فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
55 - 68
حوزههای تخصصی:
مجموعه تفریحی دیدگاه (پارک ملت) در موقعیت ورودی شهر سنندج با حوزه عملکردی در مقیاس شهر و پیشینه تاریخی غنی در خاطرات جمعی شهروندان که به دلیل بی توجهی و برخی اقدامات نادرست مدیریتی، کارکرد اجتماعی آن در رفع نیازهای فراغتی ساکنان کمرنگ شده، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. به منظور پوشش هدف اصلی تحقیق که عنوان مقاله را در بر می گیرد، مقاله حاضر می کوشد تا با روش توصیفی_تحلیلی منتج از رویکرد غالب در مبانی نظری و تجربیات عملی، به راهبردهای احیای حیات اجتماعی این فضا دست یابد. داده های تحقیق از طریق مشاهدات میدانی، طراحی و تکمیل پرسشنامه در میان استفاده کنندگان و مصاحبه با افرادصاحب نظر جمع آوری شده و با کمک مدل تحلیلی سوات، سنجش وضعیت موجود و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، به عنوان یکی از روش های حل تصمیم گیری چندمعیاره اولویت بندی عوامل، حاصل شده است. سپس در مرحله پایانی با توجه به اولویت های به دست آمده، راهبردهای نهایی به منظور ارتقای عملکردی پارک تدوین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که زیر مؤلفه های سرزندگی، پاکیزگی محیط و نفوذپذیری و حرکت به ترتیب بیشترین امتیاز را به دست آورده اند. این بدان معنی است که راهکارهای پیشنهادی باید بیشتر در راستای مؤلفه های مذکور و با اولویت آن ها در نظر گرفته شوند.
شناسایی و سنجش بسترهای بایسته برای الگوی مدیریت استراتژیک شهری (مطالعه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، نخست با بکارگیری روش انبارش _ پیرایش، بسترهای بایسته را برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری، شناسایی کرده و سپس با بهره گیری از پرسشنامه، وضعیت هر یک از این بستر ها را در شهر مشهد مورد سنجش قرار داده است.. برای این کار، ۳۸۴ پرسشنامه بین شهروندان و ۲۱ پرسشنامه بین کار شناسان شهری توزیع گردید. بسترهای بایسته برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری عبارتند از: شاخص اطلاعات، تفکر استراتژیک، تعهد، خودنوسازی، ثبات نسبی، شفافیت، شهروند مداری، مشارکت، یکپارچگی، خودارزیابی و بسیج منابع. یافته نشان می دهد در کلانشهر مشهد میانگینِ میانگین های ۱۱ شاخص مذکور برابر ۲.۲ است که کمتر از ۲.۵ (حد متوسط در طیف لیکرت) قرار دارد. از ۱۱ شاخص بیان شده، یک شاخص فرا تر از حد متوسط (شاخص تعهد)، دو شاخص برابر حد متوسط (شاخص بسیج منابع و شاخص خودارزیابی) و هشت شاخص دیگر، فرو تر از حد متوسط هستند. بنابراین، در شهر مشهد، بسترهای بایسته ای که الگوی مدیریت استراتژیک باید بر پایه آن ها استوار گردد، از استحکام لازم برخوردار نیستند، در نتیجه نخست باید در راستای فراهم آوردن این بستر ها کوشید و سپس اقدام به برپایی مدیریت استراتژیک کرد.
ارزیابی کمّی و کیفی کاربری های شهری با تأکید بر نظام توزیع و الگوی همجواری(مطالعه ی موردی: ناحیه ی یک شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، هسته ی اصلی نظام برنامه ریزی شهری است. هدف از برنامه ریزی کاربری اراضی، پیشنهاد آرایش فضایی و نظم مکانی مناسب برای کاربری ها و فعّالیّت های شهری، به وی ژه در شهرهایی است که کاربری ها ترکیب و تنوّع زیادی دارند. دستیابی به این هدف، نیازمند درک چگونگی تخصیص فضا و توزیع زمین میان کاربری ها است که با روش های ارزیابی کمّی و کیفی کاربری ها امکان پذیر است. ناحیه ی یک شهر گرگان، یکی از نواحی خاصِّ شهری است که تنوّع و ترکیب چشمگیری از کاربری ها را در محدوده ی خود فراهم آورده است. این کاربری ها در وضع موجود از نظر نظام توزیع و الگوی همجواری، هماهنگی چندانی با معیارهای برنامه ریزی شهری ندارد و کیفیت زندگی شهری در سطح ناحیه را تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله با تکیّه بر روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش های ارزیابی کمّی و کیفی؛ یعنی استاندارد سرانه ها، روش نزدیکترین مجاورت RN ، ماتریس سازگاری و امتیازدهی بر پایه ی روش موقعیّت یابی مکانی به تحلیل نظام توزیع و الگوی همجواری کاربری ها می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر کمبود سرانه ی کاربری های خدمات رسان، وجود ناسازگاری به ویژه در همجواری با کاربری های مسکونی و آموزشی و بی نظمی در الگوی توزیع کاربری ها در سطح ناحیه است.
تحلیلی بر ساماندهی و مداخله در بافت فرسوده ی شهری (مطالعه ی موردی: بافت فرسوده ی شهر خرّم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی واقعیّتی است که تاکنون بیشتر شهرهای باسابقه و تاریخی ایران، تحت تأثیر آن قرار گرفته اند. آنچه مسلّم است، در این گونه شهرها این مسأله، رشد بافت شهری را مختل کرده و آن را به پیرامون سوق می دهد و بنابراین افزون بر نابودی بافت های درونی و باسابقه ی شهری، هزینه های هنگفتی را با ایجاد بافت های نوظهور بر گرده ی شهر تحمیل می کند. این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی، از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و با استفاده از مدل SWOT و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با بهره گیری از نرم افزار Expertchoice، تهیّه و تدوین شده است. در این پژوهش به بررسی نقاط قوّت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای بافت فرسوده ی شهری در شهر خرّم آباد پرداخته ایم. یافته های حاصل از تحلیل مدل فوق در این پژوهش نشان می دهد که دسترسی آسان به نقاط دیگر شهر، وجود مسجد محلّه به عنوان مرکز محلّه در بافت فرسوده و تسهیل امکان مداخله در بافت، به دلیل وجود درصد بالای ساختمان های یک و دو طبقه، به ترتیب با وزن های 315/0، 274/0 و 163/0 مهم ترین نقاط قوّت و در عین حال فرسودگی اغلب مساکن و بافت کالبدی محدوده ی مورد مطالعه، غیراستاندارد بودن مصالح به کار رفته در اغلب ساختمان ها و وجود معابر تنگ و باریک به ترتیب با وزن های 284/0، 195/0 و 158/0 مهم ترین نقاط ضعف بافت فرسوده ی شهری خرّم آباد هستند. با این وجود دسترسی آسان به خیابان های اصلی شهر، نزدیکی به مرکز شهر و سازمان ها و اداره ها و وجود طرح مصوّب بهسازی واحدهای فرسوده ی شهر به ترتیب با وزن-های 41/0، 184/0 و 123/0 مهم ترین فرصت ها و عدم رسیدگی به وضعیّت محدوده ی مورد مطالعه و تشدید فرسودگی آن، فقر ساکنان به دلیل تورم بالا و درآمد پایین و عدم کشش پذیری شبکه های داخلی بافت با توجّه به تقاضای زیاد به ترتیب با وزن های 349/0، 216/0 و 198/0 از جمله مهم ترین تهدیدهای محدوده ی مطالعاتی به شمار می آیند. تحلیل های نهایی در این پژوهش، به راهبردهای رهگشا برای اصلاح و بهبود بافت فرسوده ی شهری در خرّم آباد، منجر شده که در متن مقاله به تفصیل آمده است.
سنجش میزان دسترسی به تسهیلات شهری با استفاده از منطق فازی؛ نمونه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۳۰-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
دسترسی به فضای های عمومی و تسهیلات شهری می تواند یکی از فاکتورهای مهم استفاده از آن ها باشد، علی رغم اینکه که ارزیابی دسترسی به فضاهای عمومی خیلی مهم می باشد، مطالعات خیلی کمی در این زمینه صورت گرفته است. فضاهای عمومی یک قسمت حیاتی از زندگی روزانه ما در شهر را تشکیل می دهد، خیابان های که برای رسیدن به محل کار یا مدرسه یا دانشگاه و غیره از آن ها عبور می کنیم، مکان هایی که بچه ها بازی می کنند و اماکن مذهبی که برای انجام تکالیف مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد. دسترسی به این فضاها نیاز توسعه پایدار شهرها می باشد، علاوه بر دسترسی آسان به این فضاها، کیفیت دسترسی نیز اهمیت بالایی دارد. این پژوهش به دنبال اندازه گیری کیفیت دسترسی به امکانات و تسهیلات شهری (پارک محله ای، مدارس ابتدایی، مراکز بهداشت و کلینیک، مسجد، اماکن ورزشی محله ای و مراکز خرید روزانه) بوده است، هر چند اهداف فرعی از جمله مقایسه کیفیت دسترسی در بافت های مختلف شهر تبریز (قدیم، جدید، سکونتگاه های غیر رسمی و روستاهای ادغام شده) نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش به کار رفته در این مقاله توصیفی - تحلیلی بوده است و برای انتخاب محلات از نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است، ابتدا مطالعات اکتشافی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و همچنین داده های لازم و نقشه کاربری ها وقطعات مسکونی محلات از سازمان های مربوطه استخراج شده است، در نهایت با استفاده GIS و منطق فازی کیفیت دسترسی محلات نسبت به عناصر محله ای مشخص شده است. در نهایت نیز برای تحلیل بهتر و آسانتر از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ازجمله TOPSIS و آنتروپی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد محلات به طور کلی در دسترسی به امکانات محله ای تفاوت اساسی دارند، هر چند در بعضی عناصر از جمله دسترسی به پارک محله ای به جز در بافت جدید در سایر بافت ها از دسترسی نامناسبی برخوردار هستند، همچنین درکل محلات روستاهای ادغام شده به شهر نسبت به سایر محلات کیفیت دسترسی به عناصر محله ای در سطح پایینی قرار دارد.
اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری شهری، در گرو دگرگونی و تغییر تدریجی حیات شهر در ابعاد گوناگون و به سوی سازگاری با نیازهای زمانی مکانی است و تحقّق نیافتن این سازگاری، کم کم سبب فرسودگی بافت شهرها می شود. کرج به مانند کلان شهری جوان که از عمر جدید آن (به عنوان هسته ی مکمّل در مجموعه ی شهری تهران) کمتر از نیم قرن می گذرد، ازجمله شهرهایی است که با توجّه به ناسازگاری زمانی بافت آن (معاصرسازی) با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده ی شهری روبه روست و بر این اساس، ضرورت ایمن سازی بافت های مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی گریز ناپذیر است. با توجّه به پیچیده و چند بُعدی بودن موجودیت بافت های فرسوده ی شهری، مدل ارزیابی چند معیاری AHP با ماهیتی کمّی کیفی و توانایی بهره گیری از برنامه ریزی مشارکتی و ترکیب با سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (ساج) به عنوان مدل کارآمدی برای ارزیابی و اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج انتخاب و شاخص های مورد بررسی (اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی) در چهارچوب درختچه ی سلسله مراتبی به هشت زیر شاخص تبدیل و به صورت دودویی (تطبیقی) در پهنه های چهارگانه ی منتخب کلان شهر کرج (کرج کهن، حصارک، مهرشهر و فردیس) ارزیابی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ابعاد اجتماعی مؤثّر در ایمنی بافت های فرسوده ی شهر کرج با ضریب بالای 55/0 % بیشترین اثربخشی را در ناامنی زندگی در بافت های فرسوده این شهر داشته است و در این میان پهنه ی حصارک و کرج کهن با بیشترین اثرپذیری از ابعاد اجتماعی و کالبدی ناامنی، در اولویّت ایمن سازی قرار گرفته اند و پهنه ی فردیس به عنوان جامعه ی ایمن شهر کرج انتخاب شد.
ارزیابی شاخص های پایداری محله های مسکونی مطالعه موردی: شهر مأمونیه- استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های شهری به مثابه کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، در پایداری شهری نقشی اساسی ایفا می کنند. توسعه محله، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی توسعه پایدار شهری و اقدامی کلیدی در جهت نیل به توسعه پایدار قلمداد می شود. دیدگاه توسعه محله پایدار، رویکرد نوینی را تقویت می کند که در آن حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محله متصور می شود. در این مقاله شاخص های پایداری در سطح محلات شهر مأمونیه و دستیابی به میزان نابرابری های محله ای مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است تا با تأکید بر معرف های توسعه پایدار، به ارزیابی سطوح پایداری در محله های شهر مأمونیه پرداخته شود. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و یا مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد ساکن در شهر مأمونیه می باشد که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 250 مورد بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان پایداری محلات شهر مأمونیه پایین تر از حد متوسط(5>83/2>1 با میانه نظری 3) ارزیابی شد. از بین محلات مورد مطالعه تنها دو محله مأمونیه و آسیابک از وضعیت پایداری مطلوبی برخوردار بودند. به منظور مقایسه تطبیقی محلات از نظر شاخص های پایداری از شاخص توسعه انسانی استفاده شد که نتایج حاصله نشان می دهد، بین محلات شهر مأمونیه از نظر برخورداری از شاخص های پایداری تفاوت معنی داری وجود دارد.
بررسی جایگاه فضای سبز با استفاده از ضریب آنتروپی و مدل ویلیامسون در رویکرد توسعه پایدار، نمونه موردی، شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط انسان با طبیعت گیاهان و فضای سبز از دیرباز، یکی از نیازهای اصلی در فضای زندگی بشر بوده که با گسترش شهرها، زندگی شهرنشینی و فزونی آلایندههای ناشی از فعالیتهای انسانی اهمیت خود را در بعد مادی و معنوی زندگی انسان بیشتر نشان داده است.
در توسعه پایدار شهری توزیع متناسب فضای سبز با توجه به پراکندگی متوازن جمعیت یکی از اصول برقراری عدالت جغرافیایی است.
هدف این پژوهش بررسی جایگاه فضای سبز مناطق شهر شیراز در ارتباط با چگونگی توزیع جمعیت با توجه به رویکرد توسعه پایدار میباشد.
روش تحقیق این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- موردی است که در بررسی عدم تعادل پراکنش جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز و ارتباط مستقیم آن با توزیع فضای سبز شهری از ضریب آنتروپی و مدل تبدیل کوییک استفاده گردیده است.
از یافتههای این پژوهش میتوان به مواردی چون عدم توازن فضای سبز شهری در ارتباط با روند نامتعادل جمعیت در سطح مناطق شهر شیراز طی دورههای زمانی (1385-1365) بر اساس شاخص ویلیامسون اشاره کرد.
سنجش اولویت عوامل تاثیرگُذار در معماری ایستگاههای مترو بر رضایتمندی کاربران؛ مطالعه موردی: ایستگاه های خطوط 1 و 2 متروی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۵۲-۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل تاثیرگذار بر رضایتمندی مسافران از سفر با مترو است. سرعت، زمان بندی مناسب و عدم شلوغی علاوه بر معماری ایستگاه های مترو هر کدام می توانند به نحوی در ارتقای این رضایتمندی موثر باشند. با این وجود هدف این نوشتار بررسی عوامل موثر درمعماری ایستگاه ها بر مطلوبیت سفر با مترو به عنوان یکی از شاخص های حمل و نقل پایدار شهری است. ضرورت این امر از آنجا ناشی می شود که ایستگاه های مترو به عنوان فضاهای عمومی شهری در ارتباط با زندگی اجتماعی شهروندان قرار دارند. در زندگی امروزی رفت و آمد در مسیری که یک فرد از محل سکونت تا محل فعالیت طی می کند اغلب شامل بخش عمده ای از کل زندگی اجتماعی وی می گردد و از این منظر ایستگاه های مترو به عنوان فضاهای عمومی شهری بخش عمده ای از این رابطه را بر عهده دارند. بنابراین رضایتمندی از سفر با مترو درایستگاه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در روش تحقیق موضوع، ابتدا با مرور منابع، سوابق موضوع مورد بررسی قرار گرفت و سپس عوامل تاثیرگذار بر رضایتمندی مسافران تبیین گردید. در ادامه در جهت تکمیل و اصلاح این عوامل با متخصصین مصاحبه گردید. به منظور دستیابی پاسخ به این سوال که عوامل تاثیر گذار در رضایتمندی از سفر با مترو کدامند و اولویت آنها چگونه است، در تعداد مشخصی از ایستگاه های متروی تهران و حومه، روش تحقیق میدانی مورد استفاده قرار گرفت. سپس، ضرورت وجود این عوامل از دیدگاه کاربران شناسایی شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل آنها، با استفاده از تکنیک مقیاس دهی لیکرت، اولویت های این عوامل تاثیر گذاربر رضایتمندی کاربران مشخص و بر اساس نتایج به دست آمده، الزاماتی ارائه گردید.
تحلیل مدیریت مواد زائد جامد شهری، با تأکید بر بازیافت زباله (مطالعه موردی؛ شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت مواد زاید جامد شهری در معنای کلی خود فرایندی چند وجهی است و از مؤلفه های متفاوتی برخوردار است. برای شناخت این نوع مدیریت باید مؤلفه ها و عناصر (کاهش از مبدأ، تولید، ذخیره و پردازش، جمع آوری، حمل و نقل، بازیافت، دفع و مراقبت های بعد از دفع) آن شناخته شوند، تا راه حل علمی برای برون رفت از مشکلات موجود به دست آید. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر کمک به بهینه کردن سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهر بوکان است . روش پژوهش به صورت توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است و روش گرد آ وری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، میدانی و تکمیل پرسشنامه در 3 ناحیه شهرداری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SPSS و آمار استنباطی (رگرسیون ساده خطی و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. یافته های نشان می دهد که در شهر بوکان روزانه بیش از 150 تن زباله تولید می شود که بیشترین مواد فساد پذیر با 9/77 درصد و کمترین با 3/1 درصد مربوط به فلزات است. 1/22 درصد کل زباله ها غیر از مواد فساد پذیر است که حدود 5/12 درصد آن را زباله های قابل بازیافت تشکیل می دهد. 1/79 درصد پاسخگویان اظهار کرده اند که در زباله های تولید شده خانگی مواد قابل بازیافت وجود دارد. نتایج حاصل نشان می دهد که زمینه حضور مردم در طرح ها و برنامه های مدیریت مواد زاید جامد فراهم نشده به طوری که 7/49 درصد از سرنوشت زباله ها بی اطلاع اند. 8/58 درصد از هزینه جمع آوری زباله ها اطلاع کافی ندارند. فرهنگ سازی و بهبود زیر ساخت های مربوط به بازیافت زباله 7/56 درصد ضعیف بوده است. بنابراین، به طور کلی، مشخص می شود که شهرداری بوکان در زمینه مدیریت اصولی مواد زاید جامد، به خصوص بازیافت زباله موفق نبوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی افراد از عملکرد آموزشگاه های رانندگی در کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مباحث رضایتمندی یکی از مهم ترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف به شمار می رود. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات رضایتمندی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. در این مقاله تلاش شده تا عوامل موثر بر رضایتمندی هنرجویان متقاضی گواهینامه از آموزشگاه های رانندگی کلانشهر شیراز بررسی شود. روش تحقیق پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه هنرجویان متقاضی اخذ گواهینامه از آموزشگاه های رانندگی کلانشهر شیراز تشکیل می دهند که از این میان و به وسیله فرمول نمونه گیری، حجم نمونه برابر با 265 نفر به دست آمد. یافته ها نشان می دهند زمان زیادی از هنرجو در بحث آموزش گرفته می شود که به نظر آنها آن چنان که باید و شاید، از این زمان بهره برداری نمی گردد و زمان در نظر گرفته شده (6 ساعت) با توجه به حجم کتاب آیین نامه راهنمایی و رانندگی پاسخگوی نیاز آنان ناست. امکانات آموزشگاه ها نیز با توجه به اینکه بخش خصوصی و بیشتر جنبه درآمدی مدنظر است، بیشتر سعی در جنبه انتفاعی قضیه دارد تا بحث آموزش و اهداف راهنمایی و رانندگی. این موارد نشان دهنده ی عدم رضایتمندی افراد از عملکرد آموزشگاههای رانندگی کلانشهر شیراز است. بنابراین، بین متغیرهای فردی از قبیل سن، جنس، تحصیلات و وضعیت تاهل افراد و میزان رضایتمندی از عملکرد آموزشگاه های رانندگی ارتباط معناداری وجود ندارد (در مورد تمام متغیرهای فردی مذکور، Sig. (2-tailed) بیشتر از 05/. می باشد). تنها در مورد متغیر فردی شغل که Sig. (2-tailed) آن 015/. می باشد (کمتر از 05/.)، این رضایتمندی حاصل شده و ارتباط معناداری وجود دارد.
بررسی و ارائه راهکارهایی در تحقق جمعیت پذیری و مانایی جمعیت شهرهای جدید اقماری (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)
حوزههای تخصصی:
در پی انقلاب صنعتی در قرن 18 اروپا، شکوفایی اقتصادی و به دنبال آن نابه سامانی ها و آشفتگی هایی را برای شهرهای بزرگ به ارمغان آورد. ساخت شهرهای جدید در پی ایده هایی در جستجوی آرمانشهر با القاب مختلف در جهت رفع مشکلات و نابه سامانی های مادرشهرها تکامل یافته است. در قرن بیستم شهرها، تجارب مختلفی در سراسر دنیا به نمایش گذاشتند، تجربه ای که در کشور ایران، هم قبل از انقلاب و به ویژه پس از انقلاب قابل ملاحظه است. ساخت شهرهای صنعتی-سازمانی-اداری قبل از انقلاب و 18 شهر جدید اقماری در دهه 70 در جهت جذب سرریزهای جمعیتی مادرشهرها، مصداقی بارز بر این موضوع است. بر اساس نتایج پ ژوهش های موجود، اغلب شهرهای جدید ایران بیشتر نقش شهرهای خوابگاهی را گرفته اند و با افق جمعیتی پیش بینی شده فاصله بسیاری دارند. از جمله این شهرها، شهر صدرا در 15 کیلومتری شمال غرب شیراز می باشد که با نقش "سبز- فرهنگی" کار ساخت آن آغاز شد. با وجود پیش بینی افق جمعیتی 200 هزار نفری در شهر صدرا، این شهر تاکنون موفق به جذب جمعیتی کمتر از ده هزار نفر گردیده است. پژوهش حاضر با تأکید بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و استفاده از نرم افزار spss در پی دستیابی و تحلیل عوامل و شاخص هایی است که در جمعیت پذیری یک شهر جدید تأثیرگذار است. بر این اساس، پژوهش عواملی همچون مسکن ارزان قیمت، اشتغال پایدار، حمل و نقل و فاصله زمانی مناسب، تجهیزات و زیرساخت های شهری مناسب و پایدار، امنیت، هویت و امکانات تفریحی و فضای سبز را از عوامل بارز در جهت جمعیت پذیری شهرهای جدید مهم تر از عوامل دیگر تشخیص می دهد و پس از بررسی و تحلیل موانع جمعیت پذیری صدرا بر حسب این عوامل، پیشنهاداتی در زمینه جمعیت پذیری و مانایی آن در شهر جدید ارائه می دهد.
کیفیّت محیطی شهر و شکل ناموزون شهری در شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون شهرها در ابعاد کالبدی، به ویژه در مقیاس افقی، به پیدایش پدیده ی نوینی با عنوان گسترش پراکنده ی شهری یا به گفته ای پراکنده رویی شهری منجر شده است، اما اینکه تا چه حد شهروندان ساکن در دو شکل متفاوت گسترده و فشرده ی شهری، کیفیّت زندگی بالایی دارند، مسأله ای است که مرتبط با ابعاد و مسائل بسیاری است. سازوکار و اَشکال این پدیده در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بسیار متفاوت است با آنچه در کشورهای توسعه یافته ای چون آمریکا، استرالیا و کانادا در جریان است. هدف این مقاله، درواقع بررسی و تحلیل کیفیّت محیط زندگی در ارتباط با رشد ناموزون شهری در شهر بابلسر است. روش این مقاله توصیفی تحلیل بوده و برای تبیین و تشریح موضوع مورد نظر از دو روش اسنادی و میدانی و نیز، گردآوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. برای تعیین نوع شکل رشد شهر از روش آنتروپی شانون استفاده شده و در ارتباط با سنجش کیفیّت محیط زندگی داده های به دست آمده در مطالعه ی پرسش نامه ای با استفاده از نرم افزار SPSS در چارچوب آزمون T،F و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که شهر بابلسر طیّ دهه های پس از انقلاب دارای رشد پراکنده بوده که بیشتر کیفیّت محیط زندگی در این محلّه ها، شکل گرفته از کیفیّت محیط زندگی در سایر محلّه های پایین تر دیگر است. از سویی، نتایج حاکی از آن است که بین دو متغیّر رشد ناموزون شهر و کیفیّت محیط زندگی، همبستگی بالایی وجود دارد.
تلفیق مدل AHP و تحلیل شبکه در محیطGIS جهت مکان گزینی کاربری درمانی (بیمارستان)؛ مطالعه موردی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۵۸-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی- اقتصادی آنها شکل تازه ای از شهر، شهرنشینی و شهرگرایی بوجود آورده است. از آنجایی که بهداشت و درمان از ضرورتهای اولیه زندگی میباشد؛ لذا خدمات رسانی مناسب و پویا به شهرنشینان نیازمند، استقرار مراکز خدمات درمانی در مکان مناسب در سطح شهر می باشد که نقش مهمی در تامین آسایش شهروندان ایفا می کنند. از این رو موضوع مکان یابی، خدمات رسانی، و خدمات دهی بهتر این مراکز درسطح شهرمهم است. لذا تحقیق حاضر، بررسی فضاهای بهداشتی- درمانی و دسترسی سریع به آنها، مکانیابی صحیح این فضاها را بعنوان یک پیش فرض می طلبد که ما در این پژوهش جهت مکان یابی مراکز درمانی شهر سمنان، با بررسی کاربری های عمده شهری و بااستفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جفرافیاییGIS 1و روش وزندهی تحلیل سلسله مراتبی AHP 2 روش تحلیل شبکه برای تعیین شعاع عملکردی مکان بهینه مراکز درمانی مشخص نموده و سپس با توجه به تلفیق داده ها علاوه بر 4 بیمارستان موجود در شهر سمنان، 3 بیمارستان جدید پیشنهاد می شود. در واقع این پژوهش، بعنوان تحقیقی بنیادی و کاربردی می تواند مورد استفاده مدیران شهری، برنامه ریزان شهری و دست اندرکاران خدمات در شهر گردد.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی پروژه تونل توحید در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۳۰۴-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
پروژه تونل توحید با هدف کاهش ترافیک در چهار منطقه 2، 6، 10 و 11 به ویژه گره ترافیکی میدان توحید، کاهش آلودگی های زیست-محیطی، کاهش مصرف سوخت توسط شهرداری تهران احداث شده است. فعالیت مربوط به ساخت این پروژه 29 ماه از خرداد 1386 تا بهمن 1388 به طول انجامیده است. اجرای این پروژه در حین ساخت و مرحله بهره برداری اثرات و پیامدهای مثبت و منفی زیادی بر جامعه تحت تأثیر داشته است. ارزیابی پیامدهای پروژه با تکیه بر مراحل دهگانه اتا و ترکیبی از روش های کمی (پیمایش و پیمایش سفر، 1420 نفر) و کیفی (280 مصاحبه عمیق فردی و گروهی)، انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد پروژه در «مرحله بهره برداری» اثرات مثبتی در زمینه شاخص های ترافیکی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و بهداشتی برای مناطق شمالی و جنوبی شهر تهران داشته، اما محلات همجوار تونل به دلیل عدم دسترسی به تونل، کمترین بهره و استفاده از تونل برده اند. استدلال محققان این است که شهرداری با ساخت تونل نه تنها «عدالت اجتماعی» را در بین شهروندان برقرار نکرده بلکه نابرابری های اجتماعی را در بین محلات و مناطق تحت تأثیر افزایش داده است. جهت اثربخشی پروژه و اجرای عدالت اجتماعی در شهر، راهکارهای (بخشش مالیات و عوارض شهرداری، احداث فضای سبز، ایجاد دسترسی محلات به تونل، تغییر سیستم تهویه هوای تونل و غیره) در جهت جبران خسارات آسیب دیدگان پیشنهاد می شود.
ارزیابی وضع موجود و طرح پیشنهادی بافت تاریخی یزد از نظر دسترسی به خدمات اورژانس با استفاده از تحلیل شبکه
حوزههای تخصصی:
دسترسی به خدمات درمانی بالاخص اورژانس، نیازمند توجه ویژه به ساختار شبکه ارتباطی است. بنابراین، در طرحهای شهری به خصوص برای بافتهای قدیمی و فرسوده، توجه جدی به این نکته ضروری است. در این پژوهش، با استفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و روش تحلیل شبکه وضعیت دسترسی ساکنین بافت تاریخی یزد به خدمات اورژانس، در شرایط عادی و همچنین امکان بروز اختلال در شبکه ارتباطی، در وضع موجود و طرح پیشنهادی حفاظت جامع بافت تاریخی یزد، ارزیابی و مقایسه شده است. نتایج حاکی از آن است که در وضع موجود بافت تاریخی یزد، قسمتهای اعظمی از آن نمیتوانند در زمان استاندارد به خدمات اورژانس دسترسی داشته باشند، ضمن اینکه در صورت بروز اختلال در بخشی از شبکه ترافیکی، مسیرهای بهینه جایگزین برای استفاده در مواقع اضطراری وجود ندارد. طرح پیشنهادی جامع حفاظت بافت تاریخی یزد تا حد زیادی بر مشکل زمان دسترسی ساکنین به خدمات اورژانس فائق آمده و این زمان را به استانداردهای موجود نزدیک نموده است. اما همچنان قسمتهایی از بافت تحت پوشش کامل این خدمات در زمانهای استاندارد نیستند. بنابراین، در صورت امکان، یک تجدید نظر کلی در ساختار شبکه ارتباطی بافتهای مشکل دار و اصلاح مجدد شبکه معابر آن، در غیر این صورت، مکانیابی یک مرکز اورژانس جدید طبق اصول و ضوابط مکانیابی، میتواند در حل این مشکل راهگشا باشد.
بررسی پراکنش فضایی جرم درمناطق هشت گانه ی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش کالبدی و جمعیتی شهرها، میزان جرم و بزه نیز به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این افزایش در کشور ایران، به ویژه در کلان شهرها، چشمگیر بوده است.افزایش بزه و جرم در کلان شهر شیراز نه تنها سیستم قضایی را با چالشی بزرگ روبرو نموده، بلکه از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی تنش زا و مخاطره آمیز بوده و هزینه های مادی و معنوی گسترده ای بر دوش جامعه نهاده است. از آن جا که شهر شیراز به عنوان متروپل جنوب، از این حیث در رده بالایی قراردارد، دراین پژوهش، ضمن بررسی پراکنش فضایی جرم وبزه و شناسایی مکان های بحران خیز در بین مناطق و نواحی شیراز به ارزشیابی شرایط محیطی شهر در میزان جرم و بزه پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی، پیمایشی، تحلیلی و علّی استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمام زندانیان زندان های پنج گانه ی شهر شیراز است و تعداد نمونه ی مورد بررسی چهارصد و پنج تن بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تراکم جمعیت در بروز جرم نقشی اساسی دارد. همچنین، بین ارتکاب جرم و ویژگی های محل جرم مانند شلوغی در برخی از جرایم مانند جرایم علیه اشخاص، تاریکی و خلوتی ارتباط معناداری وجود دارد.
طراحی فرایند انسجام فضایی در برنامه ریزی منطقه ای
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در زمینه برنامه ریزی و توسعه منطقه ای، تفاوت مناطق در ابعاد مختلف است. پژوهش پیش رو، با تأکید بر ضرورت توجه به ماهیت انسجام منطقه ای سعی در معرفی رویکرد انسجام فضایی در برنامه ریزی منطقه ای دارد تا بتواند گامی در جهت کاهش ناپایداری های موجود و کاهش اثرات سوء ناشی از مدیریت چندگانه و متعدد مناطق بردارد. این پژوهش با هدف تأکید بر رویکرد انسجام فضایی در تکمیل برنامه ریزی فضایی پایدار، ارائه چارچوبی برای مشارکت وسیع و تحلیل تضاد میان توسعه های اقتصادی و نیازهای حفاظت از منابع را گامی مهم در این راستا می داند. پژوهش حاضر در این راه با تشریح عمده ترین نظریه های مربوط به انسجام فضایی، به ارائه مدل مفهومی در چارچوب فرایند رویکرد انسجام فضایی در برنامه ریزی به عنوان نتیجه تحقیق می پردازد.