فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : توسعه میان افزا، بازتوسعه اراضی خالی، رهاشده یا استفاده نشده و همچنین اراضی که نسبت به کاربری های مجاور به صورت مطلوبی مورد استفاده قرار نگرفته اطلاق می شود. رشد و گسترش افقی شهرها موجب شده تا از اراضی درون بافت شهرها استفاده مطلوبی نشده و این اراضی خالی یا رها شده ویا به کاربری های غیر مرتبط تبدیل شود وسعت شهر ها افزایش یافته درحالیکه امکان توسعه در درون بافت شهری وجود دارد. هدف پژوهش شناسایی و امکان سنجی توسعه میان افزا در منطقه 3 شهری کرمان است. داده و روش : این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی میزان گسترش شهری از آنتروپی شانون و همچنین برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GIS Arc استفاده شده است. یافته ها : در این تحقیق کاربری اراضی منطقه 3 شهر کرمان مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته، اراضی که قابلیت کاربری شهری دارند شناسایی شده، در منطقه 3 شهر کرمان بیش از 5 درصد اراضی به کاربری های غیر مرتبط اختصاص داده شده و یا به اراضی خالی رها شده اند که درصورت توسعه میان افزا از این ظرفیت خالی می توان برای توسعه شهری استفاده نمود. نتیجه گیری : نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون نشان دهنده این امر است که طی سال های اخیر گسترش فیزیکی شهر کرمان به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است، ظرفیت های موجود اراضی بایر بلااستفاده (میان فضاها) و کاربری های ناسازگار (کارگاهی، متروکه و نظامی) که در درون نواحی چهارگانه منطقه سه وجود دارد به عنوان اولویت های توسعه میان افزا جهت توسعه پایدار در نظر گرفته شدند.
تببین سطوح خلاقیت در نظام شهری کلان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر مفهوم شهر خلاق به یکی از مباحث پرطرفدار نزد صاحب نظران، محققان و تصمیم سازان بدل شده است، به طوری که شهرهای بزرگ و کلان شهرهایی تمرکز دارند که بتوانند آستانه ی تقاضای کافی و متنوعی از مردم و فعالیت ها را به وجود آورند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت کلان شهر تهران می باشد، به این منظور که وضع موجود تا چه حد می تواند شهر تهران را به عنوان شهری خلاق با توجه به عوامل و ویژگی های عنوان شده، معرفی کند. در همین راستا پرسش نامه ای براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش در 6 شاخص (سرزندگی شهری، مشارکت، تکنولوژی ارتباطی، کارآیی و اثر بخشی، تنوع شهری و صنایع خلاق) طراحی گردید. روش بررسی: با توجه به اینکه جمعیت شهر تهران در سال 1395 برابر با 8679936 نفر است. طبق فرمول کوکران تعداد پرسش نامه توزیع شده برابر با 403 عدد می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های اماری آزمون t، آزمون فیشر، میانگین رتبه، رگرسیون و همبستگی چند متغیره استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بیشترین مقدار t متعلق به تکنولوژی ارتباطی می باشد که مقدار آن برابر033/11می باشد. کمترین مقدار هم متعلق به صنایع خلاق امور با 780/2- می باشد که بیانگر نامطلوب بودن وضعیت این گویه می باشد. در تمامی شاخص های به جزء صنایع خلاق مقدار t بیشتر از صفر و مثبت است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان شاخص های بررسی شده، شاخص صنایع خلاق با مقدار بتای313/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق شهر خلاق در محدوده مورد مطالعه داشته است. همچنین با توجه به آزمون های آماری مناطق 22، 6 و 2، 1، 21 در رتبه های اول و دوم سطوح خلاقیت در شهر تهران قرار گرفته اند.
ارزیابی اولویت های کیفیت محیطی حیات شبانه در فضای شهری از منظر کاربران (نمونه موردی: فضاهای شهری در شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جامعه شناسان و شهرسازان بر آن اند که، با توجه به تغییر ساختار زندگی، قابلیت حیات شبانه نقش مهمی در ارتقای زندگی شهری خواهد داشت. بنابراین، فضاهای شهری به عنوان بستر فعالیت های اجتماعی باید پتانسیل های لازم را برای زیست شبانه مناسب داشته باشند تا به جریان ارتقای کیفیت زندگی شهری کمک کنند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اولویت های کیفیت محیطی حیات شبانه از منظر شهروندان در فضاهای جاذب حیات شبانه در شهر همدان است. به همین منظور، مطابق فرمول کوکران، 384 پرسش نامه در ده سایت مطالعاتی، که از طریق داده های سنجش از دور شناسایی شدند، توزیع شد. برای اطمینان از کفایت حجم نمونه، از تکنیک کفایت نمونه برداری ( KMO ) و برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل عامل اکتشافی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد امکان برگزاری مراسم ها (730 / 0)، وجود اماکن تفریحی- ورزشی (741 / 0)، وجود بازارهای شبانه متنوع (751 / 0)، وجود سرویس های بهداشتی در فضاهای شهری (896 / 0)، شرایط آب و هوایی مناسب (716 / 0)، مطلوبیت محیطی (752 / 0)، پاکیزگی محیطی (811 / 0)، فاصله مناسب تا مسکن (857 / 0)، پارکینگ ها (743 / 0)، حضور عوامل نظارتی (713 / 0)، مدیریت پاسخ گو و دائمی در فضا (726 / 0)، محیط و مناظر شهری (728 / 0)، سطح فرهنگی فضا (757 / 0)، و درنهایت همه شمولی (772 / 0) بیشترین اهمیت را برای شهروندان دارند. نکته حائز اهمیت که یافته های این تحقیق را قدری از یافته های تحقیقات دیگر متمایز می کند این است که، با توجه به ویژگی های اقلیمی و فرهنگی در شهر همدان، زیست و حضور شبانه بیشتر در قالب دورهمی های خانوادگی یا گروه های دوستان در فضاهای شهری است.
تحلیل فضایی تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر کاربری اراضی به عنوان فرایندی موثر در فضای جغرافیایی مطرح است. تغییرات کاربری اراضی پدیده ای رو به رشد است که محیط روستایی را دست خوش تغییرات قرار داده است؛ این تغییرات رخ داده در محیط روستا، برنامه های توسعه روستایی که بر مبنای بهبود شرایط روستا و زندگی روستایی در تمام ابعاد پایه گذاری شده را با مشکل رو به رو ساخته است . این تغییرات که غالبا در اثر فعالیت های انسانی روی می دهد به دلیل نبود برنامه ای اصولی، بی توجهی به توسعه پایدار و نداشتن مدیریت پایدار به یکی از مهم ترین معضلات در فضای نوین تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های روستایی پیراشهری بیرجند تدوین شده است. به منظور تحقق هدف فوق سه سری از تصاویر ماهواره ای که طی سال های 2000، 2010 و 2020 برای هرکدام از روستاهای مورد مطالعه (حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد) تهیه و مورد واکاوی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و همچنین جهت تهیه و تحلیل داده ها از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین، نرم افزار Envi و نرم افزار Arc GIS و همچنین جهت پیش بینی تغییرات افق 1420 از نرم افزار ادریسی استفاده شده است. نتایج حاصل از تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که طی دوره 2000 تا 2020 تغییرات بسیار گسترده ای در بافت فیزیکی محدوده مورد مطالعه ایجاد شده است. به گونه ای که در این دوره مساحت اراضی ساخته شده در روستاهای حاجی آباد، امیرآباد، چهکند و علی آباد به ترتیب از 96/21، 01/22، 21/7 و 52/5 هکتار در سال 2000 به 77/183، 62/129، 07/99 و 08/21 هکتار در سال 2020 تغییر کرده است؛ و مساحت اراضی بایر که در گروه سایر اراضی بررسی شده است کاهش یافته است.
بررسی تطبیقی ویژگی های زیست محیطی و کالبدی شهرهای ارگانیک با شهرهای جدید؛ مطالعه موردی: شهر شازند و شهر جدید مهاجران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1528 - 1511
حوزههای تخصصی:
با بررسی های صورت گرفته طی چند دهه اخیر مشخص شد که رشد بی رویه شهرها سبب چالش هایی بین شهرهای ارگانیک و شهرهای جدید شده است. هدف پژوهش، مقایسه میزان موفقیت شهرهای ارگانیک و جدید در زمینه های کالبدی و زیست محیطی و مشخص کردن زمینه های موفقیت هر دو شهر در ابعاد مختلف و رواج بومی سازی از طریق تلفیق شهرهای ارگانیک و جدید است. روش تحقیق، از نوع مقایسه ای، در چارچوب روش های تحلیلی است. با روش نمونه گیری تصادفی پرسشنامه ها تکمیل شدند. ضریب آلفای کرونباخ 904/0 محاسبه گردید. پس از بررسی واریانس ظرفیت قابل تحمل شهر با آزمون لون، مشخص شد شهر ارگانیک و کهن شازند (با میانگین 84/18) در مقابل با شهر مهاجران (با میانگین 19/21) که شهری جدید و برنامه ریزی شده است (نسبت به میانه 19) از میزان رضایت پایین تری برخوردار است. از نتیجه آزمون لون با سطح معناداری 037/0 و آزمون تی برابر 996/0- با رد فرض صفر و عدم برابری واریانس ها، آشکار شد که شهر مهاجران در وضعیت بهتری قرار دارد. بر این مبنا، اختلاف معنادار میانگین های دو شهر برابر با 35/2 است. درنتیجه شهروندان شهر جدید مهاجران و شهر شازند بر این باور بوده اند که میزان موفقیت شهر جدید مهاجران در زمینه وضعیت کالبدی و زیست محیطی از قبیل؛ دسترسی و خدمات، پویایی و سازگاری و در حوزه فضای سبز و ظرفیت قابل تحمل شهر بیشتر از شهر شازند بوده است. علاوه بر آن پژوهش نشان داده است که با افزایش مدت اقامت ساکنان در شهر جدید مهاجران رضایتمندی ساکنان افزایش می یابد. در همین جهت مسئولان شهری شازند می توانند بامطالعه بر روی موفقیت های شهر جدید مهاجران در مباحث کالبدی و زیست محیطی برای برطرف کردن ضعف های شازند استفاده نمایند.
سنجش و ارزیابی شاخص های زیست پذیری در محلات شهری (مطالعه موردی: محله قصردشت شهر شیراز)
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
76 - 92
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر پدیده تنزل کیفیت محیطی بر ساختار کهن شهرهای ایرانی سایه افکنده و پایداری درازمدت آن را با خطر مواجه ساخته است.. . هدف پژوهش حاضر سنجش زیست پذیری و مولفه های تاثیر گذار آن بر ساکنین محله قصردشت شهر شیراز میباشد. از این رو پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش انجام آن مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است . به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از روش های اسنادی و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ،خانوار های ساکن در محله قصردشت شهر شیراز است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 378 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه شد . برای سنجش شاخص های زیست پذیری از 18 گویه در قالب 5 مولفه اصلی استفاده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری آزمون T ، ضریب هبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد زیست پذیری در محله قصردشت بالاتر از سطح متوسط قرار گرفته و با توجه به میزان ضریب همبستگی پیرسون در بین متغیر های وابسته مورد مطالعه یعنی مولفه اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و زیر ساخت و خدمات همبستگی و رابطه مستقیم معنادار آماری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آنست که شاخص اجتماعی با میزان بتای 289/0 بیشترین تاثیر را بر زیست پذیری ساکنین در محله داشته است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری روستایی با استفاده از مدل متاسوات (مطالعه موردی: روستای حیدرآباد، دهستان میشخاص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
25 - 46
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان یکی از اشکال مهم گردشگری و موتور محرکه توسعه محیط های روستایی از مهمترین مواردی است که نیازمند اتخاذ برنامه های راهبردی فضایی منسجم متناسب با شرایط بومی است. در چارچوب این برنامه ریزی، تمامی ظرفیت های قابل عرضه در حوزه گردشگری از طریق پیوندهای فضایی به صورتی یکپارچه برنامه ریزی شده و با در نظر گرفتن بازیگران متعدد و متفاوت توسعه این نوع گردشگری و نقش و جایگاه آنها در فرایند مدیریتی، راهبردهای از مدیریت فضایی گردشگری ارائه می دهد. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی منابع و قابلیت ها و جایگاه روستا در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری روستایی در منطقه مورد مطالعه است. روش پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان در نظر گرفته شده است. در نهایت با استفاده از تکنیک متاسوات به معرفی جایگاه روستا و راهکارهای اجرایی متناسب پرداخته شده است. نتایج نشان داد که راهبردهای نظیر توسعه ی اکوتوریسم به عنوان مهم ترین پتانسیل درونی روستا، بابهره گیری از مناظر طبیعی از طریق تجهیز منطقه به اقامتگاه های موقتی و دائمی و ...، تلاش برای معرفی روستا در سطح فرامنطقه ای به عنوان مرکز زردآلود و حمایت از ثبت برندسازی آن با تبلیغ و اطلاع رسانی وسیع، زمینه سازی و بهره-گیری از سرمایه گذاران بخش خصوصی از طریق اعطای تسهیلات، مشارکت دادن گردشگر در فرایند ساخت و فرآوری محصولات و حذف واسطه ها در ارائه محصولات باغی داخل روستا به بازار دارای بیشترین تاثیرگذاری بوده و بیشترین وزن را در بین سایر عوامل دارند.
بهینه سازی فضایی ایستگاه های آتش نشانی در زمینه دسترسی و پوشش خدماتی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 159
حوزههای تخصصی:
امروزه مکان گزینی بهینه ایستگاه های آتش نشانی یکی از ضروریات مهم در زمینه کارآمدی و واکنش به موقع مدیریت شهری به مخاطرات احتمالی است. روش های بهینه سازی فضایی به دلیل ویژگی های خاص فضایی و مکانی مسائل مرتبط با تسهیلات شهری کاربرد گسترده ای در این زمینه دارند. از عمده ترین این موارد می توان به روش های مبتنی بر میان یابی و حداکثر پوشش خدماتی اشاره کرد. شهر زابل در وضعیت موجود دارای دو ایستگاه آتش نشانی عملیاتی است که به دلیل وسعت زیاد شهر و توسعه فیزیکی سریع آن، توانایی پاسخ گویی مطلوب به حوادث و اتفاقات شهری را ندارد ازاین رو نیازمند تجدیدنظر جدی و افزایش تعداد ایستگاه ها تا حد مطلوب است. تحقیق حاضر از لحاظ روش شناسی توصیفی، ازلحاظ هدف کاربردی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. این پژوهش با تکیه بر سناریو نگاری یک مدل بهینه سازی فضایی چندهدفه را ارائه می نماید که اهداف مرتبط با حد میانه و حداکثر پوشش خدماتی در زمینه استقرار ایستگاه های آتش نشانی در شهر زابل را باهم ترکیب کرده و درنهایت با استفاده از روش بهینه سازی پارتو شدت بهبود دسترسی با فرض مقادیر مختلف q (تعداد ایستگاه آتش نشانی) را نمایش می دهد. یافته های حاصل از سناریو های پژوهش نشان داد که با افزایش تعداد معینی از ایستگاه ها در بخش های مختلف شهر، دسترسی با شدت های متفاوتی بهبود پیدا می کند، برای مثال با فرض استقرار تعداد 6 ایستگاه در فواصل مشخصی نسبت به هم دیگر، دسترسی در مقایسه با وضعیت موجود تا 9 درصد بهبود پیدا می کند و در صورت افزایش این تعداد تا 12 مورد دسترسی تا 60 درصد ارتقا پیدا می کند.
تحلیل تغییرات دسترسی به خدمات بیمارستانی شهر زنجان با استفاده از روش اندازه گیری دسترسی مکانی بالقوه در فاصله زمانی 1385- 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سلامت در سطح جامعه، دسترسی مکانی بالقوه به بیمارستانها موضوع این تحقیق است. بدین منظور میزان دسترسی به بیمارستانهای شهر زنجان در سطح بلوک با سه روش حوزه پوشش شناور دو مرحله ای، حوزه پوشش شناور دو مرحله ای بهبود یافته و حوزه پوشش شناور سه مرحله ای در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. مبنای این سه روش، عرضه و تقاضا و در روش سوم عرضه و تقاضا به علاوه رقابت بین تسهیلات می باشد. از سوی دیگر از آنجا که ماهیت دسترسی به صورت اصولی بر مبنای شبکه خیابانها تعریف میشود، محاسبات دسترسی متکی بر تحلیل شبکه بوده است و از این رو تحلیلها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به انجام رسیده است. نتایج کار نشانگر اختلاف دسترسی بلوک ها و در نتیجه نابرابری فضایی در سطح شهر در هر دو مقطع مورد بررسی است. همچنین میزان دسترسی در مقایسه دو مقطع نیز متفاوت بوده، به طوری که دسترسی به بیمارستان های شهر در هر سه روش در سال 95 بیشتر از سال 85 بوده است. تفاوتهای مورد انتظاری نیز بین نتایج سه روش دیده میشود به این صورت که به دلیل اعمال رقابت بین مراکز خدماترسان، مقادیر دسترسی حاصل از روش سوم کمتر از دو روش دیگر میباشد. با توجه به نتایج تحقیق، علیرغم بهبود کلی وضعیت شهر از نظر دسترسی به بیمارستان، شاهد نابرابری دسترسی به تسهیلات بیمارستانی در سطح شهر هستیم. راهکار کاهش این نابرابریها، ساخت بیمارستانهای جدید در نواحی مواجه با کمبود یا توسعه شبکه دسترسی این نواحی است.
تحلیل تأثیر عوامل انسانی و محیطی بر تضاد ذی نفعان در حوضه آبریز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش بحران آب در حوضه های آبریز، درگیری های بین ذی نفعان آن در حال تشدید است. افزایش تضاد در حوضه های آبریز می تواند ناشی از عوامل مختلف انسانی و طبیعی، از جمله حکمرانی و مدیریت ضعیف منابع و تغییرات اقلیم باشد. هدف پژوهش بررسی عوامل طبیعی و انسانی مؤثر بر شدت مناقشات میان ذی نفعان مختلف حوضه زاینده رود، بررسی راهبردهای پیشنهادی مدیران و سیاست گذاران و تحلیل راهبردهای اجرا شده طی سالیان اخیر جهت کاهش مناقشات در حوضه زاینده رود بوده است. در این تحقیق از روش شناسی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه ای از افراد کلیدی از بین کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط، با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی، انتخاب شدند و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. نتایج نشان داد که عوامل انسانی از جمله عوامل اجتماعی - فرهنگی، افزایش تقاضا برای آب، سیاست های انتقال بین حوضه ای آب و عوامل حکمرانی از دیدگاه کارشناسان مرتبط بیشترین تأثیر را در مدیریت تضاد داشتند. همچنین عوامل محیطی نظیر تغییرات اقلیم از جمله کاهش بارش و منابع آب، سبب تشدید تضاد در حوضه شده اند. از سوی دیگر، تأثیر عوامل انسانی نظیر حکمرانی و سیاست های اخذشده در بحران آب و تضاد ناشی از آن بسیار تأثیرگذارتر از عوامل طبیعی بوده است. برخی از راهبردها همچون مدیریت راهبردی، انتقال آب بین حوضه ای، و افزایش نظارت برای مدیریت تضاد ناشی از بحران آب در حوضه به کار گرفته شده اند. از سوی دیگر، تعدادی از مدیران و سیاست گذاران معتقدند که برخی راهکارهای اجراشده نه تنها به کاهش تضاد در حوضه کمکی نکرده اند، بلکه سبب افزایش تنش نیز شده اند.
طراحی مدل مفهومی ابعاد و مولفه های مدیریت منابع انسانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل مدیریت منابع انسانی سبز در راستای توسعه پایدار و با استفاده از راهبرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده (گلیزری) بود. جامعه آماری را مدیران شهرداری مشهد به تعداد 150 نفر تشکیل دادند، با استفاده از روشﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﻗﻀﺎوﺗﯽ ، با 15 نفر از ﺧﺒﺮﮔﺎن تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. که در مرحله کدگذاری باز، تعداد 400 کد اولیه شناسایی شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، کدگذاری پیرامون مقوله محوری از طریق مقایسه مستمر، مفاهیم و مقولات پژوهش صورت گرفت و 213 کد در 43 مفهوم جمع بندی شد، در مرحله کدگذاری نظری با تلفیق میان مقوله ها توسط یک الگوی ارتباطی، مفاهیم در پنج بُعد فردی شامل مفاهیم؛ نگرش سبز، ارزش سبز، انگیزه سبز، دانش سبز، سلامت سبز، شخصیت سبز، رفتار سبز، ؛ بعد سازمانی شامل مفاهیم؛ پاداش و جبران خدمات سبز، مشارکت سبز، ارزیابی سبز، آموزش سبز، ساماندهی سبز، استخدام سبز، فرهنگ سازمانی سبز، نگهداری سبز، ساختار سبز، روابط مدیریتی سبز، ارتقاء و انتصاب سبز؛ بُعد شهری شامل مفاهیم؛ بودجه ریزی سبز، مدیریت پسماند شهری، شورای شهر، مقررات سبز شهری، طراحی سبز شهری، فرهنگ شهروندی سبز، فرایند اداری سبز، ساختار شهری سبز، حمل و نقل عمومی سبز؛ بعد فراشهری شامل مفاهیم؛ پژوهش سبز، سازمانهای مردم نهاد سبز، رسانه ها، تأمین زنجیره سبز، سازمانهای بین المللی، دولت، قوانین و مقررات فراشهری؛ بعد محیطی شامل مفاهیم؛ عوامل اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، دینی، سیاسی، اقتصادی، وتکنولوژیکی در مدل احصاء شد.
تحلیل رابطه سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی، مورد مطالعه: بخش جزینک، شهرستان زهک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1397 - 1413
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان یکی از مفاهیم محوری توسعه در تمام زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیطی، کالبدی و نهادی در سکونتگاه های روستایی مطرح می باشد، ازاین رو پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی به بررسی و تحلیل رابطه بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستایی پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی بخش جزینک از توابع شهرستان زهک است که داری 5223 خانوار می باشد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر برآورد شد. و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل آنتروپی و SAW، آزمون های اسپیرمن و تحلیل واریانس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی با استفاده از مدل SAW و آنتروپی نشان داد، شاخص های کیفیت آموزش و کیفیت اشتغال و درآمد به ترتیب با وزن 189/0 و 113/0 بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند. و شاخص های کیفیت محیط و کیفیت اوقات فراغت به ترتیب با وزن 009/0 و 023/0 کمترین سطح ازنظر شاخص های کیفیت زندگی را در میان روستاهای بخش جزینک دارا می باشند. همچنین؛ روستاهای جزینک، ندام شرقی و صفدر میربیک به ترتیب با نمره نهایی 586/0، 581/0، 576/0 با بیشترین امتیاز و روستاهای قلعه نو، آس قاضی و لچوی به ترتیب با نمره نهایی 494/0، 494/0، 491/0 در رتبه آخر ازنظر شاخص های کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج حاصل از آزمون آماری آزمون تحلیل واریانس گویای آن است که؛ بین ابعاد (اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی) کیفیت زندگی در روستاهای موردمطالعه تفاوت معناداری مشاهده می شود. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن گویای آن است که بین سطح شاخص های کیفیت زندگی روستاییان و توسعه روستاهای بخش جزینک، رابطه معناداری وجود دارد، و سطح کیفیت زندگی روستاییان در توسعه روستایی نقش مؤثری دارد.
سنجش فعالیت کارگروه های روستایی در مقابله با همه گیری ویروس کرونا، مطالعه مورد: نواحی روستایی شهرستان خوشاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1435 - 1452
حوزههای تخصصی:
اکنون انتشار ویروس کووید 19 در نواحی جغرافیای جهان روندی شتابان دارد. نفوذ کرونا می تواند پیامدهای منفی در سطح کلان و خرد جوامع روستایی داشته و آنان را با مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی درگیر کند. شیوع این پدیده نهادها، سازمان ها و سایر ارگان ها را به صورت گروهی یا حتی منفرد بر آن داشت که جهت جلوگیری از همه گیری گام های اساسی بردارند. بنابراین تلاش برای کنترل و مدیریت آثار و پیامدهایش، در دستور کارگروه های مختلف دولتی و مردمی قرارگرفته است. بررسی میزان و نحوه تأثیرگذاری فعالیت سازمان ها و نهادها برای مقابله با گسترش این بیماری در نواحی روستایی خوشاب هدف اساسی پژوهش است که جهت تحقق آن در ابتدا فعالیت کارگروه هایی چون شوراها، دهیاری ها و غیره در قالب 14 شاخص مورد تحلیل قرار گرفت. جهت ارزیابی داده های از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با آمار توصیفی و استنباطی (کی-اس و تی) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد سطح معناداری کمتر از 05/0 است که بیانگر نظر نسبتاً مساعد پاسخگویان از فعالیت کارگروه ها در مقابله با کرونا است، نتایج آزمون تی نشان داد که از میان شاخص های عملکرد سازمان ها و نهادها، شاخص فاصله گذاری اجتماعی در رتبه اول، شاخص برخورداری از کادر بهداشتی و درمانی در رتبه دوم و شاخص گسترش دادن زیرساخت های اینترنتی سومین رتبه را داراست، درنهایت بر اساس رتبه بندی روستاها، ازلحاظ تأثیرگذاری نهادها و سازمان ها در مقابله با شیوع ویروس کرونا، بررسی ها بیانگر این مطلب است که روستای بلقان آباد اولین رتبه را در به خدمت گرفتن نهادها و سازمان ها، به خود اختصاص داده اند.
تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی در توسعه محله ای (مورد مطالعه: محله دیزج جنوبی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزههای تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.
مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری های بهداشتی-درمانی در نقاط شهری به خصوص داروخانه ها باید به گونه ای باشد که همگان به آن ها به راحتی دسترسی داشته باشند؛ زیرا از یک سو دسترسی مناسب به خدمات بهداشتی-درمانی نقش مهمی در ارتقای سلامت امنیت و آرامش خاطر جامعه داشته و از سوی دیگر شاخص مهمی در راستای تحقق عدالت اجتماعی به شمار می آید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. درجهت مکان یابی داروخانه ها و توزیع فضایی بهینه آن در شهر سیرجان در راستای دسترسی مطلوب شهروندان از نرم افزار تحلیل گر ArcGIS و از روش سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با توجه به استانداردها و جمعیت شهر سیرجان، 25 داروخانه روزانه در سطح شهر سیرجان نیاز است که 9 داروخانه روزانه جدید در مکان های پیشنهادی مناسب باید احداث شود. در این راستا نتایج حاصل از پهنه بندی مکان های مناسب درجهت احداث داروخانه در شهر سیرجان نشان داد که حدود 10 درصد از مساحت شهر سیرجان دارای پتانسیل بسیار مناسب و حدود 30 درصد نیز دارای پتانسیل مناسب درجهت احداث داروخانه در سطح شهر است که به ارائه یک مکان پیشنهادی در منطقه یک و 8 مکان پیشنهادی در منطقه دو شهری سیرجان با توجه به ضوابط و کمبودهای موردنیاز پرداخته شد.
ارزیابی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : کودکان به عنوان قشر کم توان جامعه در فضاها و مکان هایی آموزش می یابند یا به تفریح می پردازند که نه تنها مناسب نیست، بلکه در پاره ای موارد خطراتی را نیز در بردارد؛ و نیازمند مکان هایی مناسب و درخور نیازهای روحی و روانی کودکان هستند. بنابراین برای اینکه کودکان بتوانند در مکان های موردعلاقه خود زندگی کنند و مشارکت خود را در شهر بالا ببرند و حقوق آنها ضایع نشود، شهر دوستدار کودک مطرح شده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که در گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS و مدل چندشاخصه AHP فازی استفاده شده است. یافته ها : یافته های حاصل از تی تک نمون ه ای برای سنجش وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در محلات مدیریت، رسالت، ادیب و ناصریه با توجه به میانگین به دست آمده کمتر از حد مبنا (3) نشان داد که وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در این محلات در وضعیت مناسب و قابل قبولی نیست و فقط در محله شفا دارای وضعیت قابل قبولی از نظر کالبدی-فضایی قراردارد. نتایج حاصل از از مدل AHP فازی نشان داد که شاخص مشارکت موثر با ابزار وجود و بیان عقیده در بعد سازمانی- نهادی با وزن نرمال 331/0 در رتبه اول و بیشترین تاثیر را در مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان براساس اصول شهر دوستدار کودک در شهر کرمان دارد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تی تک نمونه ای نشان داد که مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در شاخص های هویت بخشی تاریخی، فرهنگی و مذهبی، مشارکت مؤثر با ابزار وجود و بیان عقیده با کسب میانگین کمتر از حد مبنا در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش لازم می داند که به کودکان در شهر کرمان احترام گذاشته شود و در برنامه ریزی های شهری نظرات آن ها اعلام شود تا فضاهایی مناسب و موردپسند آن ها ایجاد شود.
تحلیلی بر برنامههای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور از منظر مفهوم همافزایی اقتصادی – فضایی با تاکید بر منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
180 - 197
حوزههای تخصصی:
همافزایی اقتصادی به عنوان انگاره جدید به دنبال بهرهگیری از مزیت همکارانه میان بخشهای مختلف اقتصادی برای نیل به توسعه اقتصادی است. از اینرو، واکاوی این انگاره در طرحهای و برنامههای توسعه میتواند مسیر جدیدی در سیاستگذاری و تأکید مجدد برای اقتصاد فضا به عنوان بخش مغفولمانده در نظام برنامهریزی باشد. پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی برنامههای توسعه از نظر عملکرد در بخش صنعتی است. روش پژوهش ترکیبی است. در بخش کیفی به تحلیل محتوای برنامههای توسعه پرداخته شده است. در بخش کمی شاخصهای سنجش همافزایی اقتصادی- فضایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد برنامههای توسعه به صورت کامل نتوانسته است صنایع کلیدی را شناسایی کند. افزون بر آن، استراتژیهای توسعه نتوانسته است موجب ایجاد توسعه صنعتی در منطقه شود. بنابراین، پژوهش حاضر با بهرهگیری از شاخصهای همافزایی اقتصادی اقدام به شناسایی صنایع کلیدی در منطقه کلانشهری تهران کرده است. شاخصها برای شناسایی صنایع شامل میزان اشتغال، نقش فرامنطقهای از نظر تولید ارزشافزوده و ضریب خوشهای شدن، ضریب تخصصی شدن و بیشترین روابط پیشین و پسین است. افزون بر آن، اقدام به شناسایی این صنایع از نظر قابلیت شکلگیری زنجیره ارزش و به بیانی، مزیت همکارانه میان شهرستان کرده است. در نهایت، این پژوهش ساختار فضایی و چارچوب نهادی پشتیبان ایجاد همافزایی، در منطقه کلانشهری تهران پیشنهاد شده است.
بررسی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان (مورد مطالعه خیابان ملت شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
211 - 223
حوزههای تخصصی:
در شهرکرد به عنوان یکی از شهرها میانی که در سال های اخیر شاهد مهاجرت گسترده از شهرها و روستاهای اطراف بوده است، لزوم توجه به بهینه سازی مبلمان شهری و نقش آن در کیفیت محیطی، رضایت شهروندان و سرزندگی آنها بیش از پیش مدنظر می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان در خیابان ملت شهرکرد می باشد. تحقیق حاضر از روشهای تحقیق توصیفی، تحلیلی استفاده کرده است. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر جمعیت شهر شهرکرد در سال 1395 به تعداد 190441 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 384 نفر به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه(مبلمان شهری، کیفیت محیط شهری، رضایتمندی، سرزندگی شهروندان) با 42 سوال می باشد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری بوده که به تایید کارشناسان و اساتید مربوطه به تعداد 5 نفر رسیده و روایی سازه ای که بر اساس تحلیل عاملی تاییدی می باشد و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 79/0 مورد تایید واقع شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس صورت پذیرفته است. نتایج بیانگر آن است که به طور کلی عملکرد مبلمان شهری در ارتقای کیفیت محیط شهری و رضایتمندی و سرزندگی شهروندان در خیابان ملت شهرکرد اثرگذار بوده است و این امر به گونه است که ضریب تأثیر رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و رضایت 72/0، رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و کیفیت محیطی 36/0و رابطه بین عملکرد مبلمان شهری و سرزندگی 29/0 بوده است. بر این اساس سازماندهی مبلمان شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری، سهم بسزایی در مطبوعیت و مطلوبیت فضا از نظر شهروندان دارد و عدم برنامه ریزی یا برنامه ریزی ناقص در زمینه مبلمان شهری، به عدم کارایی این عناصر دامن می زند.
واکاوی اثربخشی پانزده خصلت بنیادی مدنظر الکساندر در طراحی نماهای شهری در جهت ارتقاء حس تعلق (مطالعه موردی: میدان شهرداری شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
105-118
حوزههای تخصصی:
هویت کالبدی به معنای صفات و خصوصیاتی است که جسم شهر و بنا را از غیر متمایز کرده و شباهتش را با خودی آشکار می کند. نمای ساختمان نیز بخشی از کالبد هر شهر محسوب و عاملی مؤثر در هویت بخشی به مجموعه شهری است، درحالی که نمای ساختمان امروزه دچار نابسامانی شده و این نابسامانی در منظر شهری بیشتر ناشی از تقلیدهای کورکورانه و اعمال سلیقه شخصی طراحان و همچنین عدم واکاوی تأثیر نظرات متخصصین در مرحله عملیاتی و سنجش تأثیر آن بر شهروندان است؛ لذا این پژوهش باهدف باز شناسایی اثربخشی پانزده خصلت مؤلفه های بنیادی مطرح شده توسط کریستوفر الکساندر در طراحی نماهای شهری ساختمان های گیلانی و تأثیر آن در ایجاد حس تعلق و حیات و سرزندگی شهروندان گیلانی مورد سنجش قرار گرفته است. روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی از طریق ارائه (مصاحبه و پرسش نامه) است و جهت شناسایی اثربخشی مؤلفه ها پاسخ های چهارصدنفره به وسیله تکنیک های داده کاوی و تجزیه وتحلیل اطلاعات و خارج کردن پاسخ های غیرصحیح برای یافتن رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده گردیده و نتایج این پژوهش بیان می دارد که از دیدگاه اکثر شهروندان مراکز نیرومند، تضاد، ناهمگونی، فضای خالی، پژواک، سادگی، شکل خوب، مرزبندی، فضای معین، تکرار متناوب، جدایی ناپذیری بالاترین تاثیر را در ایجاد حس تعلق و سرزندگی دارد و همچنین پرسش شوندگان نسبت به معیار تقارن موضعی نظر کاملاً متفاوتی با الکساندر داشته و تقارن محض را ترجیح می دهند.
شناسایی مدل علی مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 97
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل ماهیت وجودی اش بر کاهش آثار بحران با استفاده از روش های غیرنظامی استوار است. رعایت اصول پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات از ابتدایی ترین اصول در جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایش شهری است. یکی از عناصر اصلی موجود در شهر که در بحث مدیریت پدافند غیرعامل به ویژه در زمان بعد از بحران بسیار اهمیت دارد شناسایی مکان مناسب در فضاهای عمومی شهری است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی مدل مکان های فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل انجام شده است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد، جامعه آماری این پژوهش را خبرگان و کارشناسان تشکیل می دادند. خبرگان به روش گلوله برفی و از میان اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال انتخاب شدند. حجم نمونه آماری پژوهش را 25 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی شهری تشکیل داده اند. در این راستا ده معیار بررسی شدند. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از فن دیمتل فازی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بر اساس مقادیر D-R، از بین معیارهای ده گانه شناسایی شده، معیار دسترسی به معابر اصلی با مقدار (034/1) تأثیرگذارترین معیار در تعیین مکانی فضاهای عمومی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل بود. همچنین بر اساس مقادیر D+R، معیار تراکم ساختمانی با مقدار 908/2 به عنوان بااهمیت ترین معیار شناسایی شد. از دیگر نتایج این پژوهش با توجه به مقادیر D-R به دست آمده، از بین معیارهای ده گانه موردبررسی قرارگیری شش معیار (دسترسی به معابر اصلی، دسترسی به فضای باز، سازگاری کاربری ها و رعایت هم جواری ها)، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی و مشخصات فیزیکی بناها) در گروه علت و چهار معیار (دسترسی به مراکز امدادی و درمانی، رعایت سلسله مراتب دسترسی، فاصله از کاربری های پرخطر، تنوع کاربری ها) در گروه معلول اشاره نمود.