فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و شورای شهر در مدیریت شهری و بر اساس یافته های حاصل از یک بررسی میدانی در شهر کاشان تهیه شده است که میزان رضایت شهروندان از این سازمانها را در سه بعد مدیریت شهری، یعنی بعد اقتصادی، کالبدی – زیست محیطی و فرهنگی – اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. روش تحقیق و متدولوزی به کار رفته در این تحقیق پیمایشی بوده و مطالعه میدانی آن با استفاده از ابزارهای تحقیق ( مصاحبه و پرسشنامه ) صورت گرفته است. همچنین، جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق ساکنان شهر کاشان می باشند که به طور تصادفی تعداد 260 نمونه انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بین آنها توضیع شده است. داده های گردآوری شده، از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد شهرداری و شورای شهر در سطح متوسط به بالا قرار دارد. نتایج به دست آمده از آزمون کای اسکوئر نشان دهنده رضایتمندی بالای شهروندان از عملکرد شهرداری در ابعاد فرهنگی و کالبدی و همچنین رضایتمندی متوسط در بعد اقتصادی می باشد. همچنین برای بررسی تفاوت در میزان رضایتمندی شهروندان منطقه یک و دو از عملکرد سازمانهای مزبور از آزمون یومان ویتنی استفاده شده است که بجز در چند مورد تفاوت معناداری بین رضایتمندی این دو منطقه وجود ندارد. از آزمون رگرسیون نیز جهت بررسی رابطه بین وضعیت اجتماعی – اقتصادی شهروندان (متغییر مستقل) و میزان رضایتمندی از عملکرد شهرداری و شورای شهر (متغییر وابسته) استفاده شده است که نتایج نشان دهنده وجود تفاوت بین میزان تحصیلات و سطح رضایتمندی و همچنین وجود رابطه بین سن و درآمد و رضایتمندی از عملکرد سازمانهای مزبور می باشد.
مکان یابی بهینه توسعه مجتمع های آب درمانی در شهر سرعین
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع فضایی وتعیین مکانهای بهینه جهت احداث مجتمع های آب درمانی شهر سرعین و با مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است. بی شک توجه به نحوه توزیع فضایی این مجتمع ها و رعایت معیارها و استانداردهای مکانیابی در جانمایی آنها می تواند شهر سرعین را به یکی از قطب های مهم توریستی تبدیل نموده و رضایت خاطر گردشگران را جلب نماید. در این پژوهش برای رسیدن به هدف مذکور، از معیارهای مانند، کاربری های سازگار با مجتمع های آب درمانی، دسترسی به معابر شهری، نزدیکی به مراکز مسکونی و فاصله مناسب از مراکز صنعتی و کارگاهی و ارتفاع و شیب استفاده شده است. یافته های تحقیق حاصل از خروجی مدل (AHP) نشان می دهد که بیشترین اراضی مناسب جهت احداث مجتمع های آب درمانی، خارج از بافت مسکونی و در ضلع جنوب و جنوب شرق شهر قرار دارد. همچنین مشخص شد که از محدوده 7/1111 هکتاری مورد بررسی قرار گرفته، 154 هکتار جزء اراضی خوب و خیلی خوب، 7/176 هکتار جزء اراضی متوسط و 1/781 هکتار شامل اراضی ضعیف و خیلی ضعیف جهت احداث مجتمع های آب درمانی است، و در نهایت با توجه به نقشه نهایی ارزش گذاری اراضی، 3 پهنه که هم در طبقه اراضی خیلی خوب و خوب بوده و هم جزء اراضی بایر بوده و نیز با رعایت حریم مناسب از مراکزآب درمانی فعلی، جهت احداث مجتمع های آب درمانی پیشنهاد گردید. این سه پهنه پیشنهادی می توانند به عنوان زونهای تفریحی ورزشی، گردشگری و درمانی و به صورت مختلط مورد بهره برداری قرار گیرند.
بررسی تأثیر کیفیت محیط شهری بر رفتارهای وندالیستی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابهنجاری ها در قالب های مختلفی مانند سرقت، اعتیاد، فرار از خانه، فحشاو... که ناشی از طلاق، اختلافات والدین، ستیز خانوادگی و غیرهاند در جامعه ظهور پیدا می کنند. یکی از این نابهنجاری ها گرایش به تخریب اموال عمومی و به عبارتی رفتارهای وندالیستی می باشد. وقوع بیش از حد رفتارهای وندالیستی در محیط های شهری نه فقط با اصول مسلم نظم اجتماعی تعارضدارد بلکه همراه خود اثرات منفی سنگین روحی و مالی را برای شهروندان به همراه دارد. در این پژوهش به بررسی ارتباط بین کیفیت محیط شهری و رفتارهای وندالیستی در شهر مشهد پرداخته شدهاست. بدین منظور پس از شناسایی عوامل مؤثر بر رفتارهای وندالیستی و کیفیت محیط های شهری با استفاده از مطالعاتکتابخانه ایداده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه از سطح مناطق مورد مطالعه جمعآوریگردید. سپس با استفاده از محیط نرمافزاری SPSS و آزمون های آماری داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج پژوهش نشانداد که مناطق مورد مطالعه دارای سطوح متفاوتی از نظر کیفیت محیط و بروز رفتارهای وندالیستی هستند. به طوریکه منطقه 11 دارای بالاترین کیفیت محیط شهری و کمترین رفتارهای وندالیستی و منطقه 4 به علت پایینبودن کیفیت محیطی دارای بیشترین میزان رفتارهای وندالیستی است. همچنین، نتایج پژوهش نشانداد که علاوهبر وجود رابطه منفی و معنادار بین سن و تحصیلات و میزان بروز رفتارهای وندالیستی رابطه معکوسی بین میزان بروز رفتارهای وندالیستی و کیفیت محیط شهری وجوددارد بدین معنی که هرچه میزان کیفیت محیط شهری بالاترباشد میزان بروز رفتارهای وندالیستی پایینتر می باشد.
راهبردهای توسعه گردشگری بخش رودبار قصران، شهرستان شمیرانات با استفاده از تکنیک Qspm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری به عنوان مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی تأثیر بسزایی در تقویت بنیان های اقتصادی جوامع دارد.توسعه این صنعت موجب تنوع درآمدها، کاهش ناهماهنگی در اقتصاد، تولید ارز و ایجاد اشتغال می گردد.کشور ایران از جنبه جاذبه های گردشگری، آثار باستانی و زیبایی های طبیعی با کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری برابری می کند. به گونه ای که از لحاظ جاذبه-های اکوتوریستی در میان 10 کشور برتر دنیا قرار دارد. حال آنکه این صنعت نقش بسیار ناچیزی در اقتصاد کشور ایران ایفا می کند. بخش رودبار قصران یکی از نواحی است که دارای قابلیت های زیادی برای توسعه گردشگری می باشد. رودبار قصران از لحاظ جایگاه جغرافیایی دارای ویژگی های منحصر به فردی (پتانسیل ها و استعدادهای طبیعی) می باشد. این پتانسیل ها و قابلیت های طبیعی می تواند شرایط را برای توسعه گردشگری فراهم نماید به گونه ای که می توان این منطقه را منطقه ای مستعد برای تبدیل شدن به یک بخش توریستی لحاظ نمود. حال آنکه به دلیل عدم برنامه ریزی و سیاست گذاری های صحیح، منابع طبیعی و قابلیت های گردشگری بی استفاده و بدون ارزش باقی مانده است. در این پژوهش سعی شده است که با مطالعه بخش رودبار قصران راهبردها برای توسعه گردشگری با بهره گیری از تکنیک ها و مدل های تصمیم گیری از جمله تکنیک (SWOT) و (QSPM) ارائه گردد.
2- روش شناسی
الگوی پژوهش کاربردی می باشد. بنابراین جزء تحقیقات هدفگراست. روش حاکم بر پژوهش نیز پیمایشی- توصیفی و بهره گیری از روش دلفی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش های توسعه گردشگری به عنوان مجموعه ای از فعالیت های اقتصادی تأثیر بسزایی در تقویت بنیان های اقتصادی جوامع دارد.توسعه این صنعت موجب تنوع درآمدها، کاهش ناهماهنگی در اقتصاد، تولید ارز و ایجاد اشتغال می گردد.کشور ایران از جنبه جاذبه های گردشگری، آثار باستانی و زیبایی های طبیعی با کشورهای پیشرفته در صنعت گردشگری برابری می کند. به گونه ای که از لحاظ جاذبه-های اکوتوریستی در میان 10 کشور برتر دنیا قرار دارد. حال آنکه این صنعت نقش بسیار ناچیزی در اقتصاد کشور ایران ایفا می کند. بخش رودبار قصران یکی از نواحی است که دارای قابلیت های زیادی برای توسعه گردشگری می باشد. رودبار قصران از لحاظ جایگاه جغرافیایی دارای ویژگی های منحصر به فردی (پتانسیل ها و استعدادهای طبیعی) می باشد. این پتانسیل ها و قابلیت های طبیعی می تواند شرایط را برای توسعه گردشگری فراهم نماید به گونه ای که می توان این منطقه را منطقه ای مستعد برای تبدیل شدن به یک بخش توریستی لحاظ نمود. حال آنکه به دلیل عدم برنامه ریزی و سیاست گذاری های صحیح، منابع طبیعی و قابلیت های گردشگری بی استفاده و بدون ارزش باقی مانده است. در این پژوهش سعی شده است که با مطالعه بخش رودبار قصران راهبردها برای توسعه گردشگری با بهره گیری از تکنیک ها و مدل های تصمیم گیری از جمله تکنیک (SWOT) و (QSPM) ارائه گردد.
نقش کاربری مذهبی در برنامه ریزی پدافند غیرعامل شهری (نمونه موردی: مساجد شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ شهرها مکانی برای تامین امنیت انسان در برابر طبیعت وحشی و مخاطراتطبیعی و انسانی بودهاند. اما تغییرات گسترده شهرها در چند قرن اخیر و تمرکز سرسام آور جمعیت در مراکز شهری، شهر را به محیطی مخاطره آمیز تبدیل کرده است. تامین امنیت شهروندان و دفاع از همه امکانات و تسهیلات شهری به شیوه هوشمند و برنامه ریزی شده، راه را برای مفهوم پدافند غیرعامل شهری باز کرده است. برنامهریزی کاربری اراضی به عنوان مهمترین وسیله برای تامین امنیت و دفاع غیر عامل شهری شناخته شده است. پژوهش حاضر به ارزیابی کمی و کیفی نقش کاربری مذهبی(مسجد) در تامین امنیت شهروندان شهر بوکان در مواقع خطر میپردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و دادههای موجود به وسیله نرم افزار ArcGis و ابزارهای Spatial Analysis و Spatial Statistics مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. نتایج نشان میدهد که از نظر «راکندگی»، مساجد به شیوهای «مناسب» در سطح شهر بوکان مکانیابی شدهاند اما از نظر «سرانه» موجود برای مواقع خطر در حد «بسیار پایینی» قرار دارند که سرانه هر نفر برای مسجد در شهر بوکان کمتر از 30 سانتیمتر است. در نهایت، شهر بوکان از نظر نقش کاربری مسجد در پنج سطح بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و بسیار نامناسب پهنهبندی شد که نتایج نشانگر آنست بیش از «70 درصد»سطح شهر در سطح «نامناسب» قرار گرفته است.
تحلیل گردشگری روستایی شهرستان مریوان با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۴۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در قالب رساله دکتری با رویکرد و روش تحقیق اکتشافی- تحلیلی در پی این موضوع بوده است که از طریق مدل SWOT به بررسی و تبیین گردشگری روستایی شهرستان مریوان بپردازد. به منظور رسیدن به این اهداف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 3 گروه کارشناسان، روستاییان و گردشگران بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان، جامعه نمونه تعیین شده است. نحوه انتخاب افراد نیز به روش نمونه گیری سیستماتیک و نهایتاٌ تصادفی ساده می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون ناپارامتریک فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. .یافته های تحلیل SWOT نشان می دهد که در مجموع تعداد 16 نقطه قوت و فرصت بعنوان مزیتها و 20 ضعف و تهدید به عنوان محدودیت ها و تنگناهای پیش روی روستاهای این ناحیه جهت گسترش توریسم قابل شناسایی است، که این نشان می دهد که آستانه آسیب پذیری این نواحی بسیار بالا بوده و نیازمند بازنگری و ارائه سیاست های مناسب در جهت رفع ضعفها و تهدیدها با استفاده از نقاط قوت و فرصتها می باشند و در نهایت با توجه به نتایج و یافته های بدست آمده از پژوهش و نتایج SWOT راهبردها و راهکارهایی در قالب راهبردهای رقابتی(تهاجمی)(SO ارائه شده است.
فرآیند تحلیل شبکه در ارزیابی عملکرد بوم شناختی سیمای سرزمین رود-دره درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۰۲-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
عملکرد بوم شناختی سیمای سرزمین و به تبع تغییرات آن به صورت سلسله مراتبی به سه سطح ساخت واحدهای لکه ای دالان های بوم شناختی، ساخت واحدهای دالانی شبکه های بوم شناختی، و ساخت شبکه بوم شناختی-انسان شناختی عرصه بندی سیمای سرزمین، مرتبط می شود. در بستر سیمای سرزمین تهران، تغییرات بسیاری در کیفیت عملکرد عناصر طبیعی و افزایش سطح ساخت وسازهای محیط های انسان ساخت رخ داده است. از عناصر اصلی و منابع ارزشمند طبیعی در بستر جبهه شمالی سیمای سرزمین کلان شهر تهران هفت رود-دره چیتگر، کن، فرحزاد، درکه، مقصودبیک، دربند، دارآباد به ترتیب از غرب به شرق می باشند، که نقشی حیات بخش در ارتقاء تعاملات بوم شناختی و اکولوژیک برقرار می سازند. توسعه بیش از پیش شهرها، افزایش ساخت وسازها و پیدایش آلودگی های محیطی، این عناصر مهم سیمای سرزمین تهران را با چالش جدی مواجه کرده است. از سویی دیگر اصول بوم شناسی سیمای سرزمین در رابطه با روند توسعه رود-دره های شهری، اهمیت مدیریت عناصر طبیعی سیمای سرزمین و نیاز مبرم به ساماندهی آن ها دربرنامه ریزی سلسله مراتبی سیمای سرزمین را مورد تأکید قرار می دهد. در راستای درک ماهیت موضوع و پی بردن به مراتب ارزیابی عملکردی رود-دره های شهری، هدف مطالعه حاضر ارزیابی مراتب سه گانه عملکرد بوم شناختی رود-دره درکه در عرصه بندی سیمای سرزمین تهران با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه، معین گردیده است. از آنجایی که به دنبال کاهش کیفیت زیستی -فضایی دالان رود-دره های شهری، استعلای نهاد زیستی- فضایی سیمای سرزمین شهری توقف می یابد، در هدایت برنامه پایداری دالان رود-دره ها تنها توجه به شاخص های اندازه گیری ساخت در چیدمان کاربری ها و لکه های بوم شناختی کافی نبوده، بلکه لحاظ نمودن شاخص های کیفی عملکرد لکه ها و دالان ها در روند متعادل سازی، پایدارسازی و استعلای تعاملات بوم شناختی-انسان شناختی عرصهبندی سیمای سرزمین ها نیز ضروری است. به منظور استفاده از این روش از نرم افزار «SuperDecision» استفاده می گردد.
مشارکت بهره برداران در فرآیند طراحی، زمینه ساز تحقق پایداری اجتماعی مسکن انبوه در ایران نمونه موردی: مسکن شهرک صنعتی پرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۲۴-۷
حوزههای تخصصی:
در اوایل قرن بیستم میلادی، روش های پیش ساخته سازی در خط تولید (مدولار سازی)، در صنعت ساختمان مطرح و به عنوان معماری سریع تر و کم هزینه تر معرفی، اما به علت در نظر نداشتن مسائلی مانند تنوع و رعایت خواست و سلیقه کاربران در طراحی ساختمان، با شکست مواجه شدند. مشارکت کاربران در طراحی با توسعه فناوری های دیجیتال در قرن 21، شکل جدیدی از پیش سازی ساختمان با نام «شخصی سازی انبوه» را مطرح کرد که می توانست مطابق با خواست هر مشتری و با در نظر گرفتن ویژگی های تولید انبوه کارخانه ای، مجموعه وسیع و متنوعی را تولید کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مشارکت بهره برداران در فرآیند طراحی، به منظور حرکت صنعت ساختمان در ایران به سوی ساخت و ساز پایدار در فضاهای مسکونی انبوه است. روش پژوهشی مورد استفاده، روش تحلیلی توصیفی و مبتنی بر سنجش معیارها به شکل کیفی است. در این راستا پس از تبیین مفاهیم و معیار های پایداری اجتماعی مسکن، شهر پرند به عنوان نمونه موردی مسکن صنعتی ساز در ایران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 50 خانواده ساکن در خانه های صنعتی ساز با سیستم های نوین ساختمانی LSF، ICF و قالب تونلی بوده است. ابزار مطالعه در این پژوهش پرسشنامه بوده که بر اساس مؤلفه های حاصل از مطالعه تنظیم شده و هدف اصلی آن ارزیابی متغیر های پایداری اجتماعی در مسکن های صنعتی ساز است. نتیجه پژوهش از برآیند پرسشنامه ها و مطالب ارائه شده پیرامون راهکار پیشنهادی حاصل شد که شخصی سازی انبوه لازمه اصلی حرکت به سوی ساخت و ساز پایدار در ایران است.
بررسی تطبیقی میزان تاثیرگذاری تنوّع عملکردی بر رضایتمندی سکونتی (موردپژوهی: بافت مسکونی نارمک و تهرانپارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۸۶-۶۷
حوزههای تخصصی:
چندی است که تفکرات فراتجددگرایانه، در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهری، افزایش قدرت انتخاب شهروندان و میزان رضایتمندی آن ها، بستری برای رواج تنوع در سطح شهر به ویژه محلات را فراهم آورده است. این در حالی است که در شهرسازی سنتی ایران، محله به مثابه مقیاس کوچک شده ای از جامعه شهری؛ به واسطه دارا بودن عملکردهای سکونت، کار، تفریح و جابه جایی؛ دارای این تنوع بوده و متناسب با نیازمندی های روزانه مردم ساکن، به عنوان بافتی خودکفا به ایفای نقش می پرداخته است. این پژوهش با بررسی تطبیقی دو بافت مسکونی نارمک(دارای تنوع عملکردی بالا) و تهرانپارس(عمدتاً تک عملکردی) نقش تنوع عملکردی را در ارتقای رضایتمندی سکونتی به اثبات برساند. از این رو، در زمره تحقیقات کاربردی جای گرفته و از هر دو رویکرد کمی و کیفی(با تاکید بر رویکرد کمی) در تحلیل داده ها و از روش تحلیل نرخ اهمیت-رضایت بهره گرفته شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایشی و اسنادی بوده و حجم نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران383 نفر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برای افزایش رضایتمندی سکونتی می بایست، عملکرد کار در تهرانپارس را در بالاترین اولویت قرار داد. آشکار است که در راستای ارتقای رضایتمندی سکونتی مردم از طریق تغییر مفهوم خانه به مسکن؛ می بایست بستر مرتفع شدن سایر نیازمندی های آن ها در سطح محلات سکونتشان، از طریق ایجاد تنوعی از عملکردها فراهم شود.
پیامد سیاست های هدایت و کنترل رشد بر روند گسترش سکونتگاه های پیراشهری در هاله کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۲۳۰-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
فرایند تحول و گذار از مراکز روستایی به شهری در قلمروی پیرامونی کلانشهر تهران یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی، در دهه های اخیر روند درحال رشد و گسترشی داشته است. یکی از نیروهای تاثیرگذار بر چنین تحولاتی سیاست های هدایت و کنترل رشد شهر است. این سیاست ها از ابعاد کلانی چون کمربند سبز و مرزهای رشد شهری تا ابعاد خردی همچون ضوابط و مقررات توسعه شهری و منطقه بندی کاربری اراضی در طرح های جامع شهری را در بر می گیرند. برون فکنی و سرریز توسعه از مراکز جمعیتی دارای نظام هدایت و کنترل رشد فضایی به مراکز با نظام هدایت و کنترل رشد ضعیف یا فاقد آن در شرایط وجود تفرق سیاسی و تعدد قلمروهای مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران، موجب پیراشهرنشینی پراکنده و رشد قارچ گونه سکونتگاه های پیراشهری به ویژه در قلمروی جنوبی کلانشهر تهران می شود. هدف از این پژوهش بررسی روند گذار از سرریز توسعه منتج از اعمال سیاست های کنترل رشد به گسترش پیراشهرنشینی در هاله کلانشهری تهران است که در شرایط پخش چنین سیاست هایی در بین قلمروهای مدیریت محلی در منطقه صورت می گیرد. تحلیل این روند بر اساس تغییرات نرخ رشد جمعیت طی دوره ۱۳۷۵- ۱۳۸۵ خورشیدی در مراکز جمعیتی مستقر در هاله کلانشهری تهران است که در مدل مفهومی فرایند محوری صورت می گیرد.
نقش مؤلفه های منظر حسی در کیفیت محورهای مجهز محلی مطالعه موردی: محور علیقلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر و فضاهای شهری افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های محسوس دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و شکل گیری خاطرات گردند. در گذشته کیفیت های ناشی از محرک های حسی مانند بوی نان تازه، ادویه و عطر، صدای سم اسب و چرخ گاری، صدای چکش مسگرها در محلات و بازارهای تاریخی به کالبد فضاهای شهری روح می بخشیدند. درحالی که منظر حسی در کالبد بی جان شهرهای امروزی متأثر از بوی دود و صدای بوق خودروها و مدرنیته شهری رنگ باخته است. از طرفی به دلیل تسلط و تفوق حس بینایی در فرایند ادراک، دریافت های ناشی از دیگر محرک های حسی همچون صداها، بوها، مزه ها و نمودهای حس زمان با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان قرار می گیرند؛ در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول می باشد. این مقاله ضمن تبیین رویکرد منظر حسی، تأثیر مؤلفه های آن را بر کیفیت محورهای مجهز محلی مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع مطالعه موردی است که با راهبرد همبستگی انجام شده است. محور علیقلی آقا از جمله محورهای تاریخی و مراکز محله ای فعال در شهر اصفهان می باشد که از دیرباز به دلیل دارا بودن عناصری چون مادی، بازارچه، مسجد و حمام، محوری پویا و سرزنده، دارای کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف ساکنان بوده؛ هرچند امروزه این کیفیت ها رو به افول هستند. در این مقاله پس از تبیین عناصر و کیفیت های منظر حسی، معیارهای ارزیابی کیفیت محورهای محلی با رویکرد منظر حسی در چهار سطح استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای سطح چهارم (شاخص ها)، پرسشنامه طبق طیف هفت گزینه ای لیکرت تنظیم گردید و با استفاده از تکنیک های مشاهده میدانی، نقشه برداری رفتاری، مطالعات حس گردی، صدا گردی، مصاحبه و عکسبرداری و تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی کیفیت مؤلفه ها در محور علیقلی آقا مورد برداشت، ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های منظر حسی و معیارهای کیفیت محور محلی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های منظر حسی بر کیفیت های محور، اهمیت شاخص حس زمان بیش از دیگر شاخص ها می باشد و پس از آن به ترتیب مناظر بساوایی، بویایی، چشایی، صوتی و منظر بصری قرار دارند.
بررسی تاثیر توسعه فیزیکی شهر داراب بر سیلابهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای مناطق خشک و نیمه خشک در روی مخروط افکنه ها بنا گردیده اند. اینگونه شهرها در معرض خطر سیلاب قرار دارند. توسعه شهری با دخالت در روند طبیعی آبراهه ها، افزایش سطوح غیره قابل نفوذ، تغییر در وضعیت شیب و تجمع و تمرکز مسیلها، کوتاه کردن زمان تمرکز حوضه و سد کردن مسیر سیلاب از طریق سازه های شهری باعث افزایش سیلابها می گردد. شهر داراب بر روی مخروط افکنه تنگ کتویه بنا گردیده است. یکی از مهمترین مشکلات این شهر، سیلابهای شهری و آب گرفتگی معابر در هنگام بارندگی است و هر ساله خساراتی را به تاسیسات شهری وارد می کند. هدف از این پژوهش بررسی توسعه فیزیکی شهر داراب و تاثیر آن بر سیلابهای شهری است به همین منظور، با استفاده از عکسهای هوایی و نقشه کاربری اراضی شهری، روند توسعه شهر داراب در سه مرحله 1335، 1363و1390 مورد بررسی قرار گرفته است و رابطه بین توسعه فیزیکی شهر و افزایش سیلابها با استفاده از روش سازمان حفاظت خاک امریکا (SCS) تبیین گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که توسعه فیزیکی شهر از مرحله اول به دوم رشدی 4 درصدی داشته در حالی که منجر به افزایش روانابی برابر با 7 درصد و از مرحله دوم به سوم دارای رشدی معادل 33 درصد و افزایش روانابی برابر با 23 درصد را موجب شده است.
رویکرد فازی و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب روش های تحلیل فقر سنتی دو محدودیت عمده دارند. اول، اغلب روش ها تک بعدی بوده و تنها یکی از ابعاد فقر مانند درآمد را مورد بررسی قرار می داند. دوم، این روش ها جمعیت را با استفاده از خط فقر به دو بخش فقیر و غیرفقیر تقسیم می نمودند. توجه به سایر محرومیت ها موضوع سنجش فقر چندبعدی را مطرح ساخت. به منظور رفع محدودیت دوم تئوری مجموعه های فازی طی دهه های گذشته در زمینه فقر و ابهامات مربوط به آن مورد استفاده قرار گرفت. از طرفی، تأکید مطالعات اخیر بر اهمیت متغیرهای جغرافیایی به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده فقر، جایگاه ویژه ای به سیستم اطلاعات جغرافیایی در این گونه مطالعات داده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عملی بودن استفاده از روش های فازی و مدل سازی زمین آماری جهت کسب اطلاعات قابل استناد به منظور سنجش و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری است. این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای در سال 1391 جمع آوری شده است. در این پژوهش از میان روش های سنجش چندبعدی فقر، روش کاستا (2002) و از میان روش های زمین آماری روش کریجینگ و کریجینگ همبسته جهت سنجش فقر چند بعدی در قالب 70 شاخص اقتصادی و درآمدی، مسکن، مالکیت و دارایی، بهداشت و سلامت، و دانش و مهارت استفاده شده است. از میان مدل های زمین آماری موجود روش کروی و نمایی با نتایج تابع فازی فقر انطباق بیشتری داشته و از دقت بالاتری برخوردار بوده اند. نتایج در قالب پهنه بندی علمی صورت گرفته به وضوح نشان دهنده اختلاف فضایی فقر در محدوده شهر کامیاران است.
بررسی تأثیر وقف بر توسعه اقتصادی شهر اهواز؛ مطالعه موردی: منطقه یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقف همواره ابزاری برای حل و فصل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، از جمله مبارزه با فقر، گسترش رفاه و امثال آن محسوب می شده است. تمدن اسلامی مدیون موقوفات عامه در طول تاریخ اسلام است. نهاد وقف می تواند با سرمایه گذاری در امور عام المنفعه مرتبط با هدف های امنیت، معنویت، رشد اقتصادی و عدالت که اهمیت ویژه ای در اقتصاد اسلامی دارند به انباشت سرمایه فیزیکی و انسانی و در نتیجه به رفاه عمومی کشورهای اسلامی کمک کند. نهاد وقف عامل بسیار مهمی در جلوگیری از تجمع و تمرکز ثروت در جامعه محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی تأثیر وقف بر توسعه اقتصادی منطقه 1 شهر اهواز است. با برآورد 320 نفر با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه تعیین، سپس افراد مورد پرسش گری قرار گرفته اند. پس از برداشت های میدانی نقشه ها با استفاده ازنرم افزارARC GIS ترسیم شده اند. با در نظر گرفتن افزایش چشمگیر درآمدی وقف در سال 1392 به 5480 میلیون ریال نسبت به سال 1390 به مبلغ 1750 میلیون ریال می توان به نقش مهم عامل وقف در توسعه اقتصادی شهر اهواز پی برد. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار Spss با روش t یک نمونه ای به تجزیه و تحلیل متغیرها پرداخته شده است. با تعیین شاخص های اشتغال، عدالت اجتماعی، امنیت، خدمات دولت، جریان پول و کالا، و تشکیل سرمایه و بررسی تأثیر این شاخص ها بر نهاد وقف، نشان داده شد که تأثیر وقف در اولویت اول منطقه 1 شهر اهواز بر تشکیل سرمایه و تأمین اجتماعی و در اولویت آخر بر جریان کالا و پول و شاخص امنیت اقتصادی است. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل یافته ها، حاکی از این است که عامل وقف بر توسعه اقتصادی منطقه، که برابر 43/2 با سطح معناداری 001/0 و مقایسه ی آن با مقدار خطای مجاز 05/0 اثر زیادی دارد.
تحلیل فضایی و مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مراکز خدماتی که نقش عمده ای در شهر دارد و ضامن ایمنی بیشتر برای حیات بشری است مراکز آتش نشانی است. آنچه در رابطه با ایستگاه های آتش نشانی دارای اهمیت است دسترسی سریع و به موقع به محل وقوع حادثه می باشد که این دسترسی سریع و به موقع به توزیع بهینه ایستگاه های آتش نشانی بازمی گردد. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال مکان یابی و توزیع بهینه مراکز آتش نشانی در شهر نورآباد می باشد. به منظور ارزیابی وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی در رابطه با سوانح آتش سوزی، شهر نورآباد به عنوان مطالعه موردی در این تحقیق انتخاب شد، سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل های GIS، تحلیل شبکه و تحلیل چند ضلعی های تیسن وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد مورد بررسی قرار گرفت و پس از پی بردن به توزیع نامناسب این ایستگاه ها به کمک مدل AHP و همپوشانی شاخص ها در محیط نرم افزار GIS با استفاده از لایه های اطلاعاتی مکان های مستعد آتش سوزی، شیب، شبکه ارتباطی اصلی، کاربری اراضی مناسب، تراکم جمعیت، فاصله از کاربری های ناسازگار، فاصله از ایستگاه های موجود و فاصله از خیابان های پرترافیک مکان های مناسب برای ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد مشخص گردید. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مطالعه طرح های صورت گرفته در رابطه با شهر نورآباد و نقشه 5000/1 این شهر به دست آمده است.
تحلیل و طراحیِ ساختارِ سازمانی متناسب برای شهرداری های میانی؛ مورد مطالعاتی: شهرداری ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی راه و شیوه ای است که عوامل عمده دخیل در سازمان را شناسایی، دسته بندی و مقوله بندی می کند. سپس، بین عوامل مختلف روابط منطقی ایجاد می کند. سازمان دهی به منظور بهتر ساختن عوامل دخیل در سازمان و برتر کردن روابط کارکردی بین آنها، برای دستیابی به اهداف سازمان انجام می گیرد. این اهداف برگرفته از چشم انداز، مأموریت و راهبردهای سازمان است. بنابراین رابطه ای منطقی بین ساختار سازمانی و ویژگی های راهبردی سازمان برقرار است.
در این مقاله، به مقوله سازمان دهی در شهرداری ساوه به عنوان نمونه مطالعاتی پرداخته شده است. طراحی ساختار سازمانی متناسب موجب اثربخشی فعالیت های سازمانی و در نتیجه، عرضه خدمات مطلوب و تأمین منافع و حقوق شهروندی است. در ساختار پیشنهادی رابطه منطقی میان ساختار سازمانیِ شهرداری ساوه با اهداف، راهبردها، مأموریت و چشم انداز شهر و شهرداری برقرار است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است و به لحاظ ماهیتِ مواد و اطلاعات گردآوری شده، توصیفی- تحلیلی و از نوع موردی است. رویکرد استفاده شده در طراحی ساختار سازمانی، رویکرد فرایندگراست.
بر اساس نتایج تحقیق، در شهرداری ساوه از مجموع 83 پست سازمانی تعریف شده، 31 پست که معادل 37 درصد است، خالی بوده و به افراد تخصیص داده نشده است. با توجه به تحلیل های صورت گرفته و در چارچوب سند راهبردی شهر ساوه و چشم اندازهای تدوین شده برای شهر و شهرداری، ساختار سازمانیِ پیشنهادی برای شهرداری ساوه حالتی ترکیبی دارد. بدنه اصلی ساختار سازمانی شهرداری ساوه به دلیل ماهیت خدماتی و وجود وظایف عدیده، هرمی پیشنهاد شده است که مطابق با ساختار فعلی شهرداری است. در سطح مدیریت ارشد، یعنی در کنار معاونت ها و مدیریت، ساختار سازمانی شکل ماتریسی به خود می گیرد. با توجه به شرایط خاص شهر ساوه، واحدهایی برای این ساختار پیشنهاد شده که لازمه رسیدن شهر و شهرداری به چشم اندازهای تدوین شده برای آنهاست. واحدهای پیشنهادی عبارت اند ازدفتر مدیریت پروژه، دفتر مدیریت بحران، واحد فناوری اطلاعات،واحد مدیریت کیفیت، واحد مطالعات و پژوهش.
مقایسه ادراک زیبایی منظر شهری از نظر متخصصان و کاربران مطالعه موردی: میدان عدل خمینی، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
73 - 80
حوزههای تخصصی:
زیبایی از مقولاتی است که حصول آن به موفقیت و کارکرد یک فضای شهری کمک زیادی می کند. اما مسئله با اهمیت در این میان، نحوه درک زیبایی از سوی مردم و کاربران فضاست. در شرایط کنونی فضاهای شهری به وسیله متخصصان و بدون مشارکت شهروندان به ویژه در مقیاس طراحی شهری و زیباسازی محیط انجام می شود که پیامد آن، فضاهای شهری است که سلیقه اقلیت طراحان را در مقابل اکثریت استفاده کنندگان در اولویت قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش، درک تفاوت های ارزیابی زیبایی از نظر مردم و ارزیابی متخصصان و فهم چگونگی ارزیابی زیبایی مناظر شهری به وسیله مردم است. مکانی که برای انجام مطالعه موردی در این پژوهش انتخاب شده، میدان عدل خمینی شهر مشهد است که با وجود اتومبیل مدار بودن، مورد استفاده زیاد عابران قرار دارد. روش تحقیق در مقیاس کلان، کمی و کیفی و در مقیاس خرد، ارزیابی و روش قیاسی _ تحلیلی می باشد که برای انجام آنها از اسناد و مدارک کتابخانه ای، عکس و پرسشنامه استفاده شده است. بر اساس یافته های این تحقیق مشخص شد که معیارهای ادراک زیبایی شناسی که از سوی صاحب نظران ارائه شده، کارایی چندانی در نظرخواهی و ارزیابی مردم از زیبایی فضا ندارند. علاوه بر این، پژوهش پیشِ رو روشن ساخت که مردم در ارزیابی زیبایی شناسی خود از یک فضا، کلیت منظر را در نظر می گیرند و بیش از توجه به معیارهای تخصصی، به اجزا و عناصر فضا توجه می کنند و عواملی چون وجود فضای سبز و پوشش گیاهی یا اِلمان های زیبا را به عنوان دلایل انتخاب خود بر می شمارند.
تحلیلی بر نقش شهرهای کوچک در تمرکز زدایی و توسعه منطقه ای با بهره گیری از مدل تصمیم گیری چند معیاره FuzzyANP و FuzzyVIKOR مطالعه موردی: جایگاه شهر کوچک جویبار در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه الگوی قطبی شدن شهرهای پرجمعیت و چیرگی پدیده بزرگ سری نظام شهری را در ایران شاهد هستیم. این امر دستاویز عدم تعادل و ناموزونی شهری- منطقه ای در کشور گردیده و با برتری و حکمروایی بر شهرهای میانی و کوچک دشواری های بسیاری را فرا روی مناطق کشور قرار داده است. اکنون در راستای تعادل بخشی در نظام شهری- منطقه ای کشور، شهرهای کوچک می توانند تأثیرگذاری مثبت داشته باشند. به طوری که این دسته از شهرها در نقش حلقه های ارتباطی و پیوندی بین روستا و شهرهای میانه و سپس شهرهای بزرگ، چنانچه سطحی از امکانات برای این دسته از شهرها را فراهم نماییم، از کارایی بایسته در خدمات رسانی به ساکنین حوزه نفوذ خود برخوردار گردیده و احساس رضایت نسبی آنان را فراهم خواهند نمود. در این پژوهش با بررسی تطبیقی چهار شهرستان برگزیده در استان مازندران نتایج بدست آمده از روش آنالیزFuzzy ANP و Fuzzy VIKOR بازگوکننده عدم تعادل منطقه-ای از نظر میزان برخورداری از شاخص های توسعه (49 شاخص در چهار گروه بزرگ فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیربنایی) در این استان می باشد. چنانکه شهرستان ساری با رتبه 0.78 در جایگاه نخست، شهرستان قائم شهر با رتبه 0.50 در جایگاه دوم، شهرستان بابلسر با رتبه 0.39 در جایگاه سوم و بالاخره شهرستان جویبار با کسب رتبه 0.24 در جایگاه آخر قرار گرفت. این سنجش ها، آشکارا بازگوکننده نابرابری زیادی است که بین شهر نخست و آخر وجود دارد. اینک به منظور توسعه، برابری و تعادل شهری- منطقه ای، این نابرابری ها باید از راه افزایش و بهبود زیرساخت ها و توانمندسازی سایر شاخص ها کاسته شود و شهر های کوچک از شاخص های توسعه ای بیشتری برخوردار گردند. با تحقق این الگو افزون بر بهبود و گسترش تعادل های منطقه ای، این روند به هرچه متعادل تر شدن نظام شهری کشور می انجامد و از میزان نابرابری های توسعه ای و جمعیتی و همچنین گسستگی اجتماعی زیادی که در شرایط کنونی بین شهرهای بزرگ، میانه و کوچک هست کاسته شده و شهرهای کوچک خواهند توانست در توسعه منطقه ای بیش از پیش نقش آفرینی نمایند.
بررسی تأثیر نظام کاربری زمین بر منظر صوتی (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی ازجمله مواردی است که اگر در شهرها به آن توجه شود، می تواند منجر به ایجاد کیفیات متفاوت شود. کاربری ها و فعالیت های جاری در یک محیط یکی از ویژگی هایی است که نقش به سزایی بر کیفیت منظر صوتی دارد؛ به گونه ای که حذف گونه های مزاحم آن ها و جایگزین کردن برخی دیگر که صدای مطلوب تولید کند، به بهبود منظر صوتی کمک می نماید. در این تحقیق محقق با استفاده از روش پیاده روی صوتی و تهیه نقشه های صوتی به بررسی تأثیر نظام کاربری و فعالیت های خیابان مهدیه بر منظر صوتی آن و سپس با استفاده از روش دلفی به استخراج نتایج پرداخته است. از نتایج تحقیق می توان به تعریف کاربری های جاذب جمعیت همچون تجاری، تفریحی و فضای سبز که منجر به تولید صداهای مطلوب در فضای شهری می شوند، اشاره نمود. کاربری های نیمه فعال چون اداری و آموزشی و درمانی موجب ایجاد خلل در منظر صوتی فضای شهری می شوند که می بایست تمهیدات لازم در این زمینه در نظر گرفته شود.
خودسازمان دهی و شبیه سازی مسیرهای عابر پیاده در محیط های شهری با استفاده از مدل نیروی اجتماعی (نمونه مطالعاتی: بلوار ارم شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پیاده روی علاوه بر ارتقاء سلامت عمومی موجب پویایی بیشتر محیط شهری می شود. بین فضاهای عمومی شهری، پیاده رو عمومی ترین فضا محسوب می شود؛ لذا فعالیت های بسیاری درگذشته به منظور بهبود و مدیریت آن ها صورت گرفته است. ساختار جریان عابرین در پیاده روها ازلحاظ آزادی در انتخاب سرعت و سبقت گرفتن از دیگران شبیه جریان حرکتی وسایل نقلیه در خیابان ها و جاده هاست. با این تفاوت که در جریان ترافیکی عابرین پیاده، قدرت مانورهای حرکتی و عبور از یکدیگر در مقایسه با وسایل نقلیه بسیار سریع تر و راحت تر است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل نیروی اجتماعی که یکی از مدل های ارائه شده برای مدل سازی میکروسکوپیک عابرین پیاده است، رفتار عابرین پیاده مدل سازی شود. مدل نیروی اجتماعی به دلیل نزدیکی بیشتر به جهان واقعی نتایج واقع بینانه تری را ارائه می دهد. هدف اصلی انجام این مقاله بررسی الگوهای رفتاری عابرین پیاده در محدوده موردمطالعه با استفاده از مدل نیروی اجتماعی است، تا بتوان به تمایل درونی افراد در انتخاب مسیر و چگونگی واکنش آن ها پی برد. بدین منظور از نرم افزار Micro-pedsim استفاده شد. در این مطالعه ابتدا رفتار واقعی عابرین پیاده از طریق فیلم های برداشت شده از دو مقطع در بلوار ارم شهر همدان بررسی و داده های مربوط به سرعت، چگالی، شتاب، قطر تأثیر و مسافت دید، استخراج گردید. این داده ها وارد نرم افزار گردید، سپس رفتار مشاهده شده از حرکت افراد در مقاطع موردمطالعه مدل سازی شد. نتایج حاصل از شبیه سازی، میزان رضایت و تمایل عابرین پیاده و همچنین نارضایتی آن ها را نشان داد. خروجی نرم افزار در مقاطع موردمطالعه با رفتار عابرین پیاده در همان مقاطع کاملاً مطابقت دارد. درنتیجه این نرم افزار ابزاری باقابلیت و کارایی بالا برای شناخت الگوهای رفتاری عابرین است.