فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی ازجمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روزافزون جمعیت، کمبود و گرانی زمین و مشکلات توسعه افقی شهرها رواج یافته که قابلیت ارتباط فرد با محیط اطرافش را بسیار بی اهمیت جلوه می کند. در این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و باهدف شناخت و تحلیل تأثیرات محیطی ناشی از افزایش تراکم و توسعه عمودی در شهرها، سعی بر آن است تا تبیین روشنی از معایب افزایش تراکم در شهرها، در عین سودمندی آن، ارائه گردد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی انجام پذیرفته و پس از شناخت مفاهیم موردنظر ، به تحلیل آن ها پرداخته و نتیجتاً به چگونگی ارتباط بین آن ها منجر می گردد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ساختمان های بلند بر تعادل محیط شهری تأثیر می گذارند و می بایست چگونگی تأثیر آن ها بر کیفیت محیط قبل از احداث مورد ارزیابی قرار گیرد. خصوصاً در ارتباط با ساختمان های بلند با عملکرد مسکونی که علاوه بر ملاحظات محیطی و شهرسازی، تغییر در روابط اجتماعی اهالی، تغییرات در شیوه زندگی و رفتارهای جمعی نیز می باید موردنظر باشد تا طراحی و ساخت ساختمان های بلند موجب ارتقاء کیفیات محیط شهری گردند.
میزان سنجی سطح تعاملات اجتماعی در بافتهای قدیمی باهمستانهای شهری؛ نمونه موردی: محله درب نو گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۱۵۰-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
امروزه برخورداری از بیشینه تعاملات اجتماعی و مراودات شهروندی در سطوح برنامه ریزی و طراحی شهری از اهمیت فراگیر برخوردار شده است؛ چنانچه این موضوع افزایش «کیفیت زندگی» و «رضایتمندی شهروندی» را به همراه داشته و در ایجاد شهرهای پاسخده به ساکنان تاثیرگذار خواهد بود. در عین حال در عصر مدرن، تعاملات و ارتباطات اجتماعی به خصوص در جوامع در حال توسعه بسیار کاهش پیدا کرده و به یکی از مشکلات شهرهای جهان سومی تبدیل شده است. از سویی دیگر، شهر گرگان دارای محله های قدیمی می باشد که تعاملات اجتماعی در آن به خصوص در محلات جدیدتر روز به روز در حال کاهش می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، «روش پیمایشی» با ابزار گردآوری داده: «پرسشنامه» و «مطالعات میدانی» بوده است که از روش تحقیق تحلیل آماری نیز بهره برده است. لذا، در این پژوهش به بررسی فاکتورهای اجتماعی در یکی از محلات قدیمی شهر گرگان به نام محله درب نو پرداخته شده است. در این پژوهش 120 خانواده که به صورت تصادفی در این محله زندگی می کنند، انتخاب شده اند و با استفاده از نرم افزار spss میزان مشارکت، تعاملات و ارتباطات اجتماعی آنان را مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان نتایجی حاصل شده است که نشان می-دهد میزان ارتباطات، مشارکت ها و تعاملات اجتماعی در محله درب نوِ شهر گرگان بالاتر از حد متوسط بوده است. همچنین راهکارهایی در زمینه افزایش میزان تعاملات اجتماعی ارائه شده است.
بررسی ارتباط مشارکت پایدار گردشگران و ارزش ویژه برند مقصد گردشگری (مورد مطالعه: شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در بازار بسیار رقابتی صنعت گردشگری، بازاریابان مقصد دائماً به دنبال افزایش ارزش ویژه برند خود با تمرکز بر تعدادی از عوامل کلیدی هستند. ارزش ویژه برند مقصد به طور مستقیم تحت تأثیر ادراکات بازدیدکنندگان در مورد مقصد است. از جمله عواملی که بر ادراکات افراد اثر می گذارد، انگیزه و علاقه فرد نسبت به سفر به مقصد می باشد. علاقه فرد به انجام فعالیتی به خصوص، چون سفر به صورت پی در پی و مداوم به یک مقصد گردشگری خاص، مشارکت پایدار سفر نامیده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشارکت پایدار سفر گردشگران داخلی شهر اصفهان بر ارزش ویژه برند این مقصد گردشگری است. در این پژوهش شهر اصفهان به دلیل برخوداری از جاذبه های فراوان گردشگری و نقش به سزای آن در تأمین درآمدهای حاصل از گردشگری انتخاب شده است. اصفهان قطب گردشگری ملی ایران محسوب می شود که سالیانه پذیرای هزاران بازدیدکننده است و از این جهت مقصد بسیار مطلوبی برای پژوهش های علمی و تحقیقات گردشگری است. بر این اساس در این تحقیق، فضای نمونه 143 نفری از میان تمام گردشگران داخلی شهر اصفهان در بازه زمانی تیر و مرداد سال 1393 با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است که پس از تأیید روایی و پایایی آن، داده ها جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لذت از سفر، اهمیت از سفر و خودبیان-گری تأثیر مثبت بر مشارکت پایدار سفر دارند و از این بین اهمیت سفر با ضریب مسیر 445/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر مشارکت پایدار سفر دارد. همچنین مشارکت پایدار سفر از طریق اثرگذاری بر آگاهی از برند، تصویر برند و کیفیت ادراک شده برند بر وفاداری به برند مقصد مؤثر است. وفاداری به برند مقصد نیز با ضریب مسیر 654/0 بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری تأثیری مستقیم دارد.
بررسی وضعیت اجتماعی اقتصادی شاغلان بخش گردشگری شهر خرم آباد
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
33 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه، گردشگری شهری یکی از راه های کسب درآمد جهت افزایش توان اقتصادی و اجتماعی و یکی از نیروهای اجتماعی بسیار مهم (شهری) به حساب می آید که اهمیت بین المللی اقتصادی و ژئوپلتیکی بسیاری نیز دارد. گردشگری به طور جهانی فضاهای فرهنگی، اجتماعی، و جغرافیایی را می سازد، بازسازی می کند، و ساکن می شود. شهر خرم آباد با داشتن جاذبه های طبیعی و تاریخی فراوان سالانه پذیرای گردشگران زیادی است، با این روند، این شهر در حال تبدیل شدن به یکی از قطب های گردشگری شهری است. بنابراین، اجرای این پژوهش جهت شناسایی آثار گردشگری بر وضعیت اقتصادی اجتماعی ساکنان شهر خرم آباد، به خصوص شاغلان وابسته به بخش گردشگری، الزام آور است. روش پژوهش مبتنی بر توصیفی تحلیلی که با پیمایش میدانی جهت تکمیل پرسشنامه ها همراه شده و داده های مورد نظر نیز از طریق نرم افزار آماری 21SPSS پردازش شده اند و از آزمون های آماری کای اسکوئر، ضریب همبستگی کندال و آزمون تی تک نمونه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که گردشگری شهری بر مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی زندگی شاغلان بخش گردشگری تأثیر مثبت دارد و کیفیت زندگی این گروه نسبت به شاغلان بخش های دیگر (کشاورزی و مشاغل آزاد) از وضعیت مطلوب تری برخوردار است.
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان (۹۰-۱۳۳۵)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی نظام شهری، موقعیت و جایگاه شهرهای یک منطقه در ارتباط با سایر شهرهای آن منطقه را مشخص می سازد. این پژوهش، با هدف دستیایی به شناخت تفاوت ها و پیوندها، به بررسی پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان طی سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ پرداخته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی، روش گردآوری داده ها اسنادی - کتابخانه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توزیع نقطه ای، نزدیکترین همسایگی، پراکندگی موران و مدل کریستالر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان به سوی تمرکز و خوشه ای شدن گرایش دارد. از جمله عوامل مؤثّر بر پیدایش چنین ساختار فضایی در نظام شهری استان ناشی از بسط روابط سرمایه داری و نابودی شیوه های تولید سنّتی در روستا در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، نامناسب بودن نظام بانکی، خروج شدید سرمایه از کشور، کاهش تولیدات اقتصادی، نارسایی در تعاملات بین المللی به دنبال تحریم اقتصادی و انتقال سرمایه های راکد به بخش خدمات، جنگ تحمیلی، تنش های سیاسی کشور افغانستان، اختلاف سطح درآمدها بین شهر و روستا و همچنین اختلاف زیاد سطح زندگی بین جوامع روستایی و شهری، مهاجرت های گسترده روستائیان به شهرها می باشد. اجرای سیاست تمرکز زدایی مداوم، تقویت شهرهای سیرجان، رفسنجان، بم و جیرفت، تقویت شهرهای کوچک با نگاه مدیریت فضای روستایی، ایجاد شهر یا شهرهای جدید در ناحیه مرکزی- جنوبی استان، تقویت سیستم حمل و نقل برون شهری به منظور گسترش ارتباط میان نقاط شهری استان و توجه به آمایش نظام فضایی شهری کشور می تواند به حل مشکل تمرکز و الگوی خوشه ای در نظام شهری استان کرمان کمک نماید.
ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فناوری اطّلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
فناوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان یک «فناوری جدید» به سرعت توسعه یافته و با غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه از آن یاد می شود. این فناوری به دلیل عمومیت با سایر فناوری ها تفاوت اساسی دارد. آنچه ممکن است سبب ناکارآمدی این فناوری شود، مقوﻟﺔ توزیع نابرابر آن در سطح مناطق است که پژوهشگران از آن تحت عنوان «شکاف دیجیتال» یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فنآوری اطّلاعات و ارتباطات» است. نوع تحقیق، کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است که برای رتبه بندی، سطح بندی و میزان اختلاف میان شهرستان ها از الگوریتم تاپسیس و ضریب پراکندگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مجموع شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص های فناوری اطّلاعات و ارتباطات با سطح توسعه یافتگی فاصله دارند؛ تا جایی که شهرستان اصفهان (به عنوان رتبه اول) از نظر توسعه یافتگی ICT نسبت به شهرستان چادگان (به عنوان رتبه آخر) سه برابر توسعه یافته تر است؛ بدین معنی که توسعه یافتگی شهرستان ها در بخش ICT با میزان جمعیت آنها ارتباط مستقیم داشته و شهرستان های با جمعیت بیشتر از توسعه یافتگی بیشتری در زمینه فناوری اطّلاعات و ارتباطات برخوردار هستند. اهمیت متغیّرهای مستقل در تعیین میزان نابرابری شهرستان های استان اصفهان نشان می دهد که میزان شهرنشینی، دارای بیشترین تأثیر، و شاخص کالبدی دارای کمترین تأثیر در تعیین نابرابری شهرستان های استان اصفهان بوده اند که در خاتمه، راهکارهایی برای کاهش شکاف دیجیتال بین شهرها ارائه شده است که نیازمند توجّه جدّی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
تحلیل شاخص های کمّی و کیفی مسکن در شهر جیرفت و پیش بینی مسکن مورد نیاز تا سال ۱۴۰۰
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین نیازهای انسان است و به عنوان یکی از مسائل حاد کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. ضعف مدیریت اقتصادی، نداشتن برنامه ریزی مسکن و رشد شتابان جمعیت شهرنشین، تامین مسکن را در کشور ایران به یک معضل تبدیل کرده است؛ از این رو، توجه به مسائل و مشکلات و ارتقای وضعیّت کمّی و کیفی مسکن می تواند برنامه ریزی و تصمیم گیری را در این بخش تسهیل نماید. هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیّت شاخص های کمّی و کیفی مسکن در شهر جیرفت و مقایسه آن با مناطق شهری کشور و همچنین پیش بینی زمین و مسکن مورد نیاز این شهر تا سال ۱۴۰۰ است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، آمار سرشماری های نفوس و مسکن، طرح جامع شهر جیرفت و داده های میدانی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در طی دوره ۱۳۹۰-۱۳۴۵ وضعیّت شاخص های کمّی و کیفی شهر جیرفت بهبود داشته است، ولی در بعضی موارد در مقایسه با مناطق شهری کشور در رتبه پایین تری قرار دارد. همچنین در این مقاله جمعیت و تعداد خانوار این شهر تا سال ۱۴۰۰ پیش بینی و مشخص شده که در این مدت به ۱۵۷۷۴ واحد مسکونی جدید و ۱۲۴۶۱۴۶ مترمربع زمین نیازمند خواهد بود.
بررسی عوامل مؤثر برآسیب پذیری ناشی از زلزله در مناطق شهری دارای سکونت گاه های غیررسمی با استفاده از GIS (مطالعة موردی مناطق 1 و 5 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای بزرگ در ایران است. وقتی شهرها علاوه بر فرسودگی، مناطق حاشیه نشین و اسکان غیررسمی دارند، حساسیت این موضوع دو چندان می گردد. در این میان، شهر تبریز یکی از شهرهای پرجمعیت ایران می باشد که به لحاظ خطر زلزله در وضعیت آسیب پذیری بالا می باشد.این شهر مانند سایر شهرهای بزرگ ایران دارای سکونت گاه های غیررسمی می باشد که در کنار گسل فعال استقرار یافته اند؛ این مناطق به لحاظ ساخت و ساز و برنامه ریزی شهری (برنامه ریزی کاربری اراضی) در وضعیت نامناسبی قرار دارند و در صورت وقوع زلزله می تواند فاجعة انسانی با توجه به تراکم بالای جمعیتی و سایر پارامترهای مؤثر در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله در این محدوده اتفاق بیفتد. این مقاله به بررسی مناطق یک و پنج شهر تبریز که در بین مناطق دارای سکونت گاه های غیررسمی شهر تبریز می باشند، از لحاظ آسیب پذیری ناشی از زلزله با در نظر گرفتن ماهیت زلزله و بررسی آن در ارتباط با چهار عامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه و نوع مصالح می پردازد و جهت ارزیابی رابطة بین میزان آسیب پذیری زلزله و عوامل مؤثر بر آسیب پذیری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی GISو مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و برای برآورد تراکم از برآورد تراکم کرنل (KDE) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق یک و پنج شهر تبریز با توجه به تمرکز بالای جمعیت، کیفیت ابنیة پایین، عمر ساختمان ها و استفاده از مصالح غیرمقاوم در برابر زلزله از یک طرف و نزدیکی به گسل و بافت حاشیه نشین از طرف دیگر، در صورت وقوع زلزله می تواند خسارات جبران ناپذیری را متحمل گردد.
مطالعه محور شیرازی به عنوان یک مفصل شهری در دسترسی به بخش مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی ازچالش هایپیشرودرکلانشهرهایامروز دسترسی فضاهایشهریاست؛ امروزه شاهد کاهشکیفیت محیطشهریدربافت مرکزی پایتخت معنوی ایران هستیم. حرممطهرحضرترضا(ع)بهعنوانیکمحدودهخاصشهریزائرانومراجعانبسیاری داردو از پتانسیل هایانسانیواجتماعیبالاییبرخوردار استومی تواندیکفضایشهریمناسب رافراهمکند،ولی به علت مشکلاتناشیازانواعتداخل هاسوارهوپیاده؛ نحوهحضوروحرکتزائریندراینمسیرهاو...چهره این خیابان شلوغ و فاقد ویژگی های مثبت هویتی است. هدف از پژوهش حاضر شناخت سازمان بصری رفتاری خیابان و تحلیل مناظر شهری از طریق برداشت گره ها و نشانه ها در طول محور شیرازی است. مشکلات حرکت پیاده در محور ورود به حرم مطهر مورد مطالعه قرار می گیرد و پیشنهاداتی جهت ارتقاء کیفیت محیطی و ساماندهی آینده محور داده خواهد شد. این بررسی به صورت موردی در محور شیرازی در شهر مشهد صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و بررسی های میدانی (توزیع پرسشنامه و مشاهده) و نیز مصاحبه و گفتگو با متخصصان فعال در این زمینه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق زائرین و شهروندان حاضر در خیابان شیرازی مشهد می باشند که نمونه ای به حجم 183 نفر با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج حاکی است؛ عدم رضایت مندی زائرین و شهروندان در خیابان شیرازی در رابطه با عرضسوارهرووپیادهرو بخصوص در مراسم مذهبی و اعیاد و نیز عدم رضایت در دسترسی های شهری به علت عدم رعایت مقررات شهرسازی و معماری؛ اغتشاشبصریوعدمهمخوانیمبلمان؛وجودسدمعبر؛ کیفیتنامناسبپیادهرو و کمبود پار کینگ است و رابطه معنادار آن در بخش زائرین با کمبود فضاهای بازعمومیوسبز در این محور. بنابراین، برای ارتقاء سیمای محور شیرازی باید؛ استفاده از کاربری ترکیبی؛ ساماندهی کاربری ها و کانون ها با حفظ محوریت حرم مطهر؛ رعایت معماری اسلامی ایرانی؛ تقویت فضا های باز شهری و سبز در قالب گره های شهری در تقاطع ها و ایجاد نقاط مکث از طریق عقب رفتگی بدنه ساختمان ها که به هویت خیابان به عنوان یکمفصل شهری کمک می کند.
ارزیابی پایداری و تعیین اندازه بهینه جمعیت شهر مشهد بر اساس وضعیت منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در مرحله اول به ارزیابی پایداری شهر مشهد در ارتباط با منابع آبی بر اساس مدل های توسعه شهری پایدار پیشنهادشده توسط هاتون اختصاص دارد و سپس جمعیت بهینه مشهد را بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب برای تأمین آب مورد نیاز در سال 1395، با احتساب سد دوستی و ارداک و بدون احتساب این دو سد تعیین می کند. بر اساس ماهیت هدف گذاری، از روش تحقیق ترکیبی از نوع تودرتو استفاده شد؛ چرا که اطلاعات کیفی پشتوانه ای برای تحلیل های کمی محسوب می شود. در این راستا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای فرم های پایدار شهری بررسی شدند و در ادامه، مدل های هاتون در ارتباط با شبکه آب و فاضلاب شهری شناسایی گردیدند. وضعیت منابع آبی استان، دشت مشهد و شهر مشهد از طریق اسناد مرتبط تعیین گردید و سپس با استفاده از تحلیل های کمی، جمعیت بهینه شهر بر اساس دو گزینه سازمان آب و فاضلاب محاسبه شد. نتایج نشان می دهد دشت مشهد از منابع آب زیرزمینی استان 2 درصد آن را داراست. در حالی که 97/65 درصد جمعیت شهری استان در این دشت و به ویژه در شهر مشهد ساکن اند و 42 درصد آب مورد نیاز از منابع سطحی تأمین می گردد که 7/92 درصد آن متعلق به سد دوستی است. این سد در فاصله 220 کیلومتری شهر مشهد واقع است و از کل فاضلاب خانگی تولیدشده، 30 درصد آن بازیافت می شود. بنابراین، بر اساس مدل های شهری پایدار هاتون، مشهد در ارتباط با منابع آبی شهر پایداری نیست و بر اساس عدم وابستگی به خارج از حوزه نفوذ (بدون احتساب سد دوستی و ارداک) 1192660 نفر و حتی با وابستگی به خارج از حوزه نفوذ 550459 نفر مازاد جمعیت دارد.
کاربرد فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی به عنوان رهیافتی در برنامه ریزی تجدید حیات شهری در ساماندهی الگوهای رفتاری شهروندان (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین، اولین خیابان طراحی شده ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه طراحی برمبنای ساماندهی الگوهای رفتاری افراد، معیاری مهم است؛ تا جایی که در طراحی فعالیت و رفتار، نقشی تعیین کننده در کیفیت فضای شهری دارد. مسئله این است که توجه یکجانبه به شاخص های کالبدی خیابان کافی نیست و هم پیوندی میان شاخص های مختلف کالبدی و غیرکالبدی باید به عنوان سازوکاری مناسب برای ساماندهی فعالیتی و رفتاری محورهای شهری اتخاذ شود. در این نوشتار، با هدف به کارگیری فرایند برنامه ریزی اختیار راهبردی در نمونه مورد مطالعه (خیابان سپه قزوین)، نخست به تعاریف و مبانی نظری می پردازیم. سپس براساس شناخت وضع موجود از نمونه مورد مطالعه به کمک روش های جمع آوری کتابخانه ای و مطالعه های اسنادی و همچنین مشاهده های میدانی، فرایند اختیار راهبردی در نمونه موردی مطالعه می شود. نتایج بهره گیری مبانی رهیافت تجدیدحیات شهری در قالب فرایند اختیار راهبردی گویای آن است که پس از تعیین عرصه های سیاستگذاری، مراحل تهیه نظام برنامه ریزی کاربری زمین باید در راستای پیاده سازی الگوی رفتاری محور بالا با حفظ هویت فرهنگی و روحیة فضایی گذشته آن انجام گیرد؛ به عبارت دیگر، این مقاله درنظر دارد تا با استفاده از تکنیک حاضر حیات اجتماعی، یک محور تاریخی را بازگرداند، به آن کارایی و پویایی مجدد ببخشد و توقع ها و نیازهای امروزی را به صورت کامل برآورده سازد. هدف آزمون تکنیک تحلیلی روی خیابان سپه قزوین، دستیابی به تجدیدحیات شهری محور است. خیابان سپه یکی از خیابان های شمالی- جنوبی شهرستان قزوین است که عناصر و نقاط راهبردی ای (استراتژیکی) مانند عمارت عالی قاپو، بازار و مسجد جامع قزوین دارد.
سنجش میزان آگاهی عمومی ساکنان به حقوق و قوانین شهری نمونه موردی: محله ی عامری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بالا بردن میزان آگاهی عمومی ساکنان یک شهر نسبت به حقوق و قوانین شهری از جمله عوامل مهمی است که برای رسیدن به یک شهر پایدار و مطلوب باید به آن توجه کرد. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آنها در نظر می گیرد. قوانین و مقررات شهری را می توان به عنوان یکی از مهمترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود. به تعبیر بهتر بازیگران عناصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضا می توانند شهروندان را در اداره ی امور شرکت دهند. در این پژوهش هدف شناخت میزان آگاهی ساکنان محله ی عامری نسبت به حقوق و قوانین شهری است که با استناد به داده های پژوهشی به توصیف میزان این آگاهی در بین ساکنان محله ی مورد نظر پرداخته شد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. و یک نمونه 370 نفری در بین ساکنان محله انتخاب و میزان آگاهی در بین آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میزان آگاهی از حقوق و قوانین شهری در بین ساکنان محله اندک بوده است. از سوی دیگر شاخص مذکور با جنسیت و فعالیّت شغلی ساکنان ارتباط معناداری داشته و میزان تحصیلات و سن بر این شاخص تأثیرگذار نمی باشند.
بازخوانی نقش و عملکرد مدیریت شهری در تحقق محلّه ی تاریخی پایدار موردپژوهی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز زندگی اجتماعی هر شهرنشین و برقراری ارتباط با دیگران از محلّه آغاز می شود و محلّه های شهری به مثابه شاخص ترین واحد سازمان فضایی شهر، حائز نقش مهمی در پایداری شهری هستند. در نظریه های توسعه ی انسان محور، پایدای در سطح محلات (به مفهوم جامع اجتماعی، اقتصادی، زیست- محیطی و کالبدی) و همچنین شهروندمداری، دو اصل بنیادین و پذیرفته شده ای هستند که با عنوان پذیرفته شده ترین و عام ترین اصول محتوایی در جوامع مختلف، اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه معرفی می شوند؛ اما عملیاتی شدن این اصول و دسترسی به ساختارهای متناسب با آن در گرو سازمان و نظام مدیریتی کارآمد می باشد؛ مدیریتی که در سایه ی آن، سه حلقه ی مجزا اما به هم پیوسته ی محیط، اجتماع و اقتصاد در امر پایداری محلّه ای، واجد اصول و معیارهای پایداری باشند. پژوهش حاضر نیز در همین راستا، به سنجش وضعیت پایداری محلّه ای و نقش مدیریت شهری در تحقق آن، در ناحیه ی تاریخی شهر یزد، پرداخته است. برای نیل به این هدف روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی در قالب تکنیک منطق فازی و آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون خطی به کار رفته است. نتایج حاصله نشان از کم لطفی مسؤولین نسبت به محلات بافت تاریخی از نظر معیارهای پایداری دارد، به صورتی که علی رغم نوسان مقادیر پایداری از 474/0 در محلّه ی گودال مصلی تا 304/0 در محلّه ی دولت آباد، اما نتایج، شرایط نامساعد پایداری و قرارگیری محلات بافت در طبقه ی ضعیف را نشان می دهد. از سوی دیگر با وجود معنادار بودن عملکرد مدیریت شهری در بعد پایداری زیست- محیطی محلّه ای، اما به طور کلی در محدوده ی مورد مطالعه بین دو متغیّر پایداری محلّه ای و مدیریت شهری رابطه ی معنادار و ضرایب همبستگی نسبتاً مناسب و قابل قبولی را شاهد نیستیم و مدیریت شهری نتوانسته است در سایر ابعاد پایداری محلّه ای نقش مؤثّر خود را ایفا کند. بنابراین توجه به رهیافتی سیستماتیک و کارشناسانه با مشارکت شهروندان می تواند به الگوی مطلوب پایداری محلّه ای و نقش فعال مدیریت شهری در بافت تاریخی شهر یزد و حفاظت از آن منجر شود.
ارزیابی شاخص های کاربری اراضی شهری با تأکید بر سرانه مطلوب شهر سالم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهر سالم عبارت است بهره برداری بهینه از محیط و رعایت همه کاربری ها با توجه به تراکم و سرانه مناسب، به گونه ای که شهروندان بتوانند به خوبی از آن بهره مند گردند. با توجه به اهمیت کاربری ها در شهر سالم، هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص ها و سرانه های کاربری زمین شهر بابل و انطباق آن نسبت به استاندارد مطلوب شهرسالم با فرض نامناسب بودن سرانه کاربری ها و هم چنین عدم تعادل و سازگاری بین کاربری های شهری است. نوعِ پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین برای شناسایی نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدید شهر بابل از تحلیل راهبردی استفاده شد. نتایج حاصله نشان می دهد که سرانه های کاربری اراضی شهر بابل نسبت به شهر سالم خیلی پائین تر است و کمبود زیادی در میزان سرانه های کاربری اراضی شهر بابل وجود دارد. به جز کاربری مسکونی میزان تحقق پذیری بقیه کاربری ها نسبت به سرانه شهر سالم زیر 28 درصد بوده است. کاربری های تأسیسات و تجهیزات شهری، بهداشتی و درمانی، فضای سبز و پارک و کاربری ورزشی و فرهنگی در وضع بحرانی قرار دارند. از لحاظ میزان تعادل و سازگاری کاربری ها با یکدیگر، تعادلی بین کاربری ها وجود ندارد. مکان یابی کاربری ها به خصوص کاربری فضای سبز و ورزشی به طور صحیح انجام نشده و شهروندان شهر بابل دسترسی مطلوبی به کاربری های شهری ندارند.
تحلیل توزیع فضایی محل اسکان مجرمین درشهرمشهد با تأکید برمحدوده های حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی، که بهموجب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر بهوجود آمده است، نتیجه نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی است که در سطح مناطق شکل گرفته و شهرها بهویژه کلانشهرهای کشور را با مشکلات فراوانی روبهرو ساخته است. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای کشور با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. شکل گیری مناطق اسکان غیررسمی در این شهر مشکلات فراوانی را برای مدیریت شهری فراهم کردهاست. ویژگیهای ناهنجار کالبدی در کنار ویژگیهای اجتماعی حاکم بر این محدودهها باعث شده تا این مناطق محل سکونت تعداد قابل توجهی از مجرمان شهر مشهد باشد. تحلیل عوامل مؤثر و جاذب سکونت در این مناطق از اهداف این مطالعه است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی با استفاده از مدلهای زمین آماری است. در این نوشتار تحلیل توزیع فضایی مجرمان در شهر مشهد بهلحاظ موقعیت سکونتی و اینکه این موضوع میتواند متأثر از چه عواملی باشد را مدنظر داشته است. در این راستا با استفاده از مدلهای رگرسیون اقدام به تحلیل متغیر وابسته(مجرمنشینی) در سطح محلهها گردید. مدل های مورد استفاده شامل OLS و GWR بود که به ترتیب ضرایب رگرسیونی آنها 68 و 74درصد محاسبه شد و توانایی بالاتر GWR را در مقایسه با رگرسیون معمولی ارایه کرد. در این مدلها متغیرهای مستقل مهاجرپذیری، بیسوادی و فضای سبز تأثیر معناداری بر روی مجرمنشینی داشته است که با تحلیل های بیشتری میتوان این فضاها را ناامنتر برای مجرمان و کاهش جذابیتهای آن در انتخاب محله های سکونتی برای مجرمان نمود.
بررسی نحوه استقرار مراکز انتظامی شهر مشهد براساس مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مقوله ای است که هدف آن ارائه برنامه ای مدون و جامع با توجه شرایط درونی و بیرونی سازمان است. در این نوع برنامه ریزی با شناسایی، بررسی و ارزیابی وضعیت سازمان، راهبردهای متناسب با شرایط سازمان ارائه می شود. برنامه ریزی راهبردی به ویژه برای مراکز انتظامی که وظیفه ایجاد و گسترش امنیت را در جامعه دارند، حائز اهمیت فراوانی است، به طوری که در صورت فقدان چنین برنامه ای، این مراکز عملکرد مناسب و چندان مفیدی نخواهند داشت؛ بر این اساس، در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مراکز انتظامی شهر مشهد و ارائه راهبردهایی با استفاده از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که موقعیت جاری مراکز انتظامی شهر مشهد در حالت تهاجمی قرار دارد؛ از این رو این مراکز باید از نقاط قوت و فرصت موجود در مراکز خود استفاده کرده تا بتوانند بر نقاط ضعف و تهدید پیشروی فائق آیند.
مکان یابی دفن زباله های شهری با استفاده از تکنیک های اطلاعات مکانی و تحلیل سلسله مراتبی: مطالعه موردی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم مدیریت در دفع بهداشتی زباله نشانه ای از فقدان برنامه ریزی و عدم توجه به مسایل مختلف زیست محیطی است. با رشد سریع مناطق شهری جایگاه های دفع ناکافی به نظر آمده و اثر مستقیمی بر روی هزینه ها در محل های دور افتاده و کوچک دارد. لذا با این رویکرد هدف از تحقیق حاضر، مکان یابی دفع زباله های شهری شهرستان مراغه با موقع ریاضی ً46 َ07 ْ46 تا ً33 َ43 ْ46 طول شرقی و ً52 َ00 ْ37 تا ً35 َ44 ْ37 عرض شمالی است. این شهرستان با وجود جمعیت بالای آن فاقد مرکزی بهداشتی جهت دفع زباله های شهری می باشد و این مسأله برای ساکنان این شهرستان مشکلات زیست محیطی عدیده ای را به وجود آورده است. به این منظور با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی و نمونه برداری از منطقه مورد مطالعه، متغیرهای متعددی در راستای انتخاب بهترین مکان برای دفع بهداشتی زباله های شهری مورد ارزیابی قرار گرفت. از این رو، برای هر یک از معیارهای مورد بررسی نقشه با فرمت رستری در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. تمامی معیارها به صورت دوبه دویی با هم مورد مقایسه قرار گرفت و در نهایت با استفاده از محیط GIS و روش AHP نقشه مکان های مستعد دفع زباله های شهری برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نتایج تحلیل در 5 طبقه از بسیار بالا تا بسیار ضعیف کلاس بندی شد. مساحت طبقه بهترین مکان استخراج شده در حدود 2972 هکتار که معادل 36/1 درصد از شهرستان مراغه می باشد را در برمی گیرد. و در نهایت این که با توجه به عملیات میدانی انجام شده و مطابقت با نقشه استخراج شده در محیط GIS، مساعدترین منطقه در نزدیکی روستای آغچه کهل و به فاصله 15 کیلومتری از شهر مراغه انتخاب شد که در اولویت بهینه پژوهشگر می باشد.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
تحلیل فضایی توزیع و پراکنش پارک های شهری کرج
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از کاربری های فضای شهری جایگاه مهمی در تعدیل و تصفیه هوا و گذران اوقات فراغت و نیز زیباسازی منظر شهری دارد. امروزه در شهرها کارکرد فضای سبز شهری بخش جدایی ناپذیر از مجموعه شهرها تلقی می شود. پیامدهای توسعه شهر و پیچیدگی های معضلات زیست محیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان توجه به تعادل فضایی در پراکنش و توزیع پارک های شهری به عنوان بخش مهمی از فضای سبز شهری به ویژه در شهرهای بزرگ ضرورت دارد. در این پژوهش سعی شده است تحلیلی از وضعیت پراکندگی و توزیع کاربری فضای سبز شهری با تاکید بر پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شود. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بوده و در آن از روش کتابخانه ای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به این منظور ابتدا با توجه به منابع آماری موجود از جمله جمعیت و مساحت پارک های شهری و با توجه به استانداردهای موجود در منابع مختلف، استخراج و سرانه های انواع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه، نسبت به هم و نسبت به استانداردهای موجود سنجیده شده اند. نتایج حاصله از تحلیل وضعیت توزیع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج نشان از عدم تعادل در توزیع و پراکنش این پارک ها نسبت به جمعیت مناطق دارد. منطقه ۱۱ و ۸ دارای سرانه مناسب و مناطق دیگر دارای کمبود در سرانه و مساحت و همچنین توزیع نامتعادل پارک های شهری هستند. نتایج مدل تاپسیس نیز نشانگر رتبه بالای مناطق ۱۱ و ۸ در برخورداری از پارک های شهری می باشد.