فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
نگاه های حاکم بر برنامه ریزی توسعه خمین طی چند دهه گذشته مبتنی بر ثبات و فقدان جامع نگری بوده است و تنها با تکیه بر حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، سعی در چیدمان مجدد فضا داشته اند، در صورتی که پویایی جزء ذاتی سازمان فضایی حاکم بر ناحیه است و تنها با تکیه بر رویکردی پویا و ارائه آینده ای چندگانه قادر خواهیم بود که به برنامه ریزی فضایی توسعه پایدار سکونتگاه ها روستایی ناحیه دست یابیم. هدف پژوهش حاضر شناخت و تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین در چارچوب پویش ساختاری- کارکردی است. تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی با جنبه نظری و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 142 روستای دارای سکنه با مجموع 32092 نفر جمعیت و 10121 خانوار در شهرستان خمین است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی و نمونه گیری ناحیه ای 21 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاه ها و مؤسسات و اطلاعات موردنیاز در این زمینه از طریق سازمان هایی از قبیل: مرکز آمار ایران، جهاد کشاورزی شهرستان، فرمانداری شهرستان و بخشداری دو بخش و در روش میدانی نیز جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه روستا(دهیار و شورای روستا) بوده است. به منظور پهنه بندی ناحیه خمین از آمارهای فضایی استفاده شده و همچنین به منظور سطح بندی سکونتگاه های ناحیه خمین، از روش سطح بندی بر اساس شاخص های خدمات و جمعیت استفاده شده است. در این راستا، نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مجموع ساختارهای محیطی بوم شناختی(توپوگرافی، منابع آب و خاک) و انسانساخت (راه های ارتباطی، خدمات و صنایع) در سطح ناحیه موجب شکل گیری عرصه هایی شده است که تمرکز جمعیت، خدمات و نقاط سکونتگاهی را در عرصه دشتی و مرکزی ناحیه به دنبال داشته است؛ پیامد حاصل از آن نیز موجب شکل گیری نابرابری فضایی، فشار بیش از حد بر منابع محیطی در قسمت دشتی، رها شدگی و تخلیه جمعیتی سکونتگاه ها در سایر عرصه ها بوده است.
ارزیابی توان توسعه گردشگری بیابان و تأثیر آن بر ابعاد اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه روستاهای شهرستان خور و بیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «پایدار» امروزه به طور گسترده ای به منظور توصیف جهانی که در آن نظام های انسانی و طبیعی تواماً بتوانند تا آینده ای دور ادامه حیات دهند، به کار گرفته می شود. توجه به این مسئله و لزوم ارزیابی توان اکولوژیکی و ظرفیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مباحث مختلف توسعه به خصوص گردشگری، برنامه ریزان توسعه را ملزم به شناسایی منابع از ابعاد مختلف و بهره برداری درست و عقلانی از آن ها می کند. در این راستا پژوهش پیش رو با هدف توسعه گردشگری پایدار به مطالعه و ارزیابی توان توسعه گردشگری در شهرستان خور و بیابانک پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی مبتنی بر روش های کتابخانه ای و میدانی است، بدین صورت که ابتدا با بهره گیری از روش سیستمی و مدل های ارزیابی توان اکولوژیکی دکتر مخدوم، توان اکولوژیکی منطقه ارزیابی گردید. در مرحله بعد، با استفاده از مدل مقایسه زوجی ساعتی ارزش گذاری شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی صورت پذیرفت و ظرفیت های اقتصادی- اجتماعی منطقه گردشگری شهرستان خور و بیابانک با بهره گیری از مدل ELECTRE، به لایه های اطلاعاتی قبل اضافه گردید؛ و در نهایت با استفاده از مدل برنامه ریزی راهبردی SWOT راهکارهای اساسی جهت توسعه بخش گردشگری منطقه مورد مطالعه، ارائه گردید. نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته حاکی از آن است که این محدوده دارای پتانسیل بالایی برای توسعه گردشگری بیابان و گردشگری قومی- فرهنگی بوده و می توان از طریق برنامه ریزی منطقی و عقلانی در راستای ظرفیت و پتانسیل منطقه و توجه بنیادین به مفاهیم و آموزه های گردشگری پایدار، مقدمات توسعه هرچه بیش تر گردشگری منطقه را فراهم نمود.
مقایسه سفرهای درون شهری
تبیین استراتژی مناسب ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی مطالعة موردی: شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. مهاجرت در کشورهای درحال توسعه باعث بدترشدن اوضاع در مبدأ از یک سو و ایجاد مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقصد به دلیل نبود امکانات اضافی متناسب با میزان مهاجرت می شود. ازاین رو طی دهه های گذشته تلاش های بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و جست وجوی راهکارهایی برای کاهش این معضل صورت گرفته که متأسفانه به دلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعة پایدار، یکی از راه های ماندگاری جمعیت در روستاها پایدارسازی کیفیت زندگی روستاییان شامل دستیابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دستیابی به کیفیت زندگی و بهترکردن آن و هر نوع تغییر در فعالیت های اقتصادی که موجب ارتقا و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است. در این مقاله با استفاده از ابزار تحلیلی مبتنی بر تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدهای خارج از عرصة سکونتگاه های روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود با دید یکپارچه تبیین شده و اقدامات راهبردی برای حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاها (مهاجرت) در روستاهای مطالعه شده ارائه گردیده است. یافته ها نشان می دهند که ازطریق توسعة کارآفرینی و نیز رویکرد مشارکتی به برنامه های توسعة روستایی می توان ضمن تقویت روحیه و بالابردن انگیزه، زمینه های امیدواری را در روستاها تقویت کرد و از این طریق انگیزة ماندگاری در روستاها را قوت بخشید.
ملاحظات دفاعی - امنیتی آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی و تدوین راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین که عبارت است از بهره برداری عقلایی از امکانات، منابع و استعدادهای مناطق مختلف یک کشور، نگرشی جامع در برنامه ریزی است که به همة ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و غیره می پردازد. یکی از مهمترین ابعاد و ملاحظات آمایش سرزمین، بُعد دفاعی - امنیتی و سیاسی آن است. در تحقیق حاضر ابتدا نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای استان آذربایجان شرقی در زمینة آمایش دفاعی، سیاسی و امنیتی شناسایی شد، سپس به جمع بندی و ارائة راهبردهای مناسب برای استان آذربایجان شرقی پرداخته شد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات و داده ها شامل روش های اسنادی و میدانی است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل SWOT و ANP و نرم افزار SUPER DECISION صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مناسب ترین راهبردهای این استان، راهبردهای تهاجمی/ رقابتی ( SO ) و تنوع ( ST ) است. از جمله راهبردهای تهاجمی/ رقابتی ( SO ) عبارت اند از: راهبردهای تقویت و افزایش رقابت و تبادلات اقتصادی بین مناطق استان با بهبود سیستم حمل و نقل هوایی وزمینی، تبلیغ آثار گردشگری استان و افزایش سهم این بخش درجهتِ معرفی فرهنگ و تاریخ غنی استان و غیره و از راهبردهای تهاجمی نیز می توان به افزایش اتحاد و همبستگی بین مردم در جهتِ افزایش ثبات سیاسی و امنیتی استان، مبارزه با تروریسم در ورای مرزهای کشور و جلوگیری از نفوذ تروریسم به داخل کشور و استان اشاره کرد .
تدوین راهبردهای توسعه کاربری اراضی، نمونه موردی: محله هفت تنان، منطقه 3 کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین، به چگونگی استفاده، توزیع و حفاظت اراضی، گفته می شود و هسته اصلی برنامه ریزی شهری است. هدف از مطالعه حاضر تدوین راهبردهای توسعه کاربری اراضی با رویکرد توسعه پایدار در محله هفت تنان کلان شهر شیراز می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با ماهیت کاربردی است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی و نظرسنجی از گروه متخصص در شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شش معیار: اجتماعی- اقتصادی، مسکن، تأسیسات و تجهیزات، دسترسی، طبیعی، فرهنگی- تاریخی در نظر گرفته و زیرمعیارهایی متناسب هر شاخص، معرفی شدند. سپس با استفاده از روش مثلث سلسله مراتبی فولر وزن نهایی زیرمعیارها تعیین گردید و در پایان پیشنهادهای راهبردی توسعه کاربری اراضی محله هفت تنان کلان شهر شیراز ارائه گردید.
ارائه الگوی اکوویلج جهت زیست پایدار در روستاهای حاشیه اکوسیستم تالاب، مورد تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم تالاب بعنوان یکی از مهمترین اکوسیستم های زمین نقش مهمی را از دیرباز بر توسعه جوامع پیرامون خود در ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته است، اما الگوی زیست ناپایدار جوامع حاشیه آنرا دچار مشکل کرده است. برای برون رفت از مشکل، مدل اکوویلج الگویی برای زیست پایدار با اجرای شیوه های پایدار جهت رفع بی ثباتی های محیطی، اجتماعی و اقتصادی شکل گرفت. با توجه به اهمیت تالابها و تأثیر آن بر زندگی روستاییان، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی در پی پاسخگویی به این سؤال است که الگوی زیست پایدار براساس الگوی اکوویلج در روستاهای حاشیه تالاب چه نوع الگویی است؟ ابتدا با توجه به تجارب جهانی و نظرات خبرگان 15 شاخص ترکیبی بدست آمد، سهم هر یک از دیدگاه خبرگان سنجش شد و در 13 روستا در چهار شهرستان بهشهر، گلوگاه، بندرگز و ترکمن از حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز آزمون شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های آماری میانگین و t-test استفاده شد. نتایج نشان می دهد بعد اکولوژیک با میانگین 3.71 از سهم بیشتری جهت زیست پایدار براساس الگوی اکوویلج در روستاهای حاشیه تالاب برخوردار است. همچنین هر چند در روستاهای مورد مطالعه سطح پایداری الگوی زیست براساس اکوویلج پایین است. اما الگوی پیشنهادی برای زیست پایدار در روستاهای مورد مطالعه بر اساس اصول بنیادی الگوی اکوویلج و ارتباط جوامع روستایی با اکوسیستم تالاب، الگویی یکپارچه از سه بعد اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی بصورت دوایر متداخل می باشد که بصورت فرایندی سازگار با منطقه مورد مطالعه و امکان پذیر است.
برنامه ریزی روستایی در ایران (نمونه دشت گرمسار)
حوزههای تخصصی:
نقش مناطق آزاد تجاری، بازرگانی و سیاسی در گسترش تجارت بین الملل و روابط سیاسی کشورها (مطالعه موردی منطقه آزاد قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت بین المللی گسترده و روابط سیاسی وسیع و گسترده و استراتژیک با کشورها مهم ترین استراتژی دولت ها برای رسیدن به سطح مطلوب توسعه و رشد و پیشرفت و بهره مندی از تکنولوژی های روز دنیا به حساب می آید؛ اما مهم تر از هدف اتخاذ تاکتیک های مناسب برای رسیدن به این اهداف است. در سطح داخلی هم بایستی سعی کرد مقدماتی را برای این کار فراهم کرد که با توجه به شرایط هر کشوری نوع ان فرق می کند. ایجاد مناطق آزاد تجاری و اقتصادی یکی از مهم ترین این تاکتیک ها به شمار می رود. سؤال اصلی مقاله این است که نقش مناطق آزاد تجاری، بازرگانی و سیاسی در گسترش تجارت بین المللی و روابط سیاسی کشورها (مطالعه موردی منطقه آزاد قشم) چگونه است؟ از زمان اعلام قشم به عنوان منطقه آزاد بیش از ۷ سال مى گذرد و با تصویب قانون چگونگى اداره مناطق آزاد تجارى - صنعتى در شهریور ۱۳۷۲ و تأسیس سازمان منطقه آزاد قشم، فعالیت هاى گوناگونى به منظور فراهم آوردن زیربناهاى مورد نیاز براى توسعه همه جانبه جزیره قشم آغاز شد. بر اساس آمارهای موجود مناطق آزاد تجاری سه گانه ایران طی ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰ تنها توانسته اند ۴۸۳ میلیون دلار درآمد ارزی کسب کنند که تنها ۷/۸۳ میلیون دلار آن از محل صادرات کالا به خارج از کشور بوده است. از این سهم منطقه آزاد چابهار ۷/۱۲ میلیون دلار، منطقه آزاد کیش حدود ۱۰۷ میلیون دلار و منطقه آزاد قشم حدود ۳۶۳ میلیون دلار بوده است. ارقام فوق بیانگر آن است که از مجموع صادرات کالا از مناطق آزاد تجاری کشور، منطقه آزاد قشم توانسته است تا ۹۵ درصد این میزان را به خود اختصاص دهد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای و استفاده از مقالات علمی - پژوهشی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری و استفاده از جداول و نمودارها و نیز نقشه ها است.
بررسی تغییرات فضای سبز با مدل مارکوف و شاخص NDVI و تبیین راهبردها با مدل SWOT مطالعه موردی: منا طق 18 ، 19 و 21 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای کمی و کیفی فضای سبز در مناطق 18 ، 19و21 شهرداری تهران بوده است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست5 در سالهای1991 ، 2000 و 2010، نقشه تراکم فضای سبز با استفاده از شاخص ان دی وی آی تهیه شده است. همچنین برای پیش بینی روند تغییرات فضای سبز در آینده از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شد. نتایج نشان میدهند بیشترین تغییر کاربریها مربوط به تغییر کاربری فضای سبز به اراضی شهری بوده است. بنابراین می توان چنین ادعا کرد که توسعه شهرنشینی در مناطق مورد مطالعه منجر به از بین رفتن فضای سبز و راضی کشاورزی شده است و کمترین احتمال در رابطه با تغییر سایر کاربریها بوده است. از مقایسه نتایج احتمال تغییر کاربریها با تقسیم بندی ان دی وی آی مشخص میشود که طی سالهای 1991 تا 2010 ، 12.5 هکتار به وسعت اراضی شهری اضافه شده که این امر باعث کاهش فضای سبز مناطق مورد مطالعه شده است. در این تحقیق جهت مدیریت فضای سبز مناطق مورد مطالعه از فنون مدیریت استراتژیک و برای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار از ماتریس سوات استفاده شد. با توجه به امتیاز به دست آمده از عوامل داخلی(2.89) و خارجی(3.23) میتوان نتیجه گرفت که وضعیت فضای سبز مناطق مورد مطالعه در حالت تهاجمی قرار دارد. در چنین شرایطی مناطق میبایست راهبردهای"" قدرت _ فرصت""را در پیش بگیرند. بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران و ارائه الزامات قانونی سختگیرانه تر از جمله راهبردهای پیشنهادی در این تحقیق است.
تبیین رابطه زیرساختهای شهری و جهانی شدن دولت محلی کلان شهری
حوزههای تخصصی:
برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را می توان از پیش شرط های تحقق رشد و توسعه شهرها جهان توسعه یافته دانست. زیر ساختهای شهری که از قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری هستند، طیف گسترده ای از فرودگاه-های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفه ای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. امروزه به مدد جهانی شدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها ، مدیریت شهری یا همان دولت های محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شده اند. از این رو برنامه-ریزی توسعه شهری با تاکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهان شهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیش از پیش در علمکردهای دولتهای محلی متجلی می گردد.
پژوهش حاضر از نوع نظری و با روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. هدف از انجام این پژوهش تبیین چارچوب نظری نقش زیرساختهای شهری در جهانی شدن کلان شهرها با عاملیت دولت محلی کلانشهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد نظر به نقش و اهمیت دولتهای محلی در ایجاد زیرساختهای شهری جهانی و همچنین پیوند زیرساختهایی از قبیل: فرودگاه های بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی و آثار معماری با برند جهانی، با اقتصاد شهری وکسب منزلت شهری در فرایندهای جهانی، دولت های محلی کلان شهری با رویکرد فضایی با تغییرات اساسی در زیرساختهای شهری بامقیاس ملی و تلاش برای فراهم سازی زیرساختهای مذکور با استاندادهای جهانی می تواند ظرفیت های لازم بنیادینی را برای پیوند با شبکه شهرهای جهانی بدست آورند.
مکان یابی اسکان موقت با استفاده از فازی سازی متغیرها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS مورد شناسی: شهر میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بسیار بالای مقوله سرپناه برای بشر، پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت آسیب دیدگان حوادث، امری اجتناب ناپذیر است. شهر میبد با پیشینه تاریخی و دارای شبکه معابر باریک، در پهنه با درجه خطر نسبتاً زیاد قرار گرفته است. یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان بخش مدیریت بحران، پیش بینی های جدی برای اسکان اضطراری است؛ چرا که انسان آسیب دیده بدون سرپناه متعارف در آستانه آسیب های جدی جسمی، روحی و روانی است. با توجه به ماهیت مکانی این موضوع و ماهیت فازی پارامترها و رویارویی با فاکتورهای زیاد در جهت تصمیم گیری، می توان از تلفیقی از GIS و منطق فازی به همراه روش های تصمیم گیری چند معیاره به منظور اخذ تصمیم بهینه که منجر به تعیین نواحی امید بخش اسکان موقت می شود، استفاده کرد. آمار و اطلاعات لازم، به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه در نقشه شهر میبد بهنگام سازی شد. هدف از این پژوهش، بیان روشی کارآمد، منعطف، منطقی و قوی برای مکان یابی اسکان موقت با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی4 در شهر میبد است. در این پژوهش، ابتدا مؤثرترین پارامترها انتخاب و به وسیله فرایند سلسله مراتبی5 و با استفاده از منطق فازی، مکان های اسکان موقت استخراج گردید، سپس به مقایسه و اولویت بندی مناطق پیشنهادی پرداخته شد و سایت های مورد نظر رتبه بندی و بهترین سایت از بین گزینه های انتخابی مشخص گردید. در روش AHP شش مکان با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» و با مجموع مساحت 347071 متر مربع و شش مکان با اهمیت نسبی «مناسب» و با مجموع مساحت 384369 متر مربع به عنوان بهترین مکان ها برای مکان یابی اسکان موقت، مشخص شد. پارک بهاران و اراضی بایر جنوب شرقی ورزشگاه فرمانداری برای اسکان موقت با اهمیت نسبی «بسیارمناسب» در روش فازی، تعیین گردید.
ارزیابی پایداری توسعه ی شهری با روش جای پای اکولوژیکی(نمونه ی موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه، می پردازد و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد: آیا فضای بوم شناسی شهر کرمانشاه توان حمایت و برآوردن نیازهای اساسی جمعیّت شهر را دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی انجام گرفته و جامعه ی آماری آن تمام خانوارهای شهری کرمانشاه بوده که آمار مربوط به میزان مصرف آنها از دو روش مراجع رسمی و پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته، متشکّل از 14 گویه جمع آوری شده است. حجم نمونه 322 خانوار بوده است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهر کرمانشاه در گروه های مصرفی موادّ غذایی، حمل ونقل، گرمایش گازهای طبیعی، آب، برق و زمین مورد نیاز برای دفع موادّ زائد 82/1 هکتار بوده است، که مقایسه ی آن با فضاهای پشتیبان آن، مانند شهرستان و استان، بیانگر این است که شهر کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متّکی به منطقه ای فراتر از استان کرمانشاه است. نگاهی به میزان مواد مصرفی شهر کرمانشاه، نشان می دهد که سهم موادّ غذایی با 22/1 هکتار، بیشترین سهم را در بین سایر مواد دارد. کمترین میزان مربوط به زمین مورد نیاز برای دفع زباله 06/0متر مربّع به ازای هر نفربوده است. از آنجایی که ظرفیت زیستی ایران 8/0هکتار است، جای پای اکولوژیکی 82/1 هکتاری شهر کرمانشاه بدان معناست که 275/2 برابر بیش از سهم خود، از ظرفیت زیستی قابل تحمّل کشور را به خود اختصاص داده است. به گفته ی دیگر با ادامه ی روند کنونی مصرف، شهر کرمانشاه برای تأمین غذا، انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسیدکربن، به فضایی حدود 180 برابر مساحت کنونی خود نیازمند است.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری کالبد مسکن شهری از دیدگاه گونه شناسی با تأکید بر تراکم ساختمانی و تعداد طبقات (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های علمی، صنعتی و اقتصادی قرن 18 م، موجب بروز تغییراتی شگرف در نحوة اسکان بشر شد. با رشد فزایندة شهرنشینی کشور در چند دهه گذشته، نیاز به مسکن به یکی از مهم ترین نیازهای جمعیتی شهری تبدیل شده است. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های سطح زیربنا و تعداد طبقات مسکونی به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار بر فرم کالبدی مسکن، به بررسی مساکن شهر گرگان می پردازد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای SPSS و ArcGIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سطح مناطق سه گانه شهر گرگان، مساکن به لحاظ کالبدی از تنوع برخوردار می باشند به گونه ای که بیشترین تفاوت و تنوع مسکن در منطقه 2 و کمترین تفاوت در منطقه 1 شهری می باشد. تنوع قومیت های ساکن در محلات شهری، تفاوت و تنوع فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی ساکنین از مهم ترین دلایل این امر می باشد.
ارزیابی تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی در محلات مسکونی (مطالعه موردی: شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی یا کیفیت زیست، مفهومی پویا و چندبعدی است که ناظر بر همه جنبه های عینی و غیرعینی زندگی است. از نخستین روزگار تاریخ تا به امروز، ابناء بشر همواره در تکاپوی ساختن زندگی متعالی و مطلوب خود بوده اند. گذار از گیرودار تاریخ و زمان، تا به امروز، این بوده است که چگونه می توان زندگی مطلوب و آرمانی ساخت و آیا اساساً راهی برای کشف و شناسایی آن وجود دارد؟! نکته درخور تأمل در بررسی کیفیت زندگی این است که احساس رضایتمندی یا خوشبختی و نمود عینی آن به شکل توسعه گسترده و همه جانبه باید وجود داشته باشد. به عبارتی، توسعه و کیفیت مطلوب باید قابل دیدن، قابل اندازه گیری و قابل قیاس باشد.آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، شناخت دقیق مفهوم کیفیت زندگی و سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از این مقوله در محلات شهر کامیاران است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بود و بعد از طراحی پرسش نامه و محاسبه جامعه آماری از طریق فرمول کوکران، 381 پرسش نامه پیش بینی و از طریق پیمایشی تکمیل شد. سپس در فرایند تحلیل از تکنیک وایکور به منظور تعیین سلسله مراتب کیفیت زندگی محلات استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین ابعاد مطالعه شده، بعد اجتماعی با گویه بافت اجتماعی منسجم و ریشه دار دارای بیشترین اهمیت است و محلات پیرمحمد 1 و پیرمحمد 2، به ترتیب با مقادیر 06212/0=1Qو 08303/0=2Q،از محلات مرکزی شهر، به عنوان برترین محلات انتخاب شدند. بدیهی است در انتخاب این محلات، عواملی همچون مرکز ثقل توسعه شهر، دسترسی آسان، تمرکز فعالیت های اقتصادی، وجود بازار، بافت سنتی و تاریخی، دسترسی و برخورداری از اماکن مذهبی، توپوگرافی و وجود مناظر دیدنی و مشرف به شهر و سرمایه اجتماعی مناسب دخیل بوده اند. محله شهرک بعثت با فازهای3،2،1، علی رغم برخورداری در ابعاد اقتصادی و کالبدی، در مرتبه آخر رضایتمندی قرار گرفتند.
مقایسه تطبیقی روش های تصمیم گیری چند معیاره در مکان یابی بهینه ساختمان های بلندمرتبه (مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلند مرتبه سازی از جمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روز افزون جمعیّت، کمبود و گرانی زمین و مشکلات توسعه افقی شهرها رواج یافته است. بنابراین، مکان یابی این ساختمان ها در فضاهای شهری از اهمیت زیادی برخوردارست. پژوهش حاضر تلاش می نماید تا عوامل مؤثر بر مکان یابی ساختمان های بلندمرتبه را در محیط های شهری با کمک روش های تصمیم گیری چندمعیاره معرفی و نسبت به شناسایی پهنه های مناسب برای استقرار این ساختمان ها در منطقه 9 شهرداری مشهد اقدام نماید. این پژوهش بر تحلیل نتایج مدل پرکاربرد تحلیل شبکه ای(ANP) و مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استوار شده است، به طوری که داده ها و اطلاعات پژوهش از طریق 25 نفر از کارشناسان خبره بصورت پرسشنامه ای گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که در روش ANP، معیارهای سازگاری و قیمت زمین با ضریب 143/0 در رتبه اول و سرانه خدمات و تراکم جمعیت در رتبه دوم قرار دارند. درحالی که در روش AHP، فاصله از گسل با ضریب 255/0 در رتبه اول و شیب اراضی با ضریب 234/0 در رتبه دوم قرار گرفته است. پس از تهیه نقشه پهنه بندی عرصه های مناسب برای احداث ساختمان های بلندمرتبه، فضایی بین 439 تا 449 هکتار به ترتیب در روش ANP و AHP کاملا مناسب تشخیص داده شده است. در پایان از بین هشت ساختمان بلند مرتبه در حال احداث در منطقه مورد مطالعه، بنابر روش ANP هیچ کدام در پهنه های کاملا مناسب قرار نگرفته اند، درحالی که در روش AHP دو ساختمان آرمیتاژ و مانیا در پهنه کاملا مناسب قرار گرفته اند.
عوامل مؤثر در مکان یابی ساختمان های بلندمرتبه با تأکید بر پایداری محیط زیست (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع، محصول رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و کمبود زمین مناسب برای ساخت وساز است که در دهه های اخیر رواج یافته است. شکل گیری این گونه ساختمانی با توجه به ویژگی های آن، در کنار آثار مثبت، محدودیت ها، تهدیدها و مشکلاتی عدیده را به همراه دارد. امروزه مکان یابی ساختمان های بلند از مسائل ضروری به شمار می آید و توجه به آن و مشکلات زیست محیطی و شرایط اقلیمی هر منطقه، از مهم ترین زمینه های شهرسازی محسوب می شود. هدف پژوهش کاربردی- توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مکان یابی ساختمان های بلند با تأکید بر پایداری محیط زیست در شهر قزوین با استفاده از مدل تاپسیس است.نتایج پژوهش نشان می دهد هیچ الگویی در ایران برای مکان یابی ساختمان های بلند از جمله ساختمان های قزوین وجود ندارد. ضوابط نیز به دلیل بی برنامگی و بی توجهی به عوامل شهرسازی یا مقوله های تأثیرگذار، محیط زیست را تخریب کرده اند. براساس یافته های مدل تاپسیس، عامل اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی و کاربری اراضی به ترتیب با امتیازهای 695/0، 457/0 و 405/0 در جایگاه های اول تا سوم قرار دارند و از سایر مؤلفه ها مهم ترند.
بررسی و تحلیل فروش مازاد تراکم ساختمانی نمونه موردی: کوی ولیعصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تراکم را می توان به عنوان معیار یا یک سیستم اندازه گیری تعریف نمود. این سیستم ما را قادر می سازد تا با یک الگوی ریاضی ساده، مقدار زیربنای ممکن در سطح معینی از زمین را محاسبه کنیم و حاصل آن را به عنوان ""تراکم ساختمانی"" در نظر بگیریم. بعد اقتصادی تراکم، شاید مهمترین موضوع این مقوله باشد زیرا اقتصاد ملی، اقتصاد محلی و اقتصاد خانوار به گونه ای مستقیم بر تراکم شهری موثرند. از سویی نسبت قیمت زمین، هزینه ساخت مسکن، هزینه تأمین زیرساخت های شهری و آماده سازی زمین اهمیت زیادی دارند و از سوی دیگر توان مالی عوامل اجرایی و مدیریت شهری در کمک به برنامه های مسکن، توان مالی مردم در تأمین هزینه های زمین، مسکن و نیز خدمات شهری، همگی بر روند شکل گیری و ماهیت تراکم شهری و تحقق تراکم های پیش بینی شده در طرح های توسعه شهری موثر است. در دو دهه اخیر، سیاست فروش مازاد تراکم ساختمانی توسط شهرداریها، موجب ایجاد اختلال در نظام تراکم جمعیتی طرح های مصوب، سازمان فضایی شهرها و سیمای شهری شده است. علاوه بر این همین عامل باعث کمبود کاربریهای خدماتی و افزایش ازدحام شده و تبدیل به بستری جهت سوداگری زمین و مسکن گردیده است. تبعات این سیاست در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و محیطی قابل بررسی است. در این نوشتار، پس از مشخص نمودن اهداف و روش کار، تراکم از دیدگاه نظری و مبانی فروش مازاد تراکم ساختمانی در ایران مورد بحث قرار می گیرد. سپس شهر تبریز و کوی ولیعصر به عنوان نمونه موردی و مصداق کاربرد سیاست فروش مازاد تراکم مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین طرح های توسعه شهری تبریز به اختصار - از نظر تراکم پیشنهادی - مرور می گردد و اثرات گوناگون فروش مازاد تراکم در سطح محلی مورد تحلیل قرار می گیرد و نهایتاً به جمعبندی و ارائه پیشنهادات پرداخته می شود.
فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه شهری
حوزههای تخصصی:
مکان یابی دفن بهداشتی زباله شهربابک به روش منطق فازی و بولین و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
شهربابک به سیستم سازمان یافته جهت دفن زباله های شهری مجهز نشده است. هدف اصلی این مطالعه بهره گیری از فنّاوری سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی محدوده های بهینه دفن بهداشتی زباله است. به این منظور سیستم اطلاعات جغرافیایی زباله های شهری شامل لایه های اطلاعاتی فاصله محل جمع آوری زباله تا مرکز دفن، فاصله از راه، کاربری اراضی، هیدرولوژی، لایه خاک، لایه زمین شناسی و لایه شکل زمین و همچنین پارامترهای توصیفی شامل جهت آب زیرزمینی، زیبایی و پذیرش از سوی مردم و شرایط اقلیمی شامل باد و بارش تشکیل شد. سپس با استفاده از مدل های منطق بولین و فازی لایه های اطلاعاتی با یکدیگر تلفیق شده و مکان مناسب مشخص گردید. از بین سایت های انتخابی سایت شماره یک واقع در پنج کیلومتری جنوب شرق شهر به لحاظ منطق فازی در دسته بندی عالی قرار می گیرد. همچنین نسبت به سایر سایت ها به جاده نزدیک می-باشد که مشکل حمل و نقل زباله ها را ندارد. این سایت بیش از حد به شهر نزدیک نیست و در عین حال بیش از حد دور از شهر هم نیست که مشکل حمل و زمان انتقال زباله ها را داشته باشد. این سایت در پایین دست جهت بادهای غالب و در پایین دست جهت جریان آب زیرزمینی قرار دارد که از این نظر نیز مشکل ساز نمی باشد.