فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
97 - 112
حوزههای تخصصی:
تاکنون در حدود 330 نوع گردشگری شناسایی شده است که هرکدام خواسته های گروه متفاوتی از افراد را موردتوجه قرار می دهد. کودکان به عنوان اعضای حمایت پذیر جامعه دارای نیازها و انتظارات منحصر به فردی هستند و توجه به شکوفاسازی استعدادها و آموزش صحیح آن ها از الزامات توسعه است. گردشگری کودک به در نظر گرفتن خواسته های این گروه از جامعه و ایجاد تجربه مطلوب برای آن ها در سفر می پردازد. بنابراین لازم است تا با شناخت صحیح ویژگی ها و تنوع نیازهای آن ها برنامه ریزی مناسب و متناسبی در توسعه توانمندی های مقصد صورت پذیرد. پژوهش حاضر با هدف شناخت مؤلفه های توسعه گردشگری کودک از منظر فرهنگی، زیرساختی و ظاهری مقصد انجام شده است. به این منظور پس از شناخت شاخص های اثرگذار بر گردشگری کودک و نیازهای آن ها از ادبیات پژوهش، پیمایشی میان نمونه منتخب از گردشگران شهر یزد انجام شده است. تحلیل داده های گردآوری شده با روش تحلیل عاملی اکتشافی منجر به شناسایی 5 مؤلفه اصلی در توسعه گردشگری کودک شد. سپس با اجرای مدل ساختاری از مؤلفه های با روش تحلیل عاملی تائیدی اعتبار متغیرهای استخراج شده مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد ویژگی های بصری و ظاهری مقصد با 583/14 درصد واریانس تبیین شده مهم ترین عامل در توسعه گردشگری کودک بوده و به ترتیب ویژگی های اجتماعی-فرهنگی، امکانات و فنّاوری، رویدادهای اجتماعی، و زیرساخت ها و امکانات فیزیکی، به دنبال آن قرار می گیرند.
مفهوم سازی مناطق مرزی و تبیین پارامترهای شکل دهنده آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
116 - 141
حوزههای تخصصی:
تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در طی دهه های اخیر روند وابستگی و پیوند روزافزون کشورها را به یکدیگر فراهم آورده است و در این بین مناطق مرزی را به کانون توجه مطالعات تبدیل کرده است. مطالعات مرزی در دوره حاضر بیشتر روی توسعه مناطق مرزی، سطح کنش ها، نفوذپذیری مرزها، ساکنین مرزی و غیره همه به نوعی بر برجسته تر شدن مطالعه مناطق مرزی تأکید کرده اند. بررسی مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشانگر وجود نوعی ابهام و عدم مفهوم سازی درست از منطقه مرزی است. از سوی دیگر، در زمینه وسعت و پهنه سازی منطقه ای که به عنوان منطقه مرزی در نظر گرفته شود، کاری صورت نگرفته است. تحقیق حاضر با هدف مفهوم سازی و تبیین مولفه های شکل دهنده منطقه مرزی با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و پرسش نامه ای به انجام رسیده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که مفهوم منطقه مرزی فضای جغرافیایی بلافصل خطوط مرزی با وسعت های متفاوت که تحت تأثیر مستقیم مرزها قرار می گیرند، می باشد. برای تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی(ANP)، استفاده شده است. نتایج اولویت بندی نیز نشان می دهد که دارا بودن پیوند طبیعی با فراسوی مرز، سرمایه گذاری پایین در منطقه(به دلایل امنیتی و غیره)، دارا بودن پیوند قومیتی با فراسوی مرز، تأثیرپذیری از سیاست ارتباطی نسبت به کشور هم مرز، دارای پیوندهای تاریخی با فراسوی مرز، آمیختگی زندگی بازیگران با مرز، منطقه ای با وسعت توافق شده و در آخر قرارگیری در خط مقدم حمله و جنگ، موثر مولفه های شکل دهی منطقه مرزی انتخاب شدند
محرک ها و بازدارنده های توسعه گردشگری روستایی: مطالعه موردی روستای کُلْم شهرستان بدره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی محرک ها و بازدارنده های توسعه گردشگری روستای کلم در شهرستان بدره بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کارشناسان و مسئولان نهادهای گردشگری این شهرستان، گردشگران حاضر و ساکنان روستای کلم بودند (1004 N=). نمونه های آماری شامل گروه مسئولان نهادهای دست اندرکار گردشگری (31 نفر) به صورت سرشماری، گروه گردشگران (35 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس و گروه ساکنان روستا (240 نفر) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده و به کمک رابطه کوکران انتخاب شدند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تأیید صاحب نظران قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد (721/0=α). تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و تحلیل عاملی انجام شد. بر پایه نتایج تحلیل عاملی، به ترتیب، چهار عامل محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی- تبلیغاتی، و رفاهی- زیربنایی به عنوان محرک های توسعه گردشگری روستایی (با تبیین 445/62 درصد از واریانس کل) و همچنین، به ترتیب، چهار عامل رفاهی- زیربنایی، محیطی، اجتماعی- فرهنگی، و اقتصادی- تبلیغاتی به عنوان بازدارنده های توسعه گردشگری روستایی (با تبیین 219/54 درصد از واریانس کل) شناسایی شدند.
ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا: مطالعه موردی شهرستان شازند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
ایجاد اشتغال و بهبود فرآیندهای زمینه ساز فضای کارآفرینی در مناطق روستایی یکی از ضروریات برنامه توسعه پایدار روستایی است. هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا در شهرستان شازند استان مرکزی بود. جامعه آماری پژوهش کارآفرینان روستایی این شهرستان به تعداد 900 نفر بودند که از آن میان، با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، بر اساس جدول کرجسی- مورگان، 265 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ساختارمند استفاده شد که روایی آن را اساتید دانشگاه و متخصصان کارآفرینی تأیید کردند و پایایی آن، با انجام آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها و سازه های تحقیق، بین 71/0 تا 918/0 به دست آمد. همچنین، تحلیل روابط بین گویه ها و سازه ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss22 و Smart PLS3 صورت گرفت و در ادامه، با بهره گیری از روش معادلات ساختاری، روابط عوامل آموزشی، اقتصادی و نهادی با توسعه کارآفرینی روستا بررسی شد. بر اساس نتایج تحقیق، معیار GOF مدل مورد نظر 389/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مناسب مدل بهبود توسعه کارآفرینی روستا بوده و بر اساس آن، بیشترین بار عاملی، به ترتیب، مربوط به عامل نهادی بر عامل اقتصادی و عامل آموزشی بر عامل نهادی است؛ به دیگر سخن، برای توسعه کارآفرینی روستایی، باید به مسیرهایی توجه کرد که به طور غیرمستقیم، بر توسعه کارآفرینی تأثیر می گذارند. همچنین، نتایج نشان داد که هر سه عامل آموزشی، اقتصادی و نهادی بر توسعه کارآفرینی مؤثرند، اما عاملی که بیشترین تأثیر مستقیم را بر توسعه کارآفرینی روستایی دارد، عامل اقتصادی است.
پیش بینی خطر تخریب جنگل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل رگرسیون لجستیک (مطالعه موردی: شهرستان سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
69 - 92
حوزههای تخصصی:
مدل سازی الگوی مکانی– زمانی در تغییرات پوشش جنگل اطلاعات ارزشمندی را جهت درک بهتر فرآیند تغییر، تعیین عوامل مؤثر مناطق در معرض تغییر فراهم می آورد. در این پژوهش سعی و تلاش ما بر آن بوده تا با استفاده از قابلیت ها و توانایی های فناوری های روز ازجمله سنجش ازدور، سیستم اطلاعات جغرافیایی عوامل موٌثر بر کاهش و تخریب جنگل های غرب ایران را شناسایی کرده و سپس در قالب الگوی محاسباتی مناسب به صورت یک مدل ریاضی بر گرفته از رفتار طبیعت پیاده سازی کنیم. در این پژوهش به منظور بررسی کاهش پوشش جنگلی شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی، از طریق تصاویر سنجندهMSS ، ETM و OLIمربوط به سال های 1356، 1379 و 1397 استفاده گردید. تصاویر ذکر شده مورد پیش پردازش و پردازش قرار گرفتند و به دو طبقه جنگل و غیر جنگل طبقه بندی شدند. برای بررسی ارتباط مکانی کاهش پوشش جنگل با عوامل فیزیوگرافی و انسانی از روش آماری رگرسیون لجستیک استفاده شد. برای به دست آوردن نقشه شایستگی تبدیل اراضی، رابطه رگرسیون لجستیک بین نقشه کاهش پوشش جنگلی سال های 1356 تا 1379 و 1379 تا 1397 و همچنین عوامل مؤثر بر آن، برقرار شد. درنهایت، یک مدل مکانی ساده که توانایی پیش بینی پراکنش مکانی تخریب جنگل را با استفاده از رگرسیون لجستیک دارد، ارائه شد. نتایج نشان داد که در طول 41 سال حدود 33721 هکتار از سطح جنگل های شهرستان سردشت کاسته شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که از متغیّرهای توپوگرافی، پارامترهای فاصله از جاده و فاصله از روستا بر میزان تخریب جنگل بیشترین تأثیر را داشته اند.
نقش تعاونی های تولید در توسعه روستایی با تأکید بر ابعاد کیفیت زندگی: مطالعه موردی دهستان رحمت بخش سیدان، شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
145 - 167
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، با رویکرد توصیفی تحلیلی، به بررسی و تحلیل نقش تعاونی های تولید در توسعه روستایی با تأکید بر کیفیت زندگی پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی عضو تعاونی تولید دهستان رحمت بخش سیدان بود. حجم جامعه نمونه از طریق رابطه کوکران 274 نفر به دست آمد. برای آزمون فرضیات، از روش های کولموگروف- اسمیرنف، آزمون تی با دو نمونه مستقل و آزمون من ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که به جز بعد محیطی در سایر ابعاد مورد بررسی (اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی) تفاوت معنی دار بین دو گروه عضو و غیرعضو تعاونی تولید وجود دارد، و نقش تعاونی ها در بهبود کیفیت زندگی روستاییان مفید و مؤثر است.
آشکار سازی تاثیر کاربری اراضی درتغییر پذیری زمانی مکانی سالانه ارتفاع لایه مرزی(مطالعه موردی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لایه مرزی جو بخشی از جو است که مستقیماً تحت تأثیر شرایط سطحی است و به واداشت های سطحی در کوتاه مدت پاسخ می دهد. هدف از این مطالعه بررسی نقش تغییرات توسعه شهری کرمانشاه بر ارتفاع لایه مرزی می باشد. در این راستا داده های مربوط به ارتفاع لایه مرزی از پایگاه داده میان برد اروپایی برای دوره آماری 1990 تا 2015 اخذ گردید. داده های مربوط به کاربری شهری از تصاویر چند زمانه لندست( ETM ، TM و OLI ) نیز طی دوره آماری 1990 تا 2015 اخذ شد. برای تحلیل ارتباط داده های مذکور، از تحلیل همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 95/0درصد ( P_value=0/05 ) استفاده گردید. در نهایت به ارزیابی تأثیر میزان توسعه شهری در ارتفاع لایه مرزی در دو دوره گرم و سرد سال پرداخته شد. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که طی دوره آماری مورد بررسی یعنی از سال1990 تا 2015 رشد شهر از 41 کیلومتر مربع بوده در سال 1990 به 71 کیلومتر مربع در سال 2015 رسیده است و رشد دو برابری را نشان داده است. نتایح تحلیل همبستگی نشان داد تاثیر میکرو اقلیمی گسترش کاربری شهری، بر تغییرات لایه مرزی در زمستان مشهودتر از تابستان بود زیرا در تابستان گرمایش شدید سطح زمین به طور یکسان، تا حدود زیادی تأثیر میکرواقلیم را کمرنگ تر کرده و باعث کاهش همبستگی تغییرات زمانی ارتفاع لایه مرزی با توسعه رشد شهر شده است به طوری که در این فصل ارتباط معنیداری مشاهده نشد ( 17/0 ) اما در فصل سرد ارتباط معنی داری بین توسعه کاربری شهری و ارتفاع لایه مرزی مشاهده گردید به طوری که با افزایش رشد شهر ارتفاع لایه مرزی نیز در پاسخ به این تغییرات کاربری یک روند صعودی را طی کرده است. واژگان کلیدی: توسعه شهری، لایه مرزی، میکروکلیما،کرمانشاه
چالش های پیش روی بازدارندگی ایران در خاورمیانه: از اتحاد تا سیاست منطقه خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
96 - 130
حوزههای تخصصی:
با سیطره ایالات متحده آمریکا بر نظم نوین جهانی، منطقه خاورمیانه به یکی از کانون های اصلی اعمال استراتژی بازدارندگی ایالات متحده آمریکا در دفاع از متحدانش در برابر ایران تبدیل گردید. جمهوری اسلامی ایران نیز در پاسخ به تهدیدات آمریکا و متحدانش و با وجود فشارهای ناشی از محیط منطقه ای و محیط بین الملل، در صدد ایجاد استراتژی امنیتی-دفاعی جامعی در قالب بازدارندگی برآمده است. مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بوده است که «محیط متحول منطقه ای و بین المللی چگونه بر استراتژی بازدارندگی ایران در برابر آمریکا و متحدانش تاثیر گذاشته است؟». آزمون فرضیه با روش قیاسی-تبیینی و تحلیل داده های اسنادی نشان می دهد که چگونه معضلات اتحاد در منطقه خاورمیانه زمینه ساز گرایش ایران به اتحاد با روسیه و چین که در حال اجرای سیاست منطقه خاکستری در تقابل با آمریکا هستند، شده است. این موارد با بازتولید ابهام و بی ثباتی سبب چالش در بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه می شوند.
جابه جایی ژئوپلیتیکی قدرت و امنیت در آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
نقاط عطف تاریخی عموماً براساس تغییرات ابزاری و تحولات تکنولوژیک حاصل می شود. تغییرات تکنولوژیک در وهله نخست زمینه دگرگونی های بین المللی و در وهله دوم زمینه برخورد بازیگران با پیشینه رقابتی ناشی از مولفه های ایدئولوژیک، تاریخی و ژئوپلیتیکی بوده اند. در سال های پایانی دهه دوم قرن 21 نیز شاهد تحولات شگرف تکنولوژیک و ظهور اندیشه های نئوناسیونالیستی در طیف گسترده ای از کشورهای جهان می باشیم. مصادیق تشدید اندیشه های نئوناسیونالیستی در آمریکا با قدرت گرفتن ترامپ، در روسیه در چارچوب اندیشه سیاسی و جایگاه پوتین در ساختار قدرت سیاسی و در اروپا ظهور اندیشه های راست افراطی چالش های بنیادینی را برای اتحادیه اروپا به وجود آورده است. در همن چارچوب ناسیونالیسم ایرانی متأثر از فرهنگ و هویت را می توان در واکنش فراگیر گروه های اجتماعی ایران به ترور و هدف گیری سردار سلیمانی مشاهده نمود. فرآیندهای یادشده می تواند پیشرانه تغییرات راهبردی و ژئوپلیتیکی محسوب شود. شهادت سردار سلیمانی انعکاس منطق کنش عملیاتی، تاکتیکی و راهبردی آمریکا برای تغییر در سازوکارهای موازنه قدرت منطقه ای است. هرگونه اقدام نظامی و کنش متقابل به آن از سوی سایر بازیگران را می توان بخشی از واقعیت های نهفته رقابت ژئوپلیتیکی کشورها در مناطق بحرانی و امنیتی دانست. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از نظریه واقع گرایی ساختاری تهاجمی برای تغییر در موازنه و ژئوپلیتیک قدرت در پی پاسخ به این پرسش است که: «ژئوپلیتیک قدرت و امنیت منطقه ای در آسیای جنوب غربی بعد از ترور سردار سلیمانی، چه ویژگی هایی دارد و چه تغییراتی در معادله قدرت بازیگران به وجود آورده است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «ترور سردار سلیمانی منجر به تشدید اقدامات محدود کننده و مقابله جویانه آمریکا علیه ایران و پیش زمینه ایجاد موازنه ضعف در محیط منطقه ای محسوب می شود».
تحلیل نقش تنوع معیشتی در تحولات مسکن معیشت محور در نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان معجزات شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن از دیرباز به عنوان مهم ترین و اصلی ترین نیازهای زندگی بشر و عنصر کالبدی فضا با ماهیّت معیشتی می باشدکه تحت تأثیر عوامل مختلف همواره در حال تحوّل بوده که این تحوّلات بر روی مؤلّفه های مسکن معیشت محور مؤثّر بوده است. در تحقیق حاضر به تحلیل مؤلّفه های مسکن معیشت محور و نقش تنوّع معیشتی در تحوّلات مسکن معیشت محور آن پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه)، روش تجزیه وتحلیل اطّلاعات به صورت توصیفی (میانگین) و استنباطی (تحلیل تشخیصی و آماره لاندای ویلکز، مدل رگرسیون لجستیک) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی روستاهای دهستان معجزات استان زنجان است. با استفاده از فرمول کوکران 273 خانوار در 5 روستا نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری در سطح روستاها جهت انتخاب خانوارها به صورت تصادفی ساده است. برای سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن 76/0 درصد به دست آمد.نتایج نشان می دهد 53/35 درصد خانوارها دارای مسکن معیشت محور و 46/64 درصد فاقد مسکن معیشت محور می باشند؛همچنین در هر سه بعد، خانوارهای دارای مسکن معیشت محور دارای میانگین بالاتری (76/2 درصد) نسبت به خانوارهایفاقد مسکن معیشت محور با میانگین (24/2 درصد) هستند. بر همین اساس بیش ترین تفاوت میانگین در بعد اقتصادی می باشد. در نهایت، آماره لاندای ویلکز برایبررسیتفاوتمیان خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور از نظر ابعاد تنوّع معیشتی نشان می دهد وضعیّت تنوّع معیشتی خانوارهاازهممتفاوت استو ابعاددرآمد (737/0)،اشتغال (726/0) ودارایی (491/0) به ترتیب بیش ترین نقش را در تمیز خانوارهای دارای مسکن معیشت محور و فاقد مسکن معیشت محور ایفامی کنند.
تحلیل آماری فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد و الگوسازی آنها براساس عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
121-142
حوزههای تخصصی:
گردوغبار به عنوان یکی از مخاطرات محیطی مناطق خشک و ازجمله ایران مرکزی باعث ایجاد معضلات زیست محیطی بسیار شده است که لزوم مطالعه و مدیریت بحران آن را در مجامع علمی و اجرایی تایید می کند. پژوهش حاضر سعی دارد تأثیرسنجی عناصر اقلیمی دما، بارش، رطوبت نسبی، تبخیروتعرق و همچنین پوشش گیاهی را بر فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد در دوره 5 ساله (2009 تا 2014) ارزیابی کند. لذا پس از تعیین ایستگاه های سینوپتیک، اقدام به استخراج داده های گردوغبار براساس کد پدیده های هوای حاضر و مقادیر عناصر اقلیمی نمود و در گام بعد مبادرت به پهنه بندی فضایی آنها ازطریق روش های زمین آمار کرد. سپس داده های نمایه EVI از تصاویر MODIS با رعایت اصل تطابق زمانی استخراج گردید. نهایتاً جهت تخمین احتمال وقوع گردوغبار، انواع روش های رگرسیون ساده و چندگانه برازش داده شد و مناسبترین روابط با ارزش رجحانی بالاتر گزارش گردید. نتایج نشان داد بیشترین رابطه معنی دار بین فراوانی کل گردوغبار با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 973/0 و 614/0 و انحراف برآورد 104/24 و 477/92 در سطح 99 و 95 درصد وجود دارد. همچنین حداکثر رابطه معنی دار گردوغبارهای خارجی با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 968/0 و 621/0 و خطای برآورد 173/0 و 427/75 در سطح 99 و 95 مشاهده شد. گردوغبارهای داخلی با تبخیروتعرق و حداکثر دما با ضریب تبیین 770/0 و 371/0 و خطای برآورد 751/15 و 642/0 در سطح 95 درصد رابطه معنی دار دارد. نتایج رابطه سنجی گردوغبارهای کل، خارج و داخلی با عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی براساس روش اینتر حاکی از ارتباط معنی دار آنها به ترتیب با ضریب تبیین 994/0، 985/0 و 956/0 و خطای برآورد 13713/18، 55551/24 و 49989/10 در سطح 99 و 95 درصد می باشد که نشان از عملکرد سیستماتیک عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی در وقوع گردوغبار است.
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در رابطه بین فاصله و عملکرد اقامتگاههای عمومی ایران
حوزههای تخصصی:
اقامتگاه های عمومی از اجزای اصلی زنجیره ارزش و یکی از بخش های تاثیر گذار صنعت گردشگری به شمار می روند. زیرا گردشگر به هر مکانی وارد شود، نیازمند محلی برای خواب و استراحت است و موقعیت و مکان هتل از مولفه های اصلی انتخاب هتل و حتی مقصد گردشگری از سوی گردشگران است. انتظار منطقی این است که گردشگران تمایل به اقامت در هتلهائی داشته باشند که از نظر فاصله نزدیکتر باشند و سرمایه گذاران نیز موقعیت و مکان را به عنوان یک پارامتر اصلی تصمیم گیری لحاظ کنند. علیرغم اهمیت زیاد موقعیت و مکان هتل، در ادبیات صنعت گردشگری و هتلداری کمتر بدان پرداخته شده است. از سوی دیگر، موضوعی که در مطالعات قبلی تقریبا نادیده گرفته شده است، نقشی است که فن آوری اطلاعات و ارتباطات)فاوا( میتواند در رابطه بین دوری و نزدیکی هتل از یک سو و عملکرد هتل به عنوان یک متغیر وابسته، از خود برجای گذارد. بسیاری از محققین حوزه فاوا بر این باورند که پذیرش و استفاده از فاوا در بنگاههای اقتصادی بطور عام و در صنعت هتلداری بطور اولی میتواند موجبات بهبود شاخصهای عملکردی را فراهم سازد. اما نتایج مطالعات میدانی اثرات متفاوتی از فاوا بر بهره وری هتلها نشان داده است. در عین حال عناصری همچون موقعیت، مکان، مسافت و فاصله هتل از مراکز جمعیتی و مبادی گردشگر فرست در مطالعات قبلی تقریبا غایب بوده است. بنابراین و به لحاظ شواهد عینی و میدانی، رابطه بین پذیرش فاوا و عملکرد هتلها می تواند بصورت توامان با عنصر فاصله و با بهبود در رویکردها و روشهای پژوهشی بررسی شود. با درک خلاء پژوهشی موجود، مقاله حاضر به دنبال بررسی تاثیر مکان و موقعیت جغرافیایی هتل )برحسب دوری یا نزدیکی به مراکز گردشگر فرست( در عملکرد هتل و نقش فناوری اطلاعات وارتباطات در تعدیل این تاثیر احتمالی است. داده های مورد نیاز تحقیق از نتایج سرشماری ها و سایر طرح های آماری مرتبط استخراج گردیده و فرضیات تحقیق با استفاده از تکنیک- های آماری تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون مرکب آزمون شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که اولا دوری یا نزدیکی به مراکز گردشگر فرست )فاصله( با شاخصهای عملکردی هتل رابطه معکوس و معنی داری دارد، به این مفهوم که هر چه هتل در موقعیت دورتری قرار داشته باشد، شاخصهای عملکردی هتل پایین تر است. از سوی دیگر، پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات باعث بهبود شاخصهای عملکردی هتل می شود. ثالثا فناوری اطلاعات و ارتباطات در رابطه ی میان مسافت و عملکرد نقش تعدیل کننده ای دارد. این بدان معنی است که نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات در هتلهای واقع در مقاصد دوردست گردشگری آنها را در موقعیت رقابتی بهتری قرار میدهد. بر اساس نتایج تحقیق هرگونه سیاستی که باعث افزایش استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در هتلهای واقع در مناطق دوردست شود، به دلیل تاثیر مثبتی که بر عملکرد این هتلها و به تبع آن توسعه صنعت گردشگری این مناطق دارد، توصیه می گردد. همچنین توصیه میشود که تحقیقات بیشتری با داده های میدانی تفصیلی تر در دستور کار مراکز پژوهشی مربوطه قرار گیرد.
بررسی پراکندگی مکانی - زمانی گاز مونوکسید کربن در اتمسفر ایران با استفاده از داده های Aqua/AIRS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
137-152
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حیاتی هوا و سیر صعودی افزایش عوامل آلوده کننده ی آن، ضرورت مطالعه ی عوامل آلاینده ی آن به منظور آگاهی از وضعیت موجود امری ضروری به نظر می رسد. پدیده ی آلودگی هوا یکی از مهمترین معضلات بخشهای زیادی از کشور ایران می باشد که به دلایل متعددی روز به روز بر میزان آن افزوده شده است. مونوکسید کربن یکی از خطرناکترین آلاینده های معیار هوا می باشد که با توجه به اهمیت مطالعه ی آن، تکنیکها و روشهای متعددی جهت پایش آن در اتمسفر کره زمین به کار گرفته شده است. در این مطالعه نیز از داده های مونوکسید کربن سنجنده ی AIRS Aqua/ که امکان بررسی میزان و روند تغییرات گاز مونوکسید کربن را در اتمسفر تمام جهان فراهم نموده استفاده گردید. داده های مربوطه با فرمت NetCDF طی دوره ی آماری (2018 – 2003) از وبگاه https://disc.gsfc.nasa.gov/datasets/AIRS3STM_006 استخراج و با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و Grads بارزسازی و تحلیل شده است. نتایج حاصله بیانگر کاهش میزان مونوکسید کربن در طول سریهای زمانی ماهانه و سالانه ی بوده است. در این میان تفاوتهای ماهانه و فصلی بسیار چشمگیر بوده به طوری که به لحاظ ماهانه، بیشترین میزان مونوکسید کربن در ماههای ژانوبه، فوریه و مارس و کمترین میزان آن در ماههای آگوست، سپتامبر و اکتبر اتفاق افتاده است. در میان فصول، بیشترین و کمترین میزان مونوکسید کربن به ترتیب در فصول زمستان و تابستان مشاهده گردید. به لحاظ مکانی نیز، بیشترین میزان مونوکسید کربن سطحی با میانگین ppb 150 بر فراز شهر تهران و ناحیه ساحلی دریای خزر و کمترین میزان آن با میانگین ppb 115 بر روی ارتفاعات زاگرس بارزسازی گردید.
مدل ارزیابی آمادگی گردشگری الکترونیک (مورد مطالعه: استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
63 - 80
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ظرفیتهای موجود و فرصت های قابل استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در مقاصد گردشگری، می تواند به مدیران این صنعت برای توسعه فعالیت های فنّاورانه کمک کند. هدف پژوهش پیش رو، ارائه مدل ارزیابی آمادگی گردشگری الکترونیک است، که با این مدل امکان سنجش استعداد یا میزان بهره برداری یک مقصد گردشگری از فناوری اطلاعات فراهم شود. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته است و بنیاد آن بر استفاده از نظر30 خبره آشنا با فناوری اطلاعات در بخش گردشگری بنا شده است. برای انجام پژوهش، نخست، مدل اولیه شامل عناصر (ابعاد، مولفه ها و شاخص ها) و ارتباطات آنها با روش تحلیل محتوای تلفیقی استخراج شد. سپس از روش فن گروه اسمی برای تایید اعتبار یا اصلاح ابعاد، مولفه ها و چینش آنها و از روش دلفی برای تایید حضور شاخص ها در مدل استفاده شد. سرانجام، روش مقایسات زوجی فازی برای وزن دهی به عناصرمدل به کار رفته است. دستاورد این مطالعه، گسترش مفهوم آمادگی الکترونیکی از سطح کشور یا سازمان به صنعت گردشگری است که می تواند وضعیت آمادگی گردشگری برای الکترونیکی شدن را در سطح کشور یا یک مقصد گردشگری، در ابعاد، مولفه ها و شاخص های مختلف نشان دهد. یافته پژوهش، مدلی وزندار با 5 بعد، 15 مولفه و 88 شاخص است. ابعاد مدل به ترتیب اهمیت شامل: زیرساخت های فناوری اطلاعات، توانمند سازهای گردشگری الکترونیک، آمادگی کسب وکارهای گردشگری، جامعه اطلاعاتی و آمادگی سازمان های مدیریت مقصد است. نتیجه مطالعه تعیین شاخص های پراهمیت برای توسعه گردشگری الکترونیک در استان همدان است.
ارائه مدل پیش بینی ریسک خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیک با روش های آماری تحت تأثیر تغییرات اقلیمی (مطالعه موردی: زیرحوضه آبریز افین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
117-137
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های طبیعی در اقلیم های مختلف با ویژگی تکرار شونده است که به علت داشتن ویژگی هایی نظیر شروع، خاتمه، شدت و فراوانی، دارای پیچیدگی هایی در مقایسه با سایر مخاطرات طبیعی است و گستره وسیعی از ابعاد محیط طبیعی و جوامع انسانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد؛ ازجمله بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. در این پژوهش سعی شده تا مدلی برای پیش بینی ریسک خشکسالی، ارائه و اقدامات لازم به منظور کاهش اثرات ناشی از آن انجام شود. بدین منظور از شاخص های خشکسالی هواشناسی SPEI و eRDI و شاخص خشکسالی هیدرولوژیک (SRI) استفاده شد. به منظور بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر این پدیده، دو سناریوی انتشار خوش بینانه و بدبینانه مورد بررسی قرار گرفت. دوره پایه این مطالعه 2015-1983 و دوره پیش بینی ریسک خشکسالی سال های 2100-2020 است. دو روش مدل سازی BQR و loess Nonparametric Regression برای مدل سازی ریسک خشکسالی استفاده شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه حاکی از کاهش نسبی در وقوع دفعات خشکسالی در 27 ساله آینده نزدیک در زیر حوضه آبریز افین است. همچنین مقایسه روش های مختلف نشان از مناسب بودن مدل رگرسیون ناپارامتری برای پیش بینی ریسک خشکسالی آینده را داشت.
ارائه یک سامانه پشتیبان تصمیم مبتنی بر GIS برای مکان یابی اقدامات حفاظت آب وخاک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز کاخک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v7i2.66301
حوزههای تخصصی:
تعیین و اولویت بندی مناطق مناسب جهت اجرای اقدامات حفاظت آب وخاک از تصمیمات مهم در پروژه های آبخیزداری است که نیاز به تحلیل اطلاعات مکانی حوضه و انطباق آن با استاندارد های اقدامات است. احداث تراس و بانکت از جمله اقدامات حفاظت آب وخاک می باشد که سابقه طولانی در کشور دارد. این تحقیق با هدف ارائه یک سیستم پشتیبان تصمیم مبتنی بر GIS به منظور تعیین مکان مناسب احداث تراس و بانکت بندی و اولویت بندی آن، در حوزه کاخک استان خراسان رضوی انجام شد. بدین منظور معیارهای لازم شامل شیب، بارندگی، رواناب، بافت خاک، عمق خاک، کاربری اراضی و فاصله از الگوی زهکشی از منابع مختلف گردآوری شد و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی اهمیت نسبی هر معیار و طبقات هر معیار تعیین گردید. با اعمال وزن های نهایی در نقشه های معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه تناسب حوضه برای هر اقدام تعیین شد. نتایج نشان داد که 4 و 7 درصد از سطح حوزه به ترتیب بسیار مناسب و مناسب برای احداث تراس است و 5 و 14 درصد به ترتیب بسیار مناسب و مناسب برای احداث بانکت است. مقایسه وسعت عملیات اجرا شده با نتایج تحقیق نشان داد که 59 درصد بانکت ها و 8/21 تراس های اجرا شده در حوضه در طبقات بسیار مناسب و مناسب واقع شده است. سیستم حاضر می تواند در تصمیم گیری بهتر مدیران آبخیز و دست اندرکاران حفاظت آب وخاک مورد استفاده قرار گیرد.
مرور نظام مند روند جهانی پژوهش در حوزه هم آفرینی در گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
طی دهه اخیر مطالعات مربوط به هم آفرینی روند صعودی داشته است. این مفهوم در گردشگری توجه ویژه ای را به خود جذب کرده است. در این حوزه، مطالعات محدودی، وضعیت مطالعات هم آفرینی در گردشگری را که دربرگیرنده منابع جدید باشند، خلاصه کرده است. هدف این مقاله سازماندهی و تحلیل ادبیات موجود هم آفرینی در حوزه گردشگری برای شناسایی وضعیت تحقیقات صورت گرفته در این عرصه است. از آنجا که سؤال های این مطالعه در پی ارائه یک تصویر کلی از کارهای انجام شده در مقالات منتشر شده حوزه مورد مطالعه است، مطالعه نگاشت نظام مند به عنوان روش این مطالعه انتخاب شده است. نتایح بررسی و تحلیل 137 مقاله انتخاب شده از پایگاه داده علمی Science Direct, Emerald, Scopus, Wiley, ProQuest, Sage, Web of Science, and Taylor & Francis نشان دهنده روند صعودی مقالات منشتر شده در حوزه مورد مطالعه است. بیشترین مقاله در سال 2019 و کمترین مقاله در سال 2006 بوده است. بر اساس تحلیل مقالات ورودی مشخص شد که بخش هتل داری در مطالعات هم آفرینی بیشتر مورد توجه محققین بوده است. نوع متون منتشر شده بیشتر به صورت تجربی بوده است و از همچنین بیشتر مطالعات انجام شده کمی و با روش پیمایشی بوده اند. از دیگر یافته های قابل توجه، غالب بودن دیدگاه علم خدمات در مطالعات هم آفرینی در گردشگری، همچنین دیدگاه تجربی یا منطق چیرگی تجربه به عنوان خلأ علمی شناسایی شد.
خطرات احتمالی خشکیدگی تالاب شادگان و شناسایی مناطق تحت تاثیر ناشی از گردوغبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب شادگان در منتهی الیه حوضه آبخیز جراحی واقع شده است. این تالاب بعنوان یکی از تالاب های مهم بین المللی ثبت شده در کنوانسیون رامسر بوده که هم اکنون در معرض تغییرات اکولوژیکی بوده و همچنان در لیست قرمز فهرست مونترو رامسر قرار دارد. در این مطالعه براساس بالاترین خط پیشروی آب در طول یک دوره آماری 30 ساله(1988-2017)، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست براساس پربارش ترین سال و ماه مرز تالاب تعیین گردید.تغییرات مساحت خشکیده تالاب از طریق داده های ماهواره ای لندست TM و ETM+ و OLI سال های 1998، تا 2017 در محدوده زمانی خردادماه استخراج شد. سه مرحله پیش پردازش، پردازش و پس پردازش بر روی تصاویر در نرم افزار ENVE انجام و از طبقه بندی نظارت شده به روش ماشین بردار پشتیبان ( SVM [1] ) استفاده و تصاویر در سه کلاس آب، پوشش گیاهی و بدون پوشش یا خاک طبقه بندی شد. از طرفی دقت طبقه بندی برای تصاویر با استفاده از دو شاخص، دقت کلی و کاپا محاسبه شد. برای محاسبه مساحت خشکیده تالاب تغییرات طبقه بدون پوشش محاسبه و روند تغییرات آن ترسیم و تحلیل شد. مهمترین شهرهای اطراف تالاب شادگان که در صورت خشکیدگی تالاب ممکن است به علت نزدیکی و همجواری بیشترین تاثیرپذیری را از گردوغبارهای تالابی داشته شناسایی شدند. به منظور مطالعه نقش خشکیدگی تالاب شادگان در گردوغبار مناطق اطراف از تهیه و ترسیم گلغبارهای فصلی و سالانه استفاده شد. برای تهیه گلغبارها از داده های مربوط به سمت و سرعت بادهای همرا با غبار استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار WR-PLOT علاوه بر گلغبار کلی بلندمدت سالانه، توزیع فصلی سمت و سرعت رخدادها استخراج و گلغبار مربوط به هر فصل ترسیم و تجزیه و تحلیل شد و مناطقی که درفصول مختلف سال تحت تاثیر خشکیدگی بخش های مختلف تالاب است و از گردوغبارهای تالابی اثرپذیری بیشتری دارند شناسایی شد. نتایح نشان داد مساحت سطح خشکیده تالاب روند افزایشی داشته و با توجه به مساحت 164 هزار هکتاری بخش آب شیرین تالاب در طول سری زمانی 30 ساله 22960 هکتار بر مساحت خشکیده تالاب بعنوان منشاء ریزگرد تالابی افزوده شده است. در صورت افزایش مساحت خشکیده تالاب به علت عدم رعایت حقابه طبیعی و یا رخداد خشکسالی های پی در پی نه تنها شهرهای اطراف تالاب بلکه تا مسافت زیادی سایر شهرهای استان خوزستان و استان های همجوار از گردوغبار تالاب شادگان متاثر خواهند شد.
نسبت ژئوپلیتیک و راهبردهای ملی توسعه در ایران از دیدگاه آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
245 - 274
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین رویکردی منطقی و علمی به برنامه ریزی در پهنه ی سرزمین است که بیانگر این واقعیت است که بدون توجه به ظرفیت های سرزمینی، بهره وری به حداقل می رسد. از این رو در مقاله حاضر سعی شده تا به بررسی و آسیب شناسی این برنامه ریزی ها در فضای سرزمینی ایران از دیدگاه آمایش سرزمین بپردازد و به ارائه مدلی راهبردی دست یابد. در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که تأکید صرف بر کارکردهای سنتی سرزمینی مانند کشاورزی و فعالیت های وابسته به آب و عدم توجه به کارویژه های جدید و منطبق بر توان سرزمین و اقتضائات جهان امروز مانند تجارت و توریسم و غیره و همچنین سازماندهی سیاسی غیر منطبق بر نواحی و واقعیت های جغرافیایی کشور، سبب بروز آسیب های ژئوپلیتیکی کنونی شده است. برای ارائه مدل راهبردی از روش تحلیل راهبردی سوات «SOWT» و برای الویت بندی راهبردها از ماتریس «QSPM» استفاده شده است. روش تحقیق این مقاله نیز تحلیلی- توصیفی است. یافته های تحقیق گویای آن است که «راهبردهای ملی توسعه در ایران با ارائه درکی جامع از قوت ها و ضعف های داخلی سرزمین و تهدیدها و فرصت های خارجی و نیز آسیب های ناشی از برنامه ریزی انسانی در فضای جغرافیایی، زمینه را برای ارائه یک مدل راهبردی منطبق بر واقعیت های جغرافیایی و آمایش سرزمین در فضای سرزمینی ایران فراهم می نماید.
پایش روند تغییرات ارتفاعی سطح زمین در شهرکرمان و تعیین مناطق پرخطر با استفاده از تصاویر راداری ASAR و SENTINEL 1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ارتفاعی رخداده در سطح زمین که غالباً به صورت فرونشست و گاهی بالاآمدگی ظاهر می شود، به عنوان یک مخاطره خاموش ولی جدی در محدوده شهر ها به حساب می آید، که می تواند به مرورزمان صدمات جدی به تأسیسات شهری وارد سازد. به دلیل تغییرات رخداده در سطح آب های زیرزمینی شهر کرمان، پدیده فرونشست و بالاآمدگی با شدت زیادی در این محدوده وجود دارد که می تواند خسارات جبران ناپذیری به شهر وارد نماید و هدف تحقیق پایش این تغییرات است. در این تحقیق سعی شده است که با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تصاویر راداری میزان تغییرات ارتفاعی رخداده در محدوده شهر کرمان بررسی و نحوه تغییرات مکانی آن در طول 14 سال اخیر مورد پایش قرار گیرد. در این راستا از 6 تصویر از سنجنده ASAR و 2 تصویر از سنجنده SENTINEL1 مربوط به چهار دوره زمانی، استفاده شد و با انجام تکنیک تداخل سنجی، چهار تداخل نگاشت از محدوده مورد مطالعه تهیه گردید. با مطالعه تداخل نگاشت ها، نرخ و دامنه فرونشست و بالاآمدگی استخراج گردید. بر این اساس حداکثر نرخ فرونشست و بالاآمدگی در چهار دوره زمانی مربوط به سال های 1386 - 1383، 1389- 1386، 1391-1389و 1396-1393، به ترتیب 3/7، 6/7، 9 و 6/10 سانتیمتر در سال فرونشست و 6، 6/6، 5 و 6/4 سانتیمتر در سال بالاآمدگی بوده است. استخراج عرصه در معرض مخاطره نشان داد از مجموع مساحت محدوده در حدود 43 درصد در پهنه های پرخطر تا نسبتاً پرخطر قرار دارد. شواهد میدانی نشان می دهد که علاوه بر محدوده های فرونشستی، در مناطق با نرخ تورم و بالاآمدگی زیاد نیز آثار و شواهد خسارات به ساختمان ها به وضوح دیده می شود. نقشه های جابجایی ایجاد شده نشان می دهد که سطح زمین در شهر کرمان از سال 1383 تاکنون دچار یک روند فرونشست فزاینده ای شده است به طوری که علاوه بر افزایش نرخ فرونشست، محدوده های بیشتری از شهر درگیر آن شده است.