فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرم و الگوی رشد شهر به عنوان نمادی کالبدی از مراحل رشد و توسعه، در محیط های مختلف و در ارتباط با عوامل اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و انسانی الگویی متمایز به خود گرفته و از سویی نیز بر این عوامل و به ویژه عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر است. هدف مقاله حاضر ارزیابی میزان فشردگی/پراکنش رشد شهری و تأثیر آن بر افزایش هزینه های اقتصادی خانوار می باشد و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای می باشد. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش میزان فشردگی/پراکنش رشد شهر بجنورد همچون مساحت، جمعیت و تراکم با مدل هلدرن، ضریب جینی و موران و داده های مربوط به نوع وسیله مورد استفاده در سفرهای شهری برای سنجش تأثیر رشد شهری بر هزینه های اقتصادی خانوار در قالب آزمون کای می باشد. با توجه به هدف تحقیق بعد از محاسبه الگوی رشد و میزان اسپرال شهری، سه محله از سه بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز اسپرال شهری را در دوره های متوالی متفاوت و حداکثر 46 درصدی را در دهه اخیر در مقایسه با سایر دوره ها نشان می دهد که در نتیجه این امر میزان استفاده از اتومبیل شخصی در دهه اخیر افزایش یافته و خود این نیز باعث افزایش هزینه اقتصادی خانوار می شود.
ارزیابی آسیب پذیری شهری در برابر زلزله با تاکید بر مدیریت بحران شهری در شهر کاشمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبل از وقوع بلایایی طبیعی، به ویژه زلزله در مناطق شهری، مدیریت بحران های پدید آمده یکی از ضرورت های نظام برنامه ریزی شهری است. از این رو، تعیین میزان آسیب پذیری فیزیکی در برابر زلزله اهمیت بالایی دارد. همچنین، طبقه بندی واحد های مکانی شهری از نظر درجه ی آسیب پذیری در برابر زلزله و پهنه بندی اراضی شهری برای شناسایی نواحی در معرض خطر امری ضروری است. با توجه به این که ایران از نظر وقوع بلایایی طبیعی جزو ده کشور جهان است و شهر کاشمر در منطقه ای زلزله خیز واقع شده است، ضرورت این کار بیشتر به چشم می آید. در این پژوهش، نواحی شهری کاشمر از نظر آسیب پذیری کالبدی با استفاده از مدل VIKOR اولویت بندی شدند تا نواحی این شهر قبل از وقوع زلزله برای کاهش آسیب های ناشی از زلزله بهسازی و آماده سازی شوند. یکی از مراحل مدل VIKOR وزن دهی به معیارهای دخیل در امر اولویت بندی است که در این پژوهش برای وزن دهی به معیارها از مدل AHP استفاده شد. گفتنی است که روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد ناحیه ی 8 کمترین آسیب پذیری و ناحیه ی 3 شهر کاشمر بیشترین آسیب پذیری کالبدی در برابر زلزله را دارد. همچنین، در ادامه ی پژوهش، با استفاده از مدل اسپیرمن میزان همبستگی بین تراکم جمعیت و میزان آسیب پذیری در نواحی شهری کاشمر ارزیابی شد. میزان همبستگی 5866/0 نشان می دهد که همبستگی بالایی بین این دو متغیر وجود دارد و تراکم بالا سبب افزایش میزان آسیب پذیری در نواحی شهر کاشمر می شود
سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمان از نظر شاخص های توسعه با استفاده از مدل SAW
حوزههای تخصصی:
بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیشان، بیش از هر زمان دیگری نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. بدین منظور هدف کلی از این مطالعه، ارزیابی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمان از لحاظ شاخص های رفاهی زیر بنایی و بهداشتی و فرهنگی با استفاده از مدل SAW می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش با استفاده از ۲۹ متغیر در سه بخش بهداشتی، رفاهی زیر بنایی و فرهنگی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای که از سالنامه آماری و نتایج سرشماری۹۰ استان کرمان استخراج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بالاترین میزان توسعه یافتگی در هر سه بخش بهداشتی و درمانی، رفاهی و زیر بنایی و فرهنگی متعلق به شهرستان کرمان و کم توسعه یافته ترین آن در بخش بهداشتی - درمانی متعلق به شهرستان ارزوئیه و در بخش رفاهی زیر بنایی متعلق به شهرستان فاریاب، و در بخش فرهنگی به شهرستان فهرج اختصاص دارد و همچنین در بخش بهداشت و درمان، ۱۳/۰۴ درصد از شهرستان های استان توسعه یافته، ۷۳/۹۱ درصد در حال توسعه و ۱۳/۰۴ درصد کمتر توسعه یافته می باشند و در بخش رفاهی زیر بنایی، ۲۱/۷۳ درصد از شهرستان ها توسعه یافته، ۵۲/۱۷ درصد درحال توسعه و ۲۶/۰۸ درصد دیگر کمتر توسعه یافته هستند و در بخش فرهنگی، ۸/۶۹ درصد از شهرستان ها توسعه یافته و ۹۱/۳۰ درصد درحال توسعه می باشند.
ارزیابی پروژه های مسکن مهر شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن از نیازهای اولیه هر انسان به شمار می آید و در کشورهای مختلف، دولتها اقدامات و برنامه ریزی های جامعی را در زمینه تامین مسکن اقشار مختلف بویژه طبقات کم درآمد انجام داده اند. در کشور ما طی چند سال اخیر، به منظور تامین مسکن اقشار کم درآمد جامعه، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت پروژه های مسکن مهر در شهر زنجان می باشد. این پژوهش از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که از هر دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه ای) برای جمع آوری و ارزیابی اطلاعات استفاده شده و همچنین از نرم افزار SPSS و روش SWOT برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این مجتمع ها دارای مسائل مختلفی از جمله ضعف سازه، طراحی نامناسب، ضعف دسترسی به کاربریها و برخورداریها مانند مراکز خرید، مراکز آموزشی، مراکز بهداشتی، مراکز تفریحی و ایستگاه های حمل و نقل عمومی بوده و ساکنان با درآمد و پس انداز پایین توانایی پرداخت اقساط را نخواهند داشت همچنین بیشتر ساکنان بهترین روش مسکن دار شدن را ایجاد اشتغال و توانمندسازی بیان کرده اند که هم اکنون مهمترین رویکرد تامین سرپناه در جهان می باشد.
تحلیل پایداری حمل ونقل شهر مشهد با استفاده از روش جاپای بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزیابی توان اکولوژیک منابع، برای مصارف حمل ونقل درون شهری شهر مشهد در قیاس با ظرفیت زیستی موجود، تلاش دارد تنگناها و محدودیت های حمل ونقل پایدار را مشخص کند. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، «جاپای بوم شناختی » است که رابطه بین «میزان مصرف و تولید ضایعات به وسیله انسان ها» و «تولید منابع و جذب ضایعات به وسیله طبیعت» را نشان می دهد. محاسبه جاپای بوم شناختی برای بخش حمل ونقل در مشهد نشان داد که این شهر با مصرف بیش از 35 میلیون گیگاژول انرژی در سال برای برطرف ساختن نیاز به سوخت مصرفی در حمل ونقل، رقمی معادل 497554 تن کربن تولید می کند و معادل سرانه بوم شناختی آن به ازای هر 100 گیگاژول در یک هکتار 11/0 هکتار برای هر فرد است؛ یعنی در حال حاضر (سال 1391) جمعیت 3 میلیون نفری مشهد 359341.82 هکتار زمین بوم شناختی برای مصرف کنونی انرژی در بخش حمل ونقل استفاده می کنند. این رقم حدود 10 برابر بیش از وسعت کلان شهر مشهد است؛ بنابراین به کارگیری راهکارهایی برای کاهش جاپای بوم شناختی و وسعت اراضی پشتیبان از جمله تقویت گزینه های حمل ونقل عمومی ضروری است.
اولویت بندی تناسب اراضی در فرآیند مکان گزینی فضای سبز شهری با استفاده از فنون تحلیل چند معیاری مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضایسبزشهریازمهمترینکاربریهایشهریاستکهازآنهمانندششهایتنفسیشهرهایادمی کنند. از آن جا که اهداف اصلی برنامه ریزی شهری،سلامت، آسایش و زیبایی می باشد، مکان یابی فضای سبز شهری نیز به عنوان یکی از مهمترین عناصر محیط شهری سهم زیادی در مطلوبیت و مطبوعیت فضا از نظر شهروندان دارد.بنابراین توجه ویژه به ساماندهی مکانی فضایی این کاربری، گامی مهم در تامین رفاه و آسایش شهروندان محسوب می شود.با توجه به تعدد معیارهای مطرح در مکان گزینی فضای سبز شهری در تحقیق حاضر سعی شده است با انتخاب منطقه1شهرداری تبریز به عنوان مطالعه موردی، کاربرد عملیاتی استفاده از TOPSIS به عنوان یکی از فنون تحلیل چند معیاری(MADM) در فرآیند تحلیل تناسب اراضی در مکان گزینی فضای سبز شهری مورد آزمون قرار گیرد. در این تحقیق بعد از شناسایی عوامل تاثیرگذار در مکانیابی فضای سبز،اقدام به تهیه نقشه های معیار شده و پس از آن استانداردسازی داده ها و وزن دهی آنها انجام گرفته است.در نقشه نهایی، زمین های منطقه برای انتخاب مکان مناسب کاربری فضای سبز اولویت بندی شده است.بررسی نتایج بکارگیری مدل در محدوده مورد مطالعه نشان می دهد که پیکسل های معرفی شده در خروجی حاصل از مدل،دارای شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابرایناستفادهازتکنیک های کاربردی مثل تکنیک TOPSIS و توانمندی های GIS می تواند متولیان امور شهریرادر تصمیم گیری بهتر در جهت تخصیص اراضی برای کاربری های مورد نیاز به طور اعم و کاربری فضای سبز به طور اخص یاری رساند.
تبیین عوامل اثرگذار بر قاچاق کالا در طول مرزها راهبرد اولیه مدیریت مرزهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند جهانی شدن زمینه توسعه روابط بین کشورها و نفوذپذیری مرزهای سیاسی را افزایش داده است. این امر به صورت های مختلف بر مرزهای سیاسی بین کشورها و مناطق مرزی تأثیرگذاشته و زمینه توسعه مبادلات تجاری بین کشورها و سایر بازیگران چه در قالب مبادلات قانونی و چه در قالب مبادلات غیرقانونی نظیر قاچاق کالا را فراهم آورده است. در این میان، جمهوری اسلامی ایران باتوجه به دارابودن مرزهای طولانی از پدیده قاچاق کالا به صورت های مختلف دچار چالش و ناامنی های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... شده است. براین اساس، شناسایی و تبیین عوامل اثرگذار بر قاچاق کالا یکی از گام های اولیه مدیریت و کنترل مرزهای ایران میباشد که مقاله حاضر بنادارد با روشی توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی بر قاچاق کالا در مرزهای ایران مؤثر می باشند؟ منابع مورد استفاده برای گردآوری داده ها به منظور پاسخ دهی به این پرسش ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامهای) صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و آزمون T-test استفاده شده است. نتایج حاصل از این بررسی حاکی از آن است که عوامل مؤثر بر قاچاق کالا در طول مرزهای ایران شامل عوامل جغرافیایی(طول مرزها، جغرافیای طبیعی مرزها و...)، عوامل اقتصادی(نابرابری های فضایی، بیکاری و...)، عوامل اجتماعی و فرهنگی(فرهنگ عمومی، افزایش فرهنگ مصرفگرایی و...)، عوامل سیاسی(تعداد همسایگان، میزان اعمال حاکمیت کشور همسایه در قلمرو خود و...) است. شناخت این عوامل مؤثر بر قاچاق کالا گام اولیه حرکت برای مدیریت و کنترل مرزهای ایران است.
تحلیلی بر بهینه یابی سبد مصرف انرژی در نواحی شهری (موردپژوهی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها حاکی از آن است که از پنچ بخش عمده ی مصرف کننده انواع انرژی در جهان، بخش ساختمان و مسکن سهم شایان توجهی از میزان انرژی مصرفی را به خود اختصاص داده است. میانکین مصرف انرژی ساختمان ها در ایران 58/2 برابر متوسط مصرف جهانی است و بخش ساختمان و مسکن با سهمی بالغ بر 9/41% بزرگترین مصرف کننده انرژی در ایران می باشد. از دیگر سو، نه تنها پتانسیل صرفه جویی انرژی در بخش ساختمان و مسکن بیش از سایر بخش هاست، بلکه کاهش مصرف انرژی در این بخش ساده تر و با سرمایه گذاری کمتری نسبت به بخش های دیگر امکان پذیر می باشد. همچنین، مقوله ی سبد مصرف و پورتفولیوی انرژی در بخش مسکن و شهرسازی، در زمره موضوعاتی است که مبنای الگوی مورد اشاره است. اهمیت این موضوع با تدوین قیمت های پله کانی و تفاوت هزینه در بکارگیری هر نوع انرژی در پریودهای مختلف زمانی، محسوس تر شده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی خانه ایرانی انرژی محور با رویکرد سبد بهینه مصرف انرژی های چند پریودی و چند نرخی است. یک مدل ریاضی بهینه یابی سبد مصرف انرژی های چند پریودی و چند نرخی ارائه و به دو روش برنامه ریزی خطی صفر و یک (BLP) و روش ابتکاری تجزیه و ترکیب (HDC)، به طور جداگانه حل شده است؛ جهت بررسی میزان کارایی الگوریتم پیشنهادی، بخش مسکونی شهر شیراز به عنوان جامعه آماری مورد نظر انتخاب گردیده و داده های انرژی مصرفی (برق و گاز) 270 خانه ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. مقایسه نتایج حاصل از دو روش BLP و HDC، با یکدیگر و نیز با مقادیر واقعی هزینه انرژی نمونه های تصادفی، بیانگر مدیریت بهینه منابع کمیاب انرژی، میزان استفاده از هر یک از منابع در هر پریود و کاهش مجموع 1/26 و 5/30 درصدی هزینه انرژی مصرفی (به ترتیب در دو روش HDC و BLP ) نسبت به مقادیر واقعی می باشد.
برنامه ریزی فضایی راهبردی برای حکمروایی یکپارچه منطقه ای در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۹۶-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
از آن جا که شهرها و محیط پیرامون آن ها محیط رشد اقتصادی و کانون فعالیت و موقعیت های اجتماعی فضای سرزمینی کشورها محسوب می شوند، مدیریت شهری و منطقه ای باید دارای مولفه هایی باشد که از تمام شرایط فزاینده شهرنشینی بهره گیرد. حکمروایی به عنوان الگویی مردم سالار از نظام تصمیم گیری و اداره امور شهر و منطقه، در تقابل با مفهوم حکومت به کار می رود که در آن کنترل و هدایت توسعه شهری و منطقه ای در مجموعه سازمان ها و نهادهای نظام رسمی و دولتی خلاصه می شود. منطقه کلان شهری تهران با چالش های بزرگی در اداره و حکمروایی خود رو به روست که یکی از آن ها تفرق سیاسی و حکومتی به معنی وجود تعداد زیادی از عناصر و عوامل تصمیم گیر و اجرایی بدون وجود چارچوب های هماهنگ کننده است و برای چیرگی بر بسیاری از مسائل محتوایی و بهره گیری از توان های کلیه عناصر و عوامل مؤثر، ولی در عین حال پراکنده، باید بر این چالش غلبه کرد. مقاله حاضر در راستای غلبه بر تفرق های موجود در نظام برنامه ریزی و مدیریت منطقه کلان شهری تهران، از مفاهیم برنامه ریزی فضایی راهبردی و حکمروایی منطقه ای استفاده می کند. در این پژوهش، از روش های کمی و کیفی در جمع آوری اطلاعات، تحلیل و تجویز استفاده شده و پرسش نامه ها توسط گروهی از ساکنان، کارکنان بخش خصوصی و عمومی و قدرت های دولتی، برای شناخت مشکلات و امکانات موجود در نظام اداره این منطقه تکمیل گردیده اند. راهبردهای استقرار نظام حکمروایی در منطقه کلان شهری تهران با استفاده از برنامه ریزی فضایی راهبردی در سه مرحله به صورت گام به گام و در زمینه-های مختلف در راستای دستیابی به اهداف، ارائه می شوند. سیاست های اجرایی و سازوکار سازمانی پیشنهادی برای راه اندازی، اجرا و بازبینی برنامه راهبردی در راستای تحقق «حکمروایی یکپارچه منطقه ای در منطقه کلان شهری تهران» علاوه بر رفع نیازهای کمی، می تواند زمینه ارتقای کیفیت محیط و عدالت اجتماعی و هویت ملی و محلی و در یک کلام توسعه پایدار شهری و منطقه ای را فراهم آورد.
به کارگیری شبکه عصبی مصنوعی برای قیمت گذاری شناور مجوز طرح ترافیک تهران جهت مدیریت بهینه شهر با هدف کاهش آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۵۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل توزیع عادلانه خدمات شهری و الگوی پراکنش فضایی آنها در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری از آنجایی که با تخصیص و توزیع منابع کمیاب در بین مکان های مختلف شهر در ارتباط است، متکی بودن آن به معیاری همچون عدالت اجتماعی ضروری تلقی می شود، زیرا در غیر این صورت می تواند به برخورداری برخی از مکان ها نسبت به سایر مکان ها در شهر منجر گردد. از این منظر، نقطه اشتراک برنامه ریزی شهری و عدالت اجتماعی در شهر، عدالت توزیعی است. اساس توزیع عادلانه خدمات شهری نیز توجه به دو معیار قابلیت دستیابی و چگونگی پراکنش فضایی خدمات در شهر می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان عادلانه بودن توزیع خدمات شهری و الگوی پراکنش فضایی آن در شهر همدان می باشد. تحقیق حاضر از نوع توسعه ای بوده و روش شناسی آن متکی بر توصیفی و تحلیلی است. در این تحقیق برای سنجش معیار میزان دسترسی ساکنان به خدمات شهری (قابلیت دستیابی) از چهار شاخص ضریب ساختار شهری، ضریب اهمیت خدمات، تراکم برخورداری از خدمات و نسبت فاصله ای از خدمات و همچنین برای سنجش معیار پراکنش فضایی خدمات شهری از ضرایب موران و گری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که میزان دستیابی ساکنان به مجموعه پنج گانه خدمات شهری (آموزشی، درمانی، ورزشی، فضای سبز و فرهنگی_مذهبی) در سطح نابرابری قرار دارد؛ هر چند در مجموع، توزیع یکپارچه آنها در سطح شهر به نسبت متعادل تر است. علاوه بر این نتایج یافته ها از چگونگی پراکنش فضایی میزان دستیابی و تراکم جمعیتی در شهر همدان نشان می دهد که این پراکنش در شهر همدان خوشه ای بوده و تمرکز نیز به سمت محلات برخوردار سوق پیدا کرده است؛ که این وضعیت عمدتاً به عدم برخورداری سکونتگاه های غیررسمی که در شرق و شمال شهر همدان قرار دارند، منجر شده است. بی عدالتی در توزیع خدمات شهری می تواند پیامدهای گوناگونی داشته و شهر را از رسیدن به توسعه پایدار باز دارد. از این رو پیشنهاد می شود که مدیریت شهری، رفع بی عدالتی در توزیع خدمات شهری را در اولویت کاری خود قرار دهد.
مفهوم سازی و گونه شناسی فضای عمومی شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«فضای عمومی» موضوع در حال رشد دامنة متنوعی از رشته های علوم اجتماعی و علوم انسانی است. هر رشته ای فضای عمومی را از طریق لنزهای متفاوت و با علایق خاص و نگرانی های پیش رو می بیند. دانشمندان سیاسی برای نمونه بر دموکراسی و حقوق در فضای عمومی تمرکز دارند. جغرافی دانان بر حس مکانی و نامکانی، حقوق دانان بر مالکیت و دسترسی در مکان های عمومی، جامعه شناسان بر تعاملات انسانی و محرومیت اجتماعی تأکید دارند و غیره. بنابراین، برای فهم فضای عمومی باید از مجموعه متنوعی از رویکردهای چندرشته ای (میان رشته ای) استفاده کرد. در کنار این، ترکیب اصطلاح «فضای عمومی» با دو کلمه «فضا» و «عمومی» و ارتباط آن با کلماتی مانند «مکان» و «مردم» بر ابهام و پیچیدگی این مفهوم افزوده است. با اذعان به این چندگانگی و تفاوت، نخستین هدف این مقاله تلاش برای روشن کردن مفاهیم فضای عمومی با توجه به ماهیتِ پیچیده این اصطلاح و ارائه تعریف جدیدی برای آن است. هدف دوم مقاله، معرفی الگویی معاصر برای گونه شناسی فضای عمومی با در نظر داشتن گستردگی مفهوم آن و با توجه به تعریف ارائه شده از فضای عمومی است. مقاله حاضر از نوع مقالات مروری است. نوع تحقیق بنیادی- نظری است که با استفاده از روش خوانش متن، و ارزیابی انتقادی متون مربوط به فضای عمومی، ماهیت پیچیده آن در متون مختلف را بررسی کرده و سپس با یک رویکرد استنتاجی و ترکیب نتایج، به تعریفی جدید و الگویی نظری رسیده است. خروجی اول تحقیق، بیان تعریفی جدید از فضای عمومی شهری است. این تعریف به سه اصل اساسی در فضای عمومی معاصر توجه می کند: ماهیت متغیر فضای عمومی؛ چالش عمومیت فضای عمومی؛ و توجه به شرایط تاریخی، سیاسی، سنت های فرهنگی، نیروهای اقتصادی و نیز تجربه شخصی از فضا در جوامع مختلف.با توجه به این تعریف، الگویی جدید برای گونه شناسی فضاهای عمومی معاصر پیشنهاد شده است (خروجی دوم). این الگو از شش معیار تشکیل یافته است، که هر کدام از معیارها در بالاترین سطح (میزان عمومیت)، دارای آنتی تز خود در پایین ترین سطح (میزان خصوصی بودن) است. به عبارت دیگر، در سطوح پایینی کیفیت فضای عمومی به لحاظ کارکردهای آن کاهش پیدا می کند؛ یعنی از میزان «عمومیت» آن کاسته می گردد و به میزان «خصوصی سازی» فضای عمومی اضافه می شود. با وجود این ، هر کدام از این گونه های فضای عمومی بسته به شرایطی که در جوامع مختلف حاکم است (اصل سوم در تعریف فضای عمومی)، حدودی از کارکردهای عمومیت فضا را خواهد داشت.
تعیین اندازه بهینه و پایدار شهر در یک الگوی اقتصاد محلی (مطالعه موردی: کلان شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی در تمام کشورهای دنیا در حال گسترش است. افزایش جمعیت شهرها موجبات رشد و توسعه در زمینه های مختلف، خصوصاً اقتصادی را فراهم آورده است. برای مثال، مطابق با گزارش توسعه جهانی بانک جهانی در سال 2019، حدود 16 درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهان در 30 شهر دنیا، تولید می شود. اما توسعه شهرها، مشکلاتی از جمله آلودگی زیست محیطی، صوتی، ترافیک و ... را به همراه داشته است. بر این اساس، بسیاری از ساکنان کلان شهرها، ریشه مشکلات خود را در افزایش جمعیت می دانند و مدیران شهری با این سؤال مواجه هستند آیا اندازه بهینه ای برای شهر وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد در چه حدودی است؟
در این مقاله، اندازه بهینه و پایدار شهر برای کلان شهرهای ایران برآورد شده است. کلان شهرهای مورد بررسی به دلیل عدم وجود اطلاعات آماری، فقط شامل شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و اهواز در بین سال های 1387 تا 1391 می باشند. روش تحقیق، مبتنی بر یک الگوی اقتصاد محلی بوده که دارای سه بازیگر اقتصادی است: بنگاه، خانوار و دولت محلی. نتایج نشان دادند، کلان شهر تهران از اندازه بهینه و پایدار خود عبور کرده است و کلان شهرهای اصفهان، مشهد، شیراز و اهواز، از حد بهینه خود عبور کرده اما با اندازه پایدار خود فاصله دارند.
تلفیق ملاحظات واکنش در شرایط اضطراری و ارزیابی اثرات محیط زیستی(EIA)، برای تعیین مکان بهینه تأسیسات و خدمات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تعیین مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند در یک منطقه نمونه در شهر تهران است. برای این منظور منطقه 9 شهرداری تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد و مکان بهینه استقرار ایستگاه بازیافت پسماند با به کارگیری مجموعه ای از تکنیک های تصمیم گیری گروهی، تصمیم گیری چند معیاره، ارزیابی اثرات محیط زیستی و لحاظ نمودن ملاحظات مدیریت واکنش در شرایط اضطراری تعیین شد. ابتدا تکنیک دلفی کلاسیک برای شناسایی معیارهای مکانیابی و تکنیک دلفی فازی برای تعیین فاصله مجاز معیارها مورد استفاده قرار گرفت. در ادامه با کاربرد نرم افزار Arc GIS و اعمال فواصل تعیین شده در خصوص هر یک از معیارها، غربالگری مناطق مستعد انجام گرفت و با در نظر گرفتن نتایج مطالعات میدانی، پنج آلترناتیو مکانی برای استقرار ایستگاه بازیافت پیشنهاد شد. در گام بعد با توجه به اینکه تعیین مکان بهینه نیازمند همسنجی این آلترناتیوها می باشد، دو گروه معیارهای محیط زیستی (استخراج شده از نتایج ارزیابی اثرات محیط زیستی) و معیارهای مدیریت واکنش در شرایط اضطراری (مبتی بر اصول و قواعد مدیریت واکنش در شرایط اضطراری) مورد استفاده قرار گرفت و در پایان با ساختاردهی مسئله در قالب تکنیک تحلیل سلسه مراتبی فازی، مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند تعیین شد. نتایج تحقیق مشخص نمود، آلترناتیو مکانی شماره 2 بهترین مکان برای احداث ایستگاه بازیافت پسماند می باشد. به دلیل اینکه این آلترناتیو نسبت به سایر آلترناتیوها بیشترین فاصله را از مراکز جمعیتی دارد، پتانسیل بالاتری در تحقق معیارهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی دارد؛ ضمن اینکه احتمال انتشار وضعیت های اضطراری به پهنه های سکونت را کاهش می دهد و علاوه بر این از بزرگراه فتح که یکی از زیرساخت های اصلی حمل و نقل این منطقه است نیز فاصله کمی دارد که با احداث راه دسترسی فرعی، امکان استفاده از خدمات امداد و نجات را تسهیل می نماید. این تحقیق علاوه بر اینکه نمونه عملی از امکان پذیری ترکیب تکنیک های رایج در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست با تکنیک های مورد استفاده در سایر زمینه های علمی را نشان می دهد، چارچوبی را برای تلفیق اصول مدیریت محیط زیست و مدیریت بحران در مکانیابی صنایع و خدمات در مناطق شهری ارائه می نماید.
تحلیل راهبردی مناطق مرزی مطالعه موردی : شهرهای مرزی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
پدیده قاچاق کالا در کشور ما، علاوه بر آثار سوء اقتصادی به عنوان یک چالش اقتصادی _ اجتماعی با اهمیت است. امروزه این پدیده علاوه بر اینکه به عنوان یک تهدید جدی بر سر راه تجارت آزاد است، هزینه های زیادی نیز بر بدنه اقتصادی کشور تحمیل می کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی راهکارهایی برای کاهش قاچاق کالا در استان کردستان بر پایه ویژگی های اقتصادی _ اجتماعی می باشد. این پژوهش با روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. بر این اساس با استفاده از مدل سوات (SWOT) موقعیّت کنونی شهرهای مرزی استان کردستان، مطالعه و نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدید بررسی شده و در نهایت، راهکارهای رسیدن به اولویت های مبتنی بر جهت گیری های توسعه پایدار شهری ارائه شده است. جامعه آماری مورد بررسی، کارشناسان 11 اداره و سازمان مرتبط با قاچاق کالا در شهرهای مرزی استان کردستان را در بر می گیرد. حجم نمونه، تعداد 55 نفر تعیین شد. نتیجه اینکه، راهکارهای آمایشی برای کاهش قاچاق کالا از طریق بهبود وضعیّت اقتصادی _ اجتماعی مرزنشینان ارائه شد. راهبردهای بهره برداری از منابع معدنی و کشاورزی شهرهای مرزی با استفاده از نیروی کار محلی برای توسعه صادرات، گسترش فعالیت های کشاورزی با استفاده از امکانات طبیعی کشاورزی و نیروهای انسانی بومی شهرهای مرزی برای ایجاد صنایع تبدیلی وابسته به محصولات کشاورزی و ایجاد زمینه مناسب برای بهره مندی از خلاقیت و نوآوری جوانان در کارآفرینی و بنگاه های زود بازده پیشنهاد می شود.
برنامه ریزی و مکان یابی بهینه تسهیلات و زیرساخت های گردشگری شهری با استفاده از GIS موردشناسی: شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله توزیع فضایی- مکانی مراکز اقامتگاهی و پذیرایی گردشگری شهری را با تأکید بر شهرهای تاریخی و چگونگی بهینه گزینی آن را بر اساس مدل های آشورث، تنبریگ و گتز مورد بررسی و آزمون قرار داده است. یافته های این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مطالعات اسنادی و میدانی، تهیه و تحلیل گردیده است. نتایج یافته ها با بهره گیری از محیطSPSS و آزمون T-testتحلیل شده و نشان می دهند که علیرغم وجود جاذبه های فراوان تاریخی و فرهنگی شهر سمنان و واقع شدن آن در گذرگاه معروف ابریشم و محور ترانزیتی ریلی تهران- مشهد، لیکن به جهت توزیع فضایی- مکانی نامتناسب منابع و تسهیلات گردشگری در این شهر، استفاده ی بهینه ای از پتانسیل ها و کارکردهای موجود، به عمل نمی آید. همچنین تحلیل یافته ها نشان می دهد که طبق مدل آشورث و تنبریگ، جاذبه های شهری و تجاری، محدوده مرکزی شهر و بخش تاریخی آن را پوشش می دهد، در حالی که مکان یابی تأسیسات اقامتی و پذیرایی در محور خیابان های اصلی ورود و خروج مسافران شکل گرفته است و دسترسی مناسب به جاذبه ها را برای گردشگران فراهم نمی نماید. اینک در این مقاله با بهره گیری از محیط GIS، به مکان یابی بهینه ی مراکز اقامتی و پذیرایی در این شهر پرداخته و راهبردها و پیشنهادات لازم جهت بهبود فضای گردشگری شهر سمنان و جذب هر چه بیشتر گردشگران به شهر، در آن ارائه گردیده است.
بررسی نحوه مشارکت مردمی و مدیریت در ارتقا کیفیت مناظر سبز شهری با رویکرد افزایش مهارت های کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۲۰-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
رابطه میان منظر طبیعی یک شهر و اجتماع ابعاد گوناگونی دارد و جمعیت زیادی مستقیماً در فعالیت های روزانه و تفریحی با منظر طبیعی شهر مانند پارک های تفریحی و فضاهای سبز عمومی و خصوصی ارتباط برقرار می کنند. به طور کلی ادراک هر فرد از جامعه نسبت به مناظر طبیعی یک شهر متفاوت است، لیکن تصور و نحوه استفاده عمومی از فضاهای سبز در سطح شهرها مورد بحث می باشد. در این پژوهش نمونه هایی تصادفی از پنج محله مسکونی شهر شیراز انتخاب شده و نگرش و نحوه استفاده ساکنین محله بر اساس تنوع فعالیت های کودکان در فضاهای سبز شهری مورد بررسی قرار گرفته است. محله های انتخاب شده از لحاظ نوع سکونت و گونه شناسی مسکن با یکدیگر متفاوت بوده و شامل نمونه هایی از ساکنین محدوده مسکونی کم ارتفاع در بافت تاریخی، محدوده مسکونی کم ارتفاع در بافت جدید شهری، محدوده مسکونی کم ارتفاع در بافت قدیم شهری، محدوده آپارتمانی و مجتمع های مسکونی چند طبقه در بافت جدید شهری، محدوده مسکونی کم ارتفاع واقع در شهرک های جدید حومه شهر می باشد که از فضاهای سبز شهری موجود در محله استفاده می کردند. روش مطالعه در حوزه مباحث مشارکت اجتماعی و مدیریت فضاهای سبز شهری و رفتارهای محیطی کودکان به شیوه توصیفی- تحلیلی است که به کمک ابزار گردآوری کتابخانه ای، درگاه های اینترنتی و پایگاه های اطلاعاتی جمع آوری شده است. در پی آن از طریق ارائه پرسشنامه و مصاحبه نیم سازمان یافته با ساکنین، نیازها و نگرش استفاده کنندگان از مناظر شهری برداشت شده و با راهکارهای مدیریتی که در مقیاس محلی جهت ارتقا رفاه ساکنین محله های مورد مطالعه تطبیق داده شده است. قابل ذکر است که در میان نمونه های انتخابی، ساکنین بافت تاریخی از لحاظ دسترسی به مناظر سبز با توجه به موقعیت شهری، با دیگر نمونه ها متفاوت می باشند. در نهایت با بررسی نتایج تفاوت هایی در نگرش ساکنین محله ها از فضاهای سبز شهری و نقاط قوت و ضعف این گونه فضاها در ترغیب فعالیت های کودکان برای شناخت و راهکارهای مدیریت در سطح محلی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مشاهده شد که شاخص هایی مانند قدمت تاریخی مکان، کیفیت امکانات بازی و فعالیت کودکان، منظر طبیعی و وسعت فضایی از اولویت های مراجعین برای رجوع به فضاهای سبز شهری مورد مطالعه می باشد.
تدوین استراتژی های توسعه فناوری بام سبز در کشور با استفاده از ابزارهای مدیریت استراتژیک (ماتریس SWOT و ماتریس IE): مطالعه موردی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۲۸۰-۲۶۷
حوزههای تخصصی:
ظهور مفهوم مالکیت مشاع (اشتراکی) برای قسمت هایی مثل پشت بام و نداشتن تجربه مدیریت اشتراکی توسط نوهمسایگان، اشراف طبقات ساختمان ها به یکدیگر (اشراف غریبه ها)، وارد شدن اجزای جدید تاسیساتی و ساختمانی مانند کولرها، لوله های تاسیساتی، آنتن ها و آسانسور و البته آشفتگی های بصری- صوتی و آلودگی هوا از مهم ترین دلایل افول نقش پشت بام ها و دیگر بخش های نیمه باز مثل ایوان و تبدیل آن ها به فضاهایی بی استفاده هستند. امروزه بسیاری از شهرهای جهان سعی می کنند پایداری را با افزایش فضاهای سبز شهری و استفاده از فضاهای بلااستفاده نظیر بام بهبود بخشند. ایجاد بام های سبز باعث دستیابی به پایداری اقتصادی و اجتماعی برای ساختمان ها در شهرها می شود. واضح ترین فایده یک بام سبز، ایجاد یک محیط باارزش در ساختمان است که ارزش و قیمت ملک را بالا می برد و با مشارکت در نوسازی و زیباسازی یک ناحیه شهری، ساختمان سازان را نیز قادر می سازد با هزینه کمتری، الزامات شهرداری ها را در استفاده جهت دار از زمین برآورده کنند. اما علی رغم تمام مزایای برشمرده برای فناوری بام سبز باید توجه داشت که با توجه به نو بدون فناوری بام سبز و این که این فناوری در کشور هنوز مراحل تجربی خود را می گذراند، اجراسازی آن با روش های ناپایدار و عدم موفقیت آن می تواند تأثیرات منفی در استقبال جامعه و مسئولین در راستای گسترش هر چه بیشتر بام های سبز در مقیاس شهری داشته باشد. بنابراین شناسایی این فناوری از تمامی ابعاد بسیار با اهمیت است؛ لذا این پژوهش با هدف شناسایی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای بام سبز با استفاده از تکنیک سوات انجام شده که برای این منظور از استادان و کارشناسان مربوطه در سطح شهر مشهد استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، استراتژی کاربردی در زمینه بام سبز در شرایط فعلی در شهر مشهد، استراتژی WO تشخیص داده شده است. بدین معنا که استفاده حداکثری از فرصت های موجود فناوری بام سبز با به حداقل رساندن ضعف های موجود باعث توسعه فناوری بام سبز در شهر مشهد شد.
برآورد تابع تقاضای حمل کالای فاسد شدنی با کمک روش داده های تابلویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۰۲-۹۳
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان کارایی شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله (مطالعه موردی مناطق 1 و 5 طرح تفصیلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره زلزله های بزرگ باعث خسارات بزرگی در زندگی انسان می شوند. یکی از این خسارت ها، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی است که امکان نجات دادن آسیب دیدگان زلزله، به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی مواجه می سازد. امروزه با گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ، وضعیت خطرناکی در صورت بروز زلزله به وجود می آید. زیرا سلسله مراتب شبکه های ارتباطی معمولاً رعایت نشده، عرض راه ها کم بوده و مراکز درمانی دور از دسترس شهروندان قرار می گیرد. بروز زلزله ای با شدت بالا در این شهرها منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی عمده خواهد بود. در شهر تبریز محدوده مناطق 1 و 5 در مجموع دارای وسعتی معادل 3327 هکتار است. مساحت منطقه یک بالغ بر 2844 هکتار و وسعت منطقه پنج نیز 483 هکتار می باشد. براساس برآوردهای موجود، جمعیت این دو منطقه مجموعاً بالغ بر 458939 نفر است. در تحقیق حاضر با استفاده از 12 شاخص «کاربری زمین، عرض راه ها، ارتفاع ساختمان ها، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، سطح اشغال ساختمان ها، کیفیت ابنیه، مصالح ابنیه، قدمت ابنیه، دسترسی به مراکز درمانی، دوری و نزدیکی به گسل های اصلی» که از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها در محیط GIS که براساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده اند، آسیب پذیری شبکه های ارتباطی مناطق یک و پنج در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد خیابان هایی که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی، درمانی و درجه محصوریت بیش تری بوده اند، آسیب پذیرتر بوده و در نتیجه دارای امتیاز منفی بیش تری هستند. هم چنین بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیش تر و تراکم ساختمانی و جمعیتی پایین تر، دارای آسیب پذیری کم تری بوده اند. با حرکت از سمت شرق به غرب به میزان آسیب پذیری خیابان ها افزوده می شود. این آسیب پذیری مسیرها در مرکز مناطق به اوج خود می رسد. به این ترتیب شبکه های ارتباطی موجود در مرکز، هنگام بروز زلزله از ایفای نقش خود عاجز خواهند بود.