فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۴۱ تا ۶٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose - Gender analysis is a sort of methodology offering a comprehensive image of the contribution and role of women and men in the economy of a community. In this exploration, it has been endeavored to investigate the role and contribution of women in producing and profiting from the financial benefits of saffron as an essential and exportable economic product. Design/methodology/approach- For this purpose, 253 saffron producers in 9 villages of the cities of Torbat-e-Jam and Bakherz were studied as a statistical sample using descriptive-analytic research method, including a questionnaire and a semi-organized interview. Data were analyzed by T-test, MANOVA, Duncan and Fisher test using SPSS software and Rural Participatory Appraisal (PRA) research. Finding - The outcomes of the study exhibited that there is a significant difference between the participation of family members in the studied area during different phases of production (planting, harvesting, cropping, marketing, and sales). Moreover, the inferential findings revealed that although the men's participation ratio of only 24% is significantly higher than women's participation in the production of saffron, the benefit rate of the gained saffron production profit for the men (i.e. 74/16%,) is significantly higher than the benefit rate for women (i.e. 25/84%). The Rural Participatory Appraisal method also revealed that there is a significant difference between the physical participation and saffron income between males and females. In other words, men possess almost all the financial benefits of saffron production; in fact, women are deprived of the sources that can help them be empowered in economic and social areas. Of course, rural women in the study area did not express dissatisfaction with this issue, and they believed that this income would be well spent for the whole family.
تحلیل ساختاری پیشران های توسعه شهری دانش بنیان مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر دانش بنیان یا توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) رهیافت و راهبرد جدید تعامل میان دانش و شهر است که با فعال سازی چرخه دانش در شهر، بنیادهای اقتصاد و نیروی محرکه توسعه شهری را به سرچشمه های اقتصاد دانش بنیان و خصلت زایشی و افزایش دانش مرتبط می سازد. این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های توسعه شهری دانش بنیان کلانشهر تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، 50 نیروی پیشران در 4 بعد اقتصادی، اجتماعی، شهری-محیطی و نهادی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 838 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران های تأثیرگذار و دوگانه (پیشران های ریسک و هدف) است. از مجموع 50 نیروی پیش برنده توسعه، 15 پیشران کلیدی شامل طبقه خلاق، رفاه اقتصادی، رهبری مؤثر، تحقیق و توسعه، تنوع شهری و اختلاط فرهنگی، رشد هوشمند، زیرساخت اقتصاد کلان، حکومت و برنامه ریزی، حکمروایی خوب، عدالت اجتماعی، اثر بخشی دولت، نظام مالیاتی عادلانه، پایداری محیطی، شرکت های چندملیتی و دولت الکترونیک شناسایی شده است. گذار تدریجی تهران به توسعه مبتنی دانش مستلزم اولویت دهی به نیروهای پیشران، پیش برنده های کلیدی و بایسته های دانش بنیان در تدوین راهبرد اصلی توسعه شهر است که باید از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح برنامه ریزی توسعه تهران فراهم آید.
بررسی تغییر و تحولات سیاسی و ارتباط آن با مکان های شهری (مطالعه موردی تحولات سیاسی در مصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تشریح مفهوم مکان و تاثیرات آن بر تغییر و تحولات سیاسی است همچنین تاثیرات مکان بر هویت جغرافیایی و نیزبا تاکید بر تحولات سیاسی و تغییرات رژیم های حاکم مورد توجه قرار گرفته است. در بررسی تغییر و تحولات سیاسی و ارتباط آن با مکان های شهری با مطالعه در زمینه مفهوم مکان ها و تحولات منطقه ای و جهانی و تاثیرات این مفهوم بر جغرافیا، می توان به این نتیجه رسید که مکان تاثیرات شگرفی بر جغرافیا گذاشته که از آن جمله می توان به افزایش بی سابقه تحولات سیاسی اشاره کرد. تاثیرات مکان و دگرگونی های ناشی از آن مطالعات نشان می دهد که جغرافیا نه تنها خود را با این تحولات تطبیق داده است که حتی به روشنی در برابر دید و نگرش سطحی بینانه برخی از اندیشمندان در برابر تحولات سیاسی ایستاده است و به نوعی آن را به نگریستن دوباره در مواجهه با مسایل عادت داده است بنابراین مکان های شهری به علت افزایش تغییر و تحولات سیاسی روز به روز بر اهمیت و ابعاد خود می افزاید. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و منابع کتابخانه ای واستفاده از سایت های معتبر اینترنتی نتیجه حاصله زیر را به همراه داشته است از بین عوامل گوناگون در بین تغییر رژیم های سیاسی حاکم بر کشورها عواملی چون مکان های نمادین شهرها و هویت یابی مکانی تاثیر عمده ای در تکوین و نقش پذیری و تحولات گوناگون بر جای گذاشته است.
تبیین سیاست های مستقیم دولت در زمین شهری بر الگوهای رشد پیراشهری کلان شهر (مطالعه موردی: شهرهای شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
903 - 919
حوزههای تخصصی:
الگوی رشد شهر، ازآنجاکه با یکی از محدودترین منابع در دسترس انسان یعنی زمین سروکار دارد، از موضوعات مهم در برنامه ریزی شهری است. بررسی مراحل رشد و توسعه کالبدی کلان شهرهای جهان از گذشته تا به امروز نشان می دهد که سیاست های مستقیم وغیرمستقیم دولت درتغییرات الگوهای رشد،به ویژه در مناطق کلان شهری،بسیار مهم بوده واین سیاست ها در سایر تغییرات از جمله تغییرات تکنولوژیک مؤثر باعث رشد فیزیکی سریع شهرها و تبدیل شهرهای فشرده به شهرهای گسترده شده است. مطالعه الگوهای رشد کلان شهری ناشی از سیاست های دولتی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته با توجه به شرایط خاص اقتصادی- اجتماعی کشورها نشان می دهد که مدیریت و برنامه ریزی علمی باید براساس درک مناسبی از فرایندهای فضایی-زمانی رشد شهری باشد. کلان شهر تهران،به عنوان مهم ترین شهر کشور،از شروع تحولات اقتصادی–اجتماعی سدهحاضر سکونتگاه های پیرامون خود را تحت تأثیر قرار داد و این سکونتگاه ها به صور مختلف از تغییرات فیزیکی-اقتصادی و اجتماعی موجود در تهران تأثیر پذیرفتند؛ این امر سبب شد الگوهای رشد متفاوت متأثر از سیاست های زمین شهری در پیرامون کلان شهر تهران شکل یابد. این مقاله با هدف تبیین الگوهای رشد شهرهای پیرامون کلان شهر تهران با تأکید بر سیاست های مستقیم دولت بر زمین شهری تدوین شده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی استو شیوهجمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای است. در این مقاله به بررسی سیاست های مستقیم دولت در دو شهرشرقی کلان شهر یعنی رودهن و پردیسپرداخته شده و سپس با استفاده از مدل سلول های خودکار نوع تغییرات در هر شهر ناشی از سیاست ها ترسیم شده و همچنین رشد آتی این شهرها الگوسازی شده است. نتایج حاصل نشان داد فرایندها و الگوهای فضایی-زمانی رشد شهری در مناطق کلان شهری شرق تهران بازنمایی فضایی ساختارها و سازوکارهای اجتماعی-اقتصادی و سیاسی حاکم بر جامعه بوده واین سیاست ها در شکل دهی الگوهای متفاوت رشد در شهرهای پیرامون نقش اساسی داشتهاست.
سنجش ارتباط و تاثیر ابعاد بازآفرینی پایدار بر رویکرد کیفیت زندگی شهروندان (مطالعه موردی : تهران، منطقه 15)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرچالش ترین مباحث مطرح در چند دهه اخیر، موضوع بازآفرینی شهری و حل چالش بافت های نابسامان و نیز ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان این مناطق است. مفهوم کیفیت زندگی شهری در فرایند توسعه شهرها حلقه ای مفقوده در همه وجوه زندگی شهری است. هر چند که ارتقاء کیفیت زندگی در مقیاس های فردی و اجتماعی در سکونتگاه های شهری از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان قرار داشته است، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن اهداف اجتماعی توسعه و تدوین آن ها در قالب برنامه های توسعه به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی پیرامون کیفیت زندگی در ادبیات توسعه و هم چنین برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشور راه یافته است. هدف این مقاله سنجش ارتباط و تأثیرات ابعاد بازآفرینی پایدار بر ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان در منطقه 15 شهر تهران است. به این منظور از روش آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون تی تک نمونه ای، جهت بررسی این ارتباط استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مقاله نشان می دهد از میان متغیرهای مستقل پژوهش (ابعاد بازآفرینی پایدار)، بیشترین تأثیر بر کیفیت زندگی شهری را بعد بازآفرینی اقتصادی مؤلفه ی کار آفرینی و نیز هم چنین از میان مؤلفه های بازآفرینی فرهنگی مؤلفه دسترسی به کتابخانه کمترین اثر کلی را بر کیفیت زندگی شهری داشته است.
مسیریابی بهینه در سفرهای درون شهری با تأکید بر لایه های ذهنی افراد (نمونه مطالعاتی: محله پاسبانان کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در بحث ترافیک، تسهیل و بهبود حمل ونقل است. در این زمینه اطلاعات مکانی از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر به دلیل کاهش هزینه های اقتصادی، اجتماعی، روانی و زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. تاکنون معیارهای مختلفی برای یافتن کوتاه ترین مسیر مد نظر گرفته شده که از آن جمله می توان به مواردی چون مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر و زیبایی مسیر اشاره کرد. البته عوامل دیگری چون ساختار فضایی و فرم شهر، ویژگی های فردی و اقتصادی و موارد بسیار دیگر در این زمینه موثر می باشد، از این رو این پژوهش باهدف بررسی سهم اثرگذاری عوامل مختلف فضایی، اقتصادی، زیرساختی و کیفیت وسایل حمل ونقل و مهم تر از همه عوامل ذهنی بر رفتار شهروندان در انتخاب یک مسیر شهری در شهر کرمانشاه انجام گرفته است. در این مقاله به طور اخص رفت وآمد ساکنین محله پاسبانان کرمانشاه به مرکز شهر مورد بررسی قرارگرفته شده است. محله مذکور ناحیه ای به مساحت 520/107 متر مربع را در بر می گیردکه با توجه به اطلاعات طرح های شهرسازی و طرح جامع حمل و نقل کرمانشاه با تراکم متوسط و قطعات میانگین 150 تا 250 متر مربع قرار گرفته است که دارای جمعیت 3864 نفر و حدود 1000 خانوار است.
تحلیلی بر پتانسیل های اقلیم گردشگری در شهرهای دامنه سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم مناسب، منبع طبیعی و ثروت عظیم اقتصادی برای گردشگری است و عنصری است که جاذبه هایی را برای گردشگران فراهم می آورد و از این طریق موجب رضایتمندی و افزایش گردشگران می شود. همه عناصر اقلیمی در سلامتی، آسایش، تفریح مردم و جلب گردشگر نقش دارند، ولی برخی عناصر از جمله دما، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی و باد اهمیت بیشتری دارند که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته اند، تا تاثیر آسایش گرمایی در جذب توریسم شهرهای دامنه سبلان را که با توجه به موقعیت جغرافیایی آن که از پتانسیل های ارزشمندی برای توسعه ی توریسم برخوردار است، نشان داده شود. روش تحقیق به کار رفته در این تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. در این تحقیق ابتدا آمار و اطلاعات اقلیمی منطقه در طول دوره آماری( 1981-2010) به منظور مطالعه توان های اقلیم توریسم شهرهای دامنه سبلان گرد آوری شد و با شاخص اقلیم توریسم TCI «میک ژوسکی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که اقلیم توریسم را برای هر ماه از سال به صورت شاخص عددی و توصیفی نشان می دهد. نتایج تحقیق نشان داد که ماههای ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر در طبقه ایده آل و عالی که بهترین شرایط آسایشی را برای گردشگری دارا می باشند. اما ماههای ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، نوامبر و دسامبر در طبقه کم اهمیت و قابل قبول، شرایط چندان مطلوبی را برای گردشگران ندارد و ماههای می و اکتبر دارای شرایط متوسط برای فعالیت گردشگری است. روی هم رفته، بهترین ماههای سال، ژوئن (خرداد) و سپتامبر (شهریور) و بدترین ماهها دسامبر (آذر ماه)، ژانویه (دی ماه)، فوریه (بهمن ماه) برای فعالیت گردشگری برای شهرهای اطراف سبلان شناخته می شود.
ارزیابی شهرستان های استان لرستان از نظر شاخص های توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان لرستان با وجود پتانسیل های فراوانی که در زمینه گردشگری دارد، تا به حال نتوانسته است سهم مناسبی در بازار گردشگری به دست آورد؛ با این اوصاف پژوهش حاضر با هدف تحلیل سطح بهره مندی شهرستان های استان لرستان، از نظر شاخص های توسعه گردشگری که شامل 10 شاخص برای 9 شهرستان استان می باشند پرداخته است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل مکانی تاکسونومی عددی استفاده شده است، سپس با استفاده از map Arc نقشه توزیع فضایی شاخص های توسعه گردشگری در سطح شهرستان های استان ترسیم و به تحلیل توزیع فضایی و سطح بهره مندی زیرساخت های گردشگری در استان پرداخته شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که شهرستان های خرم آباد و بروجرد برخوردارترین و شهرستان های الیگودرز، کوهدشت، دورود، پلدختر، دلفان، ازنا و سلسله از نظر شاخص های توسعه گردشکری، به ترتیب در رتبه های سوم تا نهم قرار دارند.
آسیب شناسی مطالعات گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی: کاربست تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
328 - 359
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی پژوهش های گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی انجام پذیرفت. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، کیفی، ازنظر هدف و نوع، کاربردی و با رویکرد تحلیل محتوای اسناد بود. جامعه آماری پژوهش، مقاله های حوزه گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی به تعداد 38 مورد بود که با استفاده از رویکرد تمام شماری تمامی مقالات در تحلیل شرکت داده شدند. برای تعیین شاخص های تحلیل محتوا، در ابتدا، با مطالعه پژوهش های پیشین، مدلی یکپارچه ارائه و سپس بر اساس آن، 38 مقاله موجود در حوزه گردشگری، ارزیابی گردید. ابعاد کلان مدل در تحلیل محتوا شامل ابعاد شناختاری، ساختاری، عملکردی و استنادی بود. روایی و پایایی از طریق روایی فهرست کنترل و پایایی مصحح تأیید گردید. از دو بسته نرم افزاری iMindMap9 و SPSS25 در فرآیند تحلیل استفاده شد. نتایج تحقیق در غالب شناسایی آسیب ها و چالش های پژوهش های گردشگری در فصلنامه پژوهش های روستایی با توجه به ابعاد مدل تحلیل محتوا گزارش شد و مبتنی بر آن ها، راهکارهای لازم پیشنهاد و ارائه گردید.
شناسایی و اولویت بندی قابلیت های گردشگری در مناطق کویری و بیابانی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان قم،یکی از استان های کویری و بیابانی کشور، دارای منابع بالقوه برای توسعه گردشگری در نواحی کویری و بیابانی است. براین اساس، در مقالهحاضر به شناسایی، نحوهتوزیع فضایی جاذبه های گردشگری در مناطق کویریو بیابانیاستان قم،و اولویت بندی این قابلیت ها برای توسعه این نوع از گردشگری پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مشاهده و بازدید میدانی) است. نتایج حاصل از مدل Getis-Ord نشان می دهد پراکنش فضایی جاذبه های گردشگری کویر و بیابان در استان قم از الگوی خوشه ای پیروی می کند و این خوشه ها را می توان در سهناحیه از استان مشاهده کرد: 1. حوالی اتوبان قم-تهران (به شعاع 10 کیلومتر)؛2. حوالی اتوبان قم-کاشان (به شعاع 10 کیلومتر)؛3. نواحی اطراف شهر قم (به شعاع 20 کیلومتر). همچنین،نتایج مدل الکتر نشان می دهد در مقایسهنسبی قابلیت های توسعه گردشگری در مناطق کویریو بیابانیاستان قم، در اولویت یکم سه قابلیت قرار گرفته که عبارت اند از:«گردشگری علمی»، «امکان جذب سرمایه های دولتی و بخش خصوصی در ارتباط با انواع توریسم» و «توان اکوتوریستی». در اولویت دوم، دو قابلیت با امتیاز یکسان قرار گرفته اند که شامل «گردشگری ماجراجویانه» و «گردشگری ورزشی و برگزاری انواع مسابقات ورزشی» می شود. درنهایت،در اولویت سوم نیز سه قابلیت قرار دارد که عبارت اند از:«ایجاد زیرساخت ها و مجموعه ای مناسب برای برگزاری برنامه های فرهنگی و هنری»، «بازدید گردشگران از جاذبه های این مناطق در قالب تورهای گردشگری» و در نهایت«احداث شهرک درمانی یا سلامت».
تحلیل عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری در مسکن سنتی ایران (مطالعه موردی: خانه ضرابی در همدان
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۵۷-۷۲
حوزههای تخصصی:
انعطاف پذیری موضوعی است که از دیرباز در معماری ایران و به خصوص معماری مسکونی مورد توجه معماران و ساکنین خانه ها بوده است و موضوعی است که بر پایه یکی از اصول معماری ایران بنا بر گفته استاد پیر نیا، یعنی پرهیز از بیهودگی در بنا و فضای ساختمان می باشد. انعطاف پذیری وابسته به عوامل عملکردی، اجتماعی – روانی و اقتصادی است و در طول زمان به تغییر در نظام سکونتی خانواده، بعد خانوار، تغییر نیازهای فصلی و روزانه و تغییر فعالیت های اعضای خانواده به اصلی مهم تبدیل می شود. هدف این مقاله که بر گرفته از پایان نامه نویسنده می باشد پرداختن به موردی مشخص از مفاهیم طراحی مسکن سنتی ایران، تدوین روشی برای مطالعه نظری انعطاف پذیری، و تدوین معیارهای موثر در آن است. تکیه اصلی مطالعه بر تدوین الگویی برای مطالعه مفاهیم نظری و تعمیق آن با مطالعه ای ژرفا نگر و موردی است، که برای نمونه خانه ضرابی در همدان را مورد مطالعه قرار داده و مفاهیم انعطاف پذیری در آن بررسی شده است. نتیجه مطالعه، پیشنهاد ماتریسی دو بعدی است که یک وجه آن گونه ها و عوامل انعطاف پذیری شامل«تنوع پذیری»، «تطبیق پذیری»، و «تغییر پذیری» و وجه دیگر آن سه مقیاس «خرد»، «میانی» و «کلان» خانه سنتی می باشد. با استفاده از این الگو، انعطاف پذیری عملکردی، ساختاری و فضایی در عناصر ثابت، نیمه ثابت و متغییر مقیاس های مختلف خانه قابل تحلیل است. نتایج چنین تحلیلی می تواند در تدوین اصول و ضوابط طراحی واحدها و مجموعه های مسکونی جدید به کار رود. با استفاده از انعطاف در این خانه که منجر به تغییر کاربری آن از مسکونی به اداری شده است و هم اکنون سازمان میراث فرهنگی استان همدان می باشد می توان چنین نتیجه ای گرفت که بناهای مسکونی انعطاف پذیر در گذشته با تدبیر درستی که داشتند امروزه نیز بسیار کاربردی هستند زیرا دارای فضاهای منعطف بوده قابلیت تقسیم فضا به اندازه های خرد با کاربری های گوناگون را دارند. امید است این مقاله بتواند راهگشایی برای کمک به انعطاف پذیری در مسکن امروزی شود.
بررسی راهبردهای ساختار زیست پذیری شهر ابرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات زیست محیطی یکی از اساسی ترین مسائل شهرهای امروزی و حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است؛ چرا که توسعه ی شهری ، ناگزیر با تسلّط ساختمان ها، صنایع و حمل و نقل و فعالیت های اقتصادی بر فضاهای طبیعی همراه است و این تسلّط به مرور زمان به شکل چیرگی شهر بر طبیعت تغییر یافته است و زمینه ساز آلودگی های گسترده شهری می شود. نتیجه ی این روند ، عدم تعادل و ناسازگاری میان انسان و طبیعت و به هم خوردن روابط اکوسیستم خواهد بود. شهر ابرکوه امروزه با مسائل زیست محیطی از جمله: وجود کاربری ها و فعالیت های ناسازگار و مزاحم در سطح شهر، نبود سیستم دفع فاضلاب شهری، وجود مرکز عظیم دفع زباله ها در شرق شهر و .... دست به گریبان است. در این میان یکی از مباحث مورد توجه در پایداری شهری ، زیست پذیری است. زیست پذیری، به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود.
ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن با حس مکان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
533 - 552
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع حس مکان و احساس تعلق به آن، از محورهای مهم در ارز ش بخشی به بافت های شهری و معماری بناها، به ویژه ابنیه تاریخی است. عامل مؤثر دیگر آسایش بصری است که در مکان و فضا وجود دارد و یکی از مؤلفه های مهم برای سکونت و زندگی در شهرها، به ویژه در شهرهای ایرانی از جمله شهر یزد به شمار می آید. طی سال های اخیر، آلودگی بصری یکی از دلایل اصلی کاهش ارتباط انسان با محیط شهری و افت راندمان کاری در میان شهروندان بوده است؛ از این رو هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-پیمایشی حاضر، ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن ها با حس مکان در شهر یزد است. جمع آوری اطلاعات به کمک 400 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در میان ساکنان منطقه 2 شهر یزد صورت گرفت. به منظور ارزیابی و رتبه بندی مؤلفه ها از تکنیک رتبه بندی MAPPAC و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. براساس نتایج، تکنیک MAPPAC و وزن دهی مؤلفه های مربوط که به روش سلسله مراتبی فولر انجام شد، مؤلفه کیفیت معماری بناها با وزن 381/0 مهم ترین عامل اثرگذار بر آسایش بصری مردم و مؤلفه امنیت اجتماعی با وزن 291/0 مهم ترین عامل تأثیرگذار بر حس مکان شهروندان شهر یزد است. همچنین مؤلفه پوشش گیاهی با وزن 069/0 کمترین عامل اثرگذاری بر آسایش بصری مردم و مؤلفه ایمنی عناصر کالبدی با وزن 033/0 کمترین عامل اثرگذاری بر حس مکان شهروندان شهر یزد محسوب می َشوند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر رابطه معنا دار میان مؤلفه های آسایش بصری و مؤلفه های حس مکان در شهر یزد (در سطح 95 درصد) است.
تحلیل مقایسه ای سرمایه گذاری در توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی با بهره گیری از روش اقتصاد مهندسی و تکنیک دلفی (موردمطالعه: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
396 - 407
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق تحلیل مقایسه ای اولویت بندی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی کشاورزی شهرستان همدان در دو رویکرد کمی و کیفی شامل تکنیک های اقتصاد مهندسی و دلفی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها غیرآزمایشی است. در تحقیق حاضر، ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی گزینه های قابل انتخاب طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران استخراج و سپس به روش های آماری اولویت بندی گردیدند. همچنین با استفاده از رویکرد تحلیل اقتصاد مهندسی و با برآورد متغیرهایی نظیر هزینه های ثابت سرمایه گذاری، هزینه های تولید، استهلاک، دارایی ها و ساختار درآمدی پروژه ها، و با استفاده از نرم افزار کامفار ш بازده اقتصادی سرمایه گذاری در صنایع مختلف تبدیلی استان محاسبه گردید. ارزیابی اقتصادی پروژه ها و اولویت بندی آن ها در تکنیک اقتصاد مهندسی با استفاده از معیارهای خالص ارزش فعلی (NPW)، نرخ بازگشت سرمایه (ROR) و هزینه ایجاد هر شغل صورت پذیرفت. طبق نتایج به دست آمده از روش دلفی، صنایع مرتبط با محصولاتی نظیر سیر و سیب زمینی با در نظر گرفتن تمامی شاخص ها در اولویت های اول و پس از آن صنایع تولید ترشی و کنسرو میوه و کمپوت ها در اولویت های بعدی قرارگرفتند. بر اساس یافته های تحقیق و با در نظر گرفتن معیار نرخ بازگشت سرمایه (ROR)، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، تولید کشمش اولویت دوم، تولید پودر سیب زمینی اولویت سوم، و بر اساس شاخص هزینه ایجاد یک شغل، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، و طرح تولید کمپوست کشاورزی اولویت دهم را به خود اختصاص دادند.
نقش مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
264 - 277
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر جنبه های مختلف زندگی بشر دارد. امروزه بیشتر دولت ها، در تلاش اند تا اطلاعات بیشتری در زمینه روش های صحیح مدیریت ریسک کسب نمایند تا از این طریق، صدمات وارد بر جامعه ناشی از خشکسالی را کاهش داده و اثرات مربوط به خشکسالی های آینده را نیز به حداقل برسانند.پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک تدوین یافته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه و روش پرسشنامه استفاده گردید. در روش پرسشنامه ای داده های لازم در قالب پرسشنامه در سطح پانزده روستای نمونه، گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از تکنیک سلسله مراتبی(AHP) به منظور الویت بندی راهکارها و در نهایت از مدل پرومتی جهت رتبه بندی روستاها در چارچوب مدیریت ریسک استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 4463 خانوار ساکن در روستاهای شهرستان زرین دشت است که از طریق فرمول کوکران تعداد360 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نظرات متخصصین و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ که برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 67/0) بود استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدیریت ریسک خشکسالی رویکرد مناسبی برای کاهش آسیب پذیری کشاورزان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در مناطق روستایی است و می توان در فرآیند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
ارزیابی اثرات زیست محیطی به روش ماتریس لئوپولد (منطقه ویژه اقتصادی دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های بهره برداری از سرزمین، از جمله احداث مناطق ویژه و توسعه صنایع، مستلزم بررسی استعداد طبیعی سرزمین برای توسعه مورد نظر می باشد. در همین راستا انجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی، از جمله روش های مطلوب جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. مطالعات ارزیابی اثرات بهداشت محیطی احداث منطقه ویژه اقتصادی دامغان، پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات با هدف بررسی آثار مثبت و منفی حاصل از احداث منطقه ویژه اقتصادی و ارائه راهکارهای مدیریتی کاهش اثرات سوء بهداشت محیطی با بهره گیری از روش ماتریس لئوپولد ایرانی با انجام تغییرات در آن انجام شده است. در این مطالعه ابتدا وضعیت موجود بهداشت محیط منطقه مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با تعیین گزینه های ارزیابی با توجه به نوع آلاینده های پیش بینی شده جهت منطقه ویژه مذکور به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری، اثرات احداث منطقه ویژه اقتصادی دامغان بر مؤلفه های بهداشت محیطی در سه مولفه فیزیکی شیمیایی، بیولوژیکی . اقتصادی اجتماعی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و دستاوردهای این مطالعه در دو گزینه عدم اجرا (اجرای پروژه بدون ملاحظات بهداشت محیطی) و گزینه اجرا (اجرای پروژه با اعمال روش های کاهش اثرات سوء) به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری بررسی و ارائه گردیده است که برآیند اثرات در گزینه عدم اجرای پروژه ( 23 -) برآورد شده است و اجرای پروژه از لحاظ زیست محیطی مردود اعلام می گردد.
بررسی تحلیلی نمود شفافیت و تأکید بر کاستن از ماده و افزایش فضا در برخی نمونه های ارزشمند معماری ایرانی
حوزههای تخصصی:
مدرنیته، ظهور تکنولوژی قرن بیست و یکم، غالب شدن زندگی ماشینی در دهه های اخیر، تجلی معماری اصیلی را که در آن فضاسازی، خلق محیط های شفاف و پویا از عناصر اصلی شکل گیری آن بوده است را کمرنگ کرده و گاهی از بین برده است. در این میان برای احیاء رابطه ی میان انسان، معماری و محیط و حل بحران های ناشی از گسست این روابط، به بررسی تداوم مفهوم شفافیت و شفاف سازی در معماری و شهرسازی و ارتباط آن با خلق فضاهای پویا، زنده و عملکرد گرا می پردازیم. معماری و شهرسازی ایرانی، همواره دغدغه ی تلاش و تکاپوی خلق فضای آزاد وزنده، کاستن از جرم و افزایش فضا و سیلان فضایی را در سیر تکاملی خود داشته است. در این پژوهش، با توجه به تأکید بر مفهوم خلق فضا و افزایش تعاملات فضایی، به احیاء و تکامل اصول و نظریه های مرتبط با شفافیت معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی پرداخته شده است. بدین منظور این پژوهش با استفاده از مطالعات اسن ادی و کتابخانه ای، چهارچوب نظری ارتباط میان شفافیت و فضاسازی را شکل داده است. در این راستا با استفاده از روشی کیفی با رویکرد تحلی لی توصیفی– پیمایشی بر اساس نمونه های برجسته هنر معماری، شاخصه ی شفافیت مرتبط با معماری و شهرسازی تدوین گردیده است. این پژوهش نشان می دهد که با استفاده از مبانی پایه شفافیت و تکامل آن و با به کارگیری این نظریات می توان گامی درراستای ساخت وسازهای پایدار معماری و شهرسازی برداشت.
تحلیل تطبیقی احساس امنیت در قلمروهای مرزی (نمونه ی موردی؛ کردستان ایران و کردستان عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی ابعاد ذهنی امنیت و تاثیر آن بر مکان است. رسمیت کردستان عراق از یک منطقه ی خودمختار به یک کشور-ملت، موضوعی است که می تواند سویه های مختلفی بر امنیت ایران داشته باشد. به نظر می رسد که با توجه به پیوستگی ژئوپلیتیکی و فضایی اقلیت های مذهبی و قومی کردستان عراق در درون فضای سرزمینی ایران، رسمیت یافتن منطقه ی خودمختار کردستان عراق به یک کشور-ملت، تبعاتی خواهد داشت که با توجه به وضعیت فعلی ایران، پیامدهای منفی آن بیشتر از پیامدهای مثبت خواهد بود. برای سنجش تبعات رسمیت یافتن کردستان عراق به یک کشور مستقل، پژوهش حاضر به بررسی احساس امنیت در مرز کردستان ایران و کردستان عراق پرداخته است. بر پایه ی نتایج این تحقیق، وضعیت اقتصادی به عنوان نخستین عامل در ناپایداری وضعیت امنیت در کردستان ایران شناسایی شده است و پیوستگی ژئوپلیتیکی قومیت به عنوان دومین عامل در تولید احساس امنیت ناپایدار در کردستان ایران نقش داشته است. بنابراین، مقایسه ی ذهنی که مرزنشینان در دو سوی مرز انجام می دهند، به عنوان یک شاخص تهدیدآفرین در رسمیت کردستان عراق به عنوان یک کشور مستقل، شناسایی شده است.
تحلیل سطح توسعه اجتماعی مناطق روستایی سیستان با تأکید بر شاخص های مبارکه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
182 - 195
حوزههای تخصصی:
در جامعه اسلامی ایران، دستیابی به توسعه اجتماعی مطلوب منوط به شناسایی و ترویج ارزش های مذهبی مسلط بر جامعه بخصوص دستورات الهی در قرآن کریم است. بر این اساس، در جستار حاضر به تحلیل سطح توسعه اجتماعی مناطق روستایی سیستان با تأکید بر شاخص های مبارکه قرآنی اقدام شده است. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیفی از شاخص های اجتماعی از آیات کریمه قرآن تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی با استفاده از پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفت برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاحی شارپ، تعداد 40 روستا (با حجم خانوار 51663) از بین 796 روستای موجود در سیستان انتخاب و در ادامه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 381 نفر از سرپرستان خانوار به طور تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری کروسکال- والیس و رگرسیون ترتیبی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال- والیس، حاکی از آن است که روستاهای موردمطالعه در منطقه سیستان در سه سطح از توسعه اجتماعی با میزان کمتر از 01/0 درصد دارای تفاوت معناداری بوده است و از مجموع 33 شاخص اجتماعی، شاخص «بهداشت» با میانگین 56/4 رتبه اول، «نیکی به خانواده» با میانگین 54/4 رتبه دوم و «جهاد در راه خدا» با میانگین 51/4 رتبه سوم را دارد. همچنین تحلیل فضایی پراکندگی سطح توسعه اجتماعی روستاهای نمونه گویای آن است که با فاصله از شهر های مرکزی، سطح توسعه اجتماعی، انسجام، وحدت، اعتماد و سادگی بین روستاییان بیشتر می شود.
برنامه ریزی ایجاد فضاهای امن شهری با تأکید بر توسعه گردشگری (مطالعه موردی : بافت تاریخی میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش برنامه ریزی های مناسب و آینده نگرانه جهت تبدیل بافت تاریخی میبد به یک فضای امن است تا در جهت جذب گردشگر بتواند به صورت موفق تری عمل نماید. این در حالی است که با توجه به مشکلات جوامع شهری و اهمیت بحث گردشگری، توجه به مفهوم امنیت در محیط های شهری هم برای ساکنان و هم برای گردشگران و روش های برنامه ریزی جهت ایجاد امنیت، یکی از اولویت های اساسی کارشناسان شهری است. شهر میبد به دلیل وجود آثار تاریخی و فرهنگی و قرار گرفتن در مسیر ترانزیتی، پذیرای گردشگران زیادی در بافتهای تاریخی خود است که وجود امنیت در این فضاها، به گردشگری رونق بیشتری خواهد بخشید. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از بررسی های اسنادی و همچنین مطالعات میدانی از قبیل پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان مربوطه استفاده شده است. با توجه به مدل های تحقیق شامل مدلSWOT، QSPM و مدل چشم انداز سازی اورگون، نتایج تحقیق بیانگر آن است که می توان با بهره گیری از پتانسیل های موجود شهر میبد، بافت تاریخی را به فضای امن شهری تبدیل نمود. باوجود چشم انداز (شهری تاریخی، ایمن با سکونت پایدار و قطب صنعت، گردشگری) برای شهر میبد، با ارائه راهکارهایی ازجمله حصارکشی ساختمان های مخروبه، ایجاد روشنایی در بافت و بهسازی ابنیه تاریخی در حال فرسایش جهت احداث مراکز گردشگری و..... می توان باعث بالا بردن امنیت در محورهای گردشگری و رونق بیشتر این شهر و رسیدن به چشم انداز مطلوب شد.