فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر در مکان یابی ساختمان های بلندمرتبه با تأکید بر پایداری محیط زیست (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع، محصول رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و کمبود زمین مناسب برای ساخت وساز است که در دهه های اخیر رواج یافته است. شکل گیری این گونه ساختمانی با توجه به ویژگی های آن، در کنار آثار مثبت، محدودیت ها، تهدیدها و مشکلاتی عدیده را به همراه دارد. امروزه مکان یابی ساختمان های بلند از مسائل ضروری به شمار می آید و توجه به آن و مشکلات زیست محیطی و شرایط اقلیمی هر منطقه، از مهم ترین زمینه های شهرسازی محسوب می شود. هدف پژوهش کاربردی- توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مکان یابی ساختمان های بلند با تأکید بر پایداری محیط زیست در شهر قزوین با استفاده از مدل تاپسیس است.نتایج پژوهش نشان می دهد هیچ الگویی در ایران برای مکان یابی ساختمان های بلند از جمله ساختمان های قزوین وجود ندارد. ضوابط نیز به دلیل بی برنامگی و بی توجهی به عوامل شهرسازی یا مقوله های تأثیرگذار، محیط زیست را تخریب کرده اند. براساس یافته های مدل تاپسیس، عامل اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و کاربری اراضی به ترتیب با امتیازهای 695/0، 457/0 و 405/0 در جایگاه های اول تا سوم قرار دارند و از سایر مؤلفه ها مهم ترند.
تدوین راهبردهای توسعه کاربری اراضی، نمونه موردی: محله هفت تنان، منطقه 3 کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین، به چگونگی استفاده، توزیع و حفاظت اراضی، گفته می شود و هسته اصلی برنامه ریزی شهری است. هدف از مطالعه حاضر تدوین راهبردهای توسعه کاربری اراضی با رویکرد توسعه پایدار در محله هفت تنان کلان شهر شیراز می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با ماهیت کاربردی است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی و نظرسنجی از گروه متخصص در شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شش معیار: اجتماعی- اقتصادی، مسکن، تأسیسات و تجهیزات، دسترسی، طبیعی، فرهنگی- تاریخی در نظر گرفته و زیرمعیارهایی متناسب هر شاخص، معرفی شدند. سپس با استفاده از روش مثلث سلسله مراتبی فولر وزن نهایی زیرمعیارها تعیین گردید و در پایان پیشنهادهای راهبردی توسعه کاربری اراضی محله هفت تنان کلان شهر شیراز ارائه گردید.
فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی و مکانیابی بهینه فضاهای سبز شهری (نمونه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهر بدون وجود فضای سبز ، قابل تصور نیست. پیامدهای توسعه شهری و پیچیدگی معضلات زیست محیطی، موجودیت فضای سبز و گسترش آن را به عنوان ریه های تنفسی شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. اهمیت فضاهای سبز در محیط شهری تا آن حد است که به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع مطرح بوده و نبود آن به معنی عدم وجود سلامت و تندرستی در شهرها تلقی می شود. رویکرد پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و کاربردی بوده که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مدل همپوشانی شاخص ها(IO)و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) به بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکان یابی فضاهای سبز شهری شهر نجف آباد پرداخته است. در همین راستا با تهیه بانک جامع اطلاعات مکانی پارک ها و فضای سبز شهر نجف آباد، وضعیت دسترسی تمامی مناطق شهر بر طبق استانداردهای موجود بررسی شده و با در نظر گرفتن مناطقی که از این لحاظ با کمبود مواجه بوده و نیز مورد توجه قرار دادن سایر عوامل شهری موثر در مکان یابی، با ارائه الگویی مناسب، به دنبال توزیع بهینه ی فضای سبز در شهر نجف آباد است. نتایج نشان می دهد که فضاهای سبز شهری در شهر نجف آباد،دارای مکان گزینی بهینه نیستند و قدرت پاسخ گویی به نیاز شهروندان را ندارند، بر همین اساس لزوم مکان یابی صحیح در جهت احداث پارک های جدید به شدت احساس می شود.
بررسی تغییرات فضای سبز با مدل مارکوف و شاخص NDVI و تبیین راهبردها با مدل SWOT مطالعه موردی: منا طق 18 ، 19 و 21 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای کمی و کیفی فضای سبز در مناطق 18 ، 19و21 شهرداری تهران بوده است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست5 در سالهای1991 ، 2000 و 2010، نقشه تراکم فضای سبز با استفاده از شاخص ان دی وی آی تهیه شده است. همچنین برای پیش بینی روند تغییرات فضای سبز در آینده از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شد. نتایج نشان میدهند بیشترین تغییر کاربریها مربوط به تغییر کاربری فضای سبز به اراضی شهری بوده است. بنابراین می توان چنین ادعا کرد که توسعه شهرنشینی در مناطق مورد مطالعه منجر به از بین رفتن فضای سبز و راضی کشاورزی شده است و کمترین احتمال در رابطه با تغییر سایر کاربریها بوده است. از مقایسه نتایج احتمال تغییر کاربریها با تقسیم بندی ان دی وی آی مشخص میشود که طی سالهای 1991 تا 2010 ، 12.5 هکتار به وسعت اراضی شهری اضافه شده که این امر باعث کاهش فضای سبز مناطق مورد مطالعه شده است. در این تحقیق جهت مدیریت فضای سبز مناطق مورد مطالعه از فنون مدیریت استراتژیک و برای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار از ماتریس سوات استفاده شد. با توجه به امتیاز به دست آمده از عوامل داخلی(2.89) و خارجی(3.23) میتوان نتیجه گرفت که وضعیت فضای سبز مناطق مورد مطالعه در حالت تهاجمی قرار دارد. در چنین شرایطی مناطق میبایست راهبردهای"" قدرت _ فرصت""را در پیش بگیرند. بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران و ارائه الزامات قانونی سختگیرانه تر از جمله راهبردهای پیشنهادی در این تحقیق است.
ارائه الگوی توسعه پایدار گردشگری شهری (نمونه موردی: شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
55 - 71
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری به عنوان یکی از عوامل مهم توسعه پایدار شهرها به حساب می آید؛ زیرا با تأکید بر منابع و قابلیت های داخلی شهرها، توسعه شهر را فراهم می کند. توسعه گردشگری شهری با ارتقای ابعاد کمی و کیفی با حداکثر بازده، یکی از مهم ترین فعالیت های عمده مدیریت اجرایی شهرها در عصر حاضر است. در همین راستا، پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی مفهوم گردشگری شهری و نقش و اهمیت آن در توسعه شهرها، به ارائه الگویی پایدار در زمینه توسعه آن در شهرها بپردازد تا شهرها با بهره گیری از این عامل پرتوان، به توسعه ای پایدار و متکی بر توانایی های خود دست یابند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است که پس از تشریح نقش و اهمیت گردشگری شهری از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی توان ها و چالش های حال و پیش روی شهر لاهیجان و ترسیم اهداف و راه های رسیدن به آن با استفاده از نظر متخصصان و صاحب نظران امر پرداخته شده است. بدین منظور، برای بررسی موضوع از مدل Meta- SWOT استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد، مؤلفه وجود تنوع مراکز تفریحی و گردشگری در شهر، بالاترین تناسب راهبردی را داراست و همچنین، مؤلفه های بهبود وضعیت اقتصادی کشور دارای بالاترین قدرت تأثیرگذاری بر اهداف تعیین شده در زمینه توسعه پایدار گردشگری شهر لاهیجان است. همچنین، نتایج نشان می دهد شهر بندر انزلی بزرگترین رقیب منطقه ای شهر لاهیجان محسوب می شود.
تحلیل عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر گرایش روستاییان به کشاورزی پایدار (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش کشاورزی سهم بالایی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه دارد؛ ولی با توجه به گستردگی فعالیت های آن، نه تنها ابعاد اقتصادی و زیست محیطی آن مورد توجه سیاست گذاری های جهانی قرار می گیرد؛ بلکه ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نیز به اندازه دیگر ابعاد حایز اهمیت است. توجه هم زمان به سه بعد مذکور را معمولاً در قالب کشاورزی پایدار مطرح می-کنند، در حالی که غالب تحقیقات پیشین به دو بعد اول توجه کردند، مقاله حاضر بر بعد سوم؛ یعنی ابعاد اجتماعی تأکید کرده است. دو هدف اصلی این مقاله عبارت اند از: الف) شناخت میزان گرایش روستاییان نسبت به کشاورزی پایدار و ب) شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر این گرایش.
روش: ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته بود و میزان پایایی سؤالات بیش از 65 درصد برآورد شده است. جامعه آماری این تحقیق را روستاییان شهرستان بابلسر (مازندران)تشکیل می دهند. تعداد 140 نفر از کشاورزان به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد روستائیان نسبت به کشاورزی پایدار گرایش کمی داشتند. بررسی وضعیت نگرش زیست محیطی و پایبندی روستاییان به ارزش های زیست محیطی نیز مطلوب بود. سطح اعتماد اجتماعی روستاییان و نیز میزان بهره گیری از منابع اطلاعاتی متوسط رو به پایین بود. در بین عوامل مورد بررسی، نگرش زیست محیطی، ارزش های زیست محیطی و سن بر گرایش به کشاورزی پایدار، بیشترین تأثیر را داشتند.
راهبردها: بر اساس نتایج این تحقیق، به منظور بهبود نگرش های طبیعت محور بر تقویت هنجارهای اخلاقی و هنجارهای ذهنی اجتماعی کشاورزان تأکید شد. علاوه براین، حمایت اقتصادی نهادهای مرتبط در امر کشاورزی از روستاییان، استفاده از نظرات و دیدگاه های روستاییان در امر نوسازی مراحل کاشت، داشت و برداشت، تقویت مدیریت دانش افزایی افراد بومی و محلّی نسبت به مخاطرات زیست محیطی و آلودگی های زیست محیطی و تغییر باورهای مخالف فرآیند توسعه پایدار در روستا نیز حایز اهمیت است.
اصالت و روش: دراین تحقیق سعی شده است برخی از عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر گرایش روستاییان به پایداری نظام های زراعی ارزیابی شوند، در حالی که در تحقیقات پیشین، بیشتر تأکید بر عوامل اقتصادی و معدودی از شاخص های اجتماعی؛ مانند تحصیلات بوده است.
ارزیابی پایداری توسعه ی شهری با روش جای پای اکولوژیکی(نمونه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه، می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: آیا فضای بوم شناسی شهر کرمانشاه توان حمایت و برآوردن نیازهای اساسی جمعیّت شهر را دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی انجام گرفته و جامعه ی آماری آن تمام خانوارهای شهری کرمانشاه بوده که آمار مربوط به میزان مصرف آنها از دو روش مراجع رسمی و پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته، متشکّل از 14 گویه جمع آوری شده است. حجم نمونه 322 خانوار بوده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه در گروه های مصرفی موادّ غذایی، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، آب، برق و زمین مورد نیاز برای دفع موادّ زائد 82/1 هکتار بوده است، که مقایسه ی آن با فضاهای پشتیبان آن، مانند شهرستان و استان، بیانگر این است که شهر کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متّکی به منطقه ای فراتر از استان کرمانشاه است. نگاهی به میزان مواد مصرفی شهر کرمانشاه، نشان می دهد که سهم موادّ غذایی با 22/1 هکتار، بیشترین سهم را در بین سایر مواد دارد. کمترین میزان مربوط به زمین مورد نیاز برای دفع زباله 06/0متر مربّع به ازای هر نفربوده است. از آنجایی که ظرفیت زیستی ایران 8/0هکتار است، جای پای اکولوژیکی 82/1 هکتاری شهر کرمانشاه بدان معناست که 275/2 برابر بیش از سهم خود، از ظرفیت زیستی قابل تحمّل کشور را به خود اختصاص داده است. به گفته ی دیگر با ادامه ی روند کنونی مصرف، شهر کرمانشاه برای تأمین غذا، انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسیدکربن، به فضایی حدود 180 برابر مساحت کنونی خود نیازمند است.
مکان یابی کاربری فرهنگی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و تحلیل شبکه(N.A)، نمونه موردی: منطقه 8 کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون شهرگرایی و شهرنشینی صرف نظر از علل آن، سبب تبدیل شدن نقاط جمعیتی به شهر، بزرگ شدن شهرهای متوسط و کلان شدن شهرهای بزرگ شده است. در این میان هر چه که شهر بزرگ تر باشد، مسائل و مشکلات پیش روی آن نیز بیش تر شده و برنامه ریزی برای آن پیچیده تر می گردد. یکی از مهم ترین کاربری های شهری به دلیل ماهیت خدماتی، آموزشی و اجتماعی آن، کاربری فرهنگی است. هدف از مطالعه حاضر مکانیابی کاربری فرهنگی در منطقه 8 کلان شهر کرج با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل شبکه (N.A) می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفت. نتایج نشان می دهد، در این منطقه به میزان446610 متر مربع کمبود سطح فرهنگی وجود دارد و بسیاری از محلات از دسترسی و بهره مندی از کاربری فرهنگی محروم می باشند. ضمن اینکه برخی از معیارهای مکانیابی نیز رعایت نشده است. در پایان با استفاده از استانداردهای مکان یابی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) از میان زمین های منطقه 8، اراضی مستعد برای احداث کاربری مزبور انتخاب شدند. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای (N.A) نحوه پوشش شبکه، شعاع عملکردی و دسترسی محلات مختلف به کاربری فرهنگی در سطح منطقه ارائه گردید.
تحلیل روند توسعه ی فضایی و تعیین جهات بهینه ی توسعه ی شهر رشت با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با مباحث شهر و شهرنشینی در ایران، هدف کلّی برنامه ریزی شهری، تأمین رفاه مردم از راه ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، آسان تر، مؤثّرتر و دلپذیرتر است. همین دلیل تحلیل تناسب زمین برای توسعه ی شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه ی فضایی ضرورت دارد، در شهر رشت هرچند مهندسان مشاور طرح های جامع شهر در اوّلین طرح، جهت شمال و در دو طرح اخیر، جهت جنوب را جهت توسعه تعیین کرده اند، اما به کار نگرفتن روش های مناسب در این پیشنهادها و نیز، شرایط ویژه ی اراضی اطراف شهر رشت، لزوم استفاده از روش های جدید مکان یابی را ضرورت می بخشد. بنابراین هدف این مقاله، مطالعه ی روند توسعه ی کالبدی فضایی شهر رشت و عوامل مؤثّر در آن، همچنین تعیین جهت های مناسب توسعه آتی آن است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهند که عوامل و موانع طبیعی و انسانی، نقش عمده ای را در جهت دهی به توسعه ی فضایی شهر داشته اند، همچنین مشخّص شد که تعاونی های مسکن، ادغام روستاهای حاشیه ی شهر در محدوده ی خدماتی و اسکان غیر رسمی، نقش چشمگیری در توسعه ی کالبدی شهر داشته اند. در بخش پایانی با تهیه ی لایه های اطلاعاتی مختلف ازجمله، قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، پایداری زمین، شبکه ی ارتباطی، فرودگاه، گورستان، رودخانه، زیستگاه های طبیعی، شهرک صنعتی، مرداب و نقاط روستایی اطراف شهر و تهیه ی لایه ها در نرم افزار ArcGIS و تجزیه و تحلیل آنها در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل AHP ، اراضی مناسب برای توسعه ی آتی شهر مشخّص شد. یافته های پژوهش بیانگر مکان یابی توسعه ی آتی شهر به سمت جنوب شهر رشت است.
بررسی نظام سکونتگاهی استان یزد - نظام شهرنشینی
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل موثر بر انگیزه جوانان روستایی برای انتخاب مشاغل کشاورزی مطالعه موردی: شهرستان گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور به شمار می آید و در برنامه های توسعة اقتصادی و فرهنگی، محور و پیش شرط توسعه است. ازآنجاکه مشاغل کشاورزی به طورعمده در اختیار روستاییان قرار دارند، نیروی انسانی به ویژه نیروی های جوان روستایی را می توان از عوامل مهم توسعة کشاورزی قلمداد کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر انگیزة جوانان روستایی برای انتخاب مشاغل کشاورزی است. این تحقیق به روش پیمایشی انجام شد و جامعة آماری آن جوانان روستایی 24-15سالة شهرستان گنبدکاووس بودند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را گروهی از استادان و متخصصان تأیید کردند. برای دستیابی به پایایی ابزار پژوهش، آزمون مقدماتی انجام گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 72/0 و 90/0 به دست آمد. براساس یافته های تحقیق، میزان علاقة جوانان روستایی به سکونت در روستا در سطح زیاد و خیلی زیاد است. اولویت بندی دیدگاه های جوانان روستایی در زمینة مشاغل کشاورزی نشان داد که به کاربردن راه حل های مؤثر در مقابله با مشکلات و توانایی انجام کارهای طولانی در مزرعه، از مهم ترین انگیزه های جوانان روستایی برای انتخاب مشاغل کشاورزی است. آزمون همبستگی نشان داد که بین سابقة کشاورزی والدین، تملک زمین آبی، علاقه به شغل کشاورزی، و ویژگی های کارآفرینانه با میزان انگیزة جوانان روستایی برای انتخاب حرفه های کشاورزی، رابطة مثبت و معنا داری وجود دارد. نتایج آزمون مقایسه ای حاکی از وجود اختلاف معنا داری بین میزان انگیزة دو گروه از جوانان (شاغل و بیکار، افراد دارای مهارت کاری معین و فاقد مهارت کاری و نیز افراد دارای تمایل به راه اندازی کسب وکار در حرفة کشاورزی و کسانی که راغب به را ه اندازی این گونه کسب وکارها نیستند) با برخی از ویژگی های حرفه ای بود. نتیجة تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای عمل گرایی، چالش طلبی و تحمل ابهام از مهم ترین تبیین کننده های تغییرات متغیر وابسته اند.
گروه بندی بافت های فرسوده شهری در استان خراسان رضوی (با تأکید بر روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم پویای شهرها مدام در حال تغییر و تحول است. در این میان مشکلاتی مانند تغییرات فرهنگی و اجتماعی، فقر، آلودگی های بهداشتی- زیست محیطی و ناپایداری های کالبدی، برخی نقاط شهر را دگرگون ساخته و رنگ و بویی متفاوت از گذشته که نشانه هایی از عدم توسعه پایدار شهری است، بر آنها می نشاند. کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه شهرهای استان خراسان رضوی ایجاد کرده است. از این رو نخستین گام در برنامه ریزی مناسب توسعه پایدار بافت های فرسوده، شناخت و سطح بندی نواحی یاد شده در سطح استان خراسان رضوی می باشد. روش کار این پژوهش، ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی است.20 ناحیه فرسوده منتخب استان در پانزده شهرستان و پنج ناحیه در شهر مشهد با ارسال پرسشنامه 42 سنجه ای در چهار بخش اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، فنی- کالبدی و بهداشتی- زیست محیطی با تکنیک تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و به کمک نرم افزار 16spss در چهار خوشه، گروه بندی گردید. یافته ها نشان دهنده تفاوت ها و نابرابری هایی در سطح توسعه یافتگی بافت های فرسوده خراسان رضوی می باشد. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرها مانند تخصیص متوازن بودجه به شهرها، تدوین برنامه های نوسازی و بهسازی در بافت های فرسوده کمتر توسعه یافته در راستای بهبود زیرساخت های کالبدی- نهادی و زیست محیطی و تدوین برنامه های مناسب فرهنگی و اجتماعی ایجاب می کند.
مکان یابی بهینه توسعه مجتمع های آب درمانی در شهر سرعین
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع فضایی وتعیین مکانهای بهینه جهت احداث مجتمع های آب درمانی شهر سرعین و با مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام گرفته است. بی شک توجه به نحوه توزیع فضایی این مجتمع ها و رعایت معیارها و استانداردهای مکانیابی در جانمایی آنها می تواند شهر سرعین را به یکی از قطب های مهم توریستی تبدیل نموده و رضایت خاطر گردشگران را جلب نماید. در این پژوهش برای رسیدن به هدف مذکور، از معیارهای مانند، کاربری های سازگار با مجتمع های آب درمانی، دسترسی به معابر شهری، نزدیکی به مراکز مسکونی و فاصله مناسب از مراکز صنعتی و کارگاهی و ارتفاع و شیب استفاده شده است. یافته های تحقیق حاصل از خروجی مدل (AHP) نشان می دهد که بیشترین اراضی مناسب جهت احداث مجتمع های آب درمانی، خارج از بافت مسکونی و در ضلع جنوب و جنوب شرق شهر قرار دارد. همچنین مشخص شد که از محدوده 7/1111 هکتاری مورد بررسی قرار گرفته، 154 هکتار جزء اراضی خوب و خیلی خوب، 7/176 هکتار جزء اراضی متوسط و 1/781 هکتار شامل اراضی ضعیف و خیلی ضعیف جهت احداث مجتمع های آب درمانی است، و در نهایت با توجه به نقشه نهایی ارزش گذاری اراضی، 3 پهنه که هم در طبقه اراضی خیلی خوب و خوب بوده و هم جزء اراضی بایر بوده و نیز با رعایت حریم مناسب از مراکزآب درمانی فعلی، جهت احداث مجتمع های آب درمانی پیشنهاد گردید. این سه پهنه پیشنهادی می توانند به عنوان زونهای تفریحی ورزشی، گردشگری و درمانی و به صورت مختلط مورد بهره برداری قرار گیرند.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری کالبد مسکن شهری از دیدگاه گونه شناسی با تأکید بر تراکم ساختمانی و تعداد طبقات (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های علمی، صنعتی و اقتصادی قرن 18 م، موجب بروز تغییراتی شگرف در نحوة اسکان بشر شد. با رشد فزایندة شهرنشینی کشور در چند دهه گذشته، نیاز به مسکن به یکی از مهم ترین نیازهای جمعیتی شهری تبدیل شده است. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های سطح زیربنا و تعداد طبقات مسکونی به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار بر فرم کالبدی مسکن، به بررسی مساکن شهر گرگان می پردازد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای SPSS و ArcGIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سطح مناطق سه گانه شهر گرگان، مساکن به لحاظ کالبدی از تنوع برخوردار می باشند به گونه ای که بیشترین تفاوت و تنوع مسکن در منطقه 2 و کمترین تفاوت در منطقه 1 شهری می باشد. تنوع قومیت های ساکن در محلات شهری، تفاوت و تنوع فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی ساکنین از مهم ترین دلایل این امر می باشد.
آدرس دهی در شهرهای در حال توسعه
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی وضعیت شاخص های شهر سالم با روش خوشه بندی فازی سی مینز و مدل تاپسیس مطالعه موردی نقاط شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روزافزون شهرنشینی و به دنبال آن بروز پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و جمعیتی، واکنش های گسترده طرفداران زندگی سالم به دور از آلودگی با محوریت بهداشت و سلامت جامعه انسانی و محیط را در پی داشت. در این راستا در اواسط دهه 1980 میلادی رویکرد شهر سالم به عنوان راهی برای دستیابی به شرایط مطلوب زندگی فردی و اجتماعی مطرح شد. هدف این تحقیق تحلیل فضایی وضعیت برخی از شاخص های شهر سالم در نقاط شهری استان مازندران به تفکیک شهرستان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی مبتنی بر داده های رسمی ثانویه است. در این تحقیق به منظور خوشه بندی نقاط شهری استان مدل تحلیل خوشه ای فازی (با الگوریتم سی مینز) و به منظور تدقیق یافته ها از مدل سطح بندی تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عضویت نقاط شهری استان مازندران مستقل از عامل فضایی فاصله از مرکز است و عضویت غالب نقاط شهری در خوشه چهارم احتمال تفاوت در وضعیت شاخص های شهر سالم در میان نقاط شهری غرب، مرکز و شرق مازندران را رد می کند. از طرف دیگر، اگرچه انتظار می رفت نقاط شهری مربوط به شهرستان مرکز استان در وضعیت بهتری از نظر شاخص های سلامت باشند اما نقاط مذکور در رتبه هفتم قرار گرفته اند.
تبیین رابطه زیرساختهای شهری و جهانی شدن دولت محلی کلان شهری
حوزههای تخصصی:
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را می توان از پیش شرط های تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیر ساختهای شهری که از قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گسترده ای از فرودگاه-های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفه ای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. امروزه به مدد جهانی شدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها ، مدیریت شهری یا همان دولت های محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شده اند. از این رو برنامه-ریزی توسعه شهری با تاکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهان شهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیش از پیش در علمکردهای دولتهای محلی متجلی می گردد.
پژوهش حاضر از نوع نظری و با روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش تبیین چارچوب نظری نقش زیرساختهای شهری در جهانی شدن کلان شهرها با عاملیت دولت محلی کلانشهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد نظر به نقش و اهمیت دولتهای محلی در ایجاد زیرساختهای شهری جهانی و همچنین پیوند زیرساختهایی از قبیل: فرودگاه های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی و آثار معماری با برند جهانی، با اقتصاد شهری وکسب منزلت شهری در فرایندهای جهانی، دولت های محلی کلان شهری با رویکرد فضایی با تغییرات اساسی در زیرساختهای شهری بامقیاس ملی و تلاش برای فراهم سازی زیرساختهای مذکور با استاندادهای جهانی می تواند ظرفیت های لازم بنیادینی را برای پیوند با شبکه شهرهای جهانی بدست آورند.
مکان یابی دفن بهداشتی زباله شهربابک به روش منطق فازی و بولین و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
شهربابک به سیستم سازمان یافته جهت دفن زباله های شهری مجهز نشده است. هدف اصلی این مطالعه بهره گیری از فنّاوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی محدوده های بهینه دفن بهداشتی زباله است. به این منظور سیستم اطلاعات جغرافیایی زباله های شهری شامل لایه های اطلاعاتی فاصله محل جمع آوری زباله تا مرکز دفن، فاصله از راه، کاربری اراضی، هیدرولوژی، لایه خاک، لایه زمین شناسی و لایه شکل زمین و همچنین پارامترهای توصیفی شامل جهت آب زیرزمینی، زیبایی و پذیرش از سوی مردم و شرایط اقلیمی شامل باد و بارش تشکیل شد. سپس با استفاده از مدل های منطق بولین و فازی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر تلفیق شده و مکان مناسب مشخص گردید. از بین سایت های انتخابی سایت شماره یک واقع در پنج کیلومتری جنوب شرق شهر به لحاظ منطق فازی در دسته بندی عالی قرار می گیرد. همچنین نسبت به سایر سایت ها به جاده نزدیک می-باشد که مشکل حمل و نقل زباله ها را ندارد. این سایت بیش از حد به شهر نزدیک نیست و در عین حال بیش از حد دور از شهر هم نیست که مشکل حمل و زمان انتقال زباله ها را داشته باشد. این سایت در پایین دست جهت بادهای غالب و در پایین دست جهت جریان آب زیرزمینی قرار دارد که از این نظر نیز مشکل ساز نمی باشد.