فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
25-34
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مدلی برای تخمین میزان انتشار گازهای گلخانه ای در کشور ایران ارائه شده است. برای ارائه مدل ابتدا نظریه شکل معکوس بین تخریب مح یط زیست و پیشرفت U زیست محیطی کوزنتس مورد آزمون قرار گرفته است. این نظریه رابطه ای اقتصادی را پیشنهاد می دهد؛ بنابراین با در نظر گرفتن میزان انتشار گازهای گلخانهای به عنوان شاخص تخریب محیط زیست، ارتباط آن با سرانه تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص پیشرفت اقتصادی بررسی شده است. همچنین، متغیرهای تأثیرگذار دیگری همچون درصد زمینهای قابل کشت، سهم سوختهای فسیلی از کل انرژی مصرفی، سرانه مصرف برق، سرانه مصرف انرژی، رشد جمعیت، میزان شهرنشینی و سهم تجارت کالا از تولید ناخالص داخلی وارد مدل شده اند. پس از شناسایی متغیرهای مدل پیشنهادی، پارامترهای آن با استفاده از روش حداقل مربعات تخمین زده شده است. نتایج حاکی از تأیید نظریه کوزنتس و تأثیر معنادار مثبت متغیر سرانه مصرف برق و تأثیر معنادار منفی متغیرهای رشد جمعیت، میزان شهرنشینی و سهم تجارت کالا از تولید ناخالص داخلی روی میزان انتشار گازهای گلخانه ای است.
حفاظت از ارزش های شهری گذرهای تاریخی با تکیه بر آسیب شناسی گذر محله بالا در شهر نراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
134 - 146
حوزههای تخصصی:
مدرن سازی شهرهای ایران با تعریض گذرهای تاریخی برای عبور اتومبیل، سبب دگرگونی سازمان فضایی و تغییر جایگاه محدوده های تاریخی شده است. گذر محله بالای شهر نراق با تکرار این سناریو، از آسیب های ناشی از تعریض گذر ها و ساخت وسازهای نابجا مصون نمانده است. این مقاله، تغییراتی که در سده گذشته در ساختار کالبدی این گذر تاریخی رخ داده، بامطالعه مقاطع مختلف بررسی کرده و به آسیب شناسی محله تاریخی می پردازد. تغییرات رخ داده، سبب برهم زدن ساختار منسجم گذر، به انزوا رفتن آن، تخریب تدریجی بناها و از بین رفتن جایگاه گذر در شهر شده است؛ درحالی که شهر تاریخی هنوز از ارزش های قابل توجهی برخوردار و نیازمند حفاظت، احیاء و توسعه می باشد. برای حفاظت از ارزش های شهری گذرهای تاریخی با معضلات این چنین، با تکیه بر معیارهای مستخرج از سند نارا و بیانیه سن آنتونیو در مورد اصالت و توصیه نامه نایروبی در باب یکپارچگی، چارچوب حفظ و سنجش اصالت و یکپارچگی شهر تاریخی در قالب نظام های شهری دسترسی، کالبدی، عملکردی و منظر بصری؛ تعریف کننده شخصیت شهر تاریخی مستخرج از منشور واشنگتن، تبیین شده است. راهبردهای تدوین شده به روش سوات، با این چارچوب موردسنجش قرارگرفته اند تا هرگونه مداخله و اقدام، بر اساس اولویت راهبردهایی که متضمن حفظ اصالت و یکپارچگی شهر هستند، انجام شود. ارزیابی راهبردها با چارچوب تبیین شده نشان می دهد، حفظ منظر شهری متناسب با زمینه و تقویت عناصر و الگوهای شاخص معماری در گذر و بافت پیرامون، راهکارهایی هستند که به دست یابی به هدف اصلی پژوهش که حفاظت از ارزش های شهری گذرهای تاریخی بر اساس دو معیار اصالت و یکپارچگی است، کمک می کند.
کاربرد تحلیل پوششی داده ها در سنجش کارایی مناطق شهرداری تهران در پاسخگویی به درخواست های شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
312 - 325
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد، فرآیند کمی سازی اثربخشی و کارایی فعالیت های مرتبط با عملکرد یک سازمان می باشد. منظور از کارایی، میزان موفقیت سازمان در استفاده بهینه از نهاده ها در جهت تولید ستاده های بیشتر است. یکی از روش های نوین ارزیابی عملکرد محاسبه کارایی واحدهای سازمانی با استفاده از تحلیل پوششی داده هاست. از آنجا که شهرداری تهران ملزم به پاسخگویی و جلب رضایت شهروندان است، مطالعه حاضر به بررسی کارایی مناطق 22 گانه شهرداری تهران در پاسخگویی به درخواست های شهروندان با روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته است. بدین منظور از روش یادشده با فرض های بازده ثابت و متغیر به مقیاس و با رویکردهای خروجی و ورودی محور استفاده شده است. شاخص های تعداد پرسنل، سرانه هزینه، تعداد درخواست های شهروندان در هر منطقه به عنوان ورودی و شاخص های امتیاز زمان پاسخگویی و صحت عملکرد رسیدگی به درخواست های سامانه 137 به عنوان خروجی مدل انتخاب شده اند. رویکرد مدل پیشنهادی با متغیرهای انتخابی فوق موضوعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. نتایج نشان می دهد، با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس مناطق 4، 8، 9، 13، 17 و با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس علاوه بر مناطق قبلی، مناطق 3، 14، 21 و22 نیز کارا هستند. همچنین از مدل اندرسون-پیترسون جهت رتبه بندی واحدهای کارا استفاده شد و میزان تغییر در ورودی ها و خروجی ها جهت بهبود کارایی نسبی مناطق ناکارا مشخص گردید. مهم ترین دستاورد مدیریتی پژوهش حاضر، ارائه برنامه پیشنهادی جهت افزایش کارایی مناطق ناکارا است.
تبیین نقش عوامل مؤثر بر تعلق مکانی در بافت های شهری (مطالعه موردی: بافت های قدیم، میانی، جدید و حاشیه ای شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت ایجاد زمینه های دلبستگی به مکان وتقویت مؤلفه های مؤثر بر آن به ضرورت موضوع دلبستگی به مکان و شناخت عوامل تقویت کننده آن می افزاید. تحقیق حاضر که با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای دلبستگی به مکان در سه مقیاس خانه، محله و شهر در بافت های شهر سنندج انجام شده است، دارای هدف کاربردی و ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، 321 نفر از ساکنین بافت های چهارگانه سنندج است. دلبستگی به مکان و ابعاد آن، متغیر وابسته و عوامل دلبستگی به مکان و مقیاس مکان به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شده اند. جهت بررسی مقایسه ای محدوده-های پژوهش در سه سطح از آزمون های پس از تجربه به کمک آزمون توکی؛ برای ارزیابی اثرگذاری عوامل کالبدی، اجتماعی و فردی بر دلبستگی به مکان؛ و همچنین دلبستگی به مکان در سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از میان متغیر های بعد روانشناسی، عناصر عاطفی، شناختی و رفتاری دلبستگی، عوامل کالبدی و اجتماعی و متغیر های مستقل ویژگی های فردی رابطه معناداری با متغیر وابسته دلبستگی به مکان دارند. بررسی نتایج و مقایسه عوامل دلبستگی در بین چهار محدوده نشان می دهد که محله بافت حاشیه با کمترین میزان دلبستگی به محله، از میان ابعاد دلبستگی، بعد عاطفی و ازمیان عوامل دلبستگی، عامل کالبدی نقش مؤثرتری بر دلبستگی به محله دارد، که لازم است در طرح های آتی به آنها توجه ویژه ای مبدول شود، تا بتوان دلبستگی ساکنین به محله را ارتقا بخشید و از مهاجرت ساکنان به خارج محله جلوگیری نمود.
تدوین رهنمودهای طراحی باغ شفابخش با تاکید بر ارتقای سلامت سالمندان مبتلا به آلزایمر-مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
117-134
حوزههای تخصصی:
جمعیت جهانی سالمندان با نرخ هشدار دهنده ای روبه رشد است، یکی از معضلات اصلی سالمندان بیماری زوال عقل است و علت اصلی آن، بیماری آلزایمر است؛ علائم رفتاری، روانشناختی زوال عقل، در بیشتر مبتلایان وجود دارد، از انجایی که تاکنون هیچ داروی قطعی برای بیماران الزایمری تایید نشده است، اتخاذ درمان غیردارویی، از طریق انواع مداخلات-بویژه مواردی که با طبیعت عجین هستند-امتیازات درمانی ارائه می دهند که برای مبتلایان به آلزایمر حیاتی است. این مرور نظام مند، با پیروی از دستورالعمل هایPRISMA ، و ارزیابی کیفیت منابع از طریقMMAT، درجستجوی رهنمودهای طراحی باغ شفابخش با تاکید بر ارتقای سلامت سالمندان مبتلا به الزایمر است. با جستجوی کلید واژه های تعریف شده در پایگاه های داده Google Scholar وPubMed، 31 منبع واجد شرایط انتخاب شد. نتایج در قالب رهنمودهای طراحی باغ شفابخش شامل مکان یابی(ارتباط بصری، نور)، ایمنی(محصوریت، نورپردازی، خوانایی)، سایه، دسترسی و مسیرهای حرکتی-مکث، فرهنگ مکان و باغبانی-درمانی است. همچنین ارتباط رهنمودهای طراحی باغ شفابخش با علایم رفتاری و روانشناختی سالمندان مبتلا به آلزیمر مشخص شد. فعالیت باغبانی، توجه به مسیر و دسترسی و ملاحظات فرهنگی، از مهمترین مولفه های طراحی باغ شفابخش برای سالمندان مبتلا به الزایمر است. بیشترین آثار سلامت بخش باغ شفابخش از طریق کاهش رفتارهای اشفته است.
ظرفیت های فناوری مدلسازی اطلاعات ساختمانی (BIM) در بهره گیری از مبانی نظری رسته ابنیه با محوریت رشته معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:مجموعه تغییرات و ارائه نظریات مختلف در علوم انسانی معاصر همزمان شده است با شکل گیری فناوری های ساخت در عرصه ابنیه. مسئله هماهنگی در بهره گیری از داشته های نظری علوم انسانی در خلال این پیشرفت های فنی، به گونه ای که همگامی عرصه نظری (میان افزاری) با عرصه های عملی (نرم و سخت افزاری) نسبت به یکدیگر حفظ گشته، و شاهد بروز فناوری های بی پشتوانه نظری یا برعکس نباشم، امری هویتی گشته است.فناوری مدلسازی اطلاعات ساختمانی، به عنوان راه حلی جامع در عرصه ابنیه، دارای اهمیت روز افزون در این عرصه گشته که کمتر به بررسی پشتوانه ها و توامندی های نظری آن توجه گردیده است. پژوهش جاری به دنبال پاسخ به این سوال است که توامندی های این فناوری در زمینه استفاده از دستاوردها و قابلیت های نظری در فرایند های مرتبط با آن، چیست. روش تحقیق: پژوهش جاری به روش کیفی با ماهیت بنیادین، با استفاده از گرآوردی اسناد کتابخانه ای و تبیین تحلیلی صورت گرفته است. یافته ها و نتایج: بر اساس ترکیب داشت های موجود و ایجاد تغییرات پیشنهاد شده در این پژوهش، ظرفیت بسیار عظیمی در این فناوری برای شکل دهی به نسل بعدی آن، از طریق توجه به نقش مبانی نظری معماری اسلامی و ایرانی و سایر رشته های مرتبط با ابنیه وجود دارد.
بررسی جامعه شناختی تأثیر حاشیه نشینی بر مدیریت شهری (مطالعه ی موردی: ناحیه ی کریم آباد شهر زاهدان
حوزههای تخصصی:
شهر زاهدان یکی از بی قاعده ترین روندها در گسترش فیزیکی شهری را طی سه دهه ی گذشته دارا بوده است. فقر و بیکاری مطلق منجر به افزایش سکونتگاه های غیر رسمی و ناهنجاری های فضایی-کالبدی در سطح شهر گردیده است. این مطالعه با هدف بررسی جامعه شناختی تأثیر حاشیه نشینی بر مدیریت شهری شهر زاهدان در ناحیه ی کریم آباد انجام شد. روش پژوهش در این پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. روش نمونه برداری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه انتخاب گردید. از این رو 375 پرسشنامه بین ساکنان 18 تا 70 سال سن ناحیه توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL صورت گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بیش تر افراد دارای تحصیلات دیپلم به پایین و میزان درآمد کمتر از ده میلیون ریال و دارای مشاغل آزاد و کارگری بودند که همه این مسایل بستری برای آسیب های اجتماعی در ناحیه ی فراهم خواهد نمود. در ادامه با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نرمال بودن داده ها مورد بررسی قرار گرفت. مطابق با نتایج حاصل از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف مقدار معناداری برای متغیرهای اقتصادی،090/0، فیزیکی-کالبدی108/0، خدماتی- زیست محیطی070/0 و مدیریت شهری051/0بود. در پاسخ به چگونگی وضعیت اقتصادی، وضعیت فیزیکی- کالبدی، خدماتی- زیست محیطی و مدیریت شهری نتایج نشان داد که شرابط در تمامی ابعاد متوسط رو به پایین می باشد و در این میان مدیریت شهری با 637/3 با بیش ترین میانگین نسبت به سایر ابعاد وضعیت بدتری داشت. هم چنین نتایج نشان داد مؤلفه های اقتصادی، فیزیکی- کالبدی، خدماتی- زیست محیطی و جمعیت شناختی بر مدیریت شهری شهر زاهدان تاثیرگذار است. در مورد سازوکار بهبود، علاوه بر محور توجه به نیازهای اقتصادی، مفاهیمی مرتبط با مدیریت کنترلی شهری و فعالیت های فرهنگی و افزایش آگاهی حاشیه نشینان، مورد توجه است.
بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری، نمونه موردی: خیابان عاشوری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری در محدوده خیابان عاشوری با طول حدود 2100 متر، واقع در منطقه یک شهر بوشهر انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی – توسعه ای می باشد و روش آن توصیفی- تحلیلی و برداشت به صورت میدانی و چک لیست مشاغل بود. در این پژوهش، ابتدا کلیه اصناف آلاینده و مزاحم تقسیم بندی، سپس نوع آلایندگی و مزاحمت های آن تعیین و سپس ارزیابی های کمی و کیفی مربوط به آن ها انجام شده است. بررسی های کمی نشان داد که 28 نوع کاربری مزاحم و آلاینده شهری که تعداد آن ها بالغ بر 60 واحد فعال یود، در این خیابان وجود دارد. در تحلیل کیفی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS، تراکم کاربری های مزاحم و سپس سازگاری کاربری ها و همچنین مطلوبیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که کاربری ها از لحاظ سازگاری، در حد نسبتاً سازگار و در ماتریس مطلوبیت شرایط آن ها نسبتاً نامطلوب می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر وضعیت نامناسب کاربری ها می باشد؛ در این محدوده بایستی به توسعه درون بافتی اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک و باز توزیع فضایی- مکانی کاربری ها پرداخت.
تأثیر رسانه و جامعه پذیری بر رفتارهای زیست محیطی شهری، مطالعه موردی: شهرهای ساری و جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر استفاده از رسانه ها و جامعه پذیری بر رفتارهای زیست محیطی در شهرهای ساری و جویبار می پردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده که با استفاده از روش پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری افراد بالای 18 سال شهرهای ساری و جویبار در استان مازندران بودند که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با متغیرهای مستخرج از تئوری ارزش های اینگلهارت، الگوی رفتار محیط گرایانه کالموس و اجی من به عنوان چارچوب تئوریک بوده است و می باشد است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. اعتبار ابزار از طریق اعتبار صوری مورد تائید قرار گرفت و پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، با ضریب بالای 8/0 تائید شد. با توجه به نتایج به دست آمده، رفتار زیست محیطی در نمونه هایی مورد بررسی دارای میانگین بالا بودند. بین جامعه پذیری و رفتار زیست محیطی رابطه معنادار به دست آمد. همچنین جامعه پذیری با ابعاد چهارگانه رفتار زیست محیطی (رفتار مصرف انرژی، رفتار حفاظت از محیط زیست، رفتار زیست محیطی در سفر و الگوی خرید زیست محیطی) رابطه معنادار و مثبت داشته است و تبلیغات زیست محیطی و استفاده از رسانه ها تنها با بعد الگوی خرید زیست محیطی رابطه معنادار دارد. متغیرهای مستقل،20 درصد از واریانس رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند. نوآوری مطالعه حاضر در استفاده از مطالعه تطبیقی رفتارهای زیست محیطی بین دو شهر ساری و جویبار با روش کمی می باشد.
سنجش مشارکت اجتماعی پایدار در تحقق بهبود کیفیت زیست شهری، مطالعه موردی: شهر پارس آباد مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش مشارکت اجتماعی پایدار در تحقق بهبود کیفیت زیست شهری در شهر پارس آباد استان اردبیل بوده است . تحقیق از نظر ماهیت یک مطالعه توصیفی- تحلیلی محسوب می شود که با روش پیمایش اجرا گردید . جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال شهر پارس آباد مغان بودند که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد 380 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید . نمونه های مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ پایایی آن با ضریب بالاتر از 7/0، مورد تائید قرار گرفت . متغیر مستقل تحقیق (مشارکت اجتماعی) شامل مؤلفه های مستقل مطالعه شامل رابطه متقابل، تعهد متقابل، انتظار متقابل، بود . طبق یافته های تحقیق، مؤلفه های رابطه متقابل، تعهد متقابل و حس تعلق به صورت همزمان بر توسعه پایدار تأثیر معنادار دارند . بررسی تأثیر همزمان چهار مؤلفه مشارکت اجتماعی بر توسعه پایدار شهری و اجرا در قلمرو یک شهر میان اندام، می تواند رویکردی جدید در این حوزه مطالعات شهری باشد.
تحلیل همبستگی تحرکات فضایی جمعیت و چالش های زیست محیطی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری توازن بین منابع طبیعی و محیط زیستی و رشد جمعیت و به دنبال آن افزایش نیازهای انسانی، موضوعی است که باید در کانون توجه سیاست گذاران و برنامه ریزانِ جمعیت قرار گیرد تا بتوان بر مبنای آن ها پایداری توسعه در کشور را تضمین کند. جمعیت انسانی، هم بر تغییرات اقلیمی مؤثر است و هم از آن متأثر می شود؛ درنتیجه شناسایی رابطه بین جمعیت و محیط زیست در درجه اول به دلیل گستردگی اثرات جمعیت بر محیط زیست از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا بتواند با استفاده از کشف روابط متقابل بین تحرکات جمعیت و شاخص های زیست محیطی، ضمن تبیین شرایط حاکم بر کشور، راهکارهایی ارائه دهد تا با اجرای این راهکارها، امکان دستیابی هرچه بیشتر به پایداری در ایران فراهم آید. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر داده های ثانویه است. در راستای هدف پژوهش از 5 مؤلفه (اقلیم، آب، خاک، هوا و مخاطرات طبیعی) و 9 شاخص بهره گرفته شده است. در مرحله ورود و مرتب سازی داده ها از نرم افزار Microsoft Excel و در مرحله تحلیل داده از نرم افزار SPSS و ضریب هم بستگی پیرسون برای در نظر گرفتن همبستگی بین داده های زیست محیطی و تحرکات جمعیتی استفاده شده است. همچنین در بخشی از کار برای تحلیل داده ها از نرم افزار GIS استفاده شده است و خروجی داده ها در قالب نقشه، جدول و نمودار نمایش داده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تحرکات جمعیتی در ایران منشأ زیست محیطی نداشته اند، اما این تحرکات و مهاجرپذیری برخی از استان ها در طول دوران مورد مطالعه (1365-1395)، سبب ایجاد بحران های زیست محیطی متعددی شده است؛ ازجمله این بحران ها می توان به برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی و بحران آب و همچنین در تداوم این مسئله، وقوع پدیده فرونشست اشاره کرد. همچنین فعالیت های انسانی در اثر افزایش جمعیت و از بین بردن پوشش گیاهی در شهرها و اطراف آن سبب تشدید مخاطرات طبیعی ازجمله سیل و زلزله شده است.
ارزیابی نقش میانجی هویت در مفهوم زیست پذیری با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زیست پذیر از مفاهیم نوین و مؤثر در نظام های کنونی شهری است که به واسطه نقش مهم و اساسی که در تحول اندیشه ها و آرمان های جامعه معاصر دارد، جایگاهی بایسته پیدا کرده است. نظر به اهمیت ارتقاء و بهبود شرایط زیست در بخش مرکزی شهرها از یک سو و تاکید بر مباحث کیفی به جای توجه صرف به کمیت، هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گرانه هویت در ارتباط بین زیست پذیری بخش مرکزی شهر بجنورد با برخی شاخص های منتخب و کلیدی این مفهوم است. برای دستیابی به این هدف، مبانی نظری تحقیق با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل با استفاده از ابزار پرسشنامه از 384 نفر از ساکنان بخش مرکزی شهر جمع آوری شد. به فراخور نیاز تحقیق از نرم افزارهای SPSS و Smart PLSبرای آماده سازی و پردازش داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش بیان کننده معنادار بودن نقش مهم و اثرگذار متغیر هویت و حس تعلق به مکان به عنوان میانجی بر سایر شاخص های مورد مطالعه این پژوهش؛ یعنی مشارکت اجتماعی، امنیت و آموزش در میزان زیست پذیری بخش مرکزی شهر بجنورد است. بنابراین، متغیر هویت و حس تعلق به مکان نه تنها عوامل مؤثر در زیست پذیری یک مکان هستند، بلکه در میزان تاثیرگذاری سایر عوامل و متغیرها نیز نقشی قابل توجه دارند، که این مساله بر اهمیت متغیر هویت و حس تعلق به مکان در مطالعات زیست پذیری می افزاید. لذا توجه ویژه به این مفاهیم نقشی اساسی در بهبود زیست پذیری شهری خواهد داشت.
تبیین مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان مبتنی بر رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری مورد پژوهی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
73 - 90
حوزههای تخصصی:
ظهور جامعه شبکه ای و پدیده اقتصاد دانش بنیان، چشم انداز نوینی تحت عنوان «توسعه شهری دانش بنیان» را پیش روی برنامه ریزی و توسعه شهری گشوده است. این گرایش جدید، کلان شهرهای کشور و به ویژه تهران را نیز ناگریز از گذار به سوی اقتصاد دانش بنیان کرده است. در این راستا، هدف مقاله حاضر ارائه تبیین توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران مبتنی است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای- کاربردی، گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی و مصاحبه های تخصصی با 20 نفر از خبرگان و به صورت دلفی است. 11 عامل مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش بنیان کلان شهر تهران در 4 بعد اقتصادی، نهادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی- محیطی احصاء شده که با متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) روابط تحلیل شده است. دستاورد اصلی پژوهش طراحی مدل مفهومی در چهار سطح و سه لایه است، یافته های پژوهش حاکی از آن است که در لایه اول (سطح چهارم) عوامل پایه ای شامل مؤلفه های سرمایه انسانی، مکان دانش و دانش انسانی به ترتیب با قدرت نفوذ 10 و 9 و 8 دارای بیشترین تأثیر و در واقع برانگیزاننده توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران به شمار می روند. لایه دوم شامل عوامل ساختاری، یعنی مؤلفه های فناوری و ارتباطات، تعامل و تبادل دانش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی در سطح دوم به شمار می روند و مؤلفه های اقتصاد دانش محور، مدیریت دانش و کیفیت محیط کالبدی و فعالیتی شهری در سطح سوم است که از بین آن ها دو مؤلفه سرمایه اجتماعی و تعامل و تبادل دانش با میزان 9 دارای بیشترین وابستگی به سایر مؤلفه ها هستند، لایه سوم غایت توسعه شهری دانش بنیان است که شامل مؤلفه سطح اول یعنی دستیابی به مکانی پایدار و با کیفیت برای زندگی و با میزان قدرت 1، کمترین نفوذ را دارا است، لذا در نهایت بایستی اولویت دهی به این پیش برنده های کلیدی در تدوین راهبرد اصلی آینده دانش بنیان تهران از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح های برنامه ریزی فراهم آید.
پراکنش فضایی «فقرشادی» و تبیین «پدیده شادمانی فقیرانه» (مطالعه موردی: محله های شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
119 - 141
حوزههای تخصصی:
شادمانی شالوده زندگی خوب و سلامت روان است. نبود یا ضعف آستانه های لازم احساس شادمانی، چالش برانگیز و آسیب زاست. رتبه شادمانی ایران در میان 69 کشور جهان 61 است. این پژوهش پیمایشی معطوف سه هدف است: سنجش میزان شادمانی شهروندان، تحلیل پراکنش فضایی شادمانی در 46 محه لشهر زاهدان و تحلیل رابطه شادمانی شهروندان، با سطح اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محله شان. این پژوهش، کاربردی، توصیفی- تحلیلی، با نمونه برداری تصادفی دومرحله ای است. مدل های تحلیل عبارت اند از: کولموگروف-اسمیرنوف، شاپیرو–ویلک، U مان ویتنی، کروسکال والیس، کای دو، تست نشانه، مدل فی، وی کرامرز و جدول متقاطع. حجم نمونه 386 واحد از 46 محله است که بر پایه جایگاه اقتصادی- اجتماعی و کالبدی به پنج سطح تفکیک شده اند. یافته ها با سطح معنا داری 000/0 نشان می دهد، میزان شادمانی شهروندان، نامطلوب است (65 درصد، خیلی کم، کم، تا متوسط). همچنین 26 درصد ساکنان محله های تراز 1 و 2 شهر، میزان شادمانی خود را زیاد تا خیلی زیاد می دانند. از سوی دیگر 55 درصد ساکنان محله های تراز 4 و 5، میزان شادمانی شان را زیاد تا خیلی زیاد می دانند. ارتباط معکوس فوق میان سطح اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محله با میزان شادمانی وجود «پدیده شادمانی فقیرانه» را آشکار کرده است. براساس دو آزمون تکمیلی، 28 درصد جمعیت فارس و در مقابل 42 درصد جمعیت بلوچ میزان شادمانی خود را زیاد تا خیلی زیاد می دانند. همچنین رابطه میان سطح بندی محله ها و بافت قومیتی آن ها در سطح معناداری 003/0 تأیید شد. این پدیده ها می تواند ناشی از مقایسه کیفیت زندگی با همسایگان هم تراز، نه اقشار بالاتر و همچنین روحیه تقدیرگرایی نسبی اقوام غیرفارس باشد. نوآوری پژوهش حاضر آشکارسازی «پدیده شادمانی فقیرانه» و ارتباط قومیت و احساس شادمانی است.
شهرت مقصد گردشگری و ادراک شناختی و عاطفی بازدیدکنندگان مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
113 - 126
حوزههای تخصصی:
شهرت یک مقصد نقش مهمی در جذب گردشگران داشته و توجه به مؤلفه های شهرتِ شهری و شناسایی آن ها بر اساس ادراک بازدیدکنندگان نیز اهمیت به سزایی در درک درست نیازهای گردشگران دارد. بررسی وجهه شهرت اصفهان و فاکتورهای اثرگذار بر شهرت این شهر، بر مبنای ارزیابی عاطفی و ادراک شناختی بازدیدکنندگان از طریق توزیع 384 پرسشنامه میان گردشگران بازدیدکننده اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی از جامعه در دسترس بررسی شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. نتایج نشان داد که در میان فاکتورهای اثرگذار بر شهرت مقصد گردشگری اصفهان، فاکتور تصویر مقصد بیش از هر چیز بر شهرت آن اثرگذار است و تفاوت چشمگیری میان نگرش افرادی که به اصفهان سفر کرده و افرادی که سفر نکرده اند در خصوص شهرت این شهر وجود ندارد. این پژوهش نشان داد که شهرت و آوازه مقصد و توصیه دوستان و آشنایان عوامل اصلی آشنایی و شناخت افراد از اصفهان هستند و رسانه ها، نمایشگاه ها و آموزش نقش بسیار کمرنگی را در معرفی و توسعه این مقصد دارند. در نتیجه تدوین محتوی مناسب و معرفی هرچه بیشتر اصفهان در فضای مجازی در قالب وب سایت های استانداردی که قابلیت دیده شدن در فضای مجازی را دارند و همچنین تدوین برنامه های مستند رادیو و تلویزیونی، تدوین اقلام چاپی با کیفیت، متنوع و به روز لازم است موردتوجه دست اندرکاران گردشگری اصفهان قرار گیرند.
مقایسه تطبیقی تحولات ساخت کالبد و ساخت معنا با تأکید بر تحلیل هم پیوندی فضایی (مورد شناسی: بازار همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
131 - 156
حوزههای تخصصی:
با ورود تفکر مدرنیته به شهرسازی ایرانی، اجرای طرح خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر ضمن تأثیرگذاری بر ساختار فضایی و هم پیوندی شهری به خصوص در بازارهای ایرانی، موجب شد که خیابان ها به عنوان لبه های قدرتمند در دل بافت های قدیم شهری سیطره پیدا کنند. این تحقیق با رویکردی زبان شناسانه و ساختارگرایانه و با استفاده از نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس، به تحلیل ساختار و میزان تغییرات هم پیوندی بازار قدیمی شهر تاریخی همدان در ایران در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها پرداخته و تأثیر این امر نیز بر کیفیت فضایی و معنای راسته ها و محورهای بازار مورد تحلیل قرار گرفته است. مطابق با نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت سنتی شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و این خود عامل اصلی مشکل خوانایی و معنای موجود در متن شهر شده است.
روش شناسی تبارشناسانه تیپومورفولوژی شهری باهدف استخراج الگو برای تهیه ضوابط فرم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
109-122
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، نحوه استخراج الگو های ریخت شناسانه ای است که سالیان متمادی جواب خود را در پیوند با یکدیگر و با کل شهر پس داده اند و مادامیکه هویت شهر را شکل داده اند، غریب افتاده اند. از این رو توسعه های میان افزا و پروژه های مداخله در بافت های تاریخی، نیازمند اصولی هستند که نه بر اساس ضوابط مجرد که برخاسته از ویژگی های فرم مآبانه و مکان محور باشد. تحقیق مذبور به دنبال کاربست چهارچوبی است تبارشناسانه، که بتواند مسئله استخراج الگو ها و گونه های فرم شهری به صورت طبقه بندی شده و سیستمی را پوشش دهد. ساختار سه ردیفه پژوهش در ابتدا شامل یک نقشه تبارشناسانه از بافت تاریخی بر اساس نقشه های دارالسلطنه و دارالخلافه ناصری تا پیش از اقدامات مدرنیستی بوده و مرحله دوم بررسی الگوهای ساخت در یاخته های معماری با استفاده از تیپومورفولوژی ارتباط میان فضاهای ساخته شده و فضای باز است. در آخر نیز الگوی ارتباطی فضاهای باز در سلسله مراتب مراکز گذر گاهی برداشت شده است که در نتیجه ریخت های شهری در ابعاد و مقیاس های مختلف با استفاده از طبقه بندی داده های تحلیلیِ برآمده از مطالعه ای تبارشناسانه در مورد گونه های فرم شهری، قابل تجزیه و کالبد شکافی شده و آماده استخراج اصول فرم محور بر اساس مشخصه های هویت کالبدی و محلی می شود.
پیوند مردم نگاری و نظریه مبنایی؛ روشی برای پژوهش در مطالعات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
15 - 28
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی اخیر استفاده از روش های ذیل سنت کیفی پژوهش غیر از علوم اجتماعی در دیگر رشته ها نیز رواج پیدا کرده و حوزه شهر و مطالعات مربوطه به عنوان دانشی میان رشته ای تأثیر بسیاری از این روش ها گرفته است. از جمله پرکاربردترین روش ها در این رشته، مردم نگاری و نظریه مبنایی هستند. از سویی هر کدام پاسخگوی بخشی از نیازها بوده و ضعف هایی برای کاربرد در مطالعات شهری دارند؛ برای مثال تأکید نظریه مبنایی بیشتر بر افراد و مصاحبه با آنها بوده و توجه چندانی به بحث فضا و محیط و مشاهده ی آنها ندارد، حال آن که مردم نگاری نیز مراحل تحلیلی مشخصی ندارد و اغلب بسیار زمان بَر است. هدف این پژوهش دستیابی به روشی است که بتوان با کاربست آن نقاط ضعف هر یک از دو روش بیان شده را پوشش داد و از مزیت پیوند این دو در مطالعات شهری و بحث های مرتبط به آن مانند مفهوم فضای شهری استفاده کرد. روشی که در نتیجه ی مرور اسناد در این حوزه به دست آمد، مردم نگاری نظریه مبنایی نامیده می شود. این روش ترکیبی دارای انواعی است که در این پژوهش در سه دسته ارائه شده است. برای کاربست آن در عرصه تحقیق نیز مراحلی پیشنهاد شده که در آن از ترکیب مردم نگاری با رویکرد متأخر آن و نظریه مبنایی بر ساختگرا ارائه شده از سوی کیتی چارمز استفاده شده است. درنهایت به عنوان نمونه مطالعه بر روی یک فضای نیمه عمومی(کافه ای در مرکز شهر تهران) به کمک روش مردم نگاری نظریه مبنایی انجام شد. در نتیجه ی این مطالعه روشن شده است که با استفاده از این روش، بخش های مفغول مانده در هر روش به تنهایی، تا اندازه ی زیادی پوشش داده شده و پژوهشی جامع تر در راستای رسیدن به اهداف آن انجام شده است.
تبیین رفتار آکوستیکی و کیفیت منظر صوتی راسته های بازار تبریز مبتنی بر ارزیابی های عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
83 - 98
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی حوزه ای از مطالعات شهری است که به کیفیت صدای شنیده شده در فضاهای شهری می پردازد و متأثر از شاخصه های متعددی است. یکی از این شاخصه ها رفتار آکوستیکی فضاست که وابسته به ویژگی های محیطی فضاست. تراز فشار صوت و زمان واخنش(پایداری صدا پس از تولید صدا) دو مؤلفه ای هستند که روشن کننده رفتار آکوستیکی فضاها هستند. کیفیت ادراکی مناظر صوتی نیز با ارزیابی های ذهنی مشخص می گردد. چگونگی اثرگذاری ویژگی های محیطی در رفتار آکوستیکی راسته بازارهای بازار تبریز و تأثیر آن در کیفیت مناظر صوتی راسته بازارها، مسئله ای است که پژوهش پیشِ رو به آن می پردازد. در این تحقیق با اتخاذ روش کمی_کیفی براساس ارزیابی های عینی، رفتار آکوستیکی راسته بازارها و عوامل مؤثر بر آن مشخص شده و با ارزیابی های ذهنی، مطلوبیت مناظر صوتی راسته بازارها روشن شده است. ارزیابی های عینی بر مبنای اندازه گیری تراز فشار صوت و زمان واخنش و ارزیابی ذهنی بر اساس پرسشنامه توصیفی منظر صوتی انجام پذیرفته است. نتایج نشان داد، فضاهایی مانند راسته بازارها که در طول آنها فرم کالبدی و مصالح یکسان است، رفتار آکوستیکی ثابتی بروز می دهند. در صورتی که این تجانس با تغییرات کالبدی از قبیل تغییر در محور فضا و الحاق فضایی به مثابه کاواک همراه باشد، رفتار آکوستیکی و صدای شنیده شده دستخوش تغییر می گردد. همچنین با کاهش شدت صدا، آسایش صوتی الزاماً افزایش پیدا نمی کند. حتی در فضاهای آرام شهری که تراز فشار صوت پایین است، با بروز پدیده اختلاف تراز فشار صوت، آرامش و کیفیت منظر صوتی افت پیدا می کند. در واقع تبعیت صرف از مقادیر استاندارد برای آرامش صوتی کافی نیست. مقادیر تراز فشار صوت و زمان واخنش که نشان دهنده رفتار آکوستیکی فضا هستند، می توانند به نحوی در ارزیابی افراد از منظر صوتی دخیل باشند، ولی به تنهایی نمی توانند مبنای سنجش کیفیت منظر صوتی باشند. ویژگی ها و کیفیات محیطی فضاها از قبیل نورپردازی، میزان ازدحام و جذابیت کالاهای عرضه شده در راسته بازار تأثیر مستقیم در خوشایندی منظر صوتی دارد.
سنجش نابرابری فضایی توسعه یافتگی زیرساختی در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتقاد بر این است که تجهیز یک کشور یا منطقه به زیرساخت های کافی و مناسب، یک عامل مهم برای تداوم رشد اقتصادی، جذب سرمایه گذاری خارجی و گسترش تجارت است. با وجود این، نتایج چند پژوهش حاکی از این است که دسترسی به امکاناتِ زیرساختی در شهرستان های استان اردبیل نابرابر بوده است و زیرساخت های کافی برای بهره برداری از توان های بالقوه طبیعی این استان درجهت رشد اقتصادی وجود ندارد. با آگاهی از نبود مطالعه ای جامع در مورد زیرساخت های استان اردبیل، پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری فضایی توسعه یافتگی زیرساخت ها در استان اردبیل انجام شده است. هدفِ پژوهش، کاربردی؛ رویکرد آن، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوردی داده ها، کتابخانه ای- اسنادی بوده است. برای نیل به این هدف، 100 شاخص زیرساختی به کار برده شد که در شش گروهِ زیرساخت های حمل ونقل و ارتباطات، اجتماعی- رفاهی، آب و انرژی، کشاورزی، مالی و مناطق سبز دسته بندی شدند. برای تجزیه وتحلیل این شاخص ها از مدل بولزای در قالب اعداد خاکستری سه پارامتره استفاده شد که وزن آن ها با روش انتخاب ارجحیت (PSI) محاسبه شد. محاسبات این مدل نشان داد که در بولزای مثبت (486/0) و نسبی (522/0)، شهرستان مغان و در بولزای جامع (488/0)، شهرستان اردبیل در جایگاه اول قرار دارند. شهرستان پارس آباد در هر سه جواب با امتیازهای 57/0، 19/0 و 776/5 به عنوان محروم ترین شهرستان ها شناخته شد. محاسبه بولزای جامع به تفکیک گروه های زیرساختی نشان داد که شهرستان «بیله سوار» در زیرساخت حمل ونقل و ارتباطات، شهرستان «پارس آباد» در زیرساخت اجتماعی- رفاهی، شهرستان «نیر» در زیرساخت انرژی، شهرستان «خلخال» در زیرساخت کشاورزی، شهرستان های «خلخال و مغان» در زیرساخت مالی و شهرستان «اردبیل» در زیرساخت سبز دچار کمبود شدیدی هستند. با توجه به تأثیر زیاد زیرساخت های سلامت بر توسعه ناخالص داخلی استان، اولویت سیاست اقتصادی و سرمایه گذاری عمومی، به زیرساخت های بهداشت و درمان داده شد. نتیجه این است که در استان اردبیل در توزیع امکانات زیرساختی، نابرابری وجود دارد و برنامه ریزی درست برای رفع این کاستی ها به مطالعاتی فراتر از پژوهش حاضر درجهت افزایش تولید ناخالص داخلی، همگرایی درآمد و رشد اقتصادی نیاز دارد.