فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی می تواند با قابلیتِ دارا بودنِ اثر مثبت بر روی ابعادِ اقتصادی، اجتماعی و محیطی در روستا به توسعه پایدار روستا منجرشود. از عوامل مهم وتاثیر گذار برعملکرد نوآورانه در روستاها، سرمایه اجتماعی می باشد. بدین منظور در این پژوهش ضمنِ بررسی جایگاه سرمایه اجتماعی در عملکرد نوآورانه کارآفرینانِ روستایی، به نقشِ تاب آوری و توانمندسازی در تاثیرگذاریِ سرمایه اجتماعی بر عملکرد کارآفرینان پرداخته شده است. جامعه آماری؛ روستائیانِ روستاهای بالای 20 خانوار دهستان فیلستان می باشد. بر اساسِ آنتروپی شانون، از میان معیارهای سرمایه اجتماعیِ مؤثر بر تاب آوری، رتبه برتر به معیار ِدانش و آگاهی با وزن 9981/0 اختصاص یافت. بر اساس تکنیک WASPAS، روستای گلزار از نظرِ ابعاد مختلفِ سرمایه اجتماعیِ موثر بر تاب آوری( Qi = 8764/0) جایگاه برتری دارد. شاخص های اصلی توانمندسازی کارآفرینان با تکنیک کپلند سنجش شد که شاخص های مطلوبیتِ نوآوری در پایان کار و برگزاری کلاس های کارآفرینی در رتبه اول اهمیت قرار گرفتند. تکنیک مولتی مورا نشان می دهد که روستائیانِ روستای گلزار از جهت عملکردهای نوآورانه نسبت به سایر روستاها توانمندتر هستند. بر اساس تکنیک CODAS، روستای گلزار از نظرِ نقشِ سرمایه های اجتماعی بر عملکرد کارآفرینانِ روستایی، برترین جایگاه را دارد. با استفاده از تکنیک ARAS، میزان پایداری روستاهای دهستان فیلستان در ابعاد مختلف مورد سنجش قرار گرفت که روستای گلزار در بین روستاهای دهستان فیلستان از لحاظ پایداری در رتبه اول قرار گرفت.
تبیین مبانی فقهی شهر هوشمند در شهر ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
198 - 214
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اسلامی قواعد فقهی گسترهای به وسعت زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان دارد. این قواعد باید و نبایدهایی را برای ابعاد و حوزههای مختلف زندگی مسلمانان ارائه میدهد که توجه و پایبندی به آنها میتواند در سعادت وی مؤثر واقع شود. از جمله این حوزهها، شهر هوشمند است که با رشد فزاینده فضاهای مجازی و ابزارها و روشهای هوشمند، شهرها را دگرگون ساخته و محمل فرصتها و تهدیدهای بسیاری است. هدف این پژوهش، مطالعه شهر هوشمند از منظر فقهی و استخراج باید و نبایدهای مربوطه است که با روش تحلیل محتوای متون و استدلال منطقی با رویکردی کیفی و میانرشتهای انجام میشود. نتایج پژوهش نشاندهنده آن است که حقوق چهارگانه باید در تمامی جنبههای واقعی و مجازی شهر رعایت شده و ابزارهای هوشمند علاوه بر لزوم رعایت آنها، در این مسیر میتواند مفید واقع شود. قواعد فقهی لاضرر، ضمان، نفی سبیل، حلیت و تزاحم مصلحت از مهمترین قواعد فقهی هستند که بیشترین ارتباط را با شهر هوشمند دارند و باید و نبایدهای مهمی را در راستای رعایت حقوق از منظر اسلام برخوردارند. همچنین، در بررسی ارتباط بین این قواعد با مؤلفههای شهر هوشمند، قاعده لاضرر و ولایت حاکم و تزاحم مصلحت، قاعده ضمان و نفی سبیل با ابعاد بیشتری در ارتباط است و مصادیق بسیاری از جنبههای مختلف شهر هوشمند دارد.
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر حس اجتماع بافت قدیم و جدید شهر تبریز(نمونه موردی: محله های یاغچیان، سرخاب و دوه چی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه عوامل کالبدی موثر بر شکل گیری تعاملات اجتماعی و به تبع آن حس اجتماع در محله ها نادیده گرفته می شود. به نظر می آید این مسئله ناشی از رشد و توسعه سریع محله ها و بی توجهی به ماهیت اجتماعی آن ها است، درحالی که از دیرباز محله ها نقش ویژه ای در برقراری تعاملات اجتماعی میان شهروندان داشته اند. این تغییرات از طریق تأثیر منفی بر رشد اجتماعی محله ها، منجر به بروز معضلاتی نظیر کاهش همکاری و روابط اعتمادآمیز اجتماعی می شود. پژوهش حاضر با هدف سنجش مؤلفه های تأثیرگذار بر حس اجتماع محله های سرخاب و دوه چی (بافت قدیم) و یاغچیان (بافت جدید) شهر تبریز به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه و انجام آزمون های Spss انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله های سرخاب و دوه چی (بافت قدیم) و یاغچیان (بافت جدید) شهر تبریز با 300 نمونه آماری (100 نفر از هر محله) است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیر بُعد عینی بر حس اجتماع بیشتر است، همچنین در بُعد عینی نیز مؤلفه کالبد و شاخص مساحت ساختمان و در بُعد ذهنی-روحی مؤلفه معنا و شاخص امنیت بیشترین تأثیر را بر حس اجتماع محله های مذکور دارند؛ بنابراین لازم است برنامه ریزان و طراحان برای ارتقای حس اجتماع در محله های قدیمی و جدید به مؤلفه کالبد از بُعد عینی و مؤلفه معنا از بُعد ذهنی-روحی توجه کنند. بررسی و مقایسه تطبیقی مؤلفه های تأثیرگذار بر حس اجتماع محله هایی با بافت قدیمی و جدید شهر تبریز، نوآوری پژوهش حاضر است.
تبیین الگوی برنامه ریزی راهبردی گردشگری بیوفیلیک مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری بیوفیلیک به عنوان شکل نوینی از گردشگری نیز با ماهیت طبیعت محوری خود علاوه بر جنبه های اقتصادی بر محیط طبیعی و حفاظت و توسعه طبیعت و تنوع های زیستی در محیط پیرامون مؤثر است. مقاله حاضر باهدف تبیین و بررسی محورها و راهبردهای اثرگذار بر گردشگری بیوفیلیک و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد ضمن شناسایی راهبردهای مناسب و مرتبط به بررسی مهم ترین راهبردهای گردشگری بیوفیلیک پرداخته و با تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این راهبردها الگویی از گردشگری بیوفیلیک را برای شهر تهران ارائه دهد تا در این راستا بتوان ضمن حداکثر منافع از صنعت گردشگری، حداقل تأثیرات منفی بر طبیعت را داشت. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان می باشد که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش swara و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از روش swara حاکی از آن است راهبرد نهادها و سازمان ها که نقش مدیریتی در الگو ایفا می کند با ضریب امتیاز 00/2 مهم ترین عامل در برنامه ریزی راهبردی و توسعه گردشگری بیوفیلیکی شهر تهران می باشد. نتایج pls نیز بیانگر این است در میان ضرایب به دست آمده تأثیر نهادها و سازمان ها بر زیرساخت ها با کسب امتیاز 892/15 و زیرساخت ها به فعالیت ها با کسب ضریب 289/11 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر فعالیت ها بر نگرش ها با ضریب 913/8 در رتبه سوم قرار دارد. ازنظر تأثیر محورهای اصلی پژوهش بر الگوی گردشگری بیوفیلیک نهادها و سازمان ها با ضریب 342/6 بیشترین تأثیر دارد و بعدازآن زیرساخت ها با ضریب 312/5 در رتبه دوم قرار دارد. نگرش ها و فعالیت نیز با ضریب 314/4 و 120/2 در رتبه سوم و چهارم قرار دارند. ازاین رو نتایج نشان می دهد راهبرد نهادها و سازمان ها سایر راهبردها را تحت الشعاع خود قرار داده و سایر راهبردها و محورها را در راستای توسعه گردشگری بیوفیلیک جهت دهی می نماید.
نقش ویروس کرونا بر تخریب خلاق گردشگری (مطالعه موردی: شهر چابهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
35 - 49
حوزههای تخصصی:
در سال های گذشته اقتصاد جهانی شاهد رشد بسیار چشمگیر صنعت گردشگری بوده است؛ این صنعت توانست با پشت سر گذاش تن تحولات طولانی مدت و همراه با موفقیت، مسیر پرباری را با یک دهه رشد از زمان بحران مالی جهانی سپری نمای د. ام ا، این رشد و پویایی با شیوع و همه گیری جهانی بیماری کرونا دچار اختلال شد. هدف تحقیق حاضر، نقش ویروس کرونا بر تخریب خلاق گردشگری شهر چابهار است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها، اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر چابهار است که در سال 1395 تعداد 106739 نفر در شهر ساکن بوده اند. نمونه های انتخاب شده با استفاده از روش کوکران، 351 نفر است. در تجزیه و تحلیل داده ها بسته به مقیاس متغیرها و اهداف مورد نظر از میانگین، از آزمون T تک نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در محیط نرم افزار SPSS و آموس (Amos) استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون T، وضعیت ابعاد مذکور در شهر چابهار از سطح میانگین نرمال بالاتر قرار دارد. همچنین، به بررسی نقش ویروس کرونا بر تخریب خلاق گردشگری در شهر چابهار با مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اضطراب ناشی از ویروس کرونا دارای اثر مستقیم و معنادار بر تخریب خلاق گردشگری (0/0001 =P، 0/88=β) در شهر چابهار بود. همچنین، میزان و جهت سرمایه گذاری (0/036 =P، 13/0=β) دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تخریب خلاق گردشگری در شهر چابهار است. بیشترین میزان بار عاملی مربوط به شاخص رضایت از حضور گردشگران از متغیر نگرش مردم نسبت به گردشگری به میزان 0/9 و سپس شاخص های ترس از ابتلا به ویروس کرونا و نگرانی انتقال ویروس به دیگران از متغیر اضطراب ناشی از کرونا به ترتیب با بارهای عاملی 0/89 و 0/88 به دست آمد.
تحلیل آسیب پذیری کاربری اراضی شهری جوانرود در برابر زلزله با استفاده از تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
119 - 137
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی و انسانی همواره تهدیدی برای زندگی انسان هاست. در دهه های اخیر،به رغم پیشرفت های علمی در پیش بینی حوادث و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی به جوامع انسانی وارد می سازند. از آنجا که ایران در میان ده کشور بلاخیز جهان قرار دارد و از میان بلایای طبیعی زمین لرزه در ایران، بنا به ماهیت خاص خود، از اهمیت و توجه بیشتری برخوردار است زیرا نسبت به سایر بلایای طبیعی دیگر فراوانی آن بیشتر است تلفات و صدمات فراوانی نیز به همراه دارد. شهر جوانرود از شرایط ویژه ای در رابطه با مخاطراتی همانند زلزله برخوردار است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکه ای (ANP) و با بهره گیری از نرم افزارهای Super Decisionو ARC GIS و با استفاده از داده های مربوط به کاربری اراضی شهر جوانرود، DEM 30×30 متری و نقشه زمین شناسی 1:100000 پس از تبیین اصول، اهداف نقشه های آسیب پذیری مورد نیاز برای مشخص کردن پهنه های خطر به دست آمد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حدود 20/0 از فضاهای ساخته شده شهری جوانرود در برابر این نوع از مخاطرات آسیب پذیری متوسط به بالایی دارد و ساختار کالبدی مطلوبی در چارچوب بحث مدیریت زلزله ارائه نمی کند؛ محلات حاشیه نشین در پهنه آسیب پذیری بالا و نیز مسکن مهرهای شهر به علت قرارگرفتن در حاشیه مرتفع شهر و سنگ بستر نامناسب و ارتفاع و شیب زیاد و تعداد طبقات بیشتر نسبت به سایر واحدها دارای آسیب پذیری بیشتری می باشند. فضای مسکونی و کاربری اراضی جوانرود نشان می دهد، درصورت بی توجهی و برنامه ریزی نامناسب، رویکرد مقابله با زلزله می تواند به فاجعه انسانی و مصیبتی بزرگ منتهی شود.
تحلیل ظرفیت نهادی مدیریت محلی جهت حکمروایی خوب زمین شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
15 - 31
حوزههای تخصصی:
دسترسی به زمین برای رفع نیازهای زیستی و سکونتی انسان ها یکی از مهم ترین دغدغه های جوامع امروزی محسوب می گردد. دسترسی که باید مطمئن، پایدار و متضمن حفظ منابع موجود برای نسل های آینده باشد. چنین پایداری در مصرف اراضی کشورهای درحال توسعه کمی کمرنگ تر دیده می شود. سیستم مدیریت اراضی در ایران به عنوان کشوری درحال توسعه ناپایدار و متضرر از مدیریت متمرکز و تصمیم گیری غیر مشارکتی و فاقد ظرفیت نهادی در سطح محلی می باشد. این شرایط منجر به ضعف نهادی شوراها و شهرداری ها به عنوان نهادهای محلی مسئول در مدیریت اراضی شهری شده است. ایجاد و توسعه ظرفیت های مناسب در سطح محلی، نه تنها نهادهای را به سمت پویایی بیشتر در مدیریت زمین شهری سوق می دهد، بلکه توانمندی آن ها را برای تحقق حاکمیت خوب زمین در سطح محلی ارتقا می دهد. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا ظرفیت های نهادی را پیشنهاد کند که شوراها و شهرداری ها بتوانند به کمک آن ها توانمندی های خود را برای تحقق حکمروایی خوب زمین در سطح محلی افزایش دهند. این تحقیق ماهیتاً کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است، ابزار گرداوری داده های پژوهش مصاحبه و پرسشنامه می باشد و برای سنجش آماری متغیرها از مدل اسپیرمن، رگرسیون خطی و مدل تحلیل مسیر استفاده گشت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نهادهای محلی نیازمند ایجاد و توسعه ظرفیت های نهادی و به تبع آن ارتقای توانایی های خود در حوزه های مالیات، ثبت اسناد و املاک و به روزرسانی بانک های اطلاعاتی خود هستند.
عوامل مؤثر بر جلب اعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی و تعیین پروتکل های تقویت مشارکت جمعی شهروندان در اجرای طرحهای توسعه شهری می تواند بیشتر از لحاظ بعد امنیت اجتماعی، بعد عدالت اجتماعی و بعد رفاهی مورد توجه مجریان و متولیان قانونی احیای فضاهای شهری کلانشهرها قرار گیرد. از این رو مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل تاثیرگذار بر تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری در 384 نفر از شهروندان و 50 نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مرور منابع و پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر دو بخش اطلاعات جامعه شناختی و جلب اعتماد به مشارکت اجتماعی در توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تفاوت معناداری بین متغیر ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). همچنین تفاوت معناداری بین متغیر تأثیر پذیری طرح توسعه شهری از نظر نوع آن، برمیزان اعتماد شهروندان در راستای مشارکت جمعی از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر براعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری نشان داد این نظرات از دیدگاه شهروندان (098/413= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) و مدیران (411/27= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) متفاوت بوده و ترتیب آن بدین شرح است: 1) نوع و ویژگی طرح ها برای مشارکت، 2) ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت و 3) عوامل اعتمادساز در فضاهای مکان شناسی.
شناسایی پیشران های کلیدی توسعه گردشگری عشایری(مطالعه موردی: جشنواره منطقه عشایری قره قیه آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگران دیگر به دنبال خدمات پیش پا افتاده نیستند و دوران پست مدرن اثرات خود را بر صنعت گردشگری با الهام از گردشگری خاص نشان داده است. با توجه به اینکه مناطق عشایری به عنوان یک میراث فرهنگی، شامل ویژگی های خاص و ارزش های ناملموس و معنوی هستند، به نظر می رسد سبک زندگی عشایری با این بازار جدید گردشگری بسیار سازگار باشد. هدف پژوهش: جشنواره فرهنگی ورزشی قره قیه انتقال دهنده فرهنگ، زیست بوم، آشنایی مردم و قابلیت های زندگی عشایر بوده، در وجه مشارکت و اسب سواری زنان منحصر به فرد است و علت اصلی استقبال گردشگران نیز همین است. یکی از چالش های اصلی توسعه روستایی و عشایری، عدم قطعیت بوده و مقوله توسعه صنعت گردشگری می تواند با آینده نگاری و طراحی پیشران های کلیدی منجر به توسعه منطقه ای شود؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر، شناسایی پیشران های کلیدی توسعه گردشگری عشایری مبتنی بر جشنواره فرهنگی – ورزشی و سوارکاری منطقه عشایری قره قیه در استان آذربایجان شرقی است. روش شناسی تحقیق: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و به لحاظ ماهیت و گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی - تحلیلی و بر مبنای ماهیت داده ها ترکیبی و به لحاظ زمان از نوع آینده نگاری است. حجم نمونه پژوهش حاضر متشکل از ۳۰ نفر پانل افراد پاسخگو است. برای آینده نگاری و پردازش ماتریس تأثیرات متقابل از روش میک مک استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: جشنواره قره قیه به عنوان حرکت عظیم فرهنگی و ورزشی در شمال غرب کشور در منطقه عشایری قره قیه در شهرستان کلیبر استان آذربایجان شرقی به عنوان موردمطالعه هرساله در اردیبهشت ماه برگزار می شود. یافته ها و بحث: تعداد 21 متغیر تأثیرگذار بر توسعه گردشگری عشایری مبتنی بر جشنواره فرهنگی – ورزشی منطقه عشایری قره قیه در استان آذربایجان شرقی با استفاده از جلسه مصاحبه به روش پانل انتخاب شد. نتایج: تعداد شش پیشران کلیدی برای رهیافت توسعه گردشگری منطقه عشایری محدوده موردمطالعه شناسایی شد. بر اساس نتایج، متغیر «سوارکاری بانوان به عنوان قهرمان رقابت های سوارکاری جشنواره» و «نوستالژی به معنای احساسات مثبت برانگیخته شده و به عنوان یک عامل انگیزشی برای گردشگران جهت حضور در رویداد فرهنگی- ورزشی» در رتبه اول و دوم اثرگذاری قرار گرفته و بیشترین سهم را داشتند.
سنجش عوامل موثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 146
حوزههای تخصصی:
شهر زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان از کانون های پرخطر از نظر تغییرات اقلیمی در ایران است. این مسئله، ضرورت پژوهش راجع به تاب آوری اقلیمی را در این شهر مهم و دوچندان نموده است. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین، مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. پرسشنامه، متناسب با موضوع و بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، برای شهروندان شهر زابل با تعداد 314 نفر تنظیم و توزیع شد. از روش های آماری مثل تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که وضعیت شاخص های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و نهادی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب و شاخص محیطی در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارد. شاخص کالبدی (10/18-)، اقتصادی (8/53-)، اجتماعی (6/54-) و نهادی (11/17-) و مقدار شاخص محیطی برابر 1/56- به دست آمد. همچنین، بر اساس نتایج عامل محیطی دارای بیشترین تأثیر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل با ضریب بتا 0/46 در سطح معناداری 0/007 بود. پس از آن، عامل نهادی (0/049 = P، 0/37 = β) و عامل اجتماعی با ضریب بتا 0/34 و سطح معناداری 0/005 دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل بودند. هم چنین عامل های کالبدی (0/205 = P، 0/20 = β) و اقتصادی (0/461 = P، 0/09 = β) فاقد اثر معنادار بودند.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 64
حوزههای تخصصی:
شهرها به علت جاذبه های تاریخی، فرهنگی و مراکز خرید متنوع، از مهم ترین مقاصد گردشگری به شمار می آیند. شهر تبریز به دلیل دارا بودن آب وهوای مطبوع و بناها و آثار تاریخی گوناگون یکی از مقاصد موردعلاقه برای گردشگران داخلی به حساب می آید. در میان بناهای تاریخی شهر تبریز، بازار بزرگ تبریز که به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است، سالانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر می باشد. این مهم ضرورت بررسی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز و تأثیر آن بر وفاداری گردشگران داخلی را آشکار می نماید. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، گردشگران ورودی و بازدیدکننده از بازار تبریز هستند و حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. نمونه گیری به وسیله روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس و ابزار جمع آوری داده های این تحقیق پرسشنامه می باشد. برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضرایب بزرگ تر از عدد 7/0 متغیرها، می توان نتیجه گرفت که پایایی پرسشنامه تحقیق، در سطح بالایی قرار دارد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق SPSS و AMOS صورت گرفت. همچنین برای بررسی رابطه متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در این مدل بعد انگیزشی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز با مقدار ضریب مسیر 699/0 بیشترین تأثیر بر وفاداری گردشگران داخلی را دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با تاکید بر مدیریت رواناب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
236 - 246
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، به بررسی آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با استفاده از شاخص های وضعیت اقتصادی اجتماعی، تراکم شهری، تراکم جمعیت و کیفیت ساختمان و روش تاپسیس -سلسله مراتبی پرداخته شد. از این رو در ابتدا وزن و اهمیت شاخص ها براساس نظرات کارشناسی و روش تحلیل سلسله مراتبی تعیین گردید. سپس آسیب پذیری شهر در برابر سیل با استفاده از روش تاپسیس محاسبه گردید. محدوده موردمطالعه به 5 بلوک شهری تفکیک، و سپس ماتریس تصمیم گیری با توجه به 5 بلوک و 4 شاخص تشکیل گردید. در نهایت نقشه نهایی آسیب پذیری سیل شهری بندرعباس در نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. نتایج تحلیل آسیب پذیری نشان داد که عامل تراکم جمعیت با وزن 306/0 دارای بیش ترین اهمیت است. در نهایت، تحلیل جامع آسیب پذیری سیل بندرعباس اثبات کرد که بخش های جنوبی و مرکزی این شهر و بلوک شهری شماره 5، دارای آسیب پذیری بالاتری بوده و این بخش ها برای مدیریت رواناب شهری و آبگرفتگی در اولویت بالایی هستند. تراکم جمعیت بالا می تواند از علل آسیب پذیری این منطقه در برابر سیل باشد. توسعه ی فضای سبز و افزایش ظرفیت سیستم جمع آوری رواناب خیابان ها، از جمله اقدامات مهم برای کاهش آب گرفتگی شهری است. هم چنین توزیع مکانی تراکم جمعیتی و تراکم شهری در بندرعباس، نامتوازن بود و این موضوع باید در برنامه های مدیریتی این شهر لحاظ شود تا میزان تمرکز جمعیتی در مناطق دارای آسیب پذیری زیاد کاهش یابد.
دستیابی به مسکن پایدار با رویکرد تحلیل شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، مطالعه موردی: شهر سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش میزان تاثیر شاخص های کالبدی – فضایی، اجتماعی و اقتصادی در تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان را بررسی نموده است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی بوده است. 600 نفر از مطلعین، متخصصان و خبرگان، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده بودند که 230 نفر به عنوان حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شده اند. 31 مولفه کالبدی، اجتماعی و اقتصادی مسکن در شهر سیرجان به عنوان متغیرهای وابسته انتخاب گردید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ با میزان 832/0 تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی مانند آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عاملی بهره گرفته شد. نتایج بررسی شاخص های کالبدی و فضائی نشان داد میزان مقاوم سازی ساختمان های موجود، میزان بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و قدیمی، میزان ایمنی در واحدهای مسکونی همچنین کمیت و کیفیت تجهیزات از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده است. در این راستا این پژوهش با رویکری نوآورانه اقدام به همسوسازی شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی به منظور تدوین راهکارهای تحقق مسکن پایدار در شهر سیرجان کرده است.
تحلیل مقایسه ای مهاجرت معکوس (شهری- روستایی) ایران در مقیاس استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس بیانگر مهاجرت از نقاط شهری به مناطق روستایی است که در سرشماری های عمومی ایران با عنوان مهاجرت شهر به روستا داده هایی را ارائه می دهد که در واقع، مجموع مهاجران بازگشتی از شهر به محل تولد خود یعنی روستا،با مهاجرانی است که در شهر متولد ولی به روستا مهاجرت دائم کرده اند.هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل تطبیقی مهاجرت معکوس- شهر به روستا، در مقیاس استانی بر پایه روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز از سرشماری های سالهای 1385 و1395 از سایت مرکز آمار ایران برداشت شده است. طبق یافته های تحقیق، در مقطع 95-1385 در کل کشور، موازنه مهاجرت بین روستا و شهر برخلاف دهه های قبل از آن، متعادل شده است. از نظر حجمی، استانهای تهران، خراسان رضوی، مازندران و گیلان به تنهایی 33 درصد از کل مهاجران معکوس را جذب کرده در کل استانهای کشور، ضریب همبستگی منفی 477/0 بین شاخص محرومیت و نسبت مهاجران معکوس به جمعیت روستایی، نشان داده است که استانهای دارای مناطق روستایی محروم تر از نظر شاخص های محیطی، اجتماعی، اقتصادی، مهاجر معکوس کمتری داشته اند. در نهایت شکل های حاصل از نرم افزار ARC GIS نشان می دهد تباینات فضایی در سطح کشور از نظر مهاجرت معکوس، بسیار شدید و به نفع نواحی پرتراکم شمالی گیلان، مازندران و بوشهر و پیرامون کلان شهرهای تهران، مشهد، قم و یزد می باشد. بنابراین در یرنامه ریزی فضایی سرزمین ایران، کاهش سطح محرومیت مناطق روستایی استانهای چهارمحال و بختیاری، زنجان، کردستان، خراسان شمالی و هرمزگان از اولویت بالایی برخوردار است.
بررسی رابطه متقابل امنیت و توسعه در مناطق مرزی ایران (مطالعه موردی: شهرستان های استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1143 - 1163
حوزههای تخصصی:
منطقه جنوب شرق کشور و درواقع استان سیستان و بلوچستان به لحاظ توسعه در جایگاه نامناسبی قرار دارد که با توجه به پتانسیل های بالقوه خود ملزم به بحث و بررسی است. هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه امنیت و توسعه شهرستان های استان در جهت یافتن عواملی است که تنش های موجود را کاهش دهد و نیز دست یابی به راهکارهایی جهت برقراری توسعه نسبی و پایدار در سطح منطقه. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نوع تحقیقات علمی است و بر اساس ماهیت از دو روش توصیفی - تحلیلی و همبستگی استفاده شده است. نخست امنیت و ابعاد آن طی مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از تکنیک اِی.اِچ.پی[1] ارزیابی شد. سپس ، توسعه و ابعاد آن با توجه به شاخص های منتخب در سطح هر شهرستان با روش تاکسونومی بررسی شد و با روش همبستگی ارتباط میان ابعاد امنیت و توسعه در سطح استان آزمون پیرسون گرفته شد. نتایج حاکی است که امنیت و ابعاد آن با توسعه و ابعاد آن شامل توسعه اجتماعی ، فرهنگی ، و اقتصادی ارتباط چشم گیری دا رد و تغییر در هر بعد از امنیت تأثیر بسزایی در توسعه و ابعاد آن خواهد داشت و بالعکس. فقط در زمینه توسعه زیربنایی همبستگی معنادار حاصل نشد که با توجه به اینکه استان از لحاظ استقرار دارای فرصتی یگانه در میان همه استان های کشور است، توجیه شدنی است. درنهایت ، بین امنیت و توسعه رگرسیون گرفته شد که براساس نتایج 6/91 درصد از توسعه استان را می توان با برنامه ریزی در راستای بهبود امنیت استان تبیین کرد.
واکاوی ظرفیت های توسعه درونی محلات مسکونی با نگرش توسعه میان افزا ، مطالعه موردی: محله شریعتی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
119 - 134
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با ظهور انگاره های جدید، رشد و توسعه شهری به صورت هوشمند مطرح شده است و توسعه درون زا جزئی از آن به شمار می آید. به ویژه با گسترش مفهوم توسعه پایدار شهری که در آن بهره گیری مؤثر و پایدار از ظرفیت های توسعه ای رهاشده در درون مناطق شهری را توصیه می کند اهمیت ویژه و بخصوصی پیدا کرده است. هدف از این تحقیق ظرفیت سنجی توسعه میان افزا به منظور توسعه آتی محله شریعتی (شهناز سابق) در شهر تبریز و به دست آوردن پتانسیل های توسعه مسکونی آن می باشد که از چندین شاخص ازجمله نرخ فضای باز، کیفیت ابنیه، دسترسی و نفوذناپذیری، فشردگی و ریزدانگی و ... استفاده شده است. محدوده موردمطالعه در این پژوهش شهر محله شهناز تبریز می باشد. هدف تحقیق کاربردی و روش تحقیق آن، تحلیلی – توصیفی می باشد. نتایج نشان می دهد که 04/34 درصد از مساحت محله دارای پتانسیل خیلی زیاد و 42/37 درصد پتانسیل زیاد، 37 /23 درصد پتانسیل متوسط، 7/5 درصد دارای پتانسیل کم می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت محله موردمطالعه که از محلات فرسوده کلان شهر تبریز به شمار می رود، نیاز مبرم به برنامه ریزی به منظور توسعه میان افزا دارد. در نتیجه استفاده از الگوی رشد هوشمند و ظرفیت های درونی خود محله می تواند به توسعه و پایداری محله کمک شایانی کرده باشد. با در نظر گرفتن دو گروه توسعه پذیری خیلی زیاد و زیاد می توان گفت که بیش از نیمی از مساحت کل محدوده موردمطالعه مستعد توسعه از درون می باشد که این امر الزامی برای تدوین برنامه ریزی مناسب بر اساس اصول رشد هوشمند می باشد.
سنجش شاخص های سر زندگی شهری در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: سیلاب قوشخانه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 163
حوزههای تخصصی:
ارزیابی شاخص های سرزندگی شهری به عنوان روشی برای پی بردن به میزان شادابی، نشاط و حیات اجتماعی شهروندان هر جامعه است، اما بررسی وضعیت مؤلفه های سرزندگی در میان ساکنان سکونتگاه های غیررسمی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه بیشتر ساکنان این نواحی اقشار کم برخوردار و آسیب پذیر در جوامع هستند و ضرورت توجه به وضعیت حیات و زیست پذیری آنان بیشتر از شهروندان سایر نقاط شهری اهمیت دارد. هدف اصلی پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، ارزیابی میزان اهمیت شاخص های سرزندگی شهری در میان ساکنان سکونتگاه های غیررسمی محله سیلاب تبریز است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های رگرسیون چندمتغیره، آماره t تک نمونه ای و کروسکال استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده و حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران معادل 305 نفر برآورد شده است. شاخص های تعیین شده در این پژوهش، به ترتیب شاخص «روانی- اجتماعی» با 4 گویه، شاخص «کالبدی-فضایی» با 9 گویه و شاخص «تسهیلات رفاهی و خدماتی» با 9 گویه هستند. نتایج تحلیل داده ها و پرسش نامه ها حاکی از آن است که از نظر ساکنان محله سیلاب تبریز در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مؤلفه روانی-اجتماعی با میانگین 43/2 بیشترین اهمیت را دارد. همچنین مؤلفه تسهیلات رفاهی-خدماتی با میانگین 18/2 در رتبه دوم و مؤلفه کالبدی-فضایی با میانگین 39/1 در رتبه سوم قرار گرفته اند. رتبه بندی مذکور بیانگر آن است که میزان اهمیت مؤلفه های سرزندگی شهری از نظر شهروندان محله سیلاب تبریز یکسان نیست. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که میان شاخص روانی- اجتماعی ساکنان محله سیلاب تبریز و میزان سرزندگی در این محله، با بهره گیری از مؤلفه های «تفریح و شادی کودکان» با مقدار بتای 469/0 و «فعالیت گروه های فرهنگی» با مقدار بتای 398/0 رابطه معناداری وجود دارد.
طراحی پارادایم معیشت پایدار روستایی با تأکید بر جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی الگوی معیشت پایدار با رویکرد روستا تعاون با استفاده از روش گرندد تئوری انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است. نمونه موردمطالعه شامل 32 نفر از متخصصان، مدیران و صاحب نظران حوزه تعاون کل کشور بودند، که به صورت هدفمند انتخاب شدند، است. برای جمع آوری داده ها از مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق و در نهایت با تشکیل گروه های متمرکز (Focus Group) بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده از داده های تحقیق در فرآیند کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) در قالب مفاهیم، زیر مقوله و مقوله با استفاده از نرم افزار MAXqda18 استخراج و طبقه بندی گردید. مدل پارادایمی شامل شرایط (علی، زمینه ای و مداخله گر)، راهبرد و پیامد است. یافته های تحقیق گویای آن است که آسیب پذیری اقلیمی، آسیب پذیری اجتماعی و آسیب پذیری اقتصادی به عنوان شرایط علی؛ روندها، حمایت های دولتی و تقویت زیرساخت ها به عنوان شرایط زمینه ای و تأمین مالی، توسعه بازار، کنترل بازار و حمایت های دولتی به عنوان شرایط مداخله گر مؤثر بر ایجاد معیشت پایدار با رویکرد روستا تعاون هستند. نتایج نشان دهنده آن است که راهبردهای مقابله و راهبردهای سازش به عنوان راهبردهای دستیابی به معیشت پایدار دارای پیامدهایی چون تعاونی سازی، توسعه پایدار، بهره وری، اشتغال، تقویت سرمایه اجتماعی و کشاورزی هوشمند هستند. در تقویت سرمایه اجتماعی، انسان نقش محوری داشته و در تقابل با بحران های اقلیمی با انسجام افراد روستایی از طریق تعاونی سازی مؤثر باشد.
ارزیابی کمّی و کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از ماتریس چهارگانه جهت رسیدن به اهداف توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموماً ارزیابی چگونگی کاربری اراضی شهری منعکس کننده تصویری گویا از نظر سیمای شهری، تخصیص فضای شهری به کاربری های مختلف مورد نیاز در طی زمان، و در جهت رسیدن به اهداف توسعه شهری است. هدف از این پژوهش ارزیابی کمّی و کیفی کاربری اراضی در شهر مرند است. روش پژوهش میدانی و توصیفی- تحلیلی است. براساس کار میدانی، کاربری اراضی در شهر مرند از لحاظ کمّی و کیفی، چگونگی توزیع، و جانمایی فضایی آن در سطح شهر بررسی شده است. برای تحلیل توزیع و پراکنش کاربری ها از شاخص ویلیامسون (یا ضریب اختلاف CV)، ماتریس ها (سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت، و وابستگی) استفاده شده است. همچنین، برای تخمین فاصله مناسب یک کاربری از کاربری های دیگر از نرم افزارهای رایانه ای Auto cadبهره گرفته شده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که در شهر مرند در بخش کاربری حمل و نقل و انبارداری سرانه 5 / 25 متر مربع است که بیشتر از استاندارد است و وضعیت مطلوبی دارد. اما متأسفانه سرانه کاربری های دیگر مطابق با استانداردهای رایج در کشور نیست و حتی کمتر از آن است. بنابراین، با توجه به نتیجه نهایی تحلیل ماتریس های چهارگانه و تنظیم ماتریس ترکیبی، می توان بیان کرد که کاربری های شهر مرند به لحاظ کیفی روند توزیع، استقرار، و کارکردهای متقابل کاربری های شهری در شرایط فعلی منتفی و نامناسب است و توزیع ناعادلانه برخی خدمات شهری باعث تمرکز بیشتر جمعیت در برخی نواحی شهر شده است.