فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۸۱ تا ۵٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، نخست با بکارگیری روش انبارش _ پیرایش، بسترهای بایسته را برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری، شناسایی کرده و سپس با بهره گیری از پرسشنامه، وضعیت هر یک از این بستر ها را در شهر مشهد مورد سنجش قرار داده است.. برای این کار، ۳۸۴ پرسشنامه بین شهروندان و ۲۱ پرسشنامه بین کار شناسان شهری توزیع گردید. بسترهای بایسته برای برپایی الگوی مدیریت استراتژیک شهری عبارتند از: شاخص اطلاعات، تفکر استراتژیک، تعهد، خودنوسازی، ثبات نسبی، شفافیت، شهروند مداری، مشارکت، یکپارچگی، خودارزیابی و بسیج منابع. یافته نشان می دهد در کلانشهر مشهد میانگینِ میانگین های ۱۱ شاخص مذکور برابر ۲.۲ است که کمتر از ۲.۵ (حد متوسط در طیف لیکرت) قرار دارد. از ۱۱ شاخص بیان شده، یک شاخص فرا تر از حد متوسط (شاخص تعهد)، دو شاخص برابر حد متوسط (شاخص بسیج منابع و شاخص خودارزیابی) و هشت شاخص دیگر، فرو تر از حد متوسط هستند. بنابراین، در شهر مشهد، بسترهای بایسته ای که الگوی مدیریت استراتژیک باید بر پایه آن ها استوار گردد، از استحکام لازم برخوردار نیستند، در نتیجه نخست باید در راستای فراهم آوردن این بستر ها کوشید و سپس اقدام به برپایی مدیریت استراتژیک کرد.
برنامه ریزی شهری متناسب با پدافند غیرعامل با تأکید بر ارزیابی و برنامه ریزی بهینه کاربری اراضی شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری شهری، در گرو دگرگونی و تغییر تدریجی حیات شهر در ابعاد گوناگون و به سوی سازگاری با نیازهای زمانی مکانی است و تحقّق نیافتن این سازگاری، کم کم سبب فرسودگی بافت شهرها می شود. کرج به مانند کلان شهری جوان که از عمر جدید آن (به عنوان هسته ی مکمّل در مجموعه ی شهری تهران) کمتر از نیم قرن می گذرد، ازجمله شهرهایی است که با توجّه به ناسازگاری زمانی بافت آن (معاصرسازی) با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده ی شهری روبه روست و بر این اساس، ضرورت ایمن سازی بافت های مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی گریز ناپذیر است. با توجّه به پیچیده و چند بُعدی بودن موجودیت بافت های فرسوده ی شهری، مدل ارزیابی چند معیاری AHP با ماهیتی کمّی کیفی و توانایی بهره گیری از برنامه ریزی مشارکتی و ترکیب با سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (ساج) به عنوان مدل کارآمدی برای ارزیابی و اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج انتخاب و شاخص های مورد بررسی (اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی) در چهارچوب درختچه ی سلسله مراتبی به هشت زیر شاخص تبدیل و به صورت دودویی (تطبیقی) در پهنه های چهارگانه ی منتخب کلان شهر کرج (کرج کهن، حصارک، مهرشهر و فردیس) ارزیابی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ابعاد اجتماعی مؤثّر در ایمنی بافت های فرسوده ی شهر کرج با ضریب بالای 55/0 % بیشترین اثربخشی را در ناامنی زندگی در بافت های فرسوده این شهر داشته است و در این میان پهنه ی حصارک و کرج کهن با بیشترین اثرپذیری از ابعاد اجتماعی و کالبدی ناامنی، در اولویّت ایمن سازی قرار گرفته اند و پهنه ی فردیس به عنوان جامعه ی ایمن شهر کرج انتخاب شد.
ارزیابی مدل ابر زلزله با برآورد نرخ همبستگی میان رویدادهای زلزله و پیش بینی آنها در ایران برای سه ماهه چهارم 2009
حوزههای تخصصی:
مدل ابر زلزله بر اساس فعالیت های تجربی و تحقیقاتی «ژونگهائو شو» در سال 2004 ارائه شده است و طبق پیش بینی های وی برای سازمان زمین شناسی آمریکا در سال های 2003-1994 این مدل با احتمال بیش از 72 درصد، کارایی خود را ثابت کرده است. این در حالی است که در کشورمان تا کنون ارزیابی علمی و دقیقی از این مدل تجربی ارائه نشده است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی مدل ابر زلزله برای پیش بینی تعداد دفعات رویداد زلزله در طی یک بازه زمانی محدود است. برای این منظور تعداد دفعات رویداد زلزله با بزرگای بیشتر از 2.5 ریشتر در گستره سرزمینی ایران مورد توجه قرار گرفت. برای تشکیل بانک اطلاعاتی از دو مرجع استفاده شد: یکی مجموعه تصاویر ماهواره ای هواشناسی با سری زمانی نیم ساعته برای ماه های اکتبر، نوامبر و دسامبر 2009 که توسط اداره کل هواشناسی استان خراسان رضوی در اختیار قرار گرفت و دیگری بولتن زلزله شناسی و کاتالوگ زمین لرزه های ایران در سه ماهه چهارم سال 2009 که توسط شبکه ملی لرزه نگاری باند پهن ایران زیر نظر پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله تهیه شده است. ابتدا ابرهای زلزله بر روی تصاویر ماهواره ای هواشناسی در بازه زمانی مورد نظر تعیین شدند. تعداد این ابرهای زلزله در نقشه شبکه بندی ایران با ابعاد پیکسلی 2×2 درجه بر پایه مختصات ریاضی WGS و در برنامه GIS ژئورفرنس شدند. در نهایت پس از انطباق تعداد زلزله های به وقوع پیوسته در پیکسل های متناظر، نرخ همبستگی تراکم ابرهای زلزله با تعداد زمین لزره ها، معناداری مطلوبی به میزان 0.837 و R2معادل 0.7 را نشان داد. همچنین یافته های این تحقیق نشان داد که مدل ابر زلزله توانایی پیش بینی 69% از کل زلزله های بزرگتر از 2.5 ریشتر را برای ایران در بازه زمانی مورد تحقیق دارد.
ارزیابی روش های تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهری، مورد شناسی: شهرستان مرند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی و یافتن محل مناسب برای دفن زباله، یکی از مهم ترین بخش های سیستم مدیریت مواد زاید شهری است. شهر مرند با جمعیتی معادل 203 هزار نفر، یکی از بزرگ ترین شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه اخیر باعث افزایش حجم زباله تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی برای دفع مواد زاید شهر مرند وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، اعمال انواع عملیات تحلیل های مکانی، با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی مناسب برای دفن پسماندهای شهری است. به همین منظور، عوامل مؤثر در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهر مرند استخراج شد و با رقومی کردن و وزن دهی ١2 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از شیب، فرسایش، گسل، آب های سطحی، آب های زیرزمینی، چاه ها، منطقه حفاظت شده، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر مرند و مراکز جمعیتی با وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای ArcGIS و Idrisi، مدل های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی بر لایه های موجود اعمال گردید. بررسی نتایج اولیه مبین این واقعیت است که مدل منتج از روشAHP ، ضمن انتخاب مکان دفن زباله ها در منطقه قابل قبول، مناطق دیگری را نیز پیشنهاد می کند. اما با اجرای مدل WLCمحدوده هایی با اندک اختلافی در شمال غرب شهر مرند استخراج می شود که بر پایه شواهد میدانی و مقایسه نتایج حاصل با واقعیت های موجود مطابقت می کند. در نهایت با همپوشانی و اشتراک این مدل ها در محیط ArcGIS مکان نهایی دفن زباله شهر مرند با مساحت 299 هکتار و پذیرش ١٣٠ تن زباله در هر روز به مدت ٢٠ سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر مرند انتخاب شد.
تبلور خطوط فکری نظام های حکومتی در عرصه برنامه ریزی شهری «با مطالعه تحلیلی در نظام های سوسیال و لیبرال»
حوزههای تخصصی:
تخصص گرایی حاصل از مدرنیزم، باعث رشد چشمگیر رشته های علمی و زمینه های فکری مختلف گردید و این امر به حل بسیاری از مشکلات ناگشوده در این زمینه ها منجر شد. در کنار این پیشرفت مشکلاتی بروز کرد که در حوزه تخصصی این علوم نبود و این علوم به تنهایی قادر به حل این مشکلات نبودند، بلکه همکاری و ترکیب این علوم و زمینه های فکری که منجر به شکل گیری گرایشات علمی میان رشته ای گردید، توانست تا حدودی بر این مشکلات فایق آید. قرارگیری برنامه ریزی شهری نیز در زمره چنین گرایشاتی موجب شد تا تعریف مشخص از آن ارایه نگردد و هر زمینه فکری (اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) همسو با دیدگاه های خود به اظهار نظر درباره برنامه ریزی شهری بپردازد. با علم بر این موضوع و با مدنظر قرار دادن این نکته که هر یک از نظام های حکومتی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، پشتوانه های فکری و باورهای مختص به خود را دارند، فرض نگارندگان بر این پایه استوار است که خطوط فکری نظام ها، برنامه ریزی شهری و به تبع آن سازمان فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین تبیین نقش نظام های حکومتی در بازتعریف نظریه برنامه ریزی شهری و به تبع آن در ساختار فضایی شهر انگیزه پژوهش حاضر است. سؤال عمده تحقیق نیز این است که باورهای نظام های حکومتی چه تأثیری بر عرصه های نظری برنامه ریزی شهری دارند و این باورها و اعتقادات چگونه در شهر نمود عینی و کالبدی پیدا می کند؟ سپس به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با استفاده از تعریف و جایگاه نظریه برنامه ریزی شهری در دو نظام سوسیال و لیبرال، خصوصیات فضایی شهر سوسیالیستی و تفاوت هایش با شهر نظام سرمایه داری مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل یابی پیکره شهر که خود زائیده فرایند برنامه ریزی شهری است، تحت تأثیر آرمان هایی قرار دارد که خود ملهم از خطوط فکری نظام های حکومتی است.
بررسی انتخاب مکان گذران اوقات فراغت سالمندان؛ با تاکید بر عوامل فردی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری انسان شناسی اوقات فراغت
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
مکانیابی کاربری های گردشگری با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)؛ مورد شناسی: مکانیابی یک پارک شادی در جزیره ی کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری و سیستم های اطلاعات جغرافیایی به عنوان دو صنعت و فن آوری مهم نظر بسیاری ازمحققانراجلبکرده-است.گردشگری و توان اشتغال زایی آندرکناربخش هایصنعت،کشاورزى و خدمات می تواندموجبرشد اجتماعى واقتصادىکشورها گردد. نکته ی مهمدرتوسعه یگردشگریمرتبطباجاذبه هاىطبیعی وفرهنگی،آماده سازىآنهابراىبازدیدگردشگراناست.این آماده سازی با ارائه ی خدماتجانبىوزمینه سازفعالیت هاىگردشگرى از جمله احداث مراکز تفریحی منطبق با شرایط مکانی منطقه فراهم می شود. برای نیل به چنین هدفی می توان GIS را به عنوان ابزاری قدرتمند به خدمت گرفت.
مقاله ی حاضر با استفاده از مدل شایستگی مکانی درGIS و برنامه ی الحاقی تحلیل گر فضایی، با همپوشانی وزنی لایه ها، به مکانیابی یک پارک شادی در جزیره ی کیش براساس شرایط طبیعی، وضعیت کاربری ها و زمین های خالی قابل ساخت پرداخته است.بر اساس نتایج این پژوهش، محدوده ی نهایی برای ساخت پارک شادی دارای مساحتی حدود 110 هکتار و در مجاورت پارک دلفین ها، مجموعه ی سیاحتی نیروی دریایی، هتل های شباویز، سفینه و سیمرغ قرار دارد.
تناسب طول و عرض این مکان برای احداث پارک و قرارگیری آن در اراضی خالی، حاکی از بهینگی آن است. بازدید میدانی و بررسی محدودیت های احتمالی از نظر وضعیت تملک و عدم مغایرت با سایر طرح های مصوب جزیره مؤیّد صحت این مکانیابی بود.
تحلیل مدیریت مواد زائد جامد شهری، با تأکید بر بازیافت زباله (مطالعه موردی؛ شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت مواد زاید جامد شهری در معنای کلی خود فرایندی چند وجهی است و از مؤلفه های متفاوتی برخوردار است. برای شناخت این نوع مدیریت باید مؤلفه ها و عناصر (کاهش از مبدأ، تولید، ذخیره و پردازش، جمع آوری، حمل و نقل، بازیافت، دفع و مراقبت های بعد از دفع) آن شناخته شوند، تا راه حل علمی برای برون رفت از مشکلات موجود به دست آید. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر کمک به بهینه کردن سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهر بوکان است . روش پژوهش به صورت توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است و روش گرد آ وری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، میدانی و تکمیل پرسشنامه در 3 ناحیه شهرداری بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SPSS و آمار استنباطی (رگرسیون ساده خطی و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. یافته های نشان می دهد که در شهر بوکان روزانه بیش از 150 تن زباله تولید می شود که بیشترین مواد فساد پذیر با 9/77 درصد و کمترین با 3/1 درصد مربوط به فلزات است. 1/22 درصد کل زباله ها غیر از مواد فساد پذیر است که حدود 5/12 درصد آن را زباله های قابل بازیافت تشکیل می دهد. 1/79 درصد پاسخگویان اظهار کرده اند که در زباله های تولید شده خانگی مواد قابل بازیافت وجود دارد. نتایج حاصل نشان می دهد که زمینه حضور مردم در طرح ها و برنامه های مدیریت مواد زاید جامد فراهم نشده به طوری که 7/49 درصد از سرنوشت زباله ها بی اطلاع اند. 8/58 درصد از هزینه جمع آوری زباله ها اطلاع کافی ندارند. فرهنگ سازی و بهبود زیر ساخت های مربوط به بازیافت زباله 7/56 درصد ضعیف بوده است. بنابراین، به طور کلی، مشخص می شود که شهرداری بوکان در زمینه مدیریت اصولی مواد زاید جامد، به خصوص بازیافت زباله موفق نبوده است.
تبیین مفهوم درون گرایی در شهر اسلامی از طریق تحلیل آیات قرآن کریم و نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نگاه مفهومی به موضوع درون گرایی به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگی های مطرح شده در معماری های منتسب به اسلام، مسئله اصلی این پژوهش است که پس از ارائه تحلیل های موجود از موضوع درون گرایی و نقد مختصر آنها، با تمرکز بر توپولوژی رابطه شهر و فضای معماری، به تبیین این مفهوم پرداخته می شود. در این راستا، ابتدا مدلی از انسان شناسی اسلام ترسیم و سپس با تکیه بر این مدل، عناصر محیطی انسان ساخت که در منابع اصلی اسلامی (آیات قرآن و روایات) مورد اشاره است، شناسایی و معرفی می گردد. آنگاه موضوع اصلی تحقیق «مفهوم درون و بیرون» مطرح می شود به این ترتیب که: پنج موضوع مؤثر در ایجاد معنای درون از یک فضا شامل محصوریت، ضوابط دخول، حوزه خلوت، دوام حضور در قلمرو و تفکیک جنسیتی، در چهار عنصر کالبدی مورد تأکید در منابع اسلامی (بیت، مسجد، سوق و سبیل) بررسی می گردد و این بررسی ها به صورت تطبیقی با ادبیات معناشناسی روابط انسان- محیط، پی گرفته و در پایان، ضمن تعریف دوباره درون گرایی، مدلی از این فضاها و شهر اسلامی ارائه می شود.
بکارگیری تکنیک FMEA در عرصه شهرسازی به منظور پیشگیری و حل مشکلات فضاهای شهری مطالعه موردی بوستان دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعددی در قالب ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی و ... مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد.عدم توجه کافی به ویژگی های اساسی یک فضای شهری در حالت ایده آل، ظیر امنیت و آسایش، خوانایی و سرزندگی و ... از جانب برنامه ریزان شهری و لحاظ نکردن نظرات و خواسته های مردم در طراحی و ایجاد محیط های شهری، سبب گشته تا امروزه شاهد فضاهایی مشکل دار و آسیب پذیر و به دنبال آن نارضایتی از جانب استفاده کنندگان باشیم. هدف اصلی در این پژوهش، پس از بررسی فضاهای شهری، مسائل و مشکلات پیرامون آنها و تحلیل یک فضای شهری ایده آل، معرفی و اجرای روشی مناسب و کارآ است که از طریق آن بتوان به آسیب شناسی، تحلیل و شناسایی مشکلات موجود و احتمالی پیرامون فضاهای شهری پرداخته و در راستای حل مشکلات موجود و جلوگیری از وقوع مشکلات احتمالی در آینده، قبل از آنکه توسط شهروندان تجربه شود؛ اقدامات اصلاحی و پیشنهادهای سازنده ای ارائه نمود. تکنیک FMEA از جمله روش های مطرح در مدیریت ریسک و شناخته شده در عرصه صنعت است که اساس آن دستیابی به حد ایده آل کیفیت است. این روش بر شناسایی خطاها و پیشگیری از وقوع مشکلات احتمالی و نیز یافتن کم هزینه ترین راه حل ها و ارائه پیشنهاد سازنده در جهت حل مشکلات تاکید دارد. بکارگیری و اجرای این روش در عرصه شهرسازی از طریق تلفیق و کالیبره نمودن آن با مفاهیم مطرح در علم برنامه ریزی شهری، می تواند دستاورد نوینی پیرامون حل مشکلات و پیشگیری از وقوع آن در فضاهای شهری باشد. از طریق پیاده سازی تکنیک FMEA در بوستان دانشجو تهران برای شناسایی و حل مشکلات موجود در آن، پس از تطبیق و کالیبره نمودن این روش با مفاهیم شهرسازی، مسجل شد که می توان از این دستاورد در عرصه شهرسازی و در راستای آسیب شناسی، پیشگیری و حل مشکلات در فضاهای شهری بهره گیری نمود.
بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
3 - 12
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در مناطق تاریخی شهرهای ایران عدم انطباق با طرح های توسعه شهری معاصر می باشد. این مشکل در هسته تاریخی شمال شهر اصفهان به دلیل عدم شناخت ساختار و شکل شهر منجر به حذف تدریجی ساختار قدیمی شهر و تحمیل ساختار شبکه ای جدید در پی احداث خیابان های صلیبی شده است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر طرح های توسعه شهری معاصر بر ساختار فضایی هسته تاریخی شمال شهر اصفهان، به بررسی و تحلیل ساختار شهر اصفهان در چهار دوره مهم تحولات کالبدی به روش چیدمان فضا پرداخته است. این روش به عنوان یک رویکرد جدید، ساختار و پیکره بندی فضایی را در شهرها به صورتی روشمند مورد بررسی قرار می دهد. از آنجاییکه تغییرات ارزش همپیوندی با مفهوم انسجام ساختاری در ارتباط است، این متغیر (ارزش همپیوندی) به عنوان مهمترین مفهوم در این روش به منظور بررسی انسجام و هماهنگی ساختار منطقه تاریخی شهر اصفهان و ارزیابی ارزش و اهمیت راسته های تاریخی بافت قدیم مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش روشن شد که مداخلات شهرسازانه در دوره اخیر در نبود رویکردی زمینه گرا و بدون شناخت زمینه های کالبدی موجود، منجر به انزوای ساختاری فضایی بافت های تاریخی شده اند. از طرفی طرح های نوسازی، بهسازی در حال اجرا، به دلیل عدم توجه به ساختار فضایی بافت تاریخی و با رویکردی صرفا پوسته ای و کمی، نتوانسته اند در رفع مشکلات ساختاری کالبدی این منطقه تاریخی و ارزشمند تاثیر بسزایی داشته باشند.
بررسی و ارائه راهکارهایی در تحقق جمعیت پذیری و مانایی جمعیت شهرهای جدید اقماری (مطالعه موردی: شهر جدید صدرا)
حوزههای تخصصی:
در پی انقلاب صنعتی در قرن 18 اروپا، شکوفایی اقتصادی و به دنبال آن نابه سامانی ها و آشفتگی هایی را برای شهرهای بزرگ به ارمغان آورد. ساخت شهرهای جدید در پی ایده هایی در جستجوی آرمانشهر با القاب مختلف در جهت رفع مشکلات و نابه سامانی های مادرشهرها تکامل یافته است. در قرن بیستم شهرها، تجارب مختلفی در سراسر دنیا به نمایش گذاشتند، تجربه ای که در کشور ایران، هم قبل از انقلاب و به ویژه پس از انقلاب قابل ملاحظه است. ساخت شهرهای صنعتی-سازمانی-اداری قبل از انقلاب و 18 شهر جدید اقماری در دهه 70 در جهت جذب سرریزهای جمعیتی مادرشهرها، مصداقی بارز بر این موضوع است. بر اساس نتایج پ ژوهش های موجود، اغلب شهرهای جدید ایران بیشتر نقش شهرهای خوابگاهی را گرفته اند و با افق جمعیتی پیش بینی شده فاصله بسیاری دارند. از جمله این شهرها، شهر صدرا در 15 کیلومتری شمال غرب شیراز می باشد که با نقش "سبز- فرهنگی" کار ساخت آن آغاز شد. با وجود پیش بینی افق جمعیتی 200 هزار نفری در شهر صدرا، این شهر تاکنون موفق به جذب جمعیتی کمتر از ده هزار نفر گردیده است. پژوهش حاضر با تأکید بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و استفاده از نرم افزار spss در پی دستیابی و تحلیل عوامل و شاخص هایی است که در جمعیت پذیری یک شهر جدید تأثیرگذار است. بر این اساس، پژوهش عواملی همچون مسکن ارزان قیمت، اشتغال پایدار، حمل و نقل و فاصله زمانی مناسب، تجهیزات و زیرساخت های شهری مناسب و پایدار، امنیت، هویت و امکانات تفریحی و فضای سبز را از عوامل بارز در جهت جمعیت پذیری شهرهای جدید مهم تر از عوامل دیگر تشخیص می دهد و پس از بررسی و تحلیل موانع جمعیت پذیری صدرا بر حسب این عوامل، پیشنهاداتی در زمینه جمعیت پذیری و مانایی آن در شهر جدید ارائه می دهد.
تحلیل دوره های رونق و رکود سرمایه گذاری خصوصی مسکن (روش الگوی خودتوضیح برداری تناوبی مارکوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۵۲-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های بارز بخش مسکن و دارای تاثیر بر سایر بخش های اقتصاد هر کشوری، وجود دوره های رونق و رکودی در این بخش است که در ادبیات اقتصادی کمتر به آن پرداخته شده است. وجود برخی ویژگی های خاص در کالای مسکن باعث شده است؛ از یک سو این بخش مهم اقتصاد بطور نسبتا زیادی تحت تاثیر شوک های اقتصادی قرار گیرد و از سوی دیگر بتواند اقتصاد را تحت الشعاع خود قرار دهد بطوری که حتی موجب بحران های عظیم مالی شود. چنین اهمیتی تحلیل رفتار بازار مسکن را اجتناب ناپذیر می کند. در این مقاله دوره های رونق و رکود بازار مسکن در ایران مورد توجه است و رفتار سرمایه گذاری مسکونی بخش خصوصی با بکارگیری الگوی خودتوضیح برداری تناوبی مارکوف تجزیه و تحلیل می شود. نتایج بدست آمده از مطالعه اقتصاد ایران نشان می دهند احتمال باقی ماندن در دوره رونق بیش از احتمال انتقال به وضعیت رکودی است (95% در مقابل 5%) و احتمال خروج از دوران رکود بیش از باقی ماندن در آن است (73% در مقابل 27%). بر این اساس مدت زمان انتظاری دوره رونق بیش از 5 برابر مدت زمان رکود است.
تحلیل نقش توانمندسازی ساکنان در بهسازی کالبدی- محیطی سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: محدوده شرق کال عیدگاه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی یکی از مهمترین چالشهای شهری امروز ایران محسوب میشود؛ به طوری که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای میانی و کوچکنیز چنین پدیدهای وجود دارد. شهر سبزوار از جمله شهرهای میانی است که با مسأله اجتماعات غیررسمی و خودساخته روبروست؛ به طوری که نزدیک به 30 هزار نفر از جمعیت آن (نزدیک به یک هشتم) در سکونتگاههای غیررسمی که دور تا دور شهر را فرا گرفته است زندگی میکنند. در این میان محدوده شرق کال عیـدگاه بزرگترین کانون اسکان غیررسـمی این شهر هم از نظر جمعیت و هم وسعت محسوب میشود، که نیازمند برخوردی جامع و چند بعدی است. با درک این موضوع، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که آیا با توانمندسازی اجتماعات محلی شرق کال عیدگاه ـ به عنوان مهمترین هسته اسکان غیررسمی این شهرـ بهسازی کالبدیـفضایی این محدوده امکانپذیر است یا خیر؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شیوه گردآوری دادهها ترکیبی از روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی بوده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. روش نمونهگیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 150 خانوار است که از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به تحلیل آن اقدام شده است. در این تحقیق هر کدام از حوضههای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و نهادی به عنوان متغیرهای مستقل با مولفههای معنیداری، خودتعیینی، شایستگی، تأثیر و اعتماد و متغیر تمایل به مشارکت در بهسازی کالبدی نیز به عنوان متغیر وابسته مورد توجه قرار گرفته است. نتایج یافتهها نشان میدهد که بین سطح توانمندی ساکنان و میزان تمایل آنها برای مشارکت در بهسازی کالبدی ـ محیطی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب تعیین برای توانمندیهای اجتماعی 4 درصد، اقتصادی 9/2 درصد و نهادی 4/4 درصد به دست آمد. اما تأثیر هریک از ابعاد توانمندی به یک اندازه نیست بلکه در درجه اول توانمندسازی نهادی، سپس توانمندسازی اجتماعی و در درجه بعدی توانمندسازی اقتصادی میتواند در افزایش مشارکت ساکنان در برنامههای بهسازی کالبدی ـ محیطی موثر باشد.
بررسی و تحلیل فضای سبز شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
مهمترین اثرات فضای سبز در شهرها، کارکردهای زیست محیطی آنها می باشد که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنادار کرده است. از این رو فضای سبز باید از نظر کمی و کیفی متناسب با حجم فیزیکی شهر (ساختمان ها، خیابان ها و جاده ها) و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و نیازهای بهداشتی) ساخته شود، تا بتواند به عنوان فضای سبزی فعال، بازدهی زیست محیطی و مستمری داشته باشد.روش پژوهش توصیفی- تطبیقی و هدف این مقاله بررسی سرانه فضای سبز شهری شهر شیراز، آگاهی از چگونگی توزیع جغرافیایی آن به منظور رعایت اصل عدالت و ارایه پیشنهاد سرانه مناسب برای محدوده مورد مطالعه در جهت ساماندهی زیست محیطی- اجتماعی آن می باشد. نتایج بررسی نشان می دهد که علاوه بر کمبود فضای سبز در سطح شهر شیراز، توزیع فضای سبز در مناطق 9 گانه آن نیز به صورت عادلانه صورت نگرفته، به طوری که مناطق 3،4و 1از سرانه فضای سبز بیشتری برخوردارند، مناطق 6،9، 5 و2 در سطح دوم قرار دارند و مناطق 8 و 7 از پایین ترین نسبت سرانه فضای سبز برخوردارند. همچنین بین سرانه فضای سبز و تراکم جمعیت در شهر شیراز همبستگی منفی به میزان 42/0-وجود دارد. در پایان، با استفاده از مدل مهندس کامبیز بهرام سلطانی، سرانه فضای سبز 49 مترمربع برای شهر شیراز پیشنهاد گردید.
تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی (مطالعة موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سه دهة اخیر،استان مازندران با افزایش جمعیت شهرنشین روبه رو بوده است.این افزایش شهرنشینی و درپی آن استفاده از سرزمین جهت گسترش سکونتگاه های شهری بدون در نظر گرفتن توان های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست در استان می شود و در نهایت، محیط را از توسعة پایدار دور می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی استان مازندرانانجام شده است.
در این مقاله، پس از بررسی مبانی نظری تحقیق، مدل اکولوژیک ایران جهت تعیین معیارهای تحقیق انتخاب شد و با استفاده از روش دلفی مورد بازنگری قرار گرفت. سپس این معیارها با استفاده از منابع پایه به صورت لایه های اطلاعاتی تولید شد و مقیاس اندازه گیری معیارها با روش مقایسة دو قطبی فاصله ای و درجة ارجح بودن آن ها با روش آنتروپی و مقایسةدو به دوو مطابق با نظر گروه کارشناسی دلفی تعیین شد. در ادامه، ارزیابی توان های محیطی با روش تصمیم گیری چند معیاره صورت گرفت؛به گونه ای که در گروه جبرانی مد ل های تصمیم گیری چندصفتی، از زیر گروه نمره گذاری و امتیازدهی روش مجموع سادة وزنی و از زیرگروه سازشی، روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایدئال استفاده شد و جهت رسیدن به اجماع کلی، روش میانگین رتبه ها به کار رفت.
نتایجپژوهش حاکی از آن است که از مجموع مساحت 52 شهر استان، 87 درصد در پهنة مناسب، 9 درصد در پهنة متوسط و 4 درصد در پهنة نامناسب کاربری شهری قرار گرفته است. استقرار 87 درصد از مساحت شهرهای استان در پهنة مناسب(23 درصد مساحت استان) به دلیل قرارگیری اینشهرها در قلمرو جلگه(30 درصد مساحت استان) استکه باعث فشردگی فضا و فعالیت در قلمرو جلگة استان و درنتیجه پیامدهای زیست محیطی در استان شده است.
تلفیق مدل AHP و تحلیل شبکه در محیطGIS جهت مکان گزینی کاربری درمانی (بیمارستان)؛ مطالعه موردی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۲۵۸-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی- اقتصادی آنها شکل تازه ای از شهر، شهرنشینی و شهرگرایی بوجود آورده است. از آنجایی که بهداشت و درمان از ضرورتهای اولیه زندگی میباشد؛ لذا خدمات رسانی مناسب و پویا به شهرنشینان نیازمند، استقرار مراکز خدمات درمانی در مکان مناسب در سطح شهر می باشد که نقش مهمی در تامین آسایش شهروندان ایفا می کنند. از این رو موضوع مکان یابی، خدمات رسانی، و خدمات دهی بهتر این مراکز درسطح شهرمهم است. لذا تحقیق حاضر، بررسی فضاهای بهداشتی- درمانی و دسترسی سریع به آنها، مکانیابی صحیح این فضاها را بعنوان یک پیش فرض می طلبد که ما در این پژوهش جهت مکان یابی مراکز درمانی شهر سمنان، با بررسی کاربری های عمده شهری و بااستفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جفرافیاییGIS 1و روش وزندهی تحلیل سلسله مراتبی AHP 2 روش تحلیل شبکه برای تعیین شعاع عملکردی مکان بهینه مراکز درمانی مشخص نموده و سپس با توجه به تلفیق داده ها علاوه بر 4 بیمارستان موجود در شهر سمنان، 3 بیمارستان جدید پیشنهاد می شود. در واقع این پژوهش، بعنوان تحقیقی بنیادی و کاربردی می تواند مورد استفاده مدیران شهری، برنامه ریزان شهری و دست اندرکاران خدمات در شهر گردد.
تحلیلی بر توسعه گردشگری در منطقه تفرجگاهی شاندیز مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توریسم پدیدهای است که در دهههای اخیر مورد توجه جوامع مختلف قرار گرفتـه و به دلیل آثار فراوان آن از بـعد اقتصادی، ایجاد اشتغال، ارزآوری، کـمک به آشنایی فرهنگها در ایران نیز تلاشهایی در جهت توسعه این صنعت انجام شده است بهرهمندی از پیامدهای ارزشمند گردشگری زمانی امکانپـذیر خواهد بود که شناخت کافی در مورد ماهیت این پدیـده و ویژگیهای آن و قابلیتهای مناطق مختلف کشور صورت گیرد.
منطقه شاندیز از دیرباز دیار آشنای جهانگردان و طبیعت گردان بوده و این حکایت از جایگاه والای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی این سرزمین دارد. اما با وجود قرارگیری در پیرامون کلانشهر مشهد و داشتن مواهب طبیعی - فرهنگی توریسم نتوانسته در زمینه گردشگری توسعه شایستهای داشته باشد و به یکی از بخشهای اقتصاد پر درآمد کشور تبدیل شود.
هدف این مقاله تحلیل توسعه گردشگری در منطقه شاندیز، شناخت علل عدم توسعه گردشگری منطقه و ارتباط توسعه گردشگری و توسعه اقتصادی منطقه میباشد.
روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و علی بوده که از طریق مطالعات کتابخانهای، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه اطلاعات جمعآوری شد و با استفاده از نرمافزارSPSS اطلاعات تجزیه و تحلیل و فرضیات مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که: عدم آشنایی کافی از جاذبههای گردشگری منطقه باعث عدم توسعه بوده و توسعه گردشگری راهکار توسعه اقتصادی منطقه میباشد و رونق گردشگری منطقه مرهون کلان شهر مشهد است، و در نهایت پیشنهاداتی جهت توسعه گرشگری و توسعه اقتصادی منطقه ارائه شده است.