فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش نیاز بشر به بهداشت و درمان، سبب افزایش تولید پسماندهای پزشکی شده است. در این میان جمع آوری و انتقال به مراکز دفن این پسماندها در کمترین زمان ممکن لازم است. یکی از ضروری ترین فاکتورهای مسیریابی وسایل نقلیه جمع آوری پسماند زمان سفر است. محاسبه زمان سفر به پارامترهای فراوانی بستگی دارد. رویکردی که همه پارامترهای تأثیرگذار در این امر را لحاظ و همچنین میزان تأثیر آن ها را تعیین می کند، می تواند به محاسبه دقیق زمان سفر و به تبع آن یافتن مسیر مناسب منجر شود. هدف اصلی این مقاله، تخمین دقیق زمان سفر با به کارگیری همه پارامترهای تأثیرگذار در پیمودن یک معبر برای وسایل نقلیه جمع آوری پسماند پزشکی است که با توجه به نیاز به یادگیری مکانی زمانی از الگوریتم های شبکه عصبی مصنوعی استفاده شده است که به نوعی نوآوری پژوهش نیز است. درواقع علاوه بر پارامترهای ایستا، به منظور به دست آوردن داده های پویا که یکی از محدودیت های اصلی این رویکرد است، از داده های لحظه ای دوربین های سازمان کنترل ترافیک و گوگل استفاده شده است. از داده های واقعی زمان سفر که وسایل نقلیه به منظور جمع آوری پسماند درمانی صرف کرده اند، به عنوان خروجی شبکه عصبی استفاده شده است. مدل پیشنهادی استفاده شده شبکه عصبی مکانی-زمانی (ST-ANN) نام دارد؛ زیرا لحظه حرکت وسیله نقلیه دو پارامتر زمان و مکان مشخص است. از پارامتر مکان ویژگی های ایستا و از پارامتر زمان ویژگی های پویای مربوط به آن گذر مشخص می شود. در این پژوهش، از بازه های زمانی 30 دقیقه ای استفاده شد. سپس این نتایج بر پایه زمان روز ترکیب تا زمان سفر پیش بینی شدند. در اجرای ST-ANN به منظور تعیین معماری مناسب 24 ترکیب متفاوت از اجزای آن اجرا شد و از تعداد 937 یال، 70، 15 و 15 درصد آن به ترتیب برای نمونه آموزشی، اعتبار سنجی و کالیبره کردن مدل استفاده و درنهایت با ضریب هم بستگی 91 درصد زمان سفر هر یال برآورد شد. از طرفی نتایج پژوهش با مدل های دیگر و با دو معیار ضریب هم بستگی (R<sup>2</sup>) و خطای میانگین مربعات (MSE) بررسی و مشاهده شد R<sup>2</sup> به مقادیر 11/0، 08/0 و 02/0 و MSE به مقادیر 278، 190 و 26 بهبود یافته اند.
تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 161
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری مقصد اگرچه به خوبی در ادبیات موضوع گردشگری جاافتاده است، اما پر از ناسازگاری ها و تناقض ها در مفهوم، سنجش و مشروعیت آن به عنوان یک موضوع پژوهشی است. این وضعیت موجب شده است که علی رغم تلاش بسیاری از پژوهشگران، امکان ارائه یک مجموعه جهان شمول شاخص های رقابت پذیری که قابل کاربرد برای همه مقصدها در همه زمان ها باشد، وجود نداشته باشد. بنابراین، هدف از این تحقیق، تعیین ابعاد یا مؤلفه های رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری و شاخص های سنجش آن ها به گونه ای بوده است که بر اساس آن بتوان به اندازه گیری و سنجش رقابت پذیری مقصدهای گردشگری پرداخت. در راستای پاسخگویی به مسئله اصلی تحقیق، گام های سه گانه پژوهش تعیین شده اند. در گام اول به احصای مؤلفه های رقابت پذیری و شاخص های سنجش آن ها و اعتبارسنجی آن ها با استفاده ازنظر خبرگان پرداخته شده است. در گام دوم تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه آنلاین و نظرسنجی از 320 خبره گردشگری در سطح 12 مقصد گردشگری منتخب، علاوه بر سنجش میزان رقابت پذیری، میزان تأثیرگذاری هریک از مؤلفه های رقابت پذیری تعیین شده است. در گام سوم تحقیق، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی، تفاوت بین میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری منتخب در کل و به تفکیک مؤلفه ها تحلیل شده است. بر اساس نتایج تحقیق هشت مؤلفه و چهل ودو شاخص برای سنجش رقابت پذیری تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان داد که چهار مؤلفه زیرساخت های عمومی، مدیریت مقصد، سیاست و برنامه ریزی گردشگری و عوامل تقویت کننده و حمایت کننده که به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم میزان تأثیرگذاری بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری قرارگرفته اند، نقش بسیار کلیدی در تبدیل مزیت های موهبتی یا طبیعی مانند منابع و جاذبه های کلیدی به مزیت رقابتی مقصدهای گردشگری شهری بر عهده دارند.
توسعه فضای اخلاقی شهرها؛ بررسی و تحلیل ابعاد جغرافیایی مصرف اخلاقی در زمینه محصولات محلی (مورد پژوهی: منطقه یک و بیست شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات جغرافیایی از زمانی که گسترش یافته است، مسائل اخلاقی را در گستره ای از زمینه ها، از جمله شیوه های مصرفی، مورد بررسی قرار داده است. یکی از مباحث اخلاقی مورد تاکید در جغرافیا، مصرف محصولات محلی است که درباره مسافت غذایی و حفاظت از محیط زیست، تجارت منصفانه، عدالت اجتماعی و دموکراسی غذایی بحث می کند. گرچه در سال های اخیر مصرف مواد غذایی محلی در کشورهای توسعه یافته شایع تر بوده اما اخیرا مصرف این محصولات در کشورهای در حال توسعه نیز رواج یافته است. در کشور ایران نیز مناطق مختلف اقلیمی، زمینه های متنوعی را برای رشد محصولات محلی ایجاد کرده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی رفتار مصرف کنندگان در خصوص مصرف محصولات محلی با توجه به ارزش های اخلاقی آنها است. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از 197 نفر از شهروندان ساکن در مناطق یک و بیست تهران سؤالاتی در قالب پرسشنامه بعمل آمد. نتایج برگرفته از تحلیل آزمون های آماری نشان می دهد که با توجه به ارزش های اخلاقی مصرف کنندگان در خصوص سلامت فردی، حمایت از تولیدات محلی و حفاظت از محیط زیست، عامل دسترسی و فاصله جغرافیایی بعنوان اصلی ترین چالش مصرف کنندگان در زمینه خرید محصولات محلی به شمار می رود. بنابراین یکی از ضرورت های توجه به مصرف اخلاقی در برنامه ریزی شهری، ایجاد فضاهای اخلاقی تولید و مصرف با توجه به عامل "فاصله جغرافیایی" می باشد. چرا که برنامه ریزان می توانند اجتماعات محلی را برای تولید و مصرف مواد غذایی محلی پایدارتر و حفظ منابع کشاورزی محلی تشویق کنند.
تحلیل عوامل مؤثر بر ماندگاری گردشگران در شهرهای میانی، مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
107 - 119
حوزههای تخصصی:
فعالیت گردشگری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی جهان و منبع اصلی ارزآوری برای یک سوم از کشورهای درحال توسعه و نیمی از کشورهای توسعه یافته به شمار می آید و رویکردی است جهت ایجاد تنوع اقتصادی و خارج شدن از اقتصاد تک محصولی که یکی از مشکلات کشورمان به شمار می آید. شهر زنجان با توجه به موقعیت مناسب و قرارگیری در مسیر جاده ابریشم و محور ترانزیتی شمال غرب به تهران، دارای گردشگران عبوری بسیار با ماندگاری پایین است؛ در همین راستا هدف تحقیق حاضر شناخت عوامل مؤثر بر ماندگاری گردشگران در شهر زنجان هست. پژوهش ازنظر نوع، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق گردشگران واردشده به شهر زنجان است. با توجه به مشخص نبودن تعداد دقیق گردشگران، جهت تعیین تعداد نمونه لازم از جدول مورگان استفاده و تعداد نمونه جهت تکمیل پرسشنامه 380 به دست آمده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. روایی سؤالات تحقیق توسط محققان تائید و ضریب پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از بین عامل ها، عامل برنامه ریزی و مدیریت، با بیشترین مقدار ویژه (13.851) تأثیرگذارترین عامل در ماندگاری گردشگران است.
ارزیابی میزان آسیب پذیری مساکن شهری در برابر بحران های محیطی با تاکید بر نقش مدیریت بحران (نمونه مورد مطالعه شهر باقر شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
130 - 143
حوزههای تخصصی:
بلای طبیعی پدیده ای است که بی توجهی به آن خسارات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. زلزله های شدید بشر را بر آن داشته است که در فکر برنامه های زیربنایی برای کاهش خطرات و آسیب های ناشی از آن باشد. باقر شهر به عنوان یکی از شهرهای مهم شهرستان ری به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال ونیز رودخانه های فصلی و دائمی در اطراف و درون آن ونیز وجود ارامستان بزرگ بهشت زهرا از آسیب پذیری بالایی در برابر خطرات طبیعی و کالبدی برخوردار است، بررسی تراکم بالای جمعیت و نیز وجود گسل اصلی ری گرمسار و رودخانه های شمال تهران وجود قنات و نیز بافت فرسوده زیاد ازضروریات و هدف اصلی این تحقق می باشد .همچنین بنا به ماهیت روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. ابتدا یافته های تحقیق شامل معیارهای مورد بررسی شاخص طبیعی که شامل زیر معیار گسل،شیب،رودخانه و قنات ومعیار کالبدی با زیر معیارهای بافت فرسوده ،معابر شهری ،تراکم واحد های ساختمانی و مکان خای خاص ،.که تمامی این عوامل توسط کارشناسان شهرسازی ،برنامه ریزی شهری و عمران در نرم افزار تصمیم گیری شبکه ای ANP امتیاز دهی و مقایسه زوجی و سپس وابستگی میان معیار و زیر معیار سنجیده شده است ونهایت نقشه های بصورت فازی در نرم افزارسیستم های اطلاعات جغرافیایی(GIS) خروجی گرفته شده است تا بتوان نقشه های عملیانی تولید وبه ارزیابی و تحلیل میزان آسیب پذیری مساکن در انجام شود. با نقشه های تولید شده نقاط خطر در محدوده شهر باقرشهر نشان داده شده است. در نهایت به تحلیل شاخص های کالبدی و طبیعی و نحوه مدیریت بحران در شهر باقرشهرمنتهی میشود. با بدست آوردن ضریب تاثیری نقشه های ارزش گزاری شده و پهنه بندی عوامل بحرانی مشخص و معین میگردد.نتیجه نهایی نشان میدهد منطقه پر خطر در غرب و جنوب غرب باقر شهراست که در مسیر گسل، شیب، بافت فرسوده و رودخانه قرار گرفته است که در نقشه ها عوامل پهنه بندی خطر و مدیریتی لحاظ گردیده است.
تصویر پردازی از آینده منابع انسانی شهرداری قزوین با تأکید بر حکمرانی الکترونیک از طریق سناریو پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه سازمان ها به شدت وابسته به منابع انسانی است حتی می توان گفت منابع انسانی مهم ترین منابع هر سازمان هستند؛ بنابراین نیازمند رویکردی نوین در نظام برنامه ریزی و تصمیم گیری به نام آینده نگاری راهبردی است. چراکه رویکردهای سنتی برنامه ریزی راهبردی در مواجهه با آشفتگی و عدم قطعیت محیطی منعطف نبوده و از پاسخگویی مناسبی برخوردار نیستند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جهت انجام پژوهش از روش آمیخته با راهبرد غالب اکتشافی متوالی استفاده شده است. در این راستا پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از دو روش آینده نگاری یعنی تحلیل اثرات متقاطع و سناریو پردازی ابتدا به شناسایی و تحلیل عوامل پیشران کلیدی پرداخته و سپس سناریوهای پیش روی منابع انسانی در شهرداری قزوین را ترسیم می کند. درنتیجه شناسایی دو عدم قطعیت کلیدی"بانک اطلاعاتی و نرم افزارهای کامپیوتری برای مدل سازی اطلاعات منابع انسانی" و " تعهد مدیریت و کارکنان "راست که سناریوهای شهرداری دیجیتالی، شهرداری برفکی و شهرداری خاموش از برهم کنش این دو عامل شکل گرفته است. ترسیم سناریوها ما را متوجه این مسئله می نماید که در حال حرکت به سمت کدام سناریو (شهرداری دیجیتال) هستیم و اگر بخواهیم به سمت سناریوی مطلوب یعنی سناریو شهرداری دیجیتال حرکت کنیم، باید به چه پیشران هایی توجه شود.
امکان سنجی تأثیرات توسعه گردشگری در عشایر بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگری در قالب الگوهای فضایی در حال گسترش است که گردشگری عشایری نیز یکی از این الگوها است. توسعه گردشگری در هر الگوی فضایی می تواند تاثیرات و پیامدهای خاص خود را داشته باشد. کشور ایران با توجه به برخورداری از تنوع عشایری، از ظرفیت قابل توجه ای در زمینه توسعه گردشگری برخوردار است.
هدف پژوهش: هدف این تحقیق، امکان سنجی تاثیرات توسعه گردشگری در عشایر بختیاری است.
روش شناسی پژوهش: روش تحقیق-توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی و جز تحقیقات کمی-ژرف نگر است. جامعه آماری تحقیق را افراد علمی و اجرایی(کارشناسان) مرتبط با موضوع تشکیل می دهند. با توجه به اینکه آمار دقیقی از جامعه آماری در دسترس نیست، حجم نمونه را 200 نفر از افراد علمی و اجرایی تشکیل داده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بوده است که روایی آن از طریق نخبگان انجام و پایایی آن نیز از طریق آلفای ضریب کرونباخ برابر با 81/0 محاسبه و تایید شد. نمونه گیری نیز به صورت هدفمند انجام شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش را منطقه تحت پوشش عشایر بختیاری شامل استان های چهارمحال و بختیاری، خوزستان و اصفهان تشکیل داده اند.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد که سه شاخص اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی در سطح کمتر از 05/0 معنادار هستند. اختلاف میانگین شاخص اقتصادی(28/1) و شاخص اجتماعی (24/1) نشان می دهد که تاثیر گردشگری از نظر این دو شاخص در جامعه عشایری می تواند مثبت باشد، اما از نظر شاخص زیست محیطی (101/1-)، نوع تاثیرگذاری آن منفی است. نتیجه رگرسیون نیز تایید نمود که توسعه گردشگری می تواند 42 درصد در ارتقاء، ظرفیت های موجود عشایری موثر باشد. همچنین همبستگی پیرسون از وجود رابطه معنادار بین شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی گردشگری اشاره دارد که با توجه به ضریب همبستگی، بین دو شاخص اقتصادی و اجتماعی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد.
نتایج: نتیجه از وجود رابطه میان توسعه گردشگری و ارتقاء ظرفیت های عشایری اشاره دارد. توسعه گردشگری می تواند به بهبود برخی شاخص های توسعه در جامعه عشایر منجر شود. آنچه در این زمینه مهم است مدیریت بهینه در راستای کاهش اثرات زیست محیطی گردشگری بر زیست بوم عشایر بختیاری است.
واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تا ب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی؛ مورد مطالعه عشایر شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نظام تولیدی و زندگی اجتماعی عشایر با چالش ها و مشکلات فراوان روبروست که پدیده خشکسالی از آن جمله است، در این بین کاهش آسیب پذیری جوامع عشایر از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامد های طبیعی از جمله خشکسالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که از طریق سرمایه اجتماعی امکان پذیر است.
هدف پژوهش: بررسی واکاوی مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی در شهرستان نیشابور انجام گردیده است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری نیز تعداد خانوار عشایر شهرستان است، که بر اساس نمونه گیری تصادفی تعداد 217 خانوار تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS، مدل های FARAS، BMW استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : عشایر شهرستان نیشابور قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد.
یافته ها و بحث : نتایج نشان داد، در بین مولفه های تاب آوری آمادگی با مقدار 479/0، و واکنش با مقدار 331/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات مشخص گردیده شد که میزان تاب آوری در بین خانوار های عشایر با میزان ( 61/51) در سطح متوسط قرار دارد، در بین مولفه های سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی با مقدار 498/0، و عضویت در گروه های اجتماعی با مقدار 389/0، بالاترین و پایین ترین میزان را به خود اختصاص داده اند. همچنین بر اساس اطلاعات به دست آمده مشخص گردیده شد که میزان سرمایه اجتماعی در بین خانوار های عشایر در برابر خشکسالی با میزان (16/45) در سطح متوسط قرار دارد. در نهایت نتایج تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر نیز حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین مولفه سرمایه اجتماعی و تقویت تاب آوری خانوار های عشایر در برابر خشکسالی بود، به نحوی که بیشترین میزان تاثیرپذیری از سرمایه اجتماعی در مولفه آمادگی به گویه مشورت با کارشناسان کشاورزی، در مولفه واکنش به گویه کشت محصولات معیشتی، در مولفه بازتوانی و بازسازی به گویه بیمه کردن دام های خود، در مولفه پیشگیری نیز به گویه ترکیب دانش بومی و مدرن در زمینه خشکسالی، اختصاص داده شد.
نتایج: در نهایت در یک جمع بندی نهایی می توان گفت که مولفه های سرمایه اجتماعی در تقویت تاب آوری خانوار های عشایری در برابر خشکسالی شهرستان نیشابور تاثیر مثبت و معناداری دارد.
تأثیر پروژه های محرک توسعه بر ارتقاء گردشگری شهری مطالعه موردی: منطقه 11 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
127 - 140
حوزههای تخصصی:
ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهری در مناطقی که پتانسیل و ظرفیت درونی گردشگری دارند توسط پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از رویکردهایی که در مناطقی که نشانه هایی از زوال در آن ها مشاهده می شود ضروری است. پژوهش حاضر با بررسی شاخص های پروژه های محرک توسعه با کمک مبانی نظری، به بررسی و تحلیل این شاخص ها در راستای توسعه فضاهای گردشگری پرداخته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اجرا توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان که شامل اساتید و دانشجویان دکتری رشته های جغرافیا، برنامه ریزی شهری و شهرسازی است، می باشد که بر مبنای نرم افزار Sample Power، تعداد 30 نفر که در دسترس بودند به عنوان نمونه تخمین زده شد. به منظور جمع آوری داده های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شد، که روایی آن ازنظر محتوایی و ظاهری به تأید خبرگان رسید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ابعاد اقتصادی، کالبدی- فضایی، اجتماعی و زیست محیطی بر پروژه های محرک توسعه و در نهایت پروژه های محرک توسعه با ضریب مسیر 63/0 بر توسعه گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد. به گونه ای که هر تغییری به صورت مثبت در ابعاد موردنظر باعث ارتقا کیفیت فضای گردشگری شهری خواهد شد و می توان گفت اجرای پروژه های محرک توسعه تأثیر بسزایی بر توسعه گردشگری خواهد داشت.
Proposing a Structural Equation Model for Feasibility of Rural Tourism Development (Case Study: Gaikan Village of Aligudarz County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism can be considered a country-related experience that includes a wide range of attractions and activities. They can be related to agriculture and might increase opportunities to provide services to local communities. In the same time, they can change the nature of geographical landscapes. Thus, this study aimed to investigate the feasibility of rural tourism development using the structural equation model in Gaikan Village of Aligudarz County. Design/methodology/approach- This is applied study, in terms of purpose, and in terms of method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Using Cronbach's alpha test, the reliability for two feasibility components (attractions and capabilities of rural tourism, and obstacles and problems of rural tourism development), were 0.79 and 0.80, respectively, which indicates the good fit of the research tool. The statistical population consisted of three categories of experts, tourists and villagers (270 people in total: 13 experts, 129 tourists and 128 villagers) who were selected by simple random sampling. In order to analyze the data, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS20 and AMOS software were used. Findings- The findings showed that the most important attractions and tourism capabilities of Gaikan Village are in four main categories: cultural and religious attractions, use of organic product, rural welfare facilities and services, and natural attractions. Also, the most important restrictions and obstacles of tourism development in this village are: lack of proper investment, avoidance of using agricultural products and related industries, ignorance of local people about the benefits of tourism, lack of amenities, and creating environmental pollution. The last one has a significant relation with tourist development. Research limitations/implications - Lack of proper access to transportation infrastructure, roads, and accommodations in the area of Aligudarz County has created limitations for the development of tourism in the study area. Moreover, access to tourists and key informants of rural issues (statistical population of the study) was one of the problems in the research. Practical implications - Due to the lack of transportation, accommodation, and public infrastructure in Gaikan Village, establishing the accommodations such as hotels as well as camps are suggested in the region. Originality/value- The feasibility of tourism development can lead to understanding the tourism process in accordance with the local systems and finally, designing a suitable local model.
بررسی فلوریستیک و جغرافیای گیاهی منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: منطقه میاندار در فاصله 3 کیلومتری شهرستان گیلانغرب قرار دارد.این منطقه در طول 45 درجه و 51 دقیقه تا 46 درجه و37 دقیقه طول شرقی و عرض 33 درجه و 49 دقیقه تا 34 درجه و 28 دقیقه شمالی واقع شده است. میزان متوسط بارندگی سالیانه 384 میلی متر و ارتفاع منطقه810 متر از سطح دریا است. هدف پژوهش: هدف از این تحقیق بررسی فلوریستیک و جغرافیای گیاهی منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب بوده است. روش شناسی تحقیق: پس از تهیه نقشه( مقیاس: 1:25000) و مشاهده عکس ها و تعیین محدوده جغرافیایی منطقه، جمع آوری گیاهان در اواخر زمستان و همچنین تمام ماه های فصول بهار و تابستان 1390 انجام گرفت. نمونه های جمع آوری شده طبق روش مرسوم تحت پرس خشک و روی مقواهای هر باریومی الصاق شدند. نمونه های هر باریومی شناسایی و در هر بار یوم دانشگاه پیام نور گیلانغرب قرار داده شده تیپ رویشی گیاهان بر اساس رانکایر(1934) و انتشار جغرافیایی گونه ها بر اساس تقسیم بندی رویشی توسط (تاختاجان) تعیین شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. یافته ها و بحث: مجموعه رستنی های این منطقه، بالغ بر 229 گونه گیاهی متعلق به 41 تیره و 148 جنس است. تیره هایAsteraceae(33 گونه، 41/14 درصد)، papilionaceae(22 گونه، 6/9درصد) poaceae(19 گونه، 3/8 درصد) Apiaceae(16 گونه، 99/6درصد)،Lamiaceae (15 گونه، 55/6درصد) و Liliaceae(12گونه،24/5 درصد) بعنوان مهمترین تیره های گیاهی موجود در منطقه هستند که درمجموع09/51 درصد از کل گونه ها را شامل می شوند. از بزرگترین جنس های گیاهی منطقه مورد مطالعه می توان به جنس های Astraglus(10 گونه)، Silene(5 گونه)، Euphorbia(5 گونه) اشاره کرد. از نظر شکل زیستی6/40درصد گونه ها همی کریپتوفیت، 38/35درصد تروفیت،36/11درصد کریپتوفیت،3/8درصد فانروفیت، 94/3 درصد کامفیت و 44/0درصد ژئوفیت هستند. نتایج: بررسی انتشار جغرافیایی فلور منطقه نشان داد که بیشترین پراکنش جغرافیایی به ناحیه ایرانی – تورانی با 122 گونه (27/53درصد) و ایرانی – تورانی /مدیترانه ای با 34 گونه)85/14 درصد) مربوط است.
تبیین الگوی برنامه ریزی راهبردی گردشگری بیوفیلیک مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری بیوفیلیک به عنوان شکل نوینی از گردشگری نیز با ماهیت طبیعت محوری خود علاوه بر جنبه های اقتصادی بر محیط طبیعی و حفاظت و توسعه طبیعت و تنوع های زیستی در محیط پیرامون مؤثر است. مقاله حاضر باهدف تبیین و بررسی محورها و راهبردهای اثرگذار بر گردشگری بیوفیلیک و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد ضمن شناسایی راهبردهای مناسب و مرتبط به بررسی مهم ترین راهبردهای گردشگری بیوفیلیک پرداخته و با تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این راهبردها الگویی از گردشگری بیوفیلیک را برای شهر تهران ارائه دهد تا در این راستا بتوان ضمن حداکثر منافع از صنعت گردشگری، حداقل تأثیرات منفی بر طبیعت را داشت. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان می باشد که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش swara و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از روش swara حاکی از آن است راهبرد نهادها و سازمان ها که نقش مدیریتی در الگو ایفا می کند با ضریب امتیاز 00/2 مهم ترین عامل در برنامه ریزی راهبردی و توسعه گردشگری بیوفیلیکی شهر تهران می باشد. نتایج pls نیز بیانگر این است در میان ضرایب به دست آمده تأثیر نهادها و سازمان ها بر زیرساخت ها با کسب امتیاز 892/15 و زیرساخت ها به فعالیت ها با کسب ضریب 289/11 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر فعالیت ها بر نگرش ها با ضریب 913/8 در رتبه سوم قرار دارد. ازنظر تأثیر محورهای اصلی پژوهش بر الگوی گردشگری بیوفیلیک نهادها و سازمان ها با ضریب 342/6 بیشترین تأثیر دارد و بعدازآن زیرساخت ها با ضریب 312/5 در رتبه دوم قرار دارد. نگرش ها و فعالیت نیز با ضریب 314/4 و 120/2 در رتبه سوم و چهارم قرار دارند. ازاین رو نتایج نشان می دهد راهبرد نهادها و سازمان ها سایر راهبردها را تحت الشعاع خود قرار داده و سایر راهبردها و محورها را در راستای توسعه گردشگری بیوفیلیک جهت دهی می نماید.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: شهرداری یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
167 - 180
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه، بیشتر بر عهده نهادهای بخش عمومی بوده و بخش خصوصی به دلایل مختلف رغبت چندانی برای ارائه این گونه خدمات نداشته است، اما تغییر هزینه ها و منافع اقتصادی طرح های توسعه شهری و افزایش تقاضا برای برخی خدمات شهری، منافع اقتصادی بعضی سرمایه گذاری ها در این طرح ها را چنان افزایش داده که بخش خصوصی را ترغیب می کند تا در کنار بخش عمومی وارد این قبیل پروژه ها شوند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری است. این پژوهش براساس هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 140 نفر از کارشناسان و متخصصان شرکت های پیمانکاری در امر سرمایه گذاری سازمان های عمومی و غیردولتی شهر یاسوج بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 109 نفر تعیین و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد عزیزی و همکاران(1395) با مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان به صورت محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها مورد تایید قرار گرفت. برای رتبه بندی عوامل موثر بر مشارکت مالی از آزمون فریدمن و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه ها به یک اندازه نمی باشد و در این زمینه ارتباط معنی دار بودن هدف در رتبه اول و سازماندهی، نگرش، پیش نگری، خط مشی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی و ایجاد انگیزه (مشوق ها) به ترتیب در رتبه های بعدی مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه های شهر یاسوج قرار دارند.
سنجش عوامل موثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 146
حوزههای تخصصی:
شهر زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان از کانون های پرخطر از نظر تغییرات اقلیمی در ایران است. این مسئله، ضرورت پژوهش راجع به تاب آوری اقلیمی را در این شهر مهم و دوچندان نموده است. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین، مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. پرسشنامه، متناسب با موضوع و بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، برای شهروندان شهر زابل با تعداد 314 نفر تنظیم و توزیع شد. از روش های آماری مثل تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که وضعیت شاخص های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و نهادی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب و شاخص محیطی در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارد. شاخص کالبدی (10/18-)، اقتصادی (8/53-)، اجتماعی (6/54-) و نهادی (11/17-) و مقدار شاخص محیطی برابر 1/56- به دست آمد. همچنین، بر اساس نتایج عامل محیطی دارای بیشترین تأثیر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل با ضریب بتا 0/46 در سطح معناداری 0/007 بود. پس از آن، عامل نهادی (0/049 = P، 0/37 = β) و عامل اجتماعی با ضریب بتا 0/34 و سطح معناداری 0/005 دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل بودند. هم چنین عامل های کالبدی (0/205 = P، 0/20 = β) و اقتصادی (0/461 = P، 0/09 = β) فاقد اثر معنادار بودند.
انطباق: راهکار استمرار الگوی فعالیت ها در تغییرات گونه شناسی مسکن روستایی اشکورات گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
590 - 607
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سازوکار انطباق سیستم فعالیت ها با تغییرات پیکره بندی گونه های مسکن بومی و مهندسی ساز روستایی از طریق دسته بندی فعالیت ها و اندازه گیری داده های نحوی خانه ها بود. بدین منظور تعداد 382 خانه از دو گونه مسکن روستایی اشکور گیلان به صورت تصادفی طبقه بندی با توجه به روش مبتنی بر هدف و ملاحظات انتخاب شد. برای تحلیل فعالیت ها از مصاحبه ساختارمند، مشاهده و ثبت فعالیت ها استفاده گردید. همچنین جهت پیدایی تفاوت و مهم ترین فعالیت و مکان انجام آن آزمون مجذورکای، تحلیل بالونی و خوشه ای استفاده شد. نتایج به طورکلی نشان داد دو گونه مسکن از پیکره بندی های متفاوتی برخوردار هستند که باعث شده دسته بندی فعالیت ها، مکان رخداد آن ها و روابط بین آن ها در این مساکن متفاوت باشد؛ اما باوجود تغییر پیکره بندی فضایی سیستم فعالیت ها تغییر نکرده است و ساکنان خود را با فضاهای موردنظر انطباق داده اند. مشخص شد ساکنان از طریق دسته بندی فعالیت ها، انتخاب مکان خصوصیات مشابه و چند کارکردی کردن فضاها بدون حذف فعالیتی، خود را با تغییرات فضایی انطباق می دهند که این امر ناشی از قانونمندی های فرهنگی و اجتماعی است. توانایی انطباق پذیری ساکنان باعث شده از تمام فضاهای خانه استفاده کنند و به هماهنگی با محیط های مسکونی برای رفع نیازها، ارزش ها و رفتارهای خود بپردازند. یافته ها، ضرورت توجه به انطباق پذیری را در تحلیل های نحوی محیط های مسکونی مورد تائید قرار می دهند.
سنجش تأثیرپذیری شهر از نماگرهای شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تجدید ساختار اقتصادی و اجتماعی جهانی، تحولی در مفهوم توسعه شهری و پارادایم های آن به وجود آمده است؛ از آن جمله شهر هوشمند پارادایمی برای توسعه شهرها در جامعه اطلاعاتی است. شهرهای هوشمند،به عنوان آینده شهرهای انسانی، شهری فعال در زمینه فناوری، انعطاف پذیری، پایداری، خلاقیت،و قابل زندگی در جهان پیش بینی شده اند و در حال تبدیل شدن به بخشی از چشم انداز دولت های ملی اند، زیرا با هدف افزایش کیفیت زندگی شهروندان ظهور یافته اند. این پژوهش با هدف تدقیق، بومی سازی و اولویت بندی، و همچنین سنجش اثر معیارهای شهر هوشمند در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان آشنا با مفاهیم شهر هوشمند در شهر زنجان است و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه است. تحلیل در دو بخش انجام یافته است: بخش اول توسط آزمون های آماری Spssانجام گرفته است و بخش دوم توسط نرم افزار میک مک. نتایج نشان داد معیارهای زیرساخت فناوری، خدمات عمومی- اجتماعی، و دسترسی به ترتیب با وزن های 01657/0، 01636/0، و 01619/0 در اولویت های اول تا سوم برای هوشمندی شهر قرار دارند. همچنین، نتایج تحلیل اثرهای متقابل معیارها نشان دهنده پراکنش نامنظم معیارها در پلان تأثیرگذاری و تأثیر پذیری است. تحلیل نشان داد که متغیرها در بخش تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متوسط دارای تراکم زیادی است و سیستم مورد مطالعه دارای ناپایداری است. در نهایت، شش معیار راهبردی، کلیدی، و استراتژیک سیستم شناسایی شدند که برای هوشمندی شهر زنجان بسیار مهم اند؛ این معیارها عبارت اند از 1. زیرساخت های فناوری؛ 2. توانمندی و صلاحیت شهروندان؛ 3. حکمروایی شفاف؛ 4. مشارکت شهروندان؛ 5. امکانات فرهنگی؛ 6. جاذبه های گردشگری.
بررسی مولفه های تاثیر گذار بر اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی با رویکرد حفظ خلوت ( نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
91 - 106
حوزههای تخصصی:
در مجموعه های مسکونی ، تأمین خلوت در دو بعد اصلی خود (یعنی حفظ حریم خانوادگی و حریم خصوصی) به عنوان مؤلفه های مؤثر در تأمین امنیت و آرامش ساکنان، در اولویت قرار دارد. در حقیقت نگرش افراد به خلوت، بخشی از فرایند اجتماعی شدن آنهاست و به منظور تثبیت روابط اجتماعی باید به خلوت افراد و گروه ها در عرصه عمومی توجه شود. ایجاد تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است و باید با توجه به ارزش های فرهنگی هر جامعه ای بررسی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیر گذار خلوت بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. روش انجام پژوهش "توصیفی_تحلیلی" است و برای شناسایی مؤلفه های خلوت مؤثر بر تعاملات اجتماعی از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر ساکنان مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده گردید. برای بررسی مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های قلمروخواهی مانند فواصل میان فردی، مشخصات فیزیکی، قلمروهای فضایی و حریم سمعی و بصری به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه با رویکردی به حفظ خلوت هستند. یافته های آزمون تی تک نمونه جامعه آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها بالاتر از مقدار متوسط به دست آمده و تمامی مؤلفه ها و شاخص های تعیین شده دارای تأثیر نسبتاً زیادی بر تعاملات اجتماعی هستند(05/0>p). میانگین مؤلفه فواصل میان فردی برابر با 4.48، مرز و قلمرو برابر با 4.38، مشخصات کالبدی برابر با 4.12 و حریم سمعی بصری برابر با 4.06 هستند. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن همچنین نشان داد که مؤلفه های مرز و قلمرو و فواصل میان فردی دارای بیشترین میانگین رتبه و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی دارند . همچنین در میان زیرمؤلفه ها، انعطاف پذیری کالبدی، همگنی اجتماعی و انعطاف پذیری میان فردی دارای بالاترین میانگین رتبه و بیشترین تأثیر بر تعاملات اجتماعی هستند.
امکان سنجی شناسائی مسئولیت کیفری سیاست گذاران (وهابی) و مجریان حقیقی دولت های حامی تروریسم با تاکید بر رویکردهای سیاسی و حقوقی در جغرافیای سیاسی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی ضرورت های سیاسی باعث تعاملات گسترده پشت پ رده بعض ی دولت ها با گروه های تروریستی شده است؛ همین عاملی محرکی جهت بازشناس ایی مس ؤولیت دولت ها در قبال نقش ها و تکالیف آنان در روند زن دگی بین المللی در براب ر دیگ ر ب ازیگران اس ت. با در نظر گرفتن خطر این گروه ها برای صلح و امنیت جهانی و ممنوعیت های بین المللی همچنان شاهد حمایت های م ادی و معن وی رهب ران برخی دولت های منطقه خاورمیانه از پدیده تروریسم هستیم که این وضعیت باعث می شود مسؤولیت کیفری را متوجه رهبران دولت های حامی بدانیم. قابلیت احراز مسؤولیت کیفری آن ها و طرح ای ن مس ؤولیت ذی ل عناوین مجرمانه جنایات ضد بشریت و جنایات جنگی در مواد 7 و 8 اساس نامه دی وان بین المللی کیف ری قابل بحث بوده و بر اساس مبانی نظریه نوین تلفیق تقصیر مدیران ارش د و سیاست های ش خص حق وقی و تسری رهیافت بین المللی عدالت انتق الی (مس ؤولیت کیفری متأخر ناشی از اقدامات بین المللی) رهبران عالی رتبه سیاسی قابل رسیدگی واقعی است. با توجه به عدم شناسایی مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در نظام بین الملل در این تحقیق به دنبال رویکردهایی جهت شناسایی مسئولیت کیفری رهبران سیاسی دولت های حامی تروریسم با تأکید بر جغرافیای سیاسی خاورمیانه هستیم.
واکاوی حکمرانی خوب شهری در جغرافیای سیاسی شهرستان ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از طریق حکمرانی خوب شهری نوعی از توسعه پدید می آید که در آن فقرا حق تقدم دارند، امور زنان بهبود می یابد، محیط زیست پایدار ایجاد می شود و فرصت های اشتغال و عوامل رفاهی پدید می آیند. به این ترتیب مفهوم حکمرانی خوب و توسعه پایدار انسانی جدایی ناپذیر است. هدف از شاخص های حکمرانی خوب شهری سنجش اندازه گیری و کیفیت اداره امور شهری است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که با توجه به نقش حکمرانی خوب در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشورها، از دید نخبگان استان سیستان و بلوچستان؛ به کدام یک از شاخصه های حکمرانی خوب در جهت توسعه شهرستان ایرانشهر بایستی اولویت داد؟ روش این مقاله توصیفی- تحلیلی است. یافته های مقاله نشان می دهد که توسعه یافتگی و رفع محرومیت در استان سیستان و بلوچستان نیازمند تبیین یک الگوی جامع حکمرانی خوب و اجرای آن است در پژوهش پیشرو با توجه به ظرفیت سنجی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با نگاه به آینده می توان یک الگوی جامع و هماهنگ با شرایط زیست جامعه شهرستان ایرانشهر ارائه نمود. در تحقیق حاضر سعی شده است ابتدا شاخص های حکمرانی خوب شهری با توجه به وضعیتاین شهر، اولویت بندی شود و سپس فاصله وضع موجود و مطلوب، مشخص گردد.
تبیین مولفه های منظر بوم گرا مبتنی بر الگوهای ادراک محیط ( نمونه موردی : بندر کنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی صنعتی شدن شهر ها و ظهور معماری مدرن ، الگوی ساخت بناها از معماری بومی فاصله گرفته که این خود دچار معضلاتی از جمله: دور شدن از طبیعت ، افزایش مصرف انرژی ، دور شدن از فرهنگ آن منطقه ، ایجاد منظری ناشناخته و در تضاد با محیط اطراف و از بین رفتن هویت بومی و معماری خود جوش آن شده است . لذا در این مقاله سعی به بررسی معیارهای مهم در معماری بوم گرا برای شناخت محیط و ادراک آن شده است که بتواند میزان حس تعلق به مکان را افزایش دهد . هدف از ارائه این پژوهش تعامل انسان و طبیعت با توجه به منطقه و بوم و همچنین شناخت و تقویت ادراک محیط و منظر با بهره گیری از معماری بوم گرا می باشد . روش تحقیق ، بر اساس رویکردی "توصیفی و تحلیلی" که از ابزارهای گردآوری اطلاعات ، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و شهود بصری با " تحلیل استدلال منطقی "به بررسی آن پرداخته شده است . در این پژوهش، در نهایت به الگویی می رسیم که در آن فرهنگ و فن آوری (از عوامل انسانی) طبیعت و اقلیم (از عوامل محیطی) از موارد مهم در شناخت و ادراک محیط محسوب می شود که ارتباط منسجمی را در بر گرفته و کاملا در برگیرنده چگونگی رفتار انسان در آن محیط می باشد .