فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
جهان در قرن بیس تویکم شاهد تحولات سریع و بی سابقه در حوزه ی ژئوپلیتیک
زیست محیطی است. اثرگذاری سیاست های ملّی و تصمیمات کشورها، بر تغییر اشکال و ابعاد
عملکرد فیزیکی زمین، به درجه ای رسیده است که مسائل زیست محیطی در قلمروهای
منطقه ای، فرامنطقه ای و کروی، ماهیتی ژئوپلیتیکی پیدا کرده است. این تأثیرات با گذشت
زمان، شتابی سرسام آور به خود گرفته و به همین دلیل توجه صاحب نظران و تحلیلگران مختلف
را در سراسر جهان به خود معطوف کرده است. دلیل این امر تمایل جوامع انسانی به بهره کشی
از محیط زیست، به مثابه یک منبع پایان ناپذیر است که سبب بروز فاجعه شده و ضمن نابودی
برخی از فضاهای زیستی، به ایجاد چالش ها و تهدید های امنیت ی در حوزه های منطقه ای و
فرامنطقه ای منجر شده است. این نگرانی ها به دنبال خود سبب تشکیل کنفرانس ها و
نشست هایی در سطح جهانی و منطقه ای و در پی آن، پذیرش اجرای تفاهم نامه هایی در این
زمینه شده است. اجرای تعهدهای بین المللی زیست محیطی نیز ، نیازمند همکاری نهادهای
بین المللی، کشورها، سازمان های داخلی، منطقه ای و جهانی است. در این راستا، بسیاری از
اندیشمندانی که نگران مسائل ژئوپلیتیک زیس تمحیطی هستند، معتقدند که تخریب ا زن،
تغییرات آب وهوایی و فرسایش محیطی، به آشفتگی مسائل سیاسی در سطح جهان منجر
می شود؛ زیرا ریشه ی اغلب آنها فرامرزی بوده و بنابراین کنترل آنها نیز خارج از اراده ی
سیاسی یک کشور است. بنابراین، بهتر است کشورها در ترسیم سیاست زیست محیطی خود،
برای حل وفصل مناقشه های ژئوپلیتیکی پیش رو، چه در سطح ملّی و منطقه ای و چه در سطح
جهانی، به توافق های بین المللی توجه ویژه ای داشته باشند. این پژوهش به روش توصیفی
تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ضمن بررسی مسائلی که موجب شکل گیری نگرانی ها
در حوزه ی ژئوپلیتیک زیست محیطی در سطوح منطقه ای و جهانی (فراملّی) شده است، به تبیین
مسائل امنیتی، بحران ها و تهدیدها در این زمینه خواهد پرداخت.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهر رودبار با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات محوری در ژئومورفولوژی کاربردی، شناسایی پدیده های مخاطره آمیز و علل شکل گیری آنهاست. درکل بر اثر رفتارهای نادرست انسانی در کاربری های اراضی و تنگناهای محیطی، فرایندهای ژئومورفیک تبدیل به عوامل مخاطره زا می شود. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه عاملی مخاطره آمیز است. این مقاله تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در شهر رودبار بپردازد. برای این امر با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی، شامل میزان شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، بارش سالانه، فاصله از گسل، مراکز مسکونی و آبراهه و حساسیت لیتولوژی طبقه بندی شد. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARC GIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده شهر رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، خطر متوسط ( 71 درصد) و خطر بالا ( 25درصد) تعیین شد که نشان دهنده درصد بالای فرایندهای مخاطره زا درمحدوده ی شهری است. در این فرایند عامل شیب و حساسیت لیتولوژی مهم ترین سهم را بر عهده داشته اند. در مجموع این موضوع آثار زمین لغزش شهری را بر روند الگوهای توسعه شهر رودبار بیان داشته و مسائلی چون سیمای نامتجانس شهری، مسدود کردن شبکه های ارتباطی و مدفون کردن مناطق مسکونی و... را در بر داشته است.
تهیه نقشه حساسیت پذیری زمین لغزش دامنه های شمالی بینالود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری دامنه های شمالی بینالود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیه نقشه پایه محدوده مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی، نقشه عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هر کدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایه الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص و در پایان با محاسبه میزان شاخص بهینه ویکور (Q)، زیر حوضه ها برحسب درجه حساسیت پذیری به زمین لغزش در سه کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی و رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که زیر حوضه های گلمکان، اسجیل و اندرزی بیشترین حساسیت پذیری و زیر حوضه های خیرآباد، اقبال و چایش دارای کمترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش هستند.
رویکردها و علائق ژئوپلیتیک در تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک توازن و ساختار قدرت در حوزه عربی- اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا به نحوی است که هرگونه تغییر و تحول ساختاری در آن ضمن تأثیرات گسترده درون حوزه ای سبب لرزشهای ژئوپلیتیکی نوینی در سطوح مختلف بین المللی می گردد. با اوجگیری تدریجی قیامهای مردمی در این حوزه و سقوط زود هنگام برخی از حاکمیتهای دیکتاتوری، ضمن متزلزل شدن کرسیهای قدرت در سایر دول عربی و استمرار و گسترش تغییر و تحولات در خاورمیانه و شمال آفریقا که سبب تضعیف شدید جایگاه و عمق استراتژیک اسرائیل (رژیم اشغالگر قدس) گردیده است، شرایط کنونی حاکی از اضطراب و دگرگونیهای گسترده در نگرشهای استراتژیکی قدرتهای ذی نفوذ نسبت به روند و چشم انداز تحولات مذکور است که عمدتاً مشتمل بر دو موضوع بیداری اسلامی با همراهی موجی از مطالبات جوانان عرب و نیز دگرگونی در سازندهای ژئوپلیتیکی نظام منطقه ای میباشد. بویژه آنکه پیش بینی نوعی از بازساخت اجتماعی دگرگون یافته و یک نوزایی اجتماعی مبتنی بر ملی گرایی نوین با حضور مؤثرتر مردم در عرصه های گوناگون این جوامع نیز دور از انتظار نمیباشد. اما با توجه به اینکه در این کشورها خیزشهای مردمی با مشارکت عملی طیف ها و سطوح مختلف داخلی و خارجی صورت گرفته است، این موضوع قابل تأمل است که مطالبات عمومی نیز در این شرایط جدید بسیار متنوع و متعدد بوده و چشم انداز الگوی سیاسی- حاکمیتی قابل تصور در این کشورها نیز با تأکید بر نگرشهای معتدل اسلامی، عملاً می تواند تلفیقی از مبانی اسلامی و ارزشی همراه با فضای باز سیاسی و اجتماعی مورد مطالبه نسلهای جوان باشد. روند و نتایج انتخابات گوناگون بخصوص در دو کشور تونس و مصر هم حکایتی از توجه نسبی مردم به کارکرد علائق اسلامی در سیر حاکمیتهای نوین دارد. با این حال برای این حوزه پیش بینی هر گونه تغییراساسی و کوتاه مدت در جهت تحول در وضعیت فوق الذکر، بسیار دشوار است. زیرا قدرتهای غربی در بازبینی های استراتژیکی از حضور مؤثرتر منطقه ای خود، با تلاش مستمر برای ممانعت از هر گونه حرکت این کشورها به سمت انسجام ملی، عملاً به دنبال حفظ ساختارهای متعارض اجتماعی در این جوامع و نیز تداوم اختلافات قومی و مذهبی در جهتگیری های نوین تحولات حوزه عربی اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا می باشند. موضوعات مورد اشاره در بالا خشی از مسائل مورد بحث در این مقاله است که با هدف کنکاش در علل و نتایج تحولات حوزه عربی- اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا با رویکردی استراتژیکی و بر محور مبانی ژئوپلیتیکی موردتحلیل و بررسی قرار گرفته است.
ژئوپلیتیک ایران و تأثیر آن بر قاچاق کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی، شرایط طبیعی و ارزشهای فرهنگی، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود رویدادهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. ایران در پهناورترین و کهن ترین قاره جهان یعنی آسیا واقع شده و دو قاره آسیا و اروپا را به هم وصل می کند. از نشانه های اهمیت این پل ارتباطی، اشغال این کشور طی دوجنگ جهانی اول و دوم به وسیله نیروهای متخاصم با وجود اعلام صریح بیطرفی از سوی ایران می باشد. بنابراین «موقعیت گذرگاهی ایران به سبب نقش پر اهمیت که در مبادلات منطقه ای ایفا می کند و هم چنین اثرات عمیقی که بر تحولات سیاسی ـ اقتصادی حوزه های وسیعی همچون آسیای مرکزی و قفقاز، شبه قاره و اقیانوس هند، خلیج فارس و آناتولی وارد می کند، تبدیل به یک موقعیت حساس ژئوپلیتیکی گردیده است. کشور ایران دارای استعدادهای محیطی، جغرافیایی و اقتصادی با قابلیت مبادلات اقتصادی خاص منبعی برای درآمد دولت، چشم اندازی برای دفع یا جذب منابع اقتصادی و پایانه ای برای فعالیت های مخرب اقتصادی به شمار رفته و اینها از جمله مسائل مهم اقتصادی کشور به شمار می روند. ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی و جغرافیایی خاص خود، که کوهستانی بودن مرزهای غربی و بیابانی بودن مرزهای شرقی آن، سبب گسترش قاچاق کالا و دشواری مبارزه با آن شده است وجود مرزهای طولانی با همسایگان ، کنترل و نظارت بر ورود و خروج کالاها را از این مرزها را دشوار می سازد. قاچاق کالا با تحت تاثیر قرار دادن وضعیت اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه به ویژه اقشار آسیب پذیر، علاوه بر سلامتی، معیشت و اشتغال آنان را تهدید می کند. قاچاق کالا و ارز اگر بزرگترین معضل اقتصاد ایران نباشد، بی تردید برجسته ترین عارضه و علامت بیماری است که اقتصاد کشورمان به آن مبتلا شده است. این مقاله در صدد است تا ضمن بررسی اهمیت ژئوپلیتیک ایران از جهات گوناگون، به بررسی تأثیر ژئوپلیتیک بر قاچاق کالا و تدوام و تأثیر و چینش همسایگان بر تسهیل قاچاق به ایران پرداخته شود.
ارزیابی نسبی فعالیت های زمین ساختی بخش علیای حوضه آبخیز کنگیر( ایوان غرب) با استفاده از شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر محققان مختلف سعی در کمّی نمودن حرکت های زمین ساختی داشته و شاخص های متعددی را با عنوان شاخص های ژئومورفیک ارایه نموده اند. استفاده از این شاخص ها، امکان تحلیل مناسب از وضعیت تحول شبکه زهکشی و تغییرات جبهه کوهستان بر اثر فعالیت های زمین ساختی را فراهم می کند. حوضه آبخیز کنگیر (ایوان غرب) در مختصات طول جغرافیایی ً11 َ17 46 تا ً35 َ27 46 شرقی و عرض جغرافیایی ً14 َ41 33 تا ً57 َ50 33 شمالی و با مساحت 71/122 کیلومتر مربع در جنوب خاوری شهر ایوان غرب (شمال استان ایلام) قرار دارد. تنها زهکش اصلی این حوضه، رودخانه کنگیر است که تمام دشت ایوان غرب را زهکشی میکند. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی نسبی وضعیت زمین ساخت فعال این حوضه از طریق بررسی و محاسبه شاخص های ژئومورفیک Vf، Af، Sl، Bs، Fd، Eu، Smfو Fmfمی باشد. بدین منظور از نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و سامانه اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزار Arc GIS 10و همچنین بازدیدهای متعدد صحرایی از لندفرم ها، استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که حوضه آبخیز کنگیر دارای وضعیت زمین ساختی نسبتاً فعالی است؛ به بیان دقیق تر این حوضه بر اساس شاخص های Vf، Af، Sl، Fd، Eu، Smfو Fmf در کلاس یک قرار می گیرد. مقادیر کمّی شاخص های محاسبه شده با شواهد ژئومورفولوژی موجود در منطقه مانند وجود درههای ژرف و Vشکل، پرتگاه های گسلی، سطوح مثلثی شکل، بریدگی کم جبهه کوهستان، کج شدگی زهکش اصلی و عدم تشکیل کوهپایه مطابقت می کند.
بررسی تعزیه به عنوان یکی از پتانسیل های گردشگری مذهبی با بهره گیری از تکنیک SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در واقع ناشی از تفاوت ساختارهای اجتماعی است و هر جا از هر چیز، دو نوع متفاوت وجود داشته باشد، بیشک جذابیتی برای فهم نوع دیگر پدید خواهد آمد. تنوع مذاهب نیز جذابیتی برای فهم مذهبهای دیگر بوجود میآورد و یک انگیزه را در گردشگران برای گردشگری مذهبی شکل میدهد. گردشگری مذهبی یکی از رایجترین اشکال گردشگری در سراسر جهان است. جاذبههای مذهبی، زیارتگاهها و اماکن مقدس هر ساله تعداد زیادی از گردشگران را بهسوی خود جلب میکنند. در کشور ایران تعزیه، نمایشی سنتی - مذهبی است که آمیزهای از باورهای سنن ایرانی و اسلامی شیعه است که ارزش های اجتماعی و فلسفی جامعه ایران در این هنر تجسم یافته است. تعزیه یکی از پتانسیلهای گردشگری مذهبی است که قابلیت جذب گردشگران مذهبی را دارا میباشد. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی میباشد. برای این منظور در فرآیند انجام تحقیق ابتدا گردشگری مذهبی تشرح شده است و در ادامه تعزیه بهعنوان نمایش ملی ـ مذهبی ایران بررسی شده است. و با بهرهگیری از تکنیکSWOT قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات تعزیه بهعنوان پتانسیل گردشگری مذهبی در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بررسی تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر و از یکدیگر و تحلیل آنها، در نهایت 21 استراتژی متناسب با آنها استخراج و ارایه گردیده است این استراتژیها میتواند اهمیت و خاستگاه تعزیه در ایران، اهداف و ارزشهای فرهنگی و هنری آن را بیش از پیش روشن سازد.
فضای سایبر؛ چالش های حاکمیت و امنیت پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاوه بر فضای جغرافیایی که دربرگیرنده ساختارهای عینی و قابل درک است، فضایی مجازی هم می تواندبه موازات فضای جغرافیایی مطرح ودارای الزامهای خاص خود باشد. فضای مجازی، روزنه هایی نو را برای ملت های جهان و نیز ساختارهای حاکمیتی گشوده است. این فضا، همانند فضای جغرافیایی، تهدید ها،چالش هاوفرصت هایی را فراهم آورده که حاصل ظهور وکنشبازیگراندراینحوزهاستوخصوصاًمی تواندبازخوردیگسترده تر از ابعاد محلی یامنطقه ایداشتهباشد. کسب، انتقال و استفاده از اطلاعات نیاز به در اختیار داشتن فنآوری اطلاعات و نیز روزآمدساختن و تأمین امنیت در آن است. اگر چه این فن آوری در میان همه کشورها به طوریکسانوجودنداردامااگرعناصرقدرتبخشجغرافیایی را با نمونههای مشابه در بخش سایبر بسنجیم، درمییابیم که قدرتهای بزرگ، راهبردهای سایبری خود را همسو با راهبردهای سرزمینی و جغرافیایی تقویت میکنند. این مقاله بهروش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، ضمن بررسی جغرافیای سیاسی فضای مجازی، از دیدگاه جغرافیای سیاسی به چالش هایحاکمیتدراین حوزه پرداخته و ظهور بازیگران جدیدی را که وضعیت آنان منحصراً بر بازیگران سنتی انطباق ندارد بررسی میکند. یافتههای مقاله، حاکی از وجود چالشهای پنجگانهکاربرانخانگی و تجارت های کوچک، تشکیلات اقتصادی بزرگ، نواحی بحرانی تأسیسات زیربنایی، آسیبپذیری در حوزه ملی و تهدیدهای جهانی حاکمیتها در جهان مجازی است که هر کدام بایسته های خود را دارند.
Geopolitical Analysis of Azerbaijan Autonomous Movement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The establishment of the Dimukrat party of Azerbaijan has been traditionally interpreted by both Western and Persian scholars as nothing but a soviet creation. It is an approach characterized by the importance given to the role of the Soviet Union within the province of Azerbaijan: the presence of this Communist regime has been assumed to have been such a powerful factor that the establishment of a party with so marked an affinity with socialist ideas could not have come about except under its direction and aegis. This is an answer, however, which fits the facts too neatly, a trap of which we must beware, since it conveniently hides much more complicated motivations and tensions.
تحلیل فضایی شاخص اقلیم گردشگری در استان ایلام با استفاده از مدل TCI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه تأثیر اقلیم بر روی زندگی و محیط جایگاه ویژه ای یافته است. صنعت گردشگری نیز تأثیر بالایی از وضعیت اقلیمی دارد. استان ایلام در غرب کشور به دلیل موقعیت خاص مرزی، مستعد گسترش صنعت گردشگری می باشد که این امر نیز نقش شرایط آسایش اقلیمی را برای گردشگران و مسافران بسیار مهم جلوه می نماید. در این پژوهش با استفاده از شاخص اقلیم آسایش گردشگری (TCI) و همچنین با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در میان یابی و تعمیم داده های نقطه ای به پهنه ای، شرایط مساعد حضور گردشگران در استان از دیدگاه زمانی و مکانی بررسی گردیده است. داده های استفاده شده در این تحقیق برای محاسبه شاخص ها، شامل میانگین حداکثر دما، میانگین دما، حداقل رطوبت نسبی، میانگین رطوبت نسبی، بارش، ساعات آفتابی و سرعت باد می باشد که از ایستگاه های سینوپتیک استان وابسته به سازمان هواشناسی کشور اخذ گردیده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که مرداد ماه کمترین میزان مطلوبیت و مهر ماه بیشترین میزان مطلوبیت جهت گردشگری را دارا می باشد. ضمناً با توجه به شرایط زمانی و مکانی، این استان دارای این ویژگی می باشد که در هر دو موسم گرم و سرد سال بخشی از استان از شرایط اقلیمی مطلوب برخوردار است به طوری که در موسم گرم مناطق شمالی و در موسم سرد سال مناطق جنوبی استان از نظر شاخص اقلیم گردشگری وضع مطلوبی را ارائه می دهند.
بررسی نقش نوزمین ساخت، عوامل مورفوکلیماتیک و آنتروپوژنیک در پیدایش و تحول مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: مخروط افکنه گرمسار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه ها پدیده غالب در نواحی خشک و نیمه خشک بوده و همانند سایر لندفرم ها دارای تغییر و تحولاتی هستند. مخروط افکنه گرمسار یکی از بزرگترین مخروط افکنه های ایران بوده حاصل زهکشی حبله رود است. این مخروط افکنه در دامنه جنوبی رشته کوه البرز قرار دارد. عوامل مختلفی در پیدایش و گسترش این مخروط افکنه تاثیر داشته و دارند. این عوامل را می توان به دو دسته عوامل موثر محوری و پایه تقسیم کرد. مورفولوژی (وسعت حوضه، شیب حوضه و وضعیت نو زمین ساخت) و رسوب عوامل موثر محوری، اقلیم، هیدرولوژی و انسان نیز عوامل موثر در شکل گیری مخروط افکنه گرمسار محسوب می شوند. در این پژوهش سعی شد با استفاده از داده های هیدرولوژیکی، اقلیمی و لرزه ای، شاخص های ژئومورفولوژیکی، روش تحلیلی عوامل مذکور مورد تحلیل قرار گیرند. نتایج نشان داد که وسعت حوضه آبریز حبله رود و فعال بودن وضعیت نوزمین ساختی نقش بسیار مهمی را در شکل گیری مخروط افکنه گرمسار ایفا کرده و می کنند. سستی و کم مقاومت بودن سنگ های حوضه نیز موجب می شود تا فرآیند هوازدگی با سرعت بیشتری صورت گیرد و باعث افزایش رسوب می شود. اقلیم خشک منطقه نیز با عناصر دما، بارش و تاثیرگذاری بر انواع هوازدگی، ایجاد سیلاب و غیره نقش خود را ایفا می نماید. شبکه های زهکشی منطقه که عمدتا تامین کننده جریانات عادی، برف آبی و سیلابی هستند، با حمل و نهشته گذاری رسوبات در شکل گیری اولیه و تغییر شکل های بعدی مخروط افکنه گرمسار موثر است. در سال های اخیر نیز انسان از یک طرف با اقدامات خود همانند چرای بیش از حد، قطع درختان و تبدیل آنها به زمین کشاورزی و غیره باعث افزایش رسوب شده و از طرف دیگر با ایجاد سد و غیره بر روی حبله رود سبب کاهش مقدار رسوب گذاری در مخروط افکنه گرمسار شده است.
بررسی رابطه شیوع بیماری سالک با عناصر اقلیمی در شرق شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
بیماری سالک زندگی انسان را از جنبه های جسمی و روحی تحت تأثیر قرار می دهد و شیوع آن تحت تأثیر شرایط اقلیمی و محیطی قرار دارد. هدف این پژوهش بررسی عناصر اقلیمی بر گسترش این بیماری در منطقه شرق شهرستان اصفهان است. برای این منظور از داده های ماهانه تعداد مبتلایان به بیماری سالک در مراکز بهداشتی درمانی 11 شهر شرق اصفهان استفاده شده است. هم چنین از داده های اقلیمی ماهانه ایستگاه ورزنه و نیز 9 ایستگاه هم جوار استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد ارتباط تعداد مبتلایان به سالک با عناصر اقلیمی؛ ساعات آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی با زمان تأخیر 2 تا 4 ماهه در همه شهرهای شهرستان اصفهان در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است ولی روابط آن با عناصر بارش و سرعت وزش باد در هیچ یک از شهرها بصورت همزمان و غیرهمزمان معنادار نمی باشد. ارتباط معکوس تراکم مبتلایان به سالک و فاصله از گودال گاوخونی که در سطح اطمینان 95 درصد معناردار است نشان می دهد نواحی پست و باتلاقی می تواند نقش مؤثری در افزایش مبتلایان به سالک داشته باشد.
نگرشی اسلامی به نقش فرهنگ در توسعه قلمرو نفوذ کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر ناحیه جغرافیایی و نیز هر کشور با دو عامل نقطه کانونی یا مرکز سیاسی و قلمرو و محدودة معین، تعریف می شود. مطابق قوانین رسمی بین المللی، همه کشورهای جهان دارای محدوده سرزمینی مشخص هستند که از سوی نهادهای بین المللی و دیگر کشورها به رسمیّت شناخته شده و بر روی نقشه سیاسی جهان نمایش داده می شوند. علاوه بر مفهوم رسمی قلمرو، براساس نگرش اسلامی می توان برای هریک از کشورهای جهان محدودة دیگری را در نظر گرفت که از آن به قلمرو یا حوزة نفوذ یاد می شود.حوزه نفوذ آن محدوده جغرافیایی است که یک کشور به طور محسوس یا نامحسوس قادر به کنترل فرایندهای محیطی موجود در آن باشد. حوزة نفوذ یک کشور ناشی از برآیند عوامل متعدد سیاسی، اقتصادی، نظامی، جغرافیایی و فرهنگی است. لیکن مطابق نظر این مقاله، عوامل و منابع فرهنگی و نرم افزاری به عنوان اصلی ترین مؤلفه تأثیرگذار در حوزة نفوذ کشورها محسوب می شود. در این رابطه پرسشی که مطرح گردیده آن است که، «قلمرو نفوذ چیست و با چه شاخصه هایی تعیین می شود؟» در پاسخ به پرسش مزبور، این فرضیه ارائه شده است که، «به نظر میرسد قلمرو نفوذ مشتمل بر محدودة اثرگذاری یک کشور بوده و اصلی ترین شاخص در تعیین این قلمرو، شاخص اقتدار فرهنگی است». نظر به اینکه رویکرد مقاله حاضر توجه و تأکید بر نگرش اسلامی در حوزة اندیشة سیاسی است، لذا طی این پژوهش تلاش به عمل آمده تا با بهره گیری از مبانی اندیشة سیاسی اسلام، به بحث و بررسی پیرامون نقش عامل فرهنگ و منابع نرم افزاری قدرت در توسعه حوزة نفوذ کشورها پرداخته شود.
سن مارینو، کوچک ترین جمهوری جهان
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی اقلیم کشاورزی ذرت دانه ای در استان لرستان با استفاده از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین عوامل مختلف تأثیرگذار در تولید محصولات کشاورزی، شرایط جوی و اقلیمی از مهمترین متغیرهای محیط طبیعی است. در این مطالعه به پهنهبندی اراضی مستعد کشت ذرت دانهای در سطح استان لرستان پرداخته شده تا بهترین مکان ها برای کشت مشخص گردد. در این بررسی، عناصر اقلیمی دما، بارش، درجه روز از 7 ایستگاه سینوپتیک در سطح منطقه و پارامترهای محیطی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه هیدروگرافی و خاک به عنوان فاکتورهای مؤثر در پهنه بندی، مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا داده های اقلیمی استخراج و اطلاعات مورد نظر بدست آمد، سپس نقشه های مربوط به این پارامترها با استفاده از توابع عضویت فازی و معیارهایی که برای کاشت ذرت دانه ای در نظر گرفته شده، استاندارد شد و به هر کدام بر اساس روشAHP وزن خاصی داده شده است. سپس همه نقشه ها با یکدیگر تلفیق و نقشه پهنهبندی اراضی مستعد کشت ذرت دانهای در استان لرستان به دست آمد. بدین ترتیب در نقشه نهایی بدست آمده، 299521 هکتار از اراضی استان برای کشت بسیار مناسب، 809956 هکتار مناسب، 1040944 دارای قابلیت متوسط، 529535 هکتار نامناسب و95930 هکتار نیز برای کشت ذرت دانهای بسیار نامناسب هستند. نتایج نشان می دهد که نقش هر یک از عناصر اقلیمی و زمینی، در مناطق مختلف استان متفاوت است و از طریق تلفیق لایه های مؤثر در فرایند کشت در محیط GIS، امکان شناخت مناطق مستعد جهت کشت این گیاه زراعی وجود دارد.
پالئوژئوگرافی و تحولات ژئومورفولوژیک دریاچه قدیمی سیمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث کاتاستروفیک لندفرمهای گوناگونی را در مناطق مختلف دنیا ایجاد کردهاند. یکی از این حوادث باعث ریزش و جدا شدن بلوکهای سنگی از دامنه کبیرکوه، سدکنندگی مسیر رودخانه و تشکیل دریاچه قدیمی سیمره گردید. این دریاچه از نوع سدی و ناشی از زمین لغزش بزرگ کبیرکوه بوده است. منطقه مورد مطالعه در زاگرس چینخورده، در غرب ایران و در جنوب شرقی استان ایلام واقع شده است. بستر دریاچه مذکور زندگی شهری و روستایی گستردهای را در منطقه به وجود آورده است به همین دلیل مطالعه و تعیین حدود دقیق دریاچه برای برنامهریزی محیطی دارای اهمیت میباشد. هدف از این تحقیق بررسی تحولات ژئومورفولوژیک دریاچه مورد مطالعه است. برای مطالعه و بررسی این تحولات در بازدیدهای مکرر میدانی، تراسهای تشکیل شده در منطقه تعیین و با استفاده از GPS ارتفاع آنها اندازهگیری شد. برای کنترل اندازهگیریهای زمینی با استفاده از نرمافزار11 Global Mapper، نقشههای توپوگرافی منطقه به مقیاس 50000/1 و نقشه آبراهههای ایران با مدل رقومی ارتفاعی (نقشه DEM ایران) منطبق شده است. برای تهیه و تولید نقشههای جدید و اندازهگیری دقیق محدوده دریاچه از نرمافزارهای،Arc Gis 9.3 ,Surfer 9 استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق حدود دریاچه بر اساس گسترش رسوبات دریاچهای و منحنی میزان 700 متر تعیین شده است. وسعت این دریاچه 16/174 کیلومتر مربع، عمق حداکثر 159 متر، عمق متوسط 67/52 متر، نسبت عمق متوسط به عمق حداکثر33/0، حجم 43/9172 میلیون متر مکعب، درجه تکامل خط ساحلی 3/3 و طول خط ساحلی 02/154 کیلومتر برآورد شده است.
ارزیابی کاربری های حساس شهر سنندج از دیدگاه پدافند غیرعامل با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز تهاجمات و تجاوزات موجب شده که اصل دفاع در ایجاد شهرها همواره مورد توجه قرار گیرد. پدافندغیرعاملبه عنوانیکیاز مؤثرترینوپایدارترین روش هایدفاعدرمقابله باتهدیدات نظامیمدنظر بیشتر کشورهایجهانبودهوهست. در جنگ های احتمالی آینده، هدف دشمن حمله به مراکز حساس و ازمیان بردن زیرساخت های دفاعی و صنعتی کشور مورد تهاجم است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از نرم افزار GIS و تحلیل AHPبه ارزیابی میزان سازگاری کاربری های راهبردی شهر سنندج نسبت به یکدیگر و توزیع آن ها در شهر سنندج با توجه به معیارهای کمی و کیفی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین میزان ناسازگاری کاربری اراضی شهری و محدوده بحرانی در حاشیه شرقی و جنوب شرقی شهر سنندج به علت تجمیع کاربری های حساس نظیر کاربری تأسیسات و تجهیزات شهریو کاربری نظامی و انتظامی است و دیگر محدوده های شهری از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردارند.
آیا دشت جلفا- هادیشهر مکان ژئومورفولوژیک (ژئومورفوسایت) است؟ نگرشی نو در مدیریت مناطق گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت جلفا - هادیشهر واقع در شمال غرب ایران، در دهههای اخیر به عنوان مقصد گردشگری یا معبر گردشگران برای مسافرت به مکانهای گردشکری پیرامون دشت مطرح شده است. این مقاله سعی دارد تا با معرفی این دشت به عنوان مکانی ژئومورفولوژیک از یکسو توجه برنامهریزان را به آسیبپذیری گردشگران از مخاطرات ژئومورفولوژیکی و از سوی دیگر آسیبپذیری میراث زمین از فعالیتهای گردشگری، جلب نماید. فرایند پژوهش بر پایه تحقیق و تحلیل دادهها در چند مرحله صورت گرفته است: 1) توصیف ویژگیهای عمومی منطقه مورد مطالعه، 2) تشخیص و شناسایی واحدهای ژئومورفولوژیک، 3) شناسایـی پدیدههای ژئومورفولوژیکی و عـناصر زمین محیطی که میتواند در توانمندی یا آسیبپذیری گردشگری منطقه نقش داشته باشد، و 4) تعریف سناریوهای خطر احتمالی در منطقه. بر اساس نتایج این پژوهش، دشت جلفا - هادیشهر یک مکان ژئومورفولوژیک است که ویژگیهای آن در جدولی با عنوان کارت شناسایی مکان ژئومورفولوژیک تنظیم گردیده است. افزایش روز افزون تراکم جمعیت ساکن و گردشگر در این مکان، آن را در برابر چالشی مهم به نام تهدید پایداری محیطی قرار داده است. به نظر میرسد این مسأله با درک و فهمی درست از چشمانداز و مخاطرات تهدیدکننده آن براحتی قابل حل است و میتوان با تهیه نقشههای ژئومورفولوژی، تهیه کارتهای شناسایی و ارائه اطلاعات به مسئولین و برنامهریزان جهت لحاظ در برنامههای توسعه از یک طرف و القاء این اطلاعات به گردشگران از طریق همین نقشهها از طرف دیگر به این مهم دست یافت.
تغییرات ساختاری بخش کشاورزی ایران تا افق 1404 هجری شمسی: آرای صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی تغییرات ساختاری بخش کشاورزی ایران تا افق 1404 هجری شمسی با استفاده از آرای صاحب¬نظران این بخش است. طراحی پژوهش با بهره گیری از روش دِلفی برای دستیابی به توافق گروهی صورت می گیرد. جامعة آماری شامل کلیة سیاست گذاران بخش کشاورزی کشور است که از آن میان، با استفاده از روش نمونه¬گیری هدفمند، بیست نفر برای پاسخ¬گویی به سؤال اصلی تحقیق انتخاب می شوند. بر اساس نتایج تحقیق، پاسخ¬گویان شانزده تغییر ساختاری بخش کشاورزی تا افق 1404 را مطرح می کنند، که در نوع تغییر (کاهش یا افزایش) آنها توافق همگانی وجود دارد. این پیش بینی¬ها در شش حوزة «نوع محصول تولیدی»، «ابزار تولید»، «تقاضای بازار»، «چگونگی کشت»، «اندازه و تعداد قطعات زراعی»، و «عامل انسانی تولید» طبقه بندی می شوند.