فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1161 - 1187
حوزههای تخصصی:
ایران در یک موقعیت مکانی استراتژیک قرارگرفته است که درگذشته با واقع شدن در قلب جاده ابریشم، قدیمی ترین کریدور خشکی پایه جهان، چهارراه تمدن ها شناخته می شد و امروزه نیز شرق و غرب و شمال و جنوب جهان را به هم متصل می نماید و ازاین رو نقطه تلاقی چهارسوی جهان محسوب می شود. این کشور که ازنظر موقعیت جغرافیایی در جنوب غربی آسیا و از نگاه غرب محور، در منطقه شکننده خاورمیانه واقع شده است، اتصال دهنده هند و روسیه از طریق کریدور شمال-جنوب، اتصال دهنده آسیا-اروپا از طریق کریدور شرق-غرب یا جاده ابریشم نوین، پیونددهنده آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و اروپای غربی از طریق کریدور تراسیکا، پیونددهنده جنوب شرقی آسیا به شمال غربی اروپا در کریدور جنوبی آسیا، پیونددهنده اعضای سازمان همکاری های اقتصادی اکو و همچنین پیونددهنده کشورهای آسیای مرکزی به دریاهای آزاد و خلیج فارس در توافق نامه عشق آباد محسوب می شود. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های بنیادی نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاه های معتبر و یا مرجع به دست آمده است. مسئله اصلی پژوهش، واکاوی نقش ژئوپلیتیکی ایران در کریدورهای بین المللی و ارائه مدل "هارتلند کریدوری" است که برای نخستین بار توسط نگارندگان مطرح می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد موقعیت هارتلندی ایران در نظام ژئوپلی نومیک جهانی قرن بیست و یکم که بر منابع "جغرافیایی-سیاسی- اقتصادی" با محوریت کریدورها و بندرها متکی است، می تواند کارت های بازی زیادی را دربازی های قدرت منطقه ای و جهانی در اختیار ایران قرار دهد.
ارزیابی و تحلیل ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی در برابر زلزله (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه ایران به دلیل قرار گیری روی کمربند زلزله همواره در معرض خطر وقوع زلزله بوده است. شکل گیری گسل های بزرگ و وجود میدان های تنش فعال، ایران را مستعد وقوع زلزله ها کرده است. تحقیق حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و هدف آن ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی اردبیل در برابر زلزله می باشد، جامعه آماری پژوهش 34 روستای بخش مرکزی است که دارای 28272 نفر جمعیت و 8151 خانوار می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 356 نفر برآورد گردید. جهت ارزیابی آسیب پذیری روستاهای مورد مطالعه از دو شاخص و 14 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از نظر سطح آسیب پذیری لرزه ای با استفاده از مدل Topsis ، بیش از 73 درصد روستاها با ریسک آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی بالا و بسیار بالا در برابر خطر زلزله قرار دارند. محاسبه آسیب پذیری کلی روستاها در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که 41 درصد روستاها آسیب پذیری متوسط و 59 درصد آسیب پذیری بالا و بسیار بالا قرار دارند. ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی منطقه، بیانگر آسیب پذیری بالا و خیلی بالا در روستاهای محدوده مورد مطالعه بوده و این تهدیدی جدی برای افزایش خطر در منطقه می باشد.
طراحی الگویی برای توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی: کاربرد نظریه داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
115 - 138
حوزههای تخصصی:
اگرچه زنان به ویژه زنان روستایی نقش مهمی در پیشرفت کشورهای در حال توسعه دارند؛ ولی متاسفانه به مسائل، مشکلات و فعالیت های اقتصادی آنان توجه چندانی نمی شود. در این راستا، نظر به اینکه صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی می تواند بستری را برای توسعه کارآفرینی اجتماعی و در نتیجه حل مسائل و مشکلات زنان روستایی فراهم کند؛ بنابراین، توجه به توسعه فعالیت های کارآفرینی اجتماعی در قالب صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. هدف کلی پژوهش حاضر، طراحی الگویی برای توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی عضو صندوق های اعتبارات خرد شهرستان ایوان (استان ایلام) بود. این پژوهش از لحاظ پارادایم، کیفی و به لحاظ هدف، کاربردی بود که با بهره گیری از روش نظریه داده بنیان انجام شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل متخصصان حوزه کارآفرینی اجتماعی و زنان عضو صندوق های اعتبارات خرد روستایی در شهرستان ایوان بودند. نمونه های مورد مطالعه ابتدا به صورت هدفمند و در ادامه به صورت نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه های عمیق انفرادی بود. پس از انجام 19 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانش و اطلاعات، تلاطم های فردی، سرمایه اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، داشتن الگوی نقش، خصیصه های روانشناختی، آگاهی اجتماعی، ماهیت صندوق های اعتبارات خرد و ویژگی های جمعیت شناختی، مؤلفه های تبیین کننده الگوی توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی بودند. بر اساس یافته های پژوهش، راهکارهایی نظیر حمایت اقتصادی، حمایت آموزشی، سیاست های مالی- حمایتی، الگوسازی و تیم سازی اثربخش برای توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان روستایی پیشنهاد داده شد.
الزامات به کارگیری فناوری های نوین دیجیتال در راستای بهبود معیشت پایدار کشاورزان (موردمطالعه: استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
452 - 467
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی الزامات بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال برای بهبود معیشت پایدار کشاورزان است. این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کشاورزان استان تهران بود که از فناوری های نوین دیجیتالی در مزارع خود استفاده نموده اند و تعداد آنان 112 نفر است. با توجه به محدود بودن تعداد کشاورزانی که از فناوری های نوین دیجیتالی استفاده نموده اند، همه آن ها به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) به کمک نرم افزار Smart PLS3 صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که الزامات آموزشی بکارگیری فناوری های نوین دیجیتال با ضریب مسیر 236/0 تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود معیشت پایدار کشاورزان دارد، همچنین الزامات اقتصادی با ضریب مسیر 234/0، الزامات ساختاری با ضریب مسیر 146/0، الزامات نهادی با ضریب مسیر 135/0، الزامات سیاست گذاری با ضریب مسیر 118/0، الزامات مدیریتی با ضریب مسیر 114/0 و الزمات مهارتی به کارگیری فناوری های دیجیتال با ضریب مسیر 104/0 بر معیشت پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارند.
تأثیر سیاست های فضایی در توسعه پایدار شهرهای بیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
355 - 374
حوزههای تخصصی:
محیط زندگی بشر همواره تحت تأثیر اقلیم بوده و خواهد بود. شهرها از جمله محیط هایی هستند که از نظر اقلیمی متفاوت اند و برنامه ریزی های محیطی ویژه برای مدیریت آن ها احساس می شود. مطالعه اثرگذاری تصمیمات سیاسی در فضای جغرافیایی شهرها با تأکید بر عنصر اقلیم در توسعه و پایداری آن ها تأثیر اساسی دارد. بنابراین، روابط متقابل سیاست و فضا در شهر از موضوعات مهم مورد بررسی جغرافی دانان عصر حاضر است. برای بررسی این روابط، درک شرایط جغرافیای طبیعی بسیار حائز اهمیت است. شهرها از نظر اقلیمی مختلف اند و دارای ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی و زیست محیطی خاص خود می باشند. در این مقاله کاربردی، با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای سعی بر آن است که، علاوه بر ویژگی های شهرهای بیابانی، نوع سیاست های فضایی در این شهرها بررسی شود. سؤال مطرح شده در اینجا این است که شرایط جغرافیایی طبیعی شهرهای بیابانی به ویژه آب و هوا در نوع و روش سیاست ها و سیاست گذاری مدیران شهری چه اثری دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد نوع و روش سیاست های فضایی در شهرهای کویری و بیابانی با توجه به شرایط جغرافیای طبیعی متفاوت از سایر شهرهاست. بنابراین، شهرهای کویری و بیابانی دارای شرایط و استعدادهای خاصی هستند و با اینکه دارای محدودیت هایی نسبت به سایر شهرها می باشند، شرایط اقلیمی دارای نقش بنیادی در تدوین و اجرای سیاست های متنوع در این شهرها در جهت رسیدن به توسعه و پایداری است.
بررسی تطبیقی شدت جزایر حرارتی بر اساس هندسه شهری (مطالعه موردی: محلات کوی ولیعصر و شنب غازان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شبیه سازی و محاسبه حداکثر شدت جزایر حرارت شهری ( UHI max ) با توجه به شرایط هندسه شهری در مناطق کوی ولیعصر و شنب غازان تبریز با استفاده از معادله عددی- نظری Oke انجام شده است. برای اجرای این کار، نخست هندسه محلات مورد نظر با توجه به شعاع 20متری در کوی ولیعصر و 15متری در شنب غازان از محور معابر به بلوک های مجزایی تقسیم بندی شد و سپس نسبت عرض معابر و ارتفاع بناها ( H / W ) در نرم افزار GIS محاسبه و در پایان بر اساس معادله Oke ، UHI max محاسبه و شبیه سازی شد. نتایج حاصل از این شبیه سازی نشان داد که در محلات مورد مطالعه هر چه بناها بلندمرتبه تر و عرض معابر کمتر باشد میزان UHI max بیشتر است و هر قدر عکس این شرایط حاکم باشد مقدار UHI max نیز کمتر خواهد بود. همچنین، مشخص شد که در کوی ولیعصر، از میان 10 بلوک، بلوک D با c ° 9 / 1 و بلوک H با ° c 2 / 8 دارای کمترین و بیشترین مقدار UHI max است. در منطقه شنب غازان نیز بلوک G با ° c 8 / 0 کمترین و بلوک B با ° c 8 / 6 بیشترین UHI max را به خود اختصاص داده اند. برآورد حاصل از مدل رگرسیون نیز نشان داد که عرض معابر در محلات مورد نظر نسبت به ارتفاع ساختمان ها اثر بیشتری در تغییرات UHI max دارد. همچنین، نتایج حاصل از دمای سطح زمین نیز نشان داد که کوی ولیعصر در دو فصل زمستان و تابستان به ترتیب بیشترین و کمترین دما را دارد؛ در حالی که در منطقه شنب غازان تفاوت چندانی نداشته و دما در سطح پایینی قرار دارد.
اثرات مهاجرت بر تحولات اقتصادی مناطق روستایی پیراشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای کلان شهر هایی از جمله تهران، با توجه به موقعیت نسبی، مهاجرپذیر بوده؛ و پیوسته مهاجرت بر تحولات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی روستا های پیراشهری این کلانشهر تاثیرگذار است. در این راستا، یکی از مهمترین تحولات در روستا های پیراشهری تهران با تمرکز بر مهاجرت، تحولات اقتصادی می باشد. در این بین، هدف پژوهش حاضر، سنجش تحولات اقتصادی و پیامدهای حاصل از مهاجرت در روستاهای پیراشهری کلانشهر تهران است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی، حاصل از روش های کمی و کیفی است و برای گردآوری داده ها از روش های پرسشنامه ای و مصاحبه کمک گرفته شده و در بخش کمی با توجه به حجم جامعه آماری 9591 خانوار، حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه فرمول کوکران برابر 380 خانوار تعیین شد و در بخش کیفی نیز، حجم نمونه نخبگان مورد مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند 36 نفر تعیین شد. یافته های تحقیق در بخش کمی پژوهش نشان داد که شاخص تولید با میانگین 2/2 و شاخص اشتغال با میانگین 13/4 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را از اشتغال پذیرفته است. همچنین نتایج در بخش کیفی پژوهش نیز نشان داد، مهاجر پذیری موجب رویه شدن سفرهای روزانه برای اشتغال، متنوع شدن الگوی درآمدی روستا، سرمایه ای شدن زمین و مسکن روستا، تحول در بنیادهای تولیدی روستا و رخنه بی انگیز گی در اشتغال به فعالیت های کشاورزی شده است.
تبیین نقش فرایند حل مسئله خلاق بر ارتقای رقابت پذیری طرح معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند خلاقانه حل مسئله، به عنوان فعالیتی شناختی در فرایند طراحی معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فرایند طراحی شامل ظهور، تکامل، دگردیسی ایده ها و شکل گیری مفاهیم می شود. آنچه مطرح شدن این مفاهیم را برای دستیابی به خلاقیت و رقابت پذیری طرح مهم می کند، تبیین ضروری ترین مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این دو رویکرد در فرایند طراحی است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به رابطه ای معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری در حوزه آموزش معماری است. به این ترتیب که روش تحقیق پس از تبیین مؤلفه های دو مقوله ازطریق یک فرآیند چندمرحله ای پیاده سازی شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر به صورت «استدلال منطقی» است و با استفاده از تدابیر «تحلیلی توصیفی»، با رویکردی کیفی و کمی، انجام شده است. پژوهش پیش رو ازطریق ارزیابی این روابط با سنجش و نقد طرح های معماری ارائه شده در پروژه های «طرح معماری ۶» گروهی از دانشجویان با موضوع آزاد و از منظر گروهی از داوران انجام شده است. بدین منظور با استفاده از ابزار پژوهشی پرسشنامه به تبیین رابطه معنادار بین مؤلفه های دو رویکرد مذکور پرداخته شده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده رابطه ای دوسویه به صورت مستقیم و معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری طرح معماری است.
تبیین الگوی موزه محله در جهت حفظ و ارتقاء بافت های با ارزش تاریخی مطالعه موردی منطقه ۱۲ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 44
حوزههای تخصصی:
محلات تاریخی از عناصر اصلی بافت تاریخی و صحنه بسیاری از رخدادهای تاریخ ساز و پیونددهنده فضاهای فرهنگی و تاریخی شهر است، که هویت اجتماعی و فرهنگی شهر را در طول تاریخ به نمایش می گذارد. یکی از راهکارها در راستای حفظ، نگهداری و ارتقاء این بافت ها استفاده از الگوی بازآفرینی خلاق، که مبتنی بر ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و تولید مکان های خلاق و نوآوراست. در این زمینه مراکز تاریخی شهرها از ظرفیت های بی نظیری برای ساخت و باززنده سازی فضاهای خلاق موردنیاز جهت جذب و نگهداری گروه های نوآور برخوردار است. ازجمله الگوهای بازآفرینی خلاق در بافت های تاریخی شهر تبدیل شهر به موزه محله می باشد. موزه-محله ها در دل خود هم پایگاه های ارزشمندی ازنظر فرهنگ ملی و محلی هستند و هم مجموعه های قدرتمندی برای تولید ثروت و آورده های مالی است. لذا با توجه به آثار تاریخی و ظرفیت بالای این آثار در منطقه 12 شهر تهران امکان تبدیل محلات این منطقه به یک موزه فضایی باز و استفاده از این آثار تاریخی به عنوان اشیاء موزه وجود دارد، که این اقدام ضمن حفاظت از محلات با ارزش تاریخی اقدامی در راستای بهبود توان اقتصادی محله، احیاء محلات تاریخی مناطق و بازآفرینی شهری در این محلات خواهد شد. پژوهش حاضر در پی ارائه الگویی به روش توصیفی –تحلیلی با استفاده از اسناد کتابخانه ای و داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) است، که پس از مصاحبه با خبرگان و جمع آوری پرسشنامه، نتایج حاصله با استفاده از نرم افزارهای SPSS,SMART- PLS، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مدل ارائه شده در خصوص الگوی موزه محله در جهت حفظ و ارتقا بافت های باارزش تاریخی مورد تائید قرار گرفت.
تحولات نظام قشربندی روستایی در ایران بعد از انقلاب اسلامی (موردمطالعه: روستاهای شهرستان بویین زهرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار قشربندی روستایی در یک سده اخیر دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است. نخستین نشانه های تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی روستاها را می توان همزمان با روی کار آمدن دولت مدرن (1304) در ایران مشاهده کرد. در کنار طرح فراگیر اصلاحات ارضی (51-1341) تدریجاً نفوذ و دخالت های دولت در قالب برنامه های آموزشی و درمانی افزایش یافت. بعد از انقلاب 1357، حضور نهادهای انقلابی و اجرای طرح های ضربتی بیانگر تمایل شدید دولت پسا انقلابی به حضور قدرتمند و همه جانبه در روستاها بود. بعد از گذشت یک دهه و چرخش در سیاست های فرهنگی و اقتصادی دولت، روستاها اهمیت گذشته خود را از دست دادند. در این مقاله تغییرات نظام قشربندی روستایی در چهار دهه اخیر بررسی شده است. مراد از نظام قشربندی در این نوشتار صرفاً جایگاه افراد در ساختار اقتصادی روستا نیست بلکه سعی شده است از منظر قدرت محلی و منزلت اجتماعی نیز تغییرات چهار دهه اخیر، موردبررسی قرار گیرد. به لحاظ روشی شناسی این تحقیق گونه پژوهش روندپژوهی محسوب می شود؛ لذا داده ها به دلیل ماهیت روندی، از منابعی نظیر اسناد کتابخانه ای، نتایج تحقیق های مرتبط با موضوع، مصاحبه با مطلعین محلی در قالب یک کار میدانی جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد در دهه نخست بعد از انقلاب حضور نهادهای انقلابی باعث به وجود آمدن تغییراتی در ساختار قدرت محلی و نظام منزلت روستایی شده است. در سه دهه بعدی نیز شواهد امر بیانگر آن است که متناظر با فرایند شهری شدن روستاها، اقتصاد غیرکشاورزی (فعالیت خدماتی، تجاری و صنعتی) در مقایسه با اقتصاد روستایی (کشاورزی و دامداری) رشد روزافزونی داشته است.
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار شهری، پژوهش موردی: شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه دست یابی به توسعه پایدار شهری، به یکی از اهداف برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل شده است. به طوری که از این طریق بتوانند، از منابع و ایجاد رابطه متعادل و متوازن میان انسان، اجتماع و طبیعت، به اهداف موردنظر خود دست پیدا نمایند. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سطوح پایداری شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری شهری با تأکید بر ابعاد اجتماعی، کالبدی و خدمات شهری می باشد که در قالب سه شاخص کلی و 22 شاخص فرعی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. قلمرو مطالعه، شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. در این پژوهش، شاخص ها مورد بررسی با استفاده از مدل ANP توسط کارشناسان خبره وزن دهی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و رتبه بندی و تعیین درجه پایداری شهرستان ها، از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور استفاده شد. بر اساس مدل ویکور، شهرستان های مذکور در سه دسته توسعه یافته، نسبتاً توسعه یافته و محروم از توسعه، دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که شکاف بین توسعه یافته ترین شهرستان (بویراحمد) با محروم ترین شهرستان (لنده)، کاملاً مشهود بوده و نشان می دهد توزیع فضایی خدمات و امکانات، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت عدالت نبوده است. به همین جهت، روند توسعه در سطح شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد نابرابر می باشد. بنابراین، مسئولان استان باید سیاست گذاری های خود را متوجه نواحی محروم و کمتر توسعه یافته کنند تا شکاف موجود بین نواحی را برای رسیدن به پایداری کاهش دهند.
طراحی الگوی همراستایی برنامه و بودجه در شهرداری تهران با استفاده از متدولوژی سیستم نرم (SSM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
52 - 67
حوزههای تخصصی:
عدم همراستایی برنامه و بودجه در سازمان های عمومی مشکلی همیشگی است. با این حال، کاهش شکاف ها برای ایجاد دولتی کارآمد و اثربخش ضرورتی انکارنشدنی است. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدلی برای همراستایی برنامه و بودجه شهرداری تهران است. با توجه به پیچیدگی مساله پژوهش، طراحی مدل براساس روش شناسی سیستم نرم و نگاشت شناختی، در قالب یک مطالعه کیفی با رویکرد توصیفی-اکتشافی انجام شد. جامعه مورد بررسی شامل ذینفعان و طرف های درگیر با برنامه و بودجه بوده که شامل طیف وسیعی از نهادها و بخش های داخلی شهرداری تهران هستند. جهت انتخاب نمونه با 25 نفر از افراد صاحب نظر با روش گلوله برفی مصاحبه به عمل آمد و فرآیند مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. در نهایت نگاشت ذهنی هر کدام از آنها ترسیم شده و با تجمیع این نقشه ها تصویر غنی شده از مساله تحقیق ایجاد شد. جهت تبیین تعاریف ریشه ای از رویکرد CATWOE استفاده شد و بر اساس تعاریف ریشه ای ارائه شده مدل مفهومی فعالیت ها استخراج گردید. بر اساس نتایج حاصله، عدم ارتباط بین برنامه و بودجه در شهرداری تهران صرفا یک مساله فنی (ارتباط بین کدینگ برنامه و بودجه) نیست بلکه تحت تاثیر عوامل ریشه ای درون و برون سازمانی از جمله نبود قوانین پشتیبان، ضعف در سیستم بودجه ریزی، ضعف ساختار برنامه، ضعف در سازوکارهای نظارت درون و برون سازمانی بر برنامه و بودجه، ضعف های مالی و حسابداری، الزامات زیرساختی، نبود هماهنگی بین ذینفعان و... است که در این راستا 11 فعالیت هدفمند و اقدامات متناظر با هر کدام از آن ها برای همراستایی برنامه و بودجه شهرداری تهران پیشنهاد شده اند.
واکاوی مشکلات ارائه خدمات دولت الکترونیک در سکونتگاه های روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
102 - 126
حوزههای تخصصی:
با قدم نهادن به دهکده جهانی و ظهور تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، جوامع دچار دستخوش تغییرات بنیادین و اساسی شده است. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از جمعیت جهان در روستاها سکونت دارند، بدینسان ایجاد و گسترش دولت الکترونیک در مناطق روستایی بسیار حائز اهمیت بوده و می تواند چشم انداز های مثبتی را برای این سکونتگاه ها در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در پی داشته باشد و موجب توانمندی جمعیت روستایی گردد؛ با این وجود به دلایل متعدد، برخی از کشور ها در تحقق اهداف دولت الکترونیک موفق نبوده اند. در ایران نیز، این مسئله به خریداری سخت افزار ها محدود و در بهترین حالت، اطلاعات محدودی در وب سایت سازمان ها یا وزارتخانه ها قرار داده شده است و در عمل با مشکلات متعددی به خصوص در مناطق روستایی مواجه بوده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مشکلات ارائه خدمات دولت الکترونیک در مناطق روستایی استان همدان (شهرستان های همدان، بهار و فامنین) از دید گاه کار گزاران دفاتر فاوای روستایی است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی با بهره گیری از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش شامل 91 نفر از کار گزاران دفاتر بوده که با روش تمام شماری به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، ضریب تغییرات) و استنباطی (تی تک نمونه ای، فریدمن) در نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی تاییدی در نرم افزار LISREL استفاده شد. نتایج بیانگر شناسایی و اولویت بندی موانع و مشکلات ارائه خدمات دولت الکترونیک در پنج حوزه جداگانه بود که به ترتیب موانع حوزه سازمانی و مدیریتی، اقتصادی- مالی، اجتماعی- فرهنگی، فنی- مخابراتی و قانونی- حقوقی، مهمترین اولویت های اثرگذار بر ارائه خدمات دولت الکترونیک در مناطق روستایی بوده است. درنهایت مدل مفهومی مشکلات و موانع گسترش دولت الکترونیک در دفاتر فاوای روستایی از برازش نسبتا خوبی برخوردار بوده و در جامعه آماری تحقیق، صحیح به کار گرفته شده است.
سنجش ابعاد استراتژی توسعه شهری با رویکرد توسعه پایدار، مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
133 - 147
حوزههای تخصصی:
گسیختگی نظام شهرنشینی و مشکلات خاص زندگی شهری مدرن، ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و راه حل های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در این میان داشتن شهری پایدار و آرمانی شاید مهم ترین نیاز بشر امروزی است. استراتژی توسعه شهری رویکردی نوین از طرف بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها، به منظور توسعه پایدار شهری، کاهش فقر و تعالی جوامع انسانی متداول شد. این دیدگاه بر چهار شاخص حکمروایی خوب، بانکی بودن، رقابتی بودن و قابل زندگی بودن استوار است. مقاله حاضر می کوشد شاخص های فوق را در شهر کاشان ارزیابی و انطباق پذیری این شهر را با اصول CDS سنجش کند. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی می باشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power، 160 پرسش نامه برآورد گردید. طبقه بندی و ارزش دهی شاخص ها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت گرفته است و قلمرو زمانی تهیه داده ها را می توان مربوط به سال 1398 دانست. تهیه نقشه های موردنیاز نیز با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان داد که میانگین شاخص های حکمروایی خوب، رقابتی بودن، بانکی بودن، قابل زندگی بودن به ترتیب 26/2، 58/2، 91/2، 65/2، می باشند و با مقدار حد وسط فاصله دارند و ضعیف برآورد می شوند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مقدار وزن رگرسیونی شاخص RMSEA برابر با (059/) است که نشان دهنده برازش خوب مدل می باشد. همچنین تحلیل نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد از میان ابعاد موردسنجش بُعد قابل زندگی بودن بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی (98/0) و مقدار خطای (000/0) P Value = به خود اختصاص داده است.
بررسی تاثیر جزایر گرمایی کلانشهر اهواز بر میزان آسایش روانی شهروندان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش درجه حرارت شهرها نسبت به اطراف، یکی از اثراتی است که به دخالت مستقیم انسان ها مرتبط است.جزیره حرارتی شهر ناشی از ویژگی های شهرسازی، آلودگی هوا، گرمای انسانی، وجود سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر، خواص حرارتی مواد شهری می باشد در این میان شناخت تأثیرات جزایر گرمایی بر روح و روان افراد اهمیت فراوان دارد. هدف مورد مطالعه این پژوهش بررسی و شناخت تاثیر جزایر گرمایی شهر اهواز بر میزان آسایش روانی شهروندان است. روش بررسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات مکانی- و تحلیل تصاویر ماهواره ای است. برای شناخت و واکاوی جزایر گرمایی شهر اهواز از تصاویر ماهواره ای در طول 5 دوره در سال های 1380 تا 1398 و نرم افزار (ENVI) جهت پردازش استفاده شده است. برای تحلیل اثرات جزایر گرمایی بر آسایش روانی از داده های مربوط پرسشنامه و تحلیل در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که جنوب غربی شهر اهواز به علت تعدد قرارگیری مراکز آلوده کننده همچون مراکزی پالایش نفت و گاز و شهرک های صنعتی مرکز آلودگی این شهر بحساب می آید.در بین مناطق شهراهواز به ترتیب مناطق 2،1 و8 در بدترین وضعیت ازنظر میزان آلودگی قرار دارند که این مناطق با درصد بالای جمعیت، منطبق بر مراکزی هستند که از نظر شاخص های 8 گانه وضعیتی بحرانی دارند. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان می دهد که آستانه تحمل گرمای هوا در شهر اهواز ابتدا باعث افزایش استرس و فشار روزمره در افراد می شود و پس از آن کاهش شادی و احساس رضایت از زندگی را در افراد به دنبال دارد.
ارزیابی آثار نیروگاه شهید مفتح همدان بر روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
122 - 139
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیرگذاری فعالیت های زیرساختی بر محیط های روستایی از جمله موضوعات مهم موردتوجه برنامه ریزان روستایی بوده است. در بین این فعالیت ها، پیامدهای نیروگاه های حرارتی بر محیط های روستایی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در این راستا این پژوهش به ارزیابی پیامدهای نیروگاه شهید مفتح همدان بر روستاهای پیرامون (روستاهای زیر20 کیلومتر فاصله از نیروگاه) می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. حجم نمونه بالغ بر 366 خانوار از 11 روستای پیرامون نیروگاه تعیین شده است. روایی تحقیق بر اساس نظر متخصصان جغرافیا و پایایی تحقیق با کمک ضریب آلفای کرونباخ با میانگین 74/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از مشاهدات میدانی و تصاویر ماهواره ای حاکی از خشکسالی اطراف نیروگاه است. روستاهای اطراف به دلیل استفاده بیش از حد از منابع آبی توسط نیروگاه با مهاجرت فزاینده روبه رو شده اند. در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فیزیکی تأثیرات عمدتاً منفی بوده است. همچنین تفاوت معنی داری بین مؤلفه های تحقیق از نظر میزان تأثیرگذاری وجود ندارد. همچنین رابطه معنی داری بین فاصله و تأثیرگذاری نیروگاه بر روستاها در سطح 05/0 و به صورت مثبت وجود دارد که نشان می دهد با افزایش فاصله، وضعیت اقتصادی روستاها بهتر شده است که نشان از تأثیرگذاری نامناسب نیروگاه بر اقتصاد روستاها دارد. در نهایت با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد که مدل مفهومی که در ابتدای تحقیق ارائه شده است مورد تأیید است.
ارزیابی عملکرد دهیاران بر روند مدیریت روستایی در قلمرو کوچ نشینان(مورد مطالعه: دهستان خرارود شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونتگاه های روستایی و برنامه ریزی برای امر توسعه، خصوصاً توسعه روستایی با توجه به جایگاه آنها در توسعه ملی و منطقه ای جغرافیایی مطرح می باشند. همانطور که در شهرها الزام به مدیریت شهری یک امر ضروری به شمار می آید، در روستاها چه در قالب توسعه ملی و چه در قالب توسعه منطقه ای مدیریت روستایی نیز که در قالب دهیاری ها مطرح می شود، می تواند بعنوان زمینه ساز امر توسعه روستاها مفید و سازنده باشد.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاری ها در روند مدیریت روستایی می باشد و سعی بر این بوده است که نقش دهیاری ها به عنوان مدیران روستایی در سطح خرد مورد مطالعه قرار گیرد.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد، در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی و سپس در ادامه کار جهت دستیابی به اهداف تحقیق مطالعه میدانی صورت گرفته است. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار به طور جداگانه می باشد. با توجه به بررسی مقدماتی بعمل آمده تعداد کل خانوارهای ساکن در 10روستای مورد مطالعه(بر حسب موقعیت جغرافیائی) 3207 خانوار است که ابتدا بوسیله فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 343 نفر برآورد گردید. برای تجزیه تحلیل داده های پرسشنامه نیز از نرم افزار spss استفاده شده است.
قلمروجغرافیایی پژوهش: در قلمرو کوچ نشینان دهستان خرارود شهرستان خدابنده مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران و خانوارها تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هر یک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها به وجود آمده است. با توجه به آزمون فریدمن بیشترین عملکرد دهیاران مربوط به بعد کالبدی-محیطی و بعد مربوط به بعد اجتماعی و اقتصادی می باشد.
نتایج: با شکل گیری و تشکیل دهیاری ها، تسهیلات و امکانات زیادی برای روستائیان فراهم شده که این عامل در توسعه روستایی رضایت بخش بوده و نقش بسزایی در آن خواهد داشت.
تحلیل مدل ساختاری رفتار محیط زیست گرایانه گردشگران در منطقه سرخ آباد سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1415 - 1433
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش معضلات و بحران های محیط زیستی، باعث شده تا اهمیت بحث و تحقیق در مورد مسائل محیط زیست افزایش یابد. تغییراتی که با رفتار انسان ها در محیط زیست رخ می دهد، می تواند باعث تخریب محیط شود. برای جلوگیری از تخریب محیط زیست باید رفتار انسان ها به سمت وسوی ابعاد محیط زیست گرایانه تغییر کند. دستیابی به تغییرات رفتاری در ارتباط با محیط زیست، نیازمند شناخت نگرش افراد نسبت به آن است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر رفتار محیط دوستانه گردشگران در منطقه ییلاقی سرخ آباد سوادکوه می باشد. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن با بهره گیری ازنظر اساتید و کارشناسان مربوطه و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تائید شد. جامعه آماری پژوهش شامل 110 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، 86 نفر از گردشگران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج حاصل از همبستگی متغیرهای دانش، نگرش و درک نشان داد که بین درک محیط زیستی و رفتار محیط زیستی گردشگران رابطه مثبت معنادار وجود دارد (p≤0/01). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام حاکی از این است که رفتار محیط زیستی ارتباط معنی داری در سطح پنج درصد با متغیر درک دارد. مطابق یافته های مدل سازی معادلات ساختاری، متغیر درک، نگرش و دانش محیط زیستی بر متغیر رفتار تأثیر می گذارند. به عبارتی باید بیان داشت در بین عامل های اثرگذار بر بروز رفتارهای محیط زیستی، درک محیط زیستی گردشگران اثر بالاتری بر رفتارهای آنان داشته است.
مطالعه تطبیقی سیاست گذاری ها و تجارب حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی شهرهای ارومیه، ایران و تورین، ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
107 - 130
حوزههای تخصصی:
دو کشور ایران و ایتالیا دارای تاریخی بسیار کهن و به تبع آن جلوه هایی باشکوه در معماری و شهرسازی مراکز تاریخی-شهری خود هستند. حفاظت از این میراث فرهنگی غنی در مقیاس شهری، وجود و اجرای قوانین و سیاست های مرتبط را طلب می کند. این پژوهش تطبیقی به روش تحلیلی و توصیفی، بامطالعه و تحلیل اَسناد طرح های جامع و تفصیلی شهری به سه زبان فارسی، ایتالیایی و انگلیسی، بررسی های میدانی در دو شهر تاریخی ارومیه و تورین، ضمن بررسی قوانین و سیاست های دو کشور در حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی، به بررسی میراث های هر دو شهر و سیاست گذاری ها در حفظ آن ها می پردازد. بررسی تطبیقی این قوانین ازنظر نوع و کیفیت نظام برنامه ریزی در طرح های جامع و تفصیلی به همراه واکاوی سیاست های این دو کشور برای حفاظت کارآمدتر میراث فرهنگی در راستای مدیریت شهری پایدار از اهداف پژوهش حاضر هستند. نتایج نشان داد علاوه بر مشابهت های فرهنگی فراوان به ویژه در شناخت آثار و میراث فرهنگی، هر دو جامعه هم به لحاظ فلسفه ادراکی در بحث حفاظت میراث فرهنگی و هم در نوع مداخلات در بافت های تاریخی اشتراکاتی دارند. باوجود تشابهاتِ تکوینیِ هر دو شهر و به تبع آن برنامه های مشابه در حوزه حفاظت میراث فرهنگی، شیوه های مداخله ای در ارومیه بیشتر سنتی و بومی و در تورین مبتنی بر برنامه ریزی و سیاست گذاری های مدرنِ غیرمتمرکز استوار بوده است. تورین با بهره گیریِ هوشمندانه مدیریتِ علمی، از استراتژی پخشِ فشارِ کاربری ها و فعالیت هایِ مستهلک کننده بافت مرکزی-تاریخی به واحدهای همسایگیِ دیگر و به کارگیریِ تکنولوژی هایِ نو، ضمن حفاظت موثر از میراث فرهنگی، گردشگری خود را به عنوان منبع اصلی درآمد شهری تقویت نموده که این رویکردِ هوشمندانه، برای شهرهای ایران ازجمله ارومیه در کسب درآمدهای جایگزین نفت ازجمله گردشگری همسو با توسعه پایدار شهری است.
ارزیابی نقش مؤلفه های انسجام ساختار بافت مرکزی شهر باتکیه بر ماهیت اتصال بخش در فضای مفصلی، مورد: بافت بلا فصلی حرم امام رضا(ع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سرعت رشد و توسعه شهرها در دنیای مدرن و پست مدرن امروزی باعث آشفتگی در سازمان فضایی، کاهش ارزش مکان ها، بی توجهی به مقیاس انسانی، بر هم خوردن سلسله مراتب میان فضاها و مشکلات هویتی در بافت مرکزی شهرها شده است، این در حالی است که بافت شهری گستره ای هم پیوند از ریخت شناسی متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر در اتصال با شهر شکل گرفته است، بنابراین انسجام و پیوستگی شهر نشانگر نحوه ی شکل گیری و مکان یابی عناصر و بخش های مهم شهر و رابطه ی آن ها با یکدیگر تلقی می شود که میتوان ساخت هر شهر را از یک سو نمایانگر هماهنگی فضای کالبدی شهر با شرایط و عوامل مزبور و از سوی دیگر پیوند و پیوستگی میان این عوامل در نظر گرفت که با این نگاه فضاهای لنگرگاهی و بافت مفصلی پیرامون عناصر مهم شهری که خود خاصیت اتصال دهندگی و هسته ای در شهر ایفا می کنند، اهمیت ویژه ای می یابند. بنابراین این نوشتار به دنبال شناسایی مؤلفه های انسجام بافت مرکزی با رویکرد اتصال بخشی در بافت مفصلی پیرامون حرم امام رضا(ع) است. این پژوهش ازنظر ماهیت کمی، ازنظر روش انجام کار پیمایشی و باهدف کاربردی است که با حجم نمونه 374 نفری با استفاده از فرمول کوکران از ساکنان بافت مرکزی برآورد گردیده و به جهت تحلیل یافته ها از تحلیل عاملی و تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شده است. در نهایت نتایج این نوشتار نشان می دهد که میان میزان انسجام بافت حوزه مرکزی شهر مشهد و ارزش های تعامل زمینه ای، کالبدی و فضایی با عنصر شاخص مرکزی یعنی حرم امام رضا (ع) دارای رابطه معنادار و مستقیمی است. به این ترتیب تغییر در ارزش شاخص های سه گانه تعاملی مطرح شده می تواند برافزایش یا کاهش انسجام بافت حوزه مرکزی شهر مشهد تأثیر مثبت و یا سوء گذاشته و باعث ساختاربخشی و گسست انسجام و یکپارچگی آن شود.