فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1059 - 1081
حوزههای تخصصی:
مناطق کلان شهری به دلیل وجود قابلیت های گوناگون از نظر اقتصادی همواره موردتوجه برنامه ریزان و سیاست گذاران بوده اند. این مناطق در ادبیات جهانی به عنوان موتور توسعه کشورها شناخته می شود. ازاین رو، بررسی وضعیت ساختار فضایی نظام فعالیت مناطق کلان شهری که بازنمایی از اقتصاد این مناطق و بیانگر میزان توسعه یافتگی اقتصادی است، ضرورت دارد. نوع ساختار فضایی، بیانگر توسعه منطقه است که هر چه این ساختار فضایی به سمت روابط کارکردی و دوسویه پیش برود، بیانگر توازن منطقه ای و مکمل بودن و هم افزا بودن نظام فعالیتی در منطقه است. روش پژوهش در این تحقیق ترکیبی است. برای سنجش ساختار فضایی ابعاد مورفولوژیکی، کارکردی و جهت تحلیل نظام فعالیت اقتصادی از منظر تخصص گرایی از نظریه جغرافیای اقتصادی جدید بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار فضایی منطقه کلان شهری از بعد مورفولوژیکی تک مرکزی است که گرایش به سمت چند مرکزیت دارد و از بعد کارکردی به دلیل شکل گیری مراکز ضعیف کارکردی، گرایش بسیار ضعیف به سمت ساختار فضایی کارکردی دارد. بررسی شاخص های هم افزایی نشان می دهد که شاخص های تخصص گرایی، تنوع گرایی و تمرکزگرایی در تهران روند کاهشی دارد اما این موضوع در سایر شهرستان های منطقه کلان شهری شامل کرج، ساوجبلاغ، ری، پاکدشت، رباط کریم و شهریار تقویت شده است که بیانگر اهمیت اقتصادی این شهرستان ها برای ایفای نقش هم افزا است. اما ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران قابلیت های کمی جهت پشتیبانی از روابط هم افزا میان بازیگران منطقه کلان شهری دارد. در نهایت، فقدان یکپارچگی، انسجام کارکردی و توزیع نامتوازن فعالیت ها موجب ناکارآمدی ساختار فضایی منطقه کلان شهری جهت هم افزایی اقتصادی شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر نیاز به مسکن با تأکید بر مسائل اجتماعی و جمعیتی مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شاخص های اجتماعی مسکن مناسب ترین ابزار اندازه گیری پیشرفت و تحقق هدف های کلی مسکن محسوب می شوند و از طریق این شاخص ها می توان کلیه سطوح، از فردی تا جمعی را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در برنامه ریزی مسکن باید شرایط جمعیتی - اجتماعی و سکونتگاه های کشور را درنظر گرفت و همچنین از تأمین خدمات ضروری و جنبی آن نظیر بهداشت، دسترسی به خدمات اجتماعی موردنیاز مردم نباید غفلت کرد. بدون شک این امر به تعادل فضایی و رسیدن به عدالت اجتماعی کمک خواهد نمود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نیاز به مسکن با تأکید بر مسائل اجتماعی و جمعیتی در شهر ایلام انجام گرفته است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی (پیمایشی) می باشد. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 383 خانوار به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری (محتوایی) و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 0/841 تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق معدلات ساختاری و روش برآورد سرانه مسکونی و تراکم خالص انجام شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که متغیرهای سن (0/21)، جنسیت (0/30)، بعد خانوار (0/18)، ترکیب خانوار (0/38)، مراحل زندگی (0/18)، گرایش به نوآوری (0/24)، خواستگاه سکونتی (0/22) و مهاجرت (0/19) با نیاز به مسکن شهر ایلام رابطه معناداری دارند. در بررسی همزمان مجموعه عوامل، به ترتیب متغیرهای ترکیب خانوار (33 درصد)، سن (24درصد)، و خاستگاه سکونتی (21 درصد) بیشترین تأثیرگذاری را در نیاز به مسکن در شهر ایلام داشته اند. همچنین، با توجه به بررسی داده های گردآوری شده و استفاده از مدل کمی سرانه مسکونی و تراکم خالص مشخص شد که زمین موردنیاز برای ده سال آینده شهر ایلام 7/14 هکتار است. نتیجه گیری : در نتیجه، برآورد تحولات سنی و جنسی جمعیت، روندهای تشکیل خانوار جدید، جریان های اقتصادی - اجتماعی و سهم قابل تخصیص درآمد خانوار به هزینه های مسکن و شرایط حاکم بر روندهای تبدیل یک نیاز بر تقاضای مسکن مؤثر می باشند، بنابراین، استنباط درست از تأثیرگذاری این مؤلفه ها، پیش بینی تقاضا مسکن و تأثیرات این عوامل مهم و تعیین کننده نباید نادیده گرفته شود.
تحلیلی بر نقش تصویر ذهنی از برند مقصد در توسعه گردشگری، مطالعه موردِی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
49 - 65
حوزههای تخصصی:
برند سازی مقصد یکی از اجزای ضروری در برنامه ریزی گردشگری و از ابزار مهم توسعه جوامع مقصد گردشگری می باشد. هسته اصلی برند مقصد، داشتن یک تصویر ذهنی برند که عاملی حیاتی در فرایند ادراک تصمیم گیری گردشگران در بین مقاصد گردشگری قابل توضیح می نماید. هدف تحقیق حاضر تحلیلی بر نقش تصویر ذهنی از برند مقصد در توسعه گردشگری شهرستان مریوان می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تمامی گردشگران و بازدیدکنندگانی هستند، که از مراکز طبیعی، تاریخی و فرهنگی گردشگری شهرستان مریوان در سال 1400 سفرکرده اند تکمیل پرسشنامه، صورت گرفته است. جهت تعیین حجم نمونه به کمک فرمول کوکران تعداد نمونه ها 384 نفر تعیین گردید. این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای - نسبتی انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه از طریق نظرات متخصصین در زمینه گردشگری و همچنین روایی همگرایی و واگرایی و پایایی ابزار نیز با استفاده آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. برای پردازش داده ها نیز از نرم افزار آماری SPSS 26 و جهت برازش مدل اندازه گیری از مدل معادلات ساختاری SmartPLS 3 استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل نشان داد که ابعاد تصویر ذهنی برند توانسته اند (72%) از تغییرات توسعه گردشگری را تبیین نمایند. از بین ابعاد تصویر ذهنی برند بیشترین تأثیر مشاهده شده به ترتیب مربوط به تصویر شناختی (آگاهی) و تصویر کنشی (وفاداری) و پس ازآن تصویر منحصربه فرد و تصویر ذاتی و درنهایت تصویر احساسی بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهرستان مریوان داشته اند.
بررسی رابطۀ توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان حاشیه نشین محلۀ همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چندین دهه اخیر، توسعه شهرنشینی با خود معضلاتی را به همراه داشته که حاشیه نشینی یکی از این مسائل اجتماعی بوده است. مسئله اصلی در بین حاشیه نشینان، پایین بودن سطح کیفیت زندگی آنان است؛ به همین دلیل نظریه پردازان حوزه شهری معتقدند با توانمندسازی ساکنان محلی در محلات حاشیه نشین شهری می توان کیفیت زندگی آنان را بالا برد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان محله همت آباد اصفهان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از نظریه فیترمن استفاده شده است. پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کمّی از نوع راهبرد پیمایش (توصیفی- همبستگی) بوده است. جامعه آماری 15488 نفر از شهروندان محله همت آباد بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای 371 نفری از آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ-کیفیت زندگی (90/0)، احساس شایستگی (90/0)، احساس مؤثربودن (72/0)، معناداربودن (86/0)، حق تعیین سرنوشت (70/0)- به دست آمده است. همچنین برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Spss24 استفاده و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از آماره های توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان کیفیت زندگی ساکنان محله همت آباد از متوسط میانگین پایین تر بوده است. نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بیان می کند که بین توانمندسازی و کیفیت زندگی (68/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین تحصیلات، درآمد و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتایج به دست آمده از مدل رگرسیونی پژوهش نشان داد که متغیر توانمندسازی با بتای β=64 توانسته است 38 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین کند.
اولویت سنجی مکانی توسعه ی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی با استفاده از روش AHP ،مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
953 - 967
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با رویکرد «قیاسی، توصیفی- تحلیلی» تلاش شده است تا ضمن ارزیابی وضعیت موجود، بررسی توزیع و پراکندگی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی میاندوآب، نواحی محروم از این خدمات در سطح شهر با توجه به ضوابط و استانداردهای مکان یابی و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، اولویت های مکانی توسعه این نوع فضاها در سطح نواحی پنج گانه شهر میاندوآب تعیین گردد. معیارهای مکان یابی مراکز بهداشتی- درمانی در این پژوهش سازگاری اراضی، نزدیکی به مرکز مناطق، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، دسترسی به شبکه های ارتباطی درجه یک، فاصله از مراکز و کارگاه های صنعتی، مجاورت با فضای سبز، شیب منطقه، تراکم جمعیت تعیین شدند. گزینه ها نیز نواحی پنج گانه شهر میاندوآب می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مکان فعلی اکثر مراکز بهداشتی- درمانی در شهر میاندوآب با معیارهای علمی و ضرورت های این نوع کاربری مطابقت ندارد. ضمن اینکه توزیع فضایی این مراکز به گونه ای است که قسمت های شمالی و جنوبی شهر خارج از محدوده خدمات رسانی این مراکز قرارگرفته اند. نتیجه مطالعه نشان داد که ناحیه یک شهر میاندوآب با امتیاز 385/0، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده و در اولویت اول توسعه مکانی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر قرار دارد. نواحی سه، دو و چهار به ترتیب با امتیازهای 278/0، 175/0 و 100/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. ناحیه پنج کمترین امتیاز (061/0) را به خود اختصاص داده و درنتیجه کمترین اولویت مکانی را جهت توسعه مراکز خدمات بهداشتی- درمانی شهر دارا می باشد.
تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر زیست پذیری مناطق روستایی (نمونه موردی: روستاهای گردشگری شهرستان طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مناطق روستایی از گذشته تاکنون با چالش های ساختاری و مسائل کارکردی فراوانی مواجه بوده است و راهبردهای گوناگونی از سوی جامعه علمی ارائه شده است. یکی از این راهبردها که در کشورهای جهان نقش مؤثری در زیست پذیری مناطق روستایی به دنبال داشته است، رونق و توسعه گردشگری است. هدف از این پژوهش، تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر زیست پذیری مناطق روستایی در شهرستان طارم است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 10 روستای گردشگری شهرستان طارم است که براساس گزارش سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان انتخاب شدند. برای انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 337 خانوار برآورد شده است و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کمّی مبتنی بر آمار توصیفی (میانگین) و استنباطی (t تک نمونه ای، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر) و مدل تاپسیس (به منظور مقایسه روستاهای مورد مطالعه از نظر وضعیت زیست پذیری) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از نظر شاخص های توسعه گردشگری و زیست پذیری، مناطق روستایی دارای وضعیت مطلوب بوده است. همچنین می توان بیان کرد که اثرات توسعه گردشگری بر زیست پذیری مناطق روستایی حدود 69 درصد مثبت تلقی شده است؛ به طوری که بیشترین تأثیر مربوط به بُعد کالبدی با ضریب تأثیر کل 321/0 و بُعد اقتصادی با ضریب تأثیر کل 229/0 است و کمترین اثرات مربوط به بُعد زیست محیطی با ضریب تأثیر کل 091/0 است.
بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری (موردمطالعه: شهرستان سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
390 - 407
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، اشتغال پایدار در روستاها یکی از اصلی ترین اهداف کشورها است. گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهم ترین انواع گردشگری، نقش مهمی را ایفا می نماید. شیوع ویروس کرونا چالش های بسیار بزرگی را برای صنعت گردشگری به وجود آورد که تأثیرات و پیامدهای منفی آن، موجب گردید که کشورها به دنبال اتخاذ اقداماتی باشند. یکی از مهم ترین آن ها، سناریوپردازی است که هدف اصلی تحقیق حاضر نیز بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری است. روش تحقیق، آمیخته است که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی در دو فاز کیفی - کمّی انجام شد. روش های به کاررفته به ترتیب «تحلیل مضمون و برنامه ریزی سناریو» و جامعه آماری شامل خبرگان حوزه های مدیریت و برنامه ریزی روستایی، گردشگری روستایی، مدیریت دولتی، مددکاری اجتماعی، جامعه شناسی، جغرافیای روستایی است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 13 نفر از آن ها مشارکت داشتند. مطابق با یافته ها در فاز اول که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است، مضامین استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در قالب 48 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر هستند که برای شناسایی پیشران ها به مرحله بعدی راه می یابند. مطابق با یافته های فاز کمّی، چهار سناریو شناسایی شدند که عبارت اند از: درهای باز اقتصادی؛ گردشگری خانه دوم؛ سپر دفاعی اقتصادی؛ انزوای اقتصادی و قفل اجباری. باتوجه به نتایج، گردشگری در مناطق روستایی، نه تنها باعث توسعه اشتغال پایدار می شود، بلکه تأثیر زیادی بر ساکنان، به ویژه بر ایجاد شغل و درآمد آن ها دارد. این مقوله منجر به تغییر عظیمی در تحرک نیروی کار در روستاها شده است و نه تنها انتخاب های شغلی را غنی و بزرگ کرده است، بلکه اشتغال روستایی را متنوع تر و پایدارتر کرده است.
ارزیابی قابلیت های گردشگری و نقش آن در توسعه شهری با تأکید بر برنامه ریزی راهبردی (نمونه موردی: شهر کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی و یکی از عوامل کاهش فقر در مناطق شهری وروستایی محسوب می شود و اثرات منفی و مثبتی در مقاصد گردشگران داشته است. در این راستا برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده به علت عدم برنامه ریزی صحیح در گردشگری نیز مطرح گردد. در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد و از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل استراتژیک qspm می باشد. در مقاله حاضر، سعی شده تا ضمن شناخت و معرفی برخی از جاذبه های گردشگری شهر کرمان و نقش آن در توسعه شهر، به ارائه راهبرد و راهکارهای فراروی صنعت توریسم شهر کرمان نیز پرداخته شده است. این تحقیق از لحاظ روش از نوع تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد و بررسی سنجه ها و شاخص های مورد نظر در قالب گردشگری شهر کرمان، با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و گردشگران) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی qspm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل نهایی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر است که با توجه به میانگین امتیازات نهایی به دست آمده برای عوامل داخلی با امتیاز برابر با 2.713 و برای عوامل خارجی با امتیاز برابر با 2.98 است، راهبرد استراتژیک مورد مطالعه، راهبرد رسوخ در بازار و راهبرد توسعه محصول می باشد. در نهایت اینکه بر اساس ارزیابی میانگین نمرات استراتژی های رقابتی در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، راهبرد توجه بر توسعه گردشگری فرهنگی، طبیعی و بومگردی به دلیل وجود مزیت های نسبی برای توسعه این نوع گردشگری به عنوان مهم ترین استراتژی برای پایداری توسعه گردشگری شهر کرمان به منظور توسعه پایدار گردشگری شهری در شهر پیشنهاد می گردد.
واکاوی شبکه روابط فضاییِ بازار خرما در نواحی روستایی ناحیه مَکُّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش تولیدی و صادراتی محصول خرما و وابستگی معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به فعالیت نخلداری در مناطق خرماخیز کشور از جمله در ناحیه مکران، پرداختن به مسائل و شبکه روابط بازار این محصول اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا اقتصاد نخلداری در روستاهای این ناحیه غالباً بر کشاورزی خرده پا و سنتی استوار بوده و به لحاظ کارکردهای توزیعی، مبادله ای و مصرفی با چالش های عدیده ای روبرو است. از این رو هدف پژوهش حاضر کاوش و تحلیل شبکه روابط فضایی بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) به منظور توسعه کارکردی بازار خرما در روستاهای ناحیه مکران است. این پژوهش بر روش آمیخته (راهبرد متوالی- تغییرپذیر) استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 17493 نخلدار و 32 کارشناس کشاورزی است. حجم نمونه به روش هدفمند- احتمالی در مرحله کیفی 111 نخلدار و 16 کارشناس و در مرحله کمی 376 نخلدار و 32 کارشناس تعیین شد. براساس «روش آمیخته متوالی» داده های کیفی به کمک نرم افزار «NVIVO» و داده های کمّی به وسیله نرم افزار «SPSS» پردازش و تحلیل شدند. سپس تحلیل و استنتاج نهایی طبق استدلال لاتور (1987) به روش «ترجمه» صورت گرفت. نتایج نشان داد که روابط فضایی چندگانه ای بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) وجود دارد و یا در حال پدیدار شدن است. در این میان دلالان خرما با ایجاد شبکه ای قوی از روابط فضایی، بازار خرما را به زیان تولیدکنندگان به تسخیر درآورده و به عنوان کلیدی ترین کنشگر، نقش و عاملیت یافته اند. در وجه غالب ضعف و ناکارآمدی کنشگران اصلی (نخلدار و دولت) و هم پیمانی کنشگران سرمایه و سردخانه با دلالان منجر به چنین پیامد زیانباری شده است؛ هر چند این روابط فضایی با مشارکت کنشگران جدید (نخل های غیربومی، سردخانه و ... ) در حال دگرگونی است.
جهان جدید: تجربه زیسته فعالان بخش کشاورزی از بحران همه گیری کووید 19 (موردمطالعه: شهرستان چرداول - استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
576 - 597
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته فعالان بخش کشاورزی شهرستان چرداول در مورد جهان جدید است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کیفی است که با بهره گیری از پارادایم تفسیری و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستائیان فعال در بخش کشاورزی در روستای زنجیره سفلی از شهرستان چرداول در استان ایلام هستند. تعداد 14 نفر مشارکت کننده، با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. از روش مصاحبه نیمه ساختارمند برای گردآوری اطلاعات از مشارکت کنندگان استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختارمند از روش ون مانن (1990) بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که یک مضمون اصلی تحت عنوان «جهان جدید کرونا» و 7 زیر مضمون شامل: سبک زندگی جدید، الگوی مصرف متمایز، درهم آمیزی و هم افزایی تنش ها، درک تکانه های مقطعی چاره ساز، تقارن آسیب پذیری های کهنه و نو، انزوای حمایتی - اجتماعی و حضور کم رنگ دولت و تمایل به اقدامات ضد ارزشی و تجربه گناه نو توسط مشارکت کنندگان تجربه شده است.
خوانش پدیدارشناسانه معماری خانه های مسکونی دوره پهلوی دوم در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران از ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصادیق معماری برای ایجاد و ارتقای کیفیت، باید از تمامی جنبه های ظاهری و معنایی مورد مرور و بررسی دقیق قرار گیرند. خانه به عنوان یک سرپناه برای پاسخ گویی به نیازهای انسانی، از مصادیق مهم معماری می باشد که نیاز به پژوهش های بسیاری دارد، زیرا خانه های امروزی در مقایسه با گذشته فاقد بسیاری از مفاهیم محتوایی و ظاهری می باشند. از طرفی خانه به عنوان یک نیاز اجتماعی مهم شکل گرفته می تواند با دیگر هنرها نیز بررسی و مقایسه گردد. رویکرد کیفی پدیدارشناس ی از رویکردهای مهم ادبی ات نظ ری معم اری در رابطه با خان ه ه ای مسکونی ایران ی است که مطالعات کمت ری در این زمینه صورت گرفته است. ه دف پژوهش بررسی معنا و کالبد خانه های شهری تهران در دوره پهلوی دوم با دیدگاه پدیدارشناسانه از دیدگاه یک نویسنده ادبی است تا بتوان ب ه ابع اد کش ف نش ده ای از خان ه ایران ی دس ت یاف ت. این پژوه ش به روش تحلیل محتوا و با کاربست شیوه هرمنوتیک، ب ه بررس ی معانی و کالب د خان ه ه ای دوره پهلوی دوم ب ا رویکرد پدیدارشناسی از متون کتاب های مورد بررسی پرداخته است. نتایج نش ان م ی ده ن د ک ه مفاهیم معماری خانه های مسکونی در متون داستانی جمال میرصادقی، واقع در جغرافیای طبیعی و انسانی شهر تهران، به لحاظ معنایی و کالبدی دارای غنای حسی بالا و قابل تحلیل از منظر پدیدارشناسی می باشند. مولفه های یافت شده نظیر «تنوع ادراکی، تمایل در ورود به مکان، تداوم آشنایی در تعلق فضایی، تجربه فضایی، آرامش با ادراک حسگانی، حس اعتماد به فضا، تنوع رفتاری در رویدادها، ذهنیت آشنا به فضا، ارتباط فردی با محیط پیرامون، تعدد فضای احساسی، کیفیت در تنوع بافت» می باشند که نشان دهنده افزایش کیفیت هریک از اجزای مکان در فضاهای مسکونی آن دوره می باشند.
تحلیل نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
33 - 47
حوزههای تخصصی:
در صورت عدم برنامه ریزی و مدیریت مناسب، توسعه گردشگری می تواند تأثیرات منفی عمده ای بر توسعه اقتصادی، محیط فیزیکی و ساختار فرهنگی اجتماعی جامعه برجای بگذارد. بر این اساس دستیابی به توسعه گردشگری بوم گردی موفق و پایدار به گونه ای که بتواند به اهداف خود دست یافته و تأثیرات و پیامدهای کمتری برای مقاصد ایجاد نماید نیازمند شناخت ساختارهای و عوامل تشکیل دهنده جوامع میزبان بخصوص عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار می باشد. در این تحقیق تلاش شد نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در توسعه گردشگری بوم گردی زنجان مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید دانشگاه، کارمندان سازمان میراث فرهنگی، خبرگان حوزه گردشگری و... مشتمل بر 396 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 213 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSو AMOS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که عوامل فرهنگی با میزان ضریب مسیر 48/0 بر توسعه گردشگری بوم گردی تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 23 درصد از واریانس متغیر وابسته را تببین نماید. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی با میزان ضریب مسیر 38/0 بر توسعه بوم گردی زنجان تاثیر مثبت و معناداری دارد به گونه ای که این عامل قادر است که 4/14 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی نماید.
تحلیل اثرات اقتصادی فعالیت شهرک های صنعتی بر سکونتگاه های روستایی پیرامونی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته نگرش به نقش صنایع روستایی به عنوان عامل تأثیر گذار در ساخت اقتصادی نواحی روستایی، سبب شده این صنایع به عنوان مبنایی برای توسعه نواحی روستایی مورد توجه قرار گیرد. اما این صنایع در نواحی روستاهای پیرامونی خود اثرات مثبت و منفی زیادی به ارمغان آورده اند که نیازمند بررسی علمی است. هدف این تحقیق تحلیل اثرات اقتصادی فعالیت شهرک های صنعتی بر سکونتگاه های روستایی پیرامونی در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. از حیث روش های جمع آوری، پژوهشی کتابخانه-ای-میدانی محسوب می شود. برای انتخاب روستاها از نظر تاثیرپذیری اقتصادی تعداد 14 روستا در شعاع 10 کیلومتری شهرک صنعتی انتخاب شدند که طبق سرشماری سال 1395 دارای 15084 نفر جمعیت و 4629 خانوار بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 خانوار روستایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS 3 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که مهم ترین اثر اقتصادی حاصل از استقرار شهرک صنعتی شهیدسلیمی در روستاهای پیرامونی، ایجاد ارزش افزوده تولیدات کشاورزی با میانگین 366/0 بوده است.
ارزیابی تاب آوری و توان اکولوژیکی شهر در برابر زلزله با تأکید بر مؤلفه های محیطی، نمونه موردی: منطقه 3 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
125 - 142
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد روزافزون شهرنشینی منجر به رشد و گسترش شهرها در مکان های نامساعد بدون توجه به پارامترهای طبیعی و بوم شناختی شده است. نبود برنامه ریزی اصولی در روند توسعه فیزیکی شهرهای کشور آسیب پذیری مجموعه شهرها را در برابر مخاطرات محیطی تشدید کرده است که هدایت آگاهانه و برنامه ریزی اصولی در جهت ایجاد پایداری محیطی را می طلبد. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از مدل ANP در رویکردی تلفیقی با GIS، میزان تاب آوری و توان اکولوژی منطقه سه شهر تهران در برابر زلزله را در ارتباط با 8 معیار اصلی (شیب، جهات شیب، سازندهای زمین شناسی، نوع گسل، فاصله از بستر رودخانه ها، فاصله از مسیر قنات ها، کاربری اراضی و فاصله از اراضی ناپایدار به لحاظ شهرسازی) 38 زیرمعیار ارزیابی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که 72/41 درصد از پهنه منطقه 3 شهر تهران از تاب آوری و توان اکولوژیکی خیلی زیاد (که بیشتر در محلات کاووسیه، امانیه، داوودیه و چالهز)، 36/12 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی زیاد (که بیشتر در محلات امانیه، داوودیه و احتشامیه)، 80/13 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی متوسط (که بیشتر در محله امانیه)، 11/8 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی کم (که بیشتر در محلات ده ونک و داوودیه) و 98/23 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی خیلی کم (که بیشتر در سطح محلات ده ونک، حسن آباد زرگنده، درب دوم، قلهک و رستم آباد) در برابر زلزله برخوردار است.
تحلیل عوامل موثر رقابت پذیری بر رشد و توسعه گردشگری در نواحی مقصد روستایی (موردمطالعه: دهستان دوهزار در شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
468 - 483
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی، یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی را در توسعه نواحی روستایی دارد. یکی از موضوعات مهم در گردشگری روستایی، رقابت پذیری مقاصد گردشگری است که برای افزایش توان بالقوه مقاصد بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو هدف مقاله حاضر ارزیابی عوامل مؤثر در رقابت پذیری گردشگری دهستان دوهزار و ارائه راهکار های مناسب برای آن است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده که جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان دوهزار بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری ساده در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب اثر مولفه هایی نظیر حمایت از رشد و توسعه گردشگری (154/3)، مهمان نوازی و پذیرش گردشگری (050/3)، تحلیل رقابتی (567/4)، توسعه (774/5)، جایگاه (626/3)، مدیریت بازدیدکنندگان (055/4) در رشد و توسعه گردشگری دهستان دوهزار تاثیر بیشتری دارند و از بین متغیرهای رقابت پذیری فقط منابع و جاذبه های محوری در رشد و توسعه گردشگری دهستان دوهزار تاثیر دارد و متغیرهای دیگر از جمله عوامل پشتیبانی، مدیریت مقصد، خطی مشی، برنامه ریزی و توسعه مقصد، عوامل تقویت کننده حتی با نقش تعدیلگر حمایت جوامع محلی در رشد و توسعه گردشگری تاثیر ندارند.
تحلیل ارتباط فضایی بین پوشش گیاهی با توزیع ازون سطحی با تأکید بر نقش پیش عنصریِ ایزوپرن در مناطق مختلف کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
146 - 165
حوزههای تخصصی:
انتشار ایزوپرن از گیاهان به عنوان بزرگترین منبع شناخته شده در جهان از ترکیبات آلی فرار غیر متان است که نشان دهنده انتقال مستقیم کربن و نشانه واکنش گیاهان در برابر جوّ است. برآورد شده که بیش از 90 درصد انتشار ایزوپرن از گیاهان در ساعات اوج فوتوسنتز (11 تا 20) است. با توجه به اینکه ایزوپرن، پیش آلاینده ازون است و اثر مستقیم آن در انتشار ازون بیشتر در زیست سپهر مشخص می شود؛ شناسایی مناطق مولد این پیش آلاینده در مناطق دارای پوشش گیاهی از طریق پایش داده های ازون تروپوسفری، هدف اصلی این پژوهش است. داده های ازون از ایستگاه های سنجش آلودگی هوا و ایستگاه های پایش سازمان محیط زیست از سال 2002 تا 2018 تهیه و پس از تولید نقشه NDVI شهر تهران، تجزیه و تحلیل مبتنی بر روش همبستگی بین متغیرها انجام گردید. نتایج نشان داد از ساعت 11 تا 20 در مناطقی که شاخص پوشش گیاهی در شعاع یک کیلومتری هر ایستگاه بیشتر باشد، میزان ازون انتشار یافته نیز بیشتر است و ارتباط معناداری بین این دو وجود دارد که حاکی از تولید ایزوپرن توسط گونه های غالب درختی و درختچه ای در اینگونه مناطق است. ایزوپرن عمدتاً از درختانی با رشد سریع مانند صنوبر، بید، اوکالیپتوس، اقاقیا، چنار و ... تولید می شود که می تواند موجب تشدید آلودگی ازون در سطح زمین شود؛ لذا به شهرداری های مناطق مختلف کلانشهر تهران توصیه می شود قبل از توسعه فضای سبز جدیدی، شناسایی دقیق گونه متناسب با محیط زیست شهری و اثر آلایندگی آنها به صورت کاملا علمی صورت گیرد و در صورت ضرورت، حتی الامکان کاشت اینگونه درختان در مناطقی صورت پذیرد که در معرض شرایط کاتالیزور تولید ایزوپرن قرار نداشته باشند.
طراحی اقلیمی؛ نمودی از همسازی با محیط، نمونه موردی: اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
282 - 292
حوزههای تخصصی:
بی تردید شکوفایی و رشد نظام صنعت و اقتصاد کشورهای پیشرفته را باید مرهون درک صحیح مفاهیم "توسعه" و "تحقیق" و شناخت ارتباط منطقی و برنامه ریزی شده بین این دو دانست. نقش صنعت ساختمان در بازسازی و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایران انکارناپذیر است و دستیابی به اهداف بخشی از توسعه کشور، تنها در گرو داشتن نگرشی سیستمی و تلاش در جهت صرفه جویی های اقتصادی در مقیاس کلان است. در این راستا، طراحی اقلیمی که بر توجه به ویژگیهای اقلیمی مناطق مختلف وتاثیرآنها درشکل گیری ساختمانهای و محیط های مسکونی تاکید دارد، ازسویی بر بالا بردن سطح کیفی آسایش فضاهای داخلی تاثیر گذاشته واز سوی دیگر با تکیه بر انرژی های غیر فسیلی و کاهش مصرف انرژی های فسیلی نقش قابل ملاحظه ای در جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای و مخاطرات طبیعی ناشی از آن دارد. این تحقیق قصد دارد به روشی تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی، ویژگی های موثر طراحی اقلیمی بر آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا و با توجه به گستردگی و تنوع اقلیمی در ایران و همچنین با توجه به منابع در دسترس، تمرکز بر گروه اقلیمی گرم و خشک می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد راهکارهای طراحی اقلیمی می تواند نقش قابل ملاحظه ای در تامین آسایش حرارتی فضای معماری و کاهش مصرف انرژی و مخاطرات ناشی از روند مصرف کنونی انرژی های فسیلی داشته باشد. واژه های کلیدی: طراحی اقلیمی، آسایش حرارتی اقلیم گرم و خشک، کاهش مصرف در انرژی، مخاطرات طبیعی
تحلیل فضایی مناطق روستایی بهینه برای بهره برداری از انرژی های تجدیدپذیر (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود فضای مناسب و پتانسیل نواحی روستایی کشور، انرژی های تجدیدپذیر به عنوان گزینه ای مناسب برای تأمین انرژی مطرح شده است؛ بنابراین، هدف این مطالعه ادغام روش های تصمیم گیری چندمعیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور پتانسیل سنجی مناطق بهینه در سطح محلی و روستایی است تا با ارائه روش تصمیم گیری در مطالعات فضایی انرژی های تجدیدپذیر بالاترین تفکیک فضایی ممکن در این زمینه فراهم شود. در این مطالعه، جهت وزن دهی به معیارها از روش بهترین- بدترین و برای به دست آوردن نقشه تناسب جهت توسعه انرژی های تجدیدپذیر در روستاهای شهرستان مشهد از روش ترکیب خطی وزنی استفاده شده است. نتایج نشان دهنده اهمیت معیارهای محیطی و اقتصادی و نیز توجه به نوع انرژی تجدیدپذیر برای مناطق روستایی است به طوری که از مجموع مساحت منطقه مورد مطالعه، 54 درصد جهت تأسیس نیروگاه خورشیدی و 25 درصد جهت تاسیس نیروگاه بادی در کلاس مناسب هستند. روستاها در منطقه مورد مطالعه به دو گروه روستاهای برخوردار از پتانسیل انرژی بادی و انرژی خورشیدی تقسیم بندی شدند. روستاهای گروه اول عمدتاً در حاشیه جنوب غربی و روستاهای گروه دوم در حاشیه جنوبی و مرکزی شهرستان مشهد توزیع شده اند. نتایج این مطالعه می تواند برای برنامه ریزی و تصمیم گیری در تمام سطوح مدیریتی جهت توسعه انرژی های تجدید پذیر در آینده بسیار مفید باشد.
عملکردمدیریت محلی و مشارکت روستاییان در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده آن ها ازبرنامه ها و طرح ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
47 - 70
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی عملکرد مدیریت محلی در اجرای برنامه ها و طرح ها و نقش اثرات ادراک شده روستاییان از این برنامه ها و طرح ها برای مشارکت آن ها درفرآیند تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی در بخش اسفندقه پرداخته است. این پژوهش به روش کمی و توصیفی تحلیلی و با ابزار پرسشنامه، متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر را دراین ارتباط وارسی کرده است. پی آیندهای پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین متغیر مدیریت محلی با چهار متغیر میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از طرح ها و برنامه-ها است. همچنین، رابطه بین مدیریت محلی و مشارکت آنان در فرا گرد تحولات فضایی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از برنامه ها و طرح ها مورد تائید قرار گرفت. اما رابطه بین مدیریت محلی و مشارکت آنان در فرا گرد تحولات فضایی با نقش میانجی اثرات اقتصادی ادراک شده از برنامه ها و طرح ها تائید نشد. به سخن دیگر، اجرای برنامه ها و طرح-های تحول فضایی در حوزه اقتصادی، به گونه ای نبوده که بتواند مشارکت روستاییان را در این زمینه با خود همراه سازد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد، مدیریت محلی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی ادراک شده روستاییان از برنامه ها و طرح ها بر مشارکت آنان در سه بعد محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی تحول فضایی تأثیر مثبت و معنادار داشته است.
واکاوی و ارزیابی تجارب مداخله در بافت مرکزی شهر اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
135 - 147
حوزههای تخصصی:
در دو دههی اخیر رویکردهایی در سظح جهانی مطرح شدند که به دنبال احیاء و ترویج محلاتی شهری می باشند که ما در گذشته آنها را تجربه کرده، اما امروزه به دلایلی نظیر بی توجهی به برنامهریزی در این مقیاس از شهر متزلزل شده اند. لذا این پژوهش با انتخاب یک نمونه موردی)بافت مرکزی شهر اسفراین) و بکارگیری تجربیات موفق در سطح جهانی، به دنبال احیای مفهوم مرکز محله و بازگشت به ویژگیهای محلات قدیمی در قسمتهای مرکزی شهر که دارای موقعیت منحصر به فردی هستند، میباشد. پژوهش حاضر به لحاظ روش ترکیبی(توصیفی-تحلیلی) محسوب می گردد. در این روش در کنار برداشت میدانی از روشهای دیگری نظیر مشاهده، مصاحبه و... در گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری بافت مرکزی شهر اسفراین میباشند که بعد از تعیین مرز دقیق بافت، نمونهگیری در هر یک از قسمتهای بافت به صورت احتمالی و با روش نمونه گیری غیرهدفمند انجام گردید. در تعیین مرز بافت موجود در بافت مرکزی شهر، سه عامل ساختار حرکتی شهروندان در نشانههای مرکزی بافت، رویکرد تصویر ذهنی و سابقه کالبدی محلات مورد توجه قرار گرفته و در ادامه به منظور انجام برنامهریزی در بافت مرکزی با استفاده از تجارب جهانی و پیشینه پژوهش به ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی رسیده و با استفاده از روشهای آمار توصیفی، سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل فازی (FUZZY ANP) مورد تجریه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند.