فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری با ارائه طیف گسترده ای از انواع عملکردها نقش مؤثری را در ارتقاء کیفیت زندگی شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری ایفا می نمایند. از این رو، ارزیابی فضاهای سبز از جمله مهم ترین فرایندهای توسعه شهری جهت برنامه ریزی عدالت محور می باشد. ارزیابی وجوه کمی فضاهای سبز شهری از طریق رویکردهای مرسوم ارزیابی، نظیر رویکرد استاندارد مبنا، قابل انجام می باشد. در این راستا پژوهش حاضر وضعیت و پراکنش فضای سبز عمومی (پارک ها) شهر شیراز در زمان حاضر و تغییرات آن در یک دهه اخیر را بر اساس رویکرد استاندارد مبنا و مبتنی بر اصول توسعه پایدار ارزیابی می کند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش شناسی، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های تحقیق از طریق مطالعه اسنادی و برداشت میدانی گردآوری و در محیط های GIS و SPSS اندازه گیری و تحلیل گردیده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بطور کلی به دلیل توزیع فضایی نامناسب پارک ها در سطح شهر شیراز، ساکنان همه مناطق باید به طور میانگین فاصله ای (600-1200متر) بیش از فاصله استاندارد لازم برای برای پارک های همسایگی و محله ای (400متر) را جهت دسترسی به نزدیک ترین پارک محل سکونت خود بپیمایند. در این میان میزان شاخص دسترسی برای پارک های ناحیه ای و منطقه ای به تفکیک نشان دهنده وضعیت مکانی مطلوب پارک های ناحیه ای و در مقابل ضعف دسترسی به پارک های منطقه ای می باشد. در خصوص شاخص سرانه، با فرض نادیده انگاشتن عدم هماهنگی سرانه پارک ها با جعیت و تراکم آن در مناطق 3، 5، 6، 7، 8 و 9، میان سرانه سایر مناطق با سرانه مطلوب طرح جامع تفاوت محسوسی دیده نمی شود. نتایج یافته ها همچنین نشان می دهد که پراکنش مجموع پارک ها در شهر شیراز خوشه ای بوده و تمرکز به سمت مناطق نسبتا برخوردار سوق پیدا کرده است. علاوه بر برخی ناهماهنگی ها در وضعیت موجود، توسعه فضاهای سبز عمومی در یک دهه اخیر (1393-1380) هرچند به میزان اندک در راستای بهبود شاخص های دسترسی و سرانه و در نتیجه دستیابی به اصول عدالت فضایی بوده، ولی نقش چندان مطلوبی را در تحقق اهداف توسعه پایدار ایفا ننموده است.
بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش براساس فلسفه رئالیسم اسلامی در بافت تاریخی محله سرخاب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
139 - 150
حوزههای تخصصی:
آنچه در پژوهش حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است، در پاسخ به عوامل سبب ساز عدمِ تحقق مشارکتِ محلی در فرآیند توسعه محلات بافت های تاریخی، تبیین اصول آموزشِ اجتماعی مبتنی بر فلسفه رئالیسم اسلامی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر در بازآفرینی شهری اجتماع محور در یکی از محلات تاریخی تبریز می باشد که علیرغم برخورداری از هویت تاریخی و مذهبی، به دلیل وجود مسائل متعدد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی نیازمند برنامه ریزی جامعی است تا مشارکت مردم را در توسعه محلی جلب نماید و کیفیت زندگی را افزایش دهد. روش تحقیق به لحاظِ هدفِ تحقیق توسعه ای و بر اساس ماهیت موضوع توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد. در تبیینِ مبانی فلسفی پژوهش از طریق مطالعه اسنادی به روشِ تحلیل محتوا و استدلال منطقی، پایه های فلسفی نظریه اعتباریات به شیوه رئالیسم اسلامی علامه طباطبایی و همچنین دیدگاه های نوینِ جلب مشارکتِ مردمی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور اخذ گردیده است. با مقایسه نتایج حاصل از اجماع نظر خبرگان از یک سو و جمع آوری و تحلیل دیدگاه های ساکنان از سوی دیگر، چنین نتیجه گیری می شود که میزان تأثیر گذاری اجرایِ آموزش های اجتماعی در محله مورد مطالعه بر هر چهار مؤلفه بازآفرینی شهری اجتماع محور اعم از اجتماعی-کالبدی، اجتماعی-اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-زیست محیطی، بالاتر از حد متوسط است.
ارزیابی جایگاه ایران از منظر شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) در میان کشورهای منطقه با تأکید بر سند چشم انداز ایران 1404
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۱۲۵-142
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) به عنوان یک فناوری کلیدی و توانمند ساز در راستای دستیابی به اهداف کلان توسعه ملی مانند سند چشم انداز ایران 1404 و تحقق جامعه اطلاعاتی نقش محوری ایفا می-کند. ازاین رو، پژوهش حاضر به ارزیابی وضعیت و جایگاه ایران در میان کشورهای چشم انداز ایران 1404 از منظر شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کشور ایران و 23 کشور منطقه سند چشم انداز 1404 در سال 2016 است. برای ارزیابی جایگاه ایران در میان کشورهای منطقه سند چشم انداز 1404 از روش ارائه شده توسط اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) و 11 شاخص معرفی شده در این روش استفاده شده است. نتیجه حاصل نشان می دهد کشور ایران با امتیاز 99/4 در میان 24 کشور منطقه چشم انداز در رتبه 16 قرار دارد. کشورهای بحرین، اسرائیل و امارات با امتیازهای 46/7، 40/7 و 11/7 در وضعیت و جایگاه مناسب و کشورهای پاکستان، یمن و افغانستان در وضعیت نامناسب و جایگاه های آخر در میان کشورهای منطقه قرار دارند. آزمون همبستگی پیرسون نیز حاکی از همبستگی منفی بین جمعیت و برخورداری کشورها از ICT و همبستگی مثبت بین سرانه تولید ناخالص ملی و برخورداری کشورها از ICT می باشد. نتایج حاصل از محاسبه ضریب ویلیامسون نشان می دهد که بیشترین نابرابری در توزیع فضایی زیر شاخص ها مربوط به زیر شاخص مشترکین پهن باند ثابت و پهن باند موبایل با ضرایب 775/0 و 724/0 و کمترین نابرابری مربوط به زیر شاخص نسبت ثبت نام در مقطع دوم تحصیلی و پهن باند اینترنت بین الملل با ضرایب 236/0 و 121/0 می باشد.
ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی با استفاده از تحلیلCF (مورد شناسی: مناطق یک و هشت شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
111 - 130
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، بستری درجهت برنامه ریزی های شهری به ویژه در زمینه استفاده صحیح از اراضی است. این امر مهم، کاربری های موجود در شهر را به گونه ای هدایت می کند تا از همجواری های نادرست و ناسازگار جلوگیری به عمل آید و در نهایت منجر به برقراری تناسب اراضی شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در راستای ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی در مناطق یک و هشت شهر اهواز به انجام رسید. برای دست یابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از نرم افزار ArcGISو رابطه CFاستفاده شد. درنهایت توزیع فضایی اراضی و درصد تناسب هر یک از کاربری های منتخب، با کاربری بهداشتی-درمانی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان کاربری های مورد مطالعه، بیشترین ناسازگاری را در ابتدا کاربری صنعتی با 16.17 درصد، کاربری مسکونی با 8.17 درصد و سپس مراکز آتش نشانی با 7.53 درصد و همچنین کمترین ناسازگاری را معابر اصلی با 0.71 درصد به خود اختصاص داده است. در انتها از کل مساحت محدوده مورد مطالعه، 41.09 درصد را پهنه های ناسازگار، 18.66 درصد را پهنه های خنثی و 13.02 درصد را پهنه های سازگار دربر گرفته است. مطابق بررسی های انجام شده، تناسب اراضی و همجواری کاربری های منتخب نسبت به کاربری بهداشتی-درمانی در محدوده مورد مطالعه به طور متناسب رعایت نشده است.
نقش تصویر ذهنی برند مقصد بر تمایلات رفتاری گردشگران مطالعه موردی: گردشگران غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
37 - 50
حوزههای تخصصی:
ازآنجای که تصویر مقصد، انگیزه ای قوی برای سفرها به شهرها به شمار می آید، موفقیت یا شکست توسعه گردشگری بسیاری از مقصدها در سرتاسر جهان به تصویر ذهنی گردشگر نسبت به مقصد و چگونگی مدیریت این نگرش توسط دولت محلی و برنامه ریزان گردشگری وابسته است. هدف این پژوهش ارزیابی اثرات تصویر برند مقصد و نگرش به مقصد بر تمایل به بازدید و تمایل به پیشنهاد مقصد گردشگران می باشد. بدین منظور پرسش نامه ها در بین گردشگران شهرهای معروف غرب استان مازندران (از نوشهر، چالوس، کلاردشت، عباس آباد، تنکابن و رامسر) پخش و 389 پرسش نامه قابل تحلیل جمع آوری شد. برای سنجش روایی از تحلیل عاملی تاییدی با LISREL و برای پایایی نیز از آلفای کرونباخ به کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. آزمون فرضیه ها نیز با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار LISREL مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تصویر برند مقصد و نگرش به مقصد تأثیر مثبت و معنی داری بر تمایل به بازدید و تمایل به پیشنهاد گردشگران دارد درحالی که نگرش به مقصد بر تمایل به پیشنهاد تأثیری ندارد.
تحلیل شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه میانگین شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق تحلیلی – مقایسه ای است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق متخصصین و کارشناسان شهری مناطق 15گانه شهرداری اصفهان بوده اند. جهت تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزار SPSS و آزمون CSPP استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده بالاترین رتبه از نظر شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان، منطقه شش شهرداری و منطقه پنج شهرداری پایین ترین رتبه را به دست آوردند.
ارزیابی رابطه رضایت شهروندی و الگوی عملکرد مدیریت محلی مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری؛ مطالعه موردی مناطق 2، 5 و 6 شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر رویکردی که به عنوان اثربخش ترین، کم هزینه ترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی می شود حکمروایی خوب شهری می باشد. هدف از حکمروایی خوب شهری تقویت فرایند توسعه شهری می باشد به گونه ای که زمینه و محیط مناسبی برای زندگی راحت و کارامد شهروندان و رضایت آنان فراهم شود. لذا در این مقاله سعی شده است که با استفاده از پرسش میدانی رضایت شهروندان از وضعیت عملکرد شهرداری مناطق 2، 5 و6 مبتنی بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری پیمایش شود. در پرسشنامه برای ترسیم نقشه ذهنی از شاخص هایی هم چون : اعتماد سازی، پاسخگویی، تکریم و احترام، تخصص گرایی، نظم و قانون مداری، اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق خود، استفاده شده است که هدف رسیدن به بازخورد عملکرد شهرداری در میان شهروندان است. جامعه مورد نظر ما در این پژوهش مراجعه کنندگان به شهرداری های سه منطقه شهری تبریز (مناطق 2، 5 و 6) هستند که به صورت تصادفی 300 نفر انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای مختلفی از جمله spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که رضایت شهروندی از عملکرد شهرداری در ارتباط با کارایی شاخص های حکمروایی از حد متوسط پایین تر است. همچنین نتایج نشان می دهد که شاخص اطلاع رسانی و آشنایی با حقوق بیشترین تاثیر را بر رضایت از عملکرد شهرداری داشته است.
مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی با منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی: منطقه یک شهری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اولویت های مکانی برای استقرار ایستگاه های آتش نشانی می باشد. مهم ترین مشکل در خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی منطقه یک شهر بندرعباس، ناکافی بودن تعداد ایستگاه های موجود و محدود بودن شعاع عملکردی آن ها است. در این راستا، شاخص های مطرح به ترتیب اولویت، شامل نزدیکی به پارامترهای شبکه ارتباطی، تراکم جمعیت، مراکز تجاری، مراکز صنعتی، مراکز آموزشی، مراکز اداری، مراکز درمانی و فاصله از پوشش عملکردی هستند. اثر هر یک در ارتباط با مکان گزینی در قالب نقشه در محیط نرم افزاری ارائه گردیده است. در این تحقیق از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فازی (Fuzzy) برای برآورد اهمیت نسبی هر یک از پارامترها استفاده گردید. سپس مقایسه زوجی و مقادیر ناسازگاری قضاوت ها محاسبه گردید که سطح قابل قبولی برابر با 06/0 به دست آمد. بعد از تعیین وزن معیارها در محیط نرم افزار، لایه های اطلاعاتی فازی سازی شده و با تحلیل همپوشانی لایه های فازی وزن دار مکان گزینی نهایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ایستگاه های موجود در محدوده ی شهرداری منطقه یک با اولویت مکانی، جانمایی شده اند. مناطق اولویت دار جهت استقرار ایستگاه های آتش نشانی شامل قسمت هایی از شمال شرقی، شمال غربی، غرب و جنوب منطقه ی یک شهری می شود. قسمت های جنوبی و شمال غربی در حیطه ی شعاع عملکردی ایستگاه های موجود قرار دارد، اما مناطق غربی و شمال شرقی منطقه در خارج از عملکرد ایستگاه هاست. بنابراین نیاز به احداث دو ایستگاه جدید در این محدوده ها به منظور پوشش عملکردی کل منطقه ی یک شهری است. در نهایت با استفاده از داده های رقومی ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، تعدادی مکان با ابعاد مناسب در شمال شرقی و غرب منطقه یک شهری به عنوان مکان های پیشنهادی احداث ایستگاه جدید معرفی شده است.
سنخ شناسی الگوهای فضایی پراکنده رویی در شهر- منطقه ها مطالعه موردی: شهر- منطقه مرکزی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
79 - 92
حوزههای تخصصی:
ساخت وسازهای با برنامه و بدون برنامه، منجر به گسترش شهرها و نواحی پیرامونی آنها در اراضی کشاورزی استان مازندران شده و این اراضی را دستخوش تغییرات و یا حتی تخریب گسترده قرار داده است. هدف مقاله حاضر سنخ شناسی الگوهای فضایی پراکنده رویی در شهر_منطقه مرکزی مازندران( شامل شهرستان های ساری، بابل و قائمشهر) است. روش شناسی پژوهش کمی بوده و داده های اصلی آن از طریق دو مؤلفه جمعیتی و کالبدی_فضایی به دست می آید. داده های جمعیتی از سالنامه های آماری استان مازندران و داده های کالبدی_فضایی شامل اراضی ساخته شده (براساس تصاویر لندست و نقشه 1:25000 توسعه استان مازندارن) و تراکم ساختمانی در طی سال های 1365 تا 1395 استفاده شد. سایر داده ها براساس پردازش آماری و ریاضی از داده های جمعیتی و کالبدی_فضایی با استفاده از نرم افزارGIS ، ESRI و مدل فرم رشد شهری به دست آمدند. سپس برای سنخ شناسی الگوهای فضایی در مقیاس کلان از برآوردگر کریجینگ و برای الگوهای فضایی در مقیاس خرد از مدل فرم رشد شهری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که در مقیاس کلان، پراکنده رویی در سال های مطالعاتی افزایش یافته است. به رغم این که الگوی فضایی در سال 1365 به واسطه پایین بودن متغیرهای مطالعاتی، تنها در سه مرکز اصلی شهری محدوده متمرکز بوده و در اراضی پیرامون آنها به خصوص در شهرستان ساری، پراکنده رویی وجود داشته است. اما در یک روند زمانی 30 ساله همزمان با تمرکز توسعه در اراضی شهری، اراضی پیراشهری و روستایی نیز توسعه یافته و پدیده پراکنده رویی با افزایش ارزش متغیرها شدت گرفته است. از طرف دیگر، در مقیاس خرد، الگوی فضایی پراکنده رویی در سال های 1365 تا 1375 خطی بوده که به دلیل توسعه در پیرامون مرزهای سکونتگاه های شهری (اراضی پیراشهری) به وجود آمده است. اما در بازه 85-1375 توسعه پراکنده به الگوی میان افزا گرایش بیشتری داشته و حاکی از شکل گیری الگوی تلفیقی خطی_میان افزای پراکنده رویی دارد. در بازه 95-1385 نیز الگوی توسعه به صورت میان افزا شکل گرفته است. گفتنی است که در بررسی جداگانه سکونتگاه های شهری و روستایی شهر_منطقه مطالعاتی، نتایج متفاوتی در اراضی شهری مشاهده شد.
معیارهای موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی زنان از فضای شهری مطلوب مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
3 - 16
حوزههای تخصصی:
رابطه فرد_محیط در سطوح فردی مرتبط با احساس، ادراک، ارزش ها و تجربیات ذهنی و... و در سطوح اجتماعی مانند گروه های مختلف اجتماع و یا گروه هایی که به لحاظ سن وجنس مشابهند، شکل گرفته است؛ بنابراین ویژگی های هر گروه و قشر باید در هر سطح مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی جنسیت مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی_اقتصادی، قومیت، سطح درآمد بر ادراک و شناخت محیط تأثیر می گذارد. بنابراین پرداختن به مفاهیم ذهنی فرد و شکل گیری تصویر ذهنی از محیط و تأثیر آن در رفتار و همچنین قضاوت نسبت به انتخاب مکان مطلوب، برای زنان ضرورت می یابد. این مقاله با بررسی عوامل تأثیرگذار در شکل گیری تصویر ذهنی زنان، به منظور امکان به وجود آمدن محیطی مطلوب از دید این گروه اجتماعی، ترجیحات فضایی آنان را ارزیابی نموده است. آنچه اهمیت دارد، شناسایی و ارزیابی معیارهای اصلی انتخاب زنان در تعیین مکان مطلوب با توجه به معانی بر گرفته از تصاویر ذهنی ارزیابانه است. هدف این پژوهش، بازیابی معیارهای مؤثر بر مطلوبیت مکان از دید زنان و ارزیابی تصویر ذهنی شکل گرفته آنها از فضاهای عمومی شهر تهران است. رویکرد تفسیر گرایانه پدیدارشناسی برای توصیف معانی ضمنی و احساسات و عواطف بازنمایی شده از تصویر ذهنی زنان در تجربه فضاهای شهری مطلوب شهر تهران انجام گرفته و ماهیتی توسعه ای دارد. به این منظور 15 مصاحبه عمیق به صورت نمونه گیری هدف مند صورت گرفت. مصاحبه ها ضبط شده و داده های به دست آمده از آن به صورت جداول مکتوب شده و با آنالیز تکرار پذیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج گویای آن است که انتخاب مکانی که از دریچه تصویر ذهنی زنان مطلوب ارزیابی شده است، به معانی مشترکی مرتبط با مفاهیم آزادی، عدالت، امنیت، منزلت مکان، دارای وجهه اجتماعی_فرهنگی، هویت تاریخی، زیبایی، شیک و پر از جزئیات، آرام و دنج، دارای حریم در عین وسعت، سرسبزی، روحیه شاد و سلامت تمایل دارد.
آموزه های مشارکت کودکان در فرایند طراحی فضای شهری دوستدار کودک مطالعه موردی : شهر سده لنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
111 - 120
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر حقوق کودکان و مشارکت آنان در شهرسازی جایگاه ویژه ای در تجربیات شهرسازی جهان پیدا کرده است. این رویکرد به کودکان اجازه می دهد که در برنامه ریزی و طراحی محیط زندگی خود اثر گذار و سهیم باشند. از آنجایی که برای ایجاد فضاهای شهری در فرایند مشارکتی توجه به نظر گروه های دخیل در کانون توجه قرار می گیرد، مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان نیز این ضرورت را ایجاد می کند که مراحل برنامه ریزی و طراحی با همکاری کودکان انجام شود. همچنین به این دلیل که نوع نگاه کودکان به شهر از موضع بزرگسالان متفاوت است، روش های مشارکت کودکان در فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری نیز متفاوت خواهد بود. در این مقاله که از نظر روش توصیفی_تحلیلی است، با مرور مفاهیم و فرایند مشارکت کودکان در ایجاد فضا های شهری دوستدار کودک، الگویی برای فرایند مشارکت آنها در شهر استخراج شده و به این سئوال پاسخ داده شده که چگونه می توان یک الگوی مشارکتی مبتنی بر آموزش و ایجاد یک زبان مشترک با کودکان را تدوین کرد؟ و چه رابطه معناداری میان نظرات و پیشنهادهای کودکان آموزش دیده با سایر گروه های جانشین آنها در طراحی و برنامه ریزی شهر وجود دارد؟ در این پژوهش با برگزاری فراخوان ها و کارگاه های شهرسازی برای کودکان تلاش شده بستر مناسبی برای مشارکت داوطلبانه کودکان در شهر سده لنجان فراهم شود تا از این طریق بتوان نظر کودکان را به عنوان گروه دخیلان اصلی در فضاهای دوستدار کودک بررسی کرده و انگاره و پیشنهاد های آنها را متناسب با نظر طراح تعدیل کرد که برای این منظور 128 کودک آموزش دیدند و سپس به سئوالات پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، فرایند انجام شده در این تحقیق در جهت افزایش مشارکت پذیری کودکان و ایجاد یک زبان مشترک میان کودکان و سایر گروه های دخیل و طراحان کارآمد بوده و به خوبی می تواند در برنامه های مشارکتی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون پیرسون_خی دو) نشان داد، نظرات کودکان با نظرات سایر گروه های دخیل و همین طور طراحان، تفاوت های فاحشی دارد که لزوم بهره مندی از مشارکت فعالانه کودکان در برنامه های مشارکتی را بیش از پیش مورد تأکید قرار می دهد.
بیوتروریسم و تأثیر آن بر امنیت شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پیشرفت های اخیر در علوم زیستی از یک سو و سوء استفاده از نتایج پژوهش های علمی توسط گروه های تروریستی از سوی دیگر، منجر به این امر شده است که عوامل میکروبی به سلاح های مهلک تبدیل شوند که به طور همزمان دو مقوله امنیت ملی و سلامت عمومی جوامع را مورد تهدید جدی قرار می دهد. هزینه های ارزان، دسترسی و تهیه آسان، اثر گذاری فوری، گسترش سریع و تأثیر بسیار زیاد آن در گسترش احساس ناامنی باعث شده است که این نوع اقدامات تروریستی برای برخی گروه های تروریستی جذابیت بالایی داشته باشد. روش: این پژوهش تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر به بررسی عوامل بیولوژیکی که ممکن است توسط تروریست ها مورد استفاده قرار گیرد، و همچنین مهمترین راه های انتقال این عوامل و به تأثیری که حملات بیوتروریستی بر امنیت و سلامت شهرونداران می گذارد بپردازد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که بیوتروریسم به دلیل جذابیت های مواد بیولوژیک برای تروریست ها خطر بیشتری نسبت به برخی دیگر از انواع تروریسم برای تهدید جان شهروندان و مردم عادی دارد. برخی از این ویژگی ها و جذابیت ها عبارت است از: تشخیص و شناسایی مشکل عوامل زیستی، عدم نیاز به حجم زیاد عوامل بیولوژیک برای انجام یک حمله بیوتروریستی، پخش راحت تر عوامل بیولوژیکی، مشکل بودن دفاع در برابر عوامل زیستی، عدم نیاز به فضا و تأسیسات بزرگ و پیچیده برای ساخت، تولید، انبار و ذخیره سازی سلاح زیستی و داشتن دوره کمون. نتیجه گیری: به دلیل همین ویژگی ها، عوامل زیستی به وسوسه ای جذاب برای تروریست ها تبدیل شده اند تا در قالب حمله تروریستی زیرساخت های شهری در بخش آب، غذا، خدمات عمومی و ... جان شهروندان را در معرض تهدید قرار دهند. با وجود اقدامات حفاظتی مختلف دولت ها، اکثر مردم و شهروندان در مقابل این نوع تروریسم آسیب پذیر هستند و از این رو لازم است با بررسی و مطالعه دقیق میزان و نحوه آسیب پذیری مردم و زیرساخت ها در مقابل این نوع حملات و تدوین پیوست امنیتی، نسبت به پیشگیری از چنین حملاتی اقدام شود؛ به ویژه در کشور ایران که در معرض بیشتر چنین حملاتی قرار دارد.
بررسی و تحلیل فضایی زمانی کانون های سرقت جیب بُری و کش روزنی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزهکارى از جمله مهم ترین معضلات اجتماعى در اکثر شهرهاى دنیا است که بر زندگى شهروندان تأثیرات منفى می گذارد. این مقاله با هدف شناسایی کانون های سرقت جیب بری و کش روزنی شهر سمنان و تبیین عوامل مؤثر در بروز این بزهکاری در این شهر انجام شده است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری جیب بری و کش روزنی در شهر سمنان از مدل های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده، که اطلاعات مورد نیاز از میزان و نوع جرم به صورت مراجعه از نیروى انتظامى اخذ شده است. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز مربوط به سرقت جیب بری و کش روزنی بیشتر در بخش مرکزی شهر سمنان و محدوده بازار این شهر شکل گرفته است و از نظر زمانی نیز اوج وقوع این سرقت در روزهای شنبه و چهارشنبه هفته و ساعات 9 الی 13 رخ داده است. از سوی دیگر، بالا بودن میزان کاربری تجارى و کمبود یا نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان از جمله فضای سبز که نظارت رسمی بر این محدوده ها را بسیار دشوار ساخته، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است که این موضوع با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به اثبات رسید. به نظر می رسد با ساماندهی و ارتقای سرانه های تأسیساتی، تجهیزاتی و خدماتی، ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم، تعریض شبکه معابر و مکان یابی مراکز انتظامی جهت افزایش نظارت رسمی و ایجاد کاربری هایی با ساعات کاری متنوع در طول شبانه روز در این محدوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی این محدوده از تشویق ساکنان و دستگاه های زیربط از قبیل شهرداری بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی می توان امکان آسیب پذیری این فضاها و میزان وقوع جرایم را کاهش داد.
نقش کیفیت زندگی در ایجاد تاب آوری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح آب های زیرزمینی و کاهش میزان بارندگی در ایران به ویژه در سال های اخیر زمینه تغییرات عمده ای را در معیشت های شهری و روستایی فرآهم آورده است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که آیا کیفیت زندگی ذهنی می تواند باعث سرعت بخشیدن به انطباق پذیری در برابر تغییرات ایجاد شده در معیشت شهری و روستایی شود؟ برای پاسخ دادن به این سوال روستایی به عنوان نمونه مورد مطالعه در این تحقیق در استان همدان انتخاب شد. در این روستا در سالهای اخیر کاهش چشمگیر آب های زیرزمینی اتفاق افتاده است و همزمان با آن روند مهاجرت از این روستا سیر افزایشی شدیدی را نشان داده است. در این تحقیق پرسشنامه ای 10 سواله در بین 307 نفر از سرپرستان خانوار این روستا توزیع گردید و مصاحبه های عمیقی در کنار این پرسشنامه ها به عمل آمد. درنهایت از طریق تحلیل های آماری مشخص گردید عامل رضایتمندی از زندگی توانسته است در کنار عواملی نظیر نهادسازی، کیفیت روابط اجتماعی و یادگیری، روند انطباق پذیری را در بین روستایین تسریع بخشیده و به عنوان یک عامل شتاب دهنده موجب افزایش اجتماعی تاب آوری و کاهش آسیب پذیری در برابر تغییرات اقلیمی گردد. درنهایت روستاییان مجدداً برای دستیابی به رضایتمندی از زندگی که در روستای خود داشتند همراه با آموزش هایی که در شهرهای صنعتی مورد مهاجرتشان دیده بودند به روستای زادگاهشان بازگشته و به مشاغلی غیر از کشاورزی که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی کارایی خود را ازدست داده بود مشغول شدند. این مؤکد نقش کیفیت زندگی ذهنی به عنوان عاملی کمک کننده برای انطباق پذیری در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود.
بررسی روش ترکیبی در تشخیص جزایر گرمایی و راهکار تعدیل از طریق ظرفیت فضای سبز شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
پدیده جزایر گرمایی شهری یکی از چالش هایی است که در پی گسترش بدون برنامه شهرها گریبانگیر اغلب کلانشهرها شده است. از آنجایی که در هر شهر و یا منطقه شهری پدیده جزیره گرمایی برآیند عوامل متفاوتی است که می تواند منحصر به آن مکان باشد، راهکارهای ارائه شده برای آن منطقه نیز باید در جهت تصحیح و یا تقلیل آن عوامل باشد. در این پژوهش سعی شده به کمک داده های ماهواره ای شامل یک تصویر حرارتی روزانه 18 جولای 2015 ماهواره لندست و همچنین تصویر شبانه ماهواره مدیس و سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه داده زمینی نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی شهری به محل شبیه سازی جزایر گرمایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا میزان تأثیرپذیری کاربری های مختلف بر ایجاد و شدت جزایر گرمایی در اصفهان بررسی شده و بر پایه یافته های تحقیق، پیشنهادهای قابل اجرا در حوزه فعالیت شهری با نگاه ویژه بر روی فضای سبز داده شده است. از میان کاربری های شهری به کمک شبیه سازی تأثیر فضاهای سبز و به ویژه فضای سبز حاشیه معابر بر خرد اقلیم های شهری در یکی از محدوده های دارای با قدمت ترین فضای سبز حجمی شهر، محدوده عباس آباد مورد مطالعه قرارگرفت. در این راستا این فضای سبز شهری با درختان با قدمت زیاد در بافت تاریخی اصفهان انتخاب شد و به وسیله نرم افزار Envi-met مدل سازی شد. نتایج این شبیه سازی برای تابستان 2015 میلادی نشان می دهد که در سه نقطه انتخاب شده باوجود نزدیکی فواصل، حدود 1 درجه تفاوت دمایی مشاهده می شود که نزدیکی به بدنه های آبی و به خصوص فضای سبز از عوامل اصلی تأثیرگذار می باشند و همچنین داده های زمینی انطباق نسبی با روند تغییرات در نقاط دارند. بر این اساس سناریوهای مختلفی از حضور فضای سبز پیشنهاد و به کمک شبیه سازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مقاله نشان می دهد که فضاهای سبز خرد می تواند در صورت طراحی مناسب و بر مبنای اصول علمی تأثیر مناسبی در تعدیل اثرات حرارتی جزایر گرمایی در مقیاس های کوچک داشته باشد. همچنین به علت گستردگی محدوده شهری روش های ترکیبی پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحلیل های حداکثری برای اقدامات کاربردی به منظور کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی برای مدیریت شهری به ارمغان آورد.
تحلیلی بر عملکرد شهرهای میانی در توسعه منطقه ای (مورد شناسی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و نابرابری در نظام سکونتگاهی و لزوم دست یابی به توسعه و تعادل منطقه ای موجب توجه روزافزون به شهرهای میانی به عنوان یکی از راهبردهای جهانی شده است. در این راستا ضرورت دارد تا نقش و عملکرد این شهرها مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش و عملکرد شهر میانی بابل در توسعه فضایی استان مازندران است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی است. در جمع آوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و مدل های کمّی نظیر مدل های جمعیتی(ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری)، مدل های اقتصادی(ضریب مکانی و مدل تغییر سهم) و مدل حوزه نفوذ(تئوری نقطه جدایی) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر بابل توانسته در تعادل جمعیتی منطقه ایفای نقش کند؛ به طوری که بدون وجود این شهر عدم تعادل های منطقه ای افزایش می یابد. از سوی دیگر ارزیابی عملکرد اقتصادی نیز بیانگر آن است که شهر از نقش قوی خدماتی برخوردار بوده و می تواند در توسعه و تعادل اقتصادی استان مؤثر باشد. همچنین بررسی حوزه نفوذ شهر بابل نشان می دهد که این شهر بخش قابل توجهی از خدمات خود را به حوزه نفوذ اختصاص داده است. در مجموع نتایج این مطالعه نشان می دهد، شهر بابل به عنوان شهر میانی در استان می تواند با عملکرد مطلوب به انسجام توسعه فضایی استان مازندران کمک کند.
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در منطقه سه کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
93 - 104
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات کاربری زمین در شهرها در حال افزایش بوده است و این تغییرات ناشی از عواملی مانند افزایش جمعیت، منافع اقتصادی و تغییر نیازمندی های جامعه و غیره بوده است. به دلیل تقاضای روز افزون شهروندان و ارگان های مختلف شهری برای زمین و محدودیت این کالا، اراضی شهری به یکی از مؤلفه های مهم ثروت اندوزی تبدیل شده است و از سویی شهر تاریخی اصفهان از این وضعیت مصون نبوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری زمین در منطقه سه شهری اصفهان انجام شده است. روش پژوهش ترکیبی از روش های تحلیلی و کمی است. پژوهش با معیار قرار دادن سرانه طرح های جامع و تفصیلی شهر اصفهان، سرانه های شهرهای گروه اقلیمی پنج ایران که اصفهان نیز در این گروه قرار دارد و مقایسه آنها با وضع موجود اراضی در منطقه سه شهر اصفهان به بررسی تغییرات کاربری زمین در این شهر پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند براساس مطالعات وضع موجود طرح تفصیلی شهر اصفهان، از مجموع 25/1155 هکتار مساحت اراضی منطقه سه، 7/96 درصد را کاربری های شهری اشغال کرده اند و مابقی یعنی 3/3 درصد به سطوح غیرشهری تعلق دارد. تفکیک کاربری های شهری منطقه سه شهر اصفهان نشان می دهد که سطوح خدماتی و ارتباطات موجود با توجه به استانداردهای رایج شهرسازی کمتر از حد لازم است و در مقابل سطوح مسکونی بیش از حد، زمین اشغال کرده اند و از این نظر تناسبی بین آنها برقرار نیست. در این پژوهش شاخص گسترش اراضی شهری 8.13 درصد محاسبه شده است که نشان از توسعه فیزیکی بالای منطقه سه شهری اصفهان داشته است.
تدوین مدل رضایتمندی جامعه میزبان از توسعه گردشگری (مورد مطالعه: ساکنان شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
127 - 141
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های درآمدزا و اشتغال زا در سطح بین المللی است. در این بین، یکی از ذی نفعان مهم در این حوزه، جوامع و ساکنان مقاصد گردشگری هستند که هم از این صنعت تأثیر بسیاری می پذیرند و هم در توسعه و پیشرفت آن تأثیرگذار هستند. در این پژوهش تلاش شده است عوامل تأثیرگذار بر سطح رضایت جوامع محلی از توسعه گردشگری با استفاده از روش تحلیل مسیر و آزمون مدل مفهومی مستخرج از ادبیات بررسی شود. متغیرهای اصلی مدنظر با توجه به پرسش های پژوهش عبارت است از ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در جوامع میزبان و اثرات ادراک شده مثبت و منفی ساکنان محلی؛ همچنین تلاش شده است تا چگونگی تأثیرپذیری این متغیرها بر یکدیگر و نیز تأثیرات آن ها بر میزان رضایت جامعه میزبان از گردشگری بررسی شود. برای بررسی روایی، پایایی و شناسایی متغیرهای اصلی و تأثیرگذار از روش تحلیل عامل استفاده شده است و به منظور بررسی چگونگی روابط بین متغیرهای پنهان این پژوهش بر یکدیگر، روش مدل سازی معادلات ساختاری به کار رفته؛ تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS23 و AMOS 18 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد یکی از عوامل مهم در میزان رضایتمندی، بعد اجتماعی با ضریب تأثیر 9/0 است و آثار ادراک شده مثبت نیز با ضریب تأثیر 748/0 به صورت مستقیم بر رضایتمندی تأثیرگذار است؛ یعنی آثار اجتماعی و متعاقب آن آثار مثبتی که ساکنان محلی درک کرده اند، به اندازه ای تأثیرگذار است که موجب رضایت می شود و آن ها را برای مشارکت در فعالیت های مرتبط با توسعه گردشگری ترغیب می کند.
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های زیست پذیری در شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از مباحث بسیار با اهمیت و ضروری شهر و از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان برآمده از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود و شرایط زندگی شهری را سخت می کند. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی زیست پذیری در شهر بم می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد پردازش قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش و تحلیل عاملی اکتشافی مؤلف ه های اصلی مؤثر بر زیست پذیری به 5 عامل اصلی تقسیم شد. همینطور بر اساس نتایج حاصل تحلیل گام به گام و مدل سازی مسیر PLS مؤلفه های اصلی تأثیرگذار بر زیست پذیری در شهر بم به ترتیب مؤلفه های خدمات و دسترسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی با ضریب مسیر 0.482، 0.268، 0.250 و 0.128 شناخته شدند. مؤلفه کالبدی با ضریب مسیر 0.063 از تأثیرگذاری کمتری برخوردار است که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء و ساماندهی این مؤلفه ها بر اساس درجه اهمیت می توان وضعیت زیست پذیری محدوده مورد مطالعه را بهبود بخشید.
سنجش میزان تحقق پذیری فرهنگ محیط زیست شهری در راه رسیدن به توسعه پایدار شهری، مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
با رشد شهرنشینی و شهرگرایی، معضلات محیط زیست شهری به حد بحران رسیده است، درحالی که یکی از مسائل روز جهان، مسئله حفظ محیط زیست است. برای رسیدن به توسعه پایدار شهری، وضع قوانین و آیین نامه های مناسب و اجرای صحیح و نیز تغییر الگوی مصرف و نگرش های زیست محیطی، ضروری است. ولی از آن واجب تر نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست است که باید در روح تک تک افراد اعم از توده های عادی و یا مسئولان رسوخ کرده باشد. در این راستا تحقیق حاضر به سنجش میزان تحقق پذیری روش های نهادینه کردن فرهنگ زیست محیطی در شهر سنندج می پردازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با توجه به ماهیت موضوع از دو روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد. سپس 400 پرسش نامه بین افراد بالای 15 سال (اعم از زن و مرد) توزیع شد. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ عدد 0.985 به دست آمد، که نشان از همبستگی مطلوب بین سؤالات پرسش نامه است و نیز روایی پرسش نامه توسط اساتید و افراد آگاه تائید شد. درنهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS، ازجمله آزمون T Test و آزمون رتبه بندی فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. و برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی اسپرمن استفاده شده است. نتایج نشان داد که، ارزیابی و سنجش میزان نهادینه کردن فرهنگ محیط زیستی در شهر سنندج، متوسط رو به پایین است. نتایج نشان می دهد، برای داشتن یک شهر پایدار، بهبود کیفیت محیط زیست شهری جزو اولویت های اساسی محسوب می شود، و یکی از راه های رسیدن به این محیط زیست مطلوب، نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست شهری به طرق مختلف است.