فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
کشاورزی پایدار در دانش بهره برداری از منابع در فرایند تولید خلاصه می شود. شکل گیری این نظام مستلزم فراهم سازی بسترهای لازم برای آموزش و انعطاف پذیری فکری و تحرک اندیشه در بهره برداران است. رهیافت مشارکت می تواند به عنوان عامل مؤثر، نقش مهمی در ایجاد دانش و شکل گیری نگرش پایدار در کشاورزان ایفا کند. مقاله حاضر سعی دارد با رویکردی جامع و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل نقش مشارکت در کشاورزی پایدار 14 سکونتگاه روستایی دهستان ایجرود بالا در شهرستان ایجرود بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه، حجم نمونه 330 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب SPSS انجام شده است. بررسی ها نشان می دهد که سطح مشارکت با میانگین 27/2 پایین تر از حد مورد انتظار است. در این بین نتایج به دست آمده مشخص می سازند که بین آگاهی و دانش، تعهد و مسئولیت پذیری و تصمیم گیری عقلایی ارتباط مستقیمی برقرار است، به گونه ای که این سازوکار یا مکانیسم ارتباط مستقیم مشارکت و کشاورزی پایدار را توجیه می کند. ضریب همبستگی 557/0 با سطح معناداری 038/0 در آزمون همبستگی اسپیرمن مؤید این امر است. بر همین اساس به منظور بهبود وضعیت کشاورزی پایدار در روستاها، توجه به مقوله مشارکت به عنوان فراگرد تولید دانش اجتناب ناپذیر می نماید.
ژئوپلیتیک قدرتهای در حال ظهور (بریک) و چشم انداز سال 2050(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرتهای در حال ظهور کشورهایی هستند که در طی دو دهه گذشته رشد اقتصادی بالایی داشته و به قطب های اقتصادی جدیدی در جهان تبدیل شده اند. این ائتلاف که از آنها به گروه «بریک» یاد میشود، شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین میباشند که یک چهارم مساحت کره زمین، بیش از 40 درصد جمعیت و 45 درصد ذخایر ارزی جهان متعلق به آنها بوده و تصمیم گیریهای آنها در اقتصاد جهانی تأثیرگذار میباشد. از آنجایی که کشورهای عضو «بریک» شتاب بالایی را در اقتصاد خود تجربه کرده و میکنند (این کشورها در دو دهه آینده نیز به طور میانگین نرخ رشد بیش از 6 درصد را تجربه خواهند کرد) و حداکثر تا سال 2050 به رقبای جدی کشورهای قدرتمند جهان تبدیل خواهند شد.
اما مسأله این است که آیا ژئوپلیتیک بریک این ائتلاف را بر طبق معیارهای قدرت ملی نیز، در حال و آینده، به عنوان قدرتهای در حال ظهور مطرح میکند؟ مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، در صدد پاسخ به این مسأله میباشد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که گروه بریک در چارچوب معیارهای قدرت ملی در آینده رقبای جدی کشورهای قدرتمند اقتصادی جهان محسوب خواهند شد و به عنوان قدرتهای در حال ظهور مطرح میباشند. با توجه به این رویکرد، در پرتو تعاملات جهانی فرصتهایی برای ایران به وجود خواهد آمد که استفاده از این فرصتها باعث ارتقای امنیت ملی ایران خواهد شد.
اهداف ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی نظام دو قطبی، آسیای مرکزی به عنوان بخش جنوبی از قلمرو هارتلند نظریه مکیندر، هویت جغرافیایی - سیاسی مستقل پیدا کرده و به عنوان فضای فاقد قدرت تأثیر گذار، به عرصه رقابت قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد فقدان قدرت تأثیرگذار و نوپایی جمهوری های آن، زمینه ساز دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را در این حوزه استراتژیک فراهم کرده است. قدرتهای یاد شده هر کدام دارای اهداف، منافع و دیدگاهای خاص خود می باشند که شناخت صیح دیدگاههای آنان زمینه ساز اتخاذ سیاستهای مناسب تری از جانب دستگاه سیاست خارجی ایران خواهد بود. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی تبیین اهداف حضور قدرتهای فوق از منظر ژئوپلیتیک در منطقه آسیای مرکزی است. نتایج حاصله بیانگر این مطلب است که قدرتهای منطقه¬ای و فرامنطقه ای مانند ایران، روسیه و چین، علاوه بر هدف توسعه نفوذ خود در منطقه، دارای نگرانیهای امنیتی نیز می باشند و بخشی از نقش آفرینی این کشورها متوجه کسب توانایی بازدارندگی در مقابل تهدیدات در آسیای مرکزی است. ترکیه به عنوان دیگر قدرت منطقه¬ای است که در حال حاضر با تکیه بر قدرت اقتصادی خود و اشتراکات فرهنگی سعی در نقش آفرینی فعال و مؤثر در منطقه را دارد. آمریکا بازیگر اصلی فرامنطقه¬ای در آسیای مرکزی است که در جستجوی اهداف اقتصادی و ژئواستراتژیک خاص خود است و قصد دارد فرآیندهای منطقه¬ای را با اجرای استرات ژی ترکیبی تحت کنترل خود بگیرد. اتحادیه اروپا نیز با توجه به بنیان های اقتصادی خود حضور موفقی در منطقه دارد. اروپا دارای دیدگاهی عمدتاً تجاری بوده و چندان به دنبال کسب جایگاه ژئوپلیتیکی در منطقه نیست. اقدامات اسرائیل نیز در منطقه با توجه به اهداف خاص و جذابیت هایی که اسرائیل برای جمهوری¬های منطقه آسیای مرکزی و قفقاز دارد، با موفقیت نسبی توأم بوده است. اسرائیل علاوه بر اینکه توانسته روابط خوبی با منطقه برقرار کند، موفق شده است تا با جلب همکاری کشورهایی همچون ترکیه و ایالات متحده از آنها نیز در جهت پیشبرد اهداف مورد نظر خود بهره برداری نماید.
تحلیل عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر میزان مشارکت مردم در نواحی روستایی: (مطالعة موردی روستاهای بخش مرکزی شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت همانا شرکت آگاهانه و خودانگیختة افراد در برنامة توسعه است و از ارکان اساسی توسعة روستایی به شمار می رود. ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی جوامع روستایی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر میزان مشارکت روستاییان است. مقالة حاضر بر آن است که با رویکردی همه جانبه و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، سطح مشارکت و عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر آن را در 25 سکونتگاه روستایی بخش مرکزی شهرستان جهرم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونة 384 نفر انجام می شود. براساس آزمون t استیودنت، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد نظر به جز
شاخص های «احترام به دیگران» و «امانتداری در کارهای روزمره» به-گونه ای معنی دار کمتر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر در میزان مشارکت، شاخص هایی همچون «اهمیت تصمیمات جمعی نسبت به تصمیمات فردی»، «علاقه مندی مردم به حل مشکلات محله» و «ارتباطات اجتماعی»، که در راستای تقویت فعالیت-های جمعی است، در تبیین میزان مشارکت مردم بیشترین سهم را دارند. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که معیار «شبکة اجتماعی»، با ضریب تعیین 679/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی دارد.
جهانی شدن و مدل های امنیت منطقه ای در سیستم جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً جهانی شدن به عنوان فرایند تاریخی طولانی مدت تصور می شود که هر روز بر شدت آن در سیستم بین الملل افزوده می شود. در این مسیر جهانی شدن دارای پیامدهای مختلفی میباشد و سیستم بین الملل و بویژه مرزبندی های درونی آن را تغییر می دهد. از این منظر جهان به سیستمی از مناطق تبدیل شده است. البته مناطق نیز در انزوای از یکدیگر نمی باشند. با رشد منطقه گرایی یکی از مهمترین مباحث در روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای رابطه بین جهانی شدن و امنیت منطقه ای است در این راستا چگونگی تأثیرات جهانی شدن بر امنیت سیستم جهانی و مناطق تبدیل به سوال اصلی این مقاله می شود. به عبارت دیگر این سوال مطرح می شود که در وضعیت جهانی شدن سیستم بین الملل، چه مدل های تحلیلی از امنیت منطقه ای قابل ترسیم می باشد؟ در این راستا مقاله رابطه بین جهانی شدن و منطقه گرایی و آثار آن بر مناطق را مورد تجزیه و تحلیل قرار می هد و بر این باور است که جهانی شدن ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی و مدیریتی امنیت منطقه ای را تحت تأثیر قرار داده است و در این میان به این نکته توجه دارد که در تأثیرگذاری جهانی شدن بر امنیت منطقه ای، تفاوت شبکه های منطقه ای مهم خواهد بود.
Transboundary Water Management Improvements, the Way Forward in the Middle East; Case Study: Transboundary Water Management of Iran and Neighbors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human civilizations have been created and developed adjacent water resources such as rivers. The old Mesopotamia Civilization near Euphrates - Tigris Rivers, The Egypt Civilization near Nile River, The India Civilization near Indus River and The Burned City Civilization near Hirmand (Helmand) River and Hamoon lakes are samples of aforementioned civilizations. Demise of old Civilizations occurred according to wars, dangerous disasters and illness, droughts and deficiency of water. Today, with regards to limitation of ancient empires, kingdoms and governments and creation of new small and big countries, new boundaries have been established and the importance of fresh water resources and transboundary rivers has been increased much more and after that several challenges and disputes have been occurred between countries for accessing fresh water over these resources and even some serious disputes and wars between countries have been occurred in 20th century. According to aforementioned, government's consideration and attempts of countries are toward compiling new methods for water resources management specially based on principles of Integrated Water Resources Management (IWRM). Also for decreasing challenges and disputes and prevention of new challenges, water treaties based on international laws, and previous historic water rights and or the necessity to friendship relations between countries could help us achieving to unique and more suitable solutions in Transboundary Waters. Iran and its neighbors have several Transboundary Rivers Basins such as Aras (with Turkey, Armenia and Azerbaijan), Atrak (with Turkmenistan), Arvanad (Shat-Al-Arab) (with Iraq), Hirmand and Harirud (with Afghanistan) and others. In this paper, after a brief survey on Transboundary Rivers of Middle East Countries, it is presented the experiences of Transboundary Water Management of Iran and its neighbors in several fields of implementations, challenges, successful and new required process for implementation of IWRM in the Transboundary Rivers.
بررسی روش های تحلیل سلسله مراتبی AHP، LNRF و FAHP در پهنه بندی خطر زمین لغزش (مطالعه موردی حوضه آبخیز النگ دره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش از بلایای طبیعی است که هر ساله خسارات مالی و جانی زیادی به بار میآورد، اما در عین حال پیش بینیپذیری از ویژگیهای برجستة آن به شمار میآید. با پیش بینی وقوع زمین لغزش میتوان از بروز و گسترش خسارات ناشی از آن جلوگیری به عمل آورد. یکی از روش های پیش بینی این پدیده، مطالعة زمین لغزش های الگو در منطقه و پهنه بندی ناحیه یا حوضه آبخیز با توجه به آن الگوست. در این مقاله سعی شده است تا با مطالعه ویژگیهای لغزش الگو، کل حوضه آبخیز النگ دره که نشانه های بروز لغزش را به وضوح میتوان در قسمت های مختلف آن مشاهده کرد، از نظر خطر وقوع لغزش به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، روش FAHP و LNRF پهنه بندی کرد و ضمن مقایسة روش ها نقاط خطرساز را به منظور پایدارسازی آن تعیین کرد. نتایج تحقیق نشان میدهد که روش LNRF در مقایسه با دو روش دیگر تطابق بیشتری با منطقه دارد. در این روش، اعمال نظر کارشناسی در حداقل قرار دارد و در نتیجه امکان بروز خطا در آن کمتر است. در روش سلسله مراتبی به علت وجود متغیرهای بیشتر و اعمال نظر مستقیم کارشناس، امکان بروز خطا در امتیازدهی پارامترها وجود دارد. در روش FAHP نیز تعیین حدود حداقل و حداکثر مقادیر مؤثر در امتیازدهی پارامترها مستقیماً بستگی به نظر کارشناسی دارد خطای بیشتری در آن بروز مییابد. بنابراین پس از مقایسة سه روش فوق، مدل به دست آمده از روش LNRF که تطابق بیشتری با شرایط محیط مورد مطالعه دارد، به عنوان مدل نهایی انتخاب شد.
تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا- شهرهای کوچک با استفاده از GIS مطالعة موردی؛ روستا- شهر اصلاندوز (واقع در استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی عادلانه به کاربری های شهری و استفادة بهینه از آنها یکی از مؤلفه های اساسی در توسعة پایدار و عدالت اجتماعی است. امروزه مفهوم زمین و فضای شهری هم به لحاظ طبیعی و کالبدی و هم به لحاظ اقتصادی- اجتماعی تغییر کیفی پیدا کرده و در نتیجه ابعاد و اهداف کاربری اراضی نیز وسیع و غنی شده است. بنابراین، استفاده از زمین و فضا به عنوان یک منبع عمومی، حیاتی و ثروت همگانی، باید با برنامه ریزی اصولی انجام پذیرد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش به بررسی و تحلیل کاربری اراضی روستا- شهر اصلاندوز با توجه به دیدگاه های کمی و کیفی پرداخته شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. مسایل و کمبودهای کاربری ها به طور جداگانه به صورت کمی و کیفی، با لحاظ کردن شرایط اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهر بررسی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به تجزیه و تحلیل کاربری ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده آن است که گسترش کالبدی این شهر در دهة اخیر و افزایش جمعیت آن، باعث عدم تعادل در کاربری اراضی آن گردیده است، بنابراین، تعادل بخشی به آن و ایجاد تمهیدات و تعیین راهکارهای مناسب به منظور جلوگیری از گسترش بی رویة شهر و حفظ اراضی کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون شهر را ضروری می سازد. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن با توجه به ماتریس های سازگاری، ظرفیت، مطلوبیت و وابستگی و تحلیل علمی آن در این پژوهش، نشان دهندة آنست که بسیاری ازکاربری های موجود از نظر کمی و کیفی با استانداردها و ضوابط علمی منطبق نبوده و نامتعادل است.
ارزیابی خطرات زیست محیطی مناطق حاشیه دریاچه ارومیه ناشی از نوسانات مرز پیرامونی طی سال های 1985 تا 2010
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تأثیر ات و توان های محیطی امروزه به عنوان یکی از مباحث پایه ای برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و طرح های شهری و روستایی مطرح است. دریاچه ارومیه در 45 درجه و 10 دقیقه تا 45 درجه و 45 دقیقه طول شرقی و 37 تا 38 درجه و 16 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. حداکثر مساحت آن در ماه های اردیبهشت و خرداد و حداقل گسترش آن در ماه های مهر و آبان است مساحت کل حوضه آبریز دریاچه ارومیه بالغ بر 51876 کیلومتر مربع و طول دریاچه حدود 140 کیلومتر و عرض آن 20 الی 50 کیلومتر می باشد و محیط آن حدود 500 کیلومتر برآورد شده است در این دریاچه یک جریان داخلی آب در سمت غرب از شمال به جنوب و در سمت شرق از جنوب به شمال وجود دارد که در سواحل شمالی دارای جهت شرقی- غربی و در سواحل جنوبی دارای جهت حرکت غربی - شرقی است. و این امر بر مشکلات مناطق واقع در شرق دریاچه که دارای حداکثر پسروی نیز می باشند؛ می افزاید. این پژوهش با توجه به نوع هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. در ابتدای امر از تصاویر موزاییک شده سال های 1985 و 2010دریاچه ارومیه استفاده گردید. در محیط نرم افزار قسمت های مختلف آن برش زده شد و در محیط نرم افزاری ARC GISبر روی دریاچه ارومیه بر اساس وضعیت بهره وری اراضی و مناطق جمعیتی و ... چهار سطح مشخص گردید. سپس با استفاده از لایه های مختلف جمعیت، مناطق مسکونی، ارتفاع، کاربری و ... از طریق روی هم گذاری لایه 5 مورد نقشه مناسب تهیه گردید که به تفسیر هر کدام از نقشه پرداخته شد تحقیقات نشان داد که اکثر شهرهایی که در بخش شرقی منطقه مطالعاتی قرار دارند همچون: تبریز، آذرشهر، صوفیان، میاندوآب، مرند و ... حداکثر خطرپذیری قرار دارند و شهرهایی هم چون بناب که جهت باد در آن ها غربی می باشند در اوج خطرپذیری قرار دارند چون اکثر مناطق حاشیه دریاچه در ارتفاعات زیر 30 متر از سطح دریا قرار دارند بر میزان خطرپذیری مناطق افزوده می گردد که در صورت جابجایی نمک توسط باد و آبیاری از طرف کشاورزان با شورشدن اراضی آبی و دیم به مساحت حدود 10 میلیون هکتار بر مشکلات در طول زمان نیز افزوده خواهد شد و در نهایت منجر به مهاجرت صدها هزار نفر از ساکنین منطقه ما خواهد شد.
پیامدهای زیست محیطی و حقوقی ساخت جزایر مصنوعی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت جزایر مصنوعی از سوی کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، به ویژه امارات متّحده ی عربی، سبب شده تا این موضوع با حساسیّت بیشتری از سوی کشورهای منطقه، به ویژه ایران دنبال شود. در چنین شرایطی، ریشه یابی آثار زیست محیطی و سیاسی این مسئله، بسیار مهم به نظر می رسد. آلودگی زیست محیطی سال های پیش، درنتیجه ی فعّالیّت های انسانی و بهره برداری بی رویّه از طبیعت به وجود آمده است. آلودگی آبها ازجمله خلیج فارس، بخش چشمگیری از بحران آلودگی محیط زیست را تشکیل می دهد. جزایر مصنوعی در خلیج فارس در حال گسترش هستند. کشورهای کوچک خلیج فارس تلاش دارند تا سهم اراضی تحت مالکیّت خود را افزایش دهند و سرزمین های جدیدی را برای فعّالیّت های اقتصادی، توریستی و تجاری برپا کنند. اگر برخورد و اختلاف ایران و امارات متّحده ی عربی بر سر جزایر ایرانیِ ابوموسی و تنب های کوچک و بزرگ را به این مشکل اضافه کنیم، تصویر نگران کننده تری نمایان می شود. این مقاله، آثار تخریبی ساخت جزایر مصنوعی بر محیط زیست دریای خلیج فارس را مورد ارزیابی قرار می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، جزایر مصنوعی نخیل، حیات وحش را مدفون و سبب افزایش تیرگی و گل آلودشدن آب و جابه جایی رسوبات کنار ساحل شده است. کشورهای غیرساحلی در چارچوب قوانین سوم کنفرانس حقوق دریاها، حقِّ ساخت و برپایی جزایر مصنوعی در خلیج فارس را ندارند. افزون بر اینکه، کشورسازنده ی جزایر مصنوعی، باید اطلاعات لازم را در زمینه ی ساخت و ویژگی های جزایر مصنوعی خود به کشورهای دیگر ارائه دهد.
بررسی خطر سیل خیزی در زیرحوضه های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل از پدیده های مخرّب طبیعی است. به طورکلّی، سیل خیزی، وضعیّت سیلاب در آن حوضه را مشخّص می کند. عوامل بسیاری در بروز سیلاب های کشور نقش دارند که از آن میان می توان به رخداد بارش های شدید، ذوبّ ناگهانی برف در منطقه ی کوهستانی و عملکرد هم زمان هر دو عامل اشاره کرد. منطقه ی یک حوضه ی آبریز، به سبب وجود شرایط طبیعی مختلف، از پتانسیل رخداد متفاوتی برخوردار است. طبقه بندی و اولویت بندی زیرحوضه ها، گام اول را برای مقابله یا کاهش اثرهای سیلاب در حوضه های آبریز برعهده دارد. بر همین اساس، هدف از مطالعه ی پیش رو، تبیین وضعیّت سیلاب در زیرحوضه های استان آذربایجان غربی است. در همین راستا، خسارات و خطرات سیل بر اساس آمار و اطلاعات ثبت شده در گذشته تحلیل شده است. برای استخراج دقیق محدوده ی سیل خیزی با استفاده از روش استراهلر به طبقه بندی رودخانه های استان پرداخته شد. سپس با استفاده از این طبقه بندی برای هر یک طبقه ها، یک پهنه به عنوان محدوده ی خطر سیل در محیط GIS تعیین شد، در ادامه با استفاده از نقشه های 100000/1 زمین شناسی، واحد تشکیلات کواترنری( Qal) به این محدوده افزوده شد. در گام بعد برای اینکه شدّت خطر سیل پذیری در زیرحوضه های استان مشخّص شود، از آمار وقوع سیل در زیرحوضه های استان استفاده شد و درنهایت، شدّت خطرپذیری سیل در زیرحوضه های استان به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که زیرحوضه ی زنگمار در خطر سیل پذیری شدید قرار دارد و لازم است تا تدابیری برای کاهش آثار سیل در این منطقه انجام گیرد.
تحلیل لندفرم های هیدروژئومورفولوژیک حوضه ی آبریز دریاچه ی مهارلو بر مبنای روابط تعاملی فرایندهای مورفوتکتونیک، مورفوکلیماتیک و هیدرومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه ی آبریز دریاچه ی مهارلو در دره ی ناودیسی زاگرس چین خورده واقع است. اسکلت و ساختار ناهموار این حوضه از سه واحد ژئومورفولوژیک کوهستانی، سطوح پست و هموار و چاله ی تکتونیکی دریاچه تشکیل شده و در طی دوره های زمین شناختی، تحت تأثیر روابط تعاملی فرآیندهای تکتونیکی، کلیماتولوژیکی و هیدروژئومورفولوژیکی تکوین و تکامل یافته است. در این پژوهش، برای بررسی ژئومورفولوژی، به ویژه تحولات هیدروژئومورفولوژیکی این حوضه، از روش های تاریخی، تجربی، توصیفی – تحلیلی و برخی مدل های ژئومورفولوژیکی استفاده شده و نتایج زیر به دست آمده است: واحدهای ژئومورفیک، به ویژه ناحیه ی کوهستانی این حوضه، تحت تأثیر فرآیندهای پالئوهیدرومورفوتکتونیک، لندفرم ها و ناهمواری های معکوس نظیر، کلوزها و دره های عرضی، ناودیس های هوایی، الگوی زهکشی ترلیس( داربستی) و غیره را ایجاد نموده اند. از سوی دیگر شرایط پالئوهیدرومورفوکلیماتیک، فرایندها ولندفرم های پالئوکارست را در این ناحیه پدید آورده و کارست های زیرزمینی نیز با افزایش نفوذپذیری و جریان های عمقی و زیرزمینی، موجبات ضعف زهکشی های سطحی حوضه را فراهم آورده اند. این شرایط و ویژگی ها هم اکنون با روندی کندتر و خلق لندفرم های نسبتاً متفاوت، به ویژه در سطوح پست حوضه، تداوم یافته و در قالب فرآیندهای نئوهیدرومورفوتکتونیک، عملکرد گسل های فعّال، تحلیل گنبدهای نمکی، همراه با فرآیندهای جریانی و نئوهیدرومورفوکلیماتیک (نوسانات سطح دریاچه بر اثر تغییرات اقلیمی عصر حاضر و جریان های فصلی و موقتی) بر بافت الگوی زهکشی و فرآیندها و لندفرم های هیدروژئومورفیک تأثیر گذاشته و ژئوفرم هایی نظیر مخروط افکنه ها و تقطیع آن ها، تراس های دریاچه ای، اشکال مختلف کویری و غیره را در حوضه ی آبریز مهارلو به وجود آورده اند. با وجود این در حال حاضر برخی موارد مانند بارش های رگباری شدید و وجود شیب های تند ارتفاعات، جریان های سطحی قدرتمندی را ایجاد نموده و در فرسایش، تولید رسوب و تحولات هیدروژئومورفولوژی این حوضه نقش مهمی را ایفا می نمایند. نتیجه ی نهایی آنکه شرایط تکتونیکی، اقلیمی و هیدرودینامیکی، چه در گذشته و چه در زمان حال، فرآیندها و لندفرم های هیدروژئومورفولوژیکی گوناگونی را در سطح حوضه به وجود آورده و این ویژگی های هیدروژئومورفیک دارای پتانسیل ها، تنگناها، خطرات و معضلاتی زیست محیطی هستند، که باید در مدیریت محیطی و دست یابی به توسعه ی پایدار، مورد توجه برنامه ریزان و مجریان پروژه های عمرانی قرار گیرد.
تحلیلی بر برنامه ریزی و توسعه اکوتوریسم در حوضه تالاب گاوخونی با بهره گیری از شاخص های زیست اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهرهگیری از شاخصهای آسایش زیست اقلیمی یا بیوکلیماتیک در مناطق مختلف جغرافیایی، میتواند به برنامهریزی اکوتوریستی کمک نماید تا مناطق جاذب محیطی به منظور گذران اوقات فراغت مورد استفاده بهتر قرار گیرد. در این مقاله با بهرهگیری از آمارهای ایستگاههای هواشناسی همجوار با تالاب گاوخونی شامل؛ اصفهان، شرق اصفهان، کبوترآباد، بافق و یزد، طی سالهای 1975 تا 2005، شرایط آسایش انسانی براساس مدلها و شاخصهای زیست اقلیمی (بیکر، ترجونگ، فـشار عصبی، ترموهیگرومتریک و سوز باد) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای تحقیق موید آن است که با توجه به ویژگیهای اقلیمی منطقه مورد مطالعه و دارا بودن ظرفیتهای مناسب از جاذبههای محیطی همچون؛ کوه، کویر، دریاچه، سبزهزار، جنگلهای گز و مناطق تاریخی ورزنه و قورتان در همجواری آن، جهت برنامهریزی اکوتوریستی کششپذیری زیادی دارد. بهطوری که نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافتهها، حاکی از آن است علیرغم آنکه اقلیم منطقه از شرایط داغ تا خنک متغیر میباشد، لیکن ماههای اردیبهشت و شهریور، دارای آسایش اقلیمی روزانه و شبانه کاملاً مطلوب جهت برنامهریزی و بهرهبرداری توریستی در منطقه میباشند. در عین حال از لحاظ آسایش روزانه تنها ماه فروردین دارای شرایط مساعد و ماههای اسفند و آبان نیز تا حدودی مناسب و از نظر آسایش اقلیمی شبانه نیز ماههای تیر و مرداد در شرایط آسایشی مناسب قرار دارند. اینک نتایج حاصل از این پژوهش در حوضه تالاب گاوخونی، میتواند راهنمای عمل مدیران و سیاستگذران حوزه توریسم و دفاتر توریستی و تورگردانان بوده و به منظور برنامهریزی توسعه اکوتوریسم در منطقه مورد بهرهبرداری آنان قرار گیرد.
پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنة قدرت در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر در خاورمیانه را می توان به عنوان محور اصلی تغییر در موازنة قدرت منطقه ای دانست. هرگونه جابجایی در ساختار قدرت سیاسی کشورهای منطقه ، دارای پیامدهای راهبردی برای کشورهای مختلف خواهد بود. به عبارتی دیگر، جابجایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در محیط منطقه ای می شود بلکه می توان آن را زمینه ساز دگرگونی های بنیادی تری در حوزة امنیت منطقه ای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادلة قدرت و موازنة منطقه ای خاورمیانه و خلیج فارس تأثیرگذار خواهد بود. در این فرایند کشورهایی همانند عربستان و ترکیه در صدد برآمدند تا بر موازنة منطقه ای تأثیر به جا گذارند. آنان تلاش دارند تا نقش ایران در برقراری امنیت منطقه ای در خاورمیانه را کاهش دهند. به طور کلی کشورهای عربستان، ترکیه و اسرائیل را می توان به عنوان اصلی ترین رقبای ژئوپلیتیکی ایران در خاورمیانه دانست. به همین دلیل است که آنان از یک سو در صدد تغییر در موازنة قدرت منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، از سوی دیگر، تلاش می کنند تا موج های جدید نوگرایی را در حوزة شکل بندی های قدرت منطقه ای تحت تأثیر قرار دهند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه و منابع الکترونیکی در پی تبیین پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنة قدرت درخاورمیانه بر اساس تغییر در مدل موازنة قدرت منطقه ای و بین المللی میباشد. یافته های مقاله حکایت از این دارد، اگرچه جلوه های هستی شناسانة تحولات خاورمیانه براساس بیداری اسلامی مورد توجه قرار می گیرد، اما کشورهایی که نقش رقیب منطقه ای ایران را ایفا می نمایند، درصدد تغییر در موازنة قدرت منطقه ای هستند. این امر در میان مدت ژئوپلیتیک خلیج فارس و خاورمیانه را تحت تأثیر قرار می دهد. این تحولات توانسته است فرصت های نوین و همچنین چالش های جدید برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
تبیین ژئوپلیتیک روابط قدرت در منطقه شبه قاره هند پس از وقایع 11 سپتامبر 2001م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقایع 11 سپتامبر 2001م. نقطه عطفی در تحولات ژئوپلیتیک و مناسبات قدرت در منطقه شبه قاره هند به شمار می رود. مقوله ای که به شدت تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی و نقش جدید هند به عنوان قدرت نوظهور در عرصة سیاست های جهانی از یک طرف و گزاره های امنیتی و سیاسی جدید ایالات متحده آمریکا پس از حادثه فوق، از طرف دیگر قرار گرفته است.
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی درصدد برآمده است تا ضمن بررسی و تحلیل علل و زمینه های مناسبات و روابط قدرت در منطقه ژئوپلیتیک شبه قاره هند تحت تأثیر فضای سیاسی- امنیتی غالب بر سیاست های جهانی پس از حادثه 11 سپتامبر 2001م، الگوی روابط ژئوپلیتیک بین منطقه شبه قاره هند با بازیگران مطرح نظام جهانی را ارائه دهد. براساس دستآوردهای این پژوهش، روابط قدرت در شبه قاره هند با نظام جهانی به شدت تحت تأثیر روابط هند با ایالات متحده آمریکا و سایر بازیگران مطرح در نظام ژئوپلیتیک جهانی قرار گرفته و براساس الگوی تعاملی در جریان است.
تمایزات منطقه ای و سطوح تکنولوژی تولیدات صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه تولیدات هر منطقه به تنهایی می تواند، به عنوان معیاری برای سطح رفاه آن منطقه قلمداد شود، اما در ادبیّات جدید در این زمینه، نه تنها تولید، بلکه سطح تکنولوژی به کار گرفته شده ی تولید در هر منطقه نیز، از اهمّیّتی اساسی برای رتبه بندی مناطق از دیدگاه سطح توسعه یافتگی و به ویژه توسعه ی پایدار قلمداد می شود. این در حالی است که توزیع فضایی نامتعادل منابع و عوامل تولید، پتانسیل های متفاوتی را برای مناطق مختلف به همراه داشته و از این رو، می توان سطوح تکنولوژی متفاوت در تولیدات مناطق را انتظار داشت. با این همه، اگرچه بررسی تمایزات منطقه ای بر اساس متغیّرهای گوناگون یکی از موارد با اهمّیّت در اقتصاد و به ویژه در حوزه جغرافیای اقتصادی و اقتصاد منطقه ای قلمداد می شود، اما بررسی تمایزات تولیدات مناطق برحسب سطوح تکنولوژی، موضوعی است که با همه ی اهمّیّت، کمتر مورد توجّه قرار گرفته و از این رو، این مطالعه با هدف بررسی تمایزات منطقه ای در سطوح تکنولوژی بخش صنعت استان های کشور طراحی شده است. سطح تکنولوژی با توجّه به سه معیار اساسی تولیدات صورت گرفته، ارزش افزوده ی ایجادشده و اشتغال صنعتی موجود و در بازه های زمانی سال های 1374، 1379 و 1384 (سال های نخست برنامه های دوم، سوم و چهارم توسعه) انجام گرفته است. برای تعیین سطح تکنولوژی نیز از شاخص کیفیّت نیروی انسانی، تبلوریافته در سطح مهارت کارکنان استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان دهنده ی آن است که سطح تکنولوژی در صنایع تولیدی ایران، به شدّت تحت تأثیر مکان استقرار بنگاه های صنعتی و درنتیجه تمایزات موجود استان ها قرار داشته و تغییر معیار تعیین سطح تکنولوژی نیز این نتیجه را تغییر نداده است.
امکان سنجی جاذبه های اکوتوریستی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم یکی از انواع توریسم طبیعت مبنا است. که بر تعامل با محیط طبیعی تقریباً بکر برای حفاظت و آموزش تأکید دارد. در واقع اکوتوریسم گرایش نوین در صنعت جهانگردی است. چشماندازها و مناظر زیبای طبیعت از کانونها و جاذبههای توریستپذیر این نوع از گردشگری است.
براساس برآوردهای موجود کشور ایران، از نظر پتانسیلهای گردشگری طبیعی (اکوتوریسم) و تاریخی جزء ده کشور اول دنیا، و از نظر تنوع گردشگری جزو 5 کشور اول جهان و از نظر تنوع صنایع دستی جزو 2 کشور اول جهان محسوب میشود. استان اردبیل هم به عنوان یکی از مناطقی است که دارای جاذبههای گردشگری طبیعی است. این استان دارای چشماندازهای بدیع، دشتها، دریاچهها، تالابها، آبشارهای فراوان، چشمههای معدنی، مراکز آب درمانی، کوهستانها، زیستگاهها و شکارگاههای حیات وحش بوده، و به عنوان یکی از مناطق اکوتوریستی کشور مطرح است.
هدف این تحقیق ارزیابی توانهای اکوتوریستی استان اردبیل با استفاده از مدل بررسی SWOT میباشد و روش آن توصیفی، اسنادی و بر اساس تحلیل محتوا میباشد. یافتههای تحقیق از بررسی قابلیت های این استان در زمینه صنعت اکوتوریسم حاکی از این واقعیت میباشد که این استان ظرفیت تبدیل شدن به یکی از قطبهای جامع گردشگری طبیعی کشور را دارا میباشد و در این استان ضرورت توسعه گردشگری با محوریت اکوتوریسم به منظور شکلدهی به توسعه پایدار درونزا به شدت احساس میشود.