فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۲۱ تا ۴٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
علی رغم توسعة نظام های اجتماعی- اقتصادی و شهرنشینی، انسان ها به طور فزاینده از اثرات زیان بار بلایای طبیعی رنج می برند. زلزله یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که به دلیل خرابی ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارات فراوانی را به اموال و دارایی ها، در نواحی شهری و اطراف آن وارد می آورد. از این رو نواحی آسیب پذیر شهرها، از جمله مناطقی هستند که می توان با شناخت، پهنه بندی و سیاست گذاری درست، آثار منفی بلایا را در آن ها کاهش داد. این پژوهش در دو بخش توصیفی– تحلیلی صورت گرفته است. در بخش توصیفی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی، معیارهای متناسب با هدف تحقیق، انتخاب و سپس داده های توصیفی جمع آوری شدند. شاخص ها در سه بخش کالبدی، اجتماعی و محیطی قرار می گیرند و برای هریک از شاخص ها معیارهایی در نظر گرفته شده است. پس از بررسی، در مجموع، یازده معیار انتخاب گردید. در بخش تحلیلی، مدل هایی که در پژوهش حاضر برای تعیین آسیب پذیری منطقه در برابر زلزله استفاده شده، مدل ANP و عملگر Fuzzy هستند. پس از به دست آوردن وزن هریک از معیارهای تعیین شده از طریق مدل ANP، از تکنیک Fuzzy برای تلفیق لایه های مورد نظر، استفاده شده است. نتایج، حاکی از آن است که بافت شهری منطقة 2 شهرداری تهران به میزان متوسط و بالایی آسیب پذیر است و این میزان در مناطق شرقی و جنوبی، با توجه به نتایج حاصل از تکنیک فازی بیشتر است.
قابلیت سنجی تحلیل خدمات شهری با استفاده از تکنیک VIKOR (مطالعه موردی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خدمات شهری در شهرها و به خصوص در محلات در شکل گیری نظام های شهری نقش بسیار مهم و حیاتی ایفا می کنند. هم چنانکه لازمه توسعه پایدار در شهرها و محلات شهری وجود خدمات شهری می باشد. امروزه مشکلات ناشی توزیع نامناسب خدمات شهری، از قبیل تراکم، آلودگی های زیست محیطی، جدایی گزینی گروه های انسانی، جابه جایی جمعیت و غیره باعث شده است که توزیع خدمات شهری از کلیدی ترین عناصر شهری جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی مردم شهر و قلب مدیریت شهری باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی امکانات و قابلیت های خدمات شهری شهر بناب در سطح محلات می باشد و روش کار در پژوهش توصیفی– تحلیلی است. بررسی های انجام گرفته حاکی از این مطلب است که توزیع فضایی خدمات شهری در محلات بناب به صورت نا متعادلی انجام گرفته که نیازمند ارائه خدمات عمومی مطلوب تری و بیشتری می باشد. بدین منظور پس از بررسی، انتخاب شاخص های مناسب، (کاربری های آموزشی، تأسیسات و تجهیزات، فرهنگی و مذهبی، تجاری، ورزشی و فضای سبز) روش های آماری و تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه ای و با استفاده از مدل ویکور، به رتبه بندی خدمات شهری در محلات شهر بناب پرداخته شده است. نتایج اولیه نشان می دهند که در رتبه بندی محلات، محلات فرهنگیان 2 و کوی لاله در رتبه های اول قرار دارند.
تحلیلی بر روند شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار با تأکید بر جریان های زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی در جهان، پیامدهای منفی زیست محیطی در جهان اتفاق افتاد که ناشی از عدم توجه صحیح توسعههای اقتصادی و تأثیر آن بر محیط زیستِ طبیعی بود. به دنبال آن افراد مختلفی در سراسر دنیا شروع به دادن اخطارها و هشدارهایی مبنی بر نیاز توجه بیش از پیش به زیست بوم کردند که منجر به شکل گیری جنبش های زیست محیطی گوناگون و نیز چاپ کتاب های مختلف در این زمینه گردید. با توسعه بحث های گوناگون پیرامون این موضوع و درک عمیق تر از نتایج مخرب این گونه توسعه ها پارادایم پایداری در جهان شکل گرفت. پارادایم پایداری را می توان رایج ترین و کاربردی ترین پارادایم قرن حاضر دانست. این مفهوم را می توان با تمامی امور مربوط به زندگی روزمره مرتبط دانست که البته معرفی ابعاد سه گانه آن در رابطه با اجتماع، اقتصاد و محیط زیست گواهی بر این ادعاست. بسیاری از صاحب نظران ریشه های پیدایش این پارادایم را مرتبط با بوجود آمدن شرایط نابسامان زیست محیطی ناشی از توسعه های بی قاعده بخصوص در زمینه های اقتصادی می دانند. یکی از زمینه هایی که پس از تکوین این پارادایم به شدت مورد تواجه قرار گرفت مرتبط با توسعه های شهری بخصوص در کلان شهرها و البته بدنبال افزایش جمعیّت شهرنشین ایجاد گردید که به توسعه شهری پایدار معروف شد. در این پژوهش به نحوه شکل گیری جنبش های زیست محیطی پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش توصیفی-تحلیلی است که در ابتدا از مهم ترین و به روزترین منابع مرتبط با موضوع استفاده شده و پس از مطالعه و بررسی آنها، تحلیل هایی در جهت اثبات فرضیه پژوهش صورت پذیرفته است. در ابتدای تحقیق سؤالاتی مرتبط با موضوع شکل گرفت و بر مبنای آن ها این فرضیه مطرح گردید که سیر تکوینی جنبش های زیست محیطی منجر به شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار گردیده است. به منظور اثبات فرضیه مهم ترین منابع معتبر داخلی و خارجی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته اند و البته در راستای اثبات این فرضیه نگاهی دقیق تر و موشکافانه تر به پارادایم توسعه برانتلند (از معروف ترین تعاریف مرتبط با توسعه پایدار که توسط او ارائه گردیده) شده است. در نهایت پژوهش، فرضیه مطرح شده را اثبات کرده و به این نتیجه رسیده است که با شکل گیری جنبش های زیست محیطی در جهان پارادایم پایداری و با بسط یافتن این پارادایم در حوزه مسایل شهری، پارادایم توسعه شهری پایدار شکل گرفته است.
تحلیل عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری در مسکن سنتی ایران (مطالعه موردی: خانه ضرابی در همدان
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۵۷-۷۲
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری موضوعی است که از دیرباز در معماری ایران و به خصوص معماری مسکونی مورد توجه معماران و ساکنین خانه ها بوده است و موضوعی است که بر پایه یکی از اصول معماری ایران بنا بر گفته استاد پیر نیا، یعنی پرهیز از بیهودگی در بنا و فضای ساختمان می باشد. انعطاف پذیری وابسته به عوامل عملکردی، اجتماعی – روانی و اقتصادی است و در طول زمان به تغییر در نظام سکونتی خانواده، بعد خانوار، تغییر نیازهای فصلی و روزانه و تغییر فعالیت های اعضای خانواده به اصلی مهم تبدیل می شود. هدف این مقاله که بر گرفته از پایان نامه نویسنده می باشد پرداختن به موردی مشخص از مفاهیم طراحی مسکن سنتی ایران، تدوین روشی برای مطالعه نظری انعطاف پذیری، و تدوین معیارهای موثر در آن است. تکیه اصلی مطالعه بر تدوین الگویی برای مطالعه مفاهیم نظری و تعمیق آن با مطالعه ای ژرفا نگر و موردی است، که برای نمونه خانه ضرابی در همدان را مورد مطالعه قرار داده و مفاهیم انعطاف پذیری در آن بررسی شده است. نتیجه مطالعه، پیشنهاد ماتریسی دو بعدی است که یک وجه آن گونه ها و عوامل انعطاف پذیری شامل«تنوع پذیری»، «تطبیق پذیری»، و «تغییر پذیری» و وجه دیگر آن سه مقیاس «خرد»، «میانی» و «کلان» خانه سنتی می باشد. با استفاده از این الگو، انعطاف پذیری عملکردی، ساختاری و فضایی در عناصر ثابت، نیمه ثابت و متغییر مقیاس های مختلف خانه قابل تحلیل است. نتایج چنین تحلیلی می تواند در تدوین اصول و ضوابط طراحی واحدها و مجموعه های مسکونی جدید به کار رود. با استفاده از انعطاف در این خانه که منجر به تغییر کاربری آن از مسکونی به اداری شده است و هم اکنون سازمان میراث فرهنگی استان همدان می باشد می توان چنین نتیجه ای گرفت که بناهای مسکونی انعطاف پذیر در گذشته با تدبیر درستی که داشتند امروزه نیز بسیار کاربردی هستند زیرا دارای فضاهای منعطف بوده قابلیت تقسیم فضا به اندازه های خرد با کاربری های گوناگون را دارند. امید است این مقاله بتواند راهگشایی برای کمک به انعطاف پذیری در مسکن امروزی شود.
تحلیل کیفیت پیاده روهای شهری با تاکید بر مولفه های سلامت: مطالعه موردی خیابان هفده شهریور مشهد
حوزههای تخصصی:
از آنجا که شهروندان بخش عمده ای از زندگی خود را در تعامل با محیط شهری سپری می کنند، تحلیل اثرگذاری این محیط بر جنبه های گوناگون زندگی آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است. از جمله این جنبه ها که می تواند توسط محیط شهری به چالش کشیده شده و یا تهدید گردد سلامت می باشد. مباحث نوینی چون شهر سالم، پیاده مداری و جز آن بازنمون هایی از توجه به این جنبه ها می باشد. شرایط کالبدی-فضایی پیاده روهای شهری، به طور خاص،تاثیر به سزایی در میزان سلامت محیط برای شهروندان دارد.این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین ویژگی های محیط کالبدی و میزان سلامت محیط، همچنین یافتن روشی جهت ارزیابی سلامت محیط شهری در پی پاسخگویی به این سوالات است:1-مهم ترین چالش های پیش روی سلامت شهروندان استفاده کننده ازپیاده روها کدامند؟2-چه معیارهایی در ارتقا و بهبود سلامت پیاده روهای شهری دخیل اند؟3- با اتکا به این معیارها چگونه می توان میزان سلامت پیاده رو شهری را ارزیابی نمود.روش تحقیق، ترکیبی بوده و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و پیمایش به انجام رسید.به کمک چک لیست پژوهشگر-ساخته داده های مورد نیاز از150 نفر از عابران محور هفده شهریور و 50 مسئولان و کارشناسان مربوطه، به عنوان نمونه پژوهشی گردآوری شد. یافته ها نشان داد وضعیت محور هفده شهریور از نظر معیارهای سلامتی در مجموع بد و پایین بوده که موجب کاهش میزان رضایتمندی استفاده کنندگان از فضا، کاهش میزان استفاده از محیط و در نتیجه افول بیشتر کیفیت محیط گردیده است.هر چهار بعد اصلی سلامت، یعنی سلامت جسمانی، اجتماعی، معنوی و روانی واجد نقش و سهم به سزایی در تعیین میزان سلامت محیط شناسایی گردیدند. در محور هفده شهریور، سلامت جسمانی و اجتماعی در بدترین شرایط و سلامت معنوی و روانی در شرایط بهتری قرار دارد. راهکارهای مختلف کالبدی وفیزیکی برای ارتقاء سلامت شهروندان در این محور پیشنهاد گردید.
بررسی سیاست ها و راهبردهای توسعه گردشگری در مناطق آزاد تجاری با تاکید بر نظم و امنیت اجتماعی: مطالعه موردی منطقه آزاد قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت صنعت گردشگری به اندازه ای است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته دنیا نظیر؛ آلمان، فرانسه، سوئیس در رقابتی تنگاتنگ و در پی بهره گیری هرچه بیشتر از مزایا و فواید اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی این حوزه، توجه و تمرکز خود را بر توسعه روز افزون این صنعت معطوف نموده اند. جزیره پهناور قشم از جمله مکان هایی است که از قابلیت های گردشگری بالایی برخوردار است که با داشتن چشم اندازهای مختلف طبیعی و انسانی گام اول در راستای شناخت طبیعت ایران و تلاش در ثبت این آثار در سازمان های جهانی برداشته شده است. تأسیس و ثبت اولین پارک طبیعت ایران و خاورمیانه در همین راستا بوده است. منطقه آزاد از زمان تأسیس در قشم فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته است. اما تحولاتی که در زمینه گردشگری در این منطقه رخ داده، نشان دهنده فعالیت روزافزون منطقه آزاد بوده است. آگاهی از کمبودها و تنگناهای بخش گردشگری می تواند زمینه شکوفایی و توسعه پایدار را فراهم کند. هدف از این پژوهش؛ بررسی سیاست ها و راهبردهای توسعه گردشگری در قشم است. برنامه ریزی در این زمینه و استفاده از فرصت ها و نقاط قوت در قشم می تواند در آینده ای نزدیک این منطقه را از نظر جذب گردشگر در رتبه بالایی قرار دهد. از طرفی توجه به نظم و امنیت اجتماعی در قشم با توجه به رشد جمعیتی این منطقه در سال های اخیر یکی از ضرورت های توسعه گردشگری است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از مدل SWOT انجام شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر این است که تدوین طرح جامع گردشگری و راهبردها و سیاست های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت می تواند با شناسایی نقاط قوت و فرصت ها، زمینه شکوفایی گردشگری را فراهم نماید و از طرفی تهدیدات و نقاط ضعف را به حداقل برساند. کمبود امکانات و خدمات در سایت های پارک طبیعت، عدم تبلیغات در رسانه های داخلی و خارجی، نبود نیروی انسانی متخصص در زمینه گردشگری در بدنه منطقه آزاد قشم و عدم جذب سرمایه گذار خارجی از مهمترین مشکلات بخش گردشگری در منطقه آزاد قشم است. همچنین در زمینه امنیت اجتماعی در آینده منطقه آزاد با مشکلاتی مواجه خواهد بود و در صورت فقدان اقدامات اصولی، ناامنی در مناطق گردشگری افزایش خواهد یافت.
الگوی خدمات رسانی روستایی- کشاورزی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ مطالعه موردی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۵-۷
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر چشمگیر و غیرقابل انکار فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه های مختلف توسعه، بویژه حوزه های خدمات رسانی و امور مدیریتی، لزوم بکارگیری این فناوری در راستای خدمات رسانی روستایی و کشاورزی امری اجتناب ناپذیر است. از آنجا که در همه دوره ها در کشور ما، کمیت و کیفیت خدمات رسانی به روستاها به دلایل مختلف از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده است، انجام اقداماتی در راستای خدمات رسانی به روستاها، بسیار ضروری به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر با رویکرد استقرایی و با هدف ارائه یک مدل کلی در راستای بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای خدمات رسانی روستایی و کشاورزی به انجام رسیده است. مدل مورد نظر، این امکان را فراهم می سازد تا مکانیزم ها و الگوهای بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در راستای خدمات رسانی روستایی و کشاورزی، بر اساس ملاحضات و اصول کلی این حوزه تبیین گردد و در عین حال، بسیاری از خلاء ها و ضعف های الگوی فعلی خدمات رسانی روستایی نیز مرتفع گردد. از جمله ویژگی های کلیدی که مدل حاضر را از سایر الگوهای خدمات رسانی متمایز می سازد، می توان؛ دسترسی عادلانه تر به خدمات، بهره مندی از فضای تک سطحی به جای فضای سلسله مراتبی،کاهش تحرکات، جریانات و جابجایی های فیزیکی، کاهش هزینه ها، رویکرد فضامحوری، تعامل و پیوند شبکه ای و مزیت های «زمان مجازی» در بهره مندی از خدمات را نام برد.
ارزیابی الگوی روابط ارگانیک و غیرارگانیک روستایی- شهری در روستاهای پیراشهری (مطالعة موردی: روستاهای پیرامون شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، روستاهای پیرامون شهر بابل که در ارتباط با شهر تحولات زیادی از آن پذیرفته اند، به عنوان نمونه انتخاب شدند تا نوع پیوند روستا- شهری در این حوزه با توجه به ارگانیک یا غیرارگانیک بودن در رویکرد شبکة یکپارچه ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش شامل 32 روستا در پیرامون شهر بابل بود. برای تعیین حجم نمونه در پرسشنامة خانوار، از کل 7288 خانوار در روستاهای نام برده شده، براساس فرمول کوکران، 745 خانوار به عنوان جمعیت نمونه انتخاب شدند و پرسشنامة روستا به دهیاران و شوراهای روستاهای موردمطالعه اختصاص یافت. سپس، داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای، T برای دو گروه وابسته، فریدمن وکای دو در SPSS، تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته ها: برجسته ترین نتایج تحقیق نشان داده است که در حوزة اقتصادی، در مؤلفه های هزینه و درآمدهای روستایی، عرضه و تقاضای روستا از شهر، معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، تنوع اشتغال، گردشگری روستایی و در حوزة اجتماعی، در تغییرات ارزش ها و باورهای اجتماعی، رابطة شهر بابل و روستاهای موردمطالعه غیرارگانیک بوده است.
محدودیت ها/ راهبردها: برای تحقق ایجاد الگوی متعادل و ارگانیک، انجام تحقیقاتی درزمینة تعامل و پیوندهایی فضایی نظیر جریان افراد، کالاها، پول، سرمایه، اطلاعات و مواد به طور جداگانه و با هدف ژرف نگری بیشتر برای شناخت مسائل و شکاف های موجود در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون و تلاش برای ارائة الگوی متعادل و ارگانیک پیشنهاد می شود.
راهکارهای عملی: در روابط شهر بابل و روستاهای پیرامون، برنامه ریزی درزمینة توسعة گردشگری شهری در روستاهای پیرامون شهر بابل، ایجاد فعالیت های صنعتی تکمیلی و فرآوری تولیدات کشاورزی، با هدف افزایش و تنوع اشتغال، مدیریت درجهت معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، با هدف ممانعت از بورس بازی زمین و مدیریت بهینه و کنترل مسئولان درزمینة هجوم بی رویة جمعیت و اسکان آن ها در روستاهای پیرامون شهر بابل در منطقة موردمطالعه ارائه می شود.
اصالت و ارزش: این تحقیق الگوی موجود روابط روستایی- شهری را از ابعاد اجتماعی و اقتصادی، با توجه به رویکرد شبکة یکپارچة منطقه ای که رویکردی بهینه در روابط شهر و روستا است، موردتوجه قرار می دهد.
مکان یابی بهینه ی جهات توسعه ی فیزیکی شهر سرخنکلاته با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از موارد بسیار مهم و پیچیده برای برنامه ریزان شهری، تصمیم گیری در مورد مکان های مناسب جهت گسترش آتی شهر و تعیین اراضی مناسب توسعه می باشد که این مهم تنها با نگاهی جامع نسبت به تمام عوامل تأثیرگذار در جهت یابی توسعه ی فیزیکی شهر، محقق خواهد شد. در این راستا، پژوهش حاضر نیز که از نوع توسعه ای-کاربردی می باشد، با هدف تعیین مکان های مناسب جهت گسترش آینده ی شهر سرخنکلاته در استان گلستان، به مطالعه ی این مهم با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. بدین منظور از روش ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GISاستفاده شده و طیّ این فرایند،13 شاخص طبیعی و انسانی شناسایی و مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه ی حاصل گویای آن است که اراضی مناسب توسعه با مساحت 61/33% عموماً در قسمت های جنوبی و جنوب شرقی و غربی و اراضی با تناسب کم و بسیار کم با مساحت 42/38% در قسمت های شمالی و شمال شرقی و غربی قرار گرفته اند که با تدوین استراتژی های مناسب توسعه و هدایت مراکز سکونت و فعالیّت به سوی اراضی مناسب می توان از گسترش سکونتگاهها در اراضی نامناسب ممانعت نموده و ضمن حفاظت از اراضی کشاورزی منطقه از منابع موجود به نحو مطلوب تری استفاده کرد. در نهایت با اعمال رابطه ی جبری همه ی نقشه های عامل با هم در محیط GIS مورد هم پوشانی قرار گرفتند و نقشه ی پتانسیل اراضی مناطق واقع در محدوده ی طرح هادی شهر سرخنکلاته جهت توسعه ی شهر کلاس بندی شد. در نهایت پیشنهاد اساسی یافته های حاضر، بر تمرکز توسعه ی فیزکی آتی شهر در قسمت های شمالی، شمال شرقی و غربی، با توجه به وضعیت مناسب موجود جهت توسعه ی آتی آن است.
سنجش سطوح توسعه یافتگی سکونتگاه های شهری با به کارگیری مدل تحلیل خوشه ای (نمونه تحت مطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت موجود سکونتگاه های شهری برای سنجش سطوح توسعه یافتگی آنها از اهمیت ویژه ای در برنامه ریزی شهری برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف شهرها، برای ارائه طرح ها، سیاست گذاری ها و برنامه های شهری ضروری است. در واقع استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، بهداشتی و غیره می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه سکونتگاه های شهرها باشد که با مقایسه شهرها با توجه به شاخص های توسعه، زمینه های رفع مشکلات و نارسایی های موجود برای دستیابی به توسعه مطلوب و واقعی به وجود می آید. با تعیین و ارزیابی سطوح توسعه سکونتگاه های شهری مشخص می گردد که کدام شهر نیاز به سرمایه گذاری بیشتر نسبت به دیگر شهرها دارد.
هدف این مقاله تعیین سطوح توسعه یافتگی شهرستان های استان تهران با بهره گیری از مدل تحلیل خوشه ای است. برای سطح بندی، 36 شاخص در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی و کالبدی انتخاب گردید و با به کارگیری روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، طبقه بندی شهرستان های این استان صورت پذیرفت. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی – توسعه ای است. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و نیز از نرم افزار GIS برای سطح بندی سکونتگاه های شهری استفاده شده است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که شهرستان های استان از نظر شاخص های توسعه در یک سطح قرار ندارند. نتیجه به کارگیری روش خوشه ای سلسله مراتبی این است که شهرستان های استان تهران در سه خوشه سطح بندی می شوند. شهرستان تهران در خوشه اول به عنوان برخوردارترین شهرستان و شهرستان های دماوند، پیشوا، پاکدشت، ری، بهارستان، رباط کریم، ورامین، اسلامشهر، قدس، ملارد و شمیرانات در خوشه دوم قرار گرفته اند. البته با اینکه 12 شهرستان در یک خوشه قرار گرفته اند، با توجه به امتیاز شاخص ها به 7 سطح رده بندی می شوند که از بین آنها شمیرانات بعد از تهران وضعیت بهتری دارد. شهرستان فیروزکوه در خوشه سوم قرار دارد. در نهایت فیروزکوه به عنوان محروم ترین شهرستان برای سامان دهی و سامان بخشی باید در اولویت قرار گیرد. بنابراین با تهیه طرح های کوتاه مدت فوری و سرمایه گذاری مناسب می توان وضعیت رفاهی و معیشی افراد این شهرستان را ارتقا بخشید. البته این بدان معنا نیست که بقیه شهرستان ها نیاز به ارائه خدمات رفاهی ندارند، بلکه با توجه به شاخص ها، این شهرستان نسبت به دیگر شهرستان ها به تمهیدات و برنامه های ویژه نیاز دارد.
ارزیابی عملکردی گذرهای هوایی عابرپیاده بر مبنای ترجیحات فردی، مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، رویکردهای شهر سازی و ترافیکی، روان بخشی حرکت عابر پیاده و تقویت و ایجاد فضاهای اختصاصی عابرین را مد نظر قرار داده اند. در این راستا، مسیر حرکت همراه با نقاط مبدا و مقصد سفر و محیط پیرامونی مبدا و مقصد سفر به عنوان عناصر کلیدی در حرکت عابر مورد توجه هستند. یکی از عناصر اثرگذار در آسان سازی جریان حرکت عابر پیاده، ایجاد گذرهای غیرهمسطح است. در شهرهای بزرگ کشور، در دهه اخیر، هزینه های زیادی برای نصب گذرهای هوایی و تجهیز و نگهداری آنها انجام گرفته است. اما تجارب میدانی نشانگر آن است که در اغلب موارد و در صورت امکان پذیری عبور همسطح، بخش قابل توجهی از عابران تمایل کمتری به استفاده از گذر دارند. موضوع اصلی این نوشتار، شناسایی، سنجش و تحلیل دامنه و کیفیت اثرگذاری عوامل موثر بر استفاده یا عدم استفاده از گذر است. برای این منظور، تعداد 20 پل با توزیع نسبتا متوازن در سطح کلانشهر شیراز انتخاب شده و تمایلات فردی شهروندان در استفاده از آنها از طریق مصاحبه حضوری مورد پرسش قرار گرفته است. جمع بندی نظرات عابران، بیانگر اثرگذاری دو عامل نداشتن بالابر یا پله برقی و فقدان رمپ و احساس ناامنی در کاهش تمایل به استفاده از پل است که هر دو این عوامل برای افرادی که به هر دلیلی قادر به رانندگی نیستند بسیار مهم است. نتایج حاصل از مدل سازی با روش انتخاب های گسسته فردی حاکی از آن است که عواملی از قبیل وجود مانع زیرپل، سابقه سکونت، سابقه تصادف رانندگی، همراه داشتن بار و ظاهر پل بر استفاده از گذر موثر بوده اند. این نتایج می تواند در تصمیم سازی های مدیریتی برای توسعه و تجهیز سازه های مذکور به کار گرفته شود.
مدل بهینه تخلیه اضطراری جمعیّت پس از حادثه در اماکن شهری با استفاده از الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردd منطقه ۳ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی و وجود بلایای طبیعی و انسان ساز و اثرگذاری آن ها بر روند توسعه و پیشرفت کلان شهرها و ارائه راهکارهای بدیع و بهینه برای حفظ جان انسانها بسیار ضروری است. ارائه مدلی پویا برای تخلیه اضطراری جمعیّت در زمانی کوتاه، افزایش سرعت و کیفیت ارائه خدمات، هنگام و بعد از بحران، از اهمیّت زیادی برخوردار است. هدف تحقیق شناسایی و یافتن بهترین مسیر، جهت تخلیه جمعیّت در مواقع اضطراری است. مسئله اساسی تحقیق این است که به علت عدم پیش بینی قبل از حادثه، تخلیه اضطراری پر از حادثه با مشکلات اساسی روبرو می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است. به منظور شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر جهت تخلیه اضطراری، از نظرات کارشناسان و جهت رتبه بندی معیارها از نرم افزار Expert Choice در GIS و از الگوریتم ژنتیک به دلیل سادگی و سرعت بالای آن جهت تحلیل در شبکه های با ابعاد بالا، برای رسیدن به نقاط امن، استفاده شده است. برای آماده سازی داده های لایه های اطلاعاتی مربوط به معابر و بلوکهای شهری، همچنین عرض معابر از پایگاه داده GIS شهرداری کرمان استفاده شده است. نتایج تحقق نشان می دهد که روش پیشنهادی ضمن در نظر گرفتن تراکم جمعیّت و عرض معابر، کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به نقاط امن را می یابد. بنابراین می توان بطورمؤثری از آن برای تخلیه اضطراری استفاده کرد.
سنجش رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری از دیدگاه گاربران؛ مطالعه موردی پارک بانوان شمس تبریزی
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش، رفاه شهروندان و پذیرش انجام امور تعهدات و مسئولیت نخواهد شد. امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار می روند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت، ارتباط متمایز تری با فضا برقرار می کنند. این تحقیق به سنجش میزان رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری در بین زنان مراجعه کننده به پارک بانوان شمس شهر تبریز پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی و در قالب مطالعات پیمایشی است. از نظر زمانی مقطعی بوده و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای هجده سالی است که در زمان پژوهش به تنهایی در پارک حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 114 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه معیارهای امنیت محیطی هم گسترده بوده و هم از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به جایگاه زنان در جوامع کنونی و محدودیت ها- شاخصه ها را تا حدودی پررنگ تر نمود تا احساس امنیت محیطی در بخش های مختلف فضاهای شهری به ویژه پارک ها و فضاهای گردشی در ساعات مختلف شبانه روز برای زنان فراهم شود. عواملی همانند طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمان های مجاور، نحوه توزیع کاربری های مختلف در درون پارک(چیدمان عناصر)، مکانیابی و نحوه دسترسی به پارک و احساس امنیت و آرامش روانی در پارک با افزایش رضایتمندی پاسخگویان از حضور در پارک بانوان رابطه معناداری دارد.
شناسایی عوامل موثر بر طراحی بدنه های شهری با تأکید بر ابعاد زیبائی شناسی و زیست محیطی مطالعه موردی: خیابان ولی عصر(عج)- شهر قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
15 - 26
حوزههای تخصصی:
تحولات چند دهه اخیر چه در مصالح و چه در تنوع سبک ها و چه به دلیل سرعت در ساخت و ساز موجب شد که ضرورت توجه به نما و نیز ساماندهی بدنه های شهری مورد توجه قرار گیرد. در این میان بررسی اهداف منظر شهری نشان می دهد، اهداف زیبایی شناسانه و زیست محیطی، برای تحقق یک منظر شهری مطلوب، ضروری هستند. بنابراین بدنه شهری به عنوان مصداقی از منظر خرد شهری از این قاعده مستثنی نیست. هدف از پژوهش حاضر توجه به ویژگی های خاص شهر قشم، با تأکید بر ابعاد زیبایی شناسی و زیست محیطی و شناسایی عوامل مؤثر بر طراحی بدنه های شهری خیابان ولی عصر (عج) در شهر قشم به عنوان شاخص ترین خیابان این شهر می باشد. پژوهش یاد شده به روش «تحلیلی _کاربردی» است و در حوزه مطالعات میدانی، «روش پیمایشی» با ابزار گردآوری داده به صورت «مشاهده» و «پرسشنامه متخصصان و استفاده کنندگان» می باشد که در قالب مطالعه ای کاربردی، به بررسی شاخص های پراکندگی داده های مورد بررسی می پردازد. یافته ها در بعد زیبایی شناسی از دیدگاه مردم و متخصصان نشان داده است، شاخص های تناسبات، تمیزی، تعادل و نظم در بعد عینی و دلبستگی به مکان، با معنا بودن، آرامش، خوانایی و جذابیت در بعد ذهنی در اولویت ارزشیابی زیبایی نما قرار دارند. همچنین در بعد زیست محیطی از دیدگاه متخصصان، شاخص هایی همچون مقاومت مصالح در برابر رطوبت، فضای سبز به منظور ایجاد آسایش حرارتی، مصالح مقاوم در برابر دما و دیوار سبز و اکسیژن ساز، برای طراحی بدنه های شهری در اولویت قرار دارند. در نتیجه با توجه به شناخت اولویت ها در ابعاد زیبایی شناسی و زیست محیطی می توان یک منظر شهری مطلوب را پدید آورد.
بررسی میزان تأثیرپذیری کیفیت مسکن از فاکتورهای امنیت تصرف ادراکی مورد شناسی: سکونتگاه های غیر رسمی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی به مثابه یکی از پیامدها و ویژگی های بارز شهرنشینی معاصر در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده اند.گسترش سکونتگاه های غیررسمی، از جمله چالش های جدی فراروی تحقق ابعاد مختلف توسعه پایدار شهری، بویژه در کشورهای رو به پیشرفت تلقی می شود. این پدیده ناخوشایند، نتیجه اعمال سیاست های خطی و آمرانه و به اصطلاح از بالا به پایین در برنامه های توسعه این کشورها بوده که مسئله فقر شهری را بیش از هر وقت دامن زده و به پیروی از آن، ضرورت تغییراتی در نگرش به مسئله سکونتگاه های غیررسمی را مطرح ساخته است. دراغلب مطالعات انجام گرفته درباره این مسئله، بهبود امنیت تصرف زمین برای ارتقاء شرایط زندگی خانوارها، ضروری قلمداد شده،است. درحال حاضر امنیت تصرف از مفهوم قانونی اولیه خود فاصله گرفته و وارد بحث های اجتماعی و روانشناسی شده است. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه جمع آوری داده ها به روش پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. براساس این رویکرد، چهار عامل احتمال تخلیه، ترس از تخلیه، نبود شبکه های حمایتی و سطح درآمد خانوار متغیرهای اصلی تحقیق را تشکیل دادند. ضمن اینکه برای بررسی کیفیت مسکن پنج شاخص کالبدی مساحت زیربنا، نوع مصالح، پوشش سقف، جنس نما، کیفیت ساخت و تعمیر و نگهداری مورد توجه قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین امنیت تصرف ادراکی و کیفیت مسکن رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد و عامل های سطح درآمد خانوار و شبکه های حمایتی از عوامل اصلی و مؤثر بر امنیت تصرف ادراکی می باشد.
اثرات تغییر پوشش و کاربری زمین در منطقه تجریش بر رژیم آبدهی رودخانه دربند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه های شهری به دلیل افزایش جمعیت و تغییرات پوشش و کاربری زمین در حوضه های آبخیز آنها درمعرضآسیب های گوناگون می باشند. رودخانه دربند نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در طول نیم قرن گذشته توسعه شهری تهران، رژیم هیدرولوژیکی آن را تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش با استفاده از عکس های هوایی سال های 1345 ، 1358 و تصاویر〖ETM〗^+وIkONOSسال 1389،میزان تغییرات پوشش و کاربری اراضی در منطقه تجریش شناساییشده و بر اساس آن ها نقشه پوشش و کاربری زمین برای سه دوره زمانی تهیه شده است و با به کارگیری نقشه های مذکور،با روش SCSبه تخمین میزان عددیمنحنی و نگهداشت سطحی آباقدام شده است. همچنین با بهره گیری از مدل های شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان، مدل سازی رواناب و بارش انجام گرفته و از آزمون من کندال به عنوان روشی برای بررسی روند داده های دبی و بارش استفاده شده است. با آشکار سازی تغییرات پوشش و کاربری زمین در سه دوره زمانی ،مشخص گردید که سطوح تولید کننده رواناب زیاد در طول این سه دوره افزایش یافته است. در همین راستا شماره منحنی و ضریب رواناب از سال 1345 تا 1389 افزایش یافته و ضریب نگهداشت سطحی از 66/122در سال 1345 به 26/107در سال 1358 و 76/104 در سال 1389 کاهش یافته است. در حالیکه بارش روند افزایشی خاصی نداشته، دبی دارای روند صعودی بوده که علت اصلی آن تغییرات پوشش و کاربری زمین بوده است.
میان افزایی؛ راهکاری برای افزایش پایداری کالبدی محور تاریخی-فرهنگی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ااگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب می شود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع می گذارد. الگوی توسعه میان افزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار می باشد. کمبود زمین، موانع طبیعی و مصنوعی گسترش افقی شهرها، گسترش شهر بر روی پهنه های مخاطره آمیز و گسل ها، هزینه بالای ایجاد خدمات زیربنائی و تسهیلات شهری، همچنین برخی ملاحظات مربوط به پایداری محیط، بهسازی و اصالت بخشی به بافتهای فرسوده شهری، کاهش اتلاف سرمایه و انرژی، ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، اختلاط کاربری ها و مسائلی از این دست، موجب گردیده است تا حرکت به سوی اهداف توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. شهر تبریز یکی از قدیمی ترین مراکز سکونتی است که از جهات مختلف طبیعی، سیاسی، دموگرافیکی و... دارای اهمیت می باشد. گسترش پراکنده و توسعه افقی شهر، ضمن اینکه گاهاً با محدودیت های طبیعی روبروست هزینه های خدمات شهری را نیز افزایش می دهد. همچنین حدود یک سوم جمعیت شهر تبریز را حاشیه نشینان تشکیل می دهند، اگر به رقم فوق ساکنان بافت فرسوده را اضافه کنیم شاید در حدود نیمی از جمعیت شهر در شرایط نامناسب و ناهنجار زندگی می کنند. الگوی توسعه پایدار و توجه به بهسازی بافت فرسوده و تشویق اسکان جمعیت در نواحی کم تراکم مرکز شهر، مشکلاتی از این دست را حل می کند. در این تحقیق به منظور تحلیل توسعه کالبدی محدوده و ارزیابی پتانسیل میان افزایی آن، مدلی تهیه و شاخص هایی جهت بررسی وضعیت کالبدی و پایداری بناها و اماکن تعریف شده و با ادغام نتایج حاصل از هر شاخص، میزان توسعه کالبدی محور تاریخی- فرهنگی تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته است. سپس محلات بر اساس سطح توسعه کالبدی طبقه بندی شده و سناریوهای افزایش پایداری برای محدوده پیشنهاد شده است. در نهایت با توجه به وضع موجود و خروجی مدل، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از توسعه میان افزا و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر می توان سطح پایداری را در شهر ارتقاء داده و ساختار کالبدی مناسبی فراهم آورد.
گونه شناسی جدید در تکوین پراکنش های فضایی مناطق کلان شهری (نمونه مطالعه: رشد متاستاتیک در محور شرق منطقه کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۲۵۴-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی معیارهای امکانسنجی چندسطحی سازی معابر شهری براساس روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و افزایش تولید وسایل نقلیه، تمایل شهروندان به استفاده از خودروهای شخصی نیز افزایش یافته است. در نتیجه، همگام با پیاده سازی سیاست های مدیریت تقاضا، افزایش ظرفیت معابر شهری امری غیرقابل اجتناب خواهد بود. افزایش ظرفیت معابر در ابتدا با تکیه بر گسترش معابر از طریق افزودن خطوط اضافی به معابر انجام می گردید اما با گذشت زمان و افزایش تقاضا، افزایش خطوط به علت معارضین ملکی امری غیرممکن می نماید. به منظور رفع محدودیت ها، اجرای معابر چندسطحی مورد توجه بسیاری از کلانشهرها واقع شده است. در این پژوهش، نویسندگان سعی نموده اند تا با بررسی نمونه هایی از این معابر و شناسایی معیارهای موثر، اقدام به تهیه پرسشنامه کارشناسی نموده و با اخذ نظریات کارشناسان حوزه حمل ونقل و شهرسازی، عوامل موثر برای امکان سنجی این نوع معابر را براساس روش تحلیل عاملی اولویت بندی نمایند. بررسی نتایج تحلیل ها نشان می دهد عواملی همانند سطح سرویس معبر در ساعت اوج، حفظ بافت باارزش تاریخی، آلودگی های صوتی، هزینه کلی اجرا، حفظ مراکز خطی- محله ای و شهری، تعداد گلوگاه های ترافیکی موجود در معبر، ملاحظات ایمنی و حجم روزانه شمارش شده در کمان به عنوان مهمترین عوامل موثر از بین 30 معیار شناسایی شده است که با استفاده از این 8 عامل می توان بدون انجام هزینه زیاد و صرف زمان طولانی، مطالعات امکانسنجی این نوع معابر را برای سایر شهرها به انجام رسانید.
تحلیل و ارزیابی سنجه های پایداری محله های شهر ماکو (با استفاده از تکنیکهای آماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری مقوله ای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها تأثیرگذار بوده است و عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و اکولوژیک را مورد توجه قرار می دهد. آنچه امروزه مهم است، شناخت نقاط قوت و ضعف ابعاد توسعه است. هدف پژوهش حاضر سطح بندی فضایی و تحلیل میزان پایداری و ناپداری محلات شهر ماکو به لحاظ برخورداری از سنجه های توسعه است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با تأکید برروش جامع نگری است. برای ارزیابی سطوح پایداری محلات، تحلیل نابرابری ها از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: تکنیک تحلیل عاملی، شاخص ترکیبی توسعه انسانی و امتیاز استانداردشده با انتخاب50 معیار در قالب ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست- اجتماعی، نهادی-کالبدی استفاده شده است. همچنین در اثنای تحقیق از نرم افزارهای SPSS،Auto cad وArc Gis استفاده شده است. نتایج نشان داده است در مجموع شاخص های تلفیقی ضریب پایداری بین محلات این شهر متفاوت بوده به طوری که از 14 محله، دو محله در گروه پایدار ایده آل، چهار محله درگروه پایدار قوی، سه محله نیمه پایدار، سه محله پایدار ضعیف و دو محله درگروه ناپایدار قرار دارند. بر اساس شاخص HDI محلات 12و 13 به ترتیب با ضریب پایداری «0.466829» و « 0.601758» به عنوان محلات پایدار ایده آل و محلات 5 و 7 با اختصاص کمترین ضریب پایداری به ترتیب با ضریب «0.201974» و «0.200198» به عنوان محلات ناپایدار شناخته شده اند. نتایج حاصل از مدل امیتاز استاندارد شده (Z score) نیز همین امر را تأیید می کند. طبق یافته های بدست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، مطلوب ترین حالت پایداری برای شهر ماکو در شاخص های اقتصادی با میانگین «0.0000002381» و نامساعدترین حالت مربوط به شاخص های نهادی- کالبدی با میانگین «0.0000003571- » است.