فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
الگوی سیاستگذاری مداخله دولت درمدیریت زمین شهری ایران(مطالعه ی موردی:شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت زمین شهری از عرصه های کلیدی جهت پیشبرد توسعه پایدار در کشورهاست. دولت ها برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار ناگزیرند سیاست هایی خاص متناسب با شرایط کشور و جامعه خود اتخاذ نمایند. این پژوهش می خواهد مداخله دولت در مدیریت زمین شهری ایران را مورد واکای قرار دهد. سئوالات اصلی این پژوهش عبارتند از 1) دلایل ناکارآمدی سیاست های مداخله دولت در مدیریت زمین شهری چیست وچرا؟ و 2)الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله مناسب دولت در مدیریت زمین شهری چیست ودلایل مناسب بودن ان کدام هستند؟ و برای پاسخگویی به این سئوالات از تلفیقی از روش های کمی- پیمایشی و کیفی استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فقدان چشم انداز مشخص و به تبع آن سیاست ها و نهادهای ناهماهنگ؛ تصمیم گیری متمرکز و غیرمشارکتی و تصدی گری بالا بدون ظرفیت نهادی لازم از مهمترین دلایل ناکارآمدی سیاستگذاری مدیریت زمین شهری است از این رو؛ الگوی مناسب سیاستگذاری مداخله دولت در مدیریت زمین شهری عبارت است از: مدیریت یکپارچه زمین شهری مبتنی بر(تدوین چشم انداز شفاف و سیاست راهبردی یکپارچه و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح نهادهای محلی به همراه ظرفیت سازی لازم)
بحران در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
کاربرد جغرافیا در مطالعات محیط: «خلاصه مطالب مطالعات طرح تغییر محور فولاد مبارکه»
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر دیاپیرها بر شور شدن منابع آب و خاک مورد: دیاپیر حوضه ی رودخانه ی شور کاکان یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنبدهای نمکی زاگرس یکی از مهمترین مناطق معرف پدیده ی دیاپیرسم در ایران و جهان است. دیاپیر منطقه ی کاکان یکی از دیاپیرهای سری هرمز محسوب میشود ولی تأثیر مخربی که بر کیفیت آب و خاک منطقه دارد، از منظر منابع طبیعی معرفی نشده است. لذا به منظور محرز شدن تأثیر این دیاپیر بر منابع آبی و خاکی منطقه، اقدام به نمونهبرداری آب و خاک گردید. برداشت نمونه آب، طیّ زمانها و مکانهای مختلف و به صورت کاملاً تصادفی انجام شد؛ بهطوریکه تراکم نمونهها در نزدیکی دیاپیرها بیشتر بود. همچنین دبی جریان آب مربوط به هر نقطه نیز اندازهگیری گردید.
نتایج سنجش و آنالیز، خصوصیات شیمیایی نمونههای آب و خاک نشان داد که دیاپیر موجود در حوضه ی مورد مطالعه هر چند که از وسعت زیادی برخوردار نمیباشد و طول کمی از رودخانه از حاشیه ی آن میگذرد ولی تنها عامل شوری آب رودخانه شور میباشد که با توجه به شرایط هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی میزان تأثیر آن متفاوت میباشد.
در واقع دیاپیر منطقه از نوع فعال بوده که بسته به شرایط آب و هوایی سالانه، میتواند تخریب بسیار شدیدی در منطقه ایجاد کند. نتایج تحلیلهای آماری نیز نشان دهنده ی اختلاف معنی دار بین خصوصیات کیفی آب رودخانه در قبل و بعد از بارندگی می باشد (05/0P<). همچنین نتایج ماتریس همبستگی ارتباط معنی داری بین خصوصیات کیفی آب با میزان دبی در بعد از بارندگی را نشان داد (05/0P<) در صورتیکه قبل از بارندگی ارتباط معنیداری مشاهده نگردید. به دلیل کم بودن وسعت منطقه ی تأثیرگذار بر کیفیت آب و به سبب آن تخریب خاک، میتوان گفت که با کنترل آب خروجی چشمههای نمکی و نیز ایجاد پوشش برای بستر آبراهه در محدوده ی دیاپیر، میزان تخریب آب و خاک تا حد زیادی در منطقه و نیز در مناطق پایین دست کاهش مییابد.
تحلیلی ژئوپلیتیکی بر محصول های راهبردی کشاورزی ایران (مطالعه موردی: گندم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و تولید مواد غذایی، در دهه های اخیر یکی از مسائل مهم جهانی است و همه کشورها اعم از صادرکننده و واردکننده را با چالش مواجه ساخته است. این پژوهش به منظور بررسی وضعیت تولید و مصرف محصول راهبردی گندم در ایران و نیز انتخاب راهبرد مناسب برای تأمین آن تا سال ۱۴۰۰، به روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر داده های FAO و با استفاده از نرم افزارهای Excel و GIS انجام شده است. آمار دوره های زمانی تولید و مصرف گندم، با استفاده از روش ARIMA مدل سازی و تولید و مصرف این محصول راهبردی طی سال های 1392 تا 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد با توجه به جایگاه ایران در تولید، مصرف، صادرات و همچنین میزان نیاز کشور به واردات گندم تا سال 1400، بحث خودکفایی کامل این محصول، حداقل تا سال 1400 منتفی است و ایران تا این سال، یک واردکنندة جزء باقی خواهد ماند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران و احتمال استفادة کشورهای صادرکنندة گندم از این محصول راهبردی به عنوان یک حربة سیاسی علیه کشور، لازم است در انتخاب کشورها برای واردات این محصول دقت ویژه ای صورت پذیرد. از این رو، در قالب یک رویکرد ژئوپلیتیکی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice، بهترین کشورها برای واردات گندم و در سطحی بالاتر، انعقاد قراردادهای بلندمدت در زمینة خرید این محصول راهبردی، شناسایی و اولویت بندی شده اند.
تحلیل عوامل تأثیرگذار بر تمایل و شرکت باغداران در کلاس های آموزشی- ترویجی در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه برنامه های ترویجی چالشی است که متخصصان و برنامه ریزان ترویج درگیر آن هستند و نیازمند صرف زمان زیاد و تعهد افراد است که بر موفقیت یا شکست برنامه ها تأثیرگذار است، بنابراین امروزه اهمیت برنامه های آموزشی و ترویجی به منظور توانمندسازی کشاورزان اهمیت زیادی دارد. اما بسیاری از کشاورزان به دلایل متعدد تمایلی به شرکت در این برنامه ها ندارند و رضایت کشاورزان و حسابرسی برنامه ها اهمیت زیادی دارد. با توجه به این، هدف تحقیق حاضر بررسی تحلیل موانع رفتاری باغداران برای شرکت در برنامه های آموزشی و ترویجی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر باغداران استان آذربایجان غربی بود که تعداد 231 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که بر اساس ادبیات نظری تدوین شد و روایی آن از طریق روایی محتوا و سازه محاشبه شد همچنین روایی پرسشنامه توسط صاحب نظران کشاورزی تأیید شد. پایایی ترکیبی پرسشنامه با استفاده از نرم افزار لیزرل محاسبه شد و نشان داد شاخص های تحقیق از پایایی نسبتاً مناسب برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون تی مستقل نشان داد که باغداران شرکت کننده در برنامه های ترویجی تمایل بیشتری نسبت به باغداران شرکت نکرده در برنامه های ترویجی برای مشارکت در برنامه های آموزشی و ترویجی دارند. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای کنترل رفتار ادراک شده و ارزشیابی برونداد نشان می دهند با افزایش این دو متغیر احتمال شرکت در برنامه های آموزشی و ترویجی کاهش می یابد. بر اساس نتایج حاصل از ضرایب مسیر، متغیرهای تمایل، کنترل رفتار ادراک شده و نگرش نسبت به رفتار بیشترین تأثیر را بر رفتار داشته و متغیرهای باورهای ذهنی و هنجارهای ذهنی کمترین تأثیر را داشته اند. در پایان بر اساس یافته های تحقیق پیشنهادهایی ارایه شده است.
تعیین آسیب پذیری و ریسک مخاطرات فرسایشی بندر آستارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمایش کره زمین طی قرن بیستم سبب افزایش سطح تراز آب اقیانوس ها گردید و به زیر آب رفتن نواحی گسترده ای از مناطق ساحلی و بروز پدیده های فرسایشی از پیامدهای نامطلوب آن بود. تعیین شدت آسیب پذیری و ریسک مخاطرات فرسایشی در ناحیه ساحلی بندر آستارا بعنوان هدف اصلی تحقیق محسوب می شود. با مطالعه و تفسیر تصاویر ماهواره ای اشکال مورفولوژیکی ساحلی شناسایی گردید. در بازدیدهای میدانی وضعیت مورفودینامیک رسوبی و ساختار هندسی بخش خشک ساحل در پنج ایستگاه اندازه گیری مستقر در سه زون ساحلی پایش شد. با انجام عملیات نقشه برداری و هیدروگرافی ساختار هندسی ساحل آستارا اندازه گیری و خصوصیات بافتی رسوبات بستر دریا ارزیابی گردید. با آنالیز تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی در نرم افزار GIS ، خطوط ساحلی دریای خزر در دو پریود با فاصله زمانی 52 ساله مقایسه شد و میزان جابجایی خط ساحل محاسبه گردید. نتایج اصلی نشان می دهد که میزان نرخ جابجایی خط ساحلی در ناحیه شهر آستارا متفاوت است. شیب بسیار ملایم ساحل آستارا سبب افزایش شدت آسیب پذیری در زمان افزایش سطح تراز آب دریای خزر شده است و ریسک مخاطرات فرسایشی در نواحی جنوبی بندر آستارا بعلت دخالت های انسانی نسبت به مناطق دیگر آن بسیار زیاد است. در مدل سناریوهای نوسانی عکس العمل ساحل آستارا موجب بروز چالش های جدی و تهدیدات زیست محیطی مختلف خواهد شد. بطوری که با افزایش 2 متر سطح تراز آب دریای خزر 30 هکتار از اراضی ساحلی دچار آبگرفتگی می شوند و کاربری های اقتصادی متنوعی از بین خواهند رفت.
هیجان ، ورزش ، تفریح
حوزههای تخصصی:
تحلیل سیستمی نقش عوامل جغرافیایی در شکل گیری دولت محلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا در ایران در مرحله نخست از ویژگی های جغرافیایی تاثیر می پذیرد. این مقاله به بررسی نقش عوامل جغرافیای در شکل گیری دولت محلی با تأکید بر ایران پرداخته است و به دلیل نقش موثر تفکر سیستمی در بررسی و تحلیل موضوعات و مسائل حوزه مدیریت، جغرافیا و علوم سیاسی، این پژوهش با استفاده از روش تفکر سیستمی انجام شده است.روش تحقیق پژوهش، توصیفی – تحلیلی و استنباطی است. در گردآوری اطلاعات میدانی از هر دو روش کمی و کیفی استفاده شده است. در بخش کمی، تعداد 40 نفر از صاحب نظران حوزه دولت محلی به عنوان جامعه آماری مورد استناد قرار گرفتند. در قسمت کیفی 7 نفر از صاحب نظران بحث دولت محلی به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. جهت ارزیابی میزان تأثیر بعد جغرافیایی در شکل گیری دولت محلی در ایران از آزمون t تک نمونه و برای اولویت بندی میزان تأثیر هر یک از عوامل مربوط به بعد جغرافیای از آزمون فریدمن استفاده شده است. به منظور رسم دیاگرام های علی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرم افزار Vensim استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تأثیر عوامل جغرافیایی برای شکل گیری دولت محلی در ایران متوسط به بالا است و وضعیت موجود این بعد برای شکل گیری دولت
چینه شناسی و جغرافیای دیرینه منطقه رحیم آباد (شرق گیلان)
حوزههای تخصصی:
Techno-Geopolitics; a pro classical geopolitics challenging critical approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Geopolitics as a multidisciplinary view has been defined most succinctly as the relation of international political power to geographical setting, This definition has three principle conceptual components, the international system of states, political power and geography each of which has a significant relation to technology , this notion is initially based on the study of effects of geography on politics especially in an international scale, witnessed a post structural orientation with the idea –called critical geopolitics- that nation-states are not the only legitimate units of geopolitical analysis. But new technologies with their capabilities provided for states in shaping and reshaping the geographical environment and changing it into a dominant discourse, reveal as a pro classical geopolitics challenging the critical approach in this regard.
مطالعات شمال ایران و خزر در متون کهن جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامهنویسی بین ساکنان سرزمینهای باستانی از بهترین عادات بوده و نزد مسلمانان ساکن در آسیای غربی و ساکنان اروپای کهن که در تمدّن یونانی و رُمی جای دارند نیز چنین است نکتة قابل ذکر در مورد سفرنامهها، اهمّیّت آنها نزد خوانندگان آنها در زمانة ما و نحوة اندیشیدن و شیوة برخورد سفرنامهنویس با مشاهدات خود بوده است. ما به هنگام خواندن یک سفرنامه، به خردترین نکات تا عمومیترین مسائل توجّه میکنیم و مترصّد هستیم تا از طریق یک سفرنامه، خود را به دنیای حاکم بر شرایط فکری نویسندة آن ببریم. بنابراین مسائلی نظیر بیطرف بودن نویسنده، تعلّق او به یکی از شیوههای فکری حاکم و تعادل در اندیشیدن، همگی در نوشتههای او تأثیرگذار هستند. کتابشناسی مناطق مختلف ایران را بر اساس شرایط مطالعاتی و میزان علائقی که محقّق و جغرافیدان ایرانی و خارجی برای آن قائل شدهاند، میتوان به گروههای زیر تقسیم نمود: محدودههای مرکزی ایران، محدودة جنوبشرق ایران، جنوبغرب، محدودههای مرکزی ایران،غرب،شرق و بالاخره شمال ایران. آنچه در این نوشتار منظور است، محدودههای شمالی ایران و به ویژه سواحل پیرامونی دریای خزر است. دریای خزر خود دارای مقاطع مطالعاتی متعدّد و انگیزههای متحوّلی است که به هر حال منجر به غنای کتابشناسی این عرصة آبی شده است. قدیمیترین منابعی که دربارة دریای خزر در دسترس داریم، مربوط به پیش از اسلام است که البتّه منابع موجود و قابل استفاده چندان نیست. شاید علّت کمبود منابع جغرافیایی مربوط به دورة پیش از اسلام خزر و پیرامون آن را بتوان تحوّلات سیاسی فراوان و جنگهای متعدّد دانست. این علل بر تمامی سرزمین ایران پیش از انقلاب مؤثّر بوده است و خلأ مطالعاتی منحصر به دریای خزر و عرصههای پیرامونی آن نیست.
واکاوی اثرات خوشه های صنعتی بر توسعه منطقه ای مورد پژوهی: خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم شکل گیری بزرگ ترین منطقه تولید و فرآوری سنگ کشور در منطقه کلانشهری اصفهان در دهه های اخیر (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) و وجود بحث های شفاهی و غیرمستند گسترده درباره تأثیرات منطقه ای آنها، کمتر بررسی دقیقی درباره این خوشه ها به ویژه در ارتباط با نقش آنها در توسعه منطقه ای اصفهان صورت پذیرفته است. با عنایت به این خلاء مطالعاتی در این مقاله هدف آن است تا میزان شدت اثرات خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان بر توسعه منطقه ای و میزان مطلوبیت آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا از پارادایم روش شناسی مختلط در این مقاله بهره گرفته شده است؛ ضمن اینکه برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) استفاده گردیده و برای این منظور با توجه به ویژگی های جامعه هدف، روش نمونه گیری چند مرحله ای (مرحله نخست روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری سیستماتیک برای مشخص نمودن واحدهای مورد نمونه گیری) انتخاب و بر این مبنا به 223 عدد از بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب از بین 1115 بنگاه موجود در آن، مراجعه شده است. در ادامه نیز از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم (به عنوان یکی از فنون مدل سازی معادلات ساختاری) برای فهم میزان شدت تأثیرگذاری و از تکنیک تبدیل مقیاس خطی برای درک میزان مطلوبیت تأثیرگذاری خوشه های صنعتی در توسعه منطقه ای بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم وجود پتانسیل تأثیرگذاری خوشه های صنعتی منتخب بر توسعه منطقه کلانشهری اصفهان، این خوشه ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هنوز دارای تأثیرگذاری بسیار مطلوب نبوده و این تأثیرگذاری در حد متوسط مانده است که این قضیه به همراه این مورد که برخلاف تصور خوشه های مذکور بیشتر در توسعه اجتماعی منطقه تأثیرگذار بوده تا در توسعه اقتصادی و نیز اینکه خوشه ها بیش تر بر مبنای ارتباطات درونی خود بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت مدیران و سرمایه های فیزیکی به توسعه منطقه ای کمک نموده است. بر مبنای ارتباطات برونی بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت کارکنان و سرمایه انسانی، نهایتاً می تواند منجر به این نتیجه شود که خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان هنوز در مرحله جنینی توسعه می باشد و از ویژگی های خوشه های صنعتی به صورت نظری و آرمانی که تاثیرگذاری مطلوب و با شدت زیادی را برای منطقه دربرگیرنده خود ایجاد می نماید، فاصله دارند.
اثر مخارج تحقیقات بخش کشاورزی بر فقر روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تحقیقات کشاورزی در نرخ بازده اقتصادی و کاهش فقر روستایی مطالعه حاضر، با هدف تعیین اثر تحقیقات بخش کشاورزی بر فقر روستایی انجام شده است. در این راستا، ابتدا با استفاده از آمارهای سری زمانی برای دوره 1350-1386 سیستم معادلاتی شامل توابع فقر روستایی، قیمت خوراکی ها، ارزش افزوده زراعی و باغی و دامی به روش حداقل مربعات سه مرحله ای برآورد شد. نتایج برآورد معادلات بیانگر اثر مثبت هزینه تحقیقات و موجودی سرمایه کشاورزی و اثر منفی نیروی کار بر ارزش افزوده زراعی و باغی و دامی است. رابطه ارزش افزوده زراعی و باغی و دامی با قیمت مواد خوراکی، منفی است. از طرفی ضریب جینی و قیمت خوراکی ها دارای اثر مستقیم، و درآمد خانوارهای روستایی دارای اثر عکس بر میزان فقر مطلق روستایی هستند. بنابراین، با توجه به تاثیر زنجیره ای این متغیرها، نتیجه می گیریم که بین مخارج تحقیقات کشاورزی و فقر مطلق روستایی رابطه ای منفی وجود دارد.
بررسی تحلیلی مقالات نشریه رشد آموزش جغرافیا از بهار 1364 تا زمستان 1383
حوزههای تخصصی:
مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق کشور بر مبنای توسعه ی دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نوآوری و خلق دانش یک حوزه پژوهشی مهم در برنامه ریزی توسعه منطقه ای محسوب می شود. بسیاری از کشورها به اهمیت این موضوع پی برده و به تقویت بخش های دانش محور اقتصادی پرداخته اند. در کشور ما نیز طی سالهای گذشته اقداماتی در راستای توسعه مبتنی بر دانش صورت گرفته و متأثر از آن، تحولاتی در فضای سرزمینی کشور و نقش و جایگاه استان ها در فرایند این تغییر و تحول، در حال شکل گیری است. با در نظر گرفتن این تحولات، هدف اصلی این مقاله، مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق مختلف کشور در توسعه دانش محور می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحقیق کمی- تحلیلی و با استفاده از داده های آماری موجود و از طریق ابزار GIS و تحلیل های فازی و سلسله مراتبی (AHP) موجود در آن و نیز نرم افزار SPSS، به تحلیل پیامدهای این تغییر و تحولات پرداخته و تلاش نموده است تا جایگاه استان های کشور را در فرایند توسعه دانش محور مشخص نماید. برای این منظور با توجه به معیارهای مورد استفاده در مطالعات مشابه و همچنین با توجه به امکان دسترسی به داده ها و اطلاعات مربوط به این معیارها، در نهایت 15 نماگر در 4 گروه شاخص انتخاب، و بر این اساس 31 استان کشور رتبه بندی شده که نتایج، حاکی از عدم تعادل شدید میان مناطق کشور در زمینه ظرفیت توسعه مبتنی بر دانش است. مناطق مرکزی کشور دارای وضعیت بهتری بوده و هر چه به سمت پیرامون می رویم شرایط به سمت بدتر شدن حرکت می کند. در این میان، استان تهران با فاصله بسیار زیادی از دیگر استان ها در رتبه نخست قرار گرفته و پس از آن استان های قم، سمنان و اصفهان در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. همچنین سه استان کردستان، سیستان و بلوچستان، و خراسان شمالی به ترتیب رتبه های بیست و نهم تا سی و یکم را به خود اختصاص داده اند. این روند نشان دهنده نابرابری های فضایی در توسعه دانش محور است که ضرورت و لزوم بازنگری سیاست ها و برنامه ریزی برای کاهش فاصله میان مناطق کشور را در میان سیاستگزاران کشور بازتاب می دهد.
ریلهای راه آهن
منبع:
وحید تیر ۱۳۵۵ شماره ۱۹۳
حوزههای تخصصی:
ناحیه بندی اقلیم کشاورزی محصول گندم در استان خراسان رضوی بر اساس دما و بارش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش و دما دو عنصر اصلی در زراعت می باشند لذا پهنه بندی اقلیم زراعی گندم دیم با توجه به این عناصر هدف این پژوهش قرار گرفت. در این تحقیق از آمار بلند مدت 40 ایستگاه هواشناسی استفاده شد. ابتدا برنامه ای در محیط میکروسافت ویژوال استودیو به زبان C #. net 2005 نوشته شد. سپس برای اطمینان از کیفیت همگنی داده های مذکور، آزمون همگنی و کنترل کیفی داده ها به روش غیر گرافیکی (ران تست) انجام گردید. برای بازسازی داده ها روش نسبتها و تفاضل ها مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برای هماهنگی در تلفیق داده ها و ایجاد نقاط کمکی برای پیدا کردن مناطق هم باران و هم دما، از شیوه درون یابی به روش کریجینگ استفاده گردید. برای بارش های پاییزی در هر نقطه از استان با استفاده از فرمول تجربی ویبول تاریخ کاشتی با احتمال بیش از 75 درصد پیشنهاد شد و سپس زمان شروع وخاتمه مراحل مختلف رشد گندم با توجه به مجموع واحد های حرارتی مورد نظر تعیین گردید. سپس از عنصر بارش، نقشه های هم ارزش اقلیمی بارش سالانه، بارش دوره جوانه زنی، دوره گل دهی و دوره پرشدن دانه تهیه گردید همچنین نقشه های دمای مناسب جوانه زنی، تنش های حرارتی در طول دوره گلدهی و پر شدن دانه تهیه شد. در نهایت با تلفیق نقشه ها در محیط GIS نقشه پهنه بندی کشت گندم دیم استخراج گردید که در آن چهار پهنه خیلی ضعیف، ضعیف، متوسط و مناسب دیده می شود. بر اساس این نقشه مناطق مناسب عمدتاً در شمال و تا حدودی در مرکز استان قرار دارند نواحی شرقی و بخشهایی از مرکز استان جزو مناطق متوسط محسوب شده وقسمتهای جنوبی و غربی استان فاقد استعداد لازم جهت کشت این محصول بصورت دیم می باشند.
بینش اسلامی و جغرافیای شهری (3)
حوزههای تخصصی: