فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
The security of Iran depended to many political factors. Geopolitical regions will be affected on global security and power. countries like Persian Gulf, and the stability of regional Countries depended on the global economy. It risks triggering arms race for preventing a strong state and powerful state in region. Strong state in Iran will change the balance of power in the Middle East. Persian Gulf countries will opposite with strong state in Iran.
However, US intend to have political leaders in the region and the unraveling of the non-proliferation must conduct a robust public discussion that thoroughly treaty. US and its regional allies accused Iran for its capability in normative Ideology and revolutionary policy. In addition to those mentioned by Obama, there explores the nature of the Iranian threat, the different policy are many other costs of a nuclear Iran for regional and international countries. So they reaction to the Iranian capability and abilities.
The competition of Persian Gulf and Middle East countries, will be affected on the future of regional security. Global economic cannot disregard of Iran’s policy and situation. It does not consider options available, and their consequences for great power and their policy in Persian Gulf. This article discusses on relationship Iranian regional and great power policy. Western allies argue that Iran’s influence in the region; emboldened Iranian-sponsored resistance groups, Iran’s nuclear attempts create enormously challenging such as Hezbollah; the further spread of radical Islamism issues with no easy solutions.
In the public debate during and anti-Americanism in an already tumultuous region. In several years ago, especially since 2006 a recurring concern has been the economic reduced chance for Arab-Israeli peace; and greater military risks posed by the available means for preventing a nuclear deployments to the region that American taxpayers will Iran, whether tough sanctions or military action. Such need to fund to try to deter Iranian revolutionary policy.
اصول حاکم بر طراحی مجموعه ارگ بم
حوزههای تخصصی:
واکاوی و رتبه بندی استراتژی های سازگاری نسبت به تغییرات اقلیمی از دیدگاه مردم محلی مورد مطالعه: دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای شناسایی نگرش های مردم و مدل های ذهنی آنها نسبت به تغییرات اقلیمی می تواند کاربست های لازم جهت مدیریت پساتغییر را فراهم نماید. اشاعه فرهنگ مدل سازی و مهندسی ذهن از رویکردهایی است که دانشمندان جهت مدیریت مخاطرات اقلیمی و پیامدهای تغییر اقلیم اتخاذ کرده اند. هدف از این پژوهش ارائه مدل و شناخت نگرش مردم برای سازگاری این مناطق با تغییرات اقلیمی می باشد. به منظور انجام این مطالعه به تدوین چارچوب نظری برای ارائه مدل سازگاری با تغییرات اقلیمی در هیرمند پرداخته و سپس با روش میدانی به سنجش دیدگاههای مردم درباره تغییر اقلیم اقدام شد. ویژگی های سازگارانه مردم با تغییرات جدید و رویکرد مردم با چالش های پیش رو بررسی شد. این داده ها محور بر سطح دانش (آگاهی) از آب و هوا و تغییرات آن و استراتژی های کاهش و سازگاری آماده شد. داده های گرداوری شده با استفاده از تکنیک های آماری پردازش گردید و برای رتبه بندی و ارزیابی استراتژی های سازگاری مدلسازی گردید و شاخص ASI ایجاد شد. این نتایج برای بینش سیاست گذاران و ارائه دهندگان خدمات جهت توسعه محلی مهم است و می توان به اقدامات هدفمند مورد استفاده قرار گرفته و ترویج و تصویب مکانیسم های مقابله با پتانسیل برای ایجاد تاب آوری و سازگاری با تغییر آب و هوا و در نتیجه اثرات زیست محیطی انها آماده کند. نتایج نشان داد که بیشتر مردم در این منطقه به دنبال انتخاب رفتار سازشی با تغییرات اقلیمی می باشند. در مجموع 15 استراتژی در منطقه مطرح می باشد. بر اساس رتبه بندی استراتژی ها با شاخص ASI تغییر الگوی کشت، انتخاب گونه های مقاوم، کاهش مقدار زمین و تنوع کشت مهمترین الگوی های سازگاری با تغییرات محیطی می باشد.
پژوهشی پیرامون کولیهای ایران (استان مرکزی)
حوزههای تخصصی:
دریای خزر و رویدادهای تاریخی آن (بر اساس متون قدیمی)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر مخاطرات طبیعی در مناطق روستایی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی با تأکید بر فاکتور زمین لغزش (مطالعه موردی: دهستان دو هزار شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به طور کلى هدف نهایى این مقاله بررسى و مطالعه زمین لغزش ها در راستای یافتن راه های کاهش خسارات ناشى از آن ها می باشد که همین امر لزوم تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش را ضرورت می بخشد.
روش: روش تحقیق در این مقاله از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی و کمی است و به منظور آماده سازی لایه ها در سامانه اطلاعات جغرافیایی، از 10 لایه اطلاعاتی شامل: نقشه های شیب، جهات جغرافیایی شیب، بارش، زمین شناسی، فاصله از گسل، عامل انسانی، لایه خاک به همراه ویژگی های فیزیکی و شیمیایی آن شامل: غلظت آهک، نمک (هدایت الکتریکی) و ph استفاده گردید. همچنین جهت پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش از روش بینا و مدل ارزش اطلاعاتی در محیط GIS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد 88/25 کیلومترمربع از کل دهستان موردمطالعه، دارای پتانسیل خطر خیلی کم، 09/54 کیلومترمربع، خطر کم،57/92 کیلومترمربع، خطر متوسط، 57/85 کیلومترمربع، خطر زیاد و 50/34 کیلومترمربع دارای پتانسیل خطر خیلی زیاد در دهستان دو هزار در شهرستان تنکابن می باشد که در این خصوص عامل انسانی به عنوان عامل اصلی در این رابطه محسوب می شود و با توجه به مطالعات انجام شده 13 روستا با جمعیت 7517 نفر در پهنه خطر خیلی کم، 15 روستا با جمعیت 5595 نفر در پهنه خطر کم، 33 روستا با جمعیت 15488 نفر در پهنه خطر متوسط، 26 روستا با جمعیت 9640 نفر در محدوده خطر زیاد و 16 روستا با جمعیت 5187 نفر در پهنه خطر خیلی زیاد قرار دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: زمین لغزش ها رخدادهاى طبیعى بوده که تحت تأثیر عوامل مختلف باعث ایجاد خسارت به مناظر طبیعى، انسان ها و تأسیسات می شود. ازآنجاکه پیش بینی زمان رخداد زمین لغزش ها از توان علم و دانش فعلى بشر خارج می باشد، لذا با شناسایى مناطق حساس به زمین لغزش و رتبه بندی آن می توان تا حدودى خطرات ناشى از وقوع زمین لغزش را جلوگیرى نمود، لذا پایش مداوم مناطق حساس به زمین لغزش و رتبه بندی آن ها به عنوان راهبردی کارآمد در فرآیند مدیریت بحران توصیه می گردد.
راهکارهای عملی:انتظار می رود با شناسایی مناطق با پتانسیل بالای زمین لغزش از یک طرف مکان یابی روستاهای جدید با دقت بیشتر انجام شود و از طرف دیگر جهت بهسازی و بهبود کیفیت کالبدی روستاهای قرار گرفته در پهنه های پرخطر تصمیمات جدی اتخاذ گردد.
اصالت و ارزش: انتظار می رود نتایج این تحقیق ضمن افزودن بر غنای ادبیات موضوع، مسئولین ذی ربط را نیز در اتخاذ تصمیمات بهینه مدیریت بحران در مناطق مستعد زمین لغزش رهنمون باشد.
استفاده از نرم افزار ComMIT در پهنه بندی خطر سونامی در سواحل جاسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریای عمان به واسطه وجود منطقه ی فرو رانش در نزدیکی ساحل ایران در صورت وقوع زلزله ای با بزرگی بالا در بستر دریا، سونامی، خسارات شدیدی به تأسیسات ساحلی و مسکونی وارد خواهد آورد. در سونامی ششم دی ماه 1383، با وجودی که بین کانون زمین لرزه اقیانوس هند و شهرهای ساحلی ایران در کنار دریای عمان فاصله ی زیادی وجود داشت، موج های سونامی در شهر چابهار خسارت های اندکی بر جای گذاشت. این به آن معنا است که اگر کانون زمین لرزه به ساحل ایران نزدیک تر باشد، شهرهای ساحلی ایران نیز با خطر جدی روبه رو می شوند. با توجه به این که ایران در کمربند زلزله خیز جهان قرار دارد، وقوع سونامی در دریای عمان امری دور از ذهن نخواهد بود. از این رو، ضرورت مطالعه ی جامع درباره ی سونامی در دریای عمان احساس می شود. در این مقاله سعی شده است که علاوه بر مطالعه ی زمین شناسی مکران به بررسی تاریخچه ی وقوع سونامی در سواحل دریای عمان پرداخته شد. علاوه بر این، با استفاده از داده های حاصل شده درGIS و مدل سازی در نرم افزار ComMIT وقوع سونامی در سواحل دریای عمان مدل سازی و بر روی تصاویر ماهواره ای نشان داده شد. شهر جاسک به دلیل موقعیت راهبردی خود در دریای عمان و تمرکز تأسیسات نظامی و بندری و برنامه ریزی های بلند مدتی که برای توسعه ی این بندر در دست اجرا است اهمیت بسیار فراوانی در دریای عمان دارد. از این رو، مدل سازی وقوع سونامی با دقت بسیار در این منطقه اجرا شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میزان تأثیر پذیری این منطقه از سونامی، با توجه به بزرگی زلزله به وقوع پیوسته و موقعیت جغرافیایی سواحل این شهر، گوناگون است و در شدیدترین زلزله بخش مهمی از تأسیسات ساحلی آسیب جدی خواهد دید
ارزیابی نسبی فعالیت های زمین ساختی بخش علیای حوضه آبخیز کنگیر( ایوان غرب) با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر محققان مختلف سعی در کمّی نمودن حرکت های زمین ساختی داشته و شاخص های متعددی را با عنوان شاخص های ژئومورفیک ارایه نموده اند. استفاده از این شاخص ها، امکان تحلیل مناسب از وضعیت تحول شبکه زهکشی و تغییرات جبهه کوهستان بر اثر فعالیت های زمین ساختی را فراهم می کند. حوضه آبخیز کنگیر (ایوان غرب) در مختصات طول جغرافیایی ً11 َ17 46 تا ً35 َ27 46 شرقی و عرض جغرافیایی ً14 َ41 33 تا ً57 َ50 33 شمالی و با مساحت 71/122 کیلومتر مربع در جنوب خاوری شهر ایوان غرب (شمال استان ایلام) قرار دارد. تنها زهکش اصلی این حوضه، رودخانه کنگیر است که تمام دشت ایوان غرب را زهکشی میکند. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی نسبی وضعیت زمین ساخت فعال این حوضه از طریق بررسی و محاسبه شاخص های ژئومورفیک Vf، Af، Sl، Bs، Fd، Eu، Smfو Fmfمی باشد. بدین منظور از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و سامانه اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزار Arc GIS 10و همچنین بازدیدهای متعدد صحرایی از لندفرم ها، استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که حوضه آبخیز کنگیر دارای وضعیت زمین ساختی نسبتاً فعالی است؛ به بیان دقیق تر این حوضه بر اساس شاخص های Vf، Af، Sl، Fd، Eu، Smfو Fmf در کلاس یک قرار می گیرد. مقادیر کمّی شاخص های محاسبه شده با شواهد ژئومورفولوژی موجود در منطقه مانند وجود درههای ژرف و Vشکل، پرتگاه های گسلی، سطوح مثلثی شکل، بریدگی کم جبهه کوهستان، کج شدگی زهکش اصلی و عدم تشکیل کوهپایه مطابقت می کند.
فرهنگ ومعرفت بمنزله مهمترین عنصر مؤثر در دفع بحران های اکولوژیک
حوزههای تخصصی:
ارتباط وقوع حرکات تودهای مواد با احداث شبکههای ارتباطی بزرگراههای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز در جلگة وسیع و نسبتاً همواری در کنارة شرقی دریاچة ارومیه واقع شده است و بهوسیله واحدهای توپوگرافی، لیتولوژی و ژئومورفولوژیک مختلفی محدود شده است. در دهههای اخیر، توسعة فیزیکی و کالبدی شهر، تعریض و ترمیم شبکههای حمل ونقل قدیمی و ساخت شبکههای ارتباطی جدید (بزرگراهها) را ضروری ساخته است. متأسفانه، اجرای شتابزدة برنامههای توسعه افزون بر تخریب قابل توجه محیط طبیعی، سبب تشدید سیستمهای مورفوژنز و وقوع پدیدههای ژئومورفیک مانند حرکات تودهای شده است. این مقاله با استفاده از تصاویر ماهوارهای (لندست ETM) و سیستم اطلاعات جغرافیایی، بر نقش فعالیتهای انسانی در افزایش فراوانی وقوع انواع حرکات مواد دامنهای (از طریق اجرای برنامههای عمرانی و توسعه) تأکید میکند. نتیجه مطالعه نشان میدهد که عامل تحریک کنندة اغلب زمین لغزشهای شهر تبریز عوامل انسانی(تغییر کاربری زمین، تغییر هندسه شیب، حفر پایه شیب برای احداث جادهها و غیره) میباشد.
پهنه بندی مناطق دارای پتانسیل آتش سوزی در جنگل ها با استفاده ازروش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگل ها یکی از منابع طبیعی مهمی هستند که انسان برای ادامه حیات به آن وابسته است. امروزه جنگل ها به دلایل مختلفی از قبیل گرم شدن زمین، بی دقتی گردشگران و سوزاندن عمدی درختان توسط افراد محلی برای ایجاد اراضی با قابلیت کشت، دچار آتش سوزی شده و بخش زیادی از آن ها از بین می روند. از فواید مهم جنگل افزایش میزان نفوذ پذیری آب در خاک و ذخیره آن، جلوگیری از فرسایش خاک، تصفیه هوای آلوده و زیستگاه گونه های گیاهی و جانوری مختلف است. بدیهی است که نبود جنگل مشکلات زیادی را برای زندگی بشر ایجاد می نماید. برای حفظ این منبع مهم و ارزشمند باید از وقوع این حادثه تا حد امکان جلوگیری شود و در صورت وقوع آن به هر دلیلی باید از پیشرفت و گسترش آن جلوگیری گردد. این پیشگیری از آتش سوزی و مهار آن در زمان وقوع، نیازمند تعیین مناطق پر خطر آتش سوزی و ایجاد تمهیدات لازم برای جلوگیری از گسترش آن است. تاکنون مطالعات مختلفی در رابطه با تهیه نقشه پهنه بندی خطر آتش سوزی جنگل ها انجام شده است که از روش تلفیق خطی وزن دار، نقشه های معیار با هم جمع شده که نتایج مطلوبی حاصل گردیده است. در این پژوهش با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره و تحلیل های مکانی مورد نیاز، نسبت به پیش بینی مناطق با ریسک باﻻی آتش سوزی اقدام گردید. روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) یکی از پرکاربردترین روش های وزن دهی است که به طور گسترده استفاده می شود و دلیل آن سادگی روش و ساختار سلسله مراتبی آن است که با شکستن مسایل پیچیده به ساده و مقایسه دودویی معیارها با هم به محاسبه وزن ها می پردازد. در این مقاله از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی و برای تلفیق لایه ها از دو روش فازی و میانگین وزنی مرتب شده (OWA) با کمیت سنج های مفهومی فازی، استفاده شده و نتایج حاصل از آن با استفاده از روش جمع کیفی(QS) با یکدیگر مقایسه گردید. به نظر می رسد استفاده از روش AHP-OWA برای پهنه بندی منطقه مورد مطالعه از نظر میزان خطر آتش سوزی نسبت به روش فازی از دقت بالاتری برخوردار است. در نهایت بهترین QS برای روش AHP-OWA با آلفای 4 به دست آمد که با توجه به قرار گرفتن درصد قابل توجهی از پهنه های آتش سوزی اتفاق افتاده در مناطق پرخطر و بسیار پرخطر و دقت 0874/0، QS این روش مقدار بالاتری را نسبت به روش فازی گاما نشان می دهد که بیانگر تفکیک بهتر بین پهنه های خطر و در نتیجه نقشه های پهنه بندی خطر با دقت بالاتری تولید می شود.
تعیین مناطق آسیب پذیر در برابر خشکسالی های احتمالی با استفاده از شاخص MFI و نقش آن در پراکنش مراکز جمعیتی دشت سراب
حوزههای تخصصی:
اهداف تحقیق حاضر استفاده از داده های مربوط به نقشه های دوره خشکسالی و ترسالی و مقایسه روند تغییرات داده ها به منظور تعیین نوسانات رطوبتی می باشد. بدین منظور ابتدا داده های باران سنجی ماهانه ایستگاه های موجود در دشت سراب با استفاده از شاخص SPI (به عنوان یک استاندارد) بررسی شد. داده های حاصله به محیط GIS منتقل گردید و با استفاده از برنامه های جانبی نسبت به درون یابی متناسب داده ها در محیط GIS اقدام شد. در ادامه ارزیابی حساسیت سطح زمین در مقابل نوسانات عنصر بارش با روابط ریاضی مدل سازی شد. نتایج نشانگر بالا بودن مقدار حساسیت پیکسل هایی است که از نوسانات رطوبتی بالاتری برخوردار هستند. مقایسه پراکنش نقاط روستایی با نتایج حاصل از شاخص MFI، نشانگر همبستگی بالایی بین تعداد خانوار و نیز تعداد نقاط سکونتگاه روستایی با شاخص نوسان رطوبتی می باشد
آبادیهای حوضه آبگیر لوت جنوبی / پراکندگی جغرافیایی محصولات کشاورزی در واحه های بم و نرماشیر
حوزههای تخصصی:
جهت تهیه و تدوین این مطلب نگارنده از منابعی که ذیلا ذکر خواهد شد استفاده نموده است و به کمک تحقیقات محلی و مسافرتهایی که به همراهی گروه بررسیهای جغرافیایی مؤسسه جغرافیا و یا تنها به منطقه بم و نرماشیر نموده اهتمام ورزیده است تا سطح زیرکشت و روش پراکندگی محصولات را برای یک سال زراعی متوسط در نظر بگیرد. به لحاظ اینکه مورد مطالعه دارای شرایط اقلیمی گرم وخشک و متغییری بوده و به ویژه مقدرریزش باران از سالی به سالی نوسان پذیر است سطح زیرکشت ومقدار محصولات کشاورزی طی سالهای مختلف تغییرات فاحش می یابد و در صورتیکه پراکندگی محصولات براساس سال بخصوصی تدوین و تصویر گردد نمای واقعی این پراکندگی که هدف ومنظور اصلی این مطالعه را تشکیل میدهد دریافت نخواهد شد . منابع مورد استفاده عبارت بوده اند از : 1- آمار کشاورزی سال 1345 که در فرهنگ آبادی های کشور به نظم در آمده و توسط مرکز آمار ایران‘ سازمان برنامه تهیه شده است. این آمار سطح های زیر کشت گندم‘ جو‘ محصولات تابستانی «سایر محصولات زراعی» (سایر محصولات زمینی به غیر از گندم و جو به نام «سایر محصولات زراعی »آمده است و شاید علت این وجه تسمیه اهمیت کمتر این محصولات در مقام مقایسه با گندم و جو «شتوی» باشد) و باغهای میوه را برای 645 ده منطقه بم و نرماشیر در اختیار ما قرار می دهد. 2- مدارک و اطلاعات کمی (سطح زیرکشت هر محصول) وکیفی که نگارنده جهت قریب 50 ده تیپ در منطقه بدست آورده است.این دهات برحسب معیارهای زیر انتخاب شده اند و سعی شده است در بین 50 ده تیپ مورد مطالعه دهاتی مشمول هریک از طبقه بندیهای زیر وجودداشته باشد تا در نتیجه بررسی ما جامع جمیع جنبه های زراعی موجود در منطقه بوده و تضادهای ناحیه ای را لااقل به طور تقریبی تصویر نماید. - برحسب موقع جغرافیایی: در دشت بم و نرماشیر قرار دارند یا در اطراف شهر و یا در منطقه کوهستانی؛ - برحسب منابع آب ومناطق آبیاری مختلف: دهاتی که به وسیله قنات آبیاری می شوند‘ دهاتی که بیشتر به وسیله قنات آبیاری می شوند ولی چاه ها ی عمیق و نیمه عمیق نیزبه عنوان آب مکمل زده شده اند‘ دهاتی که به وسیله رودخانه ها ی دائمی مشروب می شوند ‘ دهاتی که به وسیله چشمه سار و قنات مشروب می شوند؛ - برحسب سطح زندگی : دهات فقیر‘ غنی متوسط - برحسب سیستم مالکیت وطرز اداره: دهاتی که مشمول اصلاحات ارضی شده اند ‘ دهاتی که در آنها اجرای اصلاحات ارضی ضرورت نیافته است‘ دهاتی که دردست مالکین باقی مانده اند «دهات اربابی» سپس نگارنده د رهر یک ا زطبقه بندی های فوق الذکر دهات کوچک ‘ متوسط و بزرگ تمیز داده و سطح زیر کشت هر محصول را بدست اورده است . این تحقیق از سال 1347 تا زمان حاضر ادامه داشته وسعی شده است که ار قام جهت یک سال کشاورزی متوسط بدست آیند. بر اساس اطلاعات کمی وکیفی کسب شده جهت 50 ده تیپ صحت اطلاعات آماری (سال 1345) مربوط به بقیه دهات منطقه برحسب اینکه متعلق به کدامیک از طبقه بندیهای فوق الذکر کنترل شده است. دو منبع فوق الذکر علیرغم منشاء وسنه مختلف در سطح دهستان باهم مطابقت دارند . در حقیقت اقتصاد منطقه به اندازه ای را کد به نظر می رسد که یک اختلاف سنه ده دوازده ساله اثرات قابل ملاحظه ای روی ارقام سطح زیر کشت و ارقام مربوط به مقادیر محصولات زراعتی نداشته باشد. ولی سطح زیر کشت ومقدار محصولات کشاورزی همچنانکه قبلا اشاره شد بنا بر شرایط آب وهوایی و به ویژه مقدار ریزش باران از سالی به سالی شدیدا تغییر می یابد. وبه همین جهت سعی شده است روش پراکندگی محصولات برای یک سال زراعی متوسط تصویر و تدوین گردد. به این منظور به دنبال تحقیق شخصی روی 50 ده تیپ ‘ نگارنده تغییراتی در ارقام مربوط به آمار سال 1345 داده است . همچنین جهت تعداد کوچکی از دهاتی که مرکز آمار جهت آنها ارقامی تهیه ننموده است ارقام تخمینی بدست آورده است. دومنبع آماری مذکور در سطح ده با یکدیگر اختلاف دارند . امکان دارد که حین اجرای اصلاحات ارضی ارقام مرکز آمار جهت پاره ای دهات بیشتر و جهت دهات معینی کمتر تخمین زده شده باشد. ولی تا جایی که به این مطالعه مربوط می شود پراکندگی محصولات در سطح دهستان عرضه می شود و عدم مطابقت بین ارقام دومنبع نامبر ده در سطح ده مشکلی فراهم نمی نماید.
ارزیابی اثر مهارت های مدیریتی بر بهره وری مرغداری های تخم گذار استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت مرغداری که از زیربخش های کشاورزی است، توانسته با جذب سرمایه و به کار گیری فناوری های روز جهان، جایگاه ویژه ای در تولید و اشتغال کشور کسب کند. این مهم نیازمند پیروی از روش های مدیریتی نوین و منطبق با اصول اقتصادی است. با توجه به اهمیت این صنعت، هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر مهارت های مدیریتی بر بهره وری مرغداری های تخم گذار استان اصفهان است.
روش: تحقیق حاضر مطالعه ای کاربردی است که اطلاعات موردنیاز آن از روش میدانی به دست آمده است. مهارت های مدیریتی در سه حیطة ادراکی، انسانی و فنی موردارزیابی قرار گرفت که برای این منظور اقدام به شاخص سازی با استفاده از تحلیل عاملی شد و متغیر وابستة بهره وری نیز با استفاده از شاخص عددی فیشر برای هر واحد محاسبه گردید. جامعة آماری 70 واحد مرغداری تخم گذار استان بود که با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته سرشماری شدند. روایی و پایایی ابزار اندازه گیری با استفاده از آلفای کرونباخ و آمارة K.M.O برابربا 712/0 و 803/0 محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد بهره وری مرغداری ها با استفاده از شاخص فیشر درمجموع بین 0721/1 تا 9642/0 و میانگین آن 993417/0 است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون مبین وجود رابطة معنا دار بین مهارت های ادراکی، انسانی و فنی مدیران با بهره وری مرغداری ها در سطح 99% اطمینان است. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که درمجموع مهارت های مدیریتی، تصمیم گیری اقتصادی، سن پولت، ظرفیت پولت و ویژگی های جغرافیایی مرغداری، به طور مستقیم بر بهره وری اثر می گذارند.
محدودیت ها/ راهبردها: با توجه به یافته های تحقیق که مؤید مؤثربودن بعد ادراکی و انسانی مدیران بر بهره وری مرغداری ها می باشند، پیشنهاد می گردد در تحقیقات آینده عوامل مؤثر بر بهبود مهارت های انسانی و ادراکی بررسی شود.
راهکارهای عملی: با توجه به نقش مؤثر مهارت های انسانی، ادراکی و فنی مدیریتی در بهبود بهره وری در بخش طیور، ضروری است که علاوه بر مهارت فنی گام های اثربخشی درجهت بهبود مهارت های انسانی و ادراکی برداشته شود.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که تاکنون اثر ابعاد ادراکی و انسانی مهارت های مدیریتی بر ارتقای بهره وری بخش کشاورزی سنجیده نشده است.
بررسی تأثیرات درآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تأمین مالی شهرداری ها دارای پیچیدگی های خاص خود است. از یک طرف متولیان شهر باید درآمد مورد نیاز خود را از شهر و شهروندان تأمین و از سوی دیگر منبع درآمدی باید به گونه ای باشد که فرآیند حرکت شهر به سمت توسعه پایدار شهری را با خطر روبه رو نسازد. هم چنین شناخت الگوی توسعه کالبدی– فضایی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعه شهری پایدار امری ضروری است.بنابراین ضرورت مطالعات بیشتر در این زمینه از اهمیت بالایی جهت پایداری درآمد و ایجاد کیفیت مناسب زندگی برای شهروندان برخوردار است. از این رو این مقاله در نظر دارد به بررسی تأثیردرآمد ناشی از فروش تراکم بر ساختار فضایی کلانشهر تهران بپردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. در این رابطه با بهره گیری از تکنیک آنتروپی شانون، مدل موران و پیرسون به تحلیل چگونگی گسترش کالبدی- فضایی و همبستگی میان تراکم ساختمانی و درآمدهای شهرداری شهر تهران پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانونو مدل موران نشان می دهد که شهر تهران دارای الگوی پراکنده است. نتایج مدل پیرسون نشان نیز می دهد به استثناء سال 1378و 79 که همبستگی وجود ندارد در بقیه سال ها بین تراکم ساختمانی و درآمد شهری هبستگی قوی وجود دارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهر رودبار با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات محوری در ژئومورفولوژی کاربردی، شناسایی پدیده های مخاطره آمیز و علل شکل گیری آنهاست. درکل بر اثر رفتارهای نادرست انسانی در کاربری های اراضی و تنگناهای محیطی، فرایندهای ژئومورفیک تبدیل به عوامل مخاطره زا می شود. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه عاملی مخاطره آمیز است. این مقاله تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در شهر رودبار بپردازد. برای این امر با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی، شامل میزان شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، بارش سالانه، فاصله از گسل، مراکز مسکونی و آبراهه و حساسیت لیتولوژی طبقه بندی شد. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARC GIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده شهر رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، خطر متوسط ( 71 درصد) و خطر بالا ( 25درصد) تعیین شد که نشان دهنده درصد بالای فرایندهای مخاطره زا درمحدوده ی شهری است. در این فرایند عامل شیب و حساسیت لیتولوژی مهم ترین سهم را بر عهده داشته اند. در مجموع این موضوع آثار زمین لغزش شهری را بر روند الگوهای توسعه شهر رودبار بیان داشته و مسائلی چون سیمای نامتجانس شهری، مسدود کردن شبکه های ارتباطی و مدفون کردن مناطق مسکونی و... را در بر داشته است.