فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فقر اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی مهمترین عامل پیدایش حاشیه نشینی در شهرها است. اگر چه حاشیه نشینان در قلمرو زندگی اقتصادی - اجتماعی شهرها به سر می برند ولی به عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمی شوند.هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهرک شهدای سنقر (از شهرستان های استان مرزی کرمانشاه) است.شناسایی قابلیت ها و محدودیت های حاشیه نشینان برای دستیابی به راهبردهای توانمندسازی آنان بسیار مؤثر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهره گیری از روش دلفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ایو مصاحبه با کارشناسان و مسئولان شهرداری سنقر می باشد. برای تحلیل داده ها از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که منطقه حاشیه نشین از نظر وضعیت موجود بر اساس ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی در وضعیت متوسط قرار دارد و به عبارت دیگر منطقه حاشیه نشین نتوانسته از نقاط قوت بهره برداری لازم را نماید و در استفاده از فرصت های موجود بی بهره بوده است. همچنین نتوانسته از عواملی که موجب ضعف و تهدید آن می شود دوری گزیند. در نهایت پس از تحلیل های انجام شده و ارائه برنامه ریزی راهبردی کمی و اولویت بندی راهبردها، راهبرد بازنگری 5WO یعنی برگزاری کارگاه توجیهی برای مدیران شهری در جهت اجرای طرح توانمندسازیو ساماندهی با امتیاز نهایی 55 / 2 به عنوان مهمترین راهبرد در اولویت قرار گرفته است. راهبرد تهاجمی 5SO یعنی تشکیل کمیته ویژه توانمندسازی و ساماندهی نیز در اولویت دوم قراردارد.
بررسی سازوکار تاثیرگذاری شاخص های سرمایه اجتماعی در حکمروایی مطلوب شهری با استفاده از Amos، مطالعه موردی: شهر نسیم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل رابطه بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری(مورد پژوهی: نسیم شهر) می باشد. پژوهش حاضربرحسبهدفکاربردیو روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلیو پیمایشی ازنوعهمبستگیمی باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان شهر نسیم شهر(افراد بالای 18 سال) در نظر گرفته شده است. نمونه گیری بر حسب توزیع جغرافیایی جمعیت و با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی انجام شده است.پژوهش حاضر براینفرضاستواراست بین سرمایه اجتماعی شهری و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین مولفه های سرمایه اجتماعی و مولفه های حکمروایی مطلوب شهری رابطه معناداری وجود دارد.داده های این پژوهش از طریق ارائه پرسشنامه، در بین شهروندان، بخش خصوصی و همچنین ادارات دولتی جمع آوری شده است و با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزارSpss سعی در تبیین مناسب داده ها شده است.در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSpss از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos انجام گردیده است.ضریب همبستگی پیرسون با ضریب 273/0 و SIG=0.000، بین سرمایه اجتماعی و حکمروایی مطلوب شهری رابطه معنادار وجود دارد. معنا داری هر دو گزینه در سطح 99% می باشد. بنابراین نتایج پژوهش نشان می دهد باافزایشسرمایه اجتماعی شهرونداندرمحدودهموردمطالعهشاخص هایحکمروایی مطلوب شهری نیزافزایشخواهد یافت.
نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل گیری بام در واحدهای مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته، شکل و ترکیب حجمی فضاهای معماری و همچنین عناصر آن به صورت چشم گیری تحت تأثیر عوامل و پدیده های جغرافیایی و محیط طبیعی شکل می گرفتند و در مواردی نیز پدیده های فرهنگی، به ویژه درمورد بناها و فضاهای آیینی، نقش مؤثری در شکل گیری فضاها و عناصر معماری داشتند. این پژوهش همزمان به نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل بام توجه دارد. این پژوهش تلاش دارد که نقش جغرافیا و پدیده های فرهنگی در شکل گیری فضاهای معماری در گذشته را به درستی نشان دهد. این که جغرافیا و فرهنگ چگونه در پدیدار شدن شکل بام در معماری گذشته نقش داشته اند، پرسش اصلی این پژوهش است و فرضیه آن مشخص می کند که شکل و خصوصیات مهم بام ساختمان ها در گذشته بیشتر تحت تأثیر عوامل جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما برخی از شکل ها و صورت های آن با گذشت زمان مفهومی نمادین نیز می یافت. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و گردآوری داده ها بیشتر به صورت اسنادی بوده است، هرچند مشاهدات و بررسی های میدانی نیز در توسعه کیفی پژوهش مؤثر بوده است. چارچوب نظری نیز بر این اساس استوار است که شکل فضاها و عناصر معماری در گذشته بیش از همه تحت تأثیر پدیده های جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما شکل بام بعضی از فضاهای آیینی از پدیده های فرهنگی تأثیر می پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که شکل بام ساختمان ها در وهله نخست، تحت تأثیر پدیده های جغرافیایی و محیط شکل می گرفت و سپس شکل و ترکیب برخی از انواع بام ها یا عناصری از آن مفاهیم نمادین پیدا می کردند. احتمال می رود که کاربردهای بعدی بعضی از آنها در موارد خاص به دلیل نمادپردازی باشد.
مسیریابی بهینه در سفرهای درون شهری با تأکید بر لایه های ذهنی افراد (نمونه مطالعاتی: محله پاسبانان کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در بحث ترافیک، تسهیل و بهبود حمل ونقل است. در این زمینه اطلاعات مکانی از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر به دلیل کاهش هزینه های اقتصادی، اجتماعی، روانی و زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. تاکنون معیارهای مختلفی برای یافتن کوتاه ترین مسیر مد نظر گرفته شده که از آن جمله می توان به مواردی چون مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر و زیبایی مسیر اشاره کرد. البته عوامل دیگری چون ساختار فضایی و فرم شهر، ویژگی های فردی و اقتصادی و موارد بسیار دیگر در این زمینه موثر می باشد، از این رو این پژوهش باهدف بررسی سهم اثرگذاری عوامل مختلف فضایی، اقتصادی، زیرساختی و کیفیت وسایل حمل ونقل و مهم تر از همه عوامل ذهنی بر رفتار شهروندان در انتخاب یک مسیر شهری در شهر کرمانشاه انجام گرفته است. در این مقاله به طور اخص رفت وآمد ساکنین محله پاسبانان کرمانشاه به مرکز شهر مورد بررسی قرارگرفته شده است. محله مذکور ناحیه ای به مساحت 520/107 متر مربع را در بر می گیردکه با توجه به اطلاعات طرح های شهرسازی و طرح جامع حمل و نقل کرمانشاه با تراکم متوسط و قطعات میانگین 150 تا 250 متر مربع قرار گرفته است که دارای جمعیت 3864 نفر و حدود 1000 خانوار است.
راهبردهای احیائ ارزشهای زیبایی شناسی محیطی رود دره دارآباد تهران.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۶۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق شهروندان تهرانی به محله (جامعه مورد مطالعه: ساکنان بالای 18 سال منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۶۴-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
راهبردهای پایداری کالبدی - اجتماعی در محلات تاریخی مطالعه موردی: محله عودلاجان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
3 - 14
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی و با ارزش محله عودلاجان به دلیل فرسودگی مفرط در کالبد و ساختار و کمبود تأسیسات و تجهیزات زیرساختی و امکانات رفاهی در پاسخ گویی به نیازهای امروزی شهروندان ضعیف عمل می کند. به همین دلیل جمعیت بومی ساکن در این بافت کم کم به محلات دیگر شهر که دارای رفاه بیشتری می باشند، مهاجرت می کنند و مهاجران جدید که اغلب از اقشار کم درآمد اجتماع هستند، جایگزین آنها می شوند. در نتیجه در پی چنین رخدادی، بی ثباتی اجتماعی و فرهنگی در بافت حاکم می شود و با گذشت زمان افزایش می یابد. در بافت محله عودلاجان تجانس و همگونی فرهنگی وجود ندارد و نظام همسایگی و همبستگی اجتماعی به دلیل افت هویت و اصالت، بسیار ضعیف شده است. با مهاجرت ساکنان اصیل و قدیمی از این بافت تاریخی رفته رفته ارزش ها، خاطرات جمعی، هویت و حس تعلق خاطر افراد در این بافت ها رو به افول می گذارد و با فرسودگی فضاها و ایجاد مخروبه ها، مکان هایی مناسب برای آسیب های اجتماعی فراهم می شود. با بررسی مکرر محله عودلاجان و وجود مشکلاتی از قبیل فرسودگی زیاد بافت، خروج ساکنان اصیل، تغییر کاربری واحدهای مسکونی به کاربری های ناسازگار، کمبود امکانات رفاهی و خدمات زیرساختی شهری، ضعف در شبکه ارتباطی و معابر و وجود آسیب های اجتماعی فراوان، بهسازی و نوسازی محله برای افزایش پایداری در آن امری ضروری و مهم می باشد. در این تحقیق اطلاعات لازم از طریق مشاهده، تصویربرداری، تهیه نقشه های مورد نیاز و پرسشگری از ساکنان محله جمع آوری شد و برای تحلیل آن بر اساس اطلاعات کمی و کیفی و با استفاده از تکنیک «SWOT» در چارچوب عوامل درون محله ای(نقاط ضعف و قوت) و برون محله ای(تهدیدها و فرصت ها) عنوان شد تا راهبردهای پایداری کالبدی _ اجتماعی در محلات تاریخی و محله مورد بررسی استخراج شوند. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که تأثیر عوامل بیرونی در عدم پایداری محله عودلاجان بیشتر از عوامل درونی محله می باشد.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری در پارک های شهری مطالعه موردی: پارک مردم همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
3 - 18
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا می کنند. بسیاری از نظریه پردازان شهری پارک های شهری را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری می دانند، زیرا در کنار نقش کارکردی خود باعث افزایش اجتماع پذیری در فضاهای شهری می شوند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم، باید به رفتارهای شکل دهنده این فضاها توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که کارایی اغلب پارک های شهری در نتیجه عدم انطباق نیازهای کاربران با کیفیات محیطی متناسب با قلمروهای رفتاری، در سطح پایینی می باشد، لزوم توجه به برنامه اصولی و مبتنی بر رفتار استفاده کنندگان در اینگونه فضاها، ضروری می نماید. پارک مردم در شهر همدان به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و ارزیابی محرک ها و الگوهای رفتاری کاربران در قالب نیازها و کیفیت های محیطی در پارک های شهری است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی _ تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که، الگوها و قلمروهای رفتاری چه تأثیری در ارتقای کیفیت محیطی در پارک های شهری دارند؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تأکید بر الگوهای رفتاری، سعی در استدلال منطقی مباحث و در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است. برای این منظور، علاوه بر تحلیل کیفی فضای شهری مورد مطالعه و بررسی چگونگی رفتارهای شکل گرفته شده در فضا به سبب وجود ویژگی های فضایی موجود در آن، به تحلیل کمّی شاخص ها با استفاده از طراحی پرسشنامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمّی از طریق نرم افزارSPSS پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از سویی نیازهای انسانی نتیجه تأثیر رفتار بر فضا و محیط است و قابلیت محیط، زمینه ساز انجام رفتارهاست و از سویی دیگر، ارتقای کیفیت محیطی و تأثیر مؤلفه های آن بر قلمروها و الگوهای رفتاری در پارک های شهری صرفاً مفهومی کمّی و تکنیکی نبوده، بلکه با مفاهیم کیفی نیز در ارتباط است.
ارزیابی طرح های توسعه شهری براساس اصل هم پیوندی و اتصال با استفاده از روش AHP مطالعه موردی: طرح احیای میدان امام علی(ع) اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
19 - 36
حوزههای تخصصی:
یکپا رچگی مفهومی است که در متون نظری با مفاهیمی همچون وحدت، هماهنگی، هم پیوندی، اتصال و پیوستگی قرابت مفهومی دارد. همچنین یکی از مهمترین ویژگی های بافت تاریخی شهرهای با رشد ارگانیک، به ویژه بافت تاریخی شهرهای با اقلیم گرم و خشک است که تحت تأثیر طرح های توسعه شهری قرار می گیرند. به عنوان نمونه طرح احیای میدان امام علی (ع) یکی از طرح های تأثیرگذار بر یکپارچگی بافت تاریخی اصفهان است. به منظور بررسی این تأثیر، سئوال پژوهش حول چیستی معیارهای اصل هم پیوندی و اتصال در متون نظری و تجارب مختلف و چگونگی ارزیابی طرح ها براساس آن معیارها با استفاده از روش AHP شکل گرفت. با استفاده از روش تحقیق بر پایه استدلال قیاسی و بررسی متون نظری و تجارب جهانی، مشخص شد که اصول یکپارچگی در پنج دسته وحدت، هم پیوندی و اتصال، تخلخل، اصالت و آسیب پذیری قرار می گیرند. به منظور ارزیابی طرح مورد نظر بر یکپارچگی بافت تاریخی، اصل هم پیوندی و اتصال، با شش معیار پیوند و اتصال شبکه دسترسی، پیوند و اتصال کاربری ها و عملکردها، پیوند و اتصال از طریق باززنده سازی بناهای قدیمی و مخروبه ها، پیوند و اتصال توده و فضا، پیوند و اتصال بدنه فضای شهری و پیوند و اتصال از طریق تراکم انتخاب شدند. معیارها و زیرمعیارهای اصل هم پیوندی و اتصال در مجموع 21 معیار را در بر می گیرند که همه آنها کیفی اند و از ساختار سلسله مراتبی برخوردارند. پس از شناخت و تحلیل تک تک معیارها در مورد طرح احیای میدان امام علی (ع) ، با استفاده از کاربست شیوه ای خاص از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) طرح ارزیابی شد. در این روش، امتیاز معیارها در وضعیت طرح با سه حالت فرضی ایده آل و قابل قبول مقایسه می شود. نتیجه کلی ارزیابی نشان می دهد که طرحاز نظر اصل هم پیوندی و اتصال، در سطح قابل قبولی است اما با سطح ایده آل تفاوت چشمگیری دارد و با اجرای راهکارهای پیشنهادی اصلاحی، نزدیکی به سطح ایده آل ممکن است.
بررسی اثر کیفیت محیطی بر میزان مشارکت شهروندان در اجرای طرح های توسعه شهری (نمونه مطالعاتی: شهر کرمانشاه)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۲۵-۳۴
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد با استفاده از نظریات موجود در مورد کیفیت محیطی ونیز دیدگاه ها و رویکردهای نظری در مورد مشارکت شهری، اثر کیفیت محیطی بر میزان مشارکت شهروندان در اجرای طرح های توسعه شهری را مورد بررسی قرار دهد و به بررسی معناداری رابطه بین معیارهای کیفیت محیطی (شفافیت و پاسخگویی، عدالت اجتماعی، آگاهی شهروندی، اعتماد اجتماعی و کارآیی و اثر بخشی) به عنوان متغیر مستقل با متغیر وابسته میزان مشارکت شهروندان در اجرای طرح های توسعه شهری پرداخته است. روشی که در این پژوهش برای بررسی میزان صحت فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفته، روش پیمایش است. برای گردآوری اطلاعات نیز از تکنیک «پرسشنامه ساخت یافته» استفاده شده است. شیوه نمونه گیری این مطالعه، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای می باشد و برای بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه معناداری میان عوامل دخیل در کیفیت محیط و افزایش مشارکت مردمی وجود دارد. مقاله در انتها سعی می کند پیشنهاداتی را برای افزایش این رابطه معنادار و به کارگیری آن جهت افزایش توأمان کیفیت محیط و مشارکت مردمی ارائه دهد.
ارزیابی و اولویت بندی پایداری اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیارة تاپسیس فازی سلسله مراتبی (مطالعة موردی: شهر بندر ترکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقیق حاضر بر آن است تا با مرور اجمالی بر ادبیات ارزیابی و سنجش پایداری اجتماعی و شناسایی مؤلفه های اصلی آن، علاوه بر معرفی چارچوب مناسبی برای انتخاب شاخص ها، با رویکردی نظام مند و یکپارچه به ارزیابی و اولویت بندی میزان پایداری اجتماعی در نواحی پنج گانة شهر بندر ترکمن بپردازد.
روش: جمع آوری داده ها ازطریق پرسشنامه در حجم نمونة 380 نفر صورت گرفت و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل چندمعیاره و درقالب مدل تاپسیس فازی سلسله مراتبی انجام شده است.
یافته ها/ نتایج: ناحیة یک با ضریب اولویت 40/0، از پایداری بهتری برخوردار است و نواحی پنج، دو، سه و چهار به ترتیب با امتیازهای 24/ 0 ، 17/0 ، 11/0 و 09/0، ازنظر پایداری اجتماعی در اولویت های بعدی قرار گرفتند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد کیفیت اشتغال و درآمد، آموزش، فرهنگی، پویایی جمعیت و کیفیت دسترسی به اطلاعات و ارتباطات، به ترتیب با ضرایب تعیین 653/0، 471/0، 289/0 ، 293/0 و 283/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اجتماعی نواحی شهری دارند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد ازلحاظ پایداری اجتماعی، بین نواحی مختلف شهری بندر ترکمن با ضریب 61/2 و سطح معنی داری 000/0 اختلاف معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از گام های مختلف مدل تاپسیس فازی نشان داد وضعیت پایداری اجتماعی در نواحی شهری بندر ترکمن پایین تر از حد فاصل ایده ال، با میانگین 20/0 می باشد.
ارزیابی عوامل اثر گذار بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع شهری در ایران و چالش های مربوط به آن (مطالعه موردی: محور تاریخی– فرهنگی منطقه 6 شهر تبریز )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح جامع تبریز با الهام از الگوی سنتی در سال 1374، به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران رسیده، لکن تهیة طرح تفصیلی آن تا سال 1382 معطل مانده و ارائه نشده بود. با عنایت به اینکه افق طرح جامع تا سال 1383 و آمارهای برداشتی، داده ها و اطلاعات مقدماتی تهیة طرح جامع، مربوط به سالهای 72-1374 می باشد طرح به روز بودن خود را از دست داده، با این اوصاف بین زمان تهیة طرح و افق پیشنهادی برای سال 1383 و وضع موجود در سال 1383 واقعیت ها، تشابهات و تبایناتی وجود دارد که این پژوهش سعی در شناسایی آنها خواهد نمود. در این پژوهش به طور موردی منطقه 6 محور تاریخی- فرهنگی طرح جامع شهر تبریز و میزان موفقیت طرح در این منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. سرانة کاربریهای مختلف در منطقه در زمان تهیة طرح و افق پیشنهادی و وضع موجود مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای دستیابی به نتایج تحقق پذیری طرح در این منطقه، ابتدا سرانه ها با در نظر گرفتن کمبودها در سه دورة زمانی وضع موجود آن زمان (سال 1373)، افق پیشنهادی در سال 1383 و وضع سال 1383 به تفکیک کاربری های مختلف اراضی بحث شده است. در این پژوهش از هر دو روش گردآوری مستقیم غیر مستقیم گرد آوری اطلاعات استفاده شده است. اطلاعات لازم از طریق 120پرسشنامه تکمیل شده توسط کارشناسان در حوزه های مرتبط به دست آمده است و برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از مدل توصیفی _تحلیلی SWOT استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که طرح جامع در این محدوده تحقق نیافته است و چالشهای زیر در این راستا نمایان شده است: 1- محاسبة نادرست تحولات جمعیتی (اختلاف تقریبی 650000 نفری) 2- عدم تحقق سلسله مراتب مراکز شهری (2 محور از 5 محور پیشنهادی) 3- عدم تحقق جمعیت پذیری مناطق و محلات شهری و به تبع آن عدم تحقق تراکم های پیشنهادی (شمال شرقی شهر).
ضرورت ها و دلایل تقسیمات استانی در ایران با رویکرد منطقه ای (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت ها برای اداره قلمرو سرزمین خود ناگزیرند که کشور را به واحدهای اداری کوچک تر تقسیم کنند، تا بتوانند در زمینه اعمال حاکمیت، ارائه خدمات و ایجاد سرمایه اجتماعی مؤثر، به ایفای نقش بپردازند. هرچند تقسیمات کشوری به منظور تمرکززدایی، ضرورتی انکارناپذیر برای بیشتر کشورها است، اما هدف گذاری منطقی برای تقسیمات کشوری مهم تر از هر مسئله ی دیگر است؛ زیرا هر نوع تقسیم سیاسی سرزمین باید با هدف پایدار، غیرقابل دگرگون و دائمی دولت- کشور که بقای ملی است، سازگاری داشته باشد. بقای ملی خود در گرو امنیت ملی است که به واسطه دسترسی مناسب ساکنان به خدمات و امکانات امکان پذیر می شود. از این رو نظام تقسیمات کشوری باید به گونه ای کارآمد عمل نماید که کمترین تنش و بیشترین هماهنگی و همکاری متقابل را در درون مناطق و بین مناطق همجوار به وجود آورد. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل دلایل و ضرورت های تقسیم استان فارس می باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با رویکردی توسعه ای می باشد. اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده است. در این مقاله ابتدا ضمن معرفی وضعیت موجود تقسیمات سیاسی در استان فارس، به ذکر مشکلاتی که امروزه استان فارس در بخش های مختلف با آن روبرو می باشند، پرداخته خواهد شد و سپس به معرفی مدل تقسیم استان فارس و مراحل اجرای آن اشاره خواهد شد. از نتایج این تحقیق می توان به مسائل و مشکلاتی مانند وسعت زیاد استان فارس، گسترش افقی استان فارس، نامناسب بودن شاخص های توسعه در سطح شهرستان های استان فارس، تعداد زیاد شهرستان، نامناسب بودن وضعیت راه های ارتباطی و ... اشاره نمود که این مسائل زمینه تقسیم استان فارس را ضروری نموده است. لذا با انتخاب شهر جهرم به دلیل دارا بودن شرایط مناسب به عنوان مرکزیت سیاسی- اداری دوم در این استان، زمینه انجام تقسیم استان فارس هموارتر خواهد شد.
الگوی مرحله محور مدیریت لجستیک پلیس در مدیریت بحران های طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش و جایگاه مدیریت لجستیک در مدیریت بحران مستلزم طراحی الگویی منسجم و کاربردی است. لذا، طراحی الگویی برای ترسیم اقدامات لجستیکی پلیس در مراحل چهارگانه زمانی بحران (قبل، شروع، حین و بعد) بهمنظور مدیریت بحران گام مهمی برای اعمال اثربخش مدیریت پلیس در لجستیک بحران و استانداردسازی اقدامات لجستیکی پلیس ضروری است به نحویکه در آن تمامی الزامات و فرایندهای حاکم بر مدیریت لجستیک را در شرایط بحرانی، با لحاظ اصول فرماندهی و کنترل و با تفکری سیستمی و ساختارمند بدون اعمال سلیقه شخصی مبتنی بر اسناد بالادستی، یکپارچه و منسجممی سازد. هدف اصلی مطالعه حاضر، ارایه الگویی مرحله محور برای استانداردسازی اقدامات لجستیک پلیس در مدیریت بحران های طبیعی و اعمال مدیریت اثربخش آن مبتنیبر زمان است بهنحویکه بتوان با بهره گیری از مدیریت لجستیک به سطح مطلوبی از هوشیاری موقعیتی بهمنظور کیفی سازی سطح خدمات لجستیکی و ایجاد هماهنگی و هدایت عملیاتی در فرماندهی و کنترل اثربخش بحران به منظور استقرار امنیت پایدار، ابلاغشده از سوی سلسلهمراتب فرماندهی دستیافت. روش تحقیق در این مطالعه کتابخانه ای و اسنادی و بهره جستن از منابع معتبر علمی و تجربیات مؤفق خبرگان است. نتایج این مطالعه منجربه تصحیح فرایندهای لجستیک پلیس در بحران های طبیعی می شود که درنهایت براساس آن، نظام مدیریت لجستیک پلیس (چهار میم) مشتمل بر چهار اصل بنیادین موجودی ها و انبارداری، مکان یابی نیروها و تجهیزات، مسیریابی و حمل و نقل، و مدیریت اطلاعات در راستای مراحل چهار گانه بحران (شناسایی یا ردگیری علایم، آمادگی و پیشگیری، مقابله و مهار ویرانی و بهبود و یادگیری) با اعمال فرماندهی و کنترل مناسب در هریک از مراحل آن ارایه می شود.
اثرات طراحی فضاهای شهری و معماری جمع گرا بر تعاملات و ارتباطات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۷۲-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر توزیع و اولویت بندی زیرساخت گردشگری استان یزد با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در هزاره سوم از صنایع پاکی است که به یکی از پر رونق ترین و پر درآمدترین صنایع جهان تبدیل شده است. اما این صنعت در بعضی از استان های ایران از جمله یزد فعالیتی در خصوص زیرساخت این صنعت صورت نگرفته و یا به صورت نامتوازن این فعالیت انجام پذیرفته است. این عدم توازن در زیرساخت، باعث عدم جذب گردشگری و بی توجهی به عناصر جاذب گردشگری استان شده است. بنابراین پ ژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی، روش تحقیق ترکیبی(توصیفی، اسنادی و تحلیلی)، با هدف ارزیابی و اولویت بندی توسعه زیرساخت گردشگری در شهرستان های استان یزد به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین در این پژوهش با استفاده از 30 متغیر و بهره گیری از مدل های TOPSIS و HDI و نرم افزارهای GIS، Excel و SPSS جهت تجزیه و تحلیل ها استفاده گردیده است؛ که نتیجه ی تکنیک TOPSIS نشان داده: شهرستان یزد با میزان TOPSIS، 921/0 درصد در ردیف اول توسعه، شهرستان های اردکان، طبس، تفت و بافق دارای سطح توسعه میانه و شهرستان های میبد، مهریز، صدوق، ابرکوه و خاتم با میانگبن TOPSIS، 052/0 درصد در پایین ترین سطح قرار دارند. و هچنین مدل HDI نشان داده که شهرستان خاتم با میزان HDI، 057/0 درصد و شهرستان یزد با میزان HDI، 909/0 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین میزان امکانات و تسهیلات لازم را در شاخص زیرساخت گردشگری استان دارا می باشند.
نقش مرز و قومیت در عملکرد نقاط شهری مطالعه موردی: منطقه آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شاخص های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، ورزشی و حمل و نقل در تعیین وضعیت برخورداری مناطق و مکان ها و شناخت عوامل تأثیرگذار در راستای تدوین راهبردهای توسعه مناطق و مکان ها و کاهش نابرابری امری ضروری است. نوشتار حاضر، با هدف شناخت وضعیت عملکرد و توسعه نقاط شهری منطقه آذربایجان با توجه به تأثیر متغیرهای قومیت و مرزی بودن نقاط شهری منطقه آذربایجان پرداخته است. روش استفاده شده در این تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد و برای سطح بندی عملکرد نقاط شهری منطقه از 61 شاخص استفاده شده است، این شاخص ها در راستای 6 عامل اصلی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، ورزشی، حمل و نقل و ارتباطات بودند و برای بررسی و تحلیل ابتدا کل شاخص ها با استفاده از روش های آماری از جمله تحلیل عاملی پالایش شد، شاخص ها علاوه بر وزن دار شدن، تعدادی از شاخص ها نیز به علت واریانس کم از روند تحقیق حذف شدند، در تحلیل ها و آزمون های آماری از تحلیل واریانس، آزمون مستقل T و مدل رگرسیونی سلسله مراتبی از نتایج تحلیل عاملی استفاده شداست. نتایج نشان می دهد که مرزی بودن شهر ها در عملکرد آنها تأثیرگذار بوده است و شهر های مرزی نسبت به شهر های غیرمرزی عملکرد ضعیفی داشته اند. ولی متغیر قومیت در عملکرد نقاط شهری منطقه در سطح معنادار تأثیرگذار نبوده است. همچنین نتایج مدل رگرسیونی نشان می دهد که برای توسعه شهرهای مرزی باید عوامل اقتصادی و بهداشتی- درمانی در اولویت برنامه ریزی قرار گیرد.
ارزیابی ژئوکانزرویشن با تاکید بر زمین گردشگری(مطالعه موردی : منطقه دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوکانزرویشن را حفاظت از پدیده های زمین شناسی وژئومورفولوژیک می دانند و تلاش برای حفظ ژئودایورسیتی و میراث زمین شناختی تعریف کرده اند. در واقع ژئوکانزرویشن رویکردی برای مدیریت و حفاظت از سنگ ها، سایت های فسیل دار، لندفرم ها و خاک هاست. منطقه دماوند از جمله مناطقی است که دارای جاذبه ها و پتانسیل های زمین گردشگری منحصر به فردی در سطح کشور می باشد و در صورت حفاظت و مدیریت ژئومورفوسایت ها فرصتی برای توسعه پژوهش های علمی ،آموزش دانشجویان و عموم مردم و توسعه فعالیت های زمین گردشگری و ایجاد درآمد برای ساکنان محلی فراهم خواهد شد .هدف از این نوشتار ارزیابی ژئوکانزرویشن با مقایسه ی دو روش رینارد ومدل Topsis از 16ژئومورفوسایت در منطقه دماوند است.شاخص های مورد استفاده در هر دو روش در این پژوهش شامل :ارزش های زیبایی،اکولوژیکی،اقتصادی ،علمی، زمین تاریخی، کمیابی،حفاظت ،شاخص بودن و فرهنگی می باشند. روش پژوهش کمی -کیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - میدانی است. نتایج به دست آمده در هر دو روش همپوشانی 50 درصدی را نشان می دهد یعنی در هر دو روش آتشفشان دماوند و چشمه اعلا بیش ترین امتیاز و پوکه معدنی و سیرک یخچالی کمترین امتیاز را به جهت حفاظت و زمین گردشگری کسب نموده اند.
پهنه بندی توزیع و شدت فقر چند بعدی در مناطق شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تسلط رویکرد درآمد محوری بر جنبه های مختلف توسعه، یکی از دلایل ﻋﺪم موفقیت بسیاری از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی کاهش ﻓﻘﺮ و ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی در کشورهای در حال توسعه عنوان شده است. بر همین اساس، علت اصلی فقر، کمبود یا نبود درآمد نمی باشد، بلکه فقدان قابلیت لازم برای خروج از وضعیت فقر برای افراد فقیر است. هدف این پژوهش، پهنه بندی میزان و شدت فقر چند بعدی در مناطق شهری و روستایی کشور و مقایسه نتایج آن با معیار درآمد سرانه می باشد. نتایج نشان داد که توزیع و شدت فقر در کشور به ترتیب 12/3 و 30/6 درصد است. همچنین فقر در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری شایع تر است، به طوری که 21/4 درصد خانوارهای روستایی و 5/86 درصد خانوارهای شهری فقیرند. سیستان و بلوچستان فقیرترین استان کشور می باشد و خانوارهای استان های جنوب شرقی فقر بیشتری دارند. نتایج مقایسه شاخص فقر چند بعدی و شاخص تولید سرانه بدون نفت نشان داد که همپوشانی اندکی بین این دو شاخص وجود دارد. با توجه اهمیت شناسایی آسیب پذیرترین خانوارها در کشور، به نظر می رسد که روش فقر چند بعدی می-تواند فارغ از مشکلات سنجش درآمد و ثروت خانوارها، اطلاعات مفید و همچنین متفاوت از درآمد خانوارها در اختیار سیاست گذاران قرار دهد.
کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت اولویت بندی مراکز شهری با ملاحظات اکولوژیکی(مطالعه موردی:آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که تعیین توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف دارای شرایط مبهم و نادقیق است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای مبهم می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح شده در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. هدف از این تحقیق ترکیب فنون آماری، ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به عنوان روشی برای رفع ابهام در عدم قطعیت معیارهای اکولوژیکی به منظور اولویت بندی مراکز شهری استان آذربایجان غربی با ملاحظات اکولوژیکی است که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. با توجه به اینکه اهمیت و ارزش هر یک از معیارهای اکولوژیکی در مناطق مختلف دارای اولویت تأثیر گذاری گوناگونی هستند، در این تحقیق یک مدل تصمیم گیری چند معیاره در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) جهت انتخاب مناسبترین مناطق برای توسعه شهری با ملاحظات اکولوژیکی اجرا شده است. برای این منظور ابتدا معیارهای ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری(پایداری با حفاظت و یا بهبود سیستم های یکپارچه طبیعی) بر اساس مطالعات کتابخانه ای، تهیه پرسشنامه در قالب تحلیل سلسله مراتبی، نظرخواهی از متخصصین دانشگاهی و کارشناسان شناسایی شدند. سپس از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(روش چانگ) برای تعیین وزن معیارها، زیر معیارها و گزینه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که جمع امتیاز شهرهای خوی، ماکو، چالدران، چایباره و پلدشت برای توسعه بیشتر است. این اولویت بندی مبتنی بر ویژگی های اکولوژیکی محیط این شهرها و با توجه به انطباق آنها با محتویات نقشه های منابع طبیعی به واقعیت نزدیک تر است.