ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
۱۷۰۱.

تعیین اراضی مناسب کشت نخود دیم در استان کرمانشاه با استفاده از داده های اقلیمی و محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش دلفی استان کرمانشاه روش تاپسیس توان سنجی اقلیمی نخود دیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۲ تعداد دانلود : ۶۶۷
افزایش جمعیت و نیاز روزافزون بشر به مواد غذایی، لزوم توسعة کشاورزی را ایجاب می کند. در این پژوهش، نواحی مستعد از نظر شرایط اقلیمی و محیطی برای کشت نخود دیم در استان کرمانشاه شناسایی شد. داده های مورد نیاز شامل بارش سالانه، بارش فصل رشد، دمای کمینة فصل رشد، میانگین دمای جوانه زنی، دمای گل دهی و رسیدگی، میانگین بیشینه و کمینة ماهانة رطوبت نسبی فصل رشد، میانگین ماهانة ساعت های آفتابی فصل رشد طی دورة آماری بیست ساله (1991-2010) برای هفده ایستگاه سینوپتیک استفاده شد. داده های محیطی ارتفاع، شیب و نوع خاک نیز در این پژوهش وارد شد. بعد از تعیین وزن و استانداردسازی، متغیرها در روش تاپسیس وارد شد و پهنه بندی انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بارش سالانه با 45/0 بیشترین و باد با 3/0 کمترین تأثیر را بر تعیین توان کشت نخود دارد. همچنین، 1/0 مساحت استان دارای شرایط بسیار خوب، 4/26 شرایط خوب و 5/73 شرایط متوسطی برای کشت نخود دیم دارد. اثر ارتفاع زیاد بر بخش های شمال شرق، شیب تند بیش از 30 درصد در نواحی شمالی و شرقی و همچنین دماهای بیش از آستانة تحمل گیاه در غرب استان در دوره های گل دهی و رسیدگی، مطلوبیت شرایط اقلیمی و محیطی را برای کشت نخود کاهش داده است.
۱۷۰۲.

یکپارچه سازی و کاهش پراکندگی ارضی، اولویت توسعه روستایی

۱۷۰۴.

تعیین مناطق مستعد سیل با استفاده از پتانسیل سنجی عوامل مؤثر (مطالعه موردی: رود شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل خوشه ای تحلیل مؤلفه های اصلی سیلاب حوضه آبریز شاهرود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۰ تعداد دانلود : ۵۱۹
سیلاب و سیل زدگی یک پدیده عام در ایران و یکی از زیان بارترین رخدادهای امروزی به شمار می رود که بیش از هر مخاطره دیگر، جان و مال انسان را به خطر می اندازد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر رخداد سیلاب در حوضه رود شاهرود، برای برنامه ریزی مناسب محیطی است. برای دستیابی به این هدف، داده های دبی و بارش ایستگاه های منطقه طی یک دوره مشترک پانزده ساله، از سازمان منابع آب ایران و هواشناسی کشور اخذ و تجزیه تحلیل شدند. همچنین یازده خصوصیت فیزیوگرافی زیرحوضه ها، ازجمله مساحت، تراکم آبراهه ای، ضریب انشعاب و... به کمک نرم افزار GIS محاسبه و استخراج شد. برای تعیین عوامل مؤثر و پتانسیل سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز شاهرود، روش های تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل خوشه ای به کار گرفته شد؛ به گونه ای که 27 متغیر زیرحوضه ها در قالب چهار مؤلفه اصلی خلاصه سازی شد. سپس پتانسیل سیل خیزی منطقه بر اساس نمرات عاملی هر یک از مؤلفه ها، به صورت جداگانه با روش خوشه بندی سلسه مراتبی وارد تعیین و نقشه های خروجی ترسیم شدند. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های دبی با وزن 7/45 درصد، بارش با 7/31 درصد، حداکثر بارش تابستانه با 6/12درصد و حداکثر بارش فصل زمستان با وزن 9/6 درصد، دارای بیشترین تأثیر در ایجاد سیلاب هستند، همچنین برخی از ویژگی های فیزیوگرافی حوضه با ادغام در مؤلفه اول و دوم، در تشدید آن مؤثرند.
۱۷۰۹.

بررسی توسعه ی زون گسل سنگ بست- شاندیز و پیامدهای ژئومورفولوژیکی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه ی گسل امتدادلغز ژئومورفولوژی زون گسل کوه های بینالود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۷۳۷
زون گسل سنگ بست- شاندیز با طول تقریباً 57 کیلومتر، پهنای متوسط 2 کیلومتر و روند شمال غرب- جنوب شرق، از فاصله ی حدود 15 کیلومتری غرب شهر مشهد می گذرد و از جمله گسل های اصلی کوه های بینالود است. با توجّه به شواهد ژئومورفیک، دارای حرکت امتداد لغز راست گرد با مؤلّفه ی راندگی است. در این مقاله با استفاده از مطالعات سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای و نقشه های ارتفاعی رقومی و انجام مطالعات میدانی به بررسی خصوصیات ژئومورفیک متأثر از فعالیت این زون گسلی پرداخته شده است. خصوصیات ژئومورفیک مرتبط با زون گسل سنگ بست- شاندیز به فرم ناهنجاری های توپوگرافی در راستای گسل و جابه جایی و برش در سیستم های زهکشی منطقه، نظیر کانال های آبراهه و ستیغ های فرسایشی خطی به وضوح دیده می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر چه میزان لغزش در زون گسلی بیش تر شده، قطعات گسل هم طویل تر و عریض تر شده اند. علاوه براین با افزایش لغزش های امتدادی، گسل های از پیش موجود و قطعات گسلی به هم متصل شده و تعداد پله ها در زون گسل کم تر می شود. بنابراین براساس شواهد موجود و نتایج به دست آمده، نیمه ی جنوب شرقی زون گسل سنگ بست- شاندیز در حال توسعه و آزادسازی انرژی می باشد و برعکس بخش شمال غربی آن نسبت به نیمه ی جنوب شرق در حال تمرکز استرس است.
۱۷۱۲.

پهنه بندی خطر زمین لغزش از طریق ارزیابی متغیرهای محیطی با استفاده از مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: شهرستان بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی بیجار مدل تحلیل شبکه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۱۰۵۲ تعداد دانلود : ۸۳۶
شهرستان بیجار در شمال شرق استان کردستان یکی از مناطق مرتفع و کوهستانی است که از پتانسیل بالایی برای حرکات دامنه ای برخوردار است. اگر این فرایند به صورت علمی مطالعه نگردد یکی از مخاطرات جدی برای توسعه محسوب می گردد و برنامه ریزی را با مشکل مواجه می کند. این پژوهش با هدف شناسایی سهم متغیرهای مختلف بر روی زمین لغزش به عنوان یکی از حرکات دامنه ای و پهنه بندی آن در محدوده شهرستان بیجار صورت گرفت. بدین منظور ابتدا مطالعات کتابخانه ای برای شناسایی معیارهای تأثیرگذار در این فرایند انجام شد. با توجه به پیشینه تحقیق و داده های موجود معیارهای شیب دامنه، جهت شیب، کاربری اراضی، لیتولوژی، تراکم زهکش، فاصله از جاده و ارتفاع برای بررسی این فرایند انتخاب شدند. سپس معیارها باهم مقایسه و وزن آن ها در زمین لغزش تعیین گردید. برای تعیین وزن نهایی معیارها و زیر معیارها، ابرماتریس با استفاده از نرم افزار Super Decision تشکیل داده شد. وزن های نهایی جهت تلفیق، همپوشانی لایه ها، اجرای مدل ساختار شبکه و نقشه پهنه بندی بکار رفت. سپس محدوده مطالعاتی بر اساس مدل موجود( ANP ) به لحاظ خطر زمین لغزش به پنج منطقه خطر تقسیم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که  41 درصد از محدوده شهرستان بیجار جزو مناطق دارای قابلیت خطر محسوب می شود. نتایج دقیق تر نشان داد که از بین متغیرهای محیطی مؤثر، فاصله از گسل و ارتفاع، بیشترین و کاربری اراضی کمترین تأثیر را در زمین لغزش در محدوده شهرستان بیجار دارند. نتایج حاصل از صحت سنجی نیز نشان داد که همپوشانی مناسب بین پهنه بندی و نقاط زمین لغزش موجود بوده و بنابراین مدل به کار گرفته شده کارا بوده و نتایج آن در نظام برنامه ریزی و پایداری محیطی منطقه می تواند به کار گرفته شود.
۱۷۱۳.

کاربرد مدل شبکه عصبی مصنوعی در پهنه بندی خطر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه عصبی مصنوعی زمین لغزش سیستم های اطلاعات جغرافیایی حوضه آبریز دوآب الشتر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۶۲۲
ین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی در مناطق کوهستانی محسوب می شود که هر ساله منجر به خسارات زیادی می شود. حوضه آبریز دوآب الشتر با داشتن چهره ای کوهستانی و مرتفع و شرایط طبیعی مختلف دارای استعداد بالقوه زمین لغزش است. هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی در حوضه دوآب الشتر می باشد. بدین منظور ابتدا پزمارامترهای مؤثر در وقوع زمین لغزش استخراج و سپس لایه های مربوطه تهیه شده است. درادامه نقشه پراکنش زمین لغزش های رخ داده شده حوضه تهیه شد. سپس با تلفیق نقشه عوامل مؤثر بر لغزش با نقشه پراک نش زمین لغزش ها، تأثیر هر ی ک از عوامل شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل و آبراهه در محیط نرم افزار ArcGIS سنجیده شد. در این پژوهش مدل شبکه عصبی مصنوعی با الگوریتم پس انتشار خطا و تابع فعال سازی سیگموئید به کار گرفته شد. ساختار نهایی شبکه دارای 7 نرون در لایه ورودی، 11 نرون در لایه پنهان و 1 نرون در لایه خروجی گردید. دقت شبکه در مرحله آزمایش 85/93 درصد محاسبه شد. پس از بهینه شدن ساختمان شبکه، کل اطلاعات منطقه در اختیار شبکه قرار گرفت. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 37/44، 45/7، 93/8، 49/32، 76/6 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.
۱۷۱۵.

راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار راهکارها باغات مرکبات کاهش مخاطرات ترویج مدیریت ریسک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۷۵۸
بخش کشاورزی و بویژه زیربخش باغبانی، به دلیل وابستگی بیشتر به شرایط آب و هوایی، بیشترین آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی را متحمل می شود، باغداری پایدار بر پایه رفتار بلندمدت باغداران برای تضمین پایداری و بهره وری زمین در آینده پدید می آید و به انتظارات و نگرانی های جامعه موردنظر در مورد تأمین غذای سالم و به حفاظت از محیط زیست و کاهش مخاطرات طبیعی توجه دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران بود. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری آن شامل 122361 باغدار مرکبات در روستاهای مربوط به 12 شهرستان استان مازندران بود.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 290 نفر تعیین گردید و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بوده که روایی (صوری و محتوایی) آن بر اساس نظر جمعی از کارشناسان کشاورزی پایدار، اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران تأیید گردید و روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ و نیز پایایی ترکیبی تأیید شد.برای تبیین راهکارها از روش تحلیل عاملی تأییدی در مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 استفاده گردیده است. با توجه به نتایج تحقیق در رتبه بندی سازه های مربوط به بعد سازوکارها در مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم، ""عوامل حمایتی- اعتباری""، "" عوامل محیطی- فضایی"" ، "" عوامل اجتماعی-مشارکتی""، "" عوامل دانش و آگاهی""، "" عوامل زیرساختی- نهادی"" ، ""عوامل آموزشی- اطلاعاتی"" و "" عوامل اقتصادی"" به ترتیب بیشترین نقش را به واسطه بار عاملی در ساختار عاملی مرتبه دوم دارند.
۱۷۱۶.

مدل و تحلیل نظری رابطه نظام منطقه ای و سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام منطقه ای سیاست خارجی الگوی تعامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۵ تعداد دانلود : ۹۰۰
سیاست خارجی برنامه ای جامع است که توسط دولت ها برای تعامل با محیط بیرونی طراحی و دنبال می شود. نوع و ماهیت تعاملی که میان سیاست خارجی و محیط بیرونی وجود دارد، یکی از روش های مهم فهم هردو حوزه سیاست خارجی و محیط بیرونی است. در این پژوهش استدلال می گردد که نظام منطقه ای یکی از مهمترین ابعاد محیط بیرونی است که رابطه سیاست خارجی با آن یک سویه نمی باشد؛ بدین معنی که از یک طرف سیاست خارجی به ماهیت و کیفیت تعاملات در نظام منطقه ای شکل می دهد و از طرف دیگر نظام منطقه ای و مؤلفه های شکل دهنده به آن نیز در تعریف و تدوین اهداف و اولویت های سیاست خارجی به مثابه یک متغیر مستقل عمل می کند. فهم چگونگی انجام این فرایند متقابل، هدف این نوشتار است.<br />  <br />  
۱۷۱۷.

تحولات ژئومورفیک اجزای شبکه رودخانه ای در تشکیل و تحول دلتاها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تنگه هرمز دلتا پیچان رود ژئومورفولوژی ساحلی دینامیک رود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۳۸
خطوط ساحلی دنیا، یکی از پویاترین محیط های طبیعی هستند و فرایندهای خارق العاده متنوع و منحصر به فردی در این پهنه فعالند. یکی از نتایج این فرایندها تشکیل و تحول مخروط افکنه و دلتاست. محدوده مورد مطالعه، سواحل تنگه هرمز، دلتای رودخانه های شور، جلابی و حسن لنگی را در بر می گیرد که به صورت نواری با عرض متغیر از محل خط تغییر شیب دامنه های کوهستانی مسلط به جلگه ساحلی تا خط ساحلی دریا را در بر می گیرد. منشأ به وجود آمدن نوار جلگه ساحلی مورد بررسی، رسوباتی است که از حوضه های کوهستانی شمال جلگه و از ارتفاعات زاگرس هرمز گان توسط رود خانه ها حمل شده، در سطح این جلگه رسوب گذاری می کند. براساس بررسی های انجام شده، جلگه ساحلی تنگه هرمز در نتیجه تاثیر ساختمان زمین شناسی و رسوب گذاری دلتایی بنیان نهاده شده است. در این میان، عوارض ساختمانی نقش بارزی در گسترش و توسعه جلگه ساحلی به عهده داشته اند. برای دستیابی به نتایج، با توجه به یافته های تحقیق و از دیدگاه مخاطره شناسی سطوح دلتاهای منطقه از دیدگاه دینامیک رود خانه و حر کات آب دریا پهنه بندی شده است. تجزیه و تحلیل برای دستیابی به نتایج به طور عمده بر پایه مشاهدات غیر مستقیم از طریق تصاویر ماهواره ای و نیز مشاهدات مستقیم از طریق کار های میدانی تفصیلی و نمونه برداری رسوب از مقاطع رود خانه ای در بخش ساحلی و سطوح دلتاهای مورد بررسی و تهیه پروفیل و با کمک روش های آماری و مدل های ژئومورفولوژیک به عنوان ابزار های مفهومی انجام شده است. با توجه به موارد فوق، ابتدا ناپایداری سطوح دلتایی منطقه تحت تاثیر حرکات پیچان رودی و سپس ناپایداری این سطوح در نتیجه تغییر مسیرهای رودخانه ها بررسی و تحلیل و پراکندگی این سطوح در روی تصاویر و نقشه ها نشان داده شده است.
۱۷۱۹.

تعیین آسیب پذیری آبخوان با روش دراستیک استاندارد و روش های داده مبنا (مطالعة موردی: آبخوان کوچصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری دراستیک GIS ماشین بردار پشتیبان شبکة عصبی و فازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۵۶۹
در سال های اخیر، افزایش جمعیت و به تبع آن، افزایش نیازهای آبی و کاهش کیفیت و آلودگی آب های زیرزمینی، به دلیل توسعة صنعت و کشاورزی، موجب توجه به کیفیت منابع آب زیرزمینی شده است. شناسایی و تهیة نقشة پهنه بندی مناطق آسیب پذیر آبخوان، یعنی مناطقی که در آنها امکان نفوذ و پخش آلاینده ها از سطح زمین به سیستم آب زیرزمینی وجود دارد، ابزار مدیریتی مناسبی برای پیشگیری از آل ودگی من ابع آب زیرزمینی است. در این پژوهش، برای تهیة نقشة پهنه بندی پتانسیل آسیب پذیری آبخوان دشت آستانه، در منطقة کوچصفهان از تواب ع استان مازندران، روش دراستیک ((DRASTIC به ک ار گرفته شد که یکی از کاربردی ترین روش ه ای هم پوش انی است. برای صحت سنجی مدل، از داده های غلظت نیترات در منطقه استفاده شد. در این منطقه، استفاده از آب های زیرزمینی برای کشاورزی و تأمین آب شرب اهمیت بسیاری دارد. از سوی دیگر، استفادة بی رویه ازکودهای شیمیایی، به ویژه کودهای نیتروژن دار، برای افزایش محصول و نداشتن دقت لازم در تصفیة فاضلاب شهری و صنعتی و رهاسازی آن از پارامترهای مؤثر بر افزایش مقدار نیترات در آب های زیرزمینی منطقه شمرده می شود. ازاین رو، بررسی آلودگی نیترات که یکی از مهم ترین مسائل زیست محیطی در آب های زیرزمینی است، به صورت منظم و دوره ای، بسیار مهم و ضروری خواهد بود. به همین علت، نیترات عامل اصلی آسیب پذیری این منطقه معرفی شد. نتایج نشان داد آسیب پذیری آبخوان دشت آستانه کوچصفهان در چهار محدوده ق رار دارد. 18/56% دشت دارای آسیب پذیری ک م، 51.29% دارای آسیب پذیری اندک تا متوسط، 28.46% دارای آسیب پذیری متوسط تا زیاد و 1/67% دارای آسیب پذیری زی اد اس ت. میزان همبستگی ب ین ش اخص دراس تیک (شاخص آسیب پذیری) با غلظت نیترات 80% به دست آمده است. در ادامه، با کمک چهار روش هوش مصنوعی، شامل شبکة عصبی مصنوعی، مدل فازی، مدل ماشین بردار پشتیبان و فازی- عصبی، مقدار نیترات تخمین زده شد. برای این منظور، داده های ورودی (پارامترهای دراستیک) و خروجی (مقدار نیترات اندازه گیری و پهنه بندی شده در سی حلقه چاه موجود در منطقه ) مدل و مقادیر نیترات مربوط، به دو دستة آموزش و آزمایش، تقسیم شد. نتایج نشان داد که تمامی مدل های هوش مصنوعی به کار گرفته شده تخمین مناسبی از مقدار نیترات می دهند اما، در این میان، مدل شبکة عصبی بهترین نتایج را دربر داشت؛ به طوری که بین نیترات محاسباتی و مقدار نیترات مشاهداتی همبستگی 98 درصدی دیده شد. در ادامه، با انتخاب مدل شبکة عصبی به منزلة مدل برتر، کوشش شد با کاهش پارامترهای ورودی، مقدار نیترات تخمین زده شود. درنهایت، مشخص شد که با پنج پارامتر محیط خاک، محیط غیراشباع، محیط اشباع، تراز آب، هدایت هیدرولیکی و حذف دو پارامتر تغذیه و توپوگرافی مقدار همبستگی نیترات تخمین زده شده با مقدار واقعی نیترات اندازه گیری شده برابر 0.90 است. درنتیجه، می توان تخمین مناسبی از مقدار نیترات و نیز آسیب پذیری این منطقه داشت. این نکته برتری روش های هوش مصنوعی در بررسی آسیب پذیری را، ور مقایسه با روش دراستیک، نشان می دهد. نتایج نشان داد که مدل های هوش مصنوعی روشی کارآ در تخمین آسیب پذیری آبخوان محسوب می شوند و نتایج دقیقی از برآورد پتانسیل آلودگی در منطقة مورد مطالعه می دهند.
۱۷۲۰.

کوپلینگ، نظریه ای بنیادین در هویّت مدنی ایران

کلیدواژه‌ها: همبستگی مدنیت کوپلینگ رابطه ژنریک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۵۵۷
پردازش مفاهیم و دیدگاههای جدید در حوزه معرفت شناسی علوم، ضمن طرح اصول و قوانین جدید، معیارهای ارزیابی، پردازش و حل مسائل را نیز تغییر می دهد. از جمله این مفاهیم و تئوریهای جدید، که در حوزه دانش جغرافیا مطرح می گردد، کوپلینگ است. کوپلینگ مفهومی است که از یک زوج فرایند همسو و مرتبط با یکدیگر حکایت دارد. به عبارت دیگر کوپلینگ تبیین کننده، فرآیندهای هماهنگِ مکمل، در راستا و جهتی همسو است. این مفهوم می تواند مارا در شناسایی و فهم بسیاری از پدیده ها که ظاهراً با هم ارتباط چندانی ندارند رهنمون ساخته و علت تامه متفاوتی را برای آنها مطرح سازد. این پژوهش سعی دارد ضمن تبیین مفهوم کوپلینگ در جغرافیا، هویّت مدنی ایران را در قالب این تئوری بررسی نماید. به طور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد که مفهوم کوپلینگ با مفاهیمی چون دوال و ثنویت تفاوت ماهوی دارد اگر چه ممکن است تکنیک های بکار گرفته شده در مورد تحلیل اعداد و ارقام یکسان باشد. همچنین نتایج حاکی از آنست که پیوند ژنریک میان چاله ها و چکادهای مجاور آنها به عنوان کوپل های هماهنگ و همسو تأثیر مستقیمی بر تکوین کانون های مدنی ایران داشته است. به عبارت دیگر رابطه استقرار کانون های مدنی ایران با قلل، یک پیوند زمانی است که هویت مدنی شهری در ایران بر این اساس بنیان گرفته است. حتی بزرگی و توان اکولوژیکی چنین شهرهایی در ایران بستگی تام با مساحت طبقه ارتفاعی بالای ۲۵۰۰ متر و حجم کوهستانها در این ارتفاع دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان