فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۶۱ تا ۴٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
مکان یابی بهینه محل اسکان موقت پس از زلزله (مطالعه موردی : شهر مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین چالش های پیش رو در مدیریت بحران پس از زلزله، موضوع اسکان موقت حادثه دیدگان است. در این بین، تعیین مکان بهینه برای اسکان موقت پیش از وقوع بحران، از اساسی ترین نیازهای امروز شهرهای کشور است. علی رغم تحقیقات متعدد صورت گرفته، تاکنون تحقیق جامعی در زمینه مکان یابی بهینه محل اسکان موقت پس از زلزله از دیدگاه مدیریت بحران در نواحی شهری و براساس مجموعه ای جامع از همه معیارهای موثر صورت نگرفته است. تحقیق حاضر برای پاسخ گویی به این نیاز انجام شده و در آن در گام نخست، مهمترین عوامل موثر در انتخاب مکان بهینه برای اسکان موقت پس از زلزله در مناطق شهری در قالب 4 شاخص مهم ژئوتکنیکی، شهرسازی، دوری از تاسیسات خطرزا و دسترسی به تاسیسات حیاتی بررسی و به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) ارزش گذاری و اولویت بندی شده است. درادامه، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تعریف معیار های مورد نظر این شاخص ها به صورت لایه های اطلاعاتی در محیط GIS، اطلاعات حاصل ترکیب و تحلیل شده است. در نهایت مکان بهینه برای اسکان موقت برای شهر مهاباد با توجه به معیارهای مدیریت بحران شهری مشخص شده است. مطابق نتایج تحقیق، شاخص های دسترسی به تاسیسات حیاتی و دوری از تاسیسات خطرزا و معیارهای آنها از اهمیت بیشتری در مکان یابی بهینه برای اسکان موقت آسیب دیدگان برخوردارند. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده عدم توزیع مناسب فضاهای مورد نظر در سطح شهر و کمبود فضاهای باز کافی از جمله پارک ها و فضاهای باز شهری جهت استقرار آسیب دیدگان زلزله در سطح شهر مهاباد است.
تجزیه و تحلیل عملکرد تقاطع ها با استفاده از نرمافزار HCS (مطالعه ی موردی: خیابان حکیم نظامی اصفهان)
حوزههای تخصصی:
مطالعات صدمه های ناشی از رشد سریع وسایل نقلیه ی شخصی در کلان شهرها، غیر قابل تحمل شده و هر گونه افزایش این وسایل موجب بروز گره های ترافیکی خواهد شد، که خود عامل اصلی تأخیرهای ناشی در تقاطع ها محسوب می شود. به همین دلیل محقق سعی بر آن داشته تا با ارائه پیشنهاداتی در جهت رفع این مشکل اقدام نماید. تحقیق پیش رو از لحاظ هدف کاربردی است و جهت جمع آوری اطلاعات از برداشت میدانی استفاده شده است. ابتدا پس از برداشت متغیرهای تأخیر، حجم و ظرفیت و وارد کردن این مشخصات و پیش فرض های آیین نامه به نرم افزار HCS به محاسبه سطح سرویس پرداخته شد و بعد از آن مقایسه ای اجمالی بین تقاطع ها انجام شد. یافته ها نشان می دهد که در تمامی تقاطع های مورد بررسی در خیابان حکیم نظامی اصفهان، حجم و به تبع آن تأخیر بالایی وجود دارد که نشان دهنده ی سطح سرویس پایین است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که افزایش تأخیر در تقاطع های سطح شهر باعث عملکرد بسیار پایین سیستم حمل و نقلی شده و معابر شهر قفل می شوند و برای رهایی از این مشکل، هماهنگ سازی تقاطع ها روشی بسیار بهینه است.
سنجش تأثیرگذاری و اجرایی شدن شاخص های راهبرد توسعه شهر (CDS)بر توسعه گردشگری شهری، مورد مطالعه: چابکسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه شهر در اغلب موارد اهدافی همچون بهبود بخشیدن به مدیریت و حاکمیت شهری، افزایش رشد اقتصادی و اشتغال شهری، کاهش مداوم فقر شهری را در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران دنبال می کند. در همین راستا، هدف از مطالعه حاضر، سنجش تأثیرپذیری اجرایی شدن شاخص های راهبرد توسعه شهری در مدیریت یکپارچه توسعه گردشگری در شهر چابکسر می باشد که به روش توصیفی– تحلیلی انجام گرفت. تحقیق از انواع کاربردی بود که به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. حجم نمونه تحقیق شامل 365 نفر از شهروندان و 20 نفر از کارشناسان شهری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب شدند. بر اساس یافته های تحقیق، میانگین به دست آمده از سنجش امتیاز اجرای شاخص هایCDS در شهر چابکسر (مدیریتی و حکمروایی خوب، بانکی بودن، قابل زندگی بودن، رقابتی بودن)، از دید کارشناسان 72/3 و از دید شهروندان با 28/3 می باشد که مقدار هر دو بالاتر از میانگین معیار است. همچنین مشخص شد که تدوین راهبرد توسعه شهری (CDS) برای شهر چابکسر و ایجاد هماهنگی بر عناصر تأثیرگذار در سیستم برنامه ریزی گردشگری شهر و توجه به نظام مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری و گردشگری به همراه ارتقاء سطح مشارکت شهروندان در تهیه و اجرای طرح های گردشگری الزامی است. توسعه گردشگری، راهبرد توسعه شهری، توسعه گردشگری، چابکسر
مدیریت بحران و سنجش آسیب پذیری بافت کالبدی شبکه معابر منطقه 21 تهران با استفاده از مدل AHP به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان از آن دارند که در هنگام وقوع حوادث ظرفیت بروز ناامنی بینظمیهای اجتماعی و بزهکاری افزایشمییابد و وقوع توأمان حوادث با تخلفات و آشوبهای اجتماعی مدیریت ترافیک شهری را با مشکل مواجهمیکند. در این پژوهش 6معیار اصلی شبکه کالبدی –فضایی منطقه 21 تهران تعیین و با استفاده از روش فرایند سلسلهمراتبی(AHP) برای ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر در هنگام وقوع حوادث استفاده شدهاست. این روش شامل 3گام اصلی تولید ماتریس مقایسه دوتایی، محاسبه وزن های معیاری و تعیین نسبت توافق است. 3مرحله یادشده با استفاده از نرم افزارExpert Choice با دقت بالا و نسبت توافق 03/0انجام شده-است. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. درگردآوری دادهها از روش کتابخانهای-میدانی و پرسشنامه مبتنیبر نظر خبرگان استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از برخی قابلیتهای نرمافزار GIS به تحلیل چند هدف عمده در مدیریت بحران شبکه معابر در منطقه 21 شهرداری تهران پرداخته که میزان ظرفیت آسیبپذیری منطقه براساس شرایط کالبدی نشان داده شده است. براساس نقشههای خروجی و تحلیل آماری به دستآمده محدوده شهرک چیتگر شمالی، شهرک شهرداری، شهرک ویلاشهر، شهرک استقلال، شهرک وردآورد و شهرک 22بهمن پرخطرترین و شهرک دریا، شهرک تهرانسر غربی و شرقی امنترین محدودههای منطقه 21 و سایر شهرکهای منطقه از آسیبپذیری متوسط برخوردارمیباشند.
چارچوب جامع سنجش پایداری نظام های بهره برداری از زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های سنجش پایداری در نظام های بهره برداری از زمین، فقدان چارچوبی جامع در این زمینه است. همین امر سبب شکل گیری نگرش تک بعدی در بسیاری از تحقیقات پایداری شده است. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است در ابتدا با شیوه ای نقادانه به شناسایی چارچوبی جامع جهت سنجش پایداری در نظام های بهره برداری از زمین پرداخته شود. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) به وزن دهی مؤلفه ها در چارچوب شناسایی شده پرداخته شود؛ برای این منظور، نظرات 12 نفر از متخصصان کلیدی در زمینه نظام های بهره برداری از زمین مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. مقایسات زوجی صورت گرفته توسط آنان نشان داد به ترتیب معیار مدیریت، سرمایه، آسیب پذیری و تنش دارای بیشترین اهمیت در سنجش پایداری نظام ها بهره برداری از زمین است. در این راستا توصیه می شود محققان از چارچوب شناسایی شده و وزن های فازی آن به عنوان چارچوبی جامع جهت سنجش پایداری در نظام های بهره برداری از زمین استفاده نمایند.
ارزیابی راهبردهای اسکان مجدد پس از مخاطره زلزله درنواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان آبگرم، شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف بنیان های ساختاری نقاط روستایی کشور، از دیر باز جزو موانع توسعه یافتگی این سکونتگاههای انسانی به شمار آمده است. در این میان بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی همچون سیل وزلزله بیشترین لطمه را بر این پیکر ناتوان وارد ساخته، به طوری که به دنبال هر حادثه، سازمان اقتصادی و اجتماعی روستاها به همراه ساختار فیزیکی آن دچارصدمات جدی می شود. در چنین زمینه ای بازسازی روستاهای آسیب دیده از حوادث طبیعی، با رویکردی عقلانی به برنامه ریزی راهکاری جز مداخله در نحوه آرایش مکانی- فضایی نمی یابد. تحقیق حاضر به بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی وکالبدی راهبردهای اسکان مجدد روستاییان روستاهای دهستان آبگرم شهرستان اردبیل که طی زلزله در سال 1375 تخریب شدند، می پردازد.شاخص های تحقیق شامل انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، تغییر شغل، میزان درآمد،تخریب مراتع، تغییر الگوی مسکن، تغییر کاربری اراضی زراعی و میزان دسترسی به خدمات زیربنایی است.جامعه آماری شامل 15 روستای دهستان آبگرم وحجم نمونه شامل 3 روستای جابجا شده و 3 روستای درجاسازی شده می باشد. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی است و شیوه های گردآوری اطلاعات شامل اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) است. آزمون فرضیات با استفاده از آزمونهای T مستقل و آزمون مکنمار و به کمک از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه در بین معیارهای منتخب برای بررسی پیامدهای راهبردهای اسکان مجدد میزان انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس تعلق مکانی، تغییر الگوی مساکن و دسترسی به خدمات در رویکرد درجاسازی بهتر و مناسب تر از رویکرد جابجایی است، در صورتی که در معیارهای همچون تغییر شغل، میزان درآمد، تخریب مراتع، تغییر کاربری اراضی زراعی رویکرد جابجایی مناسبتر است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر معیشت پایدار کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
324 - 337
حوزههای تخصصی:
رهیافت معیشت پایدار در طول سال های گذشته، یکی از بهترین روش ها برای پرداختن به مسائل فقر و توانمندسازی فقرا بوده است و یکی از رویکردهای تحلیلی جدید در زمینه توسعه روستایی است. هدف کلی از تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر معیشت پایدار کشاورزان در شهرستان شازند است. پژوهش حاضر بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر سرپرست خانوارهای روستایی شهرستان شازند (22101=N) است که حجم نمونه با خطای نمونه گیری 05/0 و با استفاده از فرمول کوکران، 377 خانوار محاسبه شد. برای تعیین روستاها و انتخاب خانوارهای نمونه از طریق روش تحلیل خوشه ای نسبت به طبقه بندی روستاها اقدام و روستاهای نمونه به طور کاملاً تصادفی انتخاب شد و در نهایت به نسبت جمعیت آن ها نمونه گیری از هر روستا انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار میدانی آن پرسشنامه بود. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS برای روش های آماری آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت معیشت پایدار خانوارهای روستایی مطلوب نبوده و عامل ساختارها و فرایندها مهم ترین عامل مؤثر در پایداری معیشت خانوارهای روستایی است.
نقش اقتصاد محلی در جریان مازاد و بازساخت نظام شبکه منطقه ای مورد: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساخت و عملکرد نظام های شهری جریانی مداوم و پیوسته در فضا است. این تغییرات که بر سازمان دادن تولید و بازتولید اجتمایی برای پاسخ به منافع نیروهای مسلط استوار است،در طول زمان الگوهای متفاوت ساختاری و کارکردی می آفریند. در این مقاله کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های اسنادی رابطه اقتصاد محلی، جریان مازاد و بازساخت نظام شهری در فضای ناحیه ای کرمان تحلیل شود. در آغاز و طی زمان طولانی تا اصلاحات ارضی، تملک مازاد به وسیله مالکان مبنای اشکال مختلف کنترل اجتماعی بر سازمان فضایی ناحیه بوده که سلطه ی شهر بزرگ ناحیه (کرمان)، شکل غالب بازتاب فضایی آن در شبکه شهری بوده است. پس از اصلاحات ارضی با شکل گیری دولت رانتی، اثربخشی مازاد ملی نفت در شکل گیری فضای ناحیه مؤثر بوده است. از دهه هفتاد دگرگونی های شهری به وسیله تولید ساختارهای جدید شرایط جذب، جریان و انباشت نابرابر مازاد در شبکه شهری را فراهم آورده و بدین سان به اشکال جدید ناموزونی در فضای ناحیه ای دامن زده است. بر این اساس، استراتژی واقعی برای یکپارچگی ناحیه ای و بازساخت شبکه شهری و منطقه ای بر مبنای کاهش روابط سلطه جویانه مادرشهر ناحیه و دسترسی به فرصت های برابر رشد برای اعضاء شبکه می بایست بر مدلی استوار باشد که از طریق آن، تولید اشتغال متکی بر ظرفیت های درونی برای رشد اقتصادهای محلی در طیف پایین شبکه از یک سو و رشد برونگرای گره بزرگ شهری (کرمان) در ادغام با چند گره قدیمی در حال توسعه (رفسنجان، سیرجان، جیرفت، بم و زرند) از سوی دیگر فراهم آید. واضح است، کارآیی این مدل بدون بازنگری و بازاندیشی در مناسبات ساختاری، مضامین و قوانین جاری در جریان سلطه جویانه مازاد ملی، مسئله پیچیده و دشواری خواهد بود.
سنجش میزان رفاه اجتماعی خانوارها در نواحی روستایی مطالعة موردی: شهرستان زَهَک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در سطح رفاه و شرایط زندگی در سکونتگاه های انسانی، به ویژه در مناطق محروم و حاشیه ای که ازلحاظ سطح رفاه و شاخص های توسعه با انواع چالش ها و مشکلات مواجه اند، بیش از هر چیز مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و سنجش میزان رفاه اجتماعی در نواحی روستایی شهرستان زَهَک (استان سیستان و بلوچستان) که از مناطق محروم جنوب شرق کشور به شمار می آید، پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی (تکمیل پرسشنامه) است. جامعة آماری تحقیق را کلیة ساکنان روستایی شهرستان زهک تشکیل می دهند. حجم نمونه 329 سرپرست خانوار ساکن در 30 روستای نمونه است، که ازطریق فرمول کوکران به دست آمده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که میزان رفاه اجتماعی در نمونه انتخابی ازلحاظ کلیه شاخص های اقتصادی و اجتماعی با ارزش میانگین 76/2، کمتر از حد متوسط و ضعیف است و وضعیت رفاهی روستاهای منطقه بیش از همه در زمینه های اوقات فراغت، رضایت از زندگی و درآمد و اشتغال با مشکل مواجه است.
ارزیابی سرمایه اجتماعی و تأثیر آن در ارتقاء کیفیت محیط های شهری (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و شکل گیری نیازهای جدید، برنامه ریزی را از نگاهی فیزیکی- کالبدی به سمت توجه بر جنبه های اجتماعی زندگی شهری معطوف نموده است. تحت تأثیر این نیازها و آگاهی های جدید مفاهیم نوینی در قلمرو برنامه ریزی و توسعه شهری مطرح شده است. سرمایه اجتماعی یکی از موضوعاتی است که ایجاد، حفظ و غنا بخشی به آن از اهداف اصلی توسعه شهری پایدار به شمار می رود. مقاله پیش رو بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط شهری در بابلسر را مورد توجه قرار داده است. برای سنجش سرمایه اجتماعی از 6 مؤلفه و 20 گویه و برای کیفیت محیط از 7 مؤلفه و 26 گویه استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه است. حجم نمونه 310 نفر از سرپرستان خانوارهای شهری است. برای سنجش و ارزیابی متغیرهای مورد مطالعه از نرم افزار SPSS و روش های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از دید جامعه نمونه، سرمایه اجتماعی در شهر بابلسر از نظر امنیت اجتماعی، تعامل پذیری، هنجارگرایی و مسئولیت پذیری در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین رابطه مستقیم و معناداری در سطح 0.01 اطمینان میان دو متغیر سرمایه اجتماعی و کیفیت محیط وجود دارد، به طوری که در حدود 46 درصد از تغییرات مربوط به کیفیت محیط توسط مؤلفه های سرمایه اجتماعی تبیین می شود. افزایش میزان سرمایه اجتماعی به خصوص در شکل بین گروهی آن، با افزایش کیفیت محیط، توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و دیگر پیامدهای مثبت همراه است.
مدیریت اراضی رها شده شهری و سامان دهی آن ها با الگوی توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی شهرسمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد جمعیت از یک سو و محدودیت منابع از سوی دیگر دست اندرکاران امر گسترش را با شگفتی مواجه ساخته است. تغییرات جمعیتی سبب تغییر فعالیت های اقتصادی شده و نقطه آغاز تغییرات کاربری اراضی به شمار می رود. در واقع بهره برداری بی رویه، تغییرات نادرست کاربری اراضی و دست اندازی بشر به عرصه های منابع طبیعی، روزبه روز بر بر هم زدن تعادل های منطقه ای می افزاید. در دهه های اخیر شاهد تغییر کاربری اراضی در سمنان هستیم. تحت اثر عوامل مختلفی پدیده تغییر کاربری اراضی شکل گرفته است به طور مثال در اراضی رهاشده، سطوحی از مراتع به مناطق مسکونی و شرایط ییلاقی از یک سده پیش محل رفت وآمد شمار زیادی از افراد برای بهره مندی از آب و هوای مناسب منطقه بوده است. یکی از عوامل مهم نیز تغییراتی است که در شمار جمعیت سمنان رخ داده است به گونه ای که بر پایه آمار جمعیتی می توان گفت جمعیت روستاها به شدت کاهش یافته است. همان طور که در دیگر مناطق ایران شاهد تغییر کاربری اراضی به ویژه مراتع هستیم، این موضوع در منطقه نیز قابل دیدن است. این نوشتار سعی دارد ارتباط بین تغییرات جمعیت را با تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد بررسی و همچنین تعیین تغییرات کاربری اراضی را در طی یک دوره چند ساله بررسی نماید برای تعیین تغییرات کاربری زمین از سامانه اطلاعات جغرافیایی google Earth بهره گیری می شود. همچنین آمار جمعیتی در این 2 سال تهیه شد و ضریب رشد جمعیت محاسبه شد. با توجه به نتایج بدست آمده نرخ اراضی رها شده در منطقه مورد بررسی مثبت بوده در واقع افزایش یافته است. بنابراین شمار زیادی از افراد در طول این چند سال مهاجرت کرده و جمعیت کاهش یافته و به دنبال این روند گستره زیادی از مراتع (88/37 درصد) که در گذشته به دیمزار تبدیل شده بودند هم اکنون به صورت اراضی رهاشده در منطقه نمایان شده اند. در روستاهای اطراف چند سطح اراضی مرتعی بیشترین کاهش و اراضی رها شده بیشترین افزایش را داشته است. در نهایت می توان بیان کرد، بین نرخ رشد جمعیت و سطح اراضی رها شده رابطه منطقی وجود دارد.
سطح بندی پایداری اجتماعی در نواحی روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان چرام، استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد اجتماعی توسعه پایدار از ابعاد اصلی آن شناخته می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری اجتماعی نواحی روستایی دهستان های شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز توصیفی- تحلیلی بوده، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های دلفی فازی و با به کارگیری شیوه تاپسیس فازی صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 285 سرپرست خانوار روستایی تعیین شد. نتایج نشان داد که وضعیت مجموع شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی روستاهای سرفاریاب و بردیان در خوشه پایدار واقع است و روستای الغچین علیا خوشه مربوط به پایین ترین سطح پایداری اجتماعی را شکل می دهند؛ از این رو، توسعه متوازن نواحی روستایی در شهرستان چرام مستلزم بازنگری مسئولان ذی ربط در تخصیص منابع و امکانات، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در راستای کاهش فاصله بین نواحی روستایی است.
بررسی و تحلیل عدالت اجتماعی در برخورداری از خدمات شهری (مورد مطالعه: دسترسی به خدمات آموزشی مقطع راهنمایی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری عدالت در شهر یکی از مباحث جدی پیشِ روی برنامه ریزان و مدیران شهری است. از مضامین اصلی عدالت در شهرها نیز توزیع عادلانه خدمات و امکانات در شهر است. هدف پژوهش پیشِ رو بررسی نحوه توزیع خدمات آموزشی مقطع راهنمایی در شهر میاندوآب است که یکی از شهرهای میانه اندام استان آذربایجان غربی است و اینکه آیا این خدمات عادلانه در میان نواحی این شهر توزیع شده است و همه شهروندان به طور مساوی به این خدمات دسترسی دارند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز تحلیلی مقایسه ای است. روش های تجزیه و تحلیل نیز شامل ضریب آنتروپی برای توزیع جمعیت و شاخص موران برای توزیع مدارس است و برای وضعیت نواحی از لحاظ برخورداری از خدمات نیز از مدل های ویلیامسون و الکتر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توزیع جمعیت در شهر متعادل ولی توزیع خدمات به صورت تصادفی است. با توجه به نتایج مدل ویلیامسون نیز نواحی ۱ و ۲ داری وضعیت متعادل و در رتبه بندی نیز ناحیه ۴ در بین نواحی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. با تطابق نتایج حاصل از این روش ها مشخص می شود که این خدمات در شهر به طور عادلانه توزیع نشده است و توجه جدی مسؤلین به این امر ضروری است.
کانون های تولید دانش در پروژه های توسعه و عمران روستایی (مطالعه موردی: طرح های هادی روستایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای رویکرد تأثیرات پروانه ای، اگر شرایط مناسب ایجاد شود، حرکتی ضعیفی چون بال پروانه، منجر به تحولاتی بزرگ خواهد شد. با الهام از این ایده، در پژوهش حاضر تلاش شده است به تحلیل کانون های ایجاد دانش در جریان یک پروژه موردی پرداخته شود و با ایجاد مدل تحلیلی خاص حاصل ترکیب دو مدل نانوکا - تاکئوچی با DPSIRاین موضوع مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس، کانون های تولید دانش در فرآیند تهیه و اجرای طرح هادی به عنوان مصداق طرح های عمران روستایی شناسایی شده و چگونگی تولید و تبدیل دانش سازمانی و نحوه مدیریت فرآیندهای آن تبیین شده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از آموزه های رشته های مدیریت دانش و برنامه ریزی جغرافیای روستایی در مورد اجرای طرح های هادی روستایی به نگارش درآمده است. به منظور گردآوری داده های لازم 30 نفر متخصص به عنوان خبره مرتبط با نظام برنامه ریزی، طراحی، اجرا و نظارت طرح های مذکور انتخاب شدند. صحت نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها با ضریب کرونباخ بررسی گردید که در پرسشنامه یکم و دوم معادل 84/0 و 79/0 به دست آمد. در نهایت نظام موجود برای شناسایی کانون ها و کسب دانش مورد بررسی قرار گرفت. بررسی صورت گرفته نشان داد که شکافی عمیق بین دانش ضمنی و عینی وجود دارد و نظام موجود به صورت گذرا و مقطعی به دانش تولیدی در کانون های دانش توجه دارد. به همین دلیل حجم بالایی از دانش ناخودآگاه از نظام و فرآیند تدوین و اجرای پروژه حذف می شود ک می تواند با ایجاد تغییرات شگرف بستر تحولات مهمی را در فرآیندهای طرح هادی فراهم سازد.
تبیین الگوی مدیریت هوشمند شهری، راهکاری نوین برای بهبود حکمرانی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
743 - 762
حوزههای تخصصی:
امروزه شهر هوشمند به عنوان راهبرد جدید توسعه شهری، ابعاد مختلفی دارد. همچنین از مدیریت هوشمند شهر به عنوان مهم ترین بعد شهر هوشمند یاد می شود. هدف از پژوهش توصیفی –تبیینی حاضر ایجاد بینش بیشتر و مشترک در موفقیت مدیریت هوشمند شهر و فرایندهای خاصی است که می تواند این هدف را بهبود بخشد. داده های پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی از جمله، ابزار متن خوانی، فیش برداری، آمارخوانی، استفاده از جدول ها، مصاحبه، پرسشنامه پنل خبرگان (دلفی) و نرم افزار MicMac استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که با توجه به اولویت بندی برای اجرای موفقیت آمیز مدیریت هوشمند شهر، از میان 33 شاخص مطرح شده ابتدا باید شرایط 9 شاخص (از جمله مهیا بودن زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، تشکیل پایگاه داده، تداوم به کارگیری نوآوری در سازمان ها و نهادهای مرتبط، مبادله داده و اطلاعات میان تمام ذی نفعان و غیره) مهیا شود. در ادامه با توجه به نتایج پژوهش نوع و سطح رابطه بین مدیریت شهر و شهروندان تعیین شده است. در پایان ضمن ارائه مدل مفهومی-اجرایی برای مدیریت هوشمند، دو پیشنهاد شامل طراحی مجدد روابط مدیریت و بازیگران و همچنین استقرار سیستم مکان مبنای تحت وب در راستای کارایی بیشتر مدیریت هوشمند شهر بیان شده است.
بررسی و تحلیل رضایتمندی شهروندان از شهرهای جدید با تأکید بر توسعه پایدارمطالعه موردی: شهر جدید عالی شهر
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید پدیده ای هستند که در چند دهه اخیر به دنیای سکونتگاه های انسانی پا گذاشتند، این شهرها در ایران بیشتر به منظور جذب جمعیت سرریز کلان شهرها برنامه ریزی شده و در پیرامون شهرها ساخته شده اند. یکی از معضلاتی که شهرهای جدید با آن روبرو هستند مبحث پایداری می باشد. این مقاله با تبیین رویکرد فلسفی، جامعه شناسانه و جغرافیایی، پارادایم پایداری را به صورت تئوریک موردبررسی قرار داده و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف پایداری سعی دارد تا در شهر جدید عالی شهر -که برای جذب سرریز جمعیتی شهر بوشهر ساخته شده است- مهم ترین چالش های پایداری را ازنظر ساکنان این شهر با استفاده ازنظر ساکنان این شهر با استفاده از آزمون های آماری تجزیه وتحلیل نماید. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی-تحلیلی و میدانی می باشد در این راستا برای دستیابی به اهداف موردنظر پرسشنامه ای برای ساکنین شهر جدید عالی شهر طراحی گردید و با استفاده از فرمول کوکران 210 نفر از ساکنین به عنوان جامعه نمونه تعیین و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان می دهد که اگرچه میزان رضایت شهروندان در برخی از مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و نهادی نسبتاً مطلوب به نظر می رسد، اما به دلیل توزیع نامناسب امکانات و خدمات در سه فاز شهر جدید عالی شهر، عدم برنامه ریزی برای ساکنین پس از بازنشستگی و احتمال مراجعت آنان به موطن اصلی و کمبود زیرساخت های مناسب شهری؛ این شهر در وضعیت ناپایداری قرار دارد. شایان ذکر است که میانگین های رتبه ای به دست آمده از آزمون کروسکال والیس نابرابری پایداری در فضای جغرافیایی شهر جدید را نشان می دهد به گونه ای که ازلحاظ پایداری فاز یک عالی شهر مطلوب تر از دو فاز دیگر بوده و فاز 3 در شرایط کاملاً ناپایداری به سر می برد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل حیاتی موفقیت اجرای طرح دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) روستایی در سال های اخیر، تحلیل چگونگی و علل رشد بیشتر برخی استان ها در توسعه این دفاتر به منظور برنامه ریزی برای آینده از اقدامات ضروری به شمار می رود. تحقیق حاضر به جست وجو و تجزیه وتحلیل عوامل حیاتی موفقیت توسعه این حوزه در بخش روستایی پرداخت. برای اهمیت سنجی عوامل مؤثر، از آزمون مقایسه میانگین و دوجمله ای و برای رتبه بندی عوامل، از مدل تحلیل سلسله مراتبی فرایند ( AHP ) استفاده شد. نتیجه پژوهش (در سال 1391) حاکی از مؤثر بودن تمام عوامل اصلی (سازمانی، انسانی، فنی و فرایندی) در اجرای موفقیت آمیز طرح فناوری اطلاعات و ارتباطات بود؛ همچنین، رتبه بندی عوامل نشان داد که عامل فنی اجرای طرح فاوا روستایی دارای بالاترین تأثیرگذاری و زیرعوامل آمادگی سازمان مخابرات از نظر برخورداری از زیرساخت های مناسب در بعد سازمانی، برگزاری دوره آموزشی برای کارگزاران در بعد انسانی، رشد مناسب و گستردگی فیبر نوری در بعد فنی، و سهولت استفاده از سامانه در بعد فرایندی بالاترین اولویت ها را دارند.
تبیین رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات با احساس امنیت اجتماعی ساکنان روستایی، موردمطالعه: شهرستان مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات با احساس امنیت اجتماعی ساکنان روستایی شهرستان مشکین شهر می باشد. این تحقیق ازلحاظ هدف، توسعه ای و ازلحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی شهرستان مشکین شهر است. برای برآورد حجم نمونه از روش نمونه گیری کوکران با سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد استفاده شده است. در این تحقیق روش گردآوری داده ها برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق، به دو صورت داده های اولیه (اسنادی) و داده های ثانویه (پیمایشی) و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 77/0 تا 81/0 به دست آمد. درنهایت نتایج تحقیق نشان داد که به جز متغیرهای امنیت اخلاقی، نوامیس، فرهنگی و عاطفی بین تمامی متغیرهای تحقیق و بهره گیری از خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه معنی داری وجود دارد. درنهایت، با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد های کاربردی ارائه شده است.
مشارکت و توسعه روستایی در دهستان سلگی بخش خزل
حوزههای تخصصی: