فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اقتصاد سبز یکی از مهم ترین جلوه های ادغام ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است و بدون آن توسعه پایدار محقق نخواهد شد. هدف این مقاله شناسایی مؤلفه ها و شاخص های سازنده اقتصاد سبز در هم پیوند با کاهش فقر شهری در شهر مشهد است.
داده و روش : این پژوهش، از حیث روش جز پژوهش های کمی- کیفی، به لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی و تحلیلی است. در گام اول با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری مرکز آمار برای شهر مشهد در سال 1395، اقدام به شناسایی پهنه های فقر شهری با استفاده از تحلیل های فضایی در محیط نرم افزار GIS شده است. سپس پهنه های فقر شناسایی شده، اقدام به بررسی تأثیر شاخص های سازنده اقتصاد سبز بر کاهش فقر شهری شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون شاخص ها مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.
یافته ها : یافته های این تحلیل نشان می دهد که مؤلفه های دربرگیرنده اقتصاد سبز شامل دسترسی به منابع، سرمایه انسانی، ساختار اقتصادی، مدیریت سبز، سرمایه گذاری سبز، مشاغل سبز و حمل و نقل سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کند که مقدار آن برابر با 3/87 درصد است. به عبارتی دیگر، مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز 3/87 درصد از تغییرات متغیر فقر شهری شهر مشهد را تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است.
نتیجه گیری : : با توجه به اینکه مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کنند باید برنامه ریزی لازم در این مورد انجام شود که در این پژوهش راهکارهایی را با محوریت اقتصاد سبز در راستای کاهش فقر در پهنه های فقیرنشین شهر مشهد آورده شده است.
تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر رشد و شکوفایی کودکان در فضاهای عمومی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 115
حوزههای تخصصی:
محیط بستری برای رخ داد انواع رفتارهای اجتماعی است. رفتارهای انسانی برآیندی از انگیزه ها و نیازهای فرد، قابلیت محیط، تصویر ذهنی ناشی از ادراک او از دنیای خارج و معنایی که این تصویر برای او دارد، می باشد. انسان ها همواره بخش قابل توجهی از وقت روزانه خود را در فضاهای عمومی شهر به سر می برند و تحت تأثیر این فضاها الگوهای رفتاری خاصی از خود بروز می دهند، دراین بین پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی شهرهاست که باید موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. از همین رو یکی از هدف های اصلی این مقاله تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر میزان رشد و خودشکوفایی کودکان در استفاده از انواع پارک های شهری کلان شهر مشهد می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک مانند آماره کای دو، جهت سنجش و تحلیل 384 پرسشنامه مردمی به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است و برای روایی پرسشنامه های تحقیق از تحلیل عاملی و برای پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جمع نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در پارک های موردمطالعه در مناطق چهارگانه (یک، نه، یازده و ثامن) شهر مشهد تحت تأثیر کیفیت طراحی و میزان مطلوبیت فضاهای داخلی پارک ها بوده که این مهم خود بر شاخص رشد و شکوفایی کودکان تأثیر بسزایی دارد به طوری که هر چه فضاهای عمومی ازجمله پارک های شهری که محل برقراری تعاملات اجتماعی است از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، رفتارهای جمعی هدفمندتری در این گونه فضاها شکل می گیرد و این مسئله بر میزان یادگیری، رشد و شکوفایی کودکانی که به همراه والدین خود به پارک می آیند تأثیر بسزایی دارد.
تحلیل سیستمی عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی مسکن پایدار با رویکرد آینده پژوهی(مطالعه موردی؛ مناطق 22 گانه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
چشم انداز کنونی کلانشهرِ تهران، آن را شهری پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای سکونت ترسیم می کند تحقق چنین چشم اندازی که مسکن پایدار را به عنوان رکن اصلی لازم می داند نیازمند مداقه است. در این پژوهش هدف شناسایی عواملی است که زمینه سازی تحقق این چشم انداز را فراهم می نماید.که نتایج آن هم در بازترسیم چشم انداز های آتی در افق برنامه های توسعه شهری موثر خواهد بود. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی - میدانی و در یک فرآیند توصیفی تحلیلی انجام شده است.با استفاده از پرسشنامه به روش دلفی از بین 26 عامل در نهایت 18 عامل به عنوان مهمترین عوامل در چهار بُعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی طبقه بندی شد. تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار میک مک نشان می دهد که عواملی چون؛ زمین، توسعه عمودی، کیفیت و استحکام مساکن، منابع آب، بحران های طبیعی و دسترسی ها جزء عوامل اثرگذار می باشند که برای هر کدام از عوامل راهبردها و سیاست هایی همچون مالیات بر ارزش زمین، احداث سد های زیرزمینی، منطقه بندی ارتفاعی، ورود بخش بیمه به ساخت و سازها و غیره پیشنهاد داده شده است.
واکاوی موانع ایجاد هماهنگی در تأمین زیرساخت های مناطق جدید مسکونی شهرهای ایران (مطالعه موردی چندگانه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
131-130
حوزههای تخصصی:
هماهنگی نقش کلیدی در موفقیت فرایند تأمین زیرساخت های شهری ایفا می نماید، به این معنا که سازمان های مستقل دخیل در این فرایند را هم راستا نموده و از این طریق تلاش های آنها را هماهنگ تر و مؤثر تر می نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل موانع موجود بر سر راه ایجاد هماهنگی بین سازمان های دخیل در تأمین زیرساخت های شهری جهت مناطق جدید مسکونی ایران انجام گردید. به همین منظور فرایند تأمین زیرساخت های شهری چهار سایت مسکونی جدید در قالب مطالعه موردی چندگانه تعبیه شده کیفی مورد مداقه قرارگرفت. واحد تحلیل در این پژوهش فرایند تأمین هر یک از زیرساخت های شهری از جمله شبکه توزیع آب ، شبکه جمع آوری فاضلاب ، شبکه گازرسانی ، توزیع برق ، شبکه معابر وشبکه مخابرات است. یافته های تحقیق نشان می دهد هفت نوع مانع هماهنگی در فرایند تأمین زیرساخت های شهری در ایران وجود دارد. این موانع عبارتند از تفاوت در ساختار سازمانی و مدیریتی، عدم به اشتراک گذاری اطلاعات، تغییرات متعدد در جایگاه های سازمانی، فشارهای سیاسی، فقدان ارتباط افقی و تاکید بر ارتباط عمودی سازمانی، فقدان مکانیزیم روشن برای ایجاد هماهنگی و رقابت مخرب. موانع مذکور در یک طبقه بندی کلی در دو گروه اصلی شامل موانع سازمانی و موانع غیرسازمانی تقسیم بندی می شوند.
ارزیابی اثرات شیوع کرونا ویروس بر توسعه ی بازی های اندرویدی و شرایط سیاست-گذاری اجتماعی شهروندان در پساکرونا (نمونه موردی: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازی های رایانه ای یکی از پر تقاضا ترین کالاها در جهان تبدیل شده تا جایی که از نظر درآمد از صنعت سینما هم پیشی گرفته است و هر ساله در حال تکامل و پیشرفت می باشد، حال با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها وسایل ارتباطی جدید سبک زندگی شهرنشینان را تغییر داده و حتی می توان گفت فرهنگ جدیدی را ایجاد کرده اند.پس سیاست گذاری شهری باید به سمت عادی سازی زندگی و خارج کردن شهر از بحران های مختلف باشد. در این بین تلفن های هوشمند نقش بسیار بالایی در تغییر رفتار برخی شهروندان داشته و آنها را از مسیر زندگی عادی خارج ساخته است تا جایی که خیلی از وقت افراد در همه رده سنی به خود اختصاص می دهند. بازی های اندرویدی که بر روی این دستگاه ها نصب می شود باعث روی آوردن بسیار نوجوانان و جوانان به این ابزار برای استفاده از بازی های اندروید شده است. چیزی که امروزه به ابزاری جهت رسیدن به اهداف برخی کشورها تبدیل شده تا انها را برای گروه، قشر، یا کشور خاصی روانه بازار می کنند. اما در اواخر سال 2019 شروع اپیدمی کرونا باعث استفاده زیاد از این ابزار توسط جوانان و نوجوانان شده است. هدف مقاله این است که بازی های اندروید را در دوران کرونا و احتمالات پساکرونا در شهر اراک مورد بررسی قرار دهیم که علاوه بر مشکلات همه گیری کرونا چه مواردی در سیاست گذاری شهری باید در نظر گرفته شود. روش پژوهش به صورت میدانی و با تکمیل 190 پرسشنامه می باشد، برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد.که در نهایت اثرات بازی های اندرویدی در زندگی نوجوانان و جوانان توسط والدین مورد تایید قرار گرفت و والدین معتقد بودند کرونا باعث استفاده زیاد فرزندان از بازی های اندروید شده که با فاصله گرفتن از ورزش آمادگی جسمانی کاهش پیدا کرده و انزوای اجتماعی آنان افزایش پیدا کرده و بازی های اندرویدی عاملی برای لذت آنها شده است. این در حالی است که عنوان کرده اند میزان تعامل اجتماعی (با ضریب 07/2- )در حد متوسط (کمتر از حد مطلوب یعنی عدد 3) است. احتمال اینکه نوجوانان و جوانان در پساکرونا از نظر زمان بازی به حالت نرمال برگردند در حد متوسط است و امکان اینکه در پساکرونا عادی شدن تعامل اجتماعی،خارج شدن از انزوا، جایگزین شدن لذت های سالم، آمادگی جسمانی و کنترل خود در سطح بالا و بیشتر از میانگین قرار دارد.
آسیب شناسی طرح های توسعه شهری از فرآیند تهیه تا اجرا با تأکید بر طرح جامع و تفصیلی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
195 - 216
حوزههای تخصصی:
از اقدامات در جریان اصلاح و بهبود روندهای نادرست و مشکلات موجود در تهیه این طرح ها، آسیب شناسی طرح های توسعه شهری است. این پژوهش سعی دارد با توجه به روش تحقیق ترکیبی به جمع آوری اطلاعات بپردازد. تحلیل بکار گرفته شده از طریق نرم افزارهای مکس کیودا و SPSS می باشد. در روش کیفی به شناسایی مهمترین آسیبها و در روش کمی برای اولویت بندی نتایج از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج در دو سطح (کشور و شهر مشهد) که سطح اول با بررسی44 سند مرتبط و سطح دوم با مصاحبه انجام شده با 16 نفر از متخصصین حوزه اجرایی و نظری در نرم افزار مکس کیودا نشان داد: در مجموع 68 آسیب در طرح های توسعه شهری دخیلند. 56 آسیب در زمینه تهیه، 6 آسیب در زمینه دیدگاه و 6 آسیب نیز در زمینه نظارت می باشد. نتایج آزمون فریدمن مهمترین آسیب های طرح های توسعه شهر مشهد را به ترتیب اولویت در حوزه تهیه (میانگین اهمیت 1/28)، اجرا (5/16)، دیدگاه (3/14) نشان داد، بطوریکه موازی کاری بین نهادی، محصول نگری طرح و سیاست گزینی سه مساله اولویت دار در مسائل آسیب شناسی مطرح گردیدند. ضعف مشاوران تهیه طرح، عدم توجه به نقش شهر، غفلت از مسائل آن و شتاب زدگی در تصویب کمترین تأثیر را بر روند طرح های توسعه شهر مشهد دارا میباشند. در حوزه اسنادی مهمترین اولویت های مسئله دار در ابعاد تهیه و اجرا شناسایی گردید. سه مسئله مهم در آسیب شناسی طرح های توسعه در سطح کشور نیز موازی کاری بین نهادی، فقدان نیروی متخصص در شهرداری ها و نادیده گرفتن مسائل اجتماعی طرح می باشد.
تبیین مدل جامع نگر ابعاد کیفیت زندگی در محیط های سکونتی به منظور سیاست گذاری های کلان منطقه ای
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21 - 37
حوزههای تخصصی:
مدل کیفیت زندگی به دلیل ساختار چندبعدی آن، دارای پیچیدگی و ابهام بوده و به دلیل تنوع تعاریف، ابعاد، مقیاس ها و شاخص های مطرح شده در بین اندیشمندان، به منظور استفاده در سیاست گذاری های کلان، نیاز به بازشناسی دارد. هدف این پژوهش، تحلیل محتوای اسنادی ادبیات موضوعی کیفیت زندگی با رویکرد تبیین ساختار کلی آن می باشد. روش تحقیق این پژوهش، با رویکردی کمی-کیفی و جامع نگر، با جامعه آماری پژوهش های انجام شده در موضوع کیفیت زندگی و نمونه گیری به صورت هدفمند و با ساختار گلوله برفی تا حد اشباع نظری انجام شده است. به طور کلی 160 پژوهش، براساس شاخص های مطرح شده، مورد تحلیل محتوا قرارگرفته است. بر اساس یافته ها، می توان دریافت که شاخص های کیفیت زندگی در سه رویکرد اصلی عینی، ذهنی و رفتاری و به طور مسجل حاصل از 7 بعد کالبدی، اجتماعی، خدماتی، اقتصادی، محیطی، فرهنگی و شخصی با ارزش های متنوع می باشند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها نتیجه گیری می شود که در سیاست گذاری های کلان، الگوهای جاری رفتار، برابر با استانداردهای عینی و ذهنیت مخاطب، بسیار بیشتر از وجود استانداردهای عینی باید موردتوجه قرار گیرند و تأمین این دو گروه از شاخص ها علی رغم عدم تأمین شاخص های عینی می تواند به سازگاری مخاطب با محیط منجر شود. همچنین شاخص های شخصی در پژوهش های انجام شده، دارای بیشترین وزن و شاخص های کالبدی دارای بیشترین فراوانی و کمترین وزن می باشد و توجه ویژه به آن ها در برنامه ریزی های کلان، باید در اولویت قرار گیرد. درنهایت، به منظور مدل جامع نگر کیفیت زندگی با ارائه ضریب اهمیت هرکدام از ابعاد برای اولویت بندی برنامه ها ارائه می شود.
سنجش و ارزیابی شاخص های زیست پذیری در محلات شهری (مطالعه موردی: محله قصردشت شهر شیراز)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
76 - 92
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر پدیده تنزل کیفیت محیطی بر ساختار کهن شهرهای ایرانی سایه افکنده و پایداری درازمدت آن را با خطر مواجه ساخته است.. . هدف پژوهش حاضر سنجش زیست پذیری و مولفه های تاثیر گذار آن بر ساکنین محله قصردشت شهر شیراز میباشد. از این رو پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش انجام آن مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است . به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از روش های اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ،خانوار های ساکن در محله قصردشت شهر شیراز است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 378 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه شد . برای سنجش شاخص های زیست پذیری از 18 گویه در قالب 5 مولفه اصلی استفاده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری آزمون T ، ضریب هبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد زیست پذیری در محله قصردشت بالاتر از سطح متوسط قرار گرفته و با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون در بین متغیر های وابسته مورد مطالعه یعنی مولفه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و زیر ساخت و خدمات همبستگی و رابطه مستقیم معنادار آماری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آنست که شاخص اجتماعی با میزان بتای 289/0 بیشترین تاثیر را بر زیست پذیری ساکنین در محله داشته است.
نقش عملکرد کارمندان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی (مطالعۀ موردی: شهرداری منطقۀ دو شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مهمترین وظیفه منابع انسانی در سازمان کمک به عملکرد بهتر برای نیل به اهداف سازمانی است، که یکی از زمینه های مورد توجه در نیل به عملکرد مطلوب کارمندان شهرداری، لزوم توجه به مشارکت مردمی است. هدف این مقاله، نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقا مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو شیراز و ارتباط آن دو با یکدیگر است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های مربوط به مبانی نظری تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای تهیه شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه است که آزمون پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ که برابر عدد 89/0 می باشد، صورت گرفته است. جامعه آماری تمامی کارمندان شهرداری منطقه دو می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 153 نفر از آنان بوده است. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. در این پژوهش ابتدا 9 شاخص نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی در منطقه دو کلانشهر شیراز تعریف شده اند و با استفاده از محیط نرم افزار SPSS و آزمون Anova و رگرسیون گام به گام برای تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد که بعد مبتنی بر نتایج با 51 درصد مهم ترین عامل عملکرد کارکنان می باشد که در جهت بهبود مشارکت مردمی نقش دارد و پس از آن به ترتیب بعد مبتنی بر کیفیت با 4/7 درصد، بعد ذهنی با 8/6 درصد، بعد رفتاری با 7/2 درصد، بعد خصیصه ای با 1/2 درصد و بعد عینی 1/1 درصد بر بهبود مشارکت مردمی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری : بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور افزایش مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو، راهکارهایی نظیر آگاهی بیشتر کارمندان از نیازهای شهروندان، جلب اعتماد شهروندان از طرف شهرداری، رعایت اصول اخلاقی و پرهیز از هرگونه ضابطه بازی، سنجش میزان انگیزه کارکنان، بهبود خودآگاهی کارکنان و ارتقای مهارت های فردی کارکنان امری ضروری است.
تحلیل تغییرات دسترسی به خدمات بیمارستانی شهر زنجان با استفاده از روش اندازه گیری دسترسی مکانی بالقوه در فاصله زمانی 1385- 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سلامت در سطح جامعه، دسترسی مکانی بالقوه به بیمارستانها موضوع این تحقیق است. بدین منظور میزان دسترسی به بیمارستانهای شهر زنجان در سطح بلوک با سه روش حوزه پوشش شناور دو مرحله ای، حوزه پوشش شناور دو مرحله ای بهبود یافته و حوزه پوشش شناور سه مرحله ای در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. مبنای این سه روش، عرضه و تقاضا و در روش سوم عرضه و تقاضا به علاوه رقابت بین تسهیلات می باشد. از سوی دیگر از آنجا که ماهیت دسترسی به صورت اصولی بر مبنای شبکه خیابانها تعریف میشود، محاسبات دسترسی متکی بر تحلیل شبکه بوده است و از این رو تحلیلها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به انجام رسیده است. نتایج کار نشانگر اختلاف دسترسی بلوک ها و در نتیجه نابرابری فضایی در سطح شهر در هر دو مقطع مورد بررسی است. همچنین میزان دسترسی در مقایسه دو مقطع نیز متفاوت بوده، به طوری که دسترسی به بیمارستان های شهر در هر سه روش در سال 95 بیشتر از سال 85 بوده است. تفاوتهای مورد انتظاری نیز بین نتایج سه روش دیده میشود به این صورت که به دلیل اعمال رقابت بین مراکز خدماترسان، مقادیر دسترسی حاصل از روش سوم کمتر از دو روش دیگر میباشد. با توجه به نتایج تحقیق، علیرغم بهبود کلی وضعیت شهر از نظر دسترسی به بیمارستان، شاهد نابرابری دسترسی به تسهیلات بیمارستانی در سطح شهر هستیم. راهکار کاهش این نابرابریها، ساخت بیمارستانهای جدید در نواحی مواجه با کمبود یا توسعه شبکه دسترسی این نواحی است.
تحلیلی بر پایداری اجتماعی در رابطه تعاملی شهروندان و مدیریت شهری با استفاده از روش تحلیل عاملی (نمونه موردی: شهروندان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی متاثر از مؤلفه های اجتماعی و نهادی، شامل شاخص های متنوعی از توسعه شهری پایدار است. یکی از این مؤلفه ها، ایجاد رابطه تعاملی شهروندان و نهاد اجتماعی در جامعه مدنی است. مدیریت شهری به عنوان یک نهاد عمومی، می تواند نهادهای تسهیلگر و واسط میان شهروندان و دولت باشد. به نظر می رسد برای تحقق پایداری اجتماعی به ایجاد رابطه تعاملی میان شهروندان و مدیریت شهری نیاز باشد. این مقاله با هدف تدوین مدل ساختاری بر اساس آزمون شاخص های اجتماعی و با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، مدل پنج شاخصه ای را برای سنجش این رابطه تعاملی پیشنهاد می دهد. در شهر اصفهان با پیشینه تحقق طرح های فرهنگی، میزان آگاهی و مطالبه گری اجتماعی در شهروندان قابل توجه است. به همین منظور 1806 نفر از شهروندان از تمام محلات شهر اصفهان انتخاب شده و برای بررسی این شبه نظریه از آنان سوال پرسیده شده است. بر این اساس عوامل تاثیرگذار در پنج شاخص با ضرایب همبستگی، برای تحقق پایداری اجتماعی وجود دارد. به منظور تایید یا رد شبه نظریه مطرح شده، یک مدل عاملی در نرم افزار آموس ترسیم و شبه نظریه از طریق پرسشنامه آزمون شد. نتایج نشان داد، مقدار CMIN/DF برابر 13/3 مقدار CFI برابر 94/0 مقدار RMSEA برابر 03/0 که همگی دلالت بر تایید مدل ساختاری این مقاله دارند. نتایج نشان داد که شاخص های؛ مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایتمندی اجتماعی و مطالبه گری اجتماعی برای ایجاد رابطه تعاملی بین شهروندان و مدیریت شهری اثرگذار هستند و می توانند به عنوان ابزاری برای تقویت پایداری اجتماعی در این رابطه تعاملی استفاده شود.
تبیین مدل برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری؛ نمونه مورد مطالعه: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
3 - 14
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهری به عنوان روشی برای افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکل دهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها می شود. هدف مقاله حاضر ارائه مدلی است تا برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری را تسهیل کند. در این پژوهش، شهر یزد به عنوان محدوده مطالعاتی مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و تلاش دارد تا با استفاده از راهبرد داده بنیاد، مدل گفته شده را از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با حرفه مندان، دانشگاهیان و نخبگان استخراج کند. مصاحبه شوندگان با تکنیک ارجاعی زنجیره ای (گلوله برفی) انتخاب شدند و در نمونه دوازدهم، اشباع نظری تا حدودی شکل گرفت، اما روند پژوهش تا مصاحبه چهاردهم ادامه یافت. نتایج پژوهش بیان می کند که «لزوم رقابت شهرها در عرصه جهانی»، «مشکلات اقتصادی و لزوم توجه به گردشگری و برندسازی شهری» و «پتانسیل بالای شهر یزد برای توسعه گردشگری و برندسازی شهری» از شرایط علی تحقیق بوده و لزوم بررسی موضوع را آشکار می سازد. همچنین این پژوهش نشان می دهد با مجموعه راهکارهایی از جمله «تشکیل کارگروه ویژه برندسازی در شهر یزد»، «جلب مشارکت نهادهای مردمی در تدوین و اجرای طرح های برندسازی»، «آموزش به مدیران و کارمندان برای اجرای هرچه بهتر طرح های برندسازی شهری»، «برگزاری جشن ها و رویدادهای ملی و بین المللی به منظور توسعه برند» و «توسعه زیرساخت های گردشگری» می توان توسعه گردشگری را از طریق برندسازی در شهر یزد دنبال کرد که پیامدهایی همچون «تأمین درآمد پایدار برای مجموعه مدیریت شهری یزد»، «تقویت هویت منحصر به فرد شهر یزد»، «کاهش مهاجرت»، «افزایش رضایتمندی گردشگران داخلی و خارجی شهر یزد»، «جهانی شدن»، «توسعه سرمایه اجتماعی»، «دستیابی به رشد اقتصادی» و «دستیابی به مدیریت شهری یکپارچه» را در پی خواهد داشت.
تحلیلی بر برنامههای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور از منظر مفهوم همافزایی اقتصادی – فضایی با تاکید بر منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
180 - 197
حوزههای تخصصی:
همافزایی اقتصادی به عنوان انگاره جدید به دنبال بهرهگیری از مزیت همکارانه میان بخشهای مختلف اقتصادی برای نیل به توسعه اقتصادی است. از اینرو، واکاوی این انگاره در طرحهای و برنامههای توسعه میتواند مسیر جدیدی در سیاستگذاری و تأکید مجدد برای اقتصاد فضا به عنوان بخش مغفولمانده در نظام برنامهریزی باشد. پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی برنامههای توسعه از نظر عملکرد در بخش صنعتی است. روش پژوهش ترکیبی است. در بخش کیفی به تحلیل محتوای برنامههای توسعه پرداخته شده است. در بخش کمی شاخصهای سنجش همافزایی اقتصادی- فضایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد برنامههای توسعه به صورت کامل نتوانسته است صنایع کلیدی را شناسایی کند. افزون بر آن، استراتژیهای توسعه نتوانسته است موجب ایجاد توسعه صنعتی در منطقه شود. بنابراین، پژوهش حاضر با بهرهگیری از شاخصهای همافزایی اقتصادی اقدام به شناسایی صنایع کلیدی در منطقه کلانشهری تهران کرده است. شاخصها برای شناسایی صنایع شامل میزان اشتغال، نقش فرامنطقهای از نظر تولید ارزشافزوده و ضریب خوشهای شدن، ضریب تخصصی شدن و بیشترین روابط پیشین و پسین است. افزون بر آن، اقدام به شناسایی این صنایع از نظر قابلیت شکلگیری زنجیره ارزش و به بیانی، مزیت همکارانه میان شهرستان کرده است. در نهایت، این پژوهش ساختار فضایی و چارچوب نهادی پشتیبان ایجاد همافزایی، در منطقه کلانشهری تهران پیشنهاد شده است.
واکاوی اثربخشی پانزده خصلت بنیادی مدنظر الکساندر در طراحی نماهای شهری در جهت ارتقاء حس تعلق (مطالعه موردی: میدان شهرداری شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
105-118
حوزههای تخصصی:
هویت کالبدی به معنای صفات و خصوصیاتی است که جسم شهر و بنا را از غیر متمایز کرده و شباهتش را با خودی آشکار می کند. نمای ساختمان نیز بخشی از کالبد هر شهر محسوب و عاملی مؤثر در هویت بخشی به مجموعه شهری است، درحالی که نمای ساختمان امروزه دچار نابسامانی شده و این نابسامانی در منظر شهری بیشتر ناشی از تقلیدهای کورکورانه و اعمال سلیقه شخصی طراحان و همچنین عدم واکاوی تأثیر نظرات متخصصین در مرحله عملیاتی و سنجش تأثیر آن بر شهروندان است؛ لذا این پژوهش باهدف باز شناسایی اثربخشی پانزده خصلت مؤلفه های بنیادی مطرح شده توسط کریستوفر الکساندر در طراحی نماهای شهری ساختمان های گیلانی و تأثیر آن در ایجاد حس تعلق و حیات و سرزندگی شهروندان گیلانی مورد سنجش قرار گرفته است. روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی از طریق ارائه (مصاحبه و پرسش نامه) است و جهت شناسایی اثربخشی مؤلفه ها پاسخ های چهارصدنفره به وسیله تکنیک های داده کاوی و تجزیه وتحلیل اطلاعات و خارج کردن پاسخ های غیرصحیح برای یافتن رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده گردیده و نتایج این پژوهش بیان می دارد که از دیدگاه اکثر شهروندان مراکز نیرومند، تضاد، ناهمگونی، فضای خالی، پژواک، سادگی، شکل خوب، مرزبندی، فضای معین، تکرار متناوب، جدایی ناپذیری بالاترین تاثیر را در ایجاد حس تعلق و سرزندگی دارد و همچنین پرسش شوندگان نسبت به معیار تقارن موضعی نظر کاملاً متفاوتی با الکساندر داشته و تقارن محض را ترجیح می دهند.
بررسی تأثیر فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: خیابان امام «ره»-ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر فضاهای شهری بر الگوهای رفتاری شهروندان در خیابان امام«ره» در ارومیه می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. مطالب مورداستفاده در این پژوهش به دو صورت برداشت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. حجم نمونه این پژوهش، استفاده کنندگان از خیابان امام می باشد که طبق فرمول کوکران برای جامعه آماری نامعلوم، مقدار عددی 170 به دست آمده است. در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی می باشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده به دو صورت کمی(روش های آماری (توصیفی و استنباطی)) و کیفی(نتایج حاصل از بررسی های آماری) انجام می گیرد. متغیرهای این پژوهش شامل متغیر مستقل کالبدی، اجتماعی و زیست بوم و متغیر الگوهای رفتاری به عنوان متغیر وابسته می باشد. نتایج این پژوهش نشانگر این است که طبق نتایج آزمون فریدمن و ارزیابی های مؤلفه های سیما و منظر شهری در این محدوده، مؤلفه اجتماعی با میانگین 77/4 در رتبه اول و مؤلفه الگوهای رفتاری با میانگین 96/3 در رتبه چهارم قرار گرفت. طبق نتایج آزمون همبستگی پیرسون، همبستگی معناداری بین مؤلفه های منظر شهری و الگوهای رفتاری شهروندان وجود دارد. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چندگانه گام به گام، ضرایب همبستگی به ترتیب 61/0، 63/0 و 59/0 به دست آمده است به عبارت دیگر، با وارد شدن مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست بوم به طور هم زمان 40/0 از واریانس بعد الگوی رفتاری تبیین می گردد.
تحلیل وضعیت محیط زیست شهر مشهد با مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست طبیعی و انسانی در نتیجه ی افزایش جمعیت، صنعتی شدن و توسعه شهرها، در حال حاضر به چالشی بزرگ برای شهرها به ویژه کلانشهرها تبدیل شده، و شهرها را به مرکز توجه سیاست های زیست محیطی تبدیل نموده است. با توجه به این که کلان شهر مشهد از انواع آلودگی ها و مشکلات زیست محیطی رنج می برد، آغاز هر اقدام مدبرانه برای ساماندهی به این وضعیت و حل آن ها، از راه شناخت محرک های پیدا و پنهان پدیدآورنده این وضعیت و مکانیسم اثرگذاری آنها می گذرد. از این رو، هدف این مقاله آن است که با مدل DPSIR، به عنوان یکی از مدل های مطرح به منظور تحلیل علی معلولی محیط زیست، وضعیت شهر مشهد را مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری، شهر مشهد بر اساس هفت بعد مورد مطالعه در سند توسعه محیط زیست شهر مشهد (1396) انتخاب شده است. پس از شناسایی عوامل DPSIRدر هر بعد، از نظر 14 تن از خبرگان استفاده شده و با اهمیت ترین و اثرگذارترین عوامل تلفیق شده مشخص گردیده و سپس بر اساس عوامل نهایی شده، تحلیل علی معلولی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که گسترش شهرنشینی، رشد جمعیت شهری، مهاجرت و حاشیه نشینی، رشد و توسعه صنعتی؛ سبک زندگی و گرایش به رفاه بیشتر؛ رشد سریع فناوری؛ تغییر اقلیم و نبود مدیریت یکپارچه شهری و زیست محیطی مهمترین نیروهای محرکه ای هستند که در یک سلسله روابط علی معلولی به روند فشار، وضعیت، اثر و در نهایت پاسخ هایی منجر شده اند.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر و پیامدهای منفی آن توسعه انسانی را محدود می کند، به طوری که فقرا اغلب در سطح نهایی آسیب پذیری در برابر نابسامانی های بهداشتی و اقتصادی و بلایای طبیعی قرار دارند. اکنون متفکران، سیاست گذاران و مدیران و برنامه ریزان شهری کاملاً آگاه هستند که ریشه اکثر مسائل اجتماعی- فرهنگی در شهرها تمرکز فقر است. علیرغم تلاش های دولت ها و نهادهای حاکمیتی برای بهبود زندگی ساکنان شهری خود، فقر همچنان پایدارترین معضل اجتماعی- اقتصادی در کلان شهرهای ایران است که سهم فقر جهانی در آن ها در حال افزایش است. در این میان داشتن مطالعه ای جامع در خصوص فقر که در بردارنده تحلیل دقیقی از عوامل ایجابی آن باشد لازم به نظر می رسد. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف بررسی و سنجش عوامل مؤثر بر پیدایش پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز تدوین شده است.داد
داده و روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی- نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، فقر شهری در قالب پنج بُعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی، کالبدی- زیرساختی و محیطی- جغرافیایی در قالب 36 شاخص بررسی شده است. برای سنجش، تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در منطقه موردبررسی، از آزمون فریدمن و آزمون های آماری T مستقل در نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر این بوده است، در بٌعد اقتصادی بیش ترین تأثیر را نداشتن شغل و درآمد پایدار با میانگین 4/09، بوده است و در بٌعد اجتماعی- فرهنگی بیش ترین تأثیر را عدم مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، با میانگین 3/08، داشته است و همچنین در بُعد مدیریتی- نهادی بیشترین تأثیرپذیری فقر شهری در کلان شهر اهواز از عامل تحریم ها، با میانگین 3، تأثیر مثبت و معناداری داشته است. پدیده فقر شهری از دیدگاه شاخص های کالبدی و زیرساختی بیشترین تأثیرپذیری را از عامل عدم زیرساخت فعالیت های فرهنگی، حاشیه نشینی به ترتیب با میانگین 3/07 و 3 داشته است. آخرین مؤلفه از عوامل تأثیرگذار بر الگوی فقر شهری که در این تحقیق به آن پرداخته شده عوامل محیطی – جغرافیایی است که گویه های موقعیت جنگ تحمیلی و موقعیت خاص منطقه به ترتیب با میانگین 4/05 و 3، بیشترین اثرگذاری را بر وجود پدیده فقر شهری را در کلان شهر اهواز داشته است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان می دهد، بخش عمده ای از ساکنین شهر اهواز را اقشاری با وضعیت نامناسب اقتصادی تشکیل می دهند. همچنین معضل بیکاری و حاشیه نشینی در این شهر به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد و گسترش فقر بشمار می آید.
بازشناسی اصول ایجاد حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهر شیراز با تکیه بر مفهوم سلسله مراتب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
194 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در ساختار فضایی و کالبدی شهرهای معاصر بسیار کم رنگ شده ، مفهوم سلسله مراتب است. این مفهوم که برگرفته از مبانی فلسفی و عرفان اسلامی است، از جمله عواملی است که می تواند باعث القای حس معنویت و قداست در مکان ها گردد. بنابراین شناخت بن مایه های حس معنویت از طریق مفهوم سلسله مراتب و استفاده از آن ها در برنامه ریزی فضایی شهر شیراز، هدفی است که این پژوهش در پی دستیابی به آن است. با این توضیح تحقیق حاضر در پی تحلیل نقش مفهوم سلسله مراتب در شکل گیری بن مایه های حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی است. در این پژوهش، حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی متغیر مستقل و انواع سلسله مراتب به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی مبنی بر مطالعات کتابخانه ای و پژوهش میدانی است که در بخش مبانی نظری با تکیه بر اسناد موجود، به استخراج بن مایه های حس معنویت پرداخته و در بخش میدانی با استفاده از پرسش نامه مستخرج از بخش نظری، به تحلیل میزان و چگونگی نمود بن مایه های حس معنویت بر اساس سلسله مراتب موجود در بافت پیرامون فضاهای مذهبی پرداخته است. نمونه های موردی در این تحقیق، بافت پیرامون آستان مقدس شاه چراغ، مسجد صاحب الزمان و حسینیه ثارالله در شهر شیراز و جامعه آماری 15 نفر از استفاده کنندگان هر یک از این بافت ها است. نتایج تحقیق نشان داد که بن مایه های جهت گیری، گذرگاه و نظم هندسی بیشترین تاثیر را در شکل گیری احساس حس معنویت در بافت پیرامون فضاهای مذهبی بر عهده دارند که این نتیجه می تواند در طراحی فضاهای شهری به ویژه بافت پیرامون فضاهای مذهبی در شهرها مورد توجه طراحان و برنامه ریزان قرار گیرد.
نقش گردشگری و توسعه اقامتگاه های بومگردی در توانمند سازی زنان روستایی (نمونه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع روستایی ایفا می کند و می تواند در استقلال اقتصادی، خلق فرصت های شغلی جدید و بهبود شرایط اجتماعی زنان روستایی نیزموثر باشد. یکی از تمهیدات جالب و جدید در این راستا، ایجاد اقامتگاه های بوم گردی در نواحی روستایی و شهری است که بررسی تاثیر آن بر توانمندسازی زنان روستایی، هدف این تحقیق را تشکیل می دهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، با رویکرد قیاسی است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی ( پرسشنامه محقق ساخته)، جمع آوری شده است. جامعه آماری را 110 زن روستایی شاغل (دائمی و غیردائمی) در اقامتگاه های بومگردی خراسان رضوی تشکیل می دهد که طی سال های 94 تا 96 تاسیس شدند و شامل 21 اقامتگاه در 16 روستا و3 شهر استان است. اطلاعات بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفت و نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد، توسعه اقامتگاه های بومگردی در منطقه مورد مطالعه با میانگین کلی 2.5 در سطح پایینی بر توانمند سازی اقتصادی زنان روستایی تاثیر داشته است. ولی اثرات اجتماعی آن با میانگین 2.8 بالاتر ارزیابی شده است. با آزمون رتبه ای فرید من، مشخص شد، بالاترین رتبه توانمند سازی اقتصادی مربوط به شاخص «افزایش فرصت های شغلی» و بالاترین رتبه توانمند سازی اجتماعی به افزایش «حس تعلق مکانی» تعلق دارد. از دیگر نتایج تحقیق ، وجود همبستگی بین توانمند سازی اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی است که با آزمون پیرسون، رابطه مثبت و معنادار بدست آمد . بنابراین کسب درامد و توانمند سازی اقتصادی بیشتر زنان شاغل در اقامتگاههای بومی گردی، نیازمند ارتقاء شاخص های اجتماعی آنان است.
تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی در توسعه محله ای (مورد مطالعه: محله دیزج جنوبی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزههای تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.