فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندان در امور شهری در واقع توسعه از مردم، با مردم و برای مردم است؛ بنابراین بسترسازی لازم برای مشارکت اجتماعی شهروندان و درک جایگاه آنان در هر برنامه ریزی توسعه، بسیار ضروری است. به عبارتی مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و کلیه فعالیت ها و امور شهری، موردتوجه مدیران، برنامه ریزان و صاحب نظران توسعه اجتماعی مخصوصاً در حوزه برنامه ریزی شهری و شهرسازی قرارگرفته است. در این میان مفاهیم متعددی در ارتقای مشارکت شهروندان تأثیرگذار می باشد؛ که ازجمله مهم ترین آن ها می توان به متغیرهای متعدد سرمایه اجتماعی و متغیر شاخص های مدیریتی می باشد. لذا هدف مقاله حاضر بررسی شاخص های سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی متأثر برافزایش میزان مشارکت شهروندان در امور مربوط به امور شهری می باشد. لذا تحقیق موردنظر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و مواد و روش از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید که با توجه به مشخص بودن حجم جامعه آماری و ضریب اطمینان 95% با توجه به جمعیت شهر پارساباد مغان تعداد نمونه 322 بدست آمد که برای نتیجه گیری بهتر تعداد پرسشنامه ها به تعداد 390 عدد افزایش یافت. در این پژوهش برای سنجش متغیرها و پاسخگویی به فرضیات تحقیق و تأثیر هر یک از معیارهای سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی مشارکت شهروندان قابل اندازه گیری بر میزان مشارکت شهروندان به عنوان متغیّر وابسته و همچنین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم هر یک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، روش پیرسون جهت شناخت میزان ضریب همبستگی و رگرسیون خطی جهت ضریب تعیین و Beta مورد استفاده قرارگرفته است تا اطلاعاتی در زمینه علّیت ها و روندهای موجود به دست دهد. لذا از بابت اینکه تعداد سؤالات برای هر کدام از متغیرها زیاد بوده، لذا در ابتدای امر با استفاده از روش تحلیل عاملی به کاهش تعداد داده ها (برای متغیر شاخص های مدیریتی تعداد 4 متغیر با کدهای MI، متغیر سرمایه اجتماعی به 6 متغیر با کدهای SC و برای متغیر مشارکت شهروندان تعداد 4 متغیر نهایی با کدهای P) پرداخته شده است. نتایج نشان داد که میان متغیرهای سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی با ارتقای میزان مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
نقش ساختهای سازمانی متناسب در جامعه روستائی در برنامه ریزیهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب زمین؛ موردپژوهی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین پایه ی هرگونه توسعه شهری است و نقش مهمی در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری بازی می کند؛ البته این موضوع با چگونگی تصمیم سازی های زمین شهری و به عبارت بهتر حکمروایی زمین ارتباط می یابد. در این میان رویکرد حاکم بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری و تحلیل آن بر پایه ی الگوی حکمروایی خوب زمین گام مهمی در آسیب شناسی اقدامات و فعالیت های گذشته و ترسیم دورنمای مناسب برای آینده محسوب می شود. این تحقیق از سنخ تحقیقات توصیفی تحلیلی و روش کلی حاکم بر تحقیق نیز روش تحلیل ثانویه است که با معرفی حکمروایی زمین و ویژگی های آن، تلاش شده است تا برنامه های توسعه و سیاست ها و قوانین زمین شهری از منظر الگوی حکمروایی خوب زمین تشریح و الزامات و چالش های آن به صورت موردی در کلانشهر تهران به بحث گذاشته شود. نتایج نشان می دهد که سیاست های زمین شهری، ضوابط منطقه بندی و تفکیک زمین، نقایص برنامه ریزی مسکن، تداخل قوانین با یکدیگر، نبودِ چشم انداز مناسب در حوزه ی مدیریت زمین شهری و پاسخگو نبودن نهادهای زمین شهری منجر به سوداگری زمین و مسکن در کلانشهر تهران و نادیده گرفته شدن گروه های کم درآمد و آسیب پذیر در طرح های شهری و افزایش پراکنده رویی شهری، گسترش ساخت و سازهای بی رویه و بی ضابطه، تضییع حقوق شهروندی و نقض قوانین معماری و شهرسازی شده است که برخلاف اصول و معیارهای حکمروایی خوب زمین است. روند متمرکز تصمیم گیری و شکل نگرفتنِ مدیریت محلی زمین، فقدان شفافیت و مبهم ماندن وضع مالکیت اراضی داخل و خارج از محدوده و حریم کلانشهر نیز از مواردی است که با اصول حکمروایی خوب زمین در تضاد است. از این رو، لزوم تجدیدنظر در ساختار حکمروایی زمین و تفویض وظایف و اختیارات به سطوح محلی از سوی دولت امری ضروری است؛ البته با ذکر این نکته که تحقق مدیریت محلی زمین خود منوط به تحقق حکمروایی شایسته زمین است.
شهرهای بزرگ و مسأله مسکن تهیدستان و آلونک نشینها
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت استقرار صنایع و مکان یابی شهرک های صنعتی در شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرک های صنعتی از تداخل غیرضروری بافت های مسکونی و تجاری شهری با بافت صنعتی جلوگیری می کنند و در کاهش هزینه، ایجاد زیرساخت های لازم، افزایش کارایی زمین های شهری، تأمین تسهیلات و امکانات و صرفه جویی های ناشی از تجمع مؤثرند. هدف این تحقیق بررسی و شناخت وضعیت استقرار صنایع و شناسایی مکان مناسب برای ایجاد شهرک های جدید است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. با جمع آوری داده های موجود از وضعیت واحدهای صنعتی از سازمان صنایع و معادن، و شرکت شهرک های صنعتی خراسان رضوی و تکمیل بانک اطلاعات مکانی، و توصیف و طراحی مدل مفهومی شهرک های جدید مکان یابی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد واحدهای صنعتی بدون ملاحظات محیطی و کالبدی، همچنین، عدم رعایت حریم شهری استقرار یافته اند. در وضع موجود تعداد زیادی از واحدهای صنعتی در حریم شهری قرار دارند. برای انتقال این واحدها و پیش بینی تعداد صنایع مورد نیاز در افق ده سال آینده، حدود 2 هزار هکتار زمین برای گسترش صنعت نیاز است. مکان مناسب برای گسترش آتی صنعت با به کارگیری معیارهای مورد نظر، جنوب شرق شهرستان مشهد است که موقعیت آن در نقشه ها مشخص شده است.
ارزیابی اثرات استقرار واحدهای صنعتی بر اقتصاد روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات استقرار واحدهای صنعتی بر اقتصاد روستایی، در دو دهستان بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد است؛ براین اساس، از روش کار ارزیابی اثرات زیست محیطی EIA و تکنیک ماتریس لئوپولد استفاده شده است. متغیرهای به کاررفته در این تحقیق شامل 12 متغیر وابستة اقتصادی و 6 متغیر مستقل مرتبط با واحدهای صنعتی هستند. همچنین، گزینه های مکانی این تحقیق شامل دو دهستان احمدآباد و جایدشت می شود. در شرایط فعلی، دهستان احمدآباد مرکز استقرار و تجمع واحدهای صنعتی بخش کشاورزی است؛ درحالی که دهستان جایدشت میزبان استقرار واحد صنعتی تولیدی غیرکشاورزی می باشد که ارتباط مستقیمی با فراوری محصولات زراعی ندارد. در شرایط فعلی و با قبول استقرار واحدهای صنعتی وابسته به کشاورزی و واحدهای صنعتی تولیدی غیر کشاورزی در گزینه های احمدآباد و جایدشت، نتایج ماتریس لئوپولد نشان داد امتیاز اثرات اقتصادی به ترتیب برابربا 83 و 67 است. درصورت تغییر الگوی استقرار واحدهای صنعتی در دو گزینه، امتیاز اثرات پیش-بینی شده برای دهستان احمدآباد و جایدشت، به ترتیب به 38 و 58 کاهش خواهد یافت. این روند کاهشی در دهستان احمدآباد از میزان 83 به 38 (بیش از دو برابر)، شدت و اهمیت بیشتری خواهد داشت؛ بنابراین، برای تقویت بنیان های اقتصادی در منطقة موردمطالعه، تقویت الگوی فعلی استقرار واحدهای صنعتی و بهبود اثرات مفید شاخص-های اصلی اقتصادی شامل نرخ اشتغال و سرانة سرمایة نهاده پیشنهاد می شود.
بررسی علل و پیامدهای اجتماعی - فضایی مهاجرتهای درون شهری مطالعه موردی: بافت قدیم تهرانپارس در منطقه 8 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقطعی که نوسازی و بازسازی نواحی مختلف شهرهای کشور از جمله دغدغههای مسئولین و برنامهریزان شهری است، ضرورت شناخت از چرایی، چگونگی و پیامدهای اجتماعی - فضایی مهاجرتهای درونشهری برای دستیابی به قانونمندیهای حاکم بر این حرکات، اصلی اجتنابناپذیر میباشد. این مهاجرتها که غالباً به تغییر محل سکونت افراد، بهطور اختیاری به سایر نواحی شهر صورت میگیرد، سبب نابسامانیهای اجتماعی - فرهنگی و بیقوارگی فیزیکی - کالبدی و مآلاً کاهش حس همسایگی در مقطعی که مشارکتهای مردمی ضرورت دارد، شدهاست. بافت قدیم تهرانپارس از منطقه 8 شهرداری تهران دستخوش چنین نابسامانیهایی است. تحقیق حاضر با شناخت عوامل مؤثر در مهاجرتهای درونشهری و پیامدهای اجتماعی - فضایی ناشی از آن با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. دادههای تحقیق عمدتاً از طریق روش میدانی(مصاحبه، پرسشگری و پیمایش) جمعآوری شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که با شناخت چرایی و چگونگی و پیامدهای این نوع مهاجرتها میتوان به کاهش نابسامانیهای اجتماعی - فضایی ناشی از این نوع حرکات در نواحی مختلف شهری کمک نمود
بررسی سطوح غیرقابل نفوذوشاخص تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده به عنوان پارامتر های نمایشگر جزایر حرارتی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده جزیره حرارتی شهری به طور کلی به وسیله یک کاهش در جریان گرمای نهان و یک افزایش در گرمای محسوس در مناطق شهری صورت می گیرد. امروزه این پدیده یکی از معضلات عمده شهرهای بزرگ می باشد، به طوری که توجه بسیاری از محققان و متخصصان در رشته های مختلف را به خود جلب نموده است. در این تحقیق جزایر حرارتی شهر تهران که یکی از پرجمعیت ترین شهرهای دنیا بوده و هر روزه بر جمعیت و ساخت و سازهای آن افزوده می شود، مورد مطالعه قرارگرفته است. هدف این پژوهش، استفاده از تصاویر ماهواره ای به منظور مقایسه دو شاخص تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) و سطوح غیرقابل نفوذ (ISA) به عنوان پارامترهای نمایشگر جزایر حرارتی شهری سطحی (SUHI) از طریق بررسی رابطه آن ها با شاخص دمای سطحی زمین (LST) و نقشه کاربری اراضی می باشد. بدین منظور از تصویرTM ماهوارهلندست 5، مشاهدات دمایی ایستگاه های هواشناسی، نقشه کاربری اراضی 2000/1و مدل زیرپیکسل استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطه ای خطی و قوی بین LST و ISA وجود دارد، درحالی که رابطه ی بین LST و NDVI بسیار ضعیف و منفی می باشد و به منظور بررسی کمی LST در مطالعات مربوط به جزایر حرارتی شهری با استفاده از سنجش از دور حرارتی، شاخص ISA بسیار مناسب تر از شاخص NDVI می باشد. هم چنین با برررسی درصد سطوح غیرقابل نفوذ در هر یک از کاربری ها این نتیجه حاصل شد که کاربری مسکونی به دلیل وجود سطوحی مانند آسفالت، بتن و... دارای بیش ترین درصد سطوح غیرقابل نفوذ وکاربری پوشش گیاهی دارای کم ترین درصد سطوح غیرقابل نفوذ می باشند.
تحلیل ظرفیت های گردشگری جزیره هرمز با تاکید بر کاربری دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها به عنوان مهم ترین ابزار توسعه کشور به حساب می آیند و نقش کلیدی و تأثیرگذار دانشگاه در ابعاد علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روز به روز آشکارتر می گردد. افزایش سطح علم و دانش در جامعه باعث بهبود وضعیت معیشت، کاهش مهاجرت، توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی می شود. هدف این پژوهش، تحلیل ظرفیت های گردشگری جزیره هرمز با تاکید بر کاربری دانشگاهی و بررسی نقش آن در توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی جزیره هرمز می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و تحقیق از نظر هدف، کاربردی می باشد که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) انجام گرفته و نتایج حاصل از آن با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای محاسبه شده است و از تحلیل SWOT برای شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها استفاده شده است .نتایج به دست آمده نشان می دهد وجود دانشگاه بر توسعه اقتصادی و اجتماعی جزیره هرمز تأثیرگذار است و توسعه اراضی کاربری دانشگاهی تأثیر زیاد در توسعه گردشگری منطقه دارد. در پایان پژوهش راهکارهایی به منظور پایدار کردن توسعه گردشگری و منافع اجتماعی و اقتصادی حاصل از توسعه دانشگاه برای مردم بومی جزیره هرمز ارائه شده است.
بررسی مهاجرتهای دانش آموزی بردسکن
حوزههای تخصصی:
تحلیل چالش های دوسویه سازمان زیباسازی با ادارات تابعه در شهرداری های مناطق تهران و ارائه راهبردهای مدیریتی
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مناقشه انگیز در آسیب شناسی ساختار سازمان زیباسازی، وجود چالش های بین این سازمان و ادارات تابعه در شهرداری های مناطق است. این مسأله در سال های اخیر به حدّی چالش برانگیز شده که گاهی دامنه مناقشات مربوط به آن فرایند برنامه ریزی و رشد کارکردهای سازمان را مختل کرده است. مناقشات مزبور طیف بسیار متنوعی از مجادله های مربوط به برنامه ریزی تا اجرایی را در بر می گیرد. مسأله یابی این چالش ها، شناخت علل و ریشه های آنها، شناخت پیامدهای این چالش ها و ارائه راهبرد مدیریتی جهت برون رفت از آنها از دغدغه های مدیریتی سازمان زیباسازی است. تحقیق حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی و ابزار گردآوری فیش برداری، پرسشنامه و مصاحبه به دنبال دستیابی به همین اهداف است. روش تحلیل داده ها، آمار توصیفی و روش تحلیل محتوا بوده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که مهمترین مسائل چالش برانگیز بین سازمان زیباسازی و ادارات تابعه در مناطق شهرداری تهران مربوط به ضعف فرایندها و تشکیلات سازمانی است. علل ایجاد این مسائل به ترتیب عبارتند از: ضعف های مربوط به کنترل و هماهنگی سازمانی، ساختار سازمانی و ارتباطات سازمانی و همچنین تعارض بین مدیریت یکپارچه و مدیریت متفرّق شهری در مجموعه شهرداری تهران. حل این چالش های دوسویه مستلزم به کار بستن راهبرد و راهکارهای اجرایی از جمله: ارائه الگوی بهینه نظام مدیریت شهری در کل مجموعه شهرداری تهران می باشد. زیرا بدون آن نمی توان برای اصلاح الگوی مدیریتی سازمان های زیرمجموعه آن مثل سازمان زیباسازی الگوی مستقلی ارائه کرد.
کاربردهای GIS در بهبود و توسعه کسب وکار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
765 - 781
حوزههای تخصصی:
بهبود کسب وکار در مناطق شهری شامل کارآفرینی، ارتقای کسب وکارهای خرد و کلان و بازاریابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کاربردها و نقش سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) در بهبود و توسعه کسب وکار شهری است. در گام اول، کاربردهای GIS در بهبود این کسب وکارها به روش کتابخانه ای بررسی شده است. در گام دوم، مناسب ترین مکان ها برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر استان مازندران، به روش تلفیقی بهترین-بدترین و ابزارهای تجزیه و تحلیل GIS، به عنوان یکی از کاربردهای GIS در کسب وکار انتخاب شد. در این گام، ابتدا با استفاده از روش بهترین-بدترین، وزن معیارها محاسبه و سپس به کمک مدل ترکیب خطی وزن دار (WLC) مبتنی بر GIS، نقشه اولویت بندی نهایی گزینه های رستوران ها تولید شد. بررسی ها نشان می دهد به کمک GIS می توان رفتار مشتریان، رقبا و بازار را به صورت مکانی مدل سازی کرد و به پرسش های متعددی از جمله تحلیل مشتری و بازار، پیش بینی وضعیت بازار، سیاست های تبلیغات، انتخاب و بهینه سازی مکان، مدیریت مناطق فروش، سرمایه گذاری و سیستم بازاریابی پاسخ داد. با توجه به این قابلیت ها و تجزیه و تحلیل های مکانی می توان از این سیستم برای بهبود و توسعه کسب وکار در فضای شهری استفاده کرد. تعداد کل گزینه های پیشنهادی برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر 5375 بوده که براساس نتایج مدل مبتنی بر GIS، از این مقدار به ترتیب 2426، 2234 و 715 گزینه در طبقات مناسب، متوسط و نامناسب طبقه بندی شده اند. همچنین نتایج نشان می دهد موقعیت مکانی 53، 40 و 7 درصد از رستوران های شهر بابلسر به ترتیب در کلاس های مناسب، متوسط و نامناسب قرار دارند.
تبیین نقش شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها کانون اصلی رویدادها، کنش ها، واکنش ها و انواع تعاملات و مناسبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی اند و از سوی دیگر به عنوان یک پدیده مدرن معرف جایگاه و نقش ملت ها در روند توسعه تعاملات و مناسبات مذکور محسوب می شوند؛ بدین معنی که شکل گیری شهر و توسعه شهرنشینی ضمن اینکه متأثر از نتایج تصمیم گیری های عمدتاً سیاسی است، خود نیز پیامدهای فوق العاده ای در فرهنگ سیاسی و سیاست ملی، منطقه ای و حتی جهانی دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش رشد شهر و شهرنشینی در توسعه فرهنگ سیاسی است. در این راستا برای استخراج مؤلفه، شاخص و متغیرهای شهرنشینی و فرهنگ سیاسی و همچنین سنجش ارتباط و آثار مستقیم و غیرمستقیم آنها از روش شناسی آمیخته بهره گرفته شده است. فرایند کلی پژوهش نیز به دو بخش تدوین و ترسیم مدل تأثیر شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی و سنجش و آزمون میزان تأثیرگذاری شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی تقسیم می گردد. در گام اول پژوهش، برای ترسیم اولیه مدل از روش دلفی سیاستی و در گام دوم نیز از پرسش نامه بهره گرفته شده است. به منظور سنجش روابط بین مؤلفه های پژوهش از آزمون ناپارمتریک اسپیرمن و برای برآورد آثار مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه ها بر توسعه سیاسی از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهرنشینی و فرایند آن یکی از مؤلفه های زیربنایی توسعه فرهنگ سیاسی به طور اخص و توسعه سیاسی به طور اعم است. همچنین مؤلفه های مشارکت سیاسی، آگاهی سیاسی، آزادی بیان و اندیشه و دموکراسی، نهاد سازی و تضعیف بنیان های عشیره ای، قومی و جنسیتی هر یک تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. نیز متغیرهای بسیج اجتماعی و شکل گیری فضاهای عمومی و مجازی تأثیر غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. از بین متغیرهای شهرنشینی، تضعیف بنیان های قومی و عشیره ای با میزان ارتباط کل ۸۵۳/۱ بیشترین و بسیج اجتماعی با ۶۵۴/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است. از سوی دیگر، متغیر آزادی بیان و اندیشه به عنوان یکی از متغیرهای مؤلفه های توسعه فرهنگ سیاسی، با ۱۳۹/۱ بیشترین و دموکراسی با ۸۷۹/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است.
بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات با تأکید بر نقش معتمدان محلی (مطالعه موردی: دهستان بنجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی و دانش اجتماعی آن ها را در بر می گیرد. در این راستا بزرگان هر قوم و قبیله نقش مهمی در حل اختلافات روستائیان با توجه به دانشی که در زمینه های اجتماعی محل سکونت خود دارند می توانند داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات محلی با تأکید بر نقش معتمدان محلی با استفاده از مدل PRA می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه ای) نیز استفاده شده است. جامعه آماری 1915 خانوار و حجم جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 خانوار انتخاب شده است. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی و پایایی تحقیق نیز 223/0 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول بر اساس فراوانی مشاهده شده در آزمون خی دو نشان دهنده آن است که از بین الگوهای حل اختلاف، مردم برای حل اختلافات خود بیشتر به معتمدان محلی مراجعه می کنند. نتایج آزمون نیز نشان می دهد که مقدار p.value کوچک تر از (01/0=a) است بنابراین فرض H0 رد و فرضیه اول تأیید می گردد. نتایج آزمون ضریب همبستگی برای فرضیه دوم نیز حاکی از این است با توجه به اینکه سطح معناداری متغیرهای پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلاف کمتر از 5/0 (220/0) است، نتیجه می گیریم که بین پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلافات در نواحی روستایی رابطه معناداری وجود بنابراین فرضیه دوم نیز تأیید می گردد. بنابراین، مردم روستاهای دهستان بنجار به دلیل طایفه گرایی و این که این شیوه حل اختلاف سال های طولانی است که در روستاها اجرا می شود و جزء فرهنگ این منطقه است و همچنین آشنا نبودن روستاییان با فرهنگ کاغذبازی دادگاه معمولاً ترجیح می دهند که اختلافات خود را به این شیوه حل کنند و دنبال کشش اختلافات نباشند.
گردشگری حامی فقرا، راهبردی برای توسعه متوازن و پایدار اجتماعات روستایی (مطالعه موردی: روستای شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با رشد فزاینده گردشگری در کشورهای درحال توسعه و سود فراوان این صنعت، در دو دهه اخیر تلاش هایی جهت توانمندسازی طبقه ضعیف روستایی از طریق مشارکت دادن در فرایند گردشگری و شریک ساختن آن ها در منافع حاصل از توسعه گردشگری روستایی صورت گرفته است. هدف این اقدامات و تلاش ها، بهبود کیفیت زندگی گروه های کم درآمد و کاهش فقیر روستایی بوده است.
روش: در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش های تحقیق کمی و کیفی، نقش و تأثیرات گردشگری بر ابعاد مختلف جامعه روستایی به ویژه گروه های فقیر روستای ولیعصر از توابع شهرستان مرودشت موردبررسی قرار می گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که صنعت گردشگری چه تأثیری بر جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی اکثریت فقیر روستاییان شهرک ولی عصر در مجاورت تخت جمشید داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال 20 شاخص در قالب مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی بر اساس نظر کارشناسان شناسایی و درجه اثرگذاری آن ها اندازه گیری شده است. جهت گردآوری داده ها از دو روش اسنادی و پیمایشی شامل مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای این منظور 12 مورد مصاحبه با کارشناسان و مطلعین روستا انجام شده و 67 مورد پرسشنامه در سطح نمونه خانوارهای ساکن روستا تکمیل شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد اگرچه گردشگری توانسته به ترتیب در زمینه های فرهنگی و زیست محیطی همچون تقویت مهارت زبانی و بالا بردن آگاهی روستاییان تأثیر مثبتی داشته باشد، اما در حوزه اقتصادی علی رغم ایجاد مشاغل محدود مستقیم و غیرمستقیم نتوانسته از فقر روستایی بکاهد.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق، فقدان آمار دقیق در مورد تعداد بازدیدکنندگان خارجی از مجموعه جهانی تخت جمشید بود.
راهکارهای عملی: رفع موانع و محدودیت هایی است که از مشارکت مردم در فعالیت های مربوط به گردشگری جلوگیری می کند، از سوی دیگر ازآنجاکه هیچ گونه نهاد غیردولتی اجازه فعالیت در این مجموعه را ندارد لذا هیچ گونه رقابتی میان ذینفعان منطقه وجود نداشته و منافع حاصل از گردشگری صرفاً متوجه دولت است. ازاین رو بایستی زمینه ای فراهم شود تا مشارکت تمامی ذینفعان در فرایند گردشگری تسهیل شود.
پراکنش فضایی شاخص های توسعه در شهرستان های ایران با استفاده از رتبه بندی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی- اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل ناحیه ای و تمرکز بیش از حد امکانات در برخی نقاط (کوژهای توسعه) و محرومیت دیگر نقاط (مغاک عقب ماندگی) را در پی داشته است. برای تعدیل در پراکنش شاخص های توسعه، برنامه ریزی جامع توسعه پذیری مناطق با هدف ارایه ی الگوی مناسب برای توزیع متعادل خدمات، جمعیت و سکونتگاه ها (تعادل فضایی) ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و سنجش درجه ی توسعه یافتگی یا نحوه ی برخورداری شهرستان های کل کشور از 30 شاخص ترکیبی؛ جمعیتی، کالبدی، زیربنایی، اجتماعی– اقتصادی و بهداشتی– درمانی است، جامعه ی آماری پژوهش، 336 شهرستان کشور بر اساس آمار سال 1385 می باشد. بر این اساس 30 شاخص مورد بررسیبا بهره گیری از روش های متداول سنجش سطح توسعه یافتگی شامل تحلیل عاملی، تاپسیس و موریس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته با استفاده از روش میانگین رتبه ای ترکیب گردیده است. برای نیل به این مهم، شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده اند. بر این اساس از عامل اول و دوم که دارای درصد بارگیری بالاتر از 10 درصد بودند؛ استفاده شده و بقیه ی عوامل از تحلیل حذف شدند. همچنین با بهره گیری از شاخص ترکیبی موریس و تکنیک تاپسیس چهار سطح برخورداری مشخص و نحوه ی پراکنش شهرستان ها در سطوح ارائه شده تشریح گردیده است. نهایتاً با استفاده از اولویت بندی رتبه ها روش های مذکور ادغام و سطوح چهارگانه برخورداری (ورابرخوردار، فرابرخوردار، میان برخوردار و فروبرخوردار) ایجاد و جایگاه هر یک از شهرستان ها در این سطوح مشخص شده است. نتیجه ی حاصل از رتبه بندی نهایی نشان می دهد که 112 شهرستان سطح میان برخوردار و 90 شهرستان فروبرخوردار بیشترین تعداد شهرستان های کشور را به خود اختصاص داده اند.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه نیافتگی منطقه ای (مطالعه موردی: استان کهگیلویه وبویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه برای ساخت آینده ای بهتر و یا به تعبیری شکل دهی به ساخت اجتماعی واقعیت آینده کشورها انجام می شود. بخش بسیار مهم این برنامه، مربوط به توسعه منطقه ای است. استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود اینکه دارای پتانسیل رشد و توسعه بوده ولی به عنوان یک استان توسعه نیافته و محروم تلقی می شود، هدف این تحقیق شناسایی موانع اصلی توسعه این استان می باشد. جامعه آماری، شامل مدیران ارشد استان است. که از این میان 23 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. نوع این پژوهش، کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تشریحی - تبینی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، تلفیق دو روش اسنادی و دلفی به کار گرفته شد. جهت سنجش و تحلیل داده ها، از نرم فزار MICMAC استفاده شد. این نرم افزار ابتدا متغیرها مهم در حوزه مورد نظر را شناسایی کرده و سپس آن ها را در ماتریس تحلیل اثرات وارد نموده و میزان ارتباط میان این متغیرها با حوزه مربوطه توسط خبرگان، تشخیص داده می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ابتدا 35 متغیر در حوزه توسعه نیافتگی استان شناسایی گردید سپس با توجه به نظر کارشناسان در ماتریس مذکور، از این میان 12 عامل به عنوان موانع اصلی توسعه استان شناخته شد که 6 عامل، مدیریت قومی و قبیله ای- نصب و عزل زیاد مدیران - عدم درک صحیح شرایط روز توسط مدیران - عدم توجه مدیران به خواسته های مردم - عدم نگاه کلان مدیران جهت توسعه کل استان - تعصبات بی جا و تنگ نظرانه مدیران جهت توسعه مناطق به عنوان ضعف مدیریت داخلی استان و 3 عامل، عدم تخصیص بودجه مناسب- دور بودن از مرکز - عدم تسهیلات مناسب برای جذب سرمایه گذاران، به عنوان ضعف مدیریت کلان کشور و 3 عامل، تقابل فرهنگ ایلیاتی با فرهنگ مدون- اختلافات بین اقوام مختلف- پایینی نرخ باسوادی هم به عنوان ضعف فرهنگی استان مربوط می شود.
شهر و پیرامون
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی اجرای پروژه های انتقال آب بین حوضه ای در ایران (مطالعه موردی: طرح انتقال آب بهشت آباد-فلات مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
1073 - 1092
حوزههای تخصصی:
به دلایل تبعات و پیامدهای منفی بسیاری که در طرح های انتقال بین حوضه ای وجود دارد، تجربه های گوناگون کشورها نشان داده است که در صورت وجود طرحی بهتر و جایگزین، استفاده از این طرح ها به عنوان یک روش در اولویت آخر قرار دارد. ایران کشوری نیمه خشک است که به دنبال خشک سالی های پی درپی و تغییرات اقلیمی، همواره درگیر معضلات کم آبی بوده و خواهد بود. معضلات ناحیه حکمرانی آب و مدیریت نامطلوب نیز مزید بر علت شده است. با وجود این، کشور ایران به مراتب سابقه استفاده از طرح های انتقال بین حوضه ای آب را دارد. «بهشت آباد» عنوان یکی از طرح های بزرگ انتقال بین حوضه ای محسوب می شود که قرار است آب را از زیرحوضه کوهرنگ و بهشت آباد استان چهارمحال و بختیاری به داخل فلات مرکزی ایران (اصفهان، یزد و کرمان) انتقال دهد. این طرح در کش وقوس قانون گذاری ها و تحت فشار افکار عمومی استان های مبدأ (خوزستان، چهارمحال و بختیاری و گاهی لرستان) و نمایندگان این استان ها در مجلس، علی رغم تصویب در شورای عالی آب هنوز اجرا نشده است. بیشتر کارشناسان معتقدند اجرای این طرح، به طور خاص پیامدهایی منفی بر استان های مبدأ و به طور عام بر امنیت ملی دارد. کنشگری های سیاسی، چالش های امنیتی (درگیری های قومی)، تنش های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حاصل از مطالعه نکردن و امکان سنجی نادرست طرح، از جمله مسائلی هستند که توجیه پذیری اجرای آن را ناموجه جلوه می دهند.
سنجش تحقق پذیری ابعاد اجتماعی- اقتصادی اجرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی مورد شناسی: روستای کناره- شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال های اولیة انقلاب اسلامی و توجه به گفتمان عدالت طلبی در راستای رفع محرومیت از چهرة نواحی سکونتگاهی مختلف کشور، توجه به عمران و آبادانی روستاها مورد توجه جدی دولتمداران و برنامه ریزان قرار گرفت؛ بطوری که با تشکیل نهادهایی همچون جهاد سازندگی و بنیاد مسکن در این زمینه، طرح ها و پروژه های فراوانی به منظور بهبود زندگی روستاییان تهیه و اجرا گردید. در این میان طرح «روانسازی و بهسازی» یا همان طرح هادی روستایی از مهم ترین برنامه هایی بود که در جهت بهبود وضعیت اقتصادی- اجتماعی و ساماندهی کالبدی– فضایی سکونتگاه های روستایی کشور تاکنون به مرحله اجرا درآمده است. هدف از این تحقیق، که از نوع کاربردی و به روش توصیفی– تحلیلی انجام گرفته است، سنجش و ارزیابی میزان تحقق پذیری ابعاد مختلف اقتصادی- اجتماعی اجرای طرح هادی در روستای کناره از توابع بخش مرکزی شهرستان مرودشت می باشد. برای گردآوری اطلاعات، از روش های کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده و با توجه به حجم 410 خانواری جامعه آماری تعداد 90 سرپرست خانوار به عنوان نمونه انتخاب و مورد پرسشگری واقع شده است. برای پردازش داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمون t تک متغیره جفت، سنجش طیف لیکرت، و ویلکاکسون بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن می باشد که: بین متغیرهای اجرای طرح هادی و تحولات اجتماعی در زندگی روستاییان کناره ضریب همبستگی برابر با (r=/.017) می باشد، که این مطلب رابطه معناداری را نمایش می دهد. همچنین ضریب همبستگی بین متغیر اجرای طرح هادی و تحقق پذیری ابعاد اقتصادی زندگی روستاییان مورد مطالعه برابر (r=/.024) بوده که رابطه معناداری را بیان می دارد. بنابراین اجرای طرح هادی در روستای کناره به لحاظ برآوردن اهداف اقتصادی- اجتماعی طرح در زمینه ی بهبود محیط زیست و زندگی روستاییان موفق بوده و توانسته موجبات رضایتمندی نسبی ساکنین روستا را فراهم بیاورد. بدین ترتیب فرضیه تحقیق مبنی بر وجود ارتباط بین اجرای طرح هادی در روستای کناره و اثرات مثبت آن در ابعاد اجتماعی و اقتصادی زندگی روستاییان اثبات می گردد.