتگر، نیمه شمالی پارک خرگوش دره و مجتمع آزادی، نیمه شرقی آبشار تهران و بخش مرکزی پارک جوانمردان، بیشترین ارزش زیبایی شناختی را در منطقه دارند. این مناطق 39 درصد از کل محدوده سبز را تشکیل می دهند. 28 درصد از فضاهای سبز نیز از نظر زیبایی شناختی متوسط تا خوب است. پارک جنگلی وردآورد، لتمال کن و نیمه غربی آبشار تهران با 33 درصد کمترین ارزش زیبایی شناسی را دارند. اگرچه زیبایی شناسی فرایندی جامع است، تأکید بر تعدادی از شاخص ها دشوار است و ممکن است در مطالعات مختلف نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد. همچنین چالش اصلی این است که زیبایی شناسی نگرانی اصلی پژوهشگران و نظریه پردازان شهری نیست.
ارزیابی مؤلفه های محیطی مؤثر بر رفع نیاز به تفریح کاربران در مجتمع های تجاری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یک دهه است که طراحی و اجرای مجتمع های تجاری بزرگ مقیاس در کلانشهر تهران رونق دارد و اغلب این مجتمع ها به راحتی نظر گروه های سنی گوناگون را به خود جلب می کنند؛ البته برخی موفق تر و ماناتر هستند و برخی پس از یک دوره رونق، مشتریان خود را از دست می دهند و کمرنگ می شوند. شکل همنشینی عرصه های عمومی و واحدهای تجاری در این مجتمع ها گویای تفوق امر تفریح بر امر خرید است و سازماندهی فعالیت ها در این مجتمع ها به گونه ای است که امکان گذران اوقات فراغت به بهترین شکل ذیل عنوان مرکز خرید فراهم آمده است. هدف از این پژوهش تدقیق میزان موفقیت این مجتمع های تجاری در رفع نیاز به تفریح شهروندان است. پرسش این است که نیاز انسان به تفریح، چه تأثیری بر ادراک محیطی شهروندان از مجتمع های تجاری کلانشهر تهران دارد؟ و چگونه است که در سال های اخیر، مجتمع های تجاری کلانشهر تهران در نزد شهروندان با سنین گوناگون، اقبال بیشتری نسبت به دیگر فضاهای تجاری دارند؟ مبانی نظری پژوهش متکی بر دستاوردهای علم روانشناسی محیطی است که با نظریه انتخاب ویلیام گلاسر و اهمیت نیاز به تفریح شروع شده و مؤلفه های مؤثر در ارتقاء کیفیت محیطی در حوزه نیاز به تفریح بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استناد به آراء اندیشمندان از ادبیات مرتبط استخراج شده است. سپس به روش پژوهش پیمایشی و از طریق توزیع 462 پرسشنامه بین کاربران مجتمع های تجاری منتخب شهر تهران ( کوروش، تیراژه، پالادیوم و تیراژه2) که بر اساس میزان استقبال کاربران از طیف های مختلف و پیکر بندی فضایی متفاوت با پاساهای خرید صرف و همچنین وجود جنبه های تفریحی، خدماتی و سرگرمی موجب پدید آمدن قرارگاه های رفتاری متنوع شده اند.، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش همبستگی، اثر مؤلفه ها بر نیاز به تفریح کاربران و بر همدیگر تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد که سنجه های سامانه طراحی شده متشکل از سه مؤلفه جمعی-رفتاری، کالبدی-فضایی و دریافتی-ادراکی با هدف رفع نیاز به تفریح کاربران، ارتباط معناداری با تفریح به عنوان دلیل حضور کاربران در مجتمع های تجاری دارند.
بررسی و تحلیل وضعیت حکمروایی شهری در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی ساختاروفرایندهایی است برای تعیین نحوه استفاده ازمنابع موجوددرجهت منفعت عمومی. حکمروایی نه تنها با تشکیلات دولتی ورسمی و هم چنین نهادهای شهری ومنطقه ای که رسما امور عمومی را اداره می کنند ارتباط میابد، بلکه فعالیت بسیاری از گروه های سیاسی و اجتماعی دیگررانیز در برمی گیرد. حکمروایی، هنر حکومت کردن و بهترین شیوه سرپرستی و مدیریت منفعت عمومی است . در این پژوهش هدف ،ارزیابی شاخص حکمروایی خوب شهری در منطقه 22 تهران با توجه به مدیریت یکپارچه در ابعاد ملی (زیر ساخت ها وبستر های قانونی ) و منطقه ،محلی (سازمان ها و شهرداری ها در سطح منطقه و محلی ) می باشد .روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده که از منابع کتابخانه ای – اسنادی ، پرسشنامه و پیمایش های میدانی جهت گرد آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده گردیده است .از آنجایی که دیدگاه شهروندان و مدیران منطقه 22 در مورد وضعیت شاخص حکمروایی خوب شهری و بویژه شاخص مشارکت مقایسه شده است ،حجم نمونه در این پژوهش 322 نفر از شهروندان منطقه 22 و 50 نفر از مدیران شهری شهرداری می باشد .روش تحلیل داده ها به دو طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت و از نرم افزار spss وExcel جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده شده .جهت تحلیل دیدگاه های شهروندان و مدیران از آزمون تی مستقل بهره برده شده . نتایج پژوهش نشان می دهد وضعیت شاخص حکمروایی خوب شهری در زیرشاخص مشارکت از دیدگاه شهروندان در وضعیت نسبتا خوب و از دیدگاه کارشناسان در وضعیت بدی قرار دارد. در راستای هدف تحقیق برای علت یابی نبود حکمروایی خوب شهری در قالب سوالات بسته از مدیران پرسیده شد نتایج نشان می دهد حکمروایی در صورتی تحقق پیدا می کند که مدیریت یکپارچه با اصلاح قوانین و زیر ساخت ها ایجاد شود.
مطالعه تأثیر طرح های توسعه شهری بر پیکره بندی فضایی مطالعه موردی: محله سلطان میراحمد کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
33 - 46
حوزههای تخصصی:
در سده اخیر و در شهرهای تاریخی، طرح های توسعه شهری ازجمله طرح های جامع و برنامه های ساخت خیابان مسبب مداخلات وسیع و مشکلاتی از جمله از بین رفتن یکپارچگی بافت شهری بوده اند. این مداخلات در محلات تاریخی نمود بیشتری پیدا کرده است؛ زیرا همواره یکی از مهم ترین ویژگی های این محدوده ها، ساختار یکپارچه و انسجام اجزای آن به محوریت مرکز محله بوده و مداخلات شهری بدون شناخت ساختارهای فضایی به چند پاره شدن بافت و از بین رفتن انسجام درونی آن منجر شده است. در این مقاله به طور خاص پیامدهای ساخت دو خیابان فاضل نراقی و علوی بر روی ساختار فضایی محله سلطان میراحمد کاشان و مرکز آن مطالعه می شود. براین اساس این مقاله در پی پاسخ دادن به این پرسش هاست که ساخت دو خیابان بیان شده چه پیامدهایی در ارتباط با ساختار فضایی محله داشته و چه آسیب هایی را به آن وارد کرده است. برای پاسخ دادن به این پرسش ها، محدوده مورد نظر در سه مقطع زمانی مختلف و با توجه به تغییرات ایجاد شده، مطالعه و وضعیت آن طی سه دوره یادشده مقایسه شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی_تاریخی است و بر مطالعه ساختار فضایی شهر استوار شده و درعین حال یافته های مبتنی بر تکنیک اسپیس سینتکس با وضعیت فضای شهری و دسترسی ها در سه دوره یادشده مقایسه شده تا تصویر روشنی از تغییرات را آشکار کند. بنابراین برای دستیابی به تحلیلی دقیق از تغییرات رخ داده شده، مدل محوری شهر به کمک روش اسپیس سینتکس تحلیل شده و براین اساس داده ها در نرم افزارdepth Map مورد واکاوی قرار گرفته اند. تحلیل های صورت گرفته با تکیه بر ارزیابی دو متغیر انسجام و گزیده نشان می دهد که توسعه های شهری و ایجاد خیابان های جدید در درون و یا نزدیک محله سلطان میراحمد نتایج متفاوتی در پی داشته است. به نحوی که برخی از این خیابان ها توان بالقوه تبدیل شدن به هسته جدید در ساختار محله را پیدا کرده اند. از سوی دیگر در اثر تغییرات رخ داده شده، بخش های درونی محله و ازجمله مرکز تاریخی آن جایگاه خود را در ساختار فضایی محله، محدوده شهری پیرامون و کل شهر از دست داده و به مرکزی فرعی تبدیل شده اند.
بررسی مقاومت ساختمان های مسکونی شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر علی رغم پیشرفت های علمی و فناوری گسترده در پیش بینی حوادث، ساختمان سازی و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی وارد می سازند. از میان بلایای طبیعی زمین لرزه در ایران، بنا به ماهیت خاص خود از اهمیت و توجه بیشتری برخودار است، چرا که نسبت به بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر بوده و از سویی تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. این موضوع به دلیل وجود بافت های نامتجانس و فرسوده شهرها از اهمیتی دوچندان دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان مقاومت ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله است. جامعه آماری، ساختمان های مسکونی شهر همدان و روش نمونه برداری به شیوه تصادفی است و در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و EXCEL و ARCGIS استفاده شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش و شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر زلزله معیارهای مساحت زیر بنا، تعداد طبقات، عرض معبر، وضعیت بافت، موقعیت ساختمان در شهر، وضعیت نما، وضعیت دیوار، وضعیت سقف، عمر بنا، کیفیت مصالح، اسکلت ساختمان و وضعیت پی را، با استفاده از روش های اسنادی-کتابخانه ای، توصیفی-تحلیلی و مطالعات میدانی مورد بررسی قرار دادیم. یافته های حاصل از این پژوهش بیان گر آن است که غالب ساختمان های مسکونی شهر همدان در برابر زلزله مقاومت ندارند و مناطق مختلف شهر از نظر شاخص های مورد بررسی تفاوت داشته که این امر به خاطر وجود بافت های فرسوده بیشتر این مناطق است.
تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم (نمونه موردی: محدوده هاشمی نژاد مشهد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم در محدوده هاشمی نژاد مشهد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل هایSWOT و QSPMاستفاده شد. جامعه آماری، در دو سطح شامل 15 نفر کارشناس و تعداد 345 نفر از شهروندان انتخاب و به صورت تصادفی توزیع گردیده است. لذا با واکاوی مبانی نظری و بررسی نمونه های تطبیقی، ابتدا معیارهای نوزایی شهری استخراج شد. در ادامه با نظرخواهی از خبرگان، شاخص های رویکرد نوزایی شهری در محله مذکور که با قرارگیری در محدوده اطراف حرم مطهر، علی رغم حفظ اصالت مکانی، دچار فرسودگی کالبدی و کارکردی گردیده، ارائه شد. سپس با تدوین ماتریس عوامل داخلی و خارجی، امتیاز نهایی محاسبه گردید. نمره نهایی ماتریس ارزیابی داخلی IFE))، برابر 305/2 نشان از وضعیت ضعیف شاخص های نوزایی نسبت به عوامل داخلی و نمره نهایی ماتریس ارزیابی خارجی (EFE)، برابر 509/2 که نشان از وضعیت مطلوب شاخص های نوزایی نسبت به عوامل خارجی هست. درنهایت، ضمن تدوین راهبردهای بهینه با استفاده از ماتریس SWOT و برآورد ضریب جذابیت از طریق نظرسنجی خبرگان، نسبت به اولویت بندی راهبردها در قالب ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM)، اقدام گردید که بر این اساس استراتژی« توسعه عرصه های همگانی» ( با نمره جذابیت 862/5)، استراتژی «ایجاد هم پیوندی بین مراکز محلی و بافت سکونتی داخل و خارج محدوده» ( با نمره جذابیت 587/5)، استراتژی «افزایش نظارت مدیریت شهری بر تغییرات کاربری اراضی شهری» ( با نمره جذابیت 586/5) و استراتژی «ارتقاء انعطاف پذیری طرح های فرادست» ( با نمره جذابیت 094/5)، به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار گرفتند.