فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
منظر شهری، مقوله ای مطرح در کیفیت و مطلوبیت شهرها، واقعی و عینی بوده و حاصل مشاهده و درک مظاهر گوناگون و ملموس شهر اعم از بناها، فضاها، فعالیت ها، صداها و بوها هنگام مواجه شهروند با پدیده شهر است. به واقع فرآیند برنامه ریزی منظر، هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری است به مجموعه ساختمان ها، خیابان ها و مکان هایی که محیط شهری را می سازند. این پژوهش با هدف ارتقا و بهبود کیفیت بصری و ادراکی منظر فضاهای شهری شهر تفت به اولویت بندی عناصر مؤثر در منظر پرداخته است. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برگرفته از اسناد و منابع مکتوب به همراه بررسی های میدانی از قبیل مراجعه مستقیم به سازمان ها و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده است. برای تحلیل اطلاعات از مدل تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است؛ فضاهای عمومی، اولویت های بصری و ساختار فیزیکی و کالبدی به عنوان سه معیار و گروه اصلی و برای هر معیار سه گزینه یا زیرگروه تعیین شد. در تعیین رابطه بین معیارها و زیرمعیارها و همچنین تعیین اولویت هریک، پرسش نامه هایی متناسب با مدل تحلیل شبکه ای تدوین و کامل شد و اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار تحلیل شد. نتایج نشان می دهد، مسیل رودخانه با امتیاز ۵۵/۰ در اولویت نخست در میان فضاهای عمومی قرار دارد. در میان سه زیرگروه مربوط به گروه ساختار فیزیکی و کالبدی، مبلمان شهری با امتیاز ۶۵۵/۰ در اولویت نخست قرار دارد و در میان سه زیرگروه مربوط به اولویت های بصری، نخست المان ها و مجسمه ها با امتیاز ۴۵۶/۰ و سپس با اختلاف اندکی نورپردازی با امتیاز ۴۱۴/۰، اولویت ها را در برنامه ریزی منظر شهری شهر تفت تشکیل می دهند. در نهایت پیشنهاهایی جهت بهبود هریک از فضاهای مورد نظر پژوهش ارائه شد.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین مکان برهم کنش، تبادل و تداخل منافع گروه های مختلف اجتماعی است. سازمان فضایی از طریق زمین، نحوه استفاده از آن و عینیت یافتن برخورد نیروها بر آن، یعنی ساخت محیط مصنوع، شکل می گیرد. اگرچه تغییر کاربری اراضی به عوامل گوناگونی بستگی دارد، فعالیت های انسانی مهم ترین عاملی هستند که عمدتاً سبب تغییر کاربری زمین و در نتیجه، تغییر پیکربندی فضایی منطقه می شوند. تبلور عینی این فعالیت های افسارگسیخته، انباشت نابرابر سرمایه در منطقه کلان شهری و دامن زدن بیشتر به بی تعادلی های منطقه ای است. از این رو، باید با مطالعه نیروهای محرک تغییر کاربری اراضی و عوامل فضایی مرتبط با آن از فرایندهای محتمل آتی پرسش شود. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی است. روش پژوهش، کمی است و با استفاده از نقشه های کاربری اراضی در سال های 1372 و 1390، تغییرات کاربری اراضی برای سال های 1408، 1426، 1444 و 1462 در محیط QGis2.4 شبیه سازی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهند که از یک سو، تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی به توسعه بیشتر اراضی کشاورزی، مراتع و در نتیجه، خشک شدن سکونتگاه های روستایی منجر خواهد شد و از سوی دیگر، ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی - اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین، ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از روش های آماری در حوضه آبریز باراندوز چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر پتانسیل وقوع زمین لغزش و خطر آن در حوضه آبریز باراندوز چای (آذربایجان غربی) موردبررسی قرارگرفته است. بدین منظور از روش آماری شاخص خطر HIM استفاده شد. داده های مورداستفاده در این مقاله شامل داده های توپوگرافی، کاربری اراضی، نقشه های زمین شناسی و همچنین نقشه زمین لغزش های اتفاق افتاده در سطح حوضه است. نقشه پایه در این زمینه، نقشه های توپوگرافی 25000 حوضه است. شش عامل اصلی و مؤثر بر وقوع زمین لغزش در حوضه انتخاب و نقشه های آن به منظور وزن دهی، تهیه گردید. این عوامل عبارت اند از: شیب و جهت شیب، سنگ شناسی، خاکشناسی، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی. درنهایت با استفاده از نقشه های استانداردشده شش گانه، نقشه پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز باراندوز چای تهیه و ترسیم شد. پتانسیل خطر زمین لغزش در حوضه موردنظر به پنج طبقه کم، متوسط، متوسط تا زیاد، زیاد و خیلی زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان می دهد که شیب های بیشتر از 30 درجه و جهت شیب جنوب و جنوب شرقی و مناطق کوهستانی بیشترین پتانسیل زمین لغزش در منطقه موردمطالعه را دارند. مدل مورداستفاده در این مقاله با استفاده از محاسبه مساحت زیر نمودارهای Cross-validation، مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. میزان اعتبار آن در حدود 79/80 برآورد شد که بیانگر دقت خوب مدل است. همچنین فرایند تحلیل اثر از طریق حذف تک به تک عوامل مؤثر شش گانه از مدل و بررسی خروجی آن ها، صورت گرفت. این تحلیل نشان داد که شیب عامل اصلی در وقوع زمین لغزش در حوضه است. نتیجه دیگر اینکه که می توان عامل اصلی در وقوع زمین لغزش را با دقت بالایی مشخص کرد. درنهایت نتایج نشان می دهد که علی رغم وجود محدودیت های عملی و مفهومی و داده های دقیق، تهیه نقشه خطر زمین لغزش و همچنین ارزیابی آن می تواند در برنامه ریزی آمایش سرزمین و کاهش خطرات طبیعی و همچنین هزینه ها مؤثر واقع شود.
تحلیل فضایی کیفیّت محیطی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه ۱۱ شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
کیفیّت محیط شهری، عبارت از وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی محیط شهری که نشان-دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است؛ بنابراین، کیفیّت محیط باید در ارتباط با خواسته های انسان از لحاظ ذهنی و عینی با توجه به پیشرفت های فناوری و استانداردها در طول زمان تغییر و تحول یابد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی کیفیّت محیطی و ارتقای شاخص های کیفیّت محیطی در بافت های فرسوده محلّات ۱۹ گانه منطقه ۱۱ شهرداری تهران است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از نرم افزار-های ArcGIS، Excel و مدل Topsis است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده درباره ۲۷ شاخص در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. یافته های پژوهش مشخص می سازد با سطح بندی محلّات بر اساس تکنیک تاپسیس، محلّات عباسی، انبار، راه آهن، پارک رازی، هلال احمر و خرمشهر به عنوان محلّات دارای کیفیّت محیطی نامطلوب و محلّات اسکندری و جمهوری جزو محلّات مطلوب شناخته شدند. با تحلیل ابعاد و شاخص های تحقیق (محلّات منطقه ۱۱) به لحاظ کالبدی بدترین وضعیت و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بهترین وضعیت را در سطح منطقه به خود اختصاص داده اند.
برآورد ساختار جنگل کاج با استفاده از تصاویر رادارای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، جهت برآورد پارامترهای ساختاری جنگل کاج، از داده های چندزمانه تصاویر رادار با روزنه مصنوعی[1] به دست آمده از ماهواره ALOS[2]-PALSAR[3]، پس از انجام تصحیحات هندسی و کاهش لکه (اسپکل[4])، خصوصیات مربوط به ضرایب بازپخش[5] و نیز اطلاعات بافتی، در پنجره هایی با اندازه ها و جهات مختلف، با استفاده از روش GLCM[6] استخراج شد. سپس با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره گام به گام[7]، مدل های تخمین برای نمونه های جمع آوری شده در طی عملیات زمینی به دست آمد. نتایج حاصل نمایانگر بهبود عملکرد مدل هایی بود که از داده های چندزمانه استفاده کرده بودند، همچنین این تحقیق نشان داد در حالی که ارتفاع متوسط درختان با خطای 7/20 درصد قابل تخمین است. خطای حاصل برای سایر پارامترهای ساختاری بیش از 30 درصد است. در این تحقیق تأثیر سن درخت و شیب اراضی بر عملکرد مدل ها نیز به صورت آماری بررسی شده است.
برآورد دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8 و الگوریتم پنجره مجزا(مطالعه موردی: حوضه آبریز مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین یکی از معیارهای مهم در برنامه ریزی ناحیه ای و منطقه ای می باشد. دمای سطح زمین در بسیاری از برنامه های کاربردی محیط زیست، کشاورزی، هواشناسی و سایر پروژه ها می تواند مورد استفاده واقع شود.با توجه به محدودیت ایستگاه های هواشناسی، سنجش از دور می تواند به عنوان پایه و اساس بسیاری از داده های هواشناسی مورد استفاده قرار گیرد. یکی از مهمترین جنبه های کاربردی سنجش از دور در مطالعات اقلیم شناسی برآورد دمای سطح زمین می باشد. در این راستا، الگوریتم پنجره مجزا به عنوان یک روش مؤثر در استخراج دمای سطح زمین محسوب می شود؛ که براساس منابع علمی بیشترین دقت را ارائه می دهد. در این پژوهش از تصاویر چند طیفی و حرارتی ماهواره لندست8 برای برآورد دمای زمین در حوضه آبریز مهاباد استفاده شده است. برای نیل به هدف، بعد از انجام تصحیحات رادیومتریک نسبت به مدل سازی و تجزیه و تحلیل تصاویر اقدام شد. بطوری که شاخص پوشش گیاهی، کسری پوشش گیاهی، دمای روشنایی ماهواره، قابلیت انتشار سطح زمین، ستون بخار آب که از معیارهای مؤثر در برآورد دمای سطح زمین با روش الگوریتم پنجره مجزا می باشند، با انجام محاسبه روابط ریاضی مقادیر لازم برای محاسبه دمای سطح زمین بدست آمدند.در نهایت دمای سطح زمین با دقت معادل 4/1 درجه سانتیگراد برآورد شد. مناطق با پوشش گیاهی زیاد و پوشیده از آب (سد) دمای کم و مناطق با پوشش گیاهی کم و خاک لخت دمای بالایی را نشان می دهند که همه در تغییرات دمایی منطقه مورد مطالعه مؤثر می باشند. نتایج تحقیق بیانگر این مهم است که روش الگوریتم پنجره مجزا نتایج قابل اعتماد و مطمئنی را در برآورد دمای سطح زمین ارائه می دهد که می تواند در مطالعات زیست محیطی و علوم زمین مورد استفاده قرار گیرد.
توسعه یک مدل تصمیم گیری مبتنی بر محاسبات نرم جهت پیش بینی شدت تصادفات در راه های برون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روش های جدید و هوشمند برای جلوگیری از وقوع تصادف یا کاهش شدت تصادفات در راه های برون شهری یکی از اهداف اصلی مطالعات ایمنی راه است. هدف این تحقیق تلفیق قابلیت های سیستم های اطلاعات مکانی (GIS) با روش های مبتنی بر محاسبات نرم، جهت برآورد شدت تصادفات و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن در راه های دو خطه برون شهری است. روش پیشنهادی با ارائه مدل درخت دسته بندی و رگرسیون فازی (FCART) و ایجاد پایگاه داده مکانمند متشکل از داده های تصادفات و اطلاعات راه و محیط مجاور آن در محور قزوین- رشت (ایران) بررسی می شود. نتایج با استفاده روش اعتبارسنجی ده قسمتی بر رویدادهایی که شدت تصادفات آنها معلوم است، ارزیابی و با مدل درخت دسته بندی و رگرسیون (CART) مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد که مدل درخت دسته بندی و رگرسیون فازی در مقایسه با درخت تصمیم CART فرایند استنتاج قوی تر ی دارد و شدت تصادفات را با صحت بیشتری پیش بینی می کند. تحلیل حساسیت روش پیشنهادی ضمن کشف تأثیرات مکانی طرح هندسی و عوارض و کاربری های مجاور راه بر شدت تصادفات، نقص فنی خودرو، کمربند ایمنی و شرایط آب وهوایی را نیز مهم ترین فاکتورهای تأثیر گذار در شدت تصادف می شمارد. این مطالعه به متخصصان ایمنی راه کمک می کند تا عوامل مکانی تأثیرگذار در سطوح متفاوت شدت تصادفات را شناسایی کنند و اقدامات پیشگیرانه لازم را برای کاهش شدت یا جلوگیری از وقوع تصادفات انجام دهند.
رویکرد ژنتیک تکمیلی ناحیه مبنا برای آشکارسازی ساختمان ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سامر (Sumer) و همکاران (2008 و 2013) بر پایة به کارگیری الگوریتم انطباقی فازی-ژنتیک، رویکردی نوین در آشکارسازی ساختمان ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی بالا مطرح کردند. روش پیشنهادی با کاهش مشکل همگرایی زودرس در الگوریتم ژنتیک، دقت آشکارسازی عوارض را بهبود چشمگیری بخشید. نبودِ کنترل های هندسی بر خروجی این الگوریتم از محدودیت های رویکرد پیشنهادی به شمار آمده است. در این تحقیق، برای رفع این محدودیت، روش استخراج فازی ژنتیک که سامر و همکاران (2013) آن را توسعه دادند با کنترلگر هندسی پیشنهادی ادغام شد. در این الگوریتم، ابتدا نمونه های آموزشی و تست انتخاب می شوند، سپس اپراتورهای پایة پردازش تصویر روی ژن های کروموزوم ها قرار می گیرند. خروجی های موقتی حاصل از اعمال اپراتورهای پردازش تصویر بر باندهای تصویر ورودی به یک تصویر باینری با بیشترین میزان تمایز بین دو کلاس تبدیل می شوند. با محاسبة میزان مطابقت بین نمونة انتخابی و خروجی الگوریتم، مقادیر ارزش برای هریک از اعضای جامعه محاسبه می شود. در پایان چرخة هر نسل، رویکرد فازی در نظر گرفته شده در این تحقیقْ مقادیر احتمالی اصلاح شده برای عملیات لقاح و جهش را به منظور ممانعت از همگرایی نابهنگام در شروع نسل بعد تعیین می کند. این فرایند تا زمان دستیابی به تعداد مشخصی از تکرار ادامه می یابد. به منظور کنترل هندسی خروجی های الگوریتم پیشنهادی، یک الگوریتم ژنتیک تکمیلی ناحیه مبنا نیز توسعه داده شده است. با فرض مشابهت ساختمان های همجوار در یک منطقة شهری، الگوریتم تکمیلی سعی در بهینه یابی محدودة مساحتی در منطقة مورد مطالعه دارد. بدین ترتیب که نواحی با حدود خارج از محدودة مساحتی تعیین شده به منزلة عوارض کلاس «غیرساختمان» برچسب گذاری می شوند. این الگوریتم در دوازده ناحیة انتخابی با ساختمان های متراکم و پراکنده در منطقة ورزقان استان آذربایجان شرقی پیاده سازی شد. میزان کاپای محاسبه شده با به کارگیری رویکرد پیشنهادی بین 0.59 تا 0.91 است که، درمقایسه با تحقیقات مشابه، عملکرد بهتری از خود نشان می دهد. این الگوریتم در مناطق شهری و حومة شهری، به نسبت نواحی روستایی، نتایج بهتری داشت.
مقایسه کارآیی الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و حداکثر احتمال در آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیمینه رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه الگوریتم های متنوعی برای طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در سنجش از دور توسعه یافته اند، انتخاب الگوریتم مناسب طبقه بندی در دستیابی به نتایج صحیح نقش بسیاری ایفا می کند. به همین منظور در پژوهش حاضر، با مقایسه کارآیی صحت طبقه بندی دو الگوریتم حداکثر احتمال و ماشین های بردار پشتیبان، الگوریتم دقیق تر تعیین، و از آن برای بررسی روند تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. تحقیق حاضر در حوزه آبخیز سیمینه رود و با استفاده از تصاویر سنجنده های TM، ETM + و OLI انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، درمقایسه با الگوریتم حداکثر احتمال، تصاویر ماهواره ای را بهتر طبقه بندی کرده است و از میان کرنل های ماشین بردار، کرنل تابع پایه شعاعی (RBF) کارآیی بهتری داشته است. بنابراین، از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان با کرنل تابع پایه شعاعی برای تهیه نقشه کاربری اراضی دوره های مورد بررسی و تغییرات کاربری استفاده شد. بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، با استفاده از این کرنل، مشخص کرد که در طی دوره های بررسی شده، مساحت کاربری های زراعت آبی از 30.535 هکتار به 67.210 هکتار، زراعت دیم از 79.909 هکتار به 123.383 هکتار و مناطق مسکونی از 474 هکتار به 1934 هکتار افزایش یافته است درحالی که مراتع از 259.811 هکتار به 178.398هکتار، و منابع آب از 240 هکتار به 41 هکتار روند کاهشی دارند.
بهبود طبقه بندی رقومی محصولات کشاورزی در تصاویر چندزمانه با استفاده از اطلاعات بافت در شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشخصه های استخراج شده از تصاویر ماهواره ای تک زمانه نمی تواند در طبقه بندی محصولات کشاورزی به صحت بالای طبقه بندی منتج شود؛ بدین سبب، استفاده از تصاویر چندزمانه و اطلاعات بافت این تصاویر در پژوهش حاضر بررسی شده است. این تحقیق تفکیک چهار محصول یونجه، گندم، سیب زمینی و خیار را در شهرستان قروه، با استفاده از تصویر تک زمانه و چندزمانه (ASTER & SPOT5)، بررسی می کند. این تحقیق هفت تصویر مربوط به هفت زمان متفاوت را بررسی کرده و با استفاده از جدول تفکیک پذیری، به این نتیجه رسیده که تصویر 11 تیر بهترین تصویر تک زمانه و ترکیب 11 تیر و 21 مهر بهترین تصویر دوزمانه است. در تحقیق حاضر، از روشGLCM برای استخراج بافت استفاده شده است. برای استخراج شاخص های بافت از این روش، اندازة تقریبی پنجره با استفاده از واریوگرام تعیین شد و سپس شاخص های به دست آمده با باندهای طیفی تصویر تک زمانه و دوزمانه ترکیب شدند. سپس طبقه بندی با استفاده از انواع ترکیبات تصویر تک زمانه و دوزمانه و شاخص های گوناگون اجرا شد. در طبقه بندی طیفی بهترین تصویر تک زمانه (11 تیر)، صحت کلی طبقه بندی حدود 24% بیشتر از کمترین صحت طبقه بندی مربوط به تصویر 10 مرداد (76.02% در برابر 52.28%) به دست آمد. صحت طبقه بندی با استفاده از تصویر دوزمانه به حداکثر می رسد و با اضافه کردن تصاویر بعدی، افزایشی ندارد. در تصویر پنج زمانه، صحت طبقه بندی از تصویر دوزمانه بیشتر می شود اما، با اضافه کردن شاخص های بافت، حدود 5% از صحت طبقه بندی دوزمانه با شاخص های بافت کاسته شد. بدین ترتیب مشخص می شود که بافت می تواند نقشی بیشتر از چند تصویر داشته باشد. بهترین طبقه بندی در بهترین ترکیب دوزمانه (11 تیر و 21 مهر) به دست آمد (97.48%). در تصاویر تک زمانه، تصویر 11 تیر بالاترین صحت طبقه بندی (95.2%) را به دست آورد. نتایج نشان داد که استفاده از تصاویر چندزمانه به همراه شاخص های بافت، درمقایسه با روش های مرسوم (بدون استفاده از شاخص های بافت یا تصاویر چندزمانه)، دقت بسیار بالاتری دارد.
مکان یابی نزاع های دسته جمعی در استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان امنیت اجتماعی، رشد روزافزون ناهنجاری ها، فقدان علم به حقوق شهروندی و زندگی اجتماعی، فقر اقتصادی و اجتماعی، نبود بینش کافی به مسائل و مشکلات اجتماعی و هزاران مورد دیگر می تواند به نابسامانی، یأس و انفعال جامعه کمک کند. نزاع دسته جمعی درگیری و دعوایی است که با انگیزه های مختلف در درون یا بیرون جوامع روستایی یا شهری به طور محدود یا گسترده و یا به صورت مسلحانه و غیرمسلحانه مانند استفاده از چاقو، چوب و کتک کاری به وقوع می پیوندد و منجربه خسارت می شود. نزاع را می توان به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در حوزه کجروی و انحراف تلقی کرد که در همه جوامع، سنتی یا مدرن و در همه سنین پیری یا جوانی، با درجات متفاوتی مطرح بوده است. در این پژوهش به ارزیابی و شناسایی نقاط جرم خیز استان(عمدتاً تنش هایی دسته جمعی) در روستاها، مناطق و محله های شهرها به منظور جلوگیری از آسیب های اجتماعی و پیشگیری از چالش های احتمالی پرداخته شد. بنابراین، این پرسش مطرح می شود که آیا بین موقعیت اسکان و بزهکاری(نزاع جمعی) در استان کهگیلویه و بویراحمد رابطه وجود دارد؟ و اینکه گسترش شهرنشینی در افزایش نزاع جمعی، انحرافات اجتماعی و سرپیچی از هنجارها نقش داشته است؟ با تحلیل و ارزیابی این موضوع و ارایه راهکارهای مناسب(افزایش آگاهی، جلب مشارکتهای مردمی، بسط و گسترش قانون گرایی و افزایش ارتباط با معتمدان و ریش سفیدان قبیله ها) تلاش بر این است که از میزان نزاع های جمعی و تنش های اجتماعی، که امروزه از مهم ترین دغدغه های نیروی انتظامی است، کاسته شود.
پیش بینی مکانهای درمعرض خطر فرونشست دشت کرمانشاه با استفاده از مدل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقابله با مخاطرات محیطی همواره از دغدغه های اساسی مسئولان و برنامه ریزان هر کشور است. یکی از مخاطراتی که متاسفأنه به دلیل عملکرد تدریجی کمتر مورد توجه قرار می گیرد فرونشست است که درسال های اخیر به علت افزایش بهره برداری از آب خوان های کشور به صورت مشکلی شایع درآمده است. در این تحقیق تلاش شده است که امکان وقوع پدیده فرونشست و خطرات احتمالی آن به عنوان یک تهدید جهت پروژه های انسانی در محدوده دشت کرمانشاه مورد بررسی قرار گیرد. نخست با استفاده از آمار 22 ساله 65 چاه مطالعاتی و سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه افت آب برای منطقه تهیه شد. سپس ناحیه ای که افت شدید آب داشت انتخاب و گمانه زمین شناسی چاه های مطالعاتی این محدوده جهت شناسایی بافت رسوب مورد مطالعه قرار گرفت و نقشه حساسیت رسوبات به ایجاد پدیده فرونشست تهیه شد. درمرحله آخر با استفاده ازمدل فازی درمحیط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی هر یک از لایه های حساسیت رسوبات و افت سطح آب تعیین عضویت و با استفاده از هم پوشانی گامای فازی نقشه حسایت منطقه به پدیده فرونشست در سه کلاس حساسیت زیاد، حساسیت متوسط و حساسیت کم تهیه شد. براساس نقشه یادشده، در شرق شهر کرمانشاه در جنوب و شرق روستای ده پهن که افت آب های زیرزمینی زیاد و همچنین رسوبات دانه ریز است، خطر پدیده فرونشست بیشتر از سایر نقاط منطقه است.
ارزیابی و اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار شهری با استفاده از مدل تحلیل شبکه ANP مورد شناسی: مناطق شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از جامع ترین مفاهیم در دهه های اخیر است. این واژه در مفهوم گسترده آن به معنی اداره و بهره برداری صحیح و کارا از منابع مالی، نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب است که با به کارگیری امکانات فنی، ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل امروز و آینده به طور رضایت بخش امکان پذیر می شود؛ پس می توان گفت، توسعه پایدار یک اصل سازمان دهنده برای زندگی انسان است. در این راستا، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار شهری در مناطق شهر زنجان و ارائه راهکارهایی به منظور توسعه پایدار شهری در این شهر است. در پژوهش حاضر، روش تحقیق براساس نوع هدف، کاربردی و براساس نوع روش، توصیفی- تحلیلی است؛ بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع و ارائه مدل شبکه ای پژوهش، از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی استفاده گردیده است. همچنین به منظور ارزیابی و اولویت بندی شاخص های ارائه شده از روش فرایند تحلیل شبکه های (ANP) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق چهارگانه شهر زنجان از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های منتخب توسعه متفاوت بوده، همچنین بین شاخص های منتخب و روند توسعه پایدار در شهر زنجان رابطه معناداری وجود دارد. از میان شاخص های مورد بررسی، «شاخص اقتصادی با امتیاز 330381/0» و «کالبدی با امتیاز 283131/0» بیشترین سهم را در توسعه پایدار شهری در مناطق شهر زنجان ایفا می کنند. سایر شاخص ها به مراتب تأثیر مستقیمی بر روند توسعه پایدار مناطق چهارگانه شهر زنجان داشته اند.
تحلیل جغرافیایی و مکانیابی مراکز اسکان موقت شهری در بحران های محیطی با استفاده از GIS (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیش تر شهرهای بزرگ جهان با آن مواجه هستند، موضوع حوادث طبیعی است. برای اتخاذ و اجرای سریع و صحیح تصمیم ها جهت کاهش آسیب پذیری و اثرات آن ها قبل، حین و بعد از وقوع حوادث طبیعی مدیریت بحران لازم می باشد. این مدیریت با برنامه ریزی، مدیریت شهری و نیز جغرافیا ارتباط نزدیک دارد. با به کارگیری اصول و ضوابط شهرسازی مانند بافت، ساختار شهر، کاربری اراضی شهری، شبکه های ارتباطی و... می توان تا حد زیادی اثرات ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد. هدف از این مطالعه مکان یابی مراکز اسکان موقت در منطقه شش شهر اصفهان در بحران های محیطی با استفاده از GIS و مدیریت صحیح قبل، حین و بعد از بحران می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از تکنیک AHP و نرم افزار ARC/GIS برای تهیه نقشه و مکان یابی مراکز اسکان موقت مسایل و مشکلات فضاهای سبز و باز و مراکز امداد و نجات منطقه 6 شهر اصفهان با رویکرد مدیریت بحران مورد بررسی قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف «کاربردی» می باشد. نتایج نشان می دهد: فضاهای سبز و باز از توزیع مناسب برخوردار نیستند. مراکز امداد و نجات از تعداد و توزیع مناسب برخوردار نیستند. علاوه بر آن با کمبود تأسیسات و تجهیزات هم مواجه می باشند. به همین منظور راهبردها و برنامه هایی برای توانمندسازی منطقه 6 شهر اصفهان در برابر تبعات ویرانگر حوادث از دیدگاه مدیریت بحران ارائه شده است. براساس نتایج این پژوهش با استفاده از تکنیک فوق و با توجه به شاخص های متعدد از جمله توزیع مراکز برق، ایستگاه های آتش نشانی، مراکزدرمانی، مراکز سوخت و... در منطقه 6 شهر اصفهان مناطق مناسب اسکان موقت شناسایی و نسبت به اولویت بندی آن ها اقدام گردیده شده است.
پیش بینی محل وقوع زلزله احتمالی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان خراسان رضوی به عنوان دومین استان پرجمعیت کشور با نزدیک به ۶ میلیون نفر ساکن، بیش از ۲۵۰۰ گسل در آن شناسایی شده که ۶۰% مساحت، ۷۵% شهرها و ۳۵% روستاها در حریم این گسل ها قرار دارد؛ لذا پیش بینی محل وقوع زلزله های آینده، می تواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله در این استان بسیار سودمند باشد. هدف پژوهش، شناسایی مکان هایی است که احتمال رخداد زلزله در آن ها نسبت به سایر مناطق بیشتر می باشد. برای دستیابی هدف پژوهش، اطلاعات زلزله های ۸-۴ ریشتری رخ داده در محدوده این استان بین سال های ۲۰۱۴-۱۹۰۰ میلادی با ویژگی های مکان، عمق، ساعت و بزرگی زلزله استخراج گردید. سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی خودسازمان ده کوهونن به پیش بینی احتمال رخداد زلزله آتی و مکان آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین بزرگی و عمق زلزله های اتفاق افتاده در این استان به ترتیب، ۶/۴ ریشتر و ۹۶/۲۰ کیلومتری سطح زمین بوده است. فراوانی ساعت وقوع زلزله ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز به تفکیک در فصول مختلف، از بعد ظهر تا ساعات اولیه بامداد اتفاق افتاده که اوج آن برای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در ساعات ۱، ۲۴، ۲۳ و ۲۲ است. همچنین ۱۲% جمعیت شهری و ۱۰% جمعیت روستایی استان در پهنه های با خطر نسبتاً بالا و بالا قرار دارد. بیشترین احتمال وقوع زلزله در منطقه مرکزی متمایل به غرب استان (شهرستان کاشمر و جنوب شرق شهرستان های سبزوار و بردسکن) و در منطقه جنوب شرق استان (شهرستان خواف) با احتمال ۳۰%، بالاتر نسبت به سایر مناطق پیش بینی شده است.
کاربرد مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی در پهنهبندی حساسیت وقوع زمین لغزش (مطالعه موردی: حوضه آبریز چلی چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقشه های حساسیت وقوع زمین لغزش یکی از مهمترین ابزارهای لازم برای برنامه ریزان و تصمیم گیران محیطی به ویژه در مناطق کوهستانی است. مدل فرآیند تحلیل شبکه(ANP) از جمله مدل های تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش است. این مدل با حفظ قابلیت ها و محاسن موجود در مدل AHP، معایب مربوط به آن را رفع کرده و به همین دلیل در سال های اخیر استفاده از آن نسبت به AHP فزونی گرفته و جایگزین آن شده است. در این پژوهش با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه، پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه آبخیز چلی چای استان گلستان انجام شده است. برای انجام این کار از 10 پارامتر طبیعی و انسانی(سنگ شناسی، بارش، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، تراکم زهکشی، درجه و برای شیب، کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی(NDVI) و فاصله از جاده) استفاده شده است. نرم افزارهای super decision، Arc map و ENVI از جمله ابزارهای هستند که برای انجام مقایسات زوجی، تهیه داده ها و اجرای مدل مورد استفاده قرار گرفته اند. نقشه نهایی به دست آمده از مدل در پنج کلاس خطر طبقه بندی و با استفاده از زمین لغزه های رخ داده در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که 70 درصد زمین لغزه های رخ داده در منطقه در کلاس هایی با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته اند. این مناطق اغلب در نیمه شمالی و بخش های مرکزی حوضه قرار گرفته اند. با توجه به نتیجه ارزیابی، مدل قابلیت مناسبی را برای پیش بینی حساسیت زمین لغزش نشان می دهد. طبق نقشه پهنه بندی حساسیت زمین لغزش نواحی پر خطر حوضه عمدتاً دامنه های جنوبی، جنوب غربی و غربی را تشکیل می دهند. با توجه به نقشه پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش، امکان شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در بخش های مختلف حوضه مشخص شده است و استفاده از آن می تواند در زمینه مدیریت حوضه و پایدارسازی دامنه ها مفید باشد.
بررسی سیاست بازآفرینی در بافت های فرسوده شهری با استفاده از ماتریس SWOT و QSPM (مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای ناموفق طرح های شهری در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری باعث توجه به رویکردی جدید در پروژه های شهری شده است. تأکید طرح های جدید شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده به منظور استفاده از پتانسیل های موجود در مناطق فرسوده، با ارائه زمینه ای از همکاری و توافق مشارکت شهروندان و طرح دیدگاه های ضروریشان همراه است. با توجه به اهمیت پایداری بازآفرینی شهری در تجهیز بافت فرسوده، هدف از این تحقیق کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در بازآفرینی بافت فرسوده منطقه 12، ازنظر ساکنان است. بدین منظور پرسش نامه هایی توسط آن ها تکمیل و بعد ارزیابی شد. روش تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در نحوه اجرای طرح های شهری در منطقه 12، باید مشارکت اقشار گوناگون ساکنان و ایجاد سازوکار حمایتی لازم برای جلب سرمایه گذاری اقشار مرفه، به عنوان عواملی مهم در پایداری منطقه 12 در نظر گرفته شود.
ارائه راهبرد های ارتقاء کیفیت محیطی در نوسازی بافت فرسوده فرحزاد با استفاده از روش تحلیل استراتژیک – سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقا کیفیت های محیطی یکی از مهم ترین موضوعات مد نظر در طرح های توسعه شهری و مهم تر از آن پروژه های نوسازی بافت های فرسوده شهر می باشد. در نظر داشتن موضوع کیفیت محیطی برای مداخله در بافت های فرسوده سبب می شود، رویکردی نسبتا جامع به تمامی ابعاد فرسودگی در این بافت ها به دست آید. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون کیفیت های محیطی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت فرسوده فرحزاد بپردازد. هدف این پژوهش ارائه اصلی ترین راهبرد ها جهت ارتقا کیفیت محیطی بافت های فرسوده از جمله بافت فرسوده فرحزاد در مسیر نوسازی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیار ها بهره گرفته شده است. تحلیل معیار های کیفیت محیطی بدست آمده در بافت مورد بررسی، با استفاده از ماتریس SWOT انجام شده و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب SWOT و AHP و با کمک نرم افزار Expert Choice محاسبه شده است. این پژوهش از نوع کیفی – کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل SWOT، نقاط ضعف بالاترین وزن را در ارتقا کیفیت محیطی دارا می باشد و در دسته بندی عوامل در قالب مولفه های کیفیت محیطی، مولفه عملکردی اولین اولویت را در ارتقا کیفیت محیطی داراست و پس از آن مولفه تجربی – زیبایی شناختی و زیست محیطی قرار دارند.
تحلیل ساختار فضایی تغییرات زمانی-مکانی تداوم موج های سرمایش طی دهه های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دما به عنوان شاخصی از شدت گرما یکی از عناصر اساسی شناخت هوا می باشد و نظر به دریافت نامنظم انرژی خورشیدی توسط زمین دستخوش تغییرات گستردة را شامل می شود. امواج سرما و یخبندان ها یکی از مهم ترین پدیده های مورد مطالعه در اقلیم شناسی است که از تغییرات روزانه دما در طول زمان ناشی می شود. هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل تغییرات مکانی هسته های امواج سرمایشی شمال غرب ایران طی دوره های مختلف می باشد. برای این منظور دمای کمینه 42 ایستگاه سینوپتیکی و کلیماتولوژی که دارای بیشترین طول دوره آماری بوده اند از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. در این مطالعه روزی به عنوان موج سرمایی تلقی گردیده است که دارای نمره استاندارد برابر و کوچکتر از 2/1- باشد. مطابق با این تعریف با استفاد از برنامه نویسی در محیط نرم افزار متلب روزهای همراه با موج سرمایی استخراج و به کمک تحلیل الگوی خودهمبستگی فضایی موران مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که باوجود اینکه هسته های امواج سرمایشی از توزیع پراکندگی برخوردار بوده است اما عمده تمرکز این هسته ها در نواحی شرقی منطقه مورد مطالعه تشکیل الگوی خوشه ای بالا داده است. از طرفی نتایج حاصل از تحلیل دوره ها نشان داد که به سمت دوره های اخیر علاوه کاهش محسوس گستره هسته های امواج سرمایشی، از شدت هسته های امواج سرمایشی برای تداوم های مختلف به ویژه تداوم پنج و شش روزه کاسته شده است.
مطالعه تطبیقی مورفولوژی بافت های قدیم و جدید شهری بر اساس مدل فراکتالی (مطالعه موردی: محلّات منتخب از بافت قدیم و جدید شهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
شهرها پدیده های پیچیده ای هستند. یکی از روش هایی که در طول دو دهه اخیر به عنوان ابزاری کارآمد در شناخت پیچیدگی مورفولوژیکی شهرها در کتاب ها و نشریات مختلف بدان اشاره و پرداخته شده است، مدل فراکتالی می باشد. این مدل که به وسیله بنوئیت مندلبروت ارائه گردید، ابزاری مؤثر در مطالعه مورفولوژی شهرها است. بنابراین در این مقاله به معرّفی این مدل و نقش آن در مطالعه تطبیقی بافت قدیم و جدید شهر زنجان پرداخته شده است. برای این منظور، از دو برنامه نرم افزاری استفاده گردید. از نرم افزار Excel در انجام محاسبات ابعاد فراکتالی بهره گرفته شد و نرم افزار ArcMAP نیز به منظور تولید نقشه های فراکتالی مورد استفاده قرار گرفت تا تصویری مجسّم از عرصه تحقیق و ویژگی های آن ارائه گردد. روش تحقیق این مقاله، تحلیلی و مقایسه ای بوده و اطّلاعات مورد نیاز، از روش-های اسنادی (کتابخانه ای) و اطّلاعات نقشه های طرح تفصیلی شهر زنجان به دست آمده است. یافته های پژوهش مبیّن آن بود که مدل فراکتالی، ابزاری واقعی و دقیق در شناخت فرم شهرها است و همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بافت قدیم شهر زنجان در قیاس با بافت جدید آن، فراکتال تر می باشد.