فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
55 - 68
حوزههای تخصصی:
وضعیت اقتصادی افراد در جوامع کنونی، نقش مهمی در گرایش به زندگی آنها در گونه های آپارتمانی و تبدیل آن به یک الگوی رایج در مسکن شهری دارد. این در حالی است که زندگی در این گونه فضاها با مشکلات عدیده ای چون افزایش میزان کمبود ویتامینD ، اضافه وزن و کاهش سلامت جسمانی، انواع آسیب های اجتماعی، کاهش فضاهای شخصی و کاهش سطح سلامت روانی همراه است که این موارد خود تهدید کننده سلامت ساکنان به شمار می رود. با این حال از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، سلامت به معنای تأمین همزمان سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی افراد است. بنابراین به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی افراد، تأثیر مستقیم و بی واسطه ای بر کیفیت زندگی و تأمین سلامت آنها دارد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی سه بعد سلامت در ترجیحات مردم با وضعیت اقتصادی متفاوت، به هنگام انتخاب مسکن آپارتمانی و اولویت مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب آنها در این سه حوزه است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر به دنبال آن است تا روشن نماید کدام بعد سلامت در ترجیحات افراد در انتخاب مسکن در اولویت قرار دارد و آیا وضعیت اقتصادی مردم بر ترجیحات آنان تأثیرگذار است یا خیر؟ به همین منظور روش پژوهش حاضر، ترکیبی از نوع توصیفی_پیمایشی انتخاب شده و از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS23 برای تحلیل داده ها و از آزمون های فریدمن و آنوا برای به آزمون گذاشتن فرضیات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، مبین آن است که میان سطح اقتصادی افراد بر نوع ترجیحات آنها در انتخاب مسکن از بعد سلامت تأثیرگذار است. به این ترتیب که توجه به شاخص های سلامت روان در بالاترین سطح در انتخاب مسکن برای همه اقشار اقتصادی قرار دارد و با افزایش توان اقتصادی خانوار، توجه به شاخص های سلامت اجتماعی بر شاخص های سلامت جسمانی پیشی می گیرد.
طراحی مدل بهینه توسعه افقی در مراکز شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
175 - 188
حوزههای تخصصی:
د گسترش شهرها امری غیرقابل اجتناب است، و این رشد زمانی مشکل آفرین می شود که فرایند گسترش بدون برنامه و به صورت خود به خودی صورت گیرد. در نتیجه، نظارت، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی پیش بینی گسترش شهر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه؛ توسعه شهر یاسوج با مدل اتوماتای سلولی مبتنی بر GIS به منظور بررسی توسعه افقی شهری تا سال 1410 است. ابتدا پارامترای تناسب فیزیکی، راه های ارتباطی و اثر همسایگی محاسبه شدند. سپس با توجه به تقاضای کاربری های مختلف، اقدام به شناسایی مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته شد. در مرحله بعدی تخصیص کاربری های دارای تقاضا با استفاده از تعامل میان تقاضا و تناسب کلی هر قطعه ملکی و متناسب با بیشترین ارزش به دست آمده در بین نقشه های تناسب کاربری انجام شده است. نتایج نشان داد مدل سازی پیشنهادی، توسعه شهر یاسوج از مناطق بیرونی شعاع آن زیاد می شود و بخصوص از ناحیه جنوب غربی، زیرا که در شمال و شرق شهر موانع طبیعی مانع از گسترش آن می شود. ارزیابی مدلسازی اتوماتای سلولی بیانگر دقت 61 درصدی رشد افقی می باشد.
مدلسازی ساختاری زیست پذیری شهری با تاکید بر مولفه های اجتماعی (مطالعه موردی شهر اردبیل)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
100-87
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری که در نهایت به توسعه پایدار شهری منجر می شود در سال های اخیر بخش وسیعی از ادبیات شهری را به خود اختصاص داده است. این مقوله در پاسخ به بحران های شهری راهکارهایی ارائه می دهد که شهرها را به سمت و سوی پایداری سوق می دهد. بر این اساس پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش به دو روش اسنادی و پیمایشی می باشد. در مرحله اول داده های بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS ارزیابی و سپس با استفاده از آزمون تی تست، وضعیت هر کدام از مولفه ها در شهر اردبیل سنجش گردید و با استفاده از مدل معادلات ساختاری AMOS مورد ارزیابی قرار گرفت، نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین مولفه های تحت بررسی (ابعاد اجتماعی زیست پذیری شهری) در شهر اردبیل وجود دارد و آزمون های مدل یابی و برازندگی معادلات ساختاری در محیط AMOS نشان داد که تمامی آزمونهای محاسباتی پژوهش با استاندارد آزمون های برازندگی معادلات ساختاری( RMR با 096%، GFI با 97 %، AGFI با 648% و NFI با 737%) همانندی را نشان می دهد و این امر معناداری مولفه ها و برازش مدل را تایید می نماید.
بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: از دهه آخر قرن بیستم فنآوری اطلاعات و استفاده از شبکه های کامپیوتری به عنوان یک ابزار قدرتمند در دست جامعه قرار گرفت و به عنوان پارادایمی مهم در مدیریت و اداره کارآمد جوامع در اقصی نقاط جهان مطرح شده است. از سوی دیگر، حکمرانی خوب به مثابه مقوله ای است که از دیرباز در بحث کارآمدی حکومت ها مطرح بوده و امروزه مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین گرایش به دولت الکترونیک و تحقق حکمرانی خوب در کرمان است. روش: پژوهش از منظر هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده از نوع پژوهش های توصیفی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و Amos استفاده شده است. داده های پژوهش، شامل نمونه ای 103 نفری از کارکنان دبیرخانه استانداری و ادارات کل مستقر در کرمان که شامل کلیه کارکنان مسئول سایت مکاتبات دولت الکترونیک و بین دستگاهی دبیرخانه ای ادارت کل شهر کرمان است با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی گردآوری شده است. ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی آن از طریق روایی سازه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافته ها: گرایش به دولت الکترونیک، توانسته است 71 درصد از تغییرات حکمرانی خوب را تبیین کند. گرایش به دولت الکترونیک بیشترین تاثیر را بر ظرفیت سازی داشته است. گرایش به دولت الکترونیک به تحقق حکمرانی خوب در نظام مدیریت دولتی کلان شهر کرمان منجر می شود. نتایج: گرایش به دولت الکترونیک، شفاف سازی، پاسخگویی، اثربخشی نقش ها و وظایف، نتیجه گرایی، ارتقاء ارزش ها، ظرفیت سازی را در نظام مدیریت دولتی کرمان ارتقاء می دهد.
خیابانی به نام خیابان شاد نقطه ای برای رسیدن به شهر شاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۱۲۵-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
شهر شاد یکی از موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از متخصصان شهری قرار گرفته است. و باید گفت که موضوع شادی در فضای شهری در حال تبدیل شدن به یکی از توقعات فضاهای شهری است. از دیدگاه مونتگومری ، شادی یک کانسپت و مفهوم نامشخص نیست بلکه معادله ای تعریف شده و قابل اندازه گیری است و مستقیما تحت تاثیر محیط ساخته شده پیرامون انسان است. موضوع شهر شاد در کشور ما هنوز به اندازه اهمیت آن جا نیفتاده است به طوری که بر اساس پژوهش های انجام شده در طول سالهای 2007_ 1997 سطح شادی در ایران در بین 97 کشور در رتبه پنجاه و ششم است . امروزه شهر همدان با توجه به مشکلات اقتصادی و نرخ نسبتا بالای بیکاری و مشکلات دیگر نیاز بیش از پیشی به ایجاد شادی و بالاتر بردن روحیه ی جمعی دارد و اگر این شهر تصمیمی برای حرکت در جهت رسیدن به اهداف شهر شاد نگیرد با یک فاجعه ی اجتماعی تحت عنوان شهر افسرده همدان مواجه میشود. در این راستا پژوهش حاضر با بررسی عوامل تاثیرگذار عواطف در حس شادی سعی بر آن دارد تا گام مثبتی در جهت رسیدن به اهداف شهر شاد بردارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و از نوع کمی و مبتنی بر تحقیقات پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل استفاده کنند گان از دو فضای محور پاستور و پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان میباشند که با استفاده از فرمول جامعه نا معلوم در محور پاستور برابر با 300 و در پیاده راه بوعلی سینا برابر با 385 نفر انتخاب شده اند برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Amos به طراحی مدل معادله ساختاری Structural equation modeling (SEM) پرداخته شده است و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که میزان عواطف مثبت در پیاده راه بوعلی سینا نسبت به محور پاستور بسیار بالاتر بوده و این موضوع بی ارتباط با نوع طراحی فضای هر دو محور نمی باشد. که در این پژوهش پیشنهاداتی ارائه شده است.
اثر تصویر و شخصیت برند شهری و تأثیر آن ها بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37 - 50
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیرات تصویر و شخصیت مقصد بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری پرداخته است. ازآنجاکه مهم ترین هدف در صنعت گردشگری جذب هرچه بیشتر گردشگران برای دیدن کشور، منطقه یا محل ی خ اص است، بنابراین باید مؤلفه های مؤثر در جذب گردشگران به خوبی شناسایی شوند. ازجمله مهم ترین این مؤلفه ها، می توان به تصویر و شخصیت مقصد اشاره کرد که بازاریابان صنعت گردشگری از طریق ترکیب این دو با مفهوم برند در پی تأثیرگذاری هرچه بیشتر بر نگرش گردشگران هستند، تا بدین وسیله بر قصد رفتاری آن ها اثر گذاشته و گردشگران را به بازدید مجدد از مقصد ترغیب کنند. جامعه آماری این پژوهش متشکل از گردشگران داخلی شهر تهران است. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار آموس و SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات تحقیق و روابط بین متغیرهای تحقیق (تصویر مقصد، شخصیت مقصد، نگرش و قصد رفتاری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تصویر مقصد بر شخصیت مقصد و نگرش به مقصد اثر مثبت دارد. همچنین، یافته های پژوهش اثر شخصیت مقصد بر تصویر مقصد و نگرش به مقصد را نیز تائید کرد و درنهایت اینکه تأثیر نگرش به مقصد بر قصد رفتاری و انتخاب مقصد گردشگری نیز مورد تائید قرار گرفت.
ارائه مدل عوامل مقصد محور مؤثر بر گرایش به مقصد و طول مدت اقامت گردشگران مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
51 - 69
حوزههای تخصصی:
ازجمله مهم ترین راه های درآمدزایی و برون رفت از مشکلات اقتصادی درصحنه های بین المللی، ملی، منطقه ای، ناحیه ای و محلی تقویت صنعت گردشگری و توجه ویژه به آن است. کلان شهر مشهد، به دلیل وجود بارگاه مقدس امام رضا (ع) و دارا بودن جاذبه های متنوع دیگر، پتانسیل و ظرفیت قابل توجهی در جذب گردشگران دارد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی عوامل مقصد محور مؤثر برجذب و مدت اقامت گردشگر در شهر مشهد می باشد که به منظور دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی با استراتژی داده بنیاد بهره گرفته شده است. بدین ترتیب که نظرات خبرگان در ارتباط با عواملی که می توانند بر گرایش و طول مدت اقامت گردشگران در شهر مشهد مؤثر باشند، طی مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده سپس به کمک روش داده بنیاد، مفاهیم، کدهای باز و مقوله های مرتبط استخراج و استنباط گردید. پس از انجام دوازده مصاحبه و بررسی و تفسیر داده ها، 34 مقوله فرعی در قالب 7 مقوله اصلی استخراج گردید و اشباع نظری حاصل شد. نتایج نشان می دهد که عوامل «قانونی و دولتی» (مدیریت یکپارچه، تدوین و اجرای قوانین حامی گردشگر، عوامل ایدئولوژیک و روابط بین المللی، ثبات حاکمیت و امنیت ملی، استقرار و توسعه دولت الکترونیک)، «مدیریتی» (مدیریت فضای کالبدی شهر، توجه به مبلمان شهری، مدیریت تصویر برند مقصد، مدیریت ترافیک، سوغات، توسعه سرمایه گذاری پایدار)، «رفاهی» (اقامت و اسکان، تسهیلات حمل ونقل، خوراک، رویدادها، مراکز تجاری و بازارهای محلی، ایمنی و امنیت، تبدیل ارز و سهولت خرید، راهنمای گردشگر، بهداشت و درمان)، «زیرساختی» (مسیرهای دسترسی به مقصد و جاذبه های آن، زیرساخت های گردشگری و فضاهای سرگرمی و تفریحی، پایگاه های داده و اطلاعات، امکانات ارتباطی و مخابراتی)، «اقتصادی» (هزینه های گردشگری، تسهیلات مالی گردشگری)، «فرهنگی اجتماعی» (اعتماد اجتماعی، نگرش جامعه میزبان، تعامل جامعه میزبان) و «بازاریابی» (آموزش، هوشمند سازی، آگاهی رسانی و تبلیغات برای گردشگران، آگاهی رسانی و تبلیغات برای سرمایه گذاران، تحقیقات) به عنوان عوامل مقصد محور بر گرایش و طول مدت اقامت گردشگر در شهر مشهد تأثیر دارند.
تحلیل موانع بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزا مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 87
حوزههای تخصصی:
توجه به ظرفیت های توسعه ای درون شهر (توسعه میان افزا)، امروزه به عنوان یکی از سیاست های مهم در حوزه برنامه ریزی شهری جهت مقابله با پدیده گسترش شهرها موردقبول واقع شده است. برخلاف سایر سیاست های توسعه شهری با توجه به اینکه در بستر موجود و با حضور ساکنان و شهروندان و واحدهای همسایگی صورت می پذیرد موضعی پیچیده، چندوجهی، میان بخشی است که نه فقط یک کار فیزیکی، کالبدی و شهرسازی است بلکه دارای ابعاد قوی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی نیز می باشد. بنابراین استفاده از این رویکرد، بدون توجه به بسترهای مناسب و شناسایی موانع آن، قابل تحقق نیست. هدف اصلی این پژوهش تحلیل موانع بهره گیری از توسعه میان افزا در شهر اهواز می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان شهرداری اهواز می باشند با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 40 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. جهت تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار آموس 24 استفاده شده است. در این پژوهش، از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، اداری و قانونی با 21 شاخص مشاهده پذیر استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد مدیران و کارشناسان معتقدند که عوامل قانونی - اداری با ضریب بیشترین تأثیر را بر عدم تحقق و اجرای رویکرد توسعه میان افزا در شهر اهواز دارد و بعدازآن متغیر اقتصادی با ضریب 94/0 متغیر اجتماعی با ضریب 66/0 متغیر کالبدی با ضریب 55/0 به ترتیب بیشترین تا کمترین تأثیر را بر عدم تحقق اجرای توسعه میان افزا در شهر اهواز دارند.
ارزیابی کیفیت مقصد گردشگری مرکز شهر تهران مطالعه موردی: بازار بزرگ، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
35 - 50
حوزههای تخصصی:
گردشگری، یکی از پویاترین فعالیت های اقتصادی عصر حاضر است که می تواند نقش مهمی در توسعه شهرها و نیل به پایداری ایفا کند. یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری کشور ایران و کلان شهر تهران مجموعه بازارهای سنتی است. بازار یک سیستم اقتصادی و درعین حال فضایی تاریخی با بافتی کهن و جاذبه های گوناگون اقتصادی، معماری، فرهنگی است که از دیرباز به علت چند عملکردی بودن و گره خوردن وجه تاریخی آن با دیگر کاربری ها جذابیت خاصی برای گردشگران داشته است؛ بازار بزرگ تهران علی رغم داشتن چنین ظرفیتی در صنعت گردشگری و استقبال گردشگران، هنوز جایگاه ویژه خود رابین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد گردشگری و ارزیابی نکردن سطح مطلوبیت کیفیت آن هاست که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان مطلوبیت کیفیت مقصد گردشگری بازار تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی. است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای- میدانی است. در این مقاله برانیم که کدام یک از شاخص های استانداردشده جهانی قابلیت ارتقا سطح مطلوبیت منطقه 12 تهران به عنوان بخش گردشگری تهران را دارا است؟ به همین منظور با استفاده از مدل SWARA، شاخص ها در اختیار 20 نفر از خبرگان و کارشناسان آشنا به منطقه قرار گرفت و نهایتاً با وزن دهی آن ها از بین شاخص های کیفیت محیط و رضایتمندی گردشگر که هشت معیار اصلی و 37 زیر معیار داشت، شاخص خدمات گردشگری با وزن 5914/0، شاخص زیست محیطی با وزن 2414/0 و شاخص زیرساختی با وزن نهایی 0918/0 از نقش آفرین ترین شاخص ها، در به مطلوبیت رساندن کیفیت مقصد و جلب رضایت گردشگر جهت ارائه راهبردهای بهبود وضعیت محدوده موردمطالعه هستند.
سنجش و ارزیابی توان های گردشگری شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
95 - 105
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شده است و به دلیل مزایایی که دارد توجه دولت ها و مسئولان ملی و محلی را به خود جلب کرده است. این تحقیق باهدف، سنجش و ارزیابی توان های گردشگری شهرستان بیرجند می باشد که با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تکنیک های رینارد - پری یرا -وایکور - کوپراس و کپلند به دنبال دستیابی به این مهم می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاخص «تعداد آثار و بناهای تاریخی» در هر دو تکنیک رینارد و وایکور بهترین وضعیت را دارا می باشد. در بررسی گزینه های موردبررسی نیز مشخص گردید که بیرجند، خوسف و محمد شهر جایگاه های اول تا سوم را ازنظر توان گردشگری شهرستان بیرجند در برگرفته اند. درمجموع می توان نتیجه گرفت در سطح شهرستان، شهر بیرجند، خوسف و محمد شهر به ترتیب دارای وضعیت های ورا توسعه، میان توسعه و فرو توسعه می باشند. در پی نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی مشتمل بر افزایش کیفیت زیرساخت ها از جمله امکانات اقامت، حمل ونقل و...، توسعه امکانات بهداشتی، استراحتگاهی، تفریحی، ورزشی و ... در منطقه، تشویق مردم منطقه به مشارکت در جهت توسعه زیرساخت ها، تجهیزات و تسهیلات گردشگری، استفاده از مشارکت بخش خصوصی در احداث تأسیسات گردشگری منطقه ارائه می گردد.
محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق (مطالعه موردی نیروگاه های حرارتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
198 - 205
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تشدید مشکلات محیط زیستی ناشی از افزایش جمعیت و مصرف انرژی شرایط نگرانی در مورد گرم شدن کره زمین را فراهم آورده است. از این رو، مقاله حاضر با هدف ارزش گذاری مشکلات محیط زیستی ناشی از فعالیت نیروگاه ها به محاسبه هزینه محیط زیستی پرداخته است. پژوهش پیش رو با هدف محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق از تکنولوژی های مختلف صورت گرفت. در این تحقیق 5 نیروگاه حرارتی استان تهران بررسی شد. با توجه به شاخص انتشار آلاینده ها و نیز تولید ناویژه هر نیروگاه در سال 1396 میزان آلاینده منتشرشده از نیروگاه های حرارتی تهران محاسبه شد. سپس، با توجه به شاخص انتشار هر گاز آلاینده، میزان حرارتی هر نیروگاه و ارزش محیط زیست آسیب دیده هزینه محیط زیستی تولید برق از نیروگاه های حرارتی استان تهران محاسبه شد. نتایج نشان داد طی یک سال فعالیت نیروگاه های حرارتی این استان حدود 14 میلیون تن از انواع آلاینده ها وارد هوا می شود که CO2 و C از عمده ترین آلاینده ها به حساب می آیند. به طور متوسط، هزینه خارجی کل تولید برق از نیروگاه حرارتی در استان تهران برابر با 82/8 سنت بر کیلووات ساعت است که باید در هزینه نهایی تولید برق از این نیروگاه ها لحاظ شود.
رابطه فرهنگ سازمانی در شهرداری و توانمندسازی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت توانمندی ساکنین حاشیه نشین مشهد و اثر فرهنگ سازمانی بر این روند بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه مورد بررسی 240 نفر از سکونتگاه های غیررسمی و 120 نفر از پرسنل شهرداری بودند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و توانمندی روانشناختی استفاده شد. داده های گردآمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به خصوص رگرسیون و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سطح توانمندی در بین ساکنین حدود 41/2 می باشد. در بخش عوامل موثر بر ارتقای سطح توانمندی آزمون اول نشان داد که سطح معنی داری 000/0 بوده و تی محاسبه شده 296/2 می باشد، بنابراین، فرهنگ سازمانی نیروهای شهرداری در این امر نقش تعیین کننده ای دارد. همین آزمون ها نشان داد که 55 درصد از توانمندسازی ناشی از درگیرشدن در کار می باشد. سوال بعدی آن بود که آیا نیروهای شهرداری امکان درگیرشدن در کار را برای ساکنین فراهم می آورند؟ نتایج نشان داد که در سطح معنی داری 011/0 و در صورت فراهم آمدن شرایط، توانمندی ساکنین بیشتر می شود. همچنین ضریب تشخیص 047/0 محاسبه شد که نشان می داد توانمندی ایجاد شده مربوط به سازگاری است. اطلاعات موجود تحلیل شده و مشخص شد در سطح معنی داری 039/0، انطباق پذیری بر توانمندسازی ساکنین اثرگذاراست. در آخر، نقش و جایگاه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی و نقش آن بر توانمندسازی بررسی شد. مطابق بررسی صورت گرفته، سطح معنی داری آزمون 000/0 محاسبه شد و نشان داد که این تاثیر مطرح می باشد. از آنجا که میزان ضریب تشخیص نیز 130/0 به دست آمد، مشخص گردید که توانمندسازی حاصل، نتیجه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی است. به طورکلی، هرچه اعتقاد پرسنل شهرداری به درگیر شدن، سازگاری، انطباق پذیری و کیفیت رسالت بیشتر باشد، توان و قابلیت آنها برای توانمندسازی ساکنین بیشتر خواهد بود. در این روند، متغیر انطباق پذیری بالاترین تاثیر و رسالت، کمترین نقش را بر عهده داشته است. در نتیجه، چنانچه مسئولین بپذیرند که ساکنین توان و تمایل تغییر امور را دارند، می توان امیدوار بود که سطح توانمندی ساکنین به حد قابل قبولی افزایش پیدا نماید.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی مناطق شهری در برابر سوانح (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
259 - 278
حوزههای تخصصی:
از آنجا که شهرها و شهرک ها در اندازه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و فرهنگی و نحوه قرارگرفتن در معرض خطرپذیری متفاوت هستند، هریک از آن ها رویکرد متفاوتی در سوانح دارند که ضرورت انجام پژوهش در این خصوص و بررسی معیارها و شاخص های مرتبط و تأثیرات آن بر تاب آوری شهری و ساختار شهری را ایجاب می کند. این پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی است که هدف آن شناسایی عوامل مؤثر تاب آوری و شاخص های کالبدی محله های شهری، سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی در محله های جزیره کیش است. جامعه آماری این پژوهش، همه خانوارهای ساکن در محله های جزیره کیش است. برای انجام پژوهش، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. حجم نمونه مردم ساکن در جزیره کیش 384 نفر از سرپرستان خانوار ساکن در جزیره کیش هستند. در این پژوهش ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای، شاخص ها و عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی اجتماع شهری شناسایی و تعریف عملیاتی شدند و سپس با استفاده از روش میدانی و پرسشنامه، جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش صورت گرفت و در مرحله بعد با استفاده از روش فریدمن وضعیت محله های جزیره کیش از نظر تاب آوری مطالعه شد. سپس براساس مؤلفه های تأثیرگذار وضعیت تاب آوری مناطق مشخص شد. براساس این پژوهش، نتایج تحلیل داده های پژوهش و رتبه بندی به دست آمده از مؤلفه های تاب آوری جزیره کیش، شاهد این مهم هستیم که بعد کالبدی جزیره کیش در رتبه بندی مؤلفه های تاب آوری در پایین ترین ردیف قرار گرفته است و نیاز است در رشد و توسعه جزیره کیش در مقایسه با تقویت شاخص های تاب آوری کالبدی اقدامات جدی صورت بگیرد. نتایج نشان می دهد از نظر تاب آوری کالبدی محله نوبنیاد و عرب ها به ترتیب در بهترین و بدترین وضعیت قرار دارند و محله های نوار سیاحتی، اراضی شرقی و صدف در رتبه های دوم و سوم و چهارم هستند؛ پس ضروری است تا با انتخاب راهبرد متناسب و جذب سرمایه گذاری های مناسب و با توجه به ضوابط شهرسازی و کنترل های لازم، طی برنامه های معین در بازه های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، جزیره کیش پایش و تقویت شود. همچنین به دلیل داشتن قابلیت اجرایی می توان از چارچوب این پژوهش برای رتبه بندی میزان تاب آوری در سایر محله ها و نواحی شهری استفاده کرد.
هم آفرینی فضای گردشگری هوشمند از طریق تعاملات دیجیتالی ارائه مدل مفهومی سایبر پارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 67
حوزههای تخصصی:
مشکلات محیط زیستی شهری و مسائل شهرنشینان، نیاز به توسعه فضاهای شهری هوشمند و پایدار را ضروری می نماید. فضای گردشگری هوشمند می تواند بستر لازم را جهت تسریع در حل این مسائل و مشکلات به منظور دستیابی به شهر پایدار فراهم کند. در این راستا سایبر پارک به عنوان فضای گردشگری هوشمند که به کمک رویکرد هم آفرینی و از طریق تعاملات دیجیتالی ذی اثران و گردشگران با محیط زیست شهری شکل می گیرد، قادر است نقش اساسی در این زمینه بازی کند. پیشرفت سریع تکنولوژی، رفتار و منش انسان مدرن شهری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین سایبر پارک به عنوان فضای باز گردشگری شهری که هم ماهیت مجازی و هم ماهیت واقعی دارد تعادلی بین زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار می نماید. به بیان دیگر سایبر پارک علاوه بر مبنای تکنولوژیکی، رویکرد انسانی (گردشگر دوست) و محیط زیستی (دوست دار طبیعت) نیز دارد. در این بافت فضای واقعی و مجازی درهم آمیخته می شود تا امکان تبادل اطلاعات و انتقال فناوری ها فراهم آمده، دانش و تجارب اشتراک گذاری شده و در اختیار گردشگران قرار گیرد. توسعه گردشگری متکی بر زیرساخت عمومی و خصوصی مناسب است. سایبر پارک هم راستا با اهداف جدید سازمان ملل، می تواند سیاست عمومی برای ارتقاء زیرساخت ها را تحت تأثیر قرار دهد؛ شهرها را پایدارتر، نوآورانه تر و کارآمدتر کند و به سوی رشد اقتصاد کم کربن، جذب گردشگران و سایر منابع سرمایه گذاری سوق دهد. به دلیل جدید بودن مفهوم سایبر پارک و نوظهور بودن پروژه های آن، این پژوهش تلاش دارد با بهره برداری از ویژگی های تحلیل محتوایی مفاهیم اصلی در این زمینه را توسعه داده و مدل مفهومی سایبر پارک را ارائه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایبر پارک با سه حوزه عملکردی اصلی شامل ذی اثران و گردشگران، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضاهای گردشگری شهری شناخته می شود. درواقع سایبر پارک از طریق برهم کنش این سه حوزه و شکل گیری فعالیت های مشترک بین این حوزه ها به وجود می آید.
حق به شهر در سکونتگاه های خودانگیخته مطالعه موردی: شهر سنندج، ناحیه منفصل شهری نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 69
حوزههای تخصصی:
تا به امروز حق به شهر توانسته است مسیر ترقی قابل اعتنایی را سپری نماید و به مرحله رسمیت بخشی و تأثیرگذاری در بسیاری از دستور کارها و قوانین و مقررات شهری برسد. یکی از مفاهیم مورد تأکید حق به شهر موضوع به حاشیه رفتن بخشی از شهر بنا به دلایل جنسی، سنی، اعتقادی، نژادی، سیاسی و اقتصادی است. درنتیجه حق به شهر می تواند نگاهی ویژه به موضوع سکونتگاه های خودانگیخته داشته باشد. این پژوهش در پی بررسی وضعیت حق به شهر در سکونتگاه نایسر است تا از این طریق تفاوت های حق به شهر در میان گروه های مختلف را موردسنجش قرار دهد. بر این اساس با نگاهی کاربردی به گفتمان حق به شهر به عنوان یک چهارچوب مدون برای اعتلای حق های گوناگون شهروندان در شهر با روش کتابخانه ای اقدام به مطالعه اسناد مرتبط با حق به شهر نموده و ابعاد و شاخص های اساسی این گفتمان را استخراج و با روش میدانی به بررسی وضعیت حق به شهر پرداخته است. در این تحقیق از روش تحقیق کمی با محوریت استخراج داده از طریق پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که ابعاد حق به شهر در هر شش بعد موردمطالعه وضعیت ضعیفی را نشان می دهد. بااین وجود دو بعد سلامت و فرهنگی وضعیت مطلوبی را به خود اختصاص داده اند. همچنین در خصوص تأثیر متغیرهای توصیفی پژوهش بر وضعیت حق به شهر می توان عنوان نمود که ازنظر جنسی حق به شهر در میان مردان، ازنظر درآمدی گروه های با درآمدهای بالاتر، ازنظر شغلی گروه های شاغل در بخش رسمی، ازنظر سنی دو گروه سنی 25 الی 40 و 40 الی 60 سال و ازنظر سواد نیز افراد با سطح سواد پایین تر بیشترین میانگین های حق به شهر را در میان جامعه آماری پژوهش نشان می دهند.
شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی، رشد شهری و گسترش نامطلوب آن به عنوان پدیده ای جهانی، همه کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده است. در دهه های اخیر در ایران رشد و گسترش شهرها به صورت نوعی معضل یا مسأله نمایان شده است و شهر اهواز نیز از این مسائل جدا نیست. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل الگوی گسترش شهر اهواز در بازه زمانی 1360 تا 1400 است. این پژوهش از لحاظ ماهیت هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد و به دنبال بررسی روند گسترش فیزیکی و الگوی گسترش شهر اهواز در افق 1400 است. برای دستیابی اهدف ابتدا روند گسترش فیزیکی در دوره 35 ساله (1360 تا 1395) بررسی شد و سپس 14 شاخص برای بررسی گسترش بهینه توسعه شهر اهواز در افق 1400 استخراج شدند که با استفاده از منطق فازی (FUZZY) این شاخص ها استاندارد شدند و در ادامه برای مدل بهینه با استفاده از مدل تحلیل ترکیبی ANPDEMATEL سه سطح برای گسترش این شهر مشخص شده که در ترکیب با OVERLAYFUZZY و GAMA 9/0 در محیط GIS نقشه های خروجی نیز با استفاده از نرم افزار های ENVI و Arc GIS استخراج شد. نتایج نشان داد در سطح مدل های پیش بینی کننده اراضی کشاورزی با وزن های 0.101 و 0.118 بیشترین اهمیت و مهم ترین عامل تغییر یافته در روند گسترش فیزیکی شهر اهوا بوده است. همچنین خروجی سطح بندی گسترش فیزیکی در افق 1400 مشخص شد که بهترین مکان در محدوده بلافصل منطقه 8 شهری و عدم قرارگیری بر سایت زمین های کشاورزی در این شهر می باشد.
امکان سنجی اجرای طرح تجمیع قطعات زمین در بافت های فرسوده ی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
131 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به بافت های فرسوده شهری و بکارگیری طرح های بهسازی و نوسازی در این بافت ها در ارتقاء کیفیت زندگی و پیشبرد اهداف توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است؛ به گونه ای که در سال های اخیر طرح های بسیاری برای این منظور تهیه و اجرا شده اند. از جمله این طرح ها، تجمیع قطعات زمین می باشد؛ این طرح ابزاری مهم برای برنامه ریزی زمین است که با بهره گیری از جنبه های اجتماعی و مشارکت ساکنان سعی در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده دارد. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی اجرای طرح تجمیع قطعات در بافت فرسوده شهر ارومیه تدوین شده است. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف از نوع کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 27 شاخص در چهار مؤلفه کالبدی، اقتصادی، قانونی- مدیریتی و اجتماعی استخراج گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزارهای Expert Choice، GIS و Spss استفاده شد. نتایج نشان داد که در مؤلفه کالبدی با توجه به نقشه امکان سنجی تهیه شده، 41 درصد قطعات از قابلیت نسبتاً بالایی برای تجمیع برخوردارند. در مؤلفه اقتصادی مطابق میانگین حاصله (2.82)، اجرای طرح تجمیع قطعات متوسط به پایین ارزیابی می شود. مؤلفه قانونی - مدیریتی با میانگین 3.03 از وضعیت مناسبی جهت اجرای طرح برخوردار است و در نهایت در مؤلفه اجتماعی میانگین به دست آمده (2.45) پایین تر از حد متوسط است که گویای وضعیت نامطلوب این مؤلفه جهت بکارگیری طرح تجمیع قطعات می باشد.
تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
131 - 146
حوزههای تخصصی:
در راستای توسعه پایدار شهرها تاکنون نظریه ها و الگوهای مختلفی ارائه شده است. در این باره می توان به نظریه هایی مانند شهر سالم و شهر خلاق اشاره کرد. هدف اصلی پژوهش، تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم در مناطق شهر اصفهان است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل و سنجش داده ها از مدل ویکور استفاده شده و در فرایند انجام آن از ضریب آنتروپی شانون و در نهایت نیز از روش همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد منطقه 3 با نمره 1 رتبه اول و منطقه 5 با نمره 781/0 رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. کمترین سطح نیز مربوط به منطقه 12 می باشد و مناطق 5 و 6 با نمره برابر با 1 بهترین مناطق از لحاظ شاخص های شهر سالم هستند. کمترین نمرات نیز به مناطق 15 و 11 اختصاص دارد. در نهایت پس از تعیین نمره هر یک از مناطق بر اساس شاخص های شهر خلاق و سالم، رابطه بین این دو رویکرد در بین مناطق شهر اصفهان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل می شود. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد بین دو متغیر اصلی پژوهش رابطه وجود دارد. در واقع سطح معنی داری کمتر از 05/0 است و ضریب همبستگی مثبت است. به این معنا که بین دو رویکرد در مناطق شهر اصفهان رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب بتا برابر با 614/0 است که می توان گفت 60% تغییرات در زمینه توسعه شهر خلاق را می توان با شاخص های شهر سالم پیش بینی کرد.
تحلیل فضایی ومکان یابی بهینه جایگاه های سوخت شهری (CNG)، مطالعه موردی: مناطق غرب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین مکان های مناسب جایگاه های عرضه سوخت (CNG) با توجه به ضوابط موجود در مناطق غربی کلان شهر تهران بوده است. در همین راستا با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه پارامترهای مؤثردر مکان یابی جایگاه های سوخت رسانی گازی، همچون: تراکم جمعیت، معابر و دسترسی، شیب زمین، کاربری های سازگار و ناسازگار تهیه گردید.. با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مقایسات زوجی بین معیارها انجام و میزان اهمیت و وزن هر معیار با استفاده از نرم افزار Expert Choice مشخص شد. نتایج حاصل از وزن دهی معیارها نشان داد که معیارهای آتش نشانی، دسترسی و تراکم جمعیت به ترتیب دارای بیش ترین تأثیر در ایجاد مکان های مناسب احداث جایگاه سوخت رسانی گازی بودند و توسعه جایگاه های سوخت گازی در مناطق غرب شهرداری تهران براساس نیازهای جمعیتی مناطق مختلف شهر صورت نگرفته است. نقشه خروجی به دست آمده با تحلیل های مکانی و AHP نشان داد که از میان جایگاه های موجود، حدود 29 درصد آن هادر مناطق با پتانسیل مناسب و 71 درصد جایگاه ها در مکان های با پتانسیل متوسط واقع هستند و در مکان های با پتانسیل نامناسب هیچ جایگاهی قرار نگرفته است. همچنین 53/32 درصد مناطق دارای پتانسیل مناسب، 76/43 درصد پتانسل متوسط و 7/23 درصد دارای پتانسل نامناسب برای احداث جایگاه سوخت رسانی می باشند. نوآوری پژوهش حاضر در این است که مجموعه ای از پارامترهای مؤثر در مکان یابی بهینه را مورد بررسی قرار می دهد.
ارزیابی تأثیر فضای عمومی بر ارتقا تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و کمبود زمین های بدون معارض، الگوی تولید مسکن در شهرها تغییر کرده است و در قالب مجتمع های مسکونی گسترش یافته که موجب کاهش تعاملات اجتماعی ساکنین شده است. فضای عمومی یک مجتمع مسکونی اگر از طراحی مناسب برخوردار باشد، می تواند به عرصه هایی برای تعامل ساکنین مبدل گردد. روش تحقیق به صورت ترکیبی بوده. در انجام این پژوهش ابتدا به جمع آوری پیشینه تحقیق درباره فضاهای عمومی مجتمع های مسکونی و تعاملات اجتماعی در آن پرداخته شد. با توجه به متغیرهای استخراجی از پیشینه تحقیق فرضیه ها نوشته شدند. برای متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، معیارها و زیرمعیارها مشخص گردید. سپس هر زیرمعیار بر روی معیار جهت سنجش فرضیه ها و تعاملات اجتماعی پرسیده شد و به این ترتیب سوال های پرسشنامه جهت آزمون spss و plsمشخص گردیدند. حجم نمونه 398 نفر محاسبه گردید. پرسشنامه ها در شهر لاهیجان(محل قرارگیری سایت) توزیع شدند و تحلیل فضای مجتمع مسکونی و سایت از طریق نرم افزار SPACE SYNTAXو DEPTH MAP صورت گرفت. نتایج نشان دادند پارامترها(تنوع، خوانایی، چارچوب فیزیکی، قابلیت زیست محیطی، ایمنی، تسهیلات) در ناحیه قبول فرضیه تحقیق و تاثیر مثبت بر ارتقاء تعاملات اجتماعی ساکنین داشتند که معیار ایمنی بیشترین تاثیر را داشت. و برخی دیگر(عناصر کالبدی و سلسله مراتب) در ناحیه رد فرضیه تحقیق برآورد شد. و طبق داده ها راهکارهای طراحی بیان شد. براساس تحلیل های صورت گرفته با روش چیدمان فضایی(space syntax) و نرم افزار UCL DEPTH MAP دریافتیم این فضای شهری از دسترسی، امنیت و خوانایی مناسبی برخوردار بود و از آنجایی که خوانا بودن، لزوم وجود امنیت و داشتن دسترسی های مناسب از معیارهای لازم برای برقراری تعاملات اجتماعی بیشتر بود، نتیجه گرفتیم که سایت برای طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد افزایش تعاملات به درستی مکان یابی شده بود. و همچنین با تحلیل های صورت گرفته برای پلان های مجتمع مسکونی دریافتیم که مجتمع به کمک فضاهای عمومی خود، مکانی مناسب برای برقراری تعاملات اجتماعی مهیا ساخت.